چرا بازیکنان بیشتر از همیشه به “تصویر”شان در رسانهها اهمیت میدهند؟
هفتیک- “حداکثر” کلمهای بود که روبرتو فیرمینو در پاسخ به سوال دکتر رابی هیوز، دندانپزشک، درباره این که میخواهد دندانهایش چقدر سفید باشند به کار برد. این مهاجم لیورپول به دنبال لبخند جدیدی بود و هیوز کسی بود که این لبخند را به او بخشید و باعث شد که فیرمینو دندانهای سفید مرواریدی داشته باشد که به اندازه گلهایش جلب توجه کند.
یان رایت، گزارشگر بیتی اسپورت، پس از تماشای شادی گل فیرمینو در جریان پیروزی 2-4 برابر کریستال پالاس گفت:” سفید، سفید است اما آنها بیش از حد سفید هستند، مرد.”
اکتبر 2016 بود که فیلیپه کوتینیو در ترکیب لیورپول میدرخشید و دندانهای یورگن کلوپ طبیعی بود. سرمربی لیورپول هم یک سال بعد لبخند جدیدی داشت- چند درجه پایینتر از حداکثر سفیدی بود اما به اندازه کافی قابل توجه بود که بعضی از هواداران دندانهای جدید کلوپ را به عنوان “خرید جدید” توصیف کنند.
به سال 2022 میآییم و فهرست بازیکنانی که دندانهایشان را سفید و مرتب کرده یا تغییر دادهاند، به اندازه بازیکنانی که موهایشان را رنگ کرده یا روی ماهیچه پاهایشان تتو کردهاند، طولانی است.
این حد از تمرکز روی تصویر ارائه شده برای چیست؟ خب، این همیشه نوعی از اعتبار برای بعضی از فوتبالیستهاست. مدل موهای دیوید بکام به تیتر یک روزنامهها تبدیل میشد. عضلات شکمی کریستیانو رونالدو باعث فروش محصولاتی میشد که وعده تغییر فیزیک را به افراد میدادند. اتلتیک اوایل سال جاری میلادی فاش کرد که جذابیت ظاهری پسرانه جک گریلیش مورد توجه برند معروف ایتالیایی گوچی قرار گرفته و باعث شده است که او قراردادی چند میلیون پوندی به عنوان سفیر این برند امضا کند.
اما این تصاویر تا چه اندازه برای فوتبالیستها مهم است؟ آیا این علاقه از حد صرفا خوب به نظر رسیدن فراتر رفته است؟ آیا این در واقعیت میتواند به عملکرد بهتر آنها در زمین کمک کند؟ و تاثیر این روی پتانسیل کسب درآمد آنها ورای ورزش چقدر است؟
فریزر فرانکس، فوتبالیست حرفهای سابق، که در 28 سالگی به دلیل مشکل قبلی بازنشسته شد و حالا شرکت آموزشی B5 Consultancy را اداره و با باشگاهها و بازیکنان همکاری میکند، میگوید:”این موضوعی بسیار شخصی است و هیچ دلیلی برای این که چرا افراد چنین کارهایی را انجام میدهند، وجود ندارد. از نظر من، این که چه کفشی بپوشم، جورابم چطور باشد و پیراهنم چه حالتی باشد، فقط به خودم ربط داشت و باعث میشد که از نظر ذهنی احساس بهتری داشته باشم.
یک جمله معروف وجود دارد: ظاهر خوبی داشته باش تا احساس خوبی داشته باشی. من فکر میکنم گاهی افتخار کردن به ظاهرتان شاید باعث شود که ذهنتان کمی آزاد شود، در حالی که اگر ظاهری آشفته داشته باشید یا به خودتان رسیدگی نکنید، شاید احساس کنید که عملکردتان هم به همین صورت است.”
گری لینهکر به واکنش نشان دادن به عملکرد بدش در زمین با کوتاه کردن موهایش شهرت داشت. او به پادکست های پرفورمنس گفت:”این منطقی نیست اما واقعا جالب است که چندین بار جواب داد. شاید بیرون کردن حسهای منفی باشد که در سرتان دارید.”
شاید این توضیح دهد که چرا بسیاری از باشگاهها به آرایشگران اجازه میدهند که در روزهای پیش از بازی وارد زمین تمرین شوند. و چرا یک باشگاه لیگ برتری از سوی بازیکنانش تحت فشار قرار گرفت تا در زمانی که محدودیتهای قرنطینه سراسری تازه کمی برداشته شده بود، کیت تست کرونا برای آرایشگران فراهم کند.
در حالی که شاید بسیاری مدعی شوند که این توجه و شیفتگی به خاطر غرور و خودخواهی بیش از حد بازیکنان است اما فرانکس معتقد است که این میتواند نشانهای از احساس ضعف و عدم اعتماد به نفس باشد. او میگوید:”به ویژه در لیگ برتر دوربینهای بسیاری روی این بازیکنان است. آنها روی جلد مجلات هستند. همه میتوانند درباره ظاهر آنها اظهارنظر کنند. تعداد زیادی از آنها صرفا بازیکنان جوانی هستند که اعتماد به نفس ندارند.
اگر شما در رختکن باشید- و من بارها این مورد را دیدهام- و کسی ضعفی داشته باشد، اغلب به آن اشاره میرود. خط مو یا دندان بازیکنی… این را به وسیله میلیونها نفر که شما را میبینند چند برابر کنید.”
فرانکس از لوک چادویک نام میبرد که به اتلتیک درباره تاثیری که تمسخر عمومی ظاهرش در برنامه طنر بیبیسی روی او به عنوان بازیکنی جوان داشت، گفته بود. و فیل جونز از منچستریونایتد که به خاطر حالت صورتش در زمان بازی مورد تمسخر قرار گرفته بود.
فرانکس میگوید:”برای او تصاویر و صفحات توییتر ساختند و مردم مدام در این باره حرف میزدند. شبکههای اجتماعی کمکی نمیکند چون همه نظری دارند و شما میتوانید پشت حسابی ناشناس پنهان شوید.
شما میتواند حرفی بزنید که برای کس دیگری واقعا آزاردهنده باشد اما اگر این صحبت زیر مجموعه خط مشی توییتر درباره صحبتهای توهین آمیز نباشد، هیچ عواقبی نخواهد داشت. شبکه اجتماعی هر چقدر که بتواند مکان زیبایی باشد، به همان اندازه هم میتوانید سمی باشد. بنابراین هدف از این اقدامات کمی بیشتر از در چشم بودن یا داشتن ظاهری خاص است.”
اعتماد به نفس داشتن در زمان قدم گذاشتن در زمین اهمیت بسیاری در داشتن عملکرد خوب دارد. به گفته دن آبراهامز، روانشناس ورزشی، باید از کاهش اعتماد به نفس بازیکن جلوگیری کرد:”بازیکنان به دنبال توپ نمیروند، پنهان میشوند، کندتر از حالت عادی میشوند، فضای درست را پیدا نمیکنند و در چالشها ضعیفتر ظاهر میشوند.”
ایجاد این اعتماد به نفس میتواند شامل موارد متفاوتی برای بازیکنان مختلف باشد. حداقل بخشی از آن برای کارولین وِیر از رئال مادرید در آرایش روزمره پیش از بازی سرچشمه میگیرد. او سال گذشته در مصاحبهای گفت:”تمرین از نظر تبدیل شما به بازیکنی که هستید، همیشه حرف اول را میزند. اما من از آن بازیکنانی هستم که ارائه تصویری قدرتمند را دوست دارد. از مژهها تا ناخنهایم- آرایش روزمره در روز بازی با روزهای عادی فرق دارد. از نظر، این باعث میشود که احساس خوبی داشته باشم و فکر میکنم به من کمک میکند که احساس اعتماد به نفس کنم.”
او تنها نیست. الا تون از انگلیس پیش از برگزاری یورو در این تابستان به ترمیم ناخن و مژههایش مشغول شد. زمانی که سه شیرها به فینال راه پیدا کردند، اثری از هیچ یک از آنها نبود. هرچند، تون بعدتر گفت از این که نتوانسته آنها را برای این بازی بزرگ ترمیم کند ناراحت است اما این تاثیر قابل توجهی روی عملکرد این مهاجم منچستریونایتد که گل اول تماشایی انگلیس را به ثمر رساند، نداشت. اما ترمیم آنها در صدر فهرست کارهای او پس از این قهرمانی تاریخی در ومبلی بود.
استفاده از رژ لب خاص برای شانیس فن ده ساندن از لیورپول بخش مهمی از آمادهسازی روز بازی است. او در جریان جام جهانی 2019 گفت:” من هرگز هیچ دیداری را بدون آن شروع نمیکنم. این باعث میشود احساس راحتی زیادی داشته باشم.” مارتا، اسطوره برزیل، در همان تورنمنت در بازی برابر ایتالیا با رژ لب قرمز وارد زمین شد. وقتی پس از بازی درباره این موضوع از او سوال شد، پاسخ داد:” من همیشه رژ میزنم. از این رنگ نه ولی امروز گفتم میخواهم جسارت کنم. این رنگ خون است چون ما باید در زمین خون بدهیم. حالا هر بازی از همین رنگ استفاده میکنم.”
شاید این به همان اندازه که مربوط به اعتماد به نفس است، به ابراز خود هم مربوط باشد، اینطور نیست؟ اشتیاق درونی بازیکنان برای درک شدن به عنوان فردی که هستند و آنچه که هستند؟
گری بلوم، روان درمانگر عملکرد ورزشی در باشگاه فوتبال آکسفورد یونایتد و نویسنده کتابی به نام “سرت را در بازی بالا بگیر”، میگوید:” همه ما اگر ظاهر خوبی داشته باشیم شاید احساس خوبی درباره خودمان هم داشته باشیم. این شامل بودن در باشگاه بدنسازی یا هر کاری که نیاز به انجامش داریم است. فیلسوف معروفی به نام ژاک لاکان هست که معتقد است همه ما تمایلی برای درک شدن از سوی دنیا داریم. و این موضوعی غیرممکن است- هیچکس نمیتواند هرگز ما را درک کند. ما حتی نمیتوانیم خودمان را درک کنیم.
اما میزان این اشتیاق بسیار زیاد است: اشتیاق درک شدن توسط دنیا و داشتن این امید که کسی احساسی که از ظاهرمان به ما دست میدهد را درک کند، بسیار قوی است.”
جانی گورمن فوتبالیست سابقی است که در سن 17 سالگی برای تیم ملی ایرلند شمالی بازی میکرد. وقتی دوران حرفهای فوتبال او زودتر از آنچه دیگران انتظار داشتند به پایان رسید، او به دنبال مسیر جدیدی در روانشناسی رفت و مدرک کارشناسی ارشدش را در این تابستان گرفت. او میگوید:” در هر رختکنی که بودم حداقل چند بازیکن بودند که به ظاهرشان وسواس داشتند. و این از جورابی که پوشیده بودند، نواری که دور جورابشان میبستند تا کفشی که به پا داشتند، بلند یا کوتاه بودن شورتهایشان، شکل موهایشان و این که مچبندی به دست داشتند یا نه را شامل میشد.
من بازیکنانی را دیدهام که پیش از این که به زمین بروند و بازی کنند، روبروی آینه مینشینند تا ظاهرشان را درست کنند. و بعضی بازیکنان هستند که اهمیتی به این مسائل نمیدهند. برای آنها مهم نیست که ساق بندشان شبیه ساق بند کریکت باشد. آنها به زمین میروند، بازی میکنند و تصویرشان هیچ اهمیتی برایشان ندارد. من فکر میکنم پل اسکولز یک بار رفت و پیش از بازی منچستریونایتد یک جفت کفش از اسپورت دایرکت خرید. بنابراین مطمئنم که برایش اهمیتی نداشت که وقتی فوتبال بازی میکند چه شکلی دارد.”
گورمن میگوید شاید تفاوتها در بعضی موارد مربوط به پست بازی و تا حدی به سبک شخصیتی باشد:” من وینگر بودم- هرجایی در خط حمله- و بازی برای من همیشه مربوط به اعتماد به نفس بود. من از بازیکنانی که کنارشان بازی کردم فهمیدم که اگر کسی در کودکی بخواهد مهاجم باشد، گل بزند و شم گلزنی داشته باشد، سبک شخصیتیاش شاید نزدیک به فردی باشد که علاقه بیشتر به درخشش در سایر زمینهها در کنار توانایی فوتبالیاش دارد.
احتمال این که وینگر، هافبک دفاعی یا بازیکنی با شم گلزنی را ببینید که به ابراز خودش علاقمند است، بیشتر است چون شخصیت آنها به این صورت است. و اگر در محیطی باشید که سرمربیتان و باشگاهی که برایش بازی میکنید کمی منظم باشد، یکی از راههایی که میتوانید خودتان را ابراز کنید از طریق تصویر و ظاهری است که دارید.”
فریزر فرانکس به عنوان بازیکنی جوان عضوی از آکادمی چلسی بود و روزی را به خاطر میآورد که با یک جفت کفش سفید به تمرینات رفت. او میگوید:”من مدافع بودم و از نظر تکنیکی استعداد زیادی نداشتم. به یاد دارم که مربی به کفشهایم نگاه کرد و گفت تو باید بازیکن خاصی باشی که چنین کفشهایی را بپوشی. من روز بعد آنها را به مغازه بردم و پس دادم و یک جفت کفش مشکی گرفتم چون نمیخواستم در چشم باشم.
اما فکر میکنم شرایط بهبود یافته است. اگر میخواهید بازیکنی حس خوبی در زمین داشته باشد، باید اجازه دهید خودش را ابراز کند، به هر شکلی که باشد. اگر بازیکنی خلاق میخواهید، به این فرد اجازه دهید خلاق باشد- اجازه دهید هر رنگ کفشی که میخواهد بپوشد یا هر مدل مویی که میخواهد داشته باشد.
ما اغلب این موارد را کارهای فانتزی یا اهمیت بیش از حد به تصویر میدانیم اما من هیچ ارتباطی بین این موضوع نمیبینم. اگر شما احساس خوبی داشته باشید، بهتر بازی خواهید کرد. اگر این به معنای ظاهر خوب و افتخار کردن به ظاهرتان است، پس همین کار را انجام دهید.”
از نظر جرمی اسنیپ، روانشناس ورزشی، توجه بیش از حد به بازیکنان یکی از دلایل اهمیت دادن آنها به ظاهرشان است. او میگوید:”30 دوربین در سراسر ورزشگاه و دهها میلیون خبرنگار با گوشی منتظر قضاوت کردن هستند، بنابراین آنها بیشتر از هر زمان دیگری در ورزش یا زندگی حس میکنند تحت نظر هستند. عواقب اشتباه کردن ممکن است خیلی زود در شبکههای اجتماعی دست به دست شود و روی زندگی حرفهای تاثیرگذار باشد.
بنابراین هر کاری که یک بازیکن انجام دهد تا با راحتی، اعتماد به نفس و آمادگی بیشتر قدم به زمین بگذارد- چه مربوط به صاف بودن مو یا تا زدن پیراهن باشد- مهم است چون آنها قرار است در مرکز توجه قرار بگیرند.”
علاوه بر اهمیت روانی این موضوع برای بازیکنان، نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که تصویر آنها میتواند از نظر تبلیغاتی هم برایشان مهم باشد. در کتاب قلب شیر از ممفیس دیپای، این مهاجم بارسلونا مینویسند که در روزهای حضورش در پیاسوی آیندهوون هر روز 200 تمرین عضلات شکم داشت:” بر اساس این ایده که این شمشیری دو لبه است، بدنی قدرتمند در سطح بالای فوتبال ضروری است و داشتن ظاهری خوب به بستن قراردادهای تبلیغاتی کمک میکند.”
استیو مارتین، مدیر اجرایی جهانی M&C ساعتچی، در پاسخ به این سوال که آیا رابطهای بین پتانسیل درآمد تبلیغاتی بازیکن و ظاهرش وجود دارد میگوید:”جای تردیدی نیست که وجود دارد. حدودا 50 سال است که همینطور است. میتوانید به زمانی برگردید که فوتبالیستها شروع به بررسی تصویرشان کردند و این ورزش را تغییر دادند. آنها به جای این که صرفا فوتبالیستهایی باشند که برای تیمی خاص در بازاری محدود بازی کنند، به شخصیتهایی نمادینتر تبدیل شدند. میتوانید تا زمان جورج بست عقب بروید، او نقطه عطفی در این زمینه بود.”
مارتین روزهای اول کارش را در آدیداس سپری کرد، جایی که در امضای قرارداد دیوید بکام با این برند نقش داشت- کسی که میگوید شاید بزرگترین مثال سالهای اخیر از بازیکنی باشد که تصویرش با دقت به نمایش گذاشته شد و با هدفی مشخص برای رساندن او به مرزهای ورای فوتبال برنامهریزی شد.
این موضوع باعث نشد که بکام از خودش بودن دست بکشد.
آوریل 2001 بود که او موهای سرش را به شکل تاج خروس تراشید و به تیتر اول روزنامهها در سراسر دنیا تبدیل شد. این مدل مو قرار بود صرفا برای عکاسی روی جلد مجله فیس باشد و روز بعد از ته تراشیده شود اما بکام از این مدل خوشش آمد. برایان کلاف جز کسانی بود که احساس متفاوتی داشت و مدعی شد که این بازیکن منچستریونایتد بیشتر “شبیه به متهمان شده است تا این که شبیه به کاپیتان تیم ملی انگلیس باشد.”
پس چرا ا این کار را انجام داد؟ او به فیس گفت:”این من هستم. من این کار را برای جلب توجه نمیکنم. این فقط خود من هستم.”
مارتین به اتلتیک میگوید:”او در آن زمان آماده ریسک کردن بود. برایش اهمیتی نداشت چون به مد روز باور داشت. او عاشقش بود. این گفتگویی تحمیلی نبود. کارهای دیگری برنامهریزی شده بود که شاید کمی بیشتر از روی نقشه بود اما همه چیز خیلی طبیعی پیش رفت.”
مارتین معتقد است که آن تصویر امروزه با معیارهای متفاوتی ارزیابی میشود و در نتیجه، تاکید روی ظاهر کاهش یافته است. او اظهار داشت:”شاید قبلا همه چیز به ظاهر مربوط و بیشتر کلیشهای بود. حالا همه چیز عمق بیشتری دارد. همیشه عوامل مد روز، سبک زندگی و ظاهر نقشی دارند اما حالا مسئله فراتر از این است. هر بازیکنی اهداف اجتماعی بزرگتری به موازات نحوه پیشبرد کارش دارد و این یعنی آنها از نظر تبلیغاتی هم در اختیار باشگاه قرار دارند. و در نتیجه، این فرد میتواند سود ببرد.”
میشا شِر که مدیر جهانی ورزش، سرگرمی و فرهنگ در مدیاکام است موافق است که نکته کلیدی برای بازیکنان این است که متوجه شوند این تصویر فراتر از زیباییشناسی به تکامل رسیده است. او میگوید:”در نهایت این موضوع مربوط به آنچه افراد در فرهنگ عموم عرضه میکنند، است. برندها به کار با ستارهها به عنوان مجرایی برای ارتباط با مردم علاقهمند هستند. و نحوه ارتباط شما با مردم از طریق افرادی است که رابطه فرهنگی دارند.
به خاطر نحوه تکامل جامعه- شبکههای اجتماعی، نحوه ایجاد ارتباط استعدادها با مخاطبانی با علایق مختلف- تمامی این موارد نیازها را به مواردی ورای زیباییشناسی بالا کشیده است. امروزه شناخته شدن، دوست داشته شدن و تحسین شدن برای ویژگیهایی که مردم میتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند مستقیما به توانایی یک استعداد در کسب درآمد تبلغاتی مربوط است.”
شر میگوید ظاهر هنوز مهم است اما با این که این زمانی عاملی مهم پشت موفقیت تبلیغاتی بود اما حالا عوامل بسیار دیگری هست که قابلیت عرضه در بازار را افزایش میدهد.
مارتین از مثال مارکوس راشفورد به عنوان بازیکنی که با راهاندازی کمپین برای کمک به تهیه بودجه غذای رایگان مدارس در طول شیوع جهانی ویروس کرونا و تلاشش برای کمک به رفع فقر کودکان “این ورزش را به شکل قابل توجهی تغییر داد”، یاد میکند.
“اگر حالا میخواستم به بازیکنی توصیه کنم، به او میگفتم در نحوه شکل دادن تصویرش بسیار باهوش باشد. اطمینان حاصل کند که مدیریت شده است اما در عین حال مطمئن باشد که واقعی است و از صمیم قلب میآید. و این تصویری در اطراف او شکل میدهد که همه چیز را برایش تغییر خواهد داد. در تمامی گفتگوهای تبلیغاتی که درباره بعضی از شرکای فوتبالی بزرگمان داریم، درباره او صحبت میکنم. ما هرگز قبلا این کار را انجام نمیدادیم.”
نقش راشفورد در متقاعد کردن دولت برای تغییر تصمیمش در زمینه تمدید نکردن بودجه غذاهای رایگان مدارس در طول تعطیلات تابستانی خبری دسته اول بود و نشان داد که او یکی از افرادی در این کشور است که بیشترین صحبتها دربارهاش مطرح میشود. مارتین میگوید:” او وارد اتاقی میشود و مردم میخواهند اطرافش باشد و داستانش را بشنوند. برندها میتوانند پشت این شرایط قرار بگیرند و آن را به پروژهای تبدیل کنند.
من میدانم بازیکنان زیادی هستند که پس از آن به مدیر برنامههایشان گفتند من هم باید برای موضوعی بایستم و تلاش کنم، من موضوعی میخواهم که پشتش باشم. چه این موضوع اجتماعی و چه در هر زمینه دیگری باشد چون آنها تاثیری که میتواند ایجاد کند را دیدهاند. بنابراین این اتفاق مطمئنا این بازی را تغییر داد. مسئله فقط این نیست که به پوشش اهمیت بدهید، بلکه این موضوع عمق بیشتری دارد- چهار جنبه در برابر یکی.”
بکام موفق شد تصویری بسازد که پابرجا بماند- حتی حالا که 9 سال از بازنشستگیاش گذشته است. مارتین میگوید:” این موفقیتی کوتاه مدت نیست. از نظر تاثیر تبلیغاتی، اگر شما برنامه و توانایی درخشش و قرار گرفتن پشت موضوعی را داشته باشید، ارزش تبلیغاتیتان برای باشگاهی که برایش بازی میکنید بیشتر میشود و این به شما اجازه میدهد که مذاکرات بهتری روی قرارداد داشته باشید. شما همچنین میتوانید خودتان را در معرض دید برندها قرار دهید.
اما تصویر ارائه شده در حال حاضر صرفا مربوط به ظاهر شما نیست، بلکه بیشتر درباره موضوعی است که از آن حمایت میکنید، نحوه رفتارتان، مهارت صحبت کردنتان، طبیعی و واقعی بودن، شفافیت و تمامی ارزشهای بزرگی که ممکن است دلیل همکاری برندها و باشگاهها با شما باشد.”
هرچند، پیش از هر چیز عملکردی که در زمین دارید مهم است. و برای بعضی، دندانهای جدید و موهای تازه کوتاه شده و مژههای چشم دقیقا همان چیزی است که برای بهترین بودن نیاز دارند.