آنالیز: چگونه لروی سانه به اسلحه مخفی حملات بایرن تبدیل شد

پس از جدایی روبرت لواندوفسکی در تابستان و پیوستنش به بارسلونا، یولیان ناگلزمان که تصمیم گرفت با استفاده از چهار مهاجم بایرن جلوتر از جاشوا کیمیش و مارسل سابیتزر، زوج خط میانی، بایرن را به ساختار هجومی منعطف‌تری تبدیل کند، به دنبال استفاده از سیستم چرخشی و کار ترکیبی برای به زانو درآوردن حریفان بوده

هفت‌یک- سه‌شنبه شب (هفته گذشته) تیمی ایتالیایی که با سیستم 2-5-3 بازی می‌کرد به واسطه دوندگی یک مهاجم سرعتی شکست خورد- بازیکنی که در منطقه‌ای مرکزی‌تر و دفاعی‌تر از آنچه انتظار داشتید بازی را آغاز کرد اما از پشت مدافعان حریف نفوذ می‌کرد. کیلیان امباپه گل اول را برای پاری‌سن‌ژرمن برابر یوونتوس زد و سپس گل دوم را هم به ثمر رساند.

چهارشنبه‌ شب، تیمی ایتالیایی که با سیستم 2-5-3 بازی می‌کرد به واسطه دوندگی یک مهاجم سرعتی شکست خورد- بازیکنی که در منطقه‌ای مرکزی‌تر و دفاعی‌تر از آنچه انتظار داشتید بازی را آغاز کرد اما از پشت نفوذ می‌کرد. لروی سانه گل اول بایرن برابر اینتر را به ثمر رساند و زمینه‌ساز گل به خودی‌ای هم شد، که گل دوم تیمش بود

پس از جدایی روبرت لواندوفسکی در تابستان و پیوستنش به بارسلونا، یولیان ناگلزمان که تصمیم گرفت با استفاده از چهار مهاجم بایرن جلوتر از جاشوا کیمیش و مارسل سابیتزر، زوج خط میانی، بایرن را به ساختار هجومی منعطف‌تری تبدیل کند، به دنبال استفاده از سیستم چرخشی و کار ترکیبی برای به زانو درآوردن حریفان بوده است.

انعطاف‌پذیری تاکتیکی بایرن برابر اینتر به وضوح مشخص بود.

آنها روی کاغذ در زمان تصاحب توپ با سیستم 2-2-2-4 بازی می‌کردند اما با حضور آلفونسو دیویس در سمت چپ که سانه را تشویق به حضور در مناطق میانی می‌کرد، در واقع 3-3-1-3 بودند.

 

 

نقش سانه غیرمعمول بود. وقتی بایرن در تلاش بود که از سمت راست حرکت کند، او جایگاهش را در سمت چپ خط میانی حفظ می‌کرد و منتظر لحظه ایده‌آل برای حمله می‌ماند.

 

 

بایرن در ابتدا روی حمله از بال راست متمرکز بود و این باعث شد که خط دفاعی پنج نفره اینتر به آن سمت برود و مدافعان سمت راست تیم میزبان شامل دنزل دامفرایس و دانیلو دی‌آمبروزیو اغلب با دیویس و یکی از مهاجمان از بین سادیو مانه و توماس مولر یارگیری کنند. سانه که وینگر چپ بود، آزاد ماند.

 

 

بنابراین، وقتی بایرن این توپ را برای کیمیش فرستاد، سانه می‌تواند نفوذی دیرهنگام بدون توپ به سمت محوطه جریمه داشته باشد، بدون این که هیچ یک از مدافعان اینتر دنبالش کند.

 

 

سانه تصمیم داشت فضایی دور از هنریک میختاریان، هافبک سمت راست اینتر، پیدا کند…

 

 

… و منتظر ایجاد فاصله بین دامفرایس و دی آمبروزیو که به خاطر جاگیری دیویس و مولر از هم دور می‌شدند، بماند. سپس، بار دیگر کیمیش توپ را دریافت و سانه نفوذ ‌کرد. اینجا، کیمیش تصمیم گرفت به جای رساندن توپ به او، پاسی را به کناره‌ها برای دیویس بفرستد.

 

 

در مثالی دیگر، می‌توانید ببینید که سانه از میختاریان فاصله می‌گیرد، در موقعیتش می‌ماند و منتظر زمان درست برای حرکت سریع به محوطه جریمه است. در همین حال، حضور مانه و دیویس در محوطه جریمه باعث مشغول شدن دامفرایس و دی‌آمبروزیو می‌شود…

 

 

… اما بار دیگر وقتی توپ به کیمیش می‌رود، سانه نفوذ می‌کند- این بار به فضای بیرونی دامفرایس…

 

 

… اما کیمیش تصمیم می‌گیرد شوت بزند و این باعث عصبانی شدن سانه روی تیر دور می‌شود.

 

 

سانه با وجود این ناراحتی همچنان به اجرای این برنامه ادامه می‌دهد- وقتی کیمیش توپ را دریافت می‌کند، کار او این است که از پشت نفوذ کند.

 

 

بالاخره در اواسط نیمه اول، پاس درست ارسال می‌شود.

در جریان بازی‌سازی منجر به گل اول بایرن، آنها از سمت بال راست حمله می‌کنند و این دفاع اینتر را مجبور به حضور در این سمت زمین می‌کند، در حالی که آلساندرو باستونی به سمت سابیتزر می‌رود. این یعنی میلان اشکرینیار و دی‌آمبروزیو با مولر و مانه یارگیری کرده‌اند و سانه منتظر نفوذ است.

 

 

یک زاویه جایگزین تصویر کاملی ارائه می‌دهد.

تغییر ایجاد شده در خط دفاعی اینتر باعث می‌شود که دی‌آمبروزیو در پست میانی برای یارگیری با مانه قرار داشته باشد و دامفرایس (شماره دو) به تنهایی مجبور به پوشش دو مهاجم بایرن شود.

 

 

سپس زمانی که کیمیش توپ را در اختیار می‌گیرد، سانه می‌داند که باید به فضای بین دی‌آمبروزیو و دامفرایس نفوذ کند.

موقعیت بدنی دامفرایس گویای همه چیز است- او نمی‌داند که آیا توپ برای سانه ارسال شده است یا برای دیویس…

 

 

…. و زمانی که کیمیش پاس را ارسال می‌کند، خیلی دیر شده است. توپ این هافبک آلمانی به سانه می‌رسد، او آندره اونانا را دور می‌زد تا بایرن را که شایسته به ثمر رساندن گل بود، پیش بیندازد.

 

 

روند حرکتی در نیمه دوم کمی تغییر می‌کند.

دی‌آمبروزیو نسبت به نفوذهای او هشیارتر است…

 

 

… بنابراین، سانه تا پست میانی غیرمعمولی عقب می‌کشد، در حالی که مانه یا مولر وظیفه مشغول کردن دی‌آمبروزیو را دارند. این به سانه اجازه می‌دهد که بین خطوط قرار بگیرد و از آنجا با دیگر مهاجمان بایرن کار ترکیبی انجام دهد.

 

 

در این مثال، سانه (شماره 10) مشخصا در پستی میانی‌تر نسبت به نیمه اول قرار دارد…

 

 

… و وقتی بایرن توپ را در سمت دورتر به چرخش در می‌آورد، او در موقعیت خوبی است که پاس سابیتزر را بین خطوط دریافت کند و به سمت فضای موجود پیش برود، در حالی که سه مدافع اینتر مهار شده‌اند.

نحوه اجرای این حرکت توسط سانه باعث عدم موفقیت او در اینجا می‌شود….

 

 

… اما چهارده دقیقه بعد، او این کار را به درستی انجام می‌دهد. او به دنبال رسیدن به فضای میانی پشت خط هافبک اینتر است…

 

 

… لئون گورتسکا پاس کوتاهی برای او ارسال می‌کند…

 

 

… پیش از آن که سانه دو حرکت ترکیبی با کینگزلی کومان انجام دهد…

 

 

… و توپ او که به سمت دیگر دروازه ارسال شده توسط دی‌آمبروزیو به گل تبدیل شود.

 

 

دو فصل اول سانه در آلمان پس از ترک منچسترسیتی کمی ناامیدکننده بود و فقط 24 گل در 89 بازی را به همراه داشت. او حالا در سه بازی از چهار بازی اخیری که در ترکیب اصلی قرار داشته گلزنی کرده است.

در تیمی که دیگر حول محور یک مهاجم نوک ثابت نیست، او احساس می‌کند که عضو مهم‌تر و اساسی‌تری از خط حمله بایرن است.

بازی بعدی بایرن در لیگ قهرمانان برابر بارسلونای لواندوفسکی شانس بسیار خوبی برای سانه است که پیشرفتش در این تیم شناور و غیر قابل پیش‌بینی را به تصویر بکشد.

 

عنوان اصلی مقاله: Why Leroy Sane’s late runs into the Inter box were so crucial for Bayern Munich نویسنده: Michael Cox و Ahmed Walid نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: 8 سپتامبر 2022
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *