درباره دومینیکو تدسکو؛ “مربی لپ‌تاپی”‌ای که لایپزیش را به اولین قهرمانی تاریخش رساند

تدسکو به همان اندازه که دوست دارد درباره تاکتیک‌هایش حرف بزند، از این موضوع هم آگاه است که سرمربیگری اساسا به تاثیرگذاری اولیه، برقراری ارتباط با افراد و کمک کردن به آنها برای داشتن خودباوری بستگی دارد.

هفت‌یک- روزی که لایپزیش قهرمان جام حذفی آلمان شد، اینترنت سکوت اختیار کرد.

تنها یکی از تیم‌های بوندس‌لیگا- هوفنهایم با سرمایه‌گذار مشترک- به صورت علنی اولین قهرمانی تاریخ این باشگاه را تبریک گفت. صفحات رسمی شانزده باشگاه دیگر هیچ واکنشی به این دستاورد قابل توجه نشان ندادند، سکوتی همه جانبه که نشان می‌داد این باشگاه فوتبالی متعلق به شرکت ردبول همچنان پس از گذشته شش سال از صعودش به دسته اول همچنان یک غریبه ناخواسته به حساب می‌آید.

این که حریف آنها در بازی فینال هم فرایبورگ دوست داشتنی با هدایت کریستین اشترایش که وجدان اجتماعی فوتبال آلمان با لباس ورزشی به حساب می‌آید، کمکی به بهبود شرایط این تیم نکرد.

دومنیکو تدسکو، مربی لایپزیش، گفت که در طول این بازی حساس در برلین با “نفرت‌ پراکنی شدیدی” از سوی یکی از حاضران روی نیمکت فرایبورگ روبرو شده است. اما حالا، این مربی 36 ساله وقتی بحث بی‌احترامی به این باشگاه و خودش مطرح می‌شود، با مهربانی لبخند می‌زند.

جشن گرفتن بزرگترین دستاورد خودش و کارفرمایانش در سکوت کامل چه احساسی دارد؟ او با کمی بی‌اعتنایی به اتلتیک می‌گوید:” تا زمانی که هر انتقادی (از اصالت و ساختار این باشگاه) بر اساس واقعیت باشد، ما می‌توانیم با آن مقابله کنیم.”

این شاید بهترین راه برای نادیده گرفتن کسانی باشد که شما را ندیده می‌گیرند. اما همیشه گزینه‌ دیگری هم در فوتبال هست. مربیان می‌توانند بحث و جدال را شروع کنند، خصومت بیشتری ایجاد کنند و توهم دشمنی را در تیم‌شان به وجود بیاورند. آیا تدسکو این کار را کرد؟ او سرش را تکان می‌دهد. این مربی مشخصا از آن دست افرادی نیست که سخنرانی‌های فتنه‌برانگیز انجام دهد یا روی احساسات منفی دیگری پیش برود:”من عاشق فوتبال و مربیگری هستم. این تمام انگیزه‌ای است که به آن نیاز دارم.”

ریشه و سابقه نداشتن لایپزیش- آنها اساسا در سال 2009 به عنوان ابزار بازاریابی تاسیس شدند- تا همیشه باعث خشم سنت‌گراها خواهد بود اما حتی بعضی از آنها هم معترف هستند که داستان اصلی شخصیِ تدسکو به شکل غیرقابل انکاری عاشقانه است. این رویای (فوتبال) آلمان مدرن است که به حقیقت پیوسته است: افسانه پیروزی هوشمندی و سختکوشی بر موانع داشتن خانواده‌ای متوسط و بدون استعداد ذاتی در فوتبال.

تدسکو در جریان پیروزی لایپزیش در فینال جام حذفی کارت زرد گرفت

تدسکو در شهری کوچک نزدیک اشتوتگارت بزرگ شد. او پسر مهاجران ایتالیایی بود که به دنبال کار از کالابریا به بخش متمول جنوب غربی آلمان آمده بودند. پدر او به عنوان چاپگر در روزنامه‌ای محلی کار می‌کرد و مادرش مستخدم بود. سه فرزند این خانواده به اندازه کافی غذا برای خوردن داشت اما زندگی آنها لوکس نبود.

یک روز پس از یکی از بازی‌های تدسکو برای تیم آماتور ASV آیشوالد بود که یکی از طرف این باشگاه سرش را داخل رختمکن کرد و پرسید که آیا کسی علاقه‌ای به مراقبت از بازیکنان تیم زیر شش سال دارد. تدسکو دستش را بالا برد. او متوجه شد که از مربیگری در تیم کودکان لذت می‌برد و پیش از دریافت اولین مدرک مربیگری‌اش قهرمان لیگ شد (او با خنده به خاطر می‌آورد:” ما در جاده شماره 1 پیش رفتیم و خیلی زود راه رو به جلو را پیدا کردیم”) و کمی بعد وقتی در حال دریافت مدرک مهندسی‌اش بود توانست هدایت تیم زیر 9 ساله‌ها را برعهده بگیرد.

تدسکو کار خوبی در یک شرکت تولید قطعات ماشین برای مرسدس پیدا کرد اما به مربیگری ادامه داد. او در آن زمان بازی بهترین تیم‌های دنیا را نگاه می‌کرد- چلسی ِ ژوزه مورینیو، منچستریونایتد ِ سر الکس فرگوسن و بارسلونای فرانک رایکارد- و سعی می‌کرد جزئیات ظریف برنامه‌های تاکتیکی آنها را درک کند و تا جایی که می‌شود از آنها الگوبرداری کند. او همچنین رزومه‎اش را برای اشتوتگارت ارسال کرد، تیمی بوندس‌لیگایی که به آکادمی جوانان درخشانش معروف است. پس از یک جلسه تمرینی با بازیکنان زیر 9 سال، او به صورت نیمه وقت پست کمک مربی را به دست آورد، مدارک مربیگری بیشتری گرفت و در نهایت احساس کرد که باید تصمیم بزرگی بگیرد. او می‌گوید:” من به نقطه‌ای رسیدم که متوجه شدم زمان زیادی را به فکر کردن درباره فوتبال در طول کارم صرف می‌کنم. این که وقتی سرکاری هستید با 100 درصد توان انجامش دهید بسیار مهم است. اگر این احساس را داشته باشم که کاملا متعهد نیستم، باید دست بردارم.”

او خوش شانس بود که پس از کسب چند پیروزی به عنوان سرمربی موقت تیم زیر 17 ساله‌ها، اشتوتگارت کاری تمام وقت برای هدایت این تیم به او پیشنهاد کرد. این کار از نظر مالی قدم رو به عقب بزرگی بود اما تدسکو احساس می‌کرد که بالاخره در حال انجام کاری است که باید باشد.

هوفنهایم متوجه استعدادش شد و او را به عنوان سرمربی تیم زیر 16 ساله‌ها انتخاب کرد. او در هنگام حضورش در این باشگاه مدرک مربیگری حرفه‌ای یوفا را دریافت کرد و در کلاسی بهترین شاگرد شد که مربی‌ای که اخیرا هدایت تیم اول آلمان را برعهده گرفته است در آن حضور داشت: یولیان ناگلزمان. تدسکو کمتر از یک سال بعد هدایت یک تیم حرفه‌ای را برعهده گرفت- باشگاه “اِرزگِبیرگه آوِه” در بوندس‌لیگای دو که به دنبال نجات‌دهنده‌ای در رقابت فرار از سقوط به دسته پایین‌تر در فاصله یازده بازی تا پایان فصل بود. آیا این ریسک بزرگی برای شروع حرفه مربیگری یک تیم بزرگسالان در قعر دسته دوم نبود؟ او می‌گوید:” کار با جوانان برایم بسیار سرگرم‌کننده بود اما می‌خواستم جلو بروم. این برایم یک فرصت بود، نه ریسک. مزایای این کار بیشتر از معایبش بود.”

اشتیاق تدسکو و دقتی که روی جزییات داشت به نجات آوه از سقوط در می 2017 کمک کرد اما او نتوانست نامی برای خودش دست و پا کند، چه برسد به این که گزینه محتمل برای هدایت شالکه در آن تابستان باشد. بازیکنان سابق مانند مهمت شول، هافبک سابق بایرن و تیم ملی آلمان، از انتصاب شوکه‌کننده او خشمگین شدند و این واکنش از سوی دیگر افراد متکبری که خواهان ادامه حضور افراد شناخته شده و قدیمی در این لیگ بودند، ادامه داشت. شول در برنامه زنده تلویزیونی گفت:” این تدسکوها، این مربیان لپ‌تاپی، آنها 18 سیستم تاکتیکی را به صورت برعکس به بچه‌ها یاد می‌دهند اما هرگز در بالاترین سطوح بازی نکرده‌اند و هیچ ایده‌ای درباره این که بازیکن حرفه‌ای تراز اول بودن چه احساسی دارد ندارند. این مربیان به انسان‌ها علاقمند نیستند.”

با این حال، پس از چند دقیقه همراهی با تدسکو به راحتی می‌توان درک کرد که چرا او هدایت سومین باشگاه برتر آلمان را بر عهده دارد و این جایگاه به شول، سرمربی ناموفق تیم دوم بایرن مونیخ، تعلق ندارد. تدسکو به همان اندازه که دوست دارد درباره تاکتیک‌هایش حرف بزند، از این موضوع هم آگاه است که سرمربیگری اساسا به تاثیرگذاری اولیه، برقراری ارتباط با افراد و کمک کردن به آنها برای داشتن خودباوری بستگی دارد.

تدسکو به کسب عنوان نایب قهرمانی بوندسلیگا توسط شالکه کمک کرد

او می‌گوید:” این موضوع تا حد زیادی به روانشناسی مربوط است. در آوه، مشکل بزرگی روی گل خوردن از ضربات شروع مجدد داشتیم. یک بازی پیش از این که من هدایت این تیم را بر عهده بگیرم، مربی این تیم به آنها گفته بود به هر قیمتی جلوی گل خوردن از ضربات آزاد را بگیرید. این فقط شرایط را بدتر کرد. آنها چنان به خودشان فشار آورده بودند که پس از گذشت تنها پنج دقیقه 0-2 از روی ضربات شروع مجدد عقب بودند.

اولین کاری که کردیم تغییر در نحوه دفاع برابر ضربات آزاد بود- ما جلوتر از قبل بازی می‌کردیم. این تغییر کوچکی بود اما صرفا با انجام کارهای متفاوت و گوش دادن به بازیکنان، می‌توانید این باور را ایجاد کنید که شرایط به حالت بهتری دربیایند. ما در بازی بعدی برابر ضربات شروع مجدد بسیاری دفاع کردیم و با کمی خوش‌شانسی 0-1 برنده شدیم. این تیم به کاری که ما می‌کردیم و به خودش باور داشت.”

او با موقعیتی مشابه اما نه به آن اندازه دراماتیک در زمان انتخاب به عنوان سرمربی لایپزیش و جانشین جسی مارش در ماه دسامبر روبرو شد. این مربی آمریکایی نتوانست با بازگشت به سبک قدیمی فوتبال متغیر نتیجه بگیرد- تعداد زیادی از بازیکنان به سبک بازی مالکانه ناگلزمان عادت داشتند. تدسکو درباره حضورش در ساکسونی می‌گوید:” همه چیز بد نبود. جسی تیمی کارآمد را برای من گذاشت، تیمی با شخصیت، آمادگی، ذهنیت و روحیه کاری دفاعی خوب. اما وقتی شما شکست می‌خورید، همه چیز بد به نظر می‌رسد. وقتی شکست بخورید، مهم نیست که فوتبال به سبک ناگلزمان بازی می‌کنید یا به سبک مارش. شما باید متوجه شوید: تیم چه می‌خواهد؟ به شما چه می‌گویند؟ چه اتفاقاتی در جریان است؟ و سپس تغییراتی ایجاد کنید. شما باید ایده مشخصی از آنچه به عنوان یک مربی می‌خواهید داشته باشید اما باید سازگار باشید و آماده شوید تا با بازیکنان هماهنگ شوید.”

این سبک عملگرا در اولین فصل حضور او در شالکه به خوبی مشهود بود، زمانی که آنها به لطف خط دفاعی مستحکم و درصد تاثیرگذاری قابل توجه در خط حمله توانستند در کمال ناباوری پس از بایرن مونیخ، نایب قهرمان شوند. بار دیگر، روانشناسی هم عامل مهمی بود: تیم او در یک بازی معروف در حالی که در دربی رور 0-4 در نیمه اول از بروسیا دورتموند عقب بود، بازی را به تساوی 4-4 کشاند.

تدسکو به شوخی گفت که تیم تدافعی او نشانگر ریشه‌های ایتالیایی‌اش است اما در واقعیت، او علاقه زیادی به بازی مسلط، هجومی و ترکیبی دارد و در آن زمان صرفا به آنچه که در اختیار داشت، اکتفا کرده بود. شرایط در دومین فصل حضور او در گلزن‌کرشن بدتر شد و پس از چند نتیجه بد، او در مارس 2019 از شالکه جدا شد.

آیا این اتفاق به این دلیل بود که او می‌خواست فوتبال بهتر و هجومی‌تری با تیمی بازی کند که توانایی آن را نداشت؟ تدسکو می‌گوید:” نه، شرایط پیچیده‌تر از این بود. من پس از اخراج به نکاتی دقت کردم چون احساس بسیار بدی داشتم و نمی‌خواستم دوباره چنین چیزی را تجربه کنم. من نوشتم که شما نباید اجازه جدایی بازیکنان و مواردی که به کارتان می‌آیند را بدهید. ما لئون گورتسکا (به بایرن)، مکس مایر (به کریستال پالاس) و تیلو کِرِر (به پاری سن ژرمن) را پس از اولین فصل از دست دادیم و این احساس را داشتیم که می‌توانیم جانشینی برای هر بازیکنی پیدا کنیم. اما واقعیت این است که انجام این کار، حداقل بلافاصله، غیرممکن است. این دومین چیزی است که من یاد گرفتم.

هر نقل و انتقال درصدی از ریسک را در خود دارد. شما می‌دانید چه چیزی را از دست می‌دهید اما نمی‌دانید چه چیزی را به دست می‌آورید. هر بازیکن جدید تاثیری روی پویایی اجتماعی رختکن دارد. رهبران متفاوتی وجود دارند… من چیزهای بسیاری یاد گرفتم. هر باشگاه متفاوت است و گاهی حفظ بعضی از بازیکنان ممکن نیست اما من سعی کرده‌ام نتیجه‌گیری درستی از این شرایط داشته باشم.”

او می‌گوید بعضی از دوستان به او هشدار داده بودند که شالکه، باشگاهی که سرمربیانش را به زانو درمی‌آورد، زندگی حرفه‌ای او را نابود خواهد کرد اما اولین شکست بزرگ دوران کوتاه حضور او در سطح اول یک راه میان‌بر از آب درآمد. تدسکو که به زبان‌های آلمانی، ایتالیایی، انگلیسی و اسپانیایی مسلط است، پس از قبول هدایت اسپارتاک مسکو در اکتبر 2019، زبان روسی را هم به این فهرست اضافه کرد. هواداران و بازیکنان ذات مشارکت‌گرای او را دوست داشتند و این مربی 14 ماه بعد و پس از استعفا از این پست به این دلیل که محدودیت‌های شیوع کرونا باعث شده بود نتواند به اندازه کافی با خانواده نوپایش وقت بگذراند به صورت ایستاده مورد تشویق قرار گرفت.

تنها سوالی که مطرح بود این بود که او چه زمانی به بوندس‌لیگا برخواهد گشت و مسئله این نبود که آیا برمی‌گردد یا خیر. او هدایت لایپزیش آشفته در رده یازدهم را برعهده گرفت، آنها را به لیگ قهرمانان رساند و شاید می‌توانست در کنار جام حذفی، قهرمان لیگ اروپا هم شود. رنجرز آنها در نیمه نهایی فصل گذشته حذف کرد.

تدسکو می‌گوید که می‌خواهد لایپزیش به اندازه کافی انعطاف‌پذیر باشد تا بتواند ساختارهای متفاوت و سبک‌های دفاعی را در این فصل به نمایش بگذارد – “ما می‌خواهیم از جلوی زمین پرس کنیم اما باید بتوانیم در صورت لزوم از پرس در خط میانی هم استفاده کنیم” – و در عین حال می‌خواهد که حریفان را با تصاحب توپ به عقب براند، “تا بیشتر وارد محوطه جریمه شویم و این کار را به دفعات و با ساختار خوب انجام دهیم”. با این حال، او می‌گوید بخشی زیادی از این کار به ذهنیت و انجام آن در زمین بستگی دارد، تا این که به راهنمایی‌های تاکتیکی مربوط باشد. ” شما این را در فینال جام حذفی دیدید. ما در نیمه اول با احتیاط بازی کردیم. تمرکز تیم روی جزئیات بسیار زیاد بود، آنها مدام سعی در ایجاد الگوی مشخصی در بال‌ها داشتند. اما فقط همین نیست. بازی روان روی همه چیز تاثیرگذار است. ما این کار را در نیمه دوم انجام دادیم. بازی ترکیبی و رو به جلو در کنار یکدیگر احساس خوبی را به همراه دارد.”

خوشحالی هواداران لایپزیش با تدسکو پس از فتح جام حذفی

حفظ و ادامه دادن این بازی روان نگرانی اصلی تدسکو است. لایپزیش با حفظ تمامی بازیکنان اصلی‌اش از جمله کریستوفر انکونکو به خوبی برای این فصل آماده است. او همچنین داوید رام را در پست دفاع چپ به خدمت گرفت و تیمو ورنر هم برگشت. تدسکو درباره ورنر می‌گوید:” من از این که او اینجاست بسیار خوشحال هستم. او بسیار به ما کمک خواهد کرد.» اما او همچنین هشدار داد که جایگاه هیچکس در ترکیب قدرت سوم بوندس‌لیگا تضمینی نیست. ورنر روز گذشته در اولین بازی پس از بازگشتش گلزنی کرد اما لایپزیش به تساوی 2-2 با کلن رضایت داد، در حالی که نیمه دوم را با اخراج دومینیک سوبوسلای با یک یار کمتر بازی کرد.

“فتح اولین جام می‌تواند دو اثر داشت باشد. این اتفاق می‌تواند همه را به تلاش بیشتر تشویق کند چون آنها عظش بیشتری برای قهرمانی دارند. یا می‌توانیم بگویم که ما فصل گذشته خوب کار کردیم، بنابراین مطمئنا با همان تیم و چند بازیکن خوب جدید در این فصل هم خوب کار می‌کنیم. چنین ایده‌ای جواب نمی‌دهد. ما باید بلندپرواز باشیم اما فروتن و همزمان واقع‌گرا بمانیم.”

به عبارتی، این تیم باید درست مثل او باشد. اگر آنها این مسیر را درست طی کند، لایپزیش به آسانی می‌تواند دورتموند را برای کسب رده دوم به چالش بکشد و برای تیم‌های بهتر اروپایی در لیگ قهرمانان دردسرساز شود. تدسکو می‌گوید:” من از بازی با آتالانتا در لیگ اروپا لذت بردم و دوست دارم دوباره برابر تیمی از وطنم قرار بگیرم.”

باشگاه‌های آلمانی شاید همچنان او را در شبکه‌های اجتماعی نادیده بگیرند اما ایتالیا و چند کشور دیگر به اعجوبه‎های جدید مربیگری علاقه دارند و قطعا پیشرفت او را با اشتیاق زیر نظر دارند.

 

عنوان اصلی مقاله: Domenico Tedesco: RB Leipzig’s ‘laptop coach’ masterminding club’s resurgence نویسنده: Raphael Honigstein نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: آگوست 2022
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *