تمرینات و دیدارهای پیش فصل چقدر اهمیت دارد؟
هفتیک- بازیکنان در گرمای سوزان به حدی دویدند که از نفس افتادند و پخش زمین شدند. هواداران هم در هر کشوری گرمای زیادی را تجربه میکنند- آنها نگران این نشانههای خستگی و فشار زیادی هستند که تیمشان در تورنمنتهای خارج از کشور تحمل میکند.
سپس به سرمربیان میرسیم. آنها در حالی که سعی دارند هرچه سریعتر در آستانه شروع دوباره مسابقات فلسفههای جدیدی را در تیم به کار بگیرند، به شدت عرق میریزند.
با توجه به این که دوران بدنسازی تابستانی بیشتر از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفته است- اتلتیک این سوال را مطرح میکند: پیش فصل تا چه حد اهمیت دارد؟ و حضور داشتن در این تمرینات چگونه است؟
***
پیر کلارک، مدافع والسال که با حضور در 25 پیش فصل بسیار باتجربه است، میگوید:” من بازیکنانی را دیدهام که مریض شدند و از پا درآمدند.
یک بار یکی از هم تیمیهایم برگشت و چنان از فرم خارج شده بود که واقعا با دویدن مشکل داشت. پاهایش پس از فقط یک جلسه تمرین تا شده بود. او روی زمین افتاد و دقایق طولانی فقط روی چمن خوابیده بود.
اگر چنین بازیکنی باشید، باید تمام طول تابستان یا حتی در طول فصل هم به همین تلاش مستمر ادامه دهید. شما نمیخواهید جای آن بازیکن باشید.”
بعضی از باشگاهها برگزاری جلسات دویدن تا جایی که بازیکن مجبور به تهوع شود را به عنوان شیوهای قدیمی از بدنسازی میشناسند. چنین رفتارهای غیر انسانیای با بازیکنان در علم ورزش مدرن نادرست به حساب میآید.
اما بازیکنان تاتنهام تحت هدایت آنتونیو کونته اوایل این ماه مجبور شدند جلسه دویدن شامل 42 دور کامل دور زمین در گرمای 30 درجه را برگزار کنند، در حالی که هواداران در سئول از نزدیک شاهد آن بودند. این جلسه تمرینی به حدی دشوار بود که هری کین بالا آورد و وقتی جلسه تمام شد، سون هیونگ مین مجبور شد پاهایش را از جایی که دراز کشیده بود روی زمین دنبالش بکشد.
مشخص شده که هیچ چیز جای سختکوشی و تلاش وحشتناک را حتی برای بازیکنان کاملا آماده لیگ برتر هم نمیگیرد.
کلارک که در 40 سالگی هنوز بازی میکند، میداند که مرز باریکی بین آمادگی برای بازی و استراحت را مدیریت کند.
او میگوید در طول تعطیلات کوتاهی که بازیکنان بین مسابقات دارند هم ممکن است افت فاحشی در سطح آمادگی لازم برای بازی در سطحی بالا ایجاد شود.
او میگوید:” من شخصا پس از پایان فصل تعطیلات زیادی دارم. دوست دارم به تمرینات سبک ادامه دهم. این کار وقتی قرار است نتیجه خاصی بگیری آسان نیست اما شرایط را کمی قابل تحمل میکند. اگر کاملا همه چیز را کنار بگذارید، ممکن است شرایط بسیار سخت شود. این فقط پنج یا شش هفته است اما بدن زودتر از چیزی که فکر کنید از فرم خارج میشود.
دویدن امری ضروری است. من در طول دوران فوتبالم تمرینات پیش فصل بسیاری داشتهام و متاسفانه هیچ راه میانبری وجود ندارد. این کار جالب نیست اما چیزی است که باید انجام دهید.
به یاد دارم در روزهای اول حضورم در اورتون، والتر اسمیت و آرچی ناکس ما را وادار کردند که در پارک کروکستث (نزدیک زمین تمرین قدیمی اورتون) تمرینات دوندگی نعل اسبی را انجام دهیم. شرایط هیچوقت از آن زمان آسانتر نشده است.”
دنی لوید وینگری است که برای چندین باشگاه شامل پیتربرا یونایتد، استاکپورت کاونتی، ترانمیر و فصل گذشته برای گیلینگام بازی کرده است. او به آمادگی بدنی و سرعتش میبالد اما وقتی بعضی از جلسات دوندگی پیش فصل تحت هدایت گراهام الکساندر در باشگاههای دیگر مانند سالفورد سیتی را به خاطر میآورد، بدنش به لرزه میافتد.
او به خاطر میآورد:” یک تابستان به اتریش رفتیم و روز ساعت شش صبح با 7 کیلومتر دوندگی سریع پیش از صبحانه آغاز میشد. سپس برمیگشتیم، صبحانه میخوردیم و از 10 صبح باید بیشتر میدویدیم و در عین حال تمرینات با توپ، بدنسازی و تمرین الگوهای بازی را هم داشتیم- شاید به گروههایی از مدافعان و مهاجمان تقسیم میشدیم.”
جلسه سوم پس از ناهار در ساعت دو بعد از ظهر برگزاری میشد و جلسه چهارم ساعت شش غروب بود که مربوط به وزنه زدن و کارهای داخل سالن بدنسازی یا یوگا برای پویایی بدن بود.
او اضافه میکند:” یک روز دمای هوا 36 درجه سانتیگراد بود و گراهام ما را برای دوچرخهسواری و بالا رفتن از کوه بیرون برد. این کار سختی بود.
گراهام به جلسات دوندگیاش معروف بود. او بدنی ورزیده داشت و انتظار داشت که بازیکنان هم همین روش را دنبال کنند. یک تمرین اساسا برای دو بار دویدن از یک محوطه جریمه به محوطه جریمه در عرض 20 ثانیه بود.
در تمرین دیگری، زمین به شکل پرچم انگلیس درآمده بود و شما گروهبندی میشدید تا سریعترین بازیکنان در کنار کندترینها قرار بگیرند و هر تیم ترکیبی باشد، پس از آن باید با هم از روی خطوط پرچم از وسط آن مسابقه میگذاشتید.”
لوید 30 ساله میگوید باشگاههای بسیاری سعی دارند مطمئن شوند که بازیکنان حدود 70 کیلومتر در دو هفته اول پیش فصل میدوند. اما مسئله فراتر از بدنسازی و ایجاد آمادگی فیزیکی لازم در بازی است.
دیو بیلوز یکی از دانشمندان ورزشی شناخته شده است که پستهای مهمی در اورتون، نیوکاسل، وستهام و تیم ملی انگلیس داشته است.
حتی با این که بخشی از وجود او با مفهوم دویدن طولانی برای فوتبالیستها مخالف است اما ارزش و اهمیت آن برای برخی از مربیان را به خوبی درک میکند.
او به اتلتیک میگوید:” من بحثهای زیادی با دیوید مویس در این باره داشتم. من میگفتم که این جلسه تمرینی خوبی برای دوندگان 200 یا 400 متر است که میخواهند تحمل ترشح اسید لاکتیک در پاهایشان را بالا ببرند اما تمرین خوبی برای یک فوتبالیست نیست. ولی او قبول نمیکرد.”
او جلسات تمرینی “نعل اسبی” را شرح میدهد که تمریناتی است که بازیکنان باید 150 یارد (136 متر) (او با لبخند میگوید:” من از یارد استفاده میکنم تا نشان دهم این تمرین چقدر قدیمی است”) در 21 ثانیه طی کنند. آنها سپس بقیه مسیر را تا نقطه شروع نعل اسب قدم میزنند و سپس 180 یارد را در 25 ثانیه طی میکنند. این روند سه بار کامل تا 180 یارد در 30 ثانیه، 240 یارد در 35 ثانیه، 270 یارد در 40 ثانیه و در نهایت 300 یارد در 45 ثانیه ادامه پیدا میکند.
او میگوید:” من انجام دادن این تمرین در ابتدای کارم در اورتون را به یاد دارم و بازیکنان اسکاتلندی مانند دانکن فرگوسن و دیوی ویر به آن عادت داشتند و میتوانستند تمامش کنند اما بعضی از بازیکنان جدیدتر و یا بازیکنانی از کشورهای خارجی به مشکل میخوردند. اولین باری که یاکوبو این تمرین را انجام داد، توانست تمرین را تمام کند اما پس از آن به زمین افتاد و بالا آورد.
یک یا دو بازیکن نتوانستند تمرین را تمام کنند- آنها از احتمال مصدومیتها گلایه داشتند.
این باعث شد که بحثهای داغی بین من و دیوید شکل بگیرد. او میگفت: من میخواهم بدانم که جوهر وجود آنها چیست. او میخواست بداند که آیا بازیکنان میتوانند در پنج دقیقه آخر بازیهای دشوار که همه خسته هستند همچنان بازی کنند. آیا با تمام وجود تلاش میکنند و ادامه میدهند؟
بنابراین من باید آن را میپذیرفتم. هر پیش فصل بازیکنان جدیدی به تیم میآمدند، بنابراین ما باید دوباره این تمرین را تکرار میکردیم تا شخصیت آنها را آزمایش کنیم.
شما میتوانید ببینید که او هنوز هم ارزش زیادی برای بازیکنانی که با تمام وجود در تمرینات تلاش میکنند قائل است، از توماس سوچک تا بازیکنانی مثل لئون عثمان. در واقع این همان چیزی است که یورگن کلوپ و پپ گواردیولا هم میخواهند.”
میکی ملون، سرمربی ترانمر روورز، هم معتقد است که اشتیاق بازیکن برای “رنج کشیدن”، کلیدی برای شناخت شخصیتهایی است که میتوان روی آنها حساب کرد.
او میگوید:” من فکر میکنم بعضی از بازیکنان که حالا از آکادمیها رشد میکنند و بالا میآیند به اندازه کافی نمیدوند، بنابراین زمانی که به ما میرسند، یاد نگرفتهاند چطور باید رنج بکشند.
این توانایی است که باعث میشود تحمل میزان مشخصی از درد یا کشیدگی ممکن باشد و بتوان با آن کنار آمد. بازیکنان در روزهای ابتدای فصل آماده پیچ و تاب خوردن و دوندگیهای انفجاری نیستند، بنابراین در این زمان است که دوندگی نعل اسبی و دوازده دقیقهای به کار میآید.
این کار برای بالا بردن آستانه تحمل، ماندن در این شرایط و در نهایت پیدا کردن توانایی بازی در ان است. پسر خودم در آکادمیها رشد کرده و بعضی از باشگاهها بهتر از دیگران میتوانند پسران جوان را آماده کنند.
دویدن یک مهارت است. این که بتوانید انرژی بدنیتان را در طول مسابقات به شکل درست تقسیم کنید. شما باید در این کار خوب باشید- مسئله فقط دویدن به خاطر انجام این کار تا زمانی که از پا بیفتید یا خودتان را آزار دهید، نیست. مسئله حصول اطمینان از آمادگی آنها برای بازی اول است.”
ملون شخصا به عنوان بازیکن سابق ترانمر پیش فصلهایی را تحت هدایت لِس پَری، مربی سابق این تیم، که حالا مدیر عملکرد بازیکنان شاخص منچستریونایتد است به خاطر میآورد.
او با لبخند میگوید:” ما باید پس از بعضی از تمرینهای پیش فصل لس به خاطر حجم و شدت کاری که انجام میدادیم، مدال افتخار کوماندوها رو میگرفتیم. ما روی شنهای ساحل میدویدیم و مردم میگفتند فوتبال روی شن بازی نمیشود اما این کار باعث میشد در دیدارهای سخت که مجبور هستید در ده دقیقه پایانی بازی از گلی که زدید دفاع کنید، بیشتر دوام بیاوریم.”
***
یورگن کلوپ پس از این که تیمش در اولین بازی پیش فصل با نتیجه 0-4 در بانکوک برابر منچستریونایتد شکست خورد، گفت:” من موقعیتهای خوب بسیاری دیدم، نمایشهای خوبی در بعضی لحظات داشتیم اما خبری از ثبات نبود.
ما گاهی عجله داشتیم، گاهی زیاد جلو رفتیم اما با توجه به سبک دفاعی نفر به نفر منچستریونایتد خصوصا در خط میانی، ما توپها را در لحظات اشتباهی از دست دادیم و آنها از موقعیتها استفاده کردند. این مهمترین نکتهای بود که باید آن را بهبود ببخشیم، حتی اگر 0-4 برده بودیم. این تازه شروع پیش فصل است و حالا ما باید ادامه دهیم.”
کلوپ نگران نبود اما بعضی از هواداران بودند. این اتفاق جدیدی است که نتایج دیدارهای دوستانه- خصوصا شکست برابر رقبای تراز اول- باعث ایجاد اضطراب و وحشت میشود.
اما آیا نتایج هیچ اهمیتی دارند؟
بیلوز میگوید:” نتایج معمولا در اوایل پیش فصل برای هواداران مهم است اما اهمیت خاصی در خود فوتبال ندارد. پدرم هفته پیش پشت تلفن طوری درباره شکست لیورپول برابر یونایتد حرف میزد که انگار موضوع مهمی بود اما کلوپ از بازیکنان بسیاری استفاده کرد و به همه آنها 30 دقیقه زمان داد. این دیدارها برای آمادگی بدنی و دادن زمان بازی است. این پیش فصل برای شما است.
ما در اورتون معمولا تعداد بازیکنان کمتری داشتیم و بازیکنانی هم بودند که در اردوی ملی یا تعطیلات اضافه حضور داشتند، بنابراین مویس اغلب مجبور بود در بازیهای دوستانه پیش فصل هم از بعضی بازیکنان90 دقیقه استفاده کند که چندان ایداهآل نبود.
اما این بازیها برای جا افتادن سیستم تکنیکی و تاکتیکی تیم است. بازیکنان از این موضوع باخبر هستند و معمولا فقط با خودشان فکر میکنند: عالی شد. من یک ساعت بازی کردم و احساس خوبی دارم، به جای این که از نتیجه نگران باشند.
شاید آخرین بازی پیش فصل اهمیت بیشتری داشته باشد. آخرین بازی در اورتون معمولا در خانه برابر یک تیم خوب اروپایی بود و هواداران حضور داشتند، بنابراین اهمیت آن بیشتر بود.”
حتی الگوی نتایج بد در دیدارهای دوستانه هم میتواند گمراهکننده باشد.
لوید میگوید:” ما در اولین تابستان حضور من در پیتربرا با نتیجه 0-4 برابر کویینز پارک رنجرز در اولین بازی دوستانه تابستان شکست خوردیم، سپس بار دیگر در بازی بعدی هم باختیم و آخرین بازی پیش از شروع فصل را با تساوی 0-0 به پایان رساندیم.
ما رفتیم و در هشت بازی اول فصل پیروز شدیم.”
با توجه به این که مربیان سعی میکنند از بیشترین تعداد بازیکن ممکن در زمین استفاده کنند، دیدارهای دوستانه تابستانی به ندرت از اهمیت خاصی برخوردار هستند.
کلارک اضافه میکند:” این دیدارها واقعا ممکن است آشفته و بینظم باشند. مربیان عادت دارند بازیکنان زیادی را به کار بگیرند و تغییرات زیادی انجام میشود. این دیدارها درک خوبی از این که شرایط در ابتدای فصل چطور خواهد بود به تماشاچی نمیدهد.
این بستگی به سطح تیمهایی که در آن بازی میکنید هم دارد. دیدارهایی هست که باشگاههای بزرگ تیمشان را برابر تیمی دسته پایینتر به میدان میفرستند و فاصله دو تیم بسیار زیاد است. اختلاف گل قابل توجه برای باشگاه بزرگتر در این موقعیت معنای خاصی ندارد.
اگر شما برابر تیمی در لیگ خودتان یا یک لیگ پایینتر شکست بخورید، شاید این نگرانی بیشتری به همراه داشته باشد.”
جاناتان راسل نقشی کلیدی در تیم هادرسفیلد تاون که در ماه می به فینال پلیآف چمپیونشیپ رسید ایفا کرد. این هافبک 21 ساله معتقد است که هرچه به پایان پیشفصل نزدیک میشویم، نتایج اهمیت بیشتری پیدا میکنند.
او میگوید:” در ابتدا مسئله فقط 45 دقیقه بازی کردن است، سپس به 75 دقیقه و سپس به 90 دقیقه در دیدارهای پایانی میرسد. در چند بازی آخر درباره اهدافی که برای فصل جدید دارید صحبت میکنید و کمی متمرکزتر هستید.”
کارلوس کوربران در اوایل این تابستان از پست سرمربیگری هادرسفیلد کنار رفت و دنی اسکوفیلد، مربی تیم زیر 19 سالهها، جانشین او شد.
راسل میگوید این تغییر تا به حال بسیار خوب بوده اما به خاطر میآورد که چطور این تیم به سبک کوربران، وقتی به عنوان دستیار مارسلو بیلسا در جولای 2020 از لیدز جدا شد و به هادرسفیلد آمد، عادت کرده بود.
” وقتی سبک بازی و برنامه بازی کاملا جدید باشد، پس دیدارهای دوستانه تابستانی برای عادت به این سبک بسیار مهم هستند. این دیدارها به نوعی آزمون و خطا هستند اما در زمان مهمی برگزار میشوند.”
متغیرهای زیادی وجود دارد که حتی در عجیبترین نتایج پیش فصل هم نقشی را ایفا میکنند. در دیدارهای رقابتی در طول فصل، آنالیزورها روزها زمان میگذارند تا گزارشهای دقیقی درباره حریف بعدی تیمهایشان آماده کنند.
ملون اظهار داشت:” باید به یاد داشته باشید که معمولا در تابستان کار تاکتیکی روی حریف انجام نمیشود. شما معمولا چیزی از سیستمی که با آن بازی میکنند، نمیدانید و شاید در حال آزمایش سیستمهای خودتان باشید.
اگر این بازی در اوایل پیش فصل که هنوز مشغول تمرینات دوندگی هستید، برگزار شود، شاید شاهد بازیکنان خستهای در زمینهای متفاوت باشید. اگر برابر تیمی از لیگی متفاوت بازی میکنید، شاید حتی توپها هم آن توپهایی نباشند که به آن عادت دارید.
سپس به نبود عامل رقابتی میرسیم. شما برای کسب امتیاز بازی نمیکنید، بنابراین حساسیتی وجود ندارد.”
پس چه چیزی یک پیش فصل موفق به حساب میآید؟
ملون میگوید:” از نظر من عبور از تمرینات بدون مصدومیت، سازگار شدن بازیکنان جدید و داشتن سطح کلی بالایی از آمادگی به معنای پیش فصل موفق است. سپس فصل و کار واقعی آغاز میشود.”