چگونه “شبکه پاسکاری” سبک بازی یک تیم را توضیح میدهد
هفتیک- شبکه پاسکاریها یکی از نام آشناترین دادههای تجسمی در فوتبال است.
این دادهها نگاه اجمالی سریعی به سبک تیم در هنگام تصاحب توپ به شما میدهند: ساختار میانگین آنها، اهمیت مربوط به بازیکنان متفاوت، تراکم و محل تجمع پاسکاری. آنها نشان میدهند چه بازیکنی به کدام بازیکن و چه تعداد پاس داده است. هرچقدر این جداول را بیشتر بررسی کنید، درک شبکههای پاس آسانتر میشود- آنها شبیه به نسخه ایدهآل شده از چیزی است که ما در زمین میبینیم.
اینجا مثالی از یک شبکه پاس از فینال ماه گذشته لیگ قهرمانان است:
بیاید نحوه خواندن آنها را یاد بگیریم.
نقطه هر بازیکن نشانگر میانگین محل آغاز پاسهای آنها بین سوت شروع و اولین تعویض تیم آنها در بازی مدنظر است، زمانی که این خطوط قطع میشود. هرچقدر نقطه بزرگتر باشد، تلاش آن بازیکن برای ارسال پاس بیشتر بوده است.
همانطور که متوجه شدید، خطوط بین نقاط بازیکنان پاسهایی را از یکی به دیگری نشان میدهد. معمولا محدوده کمینهای برای حفظ این شبکه از بینظمی بیش از حد وجود دارد. در تصویر بالا، بازیکنان باید پنج پاس در 90 دقیقه در یک جهت ارسال کرده باشند تا یک خط به آنها اختصاص داده شود. برای مثال، خطی بین داوید آلابا و تونی کروس که بارها عقب کشید تا با مدافعان میانی رئال مادرید ارتباط بگیرد، وجود دارد اما خطی بین آلابا و فرلان مندی، مدافع چپ رئال، نیست. خطوط پهنتر به معنای ارسال پاس بیشتر بین دو بازیکن است.
شیب یک خط نشانگر جهت حرکت است. برای مثال، این خط بین آلابا و تیبو کورتوا، دروازهبان رئال، در انتهای آن درخشانتر است و این نشاندهنده پاسهای رو به عقب از این مدافع میانی است. گاهی اما نه همیشه، شما خطی موازی با شیب برعکس را میبینید که نشانگر پاسهای بین همان دو بازیکن در جهت دیگری است.
بعضی از شبکههای پاس از رنگ برای نشان دادن اطلاعاتی ورای شمارش پاس استفاده میکنند.
در تصویر بالا، مقیاس رنگی قرمز-زرد-سبز ارزش تصاحب توپ یا این که هر پاس یا پاسور خاص به چه اندازه احتمال گلزنی را با نزدیک کردن توپ به دروازه حریف افزایش داده نشان میدهند.
حالا متوجه نحوه خواندن شبکههای پاس اتلتیک شدید؟
خوب است. پس بیاید چیزی کمی پیشرفتهتر را امتحان کنیم.
یک شبکه بیشتر اوقات ساختار یک تیم در یک بازی (یا بخشی از یک بازی) را نشان میدهد. اما سبک پاسکاری تیم میتواند در هر بازی بسته به ترکیب اصلی، حریفان، نتیجه، داور، هوا یا هر عامل دیگری تغییرات زیادی داشته باشد. شما باید به شبکههای پاس بسیاری نگاه کنید تا ایده کلی از نحوه بازی یک تیم به دست آورید.
در عوض گاهی از دور نگاه کردن برای ترکیب تعداد زیادی از بازیهای یک تیم به یک شبکه پاس ارزشش را دارد، مانند این تصویر قدیمی از چئوک هِی هو:
شبکه پاسی از چند بازی تغییرات ناگهانی تک بازیها را اصلاح کرده و طرحی مختصر و خلاصه از آنچه صدها یا حتی هزاران پاس میتواند باشد به ما میدهد.
یک مشکل در اینجا این است که ترکیب چندین بازی به یک تصویر کار آسانی نیست.
این کار را نمیتوان روی هر بازیکن انجام داد چون ترکیبها مدام در حال تغییر هستند. نمیتوان این کار را روی ساختارهای متفاوت هم انجام داد چون جایگیریها هم تغییر میکنند.
بنابراین برای نگاهی اجمالی به کل فصل لیگ برتر، ما از روش هو پیروی کرده و شبکه پاس میانگین هر تیم در سراسر بازیها را در رایجترین سیستمی که با آن بازی را آغاز کردهاند، بررسی میکنیم. این روش به ما اجازه میدهد که حتی در صورت چرخش بازیکنان، از یک پست استفاده کنیم.
ما نگاهی کلی و اجمالی به روشهای بسیار متفاوت باشگاههای لیگ برتری در فصل گذشته داریم.
اطلاعات بسیاری را میتوانید از شبکه پاس هر تیم به دست آورید اما اینجا به چند مورد مهم میپردازیم.
متصلترین شبکه پاس: منچسترسیتی. آیا این اصلا جای سوال داشت؟ قهرمانهای متوالی پپ گواردیولا طوری بازی میکنند که انگار هدفشان وارد کردن توپ به دروازه نیست (هرچند در آن هم بسیار خوب هستند) بلکه دریافت جامِ متصلترین شبکه پاس است. همه به هم پاس میدهند. در تمام طول بازی. در مجموع 54 زوج از 110 زوج پاسکاری ممکن بین 11 پست در سیستم استاندارد 3-3-4 سیتی به طور میانگین حداقل پنج پاس کامل در هر 90 دقیقه ارسال میکنند، نقطه قطعی برای خطی واضح در شبکه پاس بسیار شلوغ آنها. حتی نسخههای قبلی سیتی هم تا این حد پر کار نبودند.
کم اتصالترین: مقام اول را برای تیم “شان دایش” کنار بگذارید. برنلی کمترین میزان پاس درست را با 68.2 درصد در اختیار داشت و تنها هفت ارتباط در سیستم 2-4-4 آنها با محدودیت پنج پاس درست در هر 90 دقیقه برای داشتن خطی در طرح شبکه پاس برابر بود. یک مدافع کناری در هر هفت مورد وجود داشت و فقط یکی از آنها شامل یک هافبک بود. بازی مستقیم دایش باعث شد برنلی هفت سال از هشت سال اخیر در لیگ برتری بماند و شش سال این روند متوالی بود اما آنها نشانی از دوران اوج بارسلونا نداشتند.
هرچند برنلی پاس زیادی نمیداد اما همچنان بیشتر از اورتون که در سیستم 1-1-4-4 بیشتر در کنارهها پاسکاری میکرد به هم متصل بودند. تنها 76 از 110 ترکیب جایگیری ممکن در این ساختار به طور میانگین حتی یک پاس درست بین آنها در 90 دقیقه را رقم زده که پایینترین آمار در لیگ برتر است. خبر خوب این است که این سیستم- تسهیلی قدرتمند از فصلهای قبل- فقط در اوایل فصل گذشته مورد استفاده قرار گرفت و حتی رافا بنیتس هم پیش از آن که جایش را در ژانویه به فرانک لمپارد بدهد، این سیستم را به 1-4-5 تغییر داد.
متوازنترین: هیچ دلیلی برای ترجیح دادن توازن در شبکه پاس وجود ندارد، به جز این که باعث میشود این شبکه زیبا به نظر برسد. با این حال جالب است که با وجود تمام بازیکنان و نقشهای متفاوتی که در سیستم روان 3-3-4 منچسترسیتی در حرکت بودند، میانگین فصلی به شکل قابل توجهی حتی در پستهای مدافعان کناری متعادل است.
سیستم 1-3-2-4 که لیدز گاهی از آن استفاده میکرد شاید بیشترین توازن را پس از سیتی داشت. هرچقدر که جاگیری بازیکن محوری آنها بدون توپ آشفته و بهم ریخته به نظر میرسید، آنها به صورت مداوم ساختار خودشان را در هنگام تصاحب توپ شکل میدادند، هافبکهای دفاعی در فضاهای داخلی قرار میگرفتند تا مدافعان میانی هر طرف را که توپ را به مدافعان کناری میرساندند، پوشش دهند و وینگرها بیشترین ارزش پاسکاری تیم را در فضاهای کناری ایجاد میکردند.
منسجمترین: رالف رانگنیک شاید شانس زیادی در اجرای سبک پرسینگ متقابل در منچستریونایتد نداشت اما تیمش حداقل پیام او درباره ارزش انسجام را دریافت کرده و شبکه پاس خودش را از رده چهارم طولانیترین اتصال در فصل 21-2020 تا حد زیادی در فصل گذشته کوتاه کرد. رانگنیک تیمش را تمرین داد تا بدون توپ هم ساختارش را حفظ کرده و فضاها را تنگ و باریک نگه دارد و خیلی زود وقتی توپ را به دست آورد، رو به جلو حرکت کند.
بیشترین پراکندگی: انسجام به ذائقه بستگی دارد. اصلی قدیمی در فوتبال وجود دارد که هر تیم وقتی توپ را در اختیار ندارد باید فضای بازی را تا حد امکان کوچک کند و وقتی صاحب توپ است باید آن را تا حد امکان بزرگ کند. لسترسیتی ِ برندان راجرز بخش دوم را در زمان استفاده از سیستم 1-3-2-4 انجام میداد، مدافعان کناری و وینگر چپش را در کنارهها حفظ کرده و مهاجم نوکش را در جلوی زمین میگذاشت تا گستردهترین شبکه پاس ممکن را شکل دهد.
پستی که بیشترین سهم پاسهای تیم را داشته است: آخرین بازیکنان حاضر در خط دفاعی سه نفره در این فهرست پیشتاز هستند، مدافع میانی وسط برایتون (معمولا لوئیس دانک) و همتای او در چلسی (معمولا تیاگو سیلوا) در 16.3 درصد از پاسهای درست تیمشان مشترک هستند. اگر تمامی تلاشها برای ارسال پاس را در نظر بگیریم، مدافع میانی چپ لستر در سیستم 1-3-2-4 (معمولا چالار سویونجو) در رده اول قرار دارد.
این بازیکنان شاید اهمیت بسیار زیادی برای تیمشان داشته باشند: تحقیقاتی انجام شده که نشان میدهد شبکههای پاسی که بیش از حد در مرکز زمین که بعضی از پستها بیشتر از سایرین موثر است قرار دارند، از موفقیت کمتری برخوردار هستند.
کمترین سهم از پاسها: مهاجمان نوک پاسهای درست زیادی ندارند. مهاجمان نوک بدشانسی که برای نوریچ بازی میکنند از فرصت کمتری هم برای این کار برخوردار هستند. تیمو پوکی بیشترین ارزش پاس دریافتی در تیم سقوط کردهاش را به ثبت رساند اما هیچکس نزدیک او نبود تا او بتواند بازی ترکیبی در سیستم 3-3-4 داشته باشد.
در سوی دیگر زمین هم داوید دخیا، دروازهبان منچستریونایتد، کمترین سهم از تلاش ارسال پاس برای تیمش را داشت. به عنوان یکی از آخرین دروازهبانان اصلی که برای باشگاهی ثروتمند به میدان میرود، دخیا تنها سه درصد از پاسهای یونایتد در سیستم همیشگی 1-3-2-4 را ارسال کرد، نقاط قرمز محو او شبیه به نقاط تصادفی گرد و خاک پشت شبکه پاس سالم است.
بالاترین سهم ارزش پاس: هیچ بازیکنی در زمینه پیشروی توپ از جان مکگین، هافبک میانی سمت راست استون ویلا، برای تیمش مهمتر نبوده است. پخش توپ بسیار پویا و مستقیم او آمار 21 درصد از ارزش پاس مثبت تیمش را به خود اختصاص داده، چرا که او به صورت مداوم توپ را به مناطقی میرساند که شانس گلزنی ویلا در آن زیاد بود. نرخ 74 درصدی پاس درست مکگین که تقریبا در قعر جدول هافبکهای میانی لیگ برتر قرار دارد در واقع فدای همین ویژگیای شده که ویلا با روی باز آن را پذیرفت.
بالاترین سهم ارزش دریافت پاس: ارزش پاس صرفا به واسطه بازیکنی که پشت توپ قرار دارد خلق نمیشود- بازیکن دریافت کننده هم مهم است. پس از پوکی که سهم 35 درصدیاش از ارزش دریافت پاس در نوریچ در لیگ اول است، دو بازیکن بعدی در زمینه پاسهای دریافتی، مهاجم نوک نیوکاسل در سیستم 3-3-4 و مهاجم چپ برنلی در سیستم 2-4-4 هستند.
متوجه نقطه اشتراک آنها شدید؟ آنها یک نفر هستند: کریس وود که توانست با پیوستن به نیوکاسل در ماه ژانویه ورق رقابت تیمهای سقوط کننده از لیگ برتر را برگرداند.
***
اگر به دنبال اطلاعات بیشتری هستید، در تصویر زیر شبکه پاس تیمهای چمپیونشیپ را میبینید که ما شما را با آنها تنها میگذاریم تا به خوبی از آن استفاده کنید.
درود. مطلب مفیدی هست.متشکرم.لطفا از این نوع محتوا بیشتر ارائه کنید.