آیا کریستوف گالتیه میتواند عصر تازهای را در پاریسنژرمن رقم بزند؟
هفتیک- “چه چیزی شما را از توماس توخل یا مائوریسیو پوچتینو متفاوت میکند تا برای مثال بتوانید پاریسنژرمن را هدایت کنید؟”
یازده ماه پس از مطرح شدن این سوال- در زمانی که کریستوف گالتیه دو روز پس از قهرمان کردن لیل در فصل 21-2020 لیگ فرانسه و ممانعت از چهارمین قهرمانی متوالی پیاسجی و هشتمین قهرمانی آنها در 9 سال از هدایت این تیم کنارهگیری کرد- ارزشش را دارد که پاسخ این مربی فرانسوی را بازنگری کنیم.
گالتیه به اکیپ، برترین روزنامه ورزشی فرانسه، گفت:” چون من فرانسوی هستم، اینطور نیست؟
در واقع این چیزی است که من میگویم اما نمیدانم. توماس نتایج بسیار خوبی در آلمان داشت. پوچتینو دوره بسیار خوبی در ساوتهمپتون و تاتنهام داشت. من هر دوی آنها را دوست دارم.
من فکر میکنم پیاسجی ترجیح میدهد مربی خارجی داشته باشد چون این تیم، این باشگاه و جو آن ابعادی بینالمللی دارد و آنها به یک مربی بینالمللی نیاز دارند- درست مثل موناکو که در محیطی بینالمللی با مربیان خارجی کار میکند. که من آن را خیلی خوب درک میکنم. من مشکلی با این موضوع ندارم. نمیگویم که فرانسوی بودن یک نقص است.”
شرایط در فوتبال میتواند به سرعت تغییر کند.
گالتیه امروز به عنوان سرمربی جدید پیاسجی معرفی شده و جای پوچتینو را در تغییر و تحولی گرفت که در تابستان گذشته که هیچ، همین چند ماه قبل هم غیرقابل باور به نظر میرسید و نشانهای از آغاز دورانی جدید در این باشگاه پاریسی است.
ناصر الخلیفی، رییس پیاسجی، ماه گذشته در حالی که شبیه مردی که آماده معاوضه چند بنتلی با چند ون ولوو است به نظر میرسید، به روزنامه فرانسوی لو پاریزین گفت:” ما دیگر به دنبال زرق و برق نیستیم، این پایان دوران درخشش است. ما باید تیمی واقعی بسازیم، روحیه جمعی واقعی را پیدا کنیم. این ماموریت مربی جدید است.”
گالتیه که فصل گذشته با نیس در لیگ فرانسه در فاصله 20 امتیازی پیاسجی اما با 11 امتیاز بالاتر از لیل به عنوان مدافع عنوان قهرمانی، پنجم شد، بدون درخششی که زینالدین زیدان با خودش به این نیمکت میآورد، به پارک دو پرنس میرود (این اسطوره فوتبال فرانسه و سرمربی سابق رئال مادرید گزینه محبوب هواداران برای هدایت پیاسجی بود).
اما ویژگیای که او دارد رکوردی جذاب برای قدرت بخشیدن به تیمها، ایجاد تغییرات کاملا مثبت در نتایج- هر دو تیم لیل و سنتاتین تحت هدایت او از منطقه سقوط به تیمهای قهرمان تبدیل شدند- و استفاده از تمامی توانایی بازیکنانش است.
به طور خلاصه، این مربی 55 ساله شخصیتی بسیار مورد احترام در فوتبال فرانسه است- کسی که به عنوان یک مربی با استعداد، دارای هوش احساسی و قادر به پرورش تیمهای منظم از نظر تاکتیکی که همیشه عملکردی بهتر از حد انتظار دارند، شناخته میشود.
یکی از مقامات ارشد در لیون که تابستان گذشته پیش از انتقال او به نیس مشتاق به خدمت گرفتن این مربی بود، میگوید:” شما میتوانید یک بار خوش شانس باشید، نه این که بارها خوش شانس باشید.”
با این حال ما درباره پیاسجی صحبت میکنیم، باشگاهی که به غیرممکن بودن هدایتش معروف است، جایی که تعریف موفقیت در آن اتفاقی است که در شبهای مرحله حذفی لیگ قهرمانان در فصل بهار رخ میدهد و این باور وجود دارد که به جای این که مربی بازیکنان را هدایت کند، قدرت در دست بازیکنان خاصی قرار دارد.
این آزمایشی بزرگی برای گالتیه است، هرچند افراد نزدیک به او انتظار دارند که این مربی از این چالش استقبال کند.
جوردن گالتیه، پسر کریستوف، که در باشگاه فرانسوی آژاکسیو، کمک مربی است و قبلا بازیکن حرفهای بوده در پاسخ به سوالی درباره انتخاب پدرش برای این کار به اتلتیک میگوید:” او معیارهای بسیاری را در نظر خواهد گرفت، مانند تاریخچه باشگاه، هواداران و آکادمی.
بزرگترین چالش ایجاد احساس تعلق به این باشگاه و پیراهن است. اگر هواداران با بازیکنان متحد شوند، آنوقت آنها میتوانند قوی باشند.”
این احساس تعلق مدتی است که در پیاسجی از دست رفته و صحبتهایی درباره نیاز به تغییر در هویت به همراه تغییر در ذهنیت آنها به گوش میرسد. پس از ابراز ناامیدی درباره فصل گذشته خصوصا عدم تلاش کافی و این احساس که بعضی از بازیکنان از این باشگاه سواستفاده کردهاند، الخلیفی گفت که “هدف برای چند سال آینده این است که تنها بازیکنان پاریسی را در این تیم داشته باشیم”.
باید دید که اظهاراتی شبیه این یا “پایان دوران زرق و برق” تا چه حد واقعی است و به خاطر داشته باشید که فهرست پیاسجی همچنان پر از بازیکنان بزرگ دنیای فوتبال است و تا مدتی شراط به همین شکل خواهد بود.
چیزی که میتوانیم با قطعیت بگوییم این است که تصمیم انتصاب گالتیه نشانگر تغییری در نگرش نسبت به سابقه سه مربی اخیر پیاسجی- اونای امری (18-2016)، توخل (تابستان 2018 تا دسامبر 2020) و پوچتینو – و استراتژی وسیعتر از زمانی است که سرمایهگذاری ورزشی قطر این باشگاه را در تابستان 2011 خرید.
ژوزه فونته، کاپیتان قهرمان گالتیه در لیل، در پاسخ به سوالی درباره جانشین پوچتینو به اتلتیک میگوید:” من شگفتزده نشدم. بیایید صادق باشیم، آنها هر نوع مربیای که بتوانید فکر کنید را امتحان کردند. هیچ کدام از آنها به هر دلیلی جواب ندادند. بنابراین چرا به او شانسی ندهند؟ چرا یک مربی فرانسوی که این لیگ را به خوبی میشناسد و ثابت کرده که مربی باکیفیتی است، این شانس را نداشته باشد؟
همچنین داشتن لوییز کامپوس عامل مهمی است. هر دو آنها افراد حرفهای بزرگی هستند- بهترین بهترینها در این کار- بنابراین تماشای آنها جذاب خواهد بود. اما من به آنها باور دارم. من باور دارم که آنها میتوانند این کار را انجام دهند.”
کامپوس، مدیر ورزشی سابق موناکو- که تیمی را ساخت که در فصل 17-2016 قهرمان لیگ فرانسه شد- و لیل، از نگاه فونته و دیگران، پشت حضور گالتیه در پیاسجی است و در عین حال دلیل اصلی جواب دادن این انتخاب است.
این مدیر 57 ساله که از سوی ژوزه مورینیو، مربی هموطنش، در سال 2012 به عنوان استعدادیاب در رئال مادرید انتخاب شد، ماه گذشته به عنوان مدیر ورزشی پیاسجی به کار گرفته شد. احترامی مقابل- که نباید با دوستی اشتباه گرفته شود- بین او و گالتیه پس از سه سال همکاری نزدیک در لیل از سال 2017 به وجود آمده است.
ژرژ ماسیل که در سال 2019 از آکادمی بنفیکا جدا شد تا دستیار گالتیه در لیل باشد، به اتلتیک میگوید:” موارد بسیاری در پیاسجی در حال تغییر است اما یکی از بزرگترین تغییرات داشتن کامپوس در کادر گالتیه است- این واقعا مهم است. من فکر میکنم هر دوی آنها کنار هم از تمام مربیان قبلی قویتر خواهند بود.
آنها هماهنگی بسیار خوبی دارند، میدانند چه انتظاری از هم دارند، نقاط ضعف پیاسجی را میشناسند و مشکلات را پیشبینی خواهند کرد.”
***
نیمار، لیونل مسی و کیلیان امباپه.
اونیل با خنده میگوید:” سوالم این است که آیا او آنها را به شکلی متفاوت از هدایت گری اونیل در پورتسموث هدایت خواهد کرد.»
اونیل در آوریل 2005 برای پورتسموث بازی میکرد که گالتیه به عنوان دستیار آلن پرین، سرمربی جدید، به این باشگاه آمد. هرچند دوران پرین در فراتون پارک فاجعهبار بود -او تنها هفت ماه دوام آورد و فقط چهار بازی از 20 بازیاش در لیگ برتر را با پیروزی پشت سر گذاشت- اما کارمندان و بازیکنان از آن زمان به خوبی از گالتیه یاد میکنند.
اونیل که حالا مربی تیم اول در بورنموث لیگ برتری است به اتلتیک میگوید:” ما نتایج بدی در دوران آلن پرین داشتیم. اما فکر میکنم میتوانستید دانش و هوش کریستوف را ببینید.
او با من شخصا کارهای زیادی کرد. من در دورانی از فوتبالم بودم که جوان بودم و سعی داشتم پیشرفت کنم. او کمی به من سخت گرفت اما هربار که از این شرایط عبور میکردیم، مکالمه خوبی داشتیم و این به این خاطر بود که او حس میکرد من برای آنها مهم هستم و آنها نیاز دارند بهترین بازی ممکن را از من بگیرند. بنابراین این رفتار همیشه به خاطر اهمیتی بود که برایم قائل بود.
کریستوف سختگیری خاصی درباره خودش دارد- او مطمئنا زود جا نمیزند. اما مشخصا در آن بازه زمانی هیچکس فکر نمیکرد که او روزی مربی باشگاهی به بزرگی پیاسجی بشود.”
اینطور به نظر میرسد که گالتیه هم در آن زمان به هیچ وجه نمیدانست که قرار است یک سرمربی کامل بشود، چه برسد به این که هدایت باشگاهی را برعهده بگیرد که هدفش تبدیل شدن به بزرگترین تیم فوتبال است. جوردن، پسر او، میگوید:” پس از 10 سال حضور در پست کمک مربی، فرصت سرمربی شدن پیش آمد. اگر آلن پرین، مربی اول او، به او نمیگفت کریستوف، حالا نوبت تو است، او هرگز این کار را قبول نمیکرد.”
وقتی پرین در دسامبر 2009 از سنتاتین اخراج شد، گالتیه هدایت این تیم را برعهده گرفت و خیلی زود این باور که کمک مربیان، سرمربیان خوبی نمیشوند را از بین برد. پس از حفظ سنتاتین در لیگ در فصل اول، او توانست آنها را هفت فصل متوالی در نیمه بالایی جدول نگه دارد و اولین جام قهرمانی این تیم پس از 32 سال را برای آنها به ارمغان بیاورد که قهرمانی در جام اتحادیه 13-2012 بود- دستاوردی که باعث شد او به طور مشترک با کارلو آنچلوتی که پیاسجی را به اولین قهرمانیاش در لیگ فرانسه پس از دهه 1990 و یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان و دبل در هر دو جام داخلی برساند، به عنوان بهترین مربی سال فرانسه انتخاب شود.
سنتاتین ِ گالتیه در زمین بیشتر از این که درخشان باشد، مستحکم و منسجم بود؛ منظم و دفاعی اما موثر در گرفتن نتیجه. نباید فراموش کرد که آنها باشگاهی فروشنده بودند- پییر امریک اوبامیانگ، دیمیتری پایه و بلیز ماتوییدی جز بازیکنانی بودند که از این تیم جدا شدند. گالتیه تقریبا به مدت هشت سال در این تیم ماند- او بیشترین مدت مربیگری در لیگ فرانسه را دارد- و در فصل 17-2016 به این نتیجه رسید که این سفر به پایان رسیده است.
لیل که گالتیه پیش از این در اواخر دهه 1990 به مدت سه سال پیراهنش را به تن کرده بود، در سال 2017 شرایط بدی داشت.
مارسلو بیلسا که همان تابستان به این تیم آمده بود پس از 13 بازی از سوی این باشگاه کنار گذاشته شد، آنها مشکلات مالی داشتند و در جدول لیگ فرانسه از آخر سوم بودند که این مربی جدید در تعطیلات زمستانی هدایتشان را برعهده گرفت. با این حال، گالتیه دلسرد نبود. او مدتی طولانی با کامپوس صحبت کرد و از چیزهایی که شنید، خوشش آمد. کامپوس روی جذب بازیکن تمرکز داشت و این باعث شد گالتیه که حس میکرد نبرد جذب بازیکن را در سنتاتین باخته، تمام انرژیاش را روی چیزی بگذارد که حتی از بازی کردن هم برایش لذتبخشتر بود: هدایت بازیکنان و مربیگری.
لیل در آن فصل با اختلاف کمی در لیگ ماند و پس از آن، نتایج این تیم فوقالعاده بود.
آنها در دو سال اول حضور کامل گالتیه دوم و چهارم شدند و سپس در سومین سال او جام قهرمانی را بالای سر بردند.
کیلیان امباپه، مهاجم پیاسجی، مدعی شد که این اتفاق بیشتر از آن که پیروزیای برای لیل باشد، شکستی برای پیاسجی بوده و این حرف تا حدی درست است اما در عین حال نباید عملکرد خوب گالتیه و بازیکنانش از جمله تاثیر فونته 37 ساله و بوراک ایلماز 35 ساله در دو سمت زمین و رناتو سانچز احیا شده در این میان را نادیده گرفت.
این ترکیبی گلچینی از بازیکنان جوان و مسن بود که به شکل درخشانی جواب داد. ماسیل، کمک مربی لیل، با لبخندی اضافه میکند :” هنر این مربی این است که با همان ابزاری که دارد- بازیکنان- خلاقیت به خرج میدهد. کریستوف غذاهای بسیار خوبی درست میکند.”
هرچند گالتیه پس از این موفقیت توجهها را از خودش دور کرده و کامپوس را که در وسط فصل از این تیم جدا شده بود، به عنوان “معمار این تیم” تحسین کرد اما بازیکنان لیل میدانستند که مربی آنهاست که مانند چسب همه را در کنار هم حفظ کرده است.
فونته میگوید:” باور نمیکنید که آن فصل با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم کردیم و چه اتفاقاتی رخ داد.
ما بین بازیکنان مشکل داشتیم، بین بازیکنان درگیری داشتیم، بین بازیکنان و مربیان درگیری داشتیم، مدیر باشگاه در وسط فصل عوض شد، کرونا به ما ضربه زد. اما کریستوف توانست با وجود همه این شرایط تیم را هدایت کند. او هوشیاری و شفافیت بسیاری در انتخاب مسیر به خرج داد و همه ما پشت او حرکت کردیم. این نشانگر رهبری است.”
***
گالتیه خودش تایید میکند که مسیر پپ گواردیولا را در زمینه مربیگری دنبال نمیکند. او خودش را بیشتر از یک شطرنجباز، یک عملگرا میداند.
جوردن گالتیه در پاسخ به سوالی درباره تشریح فلسفه پدرش میگوید:” او تیمهای سازماندهیشده را دوست دارد. منظورم سازماندهی شده با توپ و بدون توپ است. از آنجایی که او در لیل کار کرده، اولویت و روشاش این است که چطور خط اول را بکشند.
از نظر من، او در سالهای حضورش در لیل و ابتدای حضور در نیس تنوعی در حوزهاش داشت. من همچنین فکر میکنم او در این زمینه در فرانسه کمی دستکم گرفته شد. او به عنوان مربیای تدافعی شناخته میشود اما من واقعا با این موضوع موافق نیستم. درست است که او پیرو فلسفه پپ گواردیولا نیست- چه کسی میتواند ادعا کند هست؟- اما او ترجیح میدهد توپ را در اختیار داشته باشد تا این که آن را به حریف واگذار کند.”
سازماندهی تاکتیکی مدتها سنگ بنای سبک مربیگری گالتیه بوده است. او مربیای عملگراست و درباره این که بازیکنان نفش خودشان را در هر سناریو که ممکن است در بازی پیش بیاید، بدانند وسواسی است. او سیستم 2-4-4 را در هر دو باشگاه اخیرش ترجیح داده و در یک فصل حضورش در نیس از این سیستم جدا نشد.
ماسیل اضافه میکند:” همه درباره 2-4-4 (با گالتیه) حرف میزنند. این درست است. وقتی تیم در حالت دفاعی است با 2-4-4 دفاع میکند. این کاملا مشخص است: دو خط چهار نفره، دو مهاجم در خط اول فشار که به عنوان دفاع کار میکنند و تیمی که واقعا منسجم است. اما در هنگام تصاحب توپ، سبک او یکسان نیست. روان است.”
هرچند تغییر این سیستم پایه 2-4-4 در پیاسجی قطعی به نظر میرسد اما تصور این که گالتیه از اصول اساسیاش فاصله بگیرد، دشوار به نظر میرسد و بنابراین همه باید با سبکی جامع آشنا شوند. دانته، مدافع میانی برزیلی باتجربه و کاپیتان نیس، فصل گذشته گفت:” او ویژگی عالیای دارد که باعث میشود مهاجمان بفهمند که در کار دفاعی تا چه حد مهم هستند.”
هرچند، قدرت گالتیه در متقاعد کردن و ترغیب بازیکنان در این زمینه در کار جدیدش به شکل جدی در بوته آزمایش قرار خواهد گرفت.
تیری آنری، اسطوره فرانسه و کارشناس تلویزیونی، در ماه نوامبر گفت که پیاسجی تا زمانی که با تنها هفت بازیکن دفاع میکند، نمیتواند امیدی به فتح لیگ قهرمانان داشته باشد- نکتهای که مایکل کاکس، نویسنده اتلتیک، هم در هنگام اشاره به سیستم 3-0-7 آنها در زمان از دست دادن توپ در جریان شکست 1-2 برابر منچسترسیتی در مرحله گروهی به آن توجه کرده بود.
آنری همچنین این موضوع که دست پوچتینو، سرمربی وقت پیاسجی، در تغییر بازیکنان خاص در طول بازی تا چه حد باز است را زیر سوال برده بود. بنابراین چرا ما باید انتظار دیگری از گالتیه داشته باشیم؟
ماسیل در پاسخ به این که فکر میکند گالتیه چطور با فوق ستارههای پیاسجی مواجه میشد، میگوید:” بوراک ایلماز و رناتو سانچز… آنها واقعا آدمهای خوبی هستند و افرادی با شخصیت بزرگ به حساب میآیند. اما مدیریت آنها برای گالتیه بسیار آسان بود او فردی صادق است. سبک برقراری ارتباط او با این بازیکنان به این شکل است: او از یک ماه قبل به آنها میگوید فکر میکنم تو انقدر و انقدر بازی میکنی، بنابراین او شرایط را از قبل آماده میکند و در این که چطور میتواند این پیام را منتقل کند، بسیار باهوش است.
مطمئنا این تجربه مهمی برای او است چون ما درباره بازیکنانی با جایگاه درخشان و قدرت زیاد در رختکن حرف میزنیم- بازیکنانی که گاهی بیشتر از مربی در تیم ملی و باشگاهها قدرت دارند- اما گالتیه از این موضوع باخبر است و مهارتهای اجتماعی خوبی دارد.”
فونته راه حل دیگری دارد- و این راهی است که مطمئنا وقتی لئوناردو که اخیرا از پست مدیر ورزشی پیاسجی کنارهگیری کرد، در این باشگاه حضور داشت، قابل اجرا نبود.
فونته میگوید:” من فکر میکنم داشتن لوییز کامپوس فشار زیادی را از روی شانه این مربی برمیدارد چون لوییز کامپوس…. چطور میتوان این را بدون استفاده از کلمات رکیک مطرح کرد؟ او هیچ مزخرفی را از هیچکس قبول نمیکند. او با مشکلات روبرو میشود.
همانطور که گفتم، کریستوف در رابطه بازیکنان بسیار خوب است. اما همانطور که اشاره کردید، آنها بازیکنان بزرگ با جایگاهی مهم هستند. این واقعیت است و ما نمیتوانیم از آن فرار کنیم. این هرگز آسان نیست اما اگر کسی بتواند با آن روبرو شود و موفق باشد، فکر میکنم کریستوف و لوییز کامپوس بهترین گزینه برای این کار هستند.”
گالتیه فصل گذشته در مصاحبه با شبکه تلویزیونی یورو اسپورت درباره سبک مدیریت فردیاش و اهمیتی که برای رفتار منصفانه و پذیرا قائل است، حرف زد. او گفت:” رختکن نیاز به عدالت و شفافیت دارد. وقتی ما تا جایی که میشود شفاف باشیم، روابط در سادهترین حالت ممکن قرار میگیرند. من همه چیز را نمیگویم اما دروغ هم نمیگویم.”
نکته جالب اینجاست که گالتیه خیلی سریع ارزش ایجاد رابطه با رسانهها به جای دور نگه داشتن آنها را درک کرد و به عنوان مربیای خوش بیان با شخصیتی همهگیر در فرانسه دیده میشود.
یکی از روزنامهنگاران فوتبال فرانسه او را به عنوان مربیای که قدرت زیادی در اغوا و دلربایی دارد، توصیف میکند؛ عبارتی که باعث خنده جوردن، پسر گالتیه، میشود.
ماسیل روایتهایی درباره ناهارهای دو ساعته در لیل پس از تمرین میگوید، جایی که گالتیه زمان بیشتری را با افراد خارج از حلقه درونی خودش سپری کرده و همه را به حرف زدن ترغیب میکرد. ماسیل اضافه میکند:” او استعداد شکل دادن روابط را دارد. نه فقط با بازیکنان و کادر خودش، بلکه با تمامی کارمندان- او در این زمینه بسیار باهوش است.”
حالا که او دیگر از توخل و پوچتینو جدا نیست، گالتیه نیاز دارد که باهوشتر از هر زمان دیگری باشد.