چگونه فرانس هوک به پدرخوانده دروازه‌بانی مدرن تبدیل شد

روایت هوک نه با دروازه‌بانی، بلکه با جودو شروع می‌شود. علاقه او به هنرهای رزمی در سن چهار سالگی شروع شد، بسیار پیشتر از آن که با فوتبال آشنا شود. این موضوع مهمی بود چون سبک متفاوتی از دروازه‌بانی را به او یاد داد.

هفت‌یک- فرانس هوک اسطوره دروازه‌بانی است. او مربی سابق آژاکس، بارسلونا، بایرن مونیخ و منچستریونایتد است و مشاور مورد اعتماد یوهان کرویف و لوییس فن خال به حساب می‌آید.

شاید او را در نقش مردی که با ایده به زمین فرستادن تیم کرول برای ضربات پنالتی در یک چهارم نهایی جام جهانی 2014 به تیم ملی هلند کمک کرد، بشناسید. او در فوتبال به عنوان فردی پیشرو شناخته می‌شود، مردی که کتابی درباره دروازه‌بانی نوشت. این اظهارات درباره او فقط ادعاهایی مطرح شده نیست؛ بلکه حقیقتی به معنای واقعی کلمه است.

نظریه هوک درباره دروازه‌بانی زمانی منتشر شد که او فقط 22 سال داشت. او هنوز در اردیویسیه برای وولِندام بازی می‌کرد که کرویف او را برای بحث درباره ایده‌های خاصش فراخواند. او متوجه شد که این بازیکن متفکری هم سطح او است. هوک در این مصاحبه مفصل درباره این مسیر توضیح می‌دهد. او درباره مقاومتی که در منچستریونایتد و فراتر از آن را تجربه کرده و دلایل ناراحت نشدنش از این اتفاقات بحث می‌کند.

او مردی است که هنوز آماده استقبال از ایده‌های جدید است. او تاکید دارد که یک مربی آماده است، حتی اگر فیفا تصمیم به اعمال قانون جدیدی بگیرد که دروازه‌بان‌ها را از استفاده از دست‌هایشان منع کند.

این روایت جذاب و قابل توجه فرانس هوک است.

***

روایت هوک نه با دروازه‌بانی، بلکه با جودو شروع می‌شود. علاقه او به هنرهای رزمی در سن چهار سالگی شروع شد، بسیار پیشتر از آن که با فوتبال آشنا شود. این موضوع مهمی بود چون سبک متفاوتی از دروازه‌بانی را به او یاد داد.

هوک به اسکای اسپورت می‌گوید:” اساسا به خاطر جودو بود که از هیچ چیزی نمی‌ترسیدم.

من همیشه در خیابان زمین می‌خوردم و شیرجه می‌زدم اما هیچ‌وقت مصدوم نمی‌شدم چون یاد گرفته بودم وقتی به زمین می‌افتادم چطور با بدنم رفتار کنم. دروازه‌بانی برای من نزدیک به جودو بود.”

 

فرانس هوک (دروازه‌بان نشسته) در زمان حضور در وولندام مورد توجه یوهان کرویف قرار گرفت.

 

او در سن 14 سالگی دروازه‌بان فوتبال بزرگسالان بود. وقتی همسر دروازه‌بان اول زایمان کرد، او آماده حضور در میدان بود. هوک شخصا تایید کرد که حتی نتوانست تیرک دروازه را لمس کند اما سبک دروازه‌بانی‌اش به اندازه کافی غیرعادی بود که تاثیرگذار باشد.

” کاری که من  می‌کردم برای مردم جذاب بود و این به خاطر جودو بود- شیرجه زدن و موقعیت‌های تک به تک که من ترسی از آن داشتم. این توجه بسیاری را جلب کرد. به نظر می‌رسید که مردم این ویژگی را دوست دارند.”

وقتی او دروازه‌بانی را به عنوان موضوع پایان نامه‌اش انتخاب کرد، انفجاری در دنیای فوتبال و آموزش رخ داد که زندگی او را برای همیشه تغییر داد. او خیلی زود با مشکلی مواجه شد.

هوک می‌گوید:” این تصمیم آسانی برای من بود یا من اینطور فکر می‌کردم. شما برای پایان‌نامه به اطلاعات نیاز دارید و من نتوانستم هیچ اطلاعاتی درباره دروازه‌بانی در هیچ جایی پیدا کنم. اینجا به مشکل خوردم.

من مجبور شدم شروع به تحقیق برای خودم کنم. البته که چیزی به نام اینترنت وجود نداشت. من مصاحبه‌های روزنامه‌ها را در اختیار داشتم. درخواست تصاویری کردم. حرف‌هایی که دروازه‌بان‌ها زده یا مربی‌ها درباره دروازه‌بان‌ها زده بودند را جمع‌آوری کردم. همه چیز از اینجا شروع شد.”

وقتی کار هوک به پایانی رسید، اولین تحقیق درباره دروازه‌بانی را منتشر کرده بود.

” چنین چیزی در آن زمان واقعا خاص بود. تمام این تحقیق را خودم نوشته بودم. فقط سعی داشتم چیزی از احساساتم درباره این که فکر می‌کنم دروازه‌بانی چیست را توضیح دهم.

اما همه فکر می‌کردند که خوب است. بسیاری از مربیان بودند که این تحقیق را در آن زمان قرض گرفتند. ناگهان مردم از من خواستند که درباره آن حرف بزنم. اما من فقط 22 ساله بودم.

من مربی دروازه‌بان‌ها نبودم، فقط یک بازیکن بودم. و علاوه بر این، پست مربی دروازه‌بان‌ها در آن زمان وجود نداشت. فقط یکی از دستیاران توپ‌هایی را به سمت دروازه‌بان شوت می‌کرد.”

هوک از دفترش در هورن واقع در 30 مایلی شمال آمستردام صحبت می‌کند. او می‌گوید:” من هنوز پایان نامه‌ام را در اینجا دارم.” شخصیت‌های بسیاری در فوتبال در طول 40 سال گذشته این پایان نامه را خوانده‌اند اما هیچکدام معروف‌تر از بازیکن سابق فاینورد نبود که آن را در سال 1984 از او گرفت.

هوک 27 ساله بود و هنوز در اردیویسه برای وولندام بازی می‌کرد که کرویف با شتاب به نزدش آمد.

“او رو به من کرد و گفت کتابم را خوانده و بسیار تحت تاثیر آن قرار گرفته است. من نتوانستم باور کنم. این یوهان کرویف بزرگ بود که چنین حرفی می‌زد. به هرحال، اتفاق خاصی در آن زمان رخ نداد. من آن فصل مصدوم شدم و یوهان سال بعد به عنوان سرمربی به آژاکس رفت.

من از مستطیل سبز خداحافظی کردم و او با من تماس گرفت. ابتدا فکر کردم کسی در حال مسخره کردن من است اما واقعا خودش بود. او به من گفت که دوست دارد با متخصصان کار کند و از نظرش، من متخصص بودم. او از من خواست که بروم و با او صحبت کنم. این کاری بود که من در اکتبر 1985 انجام دادم.

چه کسی می‌خواهد به آژاکس نه بگوید؟ من که این کار را نکردم. یوهان هم یوهان است، او درخشان و تاثیرگذار است. او فردی فوق‌العاده و خونگرم است. اما همچنان یوهان کرویف است. این احساس بسیار خوبی بود. من به عنوان متخصصی که بدون شک در هلند اولین بود شروع به کار کردم اما فکر می‌کنم در خارج از کشور هم اولین متخصص در این زمینه بودم.”

کرویف می‌دانست که هوک را می‌خواهد اما مطمئن نبود که دقیقا انتظار انجام چه کاری را از او دارد. او در این احساس تنها نبود. هوک خودش هم از نقشش مطمئن نبود.

او علاوه بر نوشتن پایان نامه‌اش، شهرتی هم در دروازه‌بانی داشت. حتی هانس فان‌بروکلن بزرگ هم زمانی ذخیره او بود. او مدرک تربیت بدنی و مربیگری داشت. اردوهای تمرینی را پشت سر گذاشته بود. او در این مورد مقاله داشت. اما اینجا با پست مربی دروازه‌بان‌ها روبرو شده بود که هر روز با بازیکنان کار می‌کرد.

هوک تایید می‌کند:” من نمی‌دانستم باید چه کار کنم. این شبیه سفری به آینده بود، بدون آن که بدانم پشت سرم و پیش رویم چه چیزی قرار دارد.”

او در ابتدا کاری را انجام داد که فکر می‌کرد باید انجام دهد- او توپ‌ها را به سمت دروازه‌بان‌ها شوت می‌کرد.

“چرا؟ چون راحت بود. آنها بازیکنان بزرگی داشتند. آنها مارکو فان‌باستن و فرانک رایکارد را داشتند. من بی‌تجربه بودم. تنها 28 سال داشتم و از باشگاه کوچکی آمده بودم. من حتی یک سال قبل برابر آنها بازی کرده بودم. من شروع به مربیگری انفرادی و کار در زمین دیگری کردم.”

خیلی طول نکشید که این شیوه تغییر کرد.

این به نوعی اوج منطقی روندی بود که کرویف سال‌ها قبل آن را با رینوس میشل شروع کرده بود. یان یونگبلود دروازه‌بان انتخابی آنها در جام جهانی 1974 بود و دلیل انتخاب او، تمایلش به جلو کشیدن از خط دروازه بود.

 

استنلی منزو (نفر اول از چپ) یکی از اولین دروازه‌بان‌هایی بود که زیر نظر فرانس هوک کار کرد.

 

وقتی کرویف هدایت آژاکس را در تابستان 1985 برعهده گرفت، به دلایلی مشابه از استنلی مِنزو به عنوان دروازه‌بان جدید استفاده کرد. او می‌خواست که این بازیکن در بازیسازی دخیل باشد. انتصاب هوک خیلی زود باعث شد که پیشرفتی بی‌سابقه و غیرمنتظره حاصل شود.

” پیش یوهان رفتم و او به من گفت که دروازه‌بان‌ها از تمرینات بسیار راضی هستند و لذت می‌برند. بله، اما یوهان فکر نمی‌کنم که کارم را درست انجام دهم. او از من پرسید که منظورم چیست.

گفتم که وقتی به بازی نگاه می‌کنم، استنلی مشکلاتی در انتخاب زمان خروج و زمان ماندن در دروازه دارد. به او گفتم که من تمرینی روی این انجام نمی‌دهم. من دفاع از فضاهای زیاد برابر او را تمرین نمی‌کنم. چطور می‌توانم انتظار داشته باشم که وقتی روی چیزی تمرین نکردیم و تنها تمرین مربوط به بازی است، او کارش را درست انجام دهد؟ چطور می‌توانیم در این زمینه پیشرفت کنیم؟

به او گفتم که من به چند بازیکن نیاز دارم. او آن پنجشنبه تمام بازیکنان را در اختیارم گذاشت. با خودم فکر کردم خدای من! حالا یک مشکل دارم چون می‌دانستم که اگر آن روز درست کار نکنم، این پایان دوران حرفه‌ای من خواهد بود. این چیزی بود که می‌دانستم. تمام هفته نخوابیدم.

می‌دانستم که باید این جلسه تمرینی را با شرایط بازی پیش ببرم و باید کاری می‌کردم که تمرین برای بازیکنان جذاب باشد تا کسل نشوند. برنامه‌ریزی کاملی کردم و به بهترین شکل ممکن توضیحش دادم. این اتفاقی است که در جریان بازی رخ می‌دهد، مشکل این است و ما به این شکل باید شرایط را بهبود ببخشیم. من این تمرین را برای مهاجمان، مدافعان و دروازه‌بان‌ها جذاب کردم.

این آغاز کار بود. در سال 1985. چهار هفته از حضورم در آژاکس گذشته بود.”

دروازه‌بان‌ها همیشه جدا از بقیه دیده شده‌اند و این موضوع دلایل خاص خودش را دارد. اما کرویف به دنبال به چالش کشیدن این استدلال سنتی بود. او به جای این که 10 به علاوه یک بازیکن در تیمش ببیند، 11 بازیکن در تیمش می‌دید.

” یوهان سبک فکری و عملی خودش را داشت. برای من، این کاملا در تضاد با چیزی بود در مدارس مربیگری یاد گرفته بودم. این برای من جالب بود.

سازگاری با تفکرات او برای من بسیار آسان بود چون خودم همانطور بازی می‌کردم. من از آن دست بازیکنانی بودم که می‌توانستند خیلی خوب بازی‌خوانی کنند و از این که از دروازه بیرون بیایم، نمی‌ترسیدم.

این برای آژاکس ضروری بود چون سبک بازی آنها اساسا مانند سبک بازی تیم ملی در 1974 و 1978 با فضای بسیار در پشت دفاع بود. این یعنی آنها در آن زمان دروازه‌بانی کاملا متفاوت با چیزی که رایج و عادی بود، داشتند.

در آن زمان بهترین دروازه‌بان‌ها تنومند و الهام‌بخش بودند. پیتر اشمایکل و اولیور کان را در نظر بگیرید. اما کسی که واقعا بتواند بازی‌خوانی کند، وجود نداشت. آنها بیشتر منفعل بودند. برای کار در آژاکس به دروازه‌بانی بیشتر از سبک یان یونگبلود نیاز داشتید.”

مانند بسیاری از مبتکران بزرگ، هوک هم به اندازه کافی زندگی کرده تا رواج طرح و سبکش را در سراسر دنیا ببیند. قانون پاس رو به عقب که اجازه نمی‌داد دروازه‌بان‌ها پاس‌هایی که توسط هم تیمی با پا برای آنها ارسال شده را با دست بگیرند، تغییر مهمی بود که سبک بازی او را تغییر داد. سه سال پس از به کارگیری این قانون، تیم آژاکس او بار دیگر قهرمان اروپا شد.

 

آژاکس یکی از تیم‌هایی بود که زودتر از بقیه با تغییر قانون پاس به عقب کنار آمد و در سال 1995 فاتح چمپیونزلیگ شد.

هوک می‌گوید:” من قانون پاس رو به عقب را دوست داشتم.

همه از آن متنفر بودند اما من دوستش داشتم. واقعا دوستش داشتم. این قانون به خوبی با سبک فکری ما در آژاکس سازگار بود. ما برتری مهمی داشتیم. اول از همه، چه ما توپ را در اختیار داشتیم و چه حریف توپ را در اختیار داشت چون اگر آنها  توپ را به دروازه‌بان خودشان پاس می‌دادند، او نمی‌دانست باید با آن چه کار کند. ما از همان ابتدا برتری مهمی داشتیم.

من بسیار خوش شانس بوده‌ام. تمام چیزهایی که در طول این سال‌ها تمرین کرده بودم به آهستگی اما با قطعیت وارد بازی می‌شد. بخش جالبش این است که چطور این بازی به پیشرفت و توسعه ادامه داد. به مربیانی نگاه کنید که سبک فکری خاص خودشان را مطرح کرده و درخشیدند.

یورگن کلوپ را در نظر بگیرید. وقتی آلیسون شروع به بازی کرد، تیم او جام‌ها را درو کرد. این جالب است. به منچسترسیتی نگاه کنید. وقتی ادرسون شروع به بازی کرد، این تیم هم جام‌ها را درو کرد. دروازه‌بان شاید ارزشمندتر از آن است که بقیه فکر می‌کنند.”

بله، هوک همچنان با مقاومت‌هایی در برابر روش خودش روبرو است.

چنین چیزی در ابتدا اجتناب ناپذیر بود. او تایید می‌کند:” مردم فکر می‌کردند من دیوانه هستم.”

اما حتی پس از تجربه قهرمانی در لیگ قهرمانان و لیگ‌های داخلی هلند، اسپانیا و آلمان، باز هم عجیب نیست که روش هوک باعث می‌شود که دروازه‌بان‌ها چندان راحت نباشند.

” مردم می‌خواهند در منطقه امن خودشان باشند. اگر من آنها را از منطقه امن بیرون بکشم، حس راحتی ندارند. این چیزی نیست که آنها می‌خواهند. اما من در تمام طول زندگی‌ام بیرون از این منطقه امن بوده‌ام. به این شکل است که می‌توانید پیشرفت کنید. این تنها راه است.”

 

شیوه کاری متفاوت فرانس هوک برای دروازه‌بان‌های منچستریونایتد چندان جالب نبود.

 

اخباری مبنی بر این که داوید دخیا و سایر دروازه‌بانان منچستریونایتد در زمان حضور هوک در کنار فن‌خال در اولدترافورد چندان راحت نبوده‌اند، منتشر شده بود. هوک این را تایید می‌کند.

او می‌گوید:” اگر شما به انجام کاری به شکل مشخص در تمام طول دوران حرفه‌ای خودتان عادت داشته باشید و این سبک باعث شده باشد که شما دروازه‌بان منچستریونایتد شده باشید و من شما را از آن سبک دور کنم، پس طبیعی است که از خودتان بپرسید در حال انجام چه کاری هستم و چرا این کار را می‌کنم.

اما من از انجام چنین کارهایی که اطمینان دارم باعث می‌شود دروازه‌بان‌ها عملکرد بهتری داشته باشند، نمی‌ترسم. من دروازه‌بان را جدای از بقیه نمی‌دانم، من به تصویر کلی نگاه می‌کنم. نمی‌توان به هیچ شکل دیگری به این تصویر نگاه  کرد. همه چیز به رابطه دروازه‌بان با تیم بستگی دارد.

اگر من بخواهم در دوچرخه‌سواری بهتر شوم، به دوچرخه نیاز دارم. اگر می‌خواهم دونده بهتری باشم، باید بدوم. اگر می‌خواهم دروازه‌بان بهتری باشم، بادید با بازیکنانم برابر بازیکنان دیگر بازی کنم چون واقعیت همین است. این کمی غیرعادی است اما از نظر من هیچ راه دیگری وجود ندارد.

این برای من کاملا منطقی است. بازی تغییر می‌کند، بنابراین من هم باید تغییر کنم. شرایط بازی باعث شده که آنچه ما از یک دروازه‌بان می‌خواهیم تغییر کند. بنابراین چطور باید این موارد را با هم ترکیب کنیم؟

وقتی به تمامی این سال‌ها نگاه می‌کنم، می‌توانم بگویم که در طول 12 سال حضورم در آژاکس شاید تمرینات انفرادی و ترکیبی 50-50 بوده است. من همچنان اعتقاد داشتم. که تمرینات انفرادی مهم بود. من به این روند ادامه دادم تا این که شرایط 30-70 به سود تمرینات ترکیبی شد.

در منچستریونایتد شاید 80 تا 90 درصد با تیم بود و تنها 10 تا 20 درصد تمرینات بدون بقیه بازیکنان برگزار می‌شد. می‌توانم به شما بگویم که دروازه‌بان‌ها از این موضوع خوششان نمی‌آمد.

این با آنچه به آن عادت داشتند، کاملا متفاوت بود. من بسیار لجباز بودم چون تنها یک چیز برایم مهم بود- پیشرفت در بازی. مشکل این بود که این تمرینات انفرادی همیشه باعث پیشرفت آنها نمی‌شد. در واقع، این حتی باعث بدتر شدن آنها می‌شد.

چطور چنین چیزی ممکن است؟ مطمئنا قرار گرفتن برابر شوت‌ها بهترین راه یادگیری نحوه مهار شوت در موقعیت بازی است. بار دیگر، هوک پاسخی دارد. این پاسخ طولانی و متقاعدکننده است.

“تمرین انفرادی دروازه‌بان را در نظر بگیرید. فقط یک نفر شوت می‌زد. این اتفاق چند بار در بازی رخ می‌دهد؟ وقتی کمک مربی به سمت من شوت می‌زد، پس از یک تمرین همه چیز را درباره شوتش می‌دانستم. هیچ شگفتی‌ای وجود نداشت. هیچ چیز.

مسئله فقط این نیست. اگر من درباره یک بازی حرف می‌زنم، درباره هم تیمی‌هایم، دفاع کردن و حمله کردن در کنار هم به عنوان یک تیم حرف می‌زنم. بنابراین شما باید در کنار هم کار کنید و این موقعیت‌ها را بخوانید.

من این کار را با ویکتور والدس و په‌په رینا در بارسلونا شروع کردم چون می‌دانستم اگر در کنار هم به عنوان یک تیم تمرین کنند، تنها چیزی که پس از آن اهمیت دارد این است که آیا می‌توانند با فشار 100 هزار نفر که در حال تماشای آنها هستند، کنار بیایند یا خیر.

جمله‌ای که همیشه درباره دروازه‌بان‌ها می‌شنوید این است که هرچه مسن‌تر شوند بهتر می‌شوند. چرا؟ چون همیشه به صورت انفرادی تمرین می‌کنند و با بازی کردن است که بهتر می‌شوند. بنابراین وقتی دروازه‌بانی 30 ساله است یعنی 10 سال  و 400 بازی کرده است.

اگر لحظات بازی را در تمرین بازسازی کنید، پس او این لحظات بازی را خیلی زودتر می‌شناسد و نیاز به زمان کمتری برای رسیدن به اوج دارد.

ادوین فن در سار در 22 سالگی شماره یک بود. والدس در 20 سالگی. رینا در 20 سالگی. تا زمانی که سبک درست را برای آگاه کردن آنها از موقعیت بازی داشته باشید، این اتفاقات استثنایی نیست.

مقاومت‌ها برای من اهمیتی ندارد. این مربوط به من نیست. من این کار را می‌کنم چون می‌خواهم مردم بیدار شوند و با مسائل مختلفی مواجه شوند. می‌خواهم فکر کنند. کار من این است که دروازه‌بان‌ها را به بهترین شکل هدایت کنم. این یعنی آزاد باشم. اگر شما موافق نیستید، نشانم دهید که چطور این کار را انجام می‌دهید. اگر کسی متفاوت فکر می‌کند، عالی است. اما توضیح دهد چرا.”

 

تعویض دروازه‌بان هلند در دیدار مقابل کاستاریکا در جام جهانی 2014 ایده فرانس هوک بود.

 

معروف‌ترین مثال از تفکر متفاوت هوک در سالوادور برزیل پس از 120 دقیقه بازی در دیدار یک چهارم نهایی جام جهانی بین هلند و کاستاریکا دیده شد.

فن‌خال تصمیم گرفت درست پیش از آغاز ضربات پنالتی، یاسپر سیله‌سن را با تیم کرول عضو کند. کرول دو مهار مهم انجام داد و تیمش را به نیمه نهایی برد. بعضی از افراد این اقدام را به عنوان کاری نوگرایانه تحسین کردند. دیگران فن‌خال را به از بین بردن اعتماد به نفس سیله‌سن متهم کردند. این تصمیم از نظر هوک کاملا منطقی بود.

او اظهار داشت:” من دستیار و مشاور هستم. سرمربی همیشه تصمیم نهایی را می‌گیرد اما تغییر دروازه‌بان برای  پنالتی‌ها به دلیل عملکرد سیله‌سن در طول دوران فوتبال برابر ضربات پنالتی منطقی بود. او پیشرفت نکرده بود. دروازه‌بان‌های دیگری که به اندازه سیله‌سن خوب نبوند در ضربات پنالتی پیشرفت کرده بودند.

وقتی شما این پیش‌زمینه را می‌شنوید، بسیار منطقی است. غیرعادی است اما نباید اینطور باشد. مسئله فقط یافتن بهترین راه حل برای تیم است تا بتوانید در آن بازی یا ضربات پنالتی برنده باشید. باید بهترین تصمیم را برای تیم‌تان بگیرید. همین. نباید به این که افراد دیگر چه چیزی می‌گویند فکر کنید چون آنها قرار است بازی را برای شما دربیاورند.”

این خلاصه‌ای از سبک هوک است. نترسیدن از نوآوری و استقبال همیشگی از ایده‌های جدید. او با لبخند می‌گوید:” من هر کاری که بتوانید تصور کنید را امتحان کرده‌ام.”

او تصمیم گرفته که کمی استراحت کرده و فقط با یک باشگاه کار کند. زندگی هوک در حال حاضر بین خانه‌اش در هورن و پست مدیر فنی باشگاه فوتبال اورنج کاونتی در کالیفرنیا و آنچه آن را “پروژه‌ای باورنکردنی” برای هدایت آینده فوتبال ژاپن توصیف می‌کند، تقسیم شده است.

 

فرانس هوک در سال‌های اخیر با فدراسیون فوتبال ژاپن همکاری داشته تا به آنها در راه رسیدن به هدف‌شان که قهرمانی در جام جهانی 2050 است، کمک کند.

 

او می‌گوید:” آنها می‌خواهند در سال 2050 قهرمان جهان شوند. سی سال دیگر احتمالا زنده نیستم. دروازه‌بانی که این کار را برای ژاپن انجام خواهد داد احتمالا هنوز به دنیا نیامده است. اما من سعی می‌کنم بستری برای آنها فراهم کنم که اجازه یادگیری را به آنها بدهد.”

اگر قوانین بازی تا میانه این قرن تغییر کرده باشد، هوک می‌خواهد این بازیکنان برای آن آماده باشند. او از این بازیکنان می‌خواهد که برای هر چیزی آماده باشند.

“قانون پاس رو به عقب تغییری باورنکردنی بود اما ما آماده بودیم. اگر فیفا تصمیم بگیرد که دروازه‌بان دیگر نمی‌تواند  از دست یا ساعدش استفاده کند، شما باید برای آن آماده باشید.

چطور می‌توانیم از این تغییر به سود خودمان استفاده کنیم؟ این کار بسیار جالب خواهد بود.”

و با این که هوک همچنان به دنبال نوآوری بعدی فوتبال است اما حالا 63 سال دارد و دوران حرفه‌ای او نمی‌تواند تا همیشه ادامه داشته باشد. اما انتظار داریم که تاثیر فرانس هوک روی فوتبال جاودانه باشد.

 

 

عنوان اصلی مقاله: The Godfather of goalkeeping نویسنده: Adam Bate نشریه / وبسایت: Sky Sports زمان انتشار:
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *