آیا هواداران انگلیس حق دارند که از ساوت‌گیت ناامید شده باشند؟

همیشه این تفکر وجود داشت که ساوت‌گیت در چند سال اخیر به حدی اعتبار برای خودش کسب کرده که می‌تواند چند بازی بد روی نیمکت این تیم را هم تجربه کند. اما این هفته شبیه هفته‌ای بود که تمام این اعتبار را از بین برد. اگر اینطور باشد یعنی ساوت‌گیت کار دشوار دیگری هم در این زمستان در پیش دارد: بازگرداندن این

هفت‌یک- این قرار بود شبی باشد که تیم ملی انگلیس بار دیگر در کنار هواداران دوست داشتنی‌اش قرار می‌گیرد؛ اولین بازی خانگی خارج از ومبلی در سه سال اخیر که قرار بود با ورزشگاهی مملو از جمعیت برگزار شود.

اما در عوض، این به شبی تبدیل شد که تماشاگران بالاخره شروع به انتقاد از گرت ساوت‌گیت کردند. شکست 0-4 خانگی برابر مجارستان یک داستان است اما چیزی که از آن در خاطر خواهد ماند، صدا و تصویر هزاران هوادار انگلیسی است که در طول نیمه دوم بارها و بارها شعارهایی چون “تو نمی‌دانی چه کار می‌کنی” را خطاب به ساوت‌گیت فریاد زدند. یا وقتی که تعویض بوکایو ساکا با هری مگوایر را هو کردند. یا وقتی چهارشنبه صبح خواهان اخراج ساوت‌گیت شدند. یا وقتی بار دیگر وقتی سعی داشت پیش برود و پس از سوت پایان بازی برای هواداران دست بزند، او را هو کردند.

یا خاطره‌انگیزتر از همه آنها، حداقل از روی صندلی‌های جایگاه خبرنگاران، هواداری با پیراهن قدیمی تیم ملی انگلیس که در نیمه دوم به شدت عصبانی شده، پس از گل دوم تصمیم به ترک ورزشگاه گرفت و در حالی که در تونل دور می‌شد، فریاد زد:” گورت را گم کن ساوت‌گیت، لعنتی منفی!”

به مرحله جدیدی از دوران مربیگری ساوت‌گیت خوش آمدید. باید به این نکته اشاره کرد که چنین چیزی تا چه حد نامانوس و برخلاف تمامی اتفاقاتی بود که در طول شش سال اخیر دیده بودیم. مسئله فقط نتیجه نهایی نیست چون هر اتفاقی می‌تواند در دیدارهای کم اهمیت پایان فصل مانند این بازی رخ دهد. اما این شکل از هجوم تماشاگران به ساوت‌گیت، مقصر دانستن او به طور خاص و مطرح کردن درخواست اخراج او باعث تعجب و شگفتی بود. این اقدامی بی‌رحمانه و آزاردهنده بود که تنها یک نفر را هدف گرفته بود. به نظر می‌رسید که تمام چیزهایی که ساوت‌گیت و بازیکنانش در طول شش سال گذشته بنا نهاده بودند، ویران شده و از بین رفته است.

 

انگلیس در فاصله 10 روز دو بار مقابل مجارستان شکست خورد؛ با 5 گل خورده و بدون گل زده.

 

بنیان اصلی تمام دوران ساوت‌گیت تا سه‌شنبه شب بر رابطه‌اش با هواداران شکل گرفته بود. پیش از وولگوگراد یا سامارا، پیش از پنالتی اریک دایر یا ضربه آزاد کیه‌ران تریپیه، پیش از سویل یا هر کدام از پیروزی‌های جذاب تابستان گذشته در ومبلی: کرواسی، جمهوری چک، آلمان و دانمارک. پیش از هر کدام از این اتفاقات، این امید وجود داشت که ساوت‌گیت بتواند بار دیگر ارتباط تیمش با هواداران را برقرار کند و تیمی را به هواداران ببخشد که بتوانند بار دیگر به آن افتخار کنند.

ساوت‌گیت نزدیک به شش سال این کار را بهتر از آنچه همه انتظارش را داشتند، انجام داد. او نه تنها در ایفای این نقش رشد کرد، بلکه از قلمروی آن نیز فراتر رفت. او نه تنها مربی یا سرمربی این تیم بود، بلکه در جایگاه پدر ملی و سخنگویی برای روح فوتبال قرار گرفت و (حداقل تا این هفته) یکی از معدود شخصیت‌های وحدت‌آفرین در این کشور به حساب می‌آمد. مرد جلیقه‌پوش فروتن حالا مترادف با نام او است. درست مانند آهنگ “Whole Again” که تک آهنگ منتشر شده از سوی Atomic Kitten است و در زمانی که ساوت‌گیت هنوز برای استون ویلا بازی می‌کرد، میلیون‌ها نسخه از آن فروخته شد. حتی در ساعات ابتدایی سه‌شنبه شب نیز هواداران انگلیس مشغول خواندن این آهنگ در بیرون از کافه‌های ولورهمپتون بودند.

پس چه چیزی در عرض 90 دقیقه تغییر کرد؟ آیا تماشاگران انگلیس روی این فصل از لیگ ملت‌ها حساب کرده بودند؟ آیا از چشم‌انداز سقوط انگلیس به گروه‌های B این رقابت‌ها در سال آینده احساس تحقیر شدن دارند؟ آیا غرور ملی آنها به حدی خدشه‌دار شده که باید ساوت‌گیت را با مربی دیگری عوض کرد که بار دیگر آنها را به سطح اول این رقابت‌ها برگرداند؟

شاید این غیرمنصفانه است و شاید باید به صدای منتقدان ساوت‌گیت گوش داد. جای تردیدی نیست که چهار بازی آخر انگلیس بد بوده است. آنها دو امتیاز گرفته، تنها یک گل زدند (هری کین از روی نقطه پنالتی) و شانس‌های زیادی هم ایجاد نکردند.

نگران‌کننده‌تر از نتیجه، عملکرد بازیکنان انگلیس بود و هیچ یک از این دو مورد تیمی را نشان نمی‌داد که با اطمینان خاطر بتواند پنج ماه دیگر در قطر در اوج به مصاف حریفان برود. ساوت‌گیت گفت که می‌خواست از این بازی‌ها درس بگیرد اما از بیرون اینطور به نظر  نمی‌رسد که هیچ یک از مشکلات اصلی- سیستم، نبود گلزن سوم، بهترین نقش برای جک گریلیش یا فیل فودن– حل شده باشد.

اما حتی اگر مسئله تا این حد بغرنج باشد هم فکر کردن به این که هواداران انگلیس تا این حد از این دیدارها ناراحت شده باشند، اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد. توضیح معقول‌تری که برای اتفاقات سه‌شنبه شب وجود دارد این است که این فوران انتقادهای شدید و قدیمی از ساوت‌گیت است که در طول چند سال گذشته همواره وجود داشته است.

این شاید واکنشی به خارج شدن کنترل فینال یورو 2020 از دست انگلیس باشد (درست همان اتفاقی که سه سال قبل در نیمه نهایی جام جهانی رخ داد). این ممکن است مربوط به ناتوانی در گرفتن بهترین بازی از گریلیش یا فودن یا وجود این باور باشد که ساوت‌گیت هنوز فوتبال امن را ترجیح می‌دهد. هواداری که ساوت‌گیت را “لعنتی منفی” خواند مشخصا فقط از طرف خودش حرف نمی‌زد. این باور وجود دارد- و در بین هواداران انگلیس در حال رشد است- که ساوت‌گیت یک مربی نابغه و درجه یک نیست. نتایجی مانند این شکست به چنین احساساتی دامن می‌زند.

تماشای اهانت‌های مطرح شده در سه‌شنبه شب شبیه به این بود که هواداران حس کردند بالاخره اجازه دارند احساسی که از مدتی قبل داشته‌اند را ابراز کنند. مطمئنا از فینال یورو در جولای گذشته و شاید حتی از جام جهانی 2018.

این شاید برای ساوت‌گیت غیرمنصفانه باشد اما چنین خشم و ناراحتی‌ای ناگهان و بدون دلیل به وجود نمی‌آید. این اتفاق در زیر سطح ظاهری شکل گرفته و بارها سرکوب شده تا این که بالاخره هویدا شده است. این همان انفجار بود. مدت‌ها بود که چنین صحنه‌هایی در فوتبال انگلیس دیده نشده بود: روی هاجسون تا آخرین بازی بسیار محبوب بود، فابیو کاپلو هرگز محبوب نبود اما همیشه مورد احترام بود. باید برای رسیدن به اتفاقی مشابه تا روزهای تاریک استیو مک‌کلارن در آندورا عقب بروید.

 

بعد از نتایج درخشان در جام جهانی 2018 و یورو 2020، ساوت‌گیت حالا سخت‌ترین روزهای دوران مربیگری‌اش را روی نیمکت انگلیس سپری می‌کند.

 

وقتی ساوت‌گیت در نشست خبری پس از بازی ظاهر شد، شبیه به مردی بود که بین دو باور مردد و از هم پاشیده بود. از یک سو، پذیرفته بود که با توجه به حضور طولانی مدتش در این کار بالاخره موعد انتقاد رسیده است. او گفت:” امکان ندارد سرمربی انگلیس باشید و چنین روندی که من در طول پنج سال اخیر داشته‌ام را تجربه کرده باشید و شب‌های بد و دشواری مانند امشب نداشته و با چنین انتقاداتی روبرو نشوید. این بخشی از این کار است.”

اما باور دیگر ساوت‌گیت واکنشی بود که به این انتقادات نشان داد. او مشخصا فکر می‌کند که اظهارنظرهای اخیر پس از این فصل لیگ ملت‌ها (و رقابت‌های 21-2020) غیرمنصفانه است و تا حد زیادی به این دلیل است که او نتوانسته در هیچ یک از این دو فصل تیمش را با تمام قوا در اختیار داشته باشد.

او پیش از این بازی هم از این انتقادات مطلع بود و درباره این که چطور با روایت صورت گرفته پس از بازی برابر آلمان که انگلیس نتوانست بازی خودش را در آن ارائه دهد اما یک تساوی 1-1 در نیمه دوم به دست آورد، مخالف است. ساوت‌گیت به این نکته اشاره کرد که چطور باورها در طول “10 روز” گذشته تغییر کرده و مدعی شد که هر اتفاقی هم که در این لیگ ملت‌ها رخ دهد، رکورد او در این تورنمنت‌ها همچنان گویای همه چیز است. و این همان دیدارهایی هستند که مربیان پیش از او بر اساس آن قضاوت شده‌اند.

در نهایت این همان چیزی است که تمامی تحلیل‌های ساوت‌گیت بر اساس آن صورت می‌گیرد. برداشت ما از این دو تورنمنت چیست؟ صعودی تکرار نشدنی که هوشمندی و سبک خوب این تیم که بهتر از هر کدام از تیم‌های ملی این کشور در طول چند نسل بوده را نشان می‌دهد؟ یا فقط دو تورنمنت شانسی با استفاده از قرعه‌های خوب، ضربات آزاد و گاهی استفاده از مزیت بازی در خانه، پیش از قبول شکست برابر اولین خط میانی خوبی که با آن روبرو شده‌اند؟

عموم هواداران انگلیس قبلا با نظر اول موافق بودند و به حدی از تلاش‌های ساوت‌گیت سپاسگزار بودند که نواقص او در سایر حوزه‌ها را نادیده می‌گرفتند. اما اگر هواداران دیگر چنین احساسی نداشته باشند چه؟ اگر آنها حالا به سمت نظریه دوم رفته و معتقد باشند که موفقیت ساوت‌گیت در تورنمنت‌ها به اندازه‌ای که به نظر می‌رسید، درخشان نیست چه؟

همیشه این تفکر وجود داشت که ساوت‌گیت در چند سال اخیر به حدی اعتبار برای خودش کسب کرده که می‌تواند چند بازی بد روی نیمکت این تیم را هم تجربه کند. اما این هفته شبیه هفته‌ای بود که تمام این اعتبار را از بین برد. اگر اینطور باشد یعنی ساوت‌گیت کار دشوار دیگری هم در این زمستان در پیش دارد: بازگرداندن این اعتبار در نزد هواداران.

 

 

عنوان اصلی مقاله: England fans turned on Southgate – they will take some winning back نویسنده: Jack Pitt-Brooke نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: 15 ژوئن 2022
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *