ماموریت بزرگ اریک تن‌هاخ؛ بازسازی منچستریونایتد

سپس این امپراتوری سقوط کرد، ابتدا به آرامی و سپس با سرعت زیاد و خیره‌کننده. حالا پنج سال از آخرین باری که این تیم یک جام قهرمانی را به دست آورد می‌گذرد. فصلی که به تازگی به پایان رسید ابعاد جدیدی از سقوط را در این تیم نمایان کرد: بدترین رکورد امتیازگیری این باشگاه در تاریخ لیگ برتر.

هفت‌یک – منچستریونایتد زمانی باشگاهی بود که سایر باشگاه‌های فوتبال انگلیس دوست داشتند جای آن باشند.

آنها دو دهه بر فوتبال این کشور تسلط داشتتد و 13 قهرمانی از 21 دوره اول لیگ برتر را تحت هدایت سر الکس فرگوسن به دست آوردند. کسب این تعداد جام بی‌نظیر بود.

سپس این امپراتوری سقوط کرد، ابتدا به آرامی و سپس با سرعت زیاد و خیره‌کننده. حالا پنج سال از آخرین باری که این تیم یک جام قهرمانی را به دست آورد می‌گذرد. فصلی که به تازگی به پایان رسید ابعاد جدیدی از سقوط را در این تیم نمایان کرد: بدترین رکورد امتیازگیری این باشگاه در تاریخ لیگ برتر.

اریک تن‌هاخ، سرمربی جدید این تیم، که از آژاکس به خدمت گرفته شده مطمئنا کارهای زیادی در پیش دارد.

این بازیکنان ناکارآمد و این تیم از هم گسیخته از رقبایی چون منچسترسیتی و لیورپول بسیار عقب مانده و هر پیشرفتی که تحت هدایت اوله گونار سولسشر حاصل شده بود در 12 ماه آشفته گذشته که شامل دوران کوتاه و ناخوشایند حضور رالف رانگنیک در این تیم هم بود از بین رفته است.

سپس به مشکلات بیرون از زمین می‌رسیم. اعتراضات علیه خانواده گلیزرها که از سال 2005 مالکیت این تیم را برعهده دارند در واقع نشانگر باشگاهی بیمار و ناراضی است.

 

هواداران یونایتد در ماه آوریل احساس خودشان را به وضوح بیان کردند

 

بازسازی منچستریونایتد با انتصاب تن‌هاخ آغاز می‌شود اما این پروژه باید پروژه‌ای صبور و طولانی مدت باشد.

یکی از مدیران لیگ برتری می‌گوید:« یک باشگه فوتبال نیاز به داشتن برنامه دارد و باید ساختار و درک این که این برنامه قرار است به کجا منتهی شود را داشته باشد. شما بدون پذیرفتن این موضوع نمی‌توانید به جایی برسید.

« اگر همه این کارها را به درستی انجام دهید، شانس خوبی برای بازگشت دارید. اگر آنها مدام به کارهای بدون برنامه و فی البداهه ادامه دهند، هیچ شانس ندارند.»

اتلتیک با بازیکنان، کارمندان، مربیان، رقبا، مدیران، سرمایه‌گذاران و متخصصان صنعت فوتبال صبحت کرده تا مشخص شود که یونایتد برای بازگشت به دوران اوج باید چه کارهایی را در این تابستان کلیدی انجام دهد.

خوان ماتا که این تابستان از این باشگاه جدا خواهد شد می‌گوید:« ما نیاز به بازسازی‌ای در فرهنگ این باشگاه داریم. این احساس من است. و اگر شما با هرکسی صحبت کنید همین نظر را خواهد داشت.

« استانداردها و ارزشی که پوشیدن پیراهن این باشگاه برای هر بازیکنی دارد. بازی برای منچستریونایتد چه حقی به یک بازیکن می‌دهد؟ چه انتظاراتی در زمین و بیرون از زمین وجود دارد؟ بسیاری از موارد باید مشخص شود – این منچستریونایتد است و هرکس که در سطح این استانداردها نباشد، صلاحیت ندارد و نباید اینجا باشد. این صریح‌ترین صحبتی است که می‌توانم داشته باشم.»

***

فهرست بازیکنان

منطقی این است که اول از گروهی از بازیکنان شروع کنیم که به اندازه کافی خوب نیستند. با توجه به هزینه صورت گرفته برای خرید آنها، کمبودها به وضوح مشخص است.

در باشگاهی که برای 22 فصل متوالی (از 92-1991 تا 13-2012) هرگز رتبه‌ای پایین‌تر از سوم را تجربه نکرده بود، حضور در کورس قهرمانی به خاطره‌ای محو تبدیل شده است. اختلاف 12 امتیازی با صدر جدول در فصل 21-2020 چندان بد نبود اما آنها در طول شش فصل گذشته به طور میانگین 25 امتیاز اختلاف با صدر جدول داشتند. منچسترسیتی در فصل 22-2021 با 35 امتیاز بیشتر از این تیم جام را بالای سر برد.

تغییر در فهرست بازیکنان در این تابستان اجتناب‌ناپذیر است. پل پوگبا که وقتی در سال 2016 از یوونتوس به این تیم پیوست گرانقیمت‌ترین بازیکن دنیا بود، به همراه ادینسون کاوانی، جسی لینگارد، نمانیا ماتیچ و ماتا به عنوان بازیکن آزاد یونایتد جدا خواهد شد.

به گفته رانگنیک، انجام تغییرات نیازمند صبوری است. او که تصمیم گرفت از پست مشاوره‌اش کناره‌گیری کرده تا هدایت تیم ملی اتریش را برعهده بگیرد معتقد بود که این روند به دو یا سه پنجره نقل و انتقالاتی نیاز دارد. این نظری خوش‌بینانه است.

یکی از مدیران لیگ برتری می‌گوید:« این یک اتفاق کلاسیک فوتبالی است. رانگنیک یک فاجعه کامل بوده است. من به آنها می‌گفتم که او را به خدمت نگیرند – و این مشکل منچستریونایتد است. آنها به اندازه کافی مشورت نمی‌کنند. اگر ما در فکر انجام تغییراتی قابل توجه مانند تعویض سرمربی باشیم، بدون مشاوره با بیشترین منبع ممکن این کار را انجام نمی‌دهیم.

 

یونایتد تحت هدایت رانگنیک فصل را با تفاضل گل صفر به پایان برد

 

« آنها منچستریونایتد هستند… مطمئنا آنها فقط می‌توانند هر از گاهی خرید خوبی داشته باشند؟ این واقعا بد است. آنها کارهای بسیار اشتباهی انجام دادند.»

عملکرد یونایتد خصوصا در زمینه جذب بازیکن در اغلب موارد بسیار اشتباه بوده است. مدل این باشگاه در مقایسه با سایر رقبا از شفافیت کافی برخوردار نیست. کویینتین فورچون، وینگر سابق یونایتد، می‌گوید:« هرچقدر هم که نخواهیم به این موضوع اشاره کنیم اما هر بار که لیورپول بازیکنی را به خدمت می‌گیرد، شما با خودتان فکر می‌کنید وای، به نظر می‌رسد که آنها به خوبی روی کارشان تسلط دارند.

« به لوئیس دیاز نگاه کنید. من در چند ماه و چند سال اخیر او را زیر نظر داشتم و با خودم فکر می‌کردم خدای من، این بازیکنی است که یونایتد باید آن را بخرد. سپس لیورپول او را خرید و من با خودم گفتم نــــه! چطور این بازیکنان را نادیده گرفتیم؟ یالا! یکی جواب من را بدهد!»

ماتا موافق است. او می‌گوید:« وقتی پیروزی لیورپول و سیتی در دیدارهای متعدد و نزدیک شدن آنها به جام‌ها را می‌بینم، برایم بسیار بسیار ناامیدکننده است. مسئله این است که نه تنها ما قادر به انجام این کار نیستیم، بلکه این بزرگترین رقبای ما هستند که این موفقیت‌ها را کسب می‌کنند. این تنبیهی دو برابر است که من را آزار می‌دهد.

« اگر در ابتدای فصل تک تک بازیکنان فهرست باشگاه‌های مختلف در لیگ برتر را نام برده و پتانسیل هر یک از ما برای رسیدن به دوران اوج را در نظر می‌گرفتید، فکر نمی‌کنم که تفاوت زیادی وجود داشت. مشکل کاری است که باید خارج از این فهرست برای گرفتن بهترین عملکرد ممکن از هر بازیکن و بردن آنها به مرحله بعدی با بهبود شرایط انجام انجام و این اتفاق رخ نداده است.

« چیزی که من می‌دانم این است که این باشگاه نیاز به افرادی درجه یک برای هر دپارتمان و در هر پست دارد. این درکی است که من از منچستریونایتد دارم. این باشگاه باید در هر دپارتمان چه در زمین و چه در بیرون زمین بهترین باشد.»

 

آخرین باری که یونایتد بازیکنی مانند لوییس دیاز لیورپول به خدمت گرفت چه زمانی بود؟

 

آورام گلیزر، مدیر مشترک یونایتد به همراه جوئل که برادر جوان‌تر اوست، این ایده را در مصاحبه کوتاه با اسکای نیوز در اجلاس اقتصاد جهانی داووس در ماه گذشته القا کردند که بودجه‌ای برای خریدهای تابستانی تن‌هاخ در نظر گرفته شده اما موضوعی بغرنج‌تر وجود دارد که باید به آن رسیدگی شود.

برایان مک‌کلر که تحت هدایت فرگوسن بازی کرده و مدیریت آکادمی یونایتد را برعهده داشت می‌گوید:« وقتی به لیورپول و سیتی نگاه می‌کنم، نظم و تمرکز را می‌بینم. لیورپول سابقه موفق‌تری دارد و بازیکنان این را درک می‌کنند.

« یونایتد باید کسی را خارج از کادر فنی داشته باشد که از وجود نظم در این باشگاه اطمینان حاصل کند. کسی که مطمئن باشد بازیکنان از تیم اول تا آکادمی به خوبی دیدگاه‌ها و ارزش بازی کردن با پیراهن منچستریونایتد را درک می‌کنند.

« این ارزش‌ها اول توسط مت بازبی بنا نهاده شد و سپس توسط سر الکس فرگوسن احیا شد اما چیزی که من می‌بینم این است که این ارزش‌ها از دست رفته است. این اغلب نکات کوچکی است که تفاوت‌های بزرگ را رقم می‌زند. بازیکنان باید درک کنند که بازیکن یونایتد بودن چه معنایی دارد.»

لوییس ساها، مهاجم سابق یونایتد، اضافه می‌کند:« همه باید این سبک را درک کنند. حتی نیم ثانیه هم نباید به این که توپ را به سمت چپ بفرستید یا راست فکر کنید. شما می‌دانید که ما برای تیم بازی می‌کنیم.

« اولین کاری که من می‌کنم بازسازی این معیارهاست که قبلا بسیار قوی بود و هرگز تغییر نمی‌کرد. مسئله بر سر داشتن بنیادی است که هرکسی در تیم بازی می‌کند بداند باید چه کاری انجام دهد.»

بازسازی فرهنگی به اندازه هر تغییر ساختار دیگری مهم به نظر می‌رسد. یونایتد از یک سرمربی به سرمربی دیگر می‌رود و مشخص است که بازیکنانی که دوران طولانی این فصل را سپری کردند سردرگم شده بودند.

 

رونالدو در دیدار برابر نوریچ احساسش از عملکرد یونایتد را نشان می‌دهد

 

فورچون اضافه می‌کند:« با تمام استعدادهایی که یونایتد در اختیار دارد، اگر آنها با هم همکاری نکنند، هیچ فایده‌ای ندارد. شما می‌تواند لیونل مسی را در تیمی قرار دهید اما نیاز به همکاری دارید. امیدوارم حالا با حضور اریک، راهی برای همکاری آنها در کنار هم پیدا شود، امیدوارم او بازیکنانی خوشحال را پیدا کند و آن روابط را بار دیگر در این تیم ایجاد کند.»

دوایت یورک، یکی از بازیکنان تیم فاتح سه‌گانه در فصل 99-1998، با این اظهارات موافق است. او می‌گوید:« منچستریونایتد از تیمی که من برایش بازی می‌کردم فاصله زیادی گرفته است. آنها نیاز به بازیابی زیادی دارند: سیتی، لیورپول و چلسی در حال حاضر بسیار از آنها جلوتر هستند.

« این آزاردهنده است. مشکلاتی در درون این تیم وجود دارد – این موضوع در سبک بازی و نتایج آنها مشخص است. روحیه تیمی آن چیزی که باید باشد نیست و این روحیه باید برگردد. من این روحیه را با چشمان خودم دیدم.»

خاویر هرناندز که در طول پنج سال حضورش در یونایتد 59 گل برای این تیم زد اضافه می‌کند:« من درک می‌کنم که این یک روند است اما دیگر بس است چون شما از زمان بازنشستگی سر الکس فرگوسن منتظر بودید. بنابراین چه زمانی قرار است بپذیرید و این موضوع را درک کنید که تغییر و تحولی در راه است؟

« من می‌توانستم بگویم که بازیکنی فرگی هستم و احساس رستگاری و سرخوشی داشته باشم اما من به رشد اعتقاد دارم. و وقتی شما رشد کنید همان کارهای قبلی را تکرار نمی‌کنید. بنابراین باید این موضوع را بپذیرید.»

حتی اگر روزهای قدیم بسیار آرمانی و به عنوان دورانی که امکان تکرارش وجود ندارد جلوه داده شود، تعدادهای عملکردهای ضعیف و بزدلانه در یک سال اخیر حاکی از مشکلاتی عمیق‌تر است.

فورچون اضافه می‌کند:« چیزی درست نیست. آنها خوشحال به نظر نمی‌رسند. این روحیه تیمی و روابط و احترامی که برای هم قائل هستند… قضاوت آن از بیرون دشوار است… اما وقتی شما بازیکنان را در زمین می‌بینید، اینطور به نظر نمی‌رسد که آنها در حال همکاری با هم باشند.»

ساها می‌گوید:« آنها بودجه خوبی برای بازار نقل و انتقالات دارند. بازیکنان جدید باید درک درستی از دلایل دریافت دستمزدشان داشته باشند یا حتی اگر قیمت انتقال‌شان 100 میلیون پوند است، باید بدانند که هنوز از این باشگاه بزرگ‌تر نیستند. این باشگاه بزرگ‌تر است و حضور آنها در ترکیب اصلی تضمینی نیست. این که آنها حس کنند به صورت تضمینی به میدان می‌روند به هیچ وجه سالم نیست.»

تن‌هاخ امیدوار است که استیو مک‌کلارن، دستیار فرگوسن بین سال‌های 1999 و 2001، بتواند به ایجاد ارتباط و اتحاد دوباره در رختکن کمک کند. مک‌کلارن شخصیتی مرکزی در کادر فنی یونایتد خواهد داشت و وقتی تمرینات پیش فصل در ماه آینده آغاز شود، به عنوان دستیار تن‌هاخ کار خواهد کرد.

 

خوشحالی مک‌کلارن با بازیکنان یونایتد پس از قهرمانی لیگ در سال 1999

 

یورک می‌گوید:« از نظر من استیو به عنوان مربی بسیار نیروبخش است، مانند کوکی در زمین تمرین پر از اشتیاق و ایده است. بازیکنان به اشتیاق او واکنش نشان می‌دهند – او بسیار سرزنده و شاداب است. او می‌داند منچستریونایتد چیست و این نکته مهمی است. او باتجربه است، انگلیس و باشگاه‌های انگلیسی را می‌شناسد و با این فشار آشنا است. استیو می‌تواند از اریک تن‌هاخ حمایت کند اما سرمربی جدید یونایتد به همان اندازه هم باید شخصیت و نظرات خودش را داشته باشد.»

اگر نوری در تاریکی این فصل وجود داشته باشد، آن نور توسط آکادمی یونایتد ایجاد شده است. تیم زیر 18 ساله‌های نویدبخش این باشگاه با پیروزی برابر ناتینگهام فارست در ماه گذشته قهرمان جام حذفی جوانان شد و این اولین بار پس از فصل 11-2010 است که آنها موفق به کسب این جام ارزشمند می‌شوند.

یونایتد پیشرفت و توسعه تیم‌های جوانان را در اولویت برنامه‌هایش قرار داده است.

نیک کاکس مدیر آکادمی یونایتد است. او به اتلتیک می‌گوید:« من شش سال است اینجا هستم و ما مسیر پیشرفتی را طی کرده‌ایم. اتفاقاتی فوق العاده در تاریخچه 80 ساله پیشرفت بازیکنان رخ داده و مربیانی باورنکردنی تاثیرات خود را بر این تیم به جای گذاشته‌اند. این باشگاه باید پس از جدایی اشخاصی برجسته مانند سر الکس فرگوسن و دیوید گیل (مدیر اجرایی سابق یونایتد) دوباره خودش را پیدا کند.

« ما باید از این بنیادها محافظت کنیم، سنگ بناهای پیشرفت جوانان که در طول سال‌های طولانی ایجاد شده است. گاهی ممکن است بین تاریخ و فرهنگ گیج شوید. ما تاریخ بسیار قدرتمندی داریم. اما فرهنگ معیاری در حال تغییر است.

« نمی‌توانید دستاوردهایی که داشته‌اید را جش بگیرد و به سبکی که امروز می‌توانید با آن رفتار کنید رسیدگی نکنید. همه باید همراه باشند، نقش‌شان را درک کنند و بدانند که مسئولیت‌هایی با آن همراه است. خرد جمعی باید درباره شکل بازیکنان و تجربه‌ای که دارند تصمیم بگیرد. ما باید به بازیکنان کمک کنیم که به نهایت پتانسیلی که دارند برسند.»

***

مدیریت

یکی از مدیران لیگ برتری می‌گوید:« این معضل پیرامون ساختار است. آنها باید این را بدانند. اگر برنامه‌ و ساختاری برای حمایت از آنچه که در حال انجامش هستند داشته باشند، می‌توانند بار دیگر موفق شوند. اما باید متوجه شوند چه شخصیتی هستند، چطور باید کارشان را انجام دهند و هرکس چه کاری دارد. برای این که مدام فکر کنند قهرمان انگلیس هستند خیلی دیر شده است.»

با وجه به فروپاشی یونایتد به عنوان یک قدرت فوتبالی در طول 12 ماه گذشته، این پذیرش وجود دارد که مشکلات عمقی‌تر شده‌اند. یونایتد شاید مدعی باشد که برنامه‌ها از چند ماه قبل تعیین شده اما فاجعه فعلی این باشگاه نهایت سومدیریت در طول این سال‌ها است.

اگر یونایتد احترام رقبا را در زمان حضور گیل، مدیر اجرایی تا سال 2013، برانگیخته بود، چنین شهرتی از بین رفته است. این باشگاه دیگر باشگاهی پیشرو نیست. آنها ولخرج، آشفته و بی‌هدف به نظر می‌رسند.

افراد زیادی از جدایی اد وودوارد پس از وداعی طولانی که در ماه فوریه به پایان رسید ناراحت نشدند. این مدیر اجرایی سابق از نگاه بسیاری نماد نابودی یونایتد بود؛ نماد بارزی از شکست‌های متوالی.

 

وودوارد و آرنولد در آوریل 2019 در گودیسون پارک

 

ریچارد آرنولد، جانشین سابق وودوارد، حالا قدرت را در دست دارد و تغییرات بسیار دیگری در راس مدیریت این باشگاه در راه است.

مت جاج در ماه آوریل از سمتش به عنوان مدیر مذاکرات فوتبالی استعفا داد و همن تسیو یک ماه بعد از جایگاه مدیر استراتژی این باشگاه کنار رفت. تسیو یکی از متحدان نزدیک وودوارد به حساب می‌آمد و گفته می‌شود که جدایی او به سود همه طرفین بود.

جیم لاولر، استعدادیاب ارشد، به همراه مارسل بوت، مدیر استعدادیابی جهانی، هم در ماه‌های اخیر جدا شدند اما یکی از منابع داخل این باشگاه باور دارد که این هنوز تغییر ساختار بزرگی که قطعا یونایتد به انجام آن نیاز دارد نیست.

به این جدول مدیران یونایتد از تابستان گذشته نگاه کنید تا میزان تغییرات رخ داده را درک کنید…

 

 

یکی از متخصصان صنعت فوتبال می‌گوید:« یونایتد تحت هدایت وودوارد به سازمانی تبدیل شد که تحت هدایت مستقیم مدیر اجرایی قرار داشت. او مستقیما به مالکان گزارش می‌داد و همه به او گزارش می‌دادند.

« این بسیار واضح به نظر می‌رسد، اینطور نیست؟ اما در واقع باعث سرکوب تصمیم‌گیری می‌شود. تمام قدرت متمرکز شده و هیچ هیئتی وجود ندارد. هیچکس اجازه و قدرت فکر کردن ندارد. و اگر این مدیر اجرایی تنها به بخش فوتبالی این کار توجه کند، هیچ اتفاق دیگری رخ نمی‌دهد. تمامی ابعاد این کار ممکن است نادیده گرفته شود. اما آنها افراد خوبی دارند و بسیاری از افراد می‌دانند مشکل کجاست و امیدوار به بازسازی هستند.

« من زمان زیادی برای جان مرتاف (مدیر فوتبال) و کاری که انجام می‌دهد گذاشته‌ام. او در حال ایجاد روندها و ساختارهایی است که باید ثمربخش باشد. و به نظر می‌رسد که علاقه ریچارد آرنولد به کار گروهی و شنیدن نظر دیگران بسیار بیشتر از مدیر سابقش است. اما من هنوز مطمئن نیستم که آنها در حال انجام بازسازی کاملی که به آن نیاز دارند باشند.»

افرادی شامل کسانی که در طول روزهای اوج برای یونایتد کار می‌کردند وجود دارند که معتقد هستند این تغییرات در تیم مدیریتی زیاده‌روی است.

یکی از اعضای ارشد مدیریتی می‌گوید:« یونایتد پیش از این هم چندبار به اینجا رسیده است. من مکالماتی را درباره دی ان ای یونایتد، بازسازی فرهنگی و راه‌اندازی دوباره به یاد دارم اما مشکل در سال‌های اخیر این بوده که یونایتد معنای متفاوتی برای افراد متفاوت داشته است.

« وقتی این باشگاه در دوران اوج بود، همه ما می‌دانستیم که موفقیت چه شکلی دارد: تیم اول جام‌ها را به دست می‌آورد. همه چیز فدای این هدف می‌شد. اگر ما به خریدهای بازیکنان در سال‌ها اخیر نگاه کنیم، فکر می‌کنم شاید تمرکز زیادی روی خرید نام‌های بزرگ داشتیم – پوگبا، آنخل دی‌ماریا، الکسیس سانچز – و به اندازه کافی به فهرست تیم فکر نکردیم.»

« این احمقانه به نظر می‌رسد اما همه چیز واقعا به تیم بستگی دارد. وقتی شما کاری را به درستی انجام می‌دهید، همه چیز آسان‌تر می‌شود. می‌توان این موضوع را با گروه‌های معترض مختلف در طول این سال‌ها دید. وقتی این تیم به مشکل می‌خورد، جنبش‌هایی شکل می‌گیرد. اما اگر آنها سه بازی را با نتیجه 0-4 ببرند، همه چیز دوباره آرام می‌شود.»

هرچند این روندها به ندرت اتفاق افتاده و باعث شده که دیدگاه فوتبالی یونایتد مدام زیر ذره‌بین باشد. پیروزی در دیدارها می‌تواند اشتباهات بسیاری را پنهان کند اما به سختی می‌توان آخرین تیم بزرگی که در اولدترافورد شکل گرفت را به خاطر آورد.

مدیران فوتبالی در یونایتد حالا حول محور مرتاف قرار دارند. او در مارس 2021 به عنوان اولین مدیر فوتبال یونایتد انتخاب شد، نقشی که پیش از آن ضرورت آن در این باشگاه احساس نشده بود.

 

 

این پاداشی شایسته برای مردی است که از سال 2014 با یونایتد بوده و پیش از آن در سمت مدیر توسعه فوتبالی قرار داشته است. وودوارد معتقد بود که مرتاف عضو جدایی‌ناپذیر اقدامات فوتبالی یونایتد است.

این انتصاب با انتخاب دارن فلچر به عنوان مدی فنی همزمان بود و به گفته وودوارد،« باعث تقویت پیشرفتی شد که ما به عنوان یک باشگاه در جستجوی بی‌وقفه موفقیت در سال‌های اخیر داشتیم».

این کلمات 15 ماه بعد با احساس تضاد همراه است اما یونایتد از این برنامه منحرف نشد – انتصاب اندی اوبویل به عنوان دستیار مدیر فوتبال در این هفته شاهدی بر این ماجرا است.

این مدیر 39 ساله از سمتش به عنوان مدیر عملکردهای برتر در لیگ برتر کناره‌گیری کرد و پیش از این نیز سابقه مربیگری در آکادمی یونایتد را داشته است. اوبویل دستیار مرتاف است که می‌گوید هدف آنها تقویت رهبری و برنامه‌ریزی استراتژیک در سراسر اقدامات فوتبالی این باشگاه است.

مرتاف انتصاب‌های دیگری نیز انجام داده، کاکس را به عنوان جانشین نیکی بات، هافبک سابق این تیم، در آکادمی انتخاب کرده و از جاستین کوچرین به عنوان رابط بین گروه‌های جوانان و بزرگسال در نقش مدیر توسعه تیم اول استفاده کرده است. فلچر نقشی مشابه برای برقراری ارتباط بین تیم اول و افراد بالادستی دارد.

 

تن‌هاخ و مرتاف در اولدترافورد

 

هرچند، نبود تداوم به یونایتد ضربه زده است. کادر فنی جدید تن‌هاخ شامل مک‌کلارن و میشل فن در خاخ آمده و جای رانگنیک و مربیانش را گرفتند. اوان شارپ، ساشا لنز و کریس آدامز همگی جدا شدند. به مایک فلان هم گفته شده که جایی در گروه تن‌هاخ ندارد اما آینده او مشخص نیست.

وظیفه مدیریت جذب بازیکن در این تابستان برعهده تن‌هاخ است که در کنار افراد حاضر در این باشگاه کار می‌کند تا برای جذب بازیکنانی که به نظر او یونایتد به آنها نیاز دارد تلاش کنند.

فورچون می‌گوید:« با انتخاب اریک، من شاهد اتحاد مدیران در باشگاه و دیدگاهی مشخص بودم. این هیجان‌انگیز است چون شرایط در مسیری که این باشگاه خواهان حرکت در آن است واضح‌تر شده است.

« بعضی از بازیکنان با پایان قراردادشان جدا می‌شوند اما از نظر من، این برای برای سرمربی جدید جذاب است – آغازی تازه، بدون مشکل و با با سبک جدید بازی… اما در عین حال با درک سبک آینده‌نگری منچسریونایتد و فوتبال هجومی.

« مهم‌ترین نکته – من اطمینان دارم که او متوجه خواهد شد – بازسازی این فرهنگ، اتحاد و رابطه بین کادر فنی و بازیکنان، شکل دادن این احساس با هواداران و ایجاد محیطی مثبت است.»

***

مالکیت

اگر این سومدیریت ادامه پیدا کند، مشکلات یونایتد همچنان از چشم مالکانی دیده خواهد شد که این زوال بی‌پایان را نادیده گرفتند. خانواده گلیزر شاید در سال‌های اول خرید 90 درصد سهام این باشگاه توسط مالکوم گلیزر مرحوم جام‌هایی را به دست آورده باشند اما سطح تایید و محوبیت آنها هرگز تا این حد پایین نبوده است.

آنها مالکانی بدنام هستند که موفق به کسب مالکیت این تیم برابر رقیبی پر سروصدا شدند و همچنان به بهره‌برداری از منابع مالی یونایتد ادامه می‌دهند. نزدیک به 900 میلیون پوند برای پرداخت بدهی‌ها در 17 سال اخیر هزینه شده است.

و آیا قرار است از این تیم جدا شوند؟ نه به این زودی.

 

اعتراض هواداران به خانواده گلیزر در می 2021

 

لرد جیم اونیل، اقتصاددان ارشد سابق گلدمن ساچز و مدیر سابق یونایتد، که زمانی عضو گروه رد نایت بود که در سال 2010 قصد خرید یونایتد را داشت می‌گوید:« من فکر می‌کنم متاسفانه این درست است. مگر این که پیشنهادی با مبلغی دیوانه‌وار به آنها ارائه شود اما چیزی که من می‌بینم بعید است کسی در این دنیا توانایی خرید این باشگاه را داشته باشد.

« جاذبه اصلی مالکیت یونایتد میزان پولی است که می‌توان از این باشگاه به دست آورد. راه درست مالکیت بر هر چیزی این است که به مرور زمان سازگاری درستی با آن و با جامعه ایجاد شود و این اهمیت زیادی خصوصا در زمینه مالکیت باشگاه فوتبال دارد. من می‌دانم راه اشتباه چیست و آن راه این است که با یک شرکت سهامی عام بدهکار مانند منبع تولید درآمد رفتار کنید. این راه درست نیست.»

گلیزرها چنان با تمام قوا به یونایتد چسبیده‌اند که بازسازی موفقیت‌آمیز شاید برخلاف منافع آنها باشد. آیا آنها می‌توانند این بازسازی را مدیریت کرده یا افزایش ثروت تنها امید آنها برای اجتناب از توجه عموم است؟

اونیل اضافه می‌کند:« نه، من فکر می‌کنم مسئله ورای این است. من دوست دارم در اولین روز کاری سرمربی جدید، جوئل گلیزر را در کنار او ببینم که می‌گوید ما از اعتراضات بی‌پایان درست گرفته‌ایم و از امروز اهداف کاملا جدیدی برای منچستریونایتد داریم.»

اما چنین اتفاقی رخ نداد. جوئل گلیزر، مالک و مدیر مشترک یونایتد، از صحبت با هواداران بیزار است و این موضع خصوصا پس از اتفاقات سال گذشته و جمایت او از سوپرلیگ اروپا بهبود پیدا نکرده است. گلیزر به عنوان قائم مقام سوپرلیگ انتخاب شد و معتقد بود که این رقابت فصل جدیدی را در فوتبال اروپا می‌گشاید، در حالی که همه چیز در عرض 48 ساعت فروپاشید.

نامه سرگشاده خطاب به هواداران هم تاثیری در بازسازی آسیب زده شده نداشت اما نشان داد که گلیزرها برای مدت‌ها در این شرایط می‌مانند. حضور در جلسات آنلاین هواداران این دیدگاه را اثبات کرد. او آوریل سال گذشته نوشت:« ما اشتباه کردیم. و می‌خواستیم نشان دهیم که می‌توانیم همه چیز را درست پیش ببریم. من شخصا به بازسازی اعتماد هواداران و یاد گرفتن از پیامی که شما با چنین عزم راسخی برای ما فرستادید متعهد می‌شوم.»

پیام‌های مخالفت همچنان با اعتراضات در اولدترافورد در هفته‌های پایانی فصل همچنان به گوش می‌رسد اما گلیزر و یونایتد قصد دارندد روی پروژه‌های بلند مدتی تمرکز کنند – مانند ورزشگاهی که آن را خانه می‌نامند. هرچند اولدترافورد با ظرفیت 75 هزار نفر بزرگترین ورزشگاه لیگ برتر به حساب می‌آید اما این ورزشگاه نشانگر باشگاهی است که به دیگران اجازه داد گوی سبقت را از او بربایند.

 

قهرمانی یونایتد در جام حذفی جوانان یکی از نقاط برجسته این فصل بود

 

ورزشگاه‌های آرسنال و تاتنهام که به صورت هدفمند ساخته شده مدل‌هایی از مدرنیته در قیاس با اولدترافورد است، ورزشگاهی که از سال 2006 تا به حال توسعه و بازسازی مهمی در آن صورت نگرفته است. لیورپول هم کارهایی را در آنفیلد انجام داده، یکی از جایگاه‌ها را بازسازی کرده و به زودی جایگاه دیگری را نیز بازسازی خواهد کرد و این اتفاق در کنار کاری که رئال با بازسازی گسترده برنابئو انجام داد به یونایتد نشان داد که شرایط انجام چه کارهایی را دارد. در همین حال، یونایتد تنها از سقف‌های دچار نشستی و سالن اجتماعات شلوغ و درهم ریخته مطلع است.

گلیزرها حداقل پذیرفتند که یونایتد در خانه تاریخی‌اش مشکل دارد. شرکت معماری پوپولوس و شرکت مشاوره مدیریتی لجندز اینترنشنال در ماه آوریل با هدف بهبود قابل توجه تجربه هواداری در اولدترافورد به کار گرفته شدند. بازسازی کامل بسیار بعید به نظر می‌رسد اما یونایتد می‌تواند ظرفیت این ورزشگاه را در صورت امکان افزایش دهد.

یکی از افراد داخل این صنعت می‌گوید:« البته که معضل بزرگ این ورزشگاه است. هزینه‎های ساخت در طول چند سال اخیر دو برابر شده است. اگر آنها این کار را پنج سال قبل کرده بودند که زمان درست انجامش بود، ممکن بود حالا در شرایط خوبی باشند.

« به زمان‌بندی رئال مادرید دقت کنید. هیچکس انتظار شیوع کرونا را نداشت اما منچستریونایتد هم باید در آن زمان برای بهبود شرایط اولدترافورد اقدام می‌کرد و آنها فرصت بسیار خوبی داشتند.

« آنها مالک زمین‌های بسیاری در اطراف این ورزشگاه هستند، می‌توانند بدون نیاز به انتقال به مکانی دیگر ورزشگاه جدیدی بسازند و سپس کل این مجموعه را به دنیای منچستریونایتد تبدیل کنند.

« مردم هر روز به منچستریونایتد می‌آیند تا فقط آنجا باشند. من نمی‌دانم دلیل این کار چیست – اکثر روزها واقعا هیچ کاری برای آنها وجود ندارد – اما آنها می‌آیند. تصور کنید یونایتد با این سطح از علاقه و فضایی که در اختیار دارد قادر به انجام چه کارهایی است.»

بدون شک بهبود شرایط ورزشگاه درآمد آنها را نیز افزایش خواهد داد. تاتنهام در فصل 20-2019 در زمینه درآمدهای روز بازی از یونایتد پیشی گرفت، اتفاقی که فکر کردن به آن وقتی این باشگاه لندنی در وایت هارت لین بود هم بسیار باورنکردنی به نظر می‌رسد. خانه جدید تاتنهام به آنها کمک کرد که 95 میلیون پوند درآمد روز بازی در فصلی که به خاطر شیوع کرونا دچار وقفه شد به دست بیاورند. یونایتد در همین بازه زمانی تنها 87 میلیون پوند کسب کرد.

***

تبلیغات

اگر یک بخش از ماشین منچستریونایتد باشد که نیازی به اقدامات درمانی فوری نداشته باشد، بخش تبلغاتی آنها است. پنج فصل دوری از جام‌های قهرمانی تاثیر زیادی روی قدرت آنها در بیرون از زمین نداشته است. قدرت آنها در این بخش همچنان در حال مقاومت است.

در لیگ Deloitte Football Money 2022، درآمد تبلیغاتی سالانه یونایتد 232 میلیون پوند اعلام شده است. رئال مادرید، بایرن مونیخ و بارسلونا به همراه منچسترسیتی و پاری سن ژرمن با حمایت مالی ابوظبی و قطر درآمد بیشتری داشته‌اند اما یونایتد با اختلاف از لیورپول با درآمد 211 میلیون پوند جلوتر است. چلسی نیز با 115 میلیون پوند دیگر تیم پردرآمد لیگ برتری است.

درآمدهای تبلیغاتی مانند شرکت‌های نودل و تراکتور در شرق دور به یکی از عوامل انتقاد از یونایتد تبدیل شده اما آنها همچنان در حال حصول اطمینان از این موضوع هستند که پول هرگز به مشکل اصلی آنها تبدیل نشود. شاید آنها این پول را درست هزینه نکرده باشند اما در هر حال هرگز مشکل مالی نداشته‌اند – حتی با این که شاید بعضی معتقد باشند که آنها می‌توانستند درآمد بیشتری داشته باشند.

اونیل می‌گوید:« بخش زیادی از این بستگی به جایگاه تیم در زمانی مشخص داشت. یونایتد در نهایت (در فصل 93-1992) قهرمان لیگ شد، همان زمان که لیگ برتر شروع شده بود و رشد جام باشگاه‌های اروپا و تبدیل آن به لیگ قهرمانان در بهترین زمان‌بندی ممکن رخ داد.

« یکی از دلایل نگاه انتقادی من به مالکیت گلیزرها این است که یونایتد واقعا قرار بود بارسلونای دهه بعدی باشد و از نظر احمق‌هایی شبیه من و با توجه به اشتیاقی که در این باشگاه وجود داشت، ما باید عملکردی بسیار بهتر از آنچه که به دست آوردیم می‌داشتیم. دلیل این که چنین اتفاقی رخ نداد این است که گلیزرها به اندازه کافی مشتاق و مدبر نبودند.

 

اونیل معتقد است که یونایتد باید به سوددهی هدفمند برسد

 

«از نظر من، مشکلی که یونایتد امروز دارد – و بحران‌های کوچکی که از این مشکل اصلی نشات می‌گیرد – این است که هیچ هدفی جز درآمدزایی وجود ندارد. آنها باید به سودهی برسند – و این که آنها خواهان دریافت سود باشند مشکلی ندارد – اما این کار باید به صورت هدفمند انجام شود.

« هرچقدر که آنها به این روش مدیریت ادامه دهند، برندهایی که با آنها همکاری دارند نیز بیش از پیش به همین رفتار ادامه خواهند داد. این موضوع به شکل فاجعه‌باری منطقی است اما اگر شما می‌خواهید آن را تغییر دهید، باید از تغییر در رده‌های بالا شروع کنید.»

مشکل دیگر اندازه گسترده یونایتد است، باشگاهی که نزدیک به 1000 کارمند دارد.

یکی از افراد داخل این صنعت می‌گوید:« باشگاهی مانند یونایتد متشکل از 10 زمینه کاری متفاوت شامل رسانه، تهیه غذا، حامیان مالی، ورزشگاه، بازاریابی و غیره است. چطور باید این افراد را با هم هماهنگ کنید؟ چیزی که متوجه می‌شوید این است که آنها اغلب در تضاد و علیه یکدیگر کار می‌کنند.

« بنابراین دپارتمان تبلیغات شاید افرادش را تشویق به بستن بیشترین تعداد ممکن از قراردادهای 20 میلیون پوندی کند اما آنها 15 میلیون پوند هزینه روی دست دپارتمان‌های دیگر بگذارند و این یعنی در واقع قراردادهای پنج میلیون پوندی امضا کرده‌اند. یا این باشگاه فروش پیراهن را بیشتر کند اما هیچ سودی از این اتفاق نبرد چون تمام زحمات بازاریابی را بر باد داده است. اتفاقاتی به این شکل در یونایتد زیاد است.»

آنها از مدت‌ها قبل هواداران بسیار زیادی در انگلیس و کشورهای دیگر دارند و همین باعث شده که یونایتد همچنان برندی باشد که شرکت‌ها به سوی آن جذب می‌شوند.

تیم کرو، متخصص بازاریابی ورزشی، می‌گوید:« یک نسل طول می‌کشد تا شاهد تاثیرگذاری عمیق و برجسته‌ای در این زمینه باشد چون آنها دنبال کنندگان بسیاری دارند. هرچند افرادی هستند که می‌گویند هواداران می‌آیند و می‌روند و این موضوع تا حدی حقیقت دارد چون هواداران بازیکنان را دنبال می‌کنند اما یونایتد همچنان از این جاذبه قابل توجه برخوردار است.

« این جاذبه در دوران رشد لیگ برتر، تیم فرگوسن و قدرت ستاره‌های آن ایجاد شد. این باشگاه همچنان به پشتوانه آنچه از قبل داشته پیش می‌رود و بدون شک یکی از دو یا سه باشگاه پرطرفدار در دنیا است.

« این واقعیت به این زودی از بین نخواهد رفت، هرچند اگر آنها به همین روند دوری از بالاترین سطح فوتبال ادامه دهند تغییراتی ایجاد خواهد شد. حالا چه کسی هواداران جدید را جذب می‌کند؟ اینجاست که شاید یونایتد به مشکل بخورد. آنها در بالاترین سطح فوتبال نیستند، بنابراین مانند قبل هواداران جدید زیادی را جلب نمی‌کنند.

« با این حال همچنان یک نسل طول می‌کشد تا تغییری واقعی را شاهد باشید. این موضوع درباره لیورپول هم صادق است که هواداران بسیار زیادی دارد. آنها دو یا سه نسل از هوادارانی را داشتند که با موفقیت این باشگاه زندگی کردند و در حالی که آنها قهرمان لیگ و جام‌های حذفی می‌شدند، پدربزرگ‌ها، پدران و پسرها این موفقیت و عشق را به یکدیگر منتقل می‌کردند. چنین چیزهایی از بین نمی‌رود.»

عنوان اصلی مقاله: Rebuilding Manchester United نویسنده: The Athletic Football and Soccer Writers نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: ژوئن 2022
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *