فصلی “بدون بهانه”؛ چگونه کونته تاتنهام را به چمپیونزلیگ برگرداند
هفتیک- وقتی آنتونیو کونته در ماه نووامبر هدایت تاتنهام را برعهده گرفت، روحیه جنگندگی این باشگاه از بین رفته بود.
تاتنهام در بازی خانگی قبلی با نتیجه 0-3 شکست خورده و همین باعث خشم شدید هواداران شده بود. نونو اسپیریتو سانتو، مربی نگونبخت این تیم، هدف این اعتراضها بود اما بسیاری نیز به دنیل لوی، رئیس باشگاه تاتنهام، در کنار هیئت مدیره و بعضی از بازیکنان اعتراض داشتند. این خشم از میزان سقوط این باشگاه و سومدیریت شکل گرفته در طول این سالها بود- اخراج مائوریسیو پوچتینو، دوران فاجعهبار ژوزه مورینیو و تلاشها برای پیوستن به سوپر لیگ اروپا. این احساس وجود داشت که روح این باشگاه از آن جدا شده است.
کونته در چنین شرایطی وارد این باشگاه شد و زمانهایی بود که اینطور به نظر میرسید که حتی تا پایان فصل هم در این تیم نمیماند.
اما پس از عبور از چندین طوفان سنگین که بعضی از آنها از سوی خودش ایجاد شده بود، او توانست تاتنهام را شش ماه پس از حضورش روی نیمکت این تیم به لیگ قهرمانان برگرداند. کونته مدام به این نکته اشاره داشت که ایده قرار گرفتن تاتنهام در بین چهار تیم صدر جدول در زمان پیوستن او به این تیم، با توجه به این که در آن زمان در رده نهم قرار داشت، تا چه اندازه عجیب بوده است. او ماه گذشته گفت که اگر این تیم موفق به انجام این کار شود، یک معجزه بوده است. همانطور که او روز جمعه توضیح داد، اگر لوی در زمان انتصاب کونته میگفت که انتظارش کسب سهمیه لیگ قهرمانان است، او پاسخ میداد:” شوخی میکنی؟”
اما به لطف تعهد سختگیرانه او به استفاده از تمامی ذرات انرژی بازیکنانش، کونته و تاتنهام این معجزه را عملی کردند- آنها در روز آخر با نتیجه 0-5 برابر نوریچ به پیروزی رسیدند و حضورشان در رده چهارم را قطعی کردند.
این مسیری دشوار بود و در شب شکست معروف برابر برنلی در فوریه، کونته در رختکن به بازیکنانش گفت که شاید برای همه بهتر باشد که او از این تیم جدا شود.
اما تاتنهام در نهایت توانست به هدفش دست پیدا کند و در این مطلب چگونگی رخ دادن این اتفاق را بررسی میکنیم. از شوک درمانی دو ماه اول به واسطه دوران پرهیاهویی که به نظر میرسید کونته هر هفته از خودش یا باشگاه یا هر دو خشمگین و معترض است تا پایانی شتابناک که باعث پشت سر گذاشتن آرسنال شد.
این بازیکنان تکامل یافته و پیشرفت کردند، در حالی که کونته هم سبکش را اصلاح کرد. برای مثال پس از تساوی 0-0 برابر برنتفورد، او بازیکنانش را سرزنش نکرد، بلکه در عوض هیچ حرفی در رختکن نزد و تا جلسه تمرینی بعدی صبر کرد تا به آنها نشان دهد که چطور باید واکنش نشان دهند. تاتنهام پس از آن 13 امتیاز از پنج بازی آخرش گرفت تا رده چهارم را از آن خودش کند.
***
مرحله اول: انتصاب و شوک درمانی
وقتی به زمان انتصاب کونته برمیگردیم، میبینیم که شرایط متفاوت بود- مانند اخراج پوچتینو و انتخاب مورینیو- زمانی که لوی واکنشی سریع و تعیینکننده داشت.
این لوی بود که مذاکرات محرمانه با کونته را پیش برد و فابیو پاراتیچی، مدیر ارشد فوتبال این باشگاه، نقشی در این مذاکرات نداشت. او عزمش را برای به خدمت گرفتن مردی که چند ماه پیش موفق به جذبش نشد، جزم کرده بود. تاتنهام در واقع در این مقطع تنها پنج امتیاز تا رده چهارم فاصله داشت اما عملکرد این تیم حتی از نتایجش هم بدتر بود و لوی تنها پس از 10 بازی لیگ برتر میدانست که نونو باید برود.
فاصله امتیازی کم تا رده چهارم هم لوی را متقاعد کرده بود که کسب سهمیه لیگ قهرمانان هنوز ممکن است- خصوصا با بیثباتی شرایط منچستریونایتد و خودداری آنها از اخراج اوله گونار سولسشر، سرمربی ناتوان این تیم.
نزدیکان کونته به او گفتند که باید برای شغلی بهتر از تاتنهام صبر کند؛ باشگاهی در لیگ کنفرانس اروپا که شرایط آشفتهای داشت. اما همانطور که کونته اخیرا گفت، مربیگری و برنده شدن برای او مانند “ماده مخدر” است و او تنها چند ماه پس از دوری از فوتبال به شدت مشتاق بازگشت بود. تاتنهام این فرصت را در اختیار او گذاشت تا نشان دهد که هنوز سرمربی درجه یکی است و ثابت کند که نیاز به بودجه زیادی برای غلبه بر غولهای بزرگ لیگ برتر ندارد.
او ویدیوهای بسیاری از تاتنهام را پیش از شروع کارش تماشا کرده و بعضی از دیدارهای آنها را به صورت زنده از تلویزیون دیده بود- از جمله شکست تحقیرآمیز 1-3 برابر آرسنال در ماه سپتامبر. او میدانست که مشکل بزرگ، دفاع این تیم است اما اطمینان داشت که میتواند این مشکل را با مربیگریاش حل کند.
یکی از نظرات در این باشگاه این بود که انتصاب کونته توجیههای قدیمی را از بازیکنان میگیرد. با حضور یکی از بهترین مربیان دنیا، این بازیکنان دیگر باید منشا مشکلات را در خودشان جستجو میکردند. اگر شرایط درست پیش نمیرفت، آنها نمیتوانستند کسی را مقصر بدانند.
به صورت کلی این احساس وجود داشت که این انرژی تحت هدایت مورینیو و نونو از این باشگاه رفته و استانداردها افت کرده است. کونته آمد و آغازی پر انرژی برای همه رقم زد و همه را از اعضای کادر فنی تا بازیکنان گوش به زنگ نگه داشت. هر دو گروه این احساس را داشتند که در اولین هفته کونته بیشتر از چند ماه کار تحت هدایت نونو به چالش کشیده شدهاند.
همانطور که اتلتیک در آن زمان گزارش داد، کونته در هفته اول به اعضای کادر فنی گفت که مشکلی درباره غذا و تغذیه وجود دارد. او در روز اول دید که یکی از بازیکنان تیم اول در حال خوردن ناچو است. او به وضوح اعلام کرد که دیگر خبری از غذاهای سنگین مانند ناچو و ساندویچها نیست. سس قرمز، مایونز، روغن و کره ممنوع شدند و کونته احساس کرد که تعدادی از اعضای تیم در شرایط فیزیکی خوبی قرار ندارند.
او پس از اولین حضورش روی نیمکت که پیروزی 2-3 برابر ویتسه آرنهابم در لیگ کنفرانس اروپا بود، این موضوع را به بازیکنان گفت و توضیح داد که هرچند به تلاشهای آنها افتخار میکند اما بازیکنانی که در بهترین شرایط فیزیکی نباشند را تحمل نمیکند. او به این تیم گفت که باید قویتر باشند، در کنار هم سختی بکشند و فداکاریهایی انجام دهند.
تمایل به سختی کشیدن یکی از اصول کونته است و سختیهای بسیاری در هفته اول او رخ داد. در اولین جلسه تمرینی با حضور این مربی، خروجی فیزیکی یکی از بازیکنان به حدی بالا بود که به اندازه 75 درصد کاری که معمولا در جریان یک بازی انجام میدهد، اندازهگیری شد.
روز پس از پیروزی برابر ویتسه، کونته جلسه ویدیویی 75 دقیقهای برای بازیکنان برگزار کرد تا این بازی را با تمامی جزییات تحلیل کند. او همچنین “بازیهای سایه” 11 در برابر صفر بسیاری برگزار کرد تا پیامش در این باره که تیم باید به درستی نظم بگیرد را به بهترین شکل به بازیکنان برساند. کونته همیشه انرژی جنونآمیزی دارد و هرگز این انرژی بیشتر از هفتههای اول حضورش در تاتنهام نبوده است. یکی از دلایل این اتفاق این بود که او این احساس را داشت که بدون داشتن پیش فصل، حالا کارهای زیادی برای انجام و زمان کمی در اختیار دارد.
این بازیکنان پس از جلسات تمرینی او خسته بودند و خودشان را “جنازه” توصیف میکردند. یکی از شاهدان گفت که آنها در شرایطی بودند که انگار تازه یک ماراتن را به پایان رساندهاند.
کونته برای این که بتواند موافقت و توجهی که نونو و مورینیو هرگز به دست نیاوردند را به دست آورد باید کاری میکرد که بازیکنان متوجه سودی که این تلاش قابل توجه برایشان داشت، بشوند. خوشبختانه نتایج بلافاصله مشخص شد – در دومین حضور کونته روی نیمکت در لیگ، آنها توانستند لیدز یونایتدِ آماده مارسلو بیلسا را از سر راه بردارند. این تیم پس از چند پوشش کمترین فاصله در هر بازی در لیگ برتر تحت هدایت نونو به پوشش بیشترین فاصله ممکن در این رقابتها رسید. این تغییری قابل توجه بود که باعث رشد زیادی در نتایج شد- شش پیروزی، سه تساوی و یک شکست در 10 بازی ابتدایی کونته در تمامی رقابتها.
هرچند این تک شکست در واقع نمایی از لحظات بغرنجتر کونته در ادامه فصل بود، چرا که با نشست خبری فوق العادهای پس از باخت 1-2 برابر اناس مورا همراه شد. “مطمئنا سطح تاتنهام چندان بالا نیست” یکی از چندین جمله تخریب کننده سرمربی عجیب و غریب جدید بود.
بعضی از کارکنان چلسی به تاتنهام هشدار داده بودند که چنین اتفاقاتی جزئی از ویژگیهای کونته است (همانطور که یکی از همکاران سابقش گفت: اگر فکر میکردید مورینیو بد است، پس…) اما تماشای صحبتهای صریح و عجیب او باعث شد که چشم بسیاری به اتفاقات باز شود.
هرچند پیشرفت رخ داده در آن چند هفته اول عموما مشهود بود. کونته با ایدههای بسیار درباره چگونگی بهبود بخشیدن خط دفاعی تاتنهام آمد و هرچند مصدومیت کریستین رومرو خبر بسیار بدی بود اما سیستم خط دفاع سه نفره او خیلی زود شرایط را به ثبات رساند. اریک دایر و بن دیویس به طور خاص احیا شدند- دیویس در مصاحبهای با اتلتیک در اوایل دسامبر تمجیدهای بسیاری از روشهای کونته داشت.
پیشرفتهای قابل توجهی در خط حمله نیز دیده میشد. کونته در حالی به تاتنهام آمد که این تیم آمار تحقیرآمیز چهار ساعت بدون شوت در چارچوب را در لیگ برتر به ثبت رسانده بود و خیلی زود پیشرفتهای بزرگی را تجربه کرد. لوکاس مورا سود بسیاری برد و یکی از دلایلی انتخابش این بود که در شرایط فیزیکی خوبی قرار داشت و کونته فکر نمیکرد که کین و سون هیونگ مین به تنهایی آماده پرس کردن باشند. این احساس وجود داشت که تاتنهام به انرژی لوکاس در یک سوم هجومی نیاز دارد.
علاوه بر شدت و قدرت بیشتر در پرس از جلو، کونته فورا از الگوهای هجومی معروفش در این تیم استفاده کرد. در اولین بازی او برابر ویتسه، مورا گلی را به ثمر رساند که همکاران سابق کونته بعدتر به اتلتیک گفتند که این گل مستقیما از روی اصول همیشگی این مربی ایتالیایی به ثمر رسیده است (مورا عقب کشید، سپس در رد و بدل کردن پاس با کین با سرعت به پشت دفاع حریف رفت).
و در زمان کسب پیروزی 0-2 برابر برنتفورد در ابتدای دسامبر، کادر فنی از این شگفتزده بودند که چطور در حال ارائه فوتبال کونته هستند و گلهایی به سبک کونته به ثمر میرسانند. گل سون روی ضدحمله در آن بازی مثال کاملی بود.
از نظر هجومی، یکی از بزرگترین وظایف کونته دادن انرژی دوباره به کین پس از ناکامی ناامیدکننده در یورو 2020 و انتقال ناموفق این بازیکن به منچسترسیتی بود. کین پیش از حضور کونته تنها یک گل و یک پاس گل در لیگ برتر به نام خودش ثبت کرده بود.
این کار چند هفته طول کشید اما کونته خیلی زود توانست شعله کاپیتان تیم ملی انگلیس را بار دیگر فروزان کند. حتی پیش از گل بازگشت کین به روند گلزنی، این بازیکن از این موضوع شگفتزده شده بود که کونته چقدر سریع و تا چه حد توانسته آمادگی او را بهبود ببخشد. این همان مربی درجه یکی بود که کین به دنبالش بود و فصل را با 17 گل زده و 9 پاس گل در لیگ برتر به پایان رساند. در واقع از زمانی که کونته هدایت تاتنهام را برعهده گرفت، تنها سون (19) بیشتر از کین (16) در لیگ برتر گلزنی کرد.
علاوه بر بازگرداندن کین به دوران اوج، کونته معضلات دیگری هم داشت که باید برطرف میکرد- بعضی از آنها قابل رویت نبود. شیوع ویروس کرونا که در ماه دسامبر در اردوی تاتنهام رخ داد، باعث ناراحتی و ناامیدی کونته شد، چرا که این اتفاق پس از این رخ داد که این تیم فقط یک مساوی کسب کرده و سه پیروزی از چهار بازیاش در لیگ به دست آورده بود. هر لحظه با این تیم ارزشمند بود و بنابراین اجبار برای بستن زمین تمرین برای پاکسازی اصولی و سپس دیدن بازیکنانی که توجیهاتی برای چند هفته دشوار پیشرو داشتند، خوشایند نبود. این همچنین باعث شد که تاتنهام نتواند در بازی لیگ کنفرانس اروپا برابر رن حاضر شده و در نهایت از این رقابتها حذف شود.
کونته از این بیعدالتی عصبانی شد و به گفته بسیاری از منابع، این خشم بسیار شدید بود، حتی با این که بسیاری از هواداران از کنار رفتن از این رقابت خوشحال بودند. در آخر، حذف از لیگ کنفرانس در کورس کسب رده چهارم به سود آنها شد چون به معنای داشتن فرصت تمرین بیشتر با بازیکنان برای کونته بود.
وقتی تاتنهام پس از وقفه دو هفتهای به دلیل شیوع کرونا بالاخره به میادین برگشت، نمایشی درخشان در جریان تساوی 2-2 برابر لیورپول ارائه کردند. این شبی بود که همه را به وجد آورد و یکی از منابع رختکن میگوید:” این اولین باری بود که با خودتان فکر میکردید وای، کونته واقعا جو و فلسفه این باشگاه را عوض کرد.”
این تساوی به این معنا بود که تاتنهام در حالی وارد ایام کریسمس میشد که در جایگاهی قرار داشت که در صورت پیروزی در دیدارهای عقب افتادهاش، چهارم میشد. این باور در تاتنهام وجود داشت که با توجه به مشکلات یونایتد، کسب سهمیه لیگ قهرمانان در دسترس آنها قرار دارد.
***
مرحله دوم: پایان ماه عسل
اگر آن بازه پیش از کریسمس چیزی شبیه به ماه عسل برای کونته و تاتنهام بود، چند ماه پس از آن شباهت زیادی به بازی “وای خدا من، این چه کاری بود کردم؟” داشت.
ناراحتی از هر دو طرف پس از تساوی 1-1 برابر ساوتهمپتون در 28 دسامبر آغاز شد. تاتنهام خیلی بد بازی نکرد و روی چند تصمیم بدشانس بود اما کونته بسیار خشمگین شد. او پس از بازی این خشم را در رختکن نشان داد و علنا گفت که تاتنهام که باید پیشرفت زیادی داشته باشد. بعضی از اعضای باشگاه از این واکنش که به صورت خصوصی حتی از واکنش به شکست برابر چلسی در جام اتحادیه که هشت روز بعد رخ داد، خصمانهتر بود، نگران شدند (ابراز خشمی که از نگاه عموم سنگینتر از مصاحبه پس از باخت برابر مورا بود).
پیش از این بازی برابر چلسی، این احساس وجود داشت که کونته حتی از حالت معمول هم مشتاقتر و زود رنجتر شده است. او وسواس شدیدی برای پیروزی برابر تیم سابقش پیدا کرده و مدام از این که چلسی چقدر خوب است و تهدیدی که برای آنها در پی دارد، صحبت میکرد. وقتی هشدارهای او درباره تیم توماس توخل با شکست 0-2 برابر این تیم راه به جایی نبرد، او بار دیگر کیفیت تیمش را زیر سوال برد. او پنج بار گفت که تاتنهام معمولی است و اضافه کرد:” سطح تاتنهام در حال حاضر و در طول چند سال گذشته بسیار افت کرده است.” او ادامه داد:” هر پیروزی به سختی به دست میآید.”
این ناراحتی در بین بعضی از بازیکنان به وجود آمده بود که انگار کونته از قبول این کار ناراحت است. این سرمربی بیشتر روزهای این ماه را به تاکید روی این که جذب بازیکنان جدید در ژانویه تا چه حد برای این باشگاه ضروری است و صحبت کردن درباره این که بازیکنانی مانند تانگوی اندومبله خریدی اضافه و اشتباه بودهاند، سپری کرد. صداقت او نیروبخش بود اما بعضی از مدیران تاتنهام از این که این مربی به صراحت از بازیکنی که آنها تلاش زیادی برای جذب او کرده بودند، انتقاد میکرد، خشنود نبودند.
در اواسط این ماه بود که ما اولین نشانهها از اتفاقی را دیدیم که بارها تکرار شد: کونته از تایید ادامه حضورش در این تیم در آینده خودداری کرد. او در 14 ژانویه در پاسخ به این سوال که آیا میتواند بگوید که در پایان همین ماه در این تیم خواهد بود یا خیر گفت:” صادقانه دوست دارم در زمان حال زندگی کنم و خیلی به آینده فکر نکنم. حالا مهم این است که در لحظه زندگی کنم، این شرایط را بهبود ببخشم و بهترین عملکرد را از بازیکنانم بگیرم.”
بعضی از هواداران از این بخش مدیریت کونته ناراحت بودند اما کارفرمایان او عموما این موضوع را پذیرفته بودند که او همیشه عجولانه حرف میزند و از هر روشی استفاده میکند که آنها را وادار به حمایت از خودش کند.
بازیکنان همچنان با او همراه بودند، خصوصا وقتی یک هفته بعد پیروزی معجزهآسای 2-3 برابر لسترسیتی را به لطف گلهای دقیقه 95 و 97 استیون برخواین به دست آوردند. این موقعیتی دیگر بود که این بازیکن تحت تاثیر انرژی و شدت عمل کونته، میتوانستند ببینند که تمام تلاشهایی که برای آمادگی فیزیکی انجام دادهاند، جواب داده و اگر عزم راسخ و تسلیمنشدنیای که این مربی از آنها خواسته را نشان دهند، پاداش این کار را دریافت میکنند.
تمرکز هفته پایانی ژانویه صرفا روی این بود که آیا تاتنهام که در این مقطع هنوز میتوانست با پیروزی در بازیهای عقب افتاده به رده چهارم برسد، به درخواستهای کونته گوش کرده و خریدهایی را انجام خواهد داد یا خیر. در نهایت این کار انجام شد و آنها رودریگو بنتانکور (با 16 میلیون پوند به علاوه پنج میلیون پوند بند پاداش) و دژان کولوسفسکی (به صورت قرضی با 8.4 میلیون پوند با بند خرید 24.9 میلیون پوندی) را به خدمت گرفتند؛ دو بازیکن جوان اما باتجربه که از یوونتوس به این تیم ملحق شدند. تاتنهام هرگز پیش از این چنین بلندپروازیهایی را تحت مدیریت لوی در ماه ژانویه نشان نداده بود و این نشان میداد که کونته حمایت هیئت مدیره را با خودش دارد. لوی همچنین به تصمیم کونته درباره فروش یا قرض دادن بازیکنانی که او نمیخواست یا فکر میکرد آماده نیستند، عمل کرد. اندومبله، جووانی لوسلسو، دله الی و برایان خیل همگی جدا شدند.
اما کونته از اقدامات تاتنهام در نقل و انتقالات ژانویه کاملا راضی نبود. او در اواسط فوریه در گفتگو با اسکای ایتالیا اظهار داشت:” اتفاقی که در ژانویه رخ داد، آسان نیست. چهار بازیکن در ژانویه جدا شدند. چهار بازیکنی که برای تاتنهام مهم بودند و دو بازیکن ملحق شدند. بنابراین حتی از نظر ریاضی هم شما به جای این که خودتان را قوی کرده باشید، روی کاغذ ضعیف شدهاید.”
کونته به خبرنگاران گفت که از اظهارات او سوبرداشت شده اما در عین حال مدعی شد که تاتنهام او را از انجام مصاحبههای دیگر با رسانههای ایتالیایی منع کرده است. بعضی از منابع به شوخی گفتند که این باشگاه به زودی او را از حضور در نشستهای خبری نیز منع میکند.
پرخاشگریهای این مربی بیشتر و بیشتر شد و به اتفاقی معمول تبدیل شده بود. کونته هفته گذشته پس از شکست خانگی 0-2 برابر ولورهمپتون (دومین شکست خانگی در عرض چند روز) بازیکنانش را زیر سوال برده و مدعی شد که رقابت برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان در شاناش است:« صحبت درباره جایگاه چهارم برای من بسیار دشوار است چون من به بازی برای اهداف دیگری عادت دارم.” بعضی از بازیکنان پس از انتقادهای مداوم کونته که تلاشهای آنها ناکافی است، اعتماد به نفسشان را از دست داده بودند و ناباوری آنها در زمین مشهود بود. کونته پس از شکست برابر وولوز گفت:” ما به سختی با بازیکنان تلاش میکنیم و تعهد بسیار زیادی در تیم وجود دارد. اما این کافی نیست. این کافی نیست.”
یک نکته مثبت در میان این اتفاقات منفی این بود که خریدهای زمستانی تاتنهام خیلی زود با این تیم سازگار شدند، حتی با این که رسیدن به سطح فیزیکی این تیم در ابتدا برایشان دشوار بود. اما مزیت مربیگری کونته این است که آنها میتوانند خیلی زود کاری که او از آنها میخواهد را یاد بگیرند. او همه چیز را برای بازیکنانش ساده میکند. بنتانکور و کولوسفسکی احساس میکنند که به خاطر مربیگری کونته توانستند تا این حد سریع با این تیم سازگار شوند. آنها فکر میکردند به سه ماه زمان برای طی کردن این روند نیاز دارند اما تنها چند هفته طول کشید و جذب آنها نقشی کلیدی در کورس حضور در رده چهارم داشت. خصوصا از آنجایی که آرسنال هیچ بازیکنی را در ژانویه به خدمت نگرفت و در نهایت تاوان در اختیار نداشتن بازیکنان کافی را داد. بنتانکور و کولوسفسکی روی گل اول کولوسفسکی برابر نوریچ در بازی روز یکشنبه با هم همکاری کردند و این اتفاق گویای همه چیز بود.
تنها چند هفته پس از انجام اولین بازی، این دو بازیکن در جریان پیروزی 2-3 برابر منچسترسیتی درخشان ظاهر شدند. این پیروزی مهم دیگری بود که باعث شد بازیکنان و همه افراد در این باشگاه به این تیم ایمان بیاورند. آنها یک بار دیگر شانه به شانه یکی از دو تیم بزرگ لیگ برتر پیش رفته و یک بار دیگر با زدن گلی دیرهنگام بر حریف غلبه کردند. از اول ژانویه تا پیروزی برابر سیتی در هفت هفته بعدتر، تاتنهام هشت امتیاز با گلزنی در وقتهای تلف شده به دست آورد- عاملی تعیینکننده در کورس قرار گرفتن در رده چهارم و سندی بر پیشرفت سطح آمادگی بازیکنان.
روحیه جنگندگی کونته تا کنفرانس خبری بعدی بسیار بهتر شده بود. او در طول این نشست لبخند زد و خندید و با افتخار گفت که تاتنهام “بهترین تیمی بوده که او با آن کار کرده است”. به نظر میرسید که او با جو منفی هفتههای گذشته فاصله بسیاری گرفته است.
اما همه چیز خیلی زود دوباره از هم پاشید. چهار روز پس از پیروزی برابر سیتی، تاتنهام 0-1 برابر برنلی شکست خورد، خشمگینترین نمایش کونته را رقم زد و سوالاتی را ایجاد کرد که آیا او یا هرکس دیگری در این باشگاه میتواند با این تغییر عجیب شرایط و احساسات کنار بیاید. کونته گفت:”من باید با باشگاه صحبت کنم. من صادقتر از این هستم که چشمانم را ببندم و به این شکل ادامه دهم و دستمزدم را هم بگیرم. اما این کار در این لحظه درست نیست.
چنین شرایطی حق هیچکس نیست- این باشگاه، من، این بازیکنان و هواداران. من آمدم تا برای بهبود شرایط تلاش کنم اما شاید در حال حاضر، نمیدانم، شاید به اندازه کافی برای بهبود این شرایط خوب نیستم.”
کونته این پیام را در رختکن برای بازیکنان تکرار کرد و مدعی شد که شاید فرد درستی برای این کار نیست. جَو بین کونته و مدیران در پرواز به سمت خانه بسیار پر تنش بود.
همه باور داشتند که کونته تا تابستان از این تیم جدا شده است. افراد نزدیک به او میگفتند که این واکنش حتی در استانداردهای متغیر او هم بسیار برجسته بوده است. باور این که او از قبول این کار پشیمان نیست یا به صورت جدی شرایطش را برای آینده در نظر ندارد، دشوار بود. کونته مدعی شد که واکنش او از روی احساس نبوده، بلکه تلاشی حساب شده برای گرفتن واکنش از بازیکنان و کارفرمایانش بوده است. بسیاری از منابع موثق با دیده تردید به این اظهارات مینگریستند.
هرچند، چیزی که غیرقابل انکار است این است که صحبتهای کونته در ورزشگاه تِرفمور واکنش مناسبی را به همراه داشت. گفته میشود که بازیکنان پس از آن ترسیدند که شاید این فرصت استثنایی کار با چنین مربی بزرگی را هدر بدهند. و با این که تحمل این تردید و تغییرات مداوم آسان نبود اما آنها باید نهایت تلاششان را برای سرمربیای که از کار با او لذت میبردند و میدانستند که آماده است تا برای آنها فداکاری کند به کار میگرفتند.
در همین حال، لوی حاضر به انجام هر کاری بود تا این انتخابش موفقیتآمیز باشد، خصوصا پس از سالهای سختی که سپری کرده بود و پاراتیچی نیز با این سرمربی همراه بود. او شکست برابر تیمهایی چون مورا و برنلی را تقصیرِ فقدان تعهد و روحیه کافی بین بازیکنان و به شکلی گستردهتر این باشگاه میدانست، به جای که در این عدم موفقیت، مدیر یا کونته را مقصر بداند.
این واقعیت که لوی و پاراتیچی طرف این مربی بودند، صحبتهای سازنده آنها با کونته پس از شکست برابر برنلی را تسهیل کرد. این احساس وجود داشت که هر سه آنها حداقل در کوتاه مدت موافق بودند و شوک درمانی کونته تنها راه پیشروی است. لوی همچنین به این سرمربی قول داد که در تابستان از او حمایت کند و گفته میشود که کونته بیشتر از هر یک از مربیان پیش از خود به صراحت با این مدیر صحبت کرده است.
پس از شکست برابر برنلی که باعث شده آنها با تفاضل گل منفی دور از منطقه کسب سهمیه لیگ قهرمانان در رده هشتم قرار بگیرند، شانس به شکل قابل توجهی به تاتنهام رو کرد. از آن زمان تا پایان فصل، تنها لیورپول و منچسترسیتی میانگین امتیاز بیشتری در هر بازی از میانگین امتیازی 2.3 تاتنهام به دست آوردند (32 امتیاز در 14 بازی).
***
مرحله سوم: یک بازی در هفته و پایان سریع
دیدار پس از بازی مقابل برنلی به عنوان دیداری مهم برای افراد داخل رختکن به حساب میآمد. حس ترس در بیرون از این باشگاه وجود داشت اما تاتنهام توانست با نتیجه 0-4 لیدز را در هم بکوبد و این بازیکنان نشان دادند که هنوز به سرمربیشان متعهد هستند. کونته خشنود پس از این بازی گفت که اولین گل تاتنهام با پاس گل رایان سسنیون، یک وینگ-بک، برای مت دوئرتی، وینگ-بک دیگر، نشان داده که “سیستم من شروع به کار کرده است”.
تاتنهام چند روز بعد با شکست برابر میدلزبورو از جام حذفی کنار رفت که هرچند باعث ناراحتی بود اما به این معنا هم بود که تمام تمرکز تاتنهام روی لیگ برتر خواهد بود. این به همراه مشخص شدن تکلیف دیدارهای عقب افتاده این تیم باعث شد کونته وارد بازه یک بازی در هفته شود. این لحظه مهمی در این فصل بود و این که او پس از شکست 0-1 در ورزشگاه ریورساید از بازیکنانش انتقاد نکرد گویای همین موضوع بود. آنها در عین حال که شگفتزده شدند، خاطرشان هم کمی آسوده شد. به نظر میرسید که کونته سبکش را کمی اصلاح کرده است.
مزایای یک هفته وقفه کامل در جریان پیروزی 0-5 برابر اورتون که شش روز پس از شکست برابر میدلزبورو به دست آمد، دیده شد. احساس مثبتی در تاتنهام در طول هفته پیش از این بازی وجود داشت و همه باور داشتند که زمان کافی برای حضور در تمرینات، تفاوت قابل توجهی را در ادامه فصل رقم خواهد زد. کونته شخصا پس از پیروزی برابر اورتون که باعث شد رکورد تاتنهام در بازیهای پس از پنج روز استراحت یا بیشتر به 2.7 امتیاز در هر بازی در مقایسه با 1.4 امتیاز در وقفههای کمتر برسد به این موضوع اشاره کرد.
یک هفته زمان برای آماده شدن برای بازی بسیار برای کونته مهم بود، چرا که او احساس میکرد بدون پیش فصل، انتظارات فیزیکی شدیدش و جلسات تمرینی سنگین برای رسیدن به سبک بازی مدنظرش در تاتنهام اهمیت خاصی دارد.
از نظر عملی، یک هفته فرصت برای آماده شدن به معنای استراحت بیشتر، جلسات کوتاهتر و مدیریتشدهتر آنالیز ویدیویی و روزهای بیشتر برای به کارگیری الگوهای بازی و ساختار تیمی است. تاتنهام در هفتههای پس از شکست برابر برنلی آمادهتر، هماهنگتر با الگوهای هجومی و از نظر دفاعی منظمتر شد و بخش زیادی از این به خاطر داشتن زمان کافی در زمین تمرین و جبران پیش فصل از دست رفته کونته بود.
خروجی دفاعی بهتری کاملا مشهود بود، چرا که تانهام در 11 بازی آخرش تنها پنج گل دریافت کرد. همانطور که اتلتیک اوایل ماه جاری توضیح داد، بخش زیادی از این به خاطر سختکوشیای بود که اعضای تیم در زمین تمرین از خود نشان دادند. از جستجوهای پر تلاش آنالیزورهای تاتنهام تا تمرینات دفاعی روزانه توسط کونته و کریستین استلینی، دستیار او، و جلسات ویدیویی مداوم برای بحث درباره الگوهای دفاعی که نه فقط با پنج بازیکن خط دفاعی، بلکه با کل گروه برگزار میشد.
پیروزی برابر لیدز و اورتون باعث شد که بازیکنان تاتنهام باور کنند که رسیدن به رده چهارم هنوز ممکن است و کونته نیز پس از پیروزی 0-5 برابر تیم لمپارد اعلام کرد که این بلندپروازی او است. او پیش از آن عموما حاضر به صحبت درباره حضور در جمع چهار تیم صدر جدول نبود اما در آن زمان گفت:” شما در هر نشست خبری از من درباره کورس حضور در جمع چهار تیم صدر جدول میپرسید. من به بازیکنانم گفتم که قبول این مسئولیت درست است چون از زمانی که من آمدم تا به حال، ما قویتر شدیم. داشتن این بلندپروازی مهم است و پنهان کردن بلندپروازیهایمان کار درستی نیست.”
کین صحبتهای سرمربیاش را تکرار کرده و همان شب در پاسخ به این سوال که آیا تاتنهام به دنبال حضور در جمع چهار تیم صدر جدول است گفت:” من فکر نمیکنم ما این واقعیت را پنهان کرده باشیم.”
ناگهان کسب سهمیه لیگ قهرمانان محتمل به نظر میرسید و با این که تاتنهام بازی بعدیاش را با نتیجه 2-3 برابر منچستریونایتد واگذار کرد اما آنها از آن زمان بسیار باثبات بودند. شکست برابر یونایتد پایان روند دیوانهوار پیروزی، شکست، پیروزی، شکست، پیروزی، شکست، پیروزی، شکست، شکست، پیروزی، شکست، پیروزی، شکست، پیروزی، شکست بود و پس از آن تاتنهام در 11 بازی پایانی هشت پیروزی و دو تساوی به دست آورد. کونته روز جمعه درباره این بازه زمانی گفت:” چیزی در همه تغییر کرد.”
خریدهای ژانویه، افزایش زمان حضور در زمین تمرین، آمادگی فوقالعاده کین و سون همگی عوامل کلیدی بودند اما عوامل دیگری هم وجود داشت. یکی از آنها اصلاح آرام سبک کونته بود. پس از تساوی 0-0 برابر برنتفورد در ماه گذشته که با شکست خانگی فاجعهبار 0-1 برابر برایتون همراه شد (تاتنهام در هیچ یک از این دو بازی یک شوت در چارچوب هم نداشت)، کونته بسیار سنجیدهتر از گذشته بود. او نه تنها به بازیکنانش پرخاش نکرد، بلکه در عوض هیچ حرفی در رختکن نزد و به آنها اجازه داد که ذهنشان را جمع کرده و اطمینان داشت که در زمان بازگشت به زمین تمرین در دو روز بعد، آنها آماده هستند تا به شکل مناسبی واکنش نشان دهند.
در مجموع، هماهنگی بیشتر این سرمربی و بازیکنانش در سبک واکنش نشان دادن به شکستها قدمی مهم در پیشرفت جمعی آنها بود. کونته اوایل این فصل درباره این صحبت کرده بود که میخواهد و حتی نیاز دارد که شکستها به همان اندازه که او را آزار میدهند، بازیکنانش را هم آزار دهند. او از آنها میخواست که همان ویرانی و خشمی که او داشت را احساس کنند. این اتفاق آرام آرام رخ داد و کونته هم متوجه شد که بخشی از این معضل به سنتی قدیمی در فوتبال انگلیس مربوط است که نباید پس از هر پیروزی بسیار خوشحال یا پس از هر شکست بسیار ناراحت شد. کونته با این موضوع موافق نبود و در آوریل گفت:” من این احساس را پیدا کردهام که این بازیکنان از باختن متنفر شدهاند. این بسیار مهم است. این روند زمانی کامل است که پس از شکست به خانه بروید و عصبانی باشید.”
واکنش به ناامیدی از نتیجه برابر برنتفورد و برایتون نشان داد که بازیکنان تاتنهام از نظر ذهنی قدرتمند شدهاند، خصوصا که کونته مدعی شد که پس از سه شکست متوالی آرسنال، شاید فشار قرار گرفتن در رده چهارم روی دوش آنها قرار گرفته باشد. احساس خشم و تلاش برای بهبود شرایط پس از بازی برنتفورد که با غلبه آرسنال بر منچستریونایتد همزمان شد و تاتنهام را به رتبه پنجم برگردانده بود، ایجاد شد.
تاتنهام در نهایت این کار را به سرانجام رساند، چهار پیروزی و یک تساوی در پنج بازی آخر کسب کرد تا از آرسنال پیشی بگیرد. کونته در طول این روند اهمیت جزییات کوچک را به آنها یادآور شده و در ابعاد بزرگتر از باشگاه خواست که هیچ چیزی را به دست شانس نسپارد. او اوایل این ماه درباره فاصله کم بین دربی شمال لندن و بازی برابر برنلی گفت:” یک باشگاه درجه یک باید به برنامه دیدارها توجه کند.” این نوع کنایهها یادآور این بود که حتی با نتایج خوب چند ماه اخیر هم هنوز هماهنگی کامل ایجاد نشده و کونته همچنان از تایید ادامه حضورش در این باشگاه در آینده سر باز میزد (آخرین مثال آن روز جمعه رخ داد) اما اکثریت به این موضوع عادت کرده و پذیرفتند که این رفتار نه چندان دوستانه سبک این مربی است. و اگر تاتنهام بتواند به جمع چهار تیم صدر جدول برسد، سپس آنها فرصت برای نگرانی درباره آینده او در پایان فصل دارند. تمرکز همه افراد مرتبط با تاتنهام در روزهای آتی روی این موضوع خواهد بود.
عوامل دیگری هم هستند که در تغییر شرایط تاتنهام تحت هدایت کونته بسیار مهم به نظر میرسیدند. یکی از آنها روشی بود که او توانست با استفاده از آن تمامی بازیکنان را در کنار تیم نگه دارد. این شاهکار نبود چون ترکیب اصلی او مشخص است. اما در حالی که بازیکنان نیمکتنشین تحت هدایت نونو احساس کنار گذاشته شدن داشتند، کونته توانست این احساس را ایجاد کند که همه در این تیم در کنار هم هستند. او این کار را با جلسات روزانه و جلسات ویدیویی که شامل کل بازیکنان بود و دادن این اطلاعات به آنها که سبک بازی مدنظرش در تیم چیست، انجام داد. نونو به ندرت جلسات تیمی برگزار میکرد و کونته پاداش این کار را با نمایشهای خوبی از بازیکنان نیمکتنشینی مثل داوینسون سانچز و امرسون رویال در طول این روند دریافت کرد.
سبک عملی کونته در تمامی ابعاد این باشگاه، از رژیم تا الگوهای بازی نیز باعث شد که بازیکنان به خوبی از چیزی که مربی از آنها میخواست مطلع باشند. همه میدانند که او دقیقا چه چیزی میخواهد و همین تفاوت بسیاری با پیامرسانیهای مبهم دوران کوتاه نونو دارد.
تغییر بزرگ دیگری به نسبت دوران نونو میزان تفاوت در اعضای کادر فنی این باشگاه است، چرا که بسیاری از افراد داخل این باشگاه تاکید دارند که کادر کونته شایسته تحسین بسیاری به خاطر اتفاقاتی که در فصل رخ داد، هستند. گفته میشود که آنها تغییرات بسیاری در این تیم ایجاد کرده و حتی جانی تازه به آن دمیدند. جانلوکا، برادر کونته، به اندازه آنتونیو پر حرارت و با انگیزه و او هم در بین بازیکنان محبوب است. بازیکنان در مجموع به خاطر دستاوردهای این تیم در این بازی و شایستگی و رفتار دوستانهشان احترام بسیاری برای آنها قائل هستند. نونو کادر فنی کوچکتری داشت که بیشتر با خودشان سرگرم بودند. این سبک لزوما مشکلی ندارد اما کل جو این باشگاه تحت هدایت کونته تغییر کرد و بازیکنان احساس کردند که آنها و مربیان کاملا متحد هستند. بعضی از بازیکنان در زمان مورینیو احساس “ما در مقابل آنها” را داشتند و این نگرانی وجود داشت که بعضی از اعضای کادر او از سطح مورد نظر برخوردار نبودند.
این موضوع دیگر مطرح نیست و این امید را به وجود آورده که انتصاب کونته هر توجیهی را از بازیکنان میگیرد. کونته پس از به پایان بردن فصل به بهترین شکل در دیدار برابر نوریچ گفت:” با این که جام قهرمانی را بالای سر نبردیم اما این دستاوردی بزرگ برای من است. من در بازه زمانی کوتاه و شرایطی دشوار بسیار با بازیکنانم کار کردم تا این باشگاه را به سهمیه لیگ قهرمانان برسانیم. میخواهیم این صعود را مانند یک جام در نظر بگیرم. در ذهن، قلب و سرم میدانم که ما در طول این هفت ما چه کار کردیم.”
شاید “بدون بهانه” سنگ نگاره درستی برای این فصل باشد: در فصلی که پس از دو ماه جستجوی تحقیرآمیز برای یافتن سرمربی آغاز شد و با اخراج و تردیدهای مداوم درباره جانشین او ادامه یافت، تاتنهام از پس این کار برآمده و به هدفش رسید.
خار نوسان بود تاتنهام کونته واقعا پوستش کنده شد
جانم دون آنتونیو
تو قلب ما جا داری
جانم دون آنتونیو
تو قلب ما جا داری