میلان، پیولی و داستان عاشقانهای که به قهرمانی منجر شد
هفتیک- استفانو پیولی هنوز میتواند به خاطر بیاورد که همه چیز از کجا شروع شد. صبحهای خنک کاستلدِبوله که در آن بازیکنی تازه بازنشسته شده زندگی حرفهای جدیدی را به عنوان مربی در آکادمی بولونیا آغاز کرد. تنها قهرمانی ملی او تا امشب در زمانی که هدایت آلیوی (Allievi) -نام تیم دانش آموزان در گروه سنی زیر 17 سالهها در ایتالیا- را برعهده داشت، به دست آمده بود:” آنجا مراد مغنی (با لقب زیدان کوچک) و فرانچسکو دلا روکا بودند. من بازیکنان را در مینیبوس گذاشته، با آنها صبحانه میخوردم و آنها را با خودم همراه میکردم.”
هرچقدر زندگی حرفهای او پیش برود، شاید تنها حفظ سالرنیتانا در سری B در دو دهه قبل شاید نقطه عطف مهمی در آن باشد. همه چیز یکشنبه شب در ورزشگاه ماپِی تغییر کرد، جایی که پیولی پس از شکست در آن در پلیآف صعود سال 2010 به عنوان سرمربی ساسولو به خوبی آنجا را میشناسد. چه کسی فکر میکرد که او 12 سال بعد برگردد تا بزرگترین شب زندگی فوتبالیاش را جش بگیرد.
در حالی که 16 هزار هوادار تیم میزبان پرچم بیل قصاب از دنیل دی لوییس و جوکر هیث لجر را روی سکوها تکان میدادند، در حالی که سایههای قرمز روی پلههای روشن با آتش بالا و پایین میرفتند و هواداران متعصب این باشگاه سرود محبوبشان علیه باشگاه اینتر را میخواندند، پیولی و بازیکنانش اولین قهرمانی میلان پس از سال 2011 را جشن گرفتند، قهرمانیای که آخرین آواز قوی سالهای برلوسکونی و سرآغاز دورانی تاریک بود. مسیری طولانی تا این جا طی شد، تا زمانی که آنها به شادی و پایکوبی پرداخته و فریاد بزنند:« Siamo noi, siamo noi, i Campioni dell’Italia, siamo noi.»
افراد کمی میلان را مدعی قهرمانی این فصل میدانستند. مسیر رو به رشد مداوم در دو سال و نیم اخیر به اندازه کافی برای قهرمانی متقاعد کننده نبود. کسب عنوان قهرمان نیم فصل در دو فصل متوالی ظاهرا اهمیتی نداشت. پیولی این را “موقعیتی عجیب” خواند. او مدعی شد:” هیچکس در این صنعت فکر نمیکند که ما بتوانیم فاتح اسکودتو شویم. و شما مدام از من میپرسید که آیا من باور دارم که ما میتوانیم این کار را انجام دهیم یا خیر.”
چرا میلان نتواند؟ پائولو مالدینی گفت:” آمارها واضح هستند.” کاپیتان افسانهای میلان که در جایگاه مدیر فنی قرار گرفته از این تیم خواست که از این تردیدها عبور کرده و به کسانی که به آنها شک داشتند، ثابت کنند که اشتباه میکنند:” بعضی از مردم در ابتدای سال فکر نمیکردند که ما بتوانیم در چنین جایگاهی باشیم اما ما باید از این موضوع به عنوان انگیزه استفاده کنیم.”
انتظار همه این بود که شرایط مثل همیشه ادامه پیدا کند و یوونتوس پس از بازگشت قهرمانی سریالی تضمین شدهای مثل ماسیمیلیانو آلگری بار دیگر قهرمان لیگ شود. پیشبینیها بانوی پیر را مدعی اصلی بازپس گرفتن تاج سلطنتیاش از اینتر پس از جدایی آنتونیو کونته و فروش دردناک روملو لوکاکو و اشرف حکیمی و عدم اجازه بازی به کریستین اریکسن در ایتالیا پس از حمله قلبی که در یورو برای او رخ داد و این بازیکن دانمارکی را مجبور کرد که از الکتروشوک در قلبش استفاده کند، میدانستند.
اتفاقاتی که در طول این فصل پیش آمد کاملا بر خلاف پیشبینیها بود. کریستیانو رونالدو یوونتوس را ترک کرد و آنها تا اواسط سپتامبری بدون هیچ بردی در منطقه سقوط قرار داشتند. ناپولی تا اواخر نوامبر که کاسه چشم و استخوان گونه ویکتور اوسیمن دچار شکستگی شدید شد، بازیکنان دیگری مصدوم شدند و جام ملتهای آفریقا آغاز شد، شکست نخورد. اینتر از هفت امتیاز اختلاف با صدر جدول این فرصت را پیدا کرد که در اوایل فوریه اختلاف خودش را با تیم دوم به هفت امتیاز برساند اما در فاصله چند ثانیه در دربی دلا مادونینا شکست خورد. آنها بار دیگر شرایط را بهبود بخشیدند و سپس روی اشتباه یونات رادو، دروازهبان ذخیره، شکستی ناباورانه را برابر بولونیا تجربه کرد.
به طور خلاصه میتوان گفت که سری A فصلی دیوانهوار را پشت سر گذاشته است. باید میلان را مورد تحسین قرار داد که هرگز تمرکزش را از دست نداد و چشماندازی درست را حفظ کرد، حتی وقتی شرایط علیه آنها بود. این اتفاق در اول سال برابر اسپتزیا رخ داد، زمانی که مارکو سرا، داور بازی، پس از این که به جای اعلام گل به سود میلان بازی را ادامه داد، گریه کرد. سرا به اشتباه گل درست جونیور مسیاس را مردود اعلام کرد و لحظاتی بعد تیم مهمان ضدحملهای را شکل داده و گل پیروزیبخش غیرمنتظرهای را در سن سیرو به ثمر رساند.
هرچند، مالدینی درباره تصمیم لیگ برای سپردن قضاوت دیداری حساس به داوری جوان انتقاداتی را مطرح کرد- و مطمئنا واکنشهای احساسیای هم در زمین رخ داد- اما میلان رفتاری جوانمردانه در این شکست داشت. زلاتان ابراهیموویچ به سرا دلداری داد و به او گفت:” به همه نشان بده چقدر قوی هستی و بهتر از قبل برگرد.”
میلان هم از همین توصیه پیروی کرد. ذات باثبات و آرام این تیم میلان در این فصل تعیینکننده بود و این ویژگی نباید نادیده گرفته شود. اولین و تنها شکست میلان در این مسیر در ماه نوامبر در فلورانس رقم خورد، زمانی که چیپریان تاتاروسانو، دروازهبان ذخیره، سانتری را روی پای آلفرد دانکن انداخت و دوشان ولاهوویچ به راحتی از سد متئو گابیا عبور کرد.
این تنها شبی بود که بازیکان پیولی هواداران را ناامید کردند؛ بازیکنانی که ایگور تودور، مربی هلاس ورونا، مدعی شده که در رده سوم یا چهارم بهترینهای این لیگ قرار دارند. دست میلان در انتخاب بازیکن میتوانست بازتر باشد اما همین بازیکنان هم دستکم گرفته شدند. بازی با فیورنتینا آخرین دیداری بود که تاتاروسانو جانشین مایک مانیان فوق العاده بود که در پاییز یک ماه به دلیل جراحی مچ دست از میادین دور بود.
ابراهیموویچ به ندرت بازی کرده و آخرین باری که در ترکیب اصلی قرار گرفته چهار ماه قبل بوده است. در حالی که سیمون کیائر در اوایل ژانویه به دلیل پارگی رباط صلیبی در جریان پیروزی 1-3 مقابل رم، ادامه فصل را از دست داد؛ در حالی میلان از قبل چند بازیکن دیگرش را هم به دلیل مصدومبت در اختیار نداشت و این پیروزی نشانه روحیه مثبت تیم بود.. در آن زمان حتی فیکایو توموری به دلیل آسیبدیدگی از ناحیه مینیسک پای چپ تحت عمل جراحی قرار گرفته بود و مانند فرانکو بارسی که مصدومیتی مشابه در جام جهانی 1994 داشت، بلافاصله به میادین برگشت.
همه چیز ممکن بود در زمستان از دست برود، خصوصا که فرانک کسیه که قراردادش به پایان رسیده و به بارسلونا محلق خواهد شد، برای شرکت در جام ملتهای آفریقا به کامرون رفت. زمانی که یوونتوس 70 میلیون یورو برای خرید ولاهوویچ هزینه کرد و دنیس زکریا را با قیمتی عالی جذب کرد و اینتر نیز رابین گوسنس از آتالانتا به خدمت گرفت و فیلیپه کایسدو را برای پوشش مهاجمان تیمش خرید، میلان هیچ کاری به جز حمایت از جفری مونکادا، مدیر استعدادیابی، برای جذب مارکو لازِتیچ، مهاجم نوجوان، از ستاره سرخ بلگراد انجام داد. لازتیچ جای خالی پیترو پلگری جدا شده را پر کرد اما بیشتر از این که برای این فصل خریداری شده باشد، خریدی برای آینده بود.
اینطور به نظر میرسید که فرصت استفاده از این پنجره از دست رفته اما میلان چندان هم بیکار ننشسته بود. توافق با لیل و رناتو سانچز در لحظات آخر با پیچدگیهایی روبرو شده و لغو شد. عدم فعالیت کافی دلیل دیگری برای تردید درباره میلان بود که در ردهبندی نقل و انتقالاتی گاتزتا دلو اسپورت سقوط کرده و بار دیگر دستکم گرفته شده بود.
در آخر همه این موارد اهمیت چندانی نداشت. اقداماتی که آنها در اوایل فصل انجام داده بودند، جواب داد. اقداماتی که آنها هم با تردیدهای روبرو بود، خصوصا درباره روشی که باشگاه در قبال قراردادهای به پایان رسیده به کار گرفته بود.
جانلوییجی دوناروما یک سال قبل از میلان جدا شد و در نهایت تصمیم گرفت به جای ادامه حضور در باشگاهی که از بچگی طرفدارش بود با دریافت دستمزد دو برابر به پاریسنژرمن ملحق شود. میلان افزایش دستمزدی به او پیشنهاد کرد که باعث میشد بالاترین دستمزد را در بین دروازهبانهای حاضر در سری A دریافت کند. زمان انتظار آنها برای دریافت پاسخ طولانی شد و وقتی مهلت به پایان رسید، میلان بدون این که هیچ بلوفی بزند، برای جذب جانشین او آماده بود.
دوناروما در این باره گفت:” شاید همه بدون نگاه کردن به طرف دیگر ماجرا، تقصیرها را به گردن من بیاندازند. اما فقط برای این که بدانید میگویم که آخرین تماس از باشگاه برای اطلاع دادن این موضوع به من بود که آنها دروازهبان دیگری را به خدمت گرفتند.” این دروازهبان مانیان بود. به جای پیروی از هواداران که فکر میکنند باشگاهها باید تمامی خواستههای بازیکنی که قرار است به بازیکن آزاد تبدیل شود را برآورده کنند، میلان بودجه خودش را در نظر گرفت، از سبک خودش حمایت کرد و مِی گذشته مانیان را جذب کرد.
طبیعتا وقتی دوناروما در تابستان گذشته جایزه بهترین بازیکن تورتمنت را در مسابقات یورو دریافت کرد، بعضی افراد این تصمیم میلان را زیر سوال بردند؛ همان اتفاقی که وقتی اینتر، رقیبشان، تصمیم گرفت مبلغی را به هاکان چالهان اوغلو برای حضور در این تیم و پر کردن جای اریکسن پرداخت کند که از نظر آنها این بازیکن ارزشش را نداشت، رخ داد. این تصمیمات به خوبی حقانیت خودشان را نشان دادند؛ خصوصا در مورد مانیان که پس از قهرمانی با لیل در لیگ فرانسه با قراردادی به ارزش 14 میلیون و با دستمزد نصف دوناروما به این پیوست.
پس از آلیسون هیچ دروازهبانی نتوانسته چنین تاثیرگذاریای روی یک تیم در سری A داشته باشد. پاس گل مانیان برای رافائل لیائو در دیدار برابر سمپدوریا نشانگر مهارت پخش توپ درخشان او است اما هیچکس نباید عملکرد خوب او در دروازه را نادیده بگیرد.
اگر میلان توانست بهترین دفاع در لیگ را داشته باشد و مانیان در 32 بازی 17 کلینشیت به ثبت برساند، تمامی اعضای این تیم باید مورد تحسین قرار بگیرند، به ویژه عملکرد توموری در مقابل دروازه. اما دادههای StatsBomb و به طور خاص معیار میانگین گلهای مهار شده نشان میدهد که مانیان تقریبا مانع از به ثمر رسیدن هشت گل (7.68) شده که انتظار میرفت یک دروازهبان معمولی در این فصل دریافت کند. سنسیرو خانه او است و همانطور که پیش از دربی دلا مادونینا در فوریه به شوخی گفت، هیچکس حق ندارد بدون اجازه او وارد این خانه شود. او در آن دیدار اجازه گلزنی به دنزل دامفریس نداد و باعث شد یکی دیگر از خریدهای تابستانی میلان فرصت کافی برای تغییر شرایط بازی را داشته باشد.
میلان سالها به دنبال جذب اولیویه ژیرو بود. این قهرمان کهنهکار جام جهانی با مبلغی بسیار ناچیز به این تیم ملحق شد تا بار گلزنی را با ابراهیموویچ تقسیم کند. سازگاری آنها با هم باعث ایجاد بحثهایی شد اما ژیرو یک بازیکن تیمی واقعی است و به زلاتان احترام میگذارد. او حتی داستانی در این باره که دوستانش یک بار وقتی او در لیگ دو فرانسه با تیم تورز در حال پیشرفت بود، پیراهن زلاتان در بارسلونا را برایش خریده بودند، تعریف کرد.
پس از به ثمر رساندن دو گل در اولین دیدار خانگیاش برابر کالیاری، مصدومیتهایی از ناحیه کمر باعث شد که زمان بازی او محدود شده و منطق داشتن جانشینی 35 ساله برای بازیکنی 40 ساله شاید بیشتر از استفاده از خط حملهای جوان و سریع زیر سوال رفت، خصوصا که این خط حمله جوان متشکل از لیائو، آنته ربیچ و الکسیس سالهماکرز با پیروزی 0-3 در برگامو که اولین برد قاطع و مهم میلان در این فصل و برابر آتالانتا بود، خودی نشان دادند.
اما ژیرو خوب ظاهر شد، طلسم پیراهن شماره 9 که از زمان بازنشستگی پیپو اینزاگی در میلان وجود داشت را از بین برد. کمی زمان لازم بود که او بار دیگر در تعیین سرنوشت بزرگترین دیدارهای فصل به تیمش کمک کند. دو گل او برابر اینتر و گل پیروزیبخش در ناپل نشان از برتری غیرمنتظره میلان در لیگ کوچک بین تیمهای حاضر در صدر جدول سری A داشت و آنها شش پیروزی، سه تساوی و تنها یک شکست را برابر شش تیم اول جدول به ثبت رساندند.
در حالی که شاید بسیاری از توجهها به ژیرو و ابراهیموویچ بود، باید به این موضوع اشاره کرد که میلان فصل گذشته جوانترین تیم در سری A را داشت و اگر قهرمان جدید توانست این فصل در سطحی دیگری ظاهر شود، به خاطر بازیکنان جوانی که به خدمت گرفت هم بود. اگر یورو زیر 19 سالهها در ارمنستان را دنبال نکرده باشید، پیش از این نامی از پییر کالولو که به پیشنهاد مونکادا به میلان پیوست، نشنیده بودید.
لیون از این که قرارداد این بازیکن را پس از آن تورنمنت تمدید نکرد و این مدافع چند پُسته را با مبلغی ناچیز از دست داد، پشیمان شده است. کالولو کاپیتان تیم ملی کشورش در سطح جوانان بوده و بایرن هم او را به عنوان جانشین بنجامین پاوارد میخواست. او میتواند تورام جدید باشد و عملکردش در غیاب کیائر به حدی خوب بود که آلسیو رومانیولی را از ترکیب دور کرد و حالا این بحث وجود دارد که وقتی همکاری او با توموری تا این اندازه خوب بوده، آیا میلان به سون بوتمن یا گلسیون برمر نیاز دارد یا خیر.
برخلاف استقبال نه چندان زیاد از جذب کالولو، هواداران میلان از خرید ساندرو تونالی بسیار هیجانزده شدند. این بازیکن که از مدتها قبل به عنوان ستاره بعدی فوتبال ایتالیا شناخته میشود، فصل گذشته در حدی در میلان به مشکل خورد که باشگاه تصمیم گرفت بند خرید دائمی قرارداد او را فعال نکند. مبلغ به توافق رسیده اولیه با برشا 35 میلیون یورو بود اما آنها بار دیگر مذاکراتی را با مدیران این باشگاه انجام دادند تا این مبلغ را به حدود 20 میلیون یورو کاهش دهند و جاکومو اولزِر، بازیکن آکادمی میلان، نیز وارد این انتقال شد. تونالی نیز با فروتنی کاهش دستمزد را پذیرفت تا فرصت دوبارهای برای بازی در باشگاهی داشته باشد که از بچگی طرفدارش بود.
تونالی آن بازیکنی که شما فکر میکنید نیست. این بازیکن 22 ساله شاید یادآور آندرهآ پیرلو باشد اما مانند او بازی نمیکند. او حتی بهترین هافبک میلان هم نیست. بهترین هافبک میلان در حال حاضر اسماعیل بن ناصر است؛ البته وقتی آماده و سالم باشد. بازی تونالی بر اساس قدرت فیزیکی، عطش و اشتیاق است و پیشرفتی که این فصل داشته باعث شد که او نه تنها بیشترین پیشرفت را در این تیم داشته باشد، بلکه یکی از چهرههای اسکودتو به حساب بیاید. گل پیروزیبخش او در وقتهای تلف شده در خانه لاتزیو و دو گلی که مقابل ورونا که میلان پیش از این در سالهای 1973 و 1990 جام قهرمانی لیگ را برابر آنها از دست داده بود به ثمر رساند در واقع لحظاتی بودند که درخشش او را به تصویر کشیدند.
بازیکنی زمینهساز گلزنی او در بنتگودی شد که هرچه فصل پیشتر رفته و به اوج خودش نزدیک شد، میلان بیشتر و بیشتر روی او حساب کرد. امسال سالی است که رافائل لیائو بالاخره شروع به استفاده از پتانسیل بیاندازهاش کرد. ابراهیموویچ یک بار مدعی شد که این وینگر تنها بازیکنی است که او نتوانسته در میلانلو رویش تاثیر بگذارد. این بازیکن سوئدی گفت:” من نتوانستم به او انگیزه بدهم. اگر او به خودش کمک نکند، هیچکس نمیتواند به او کمک کند. هرچند، او در این فصل کاملا تغییر کرد. او خودش متوجه شد که نیاز به انجام چه کاری دارد.” پیولی برنامه بازیهای بسیار خوبی در طول این فصل داشت اما تاکتیکهای میلان رفته رفته بسیار ساده و برای همه هویدا شد. رساندن توپ به رافا، بازیکنی که پیولی حس میکند میتوان او را با تیری آنری جوان مقایسه کرد.
تنها کیلیان امباپه، آداما ترائوره و آلن سنماکسیمین توانستند در این فصل در پنج لیگ معتبر اروپایی بیشتر از او دریبل بزنند و سمت چپ میلان با حضور او و تئو هرناندز به نقطه قوت آنها در حمله تبدیل شد، همانطور که در پیروزی ارزشمند 0-2 برابر آتالانتا در هفته گذشته مشهود بود. لیائو که احتمالا آهنگ جدیدی برای جشن گرفتن فتح اسکودتو منتشر خواهد کرد، هیچ محدودیتی برای خودش قائل نیست.
احیای میلان باید الگویی برای غولهای سقوط کرده در هر کشوری باشد. وقتی صندوق سرمایهگذاری الیوت مالکیت این باشگاه را در جولای 2018 از لی یونگهونگ مرموز گرفت، آنها در آستانه ورشکستگی و سقوطی بودند که پارما و فیورنتینا پیش از این تجربه کرده بودند. شرایطی که الیوت با آن روبرو بود به حدی بد بود که میلان مجبور شد محرومیت از رقابتهای اروپایی را برای عمل کردن به قوانین مربوط به فرپلی مالی یوفا بپذیرد. این تیم بازیکنان بسیار و غیرموثری با دستمزدهای بالا داشت (لوکاس بیلیا و پهپه رینا را به خاطر دارید؟) که بیشتر از این که ارزش میلان را بالا ببرند، باعث کاهش ارزش و دردسر این تیم بودند. اگر چهار سال قبل میگفتید که میلان قهرمان خواهد شد، مردم به شما میخندند و اینطور نبود که شرایط خیلی سریع و به راحتی مهیا شود.
این باشگاه روز یکشنبه چرخه کاملی را طی کرد. پیروزی هفته گذشته برابر آتالانتا به شکل خاصی شاعرانه بود، با توجه به این که تنها دو سال و نیم پیش بود که میلان در برگامو با نتیجه 0-5 شکست خورد. این بدترین شکست آنها از سال 1998 بود و به نظر میرسد که این پروژه با شکست مواجه شده است. سالهمارکز در آن زمان در آستانه پیوستن به این باشگاه از اندرلخت بود اما هرکسی که با میلان در ارتباط باشد اجازه ندارد این شکست را فراموش کند:” چند روز قبل هواداری نزد من آمد و گفت ما هنوز شکست 0-5 را به یاد داریم. این بازی بزرگی است و شکست دو سال قبل بسیار دشوار بود. فکر میکنم مهم است که به خاطر اتفاقی که دو سال قبل رخ داد بتوانیم تمام تلاشمان را برای هواداران و برای جام قهرمانی به کار بگیریم.”
پیولی معتقد است:” این میلان از خاکستر آن شکست 0-5 پا گرفت. از آن زمان ما فهمیدیم که باید چه کاری انجام دهیم.” ابراهیموویچ و کیائر چند روز بعد در یکی از دگرگونکنندهترین پنجرههای نقل و انتقالاتی زمستانی به این تیم ملحق شدند. شما اغلب روایتهایی درباره اسطورههایی که در سالهای پایانی دوران فوتبالشان به باشگاهی ملحق شده و باعث میشوند که بازیکنان اطرافشان بهتر شوند، میشنوید.
ابراهیموویچ این کار را به شیوهای در منچستریونایتد انجام داده که کریستیانو رونالدو نتوانسته و تاثیر او در میلان از این نظر حقیقتا قابل توجه است. استانداردها به حدی در میلانلو بالا رفت که حتی باریستاهایی که برای او قهوه میآوردند نیز احساس امنیت نداشتند. او به استعدادهای جوانی که میلان خریده بود انگیزه داد، آنها را به چالش کشید تا بهتر باشند و این فشار را از روی شانه آنها برداشت.
آمارهای ابراهیموویچ برای یک سال هم ردیف ارلینگ هالند و روبرت لواندوفسکی بود و این به معنای بازگشتی حیرتآور است، خصوصا وقتی به مصدومیت زانویی که در یونایتد دچارش شد و دو فصلی که در لیگ فوتبال آمریکا سپری کرد، فکر میکنید. اما نقش او در بازگرداندن فرهنگ قهرمانی به میلان سودی باورنکردنی برای این تیم به همراه داشت که کسی آن را پیشبینی نمیکرد. این تیم خیلی زود پس از حضور او به خودش آمد اما این پروژه هنوز در سطح حساسی بود.
در فوریه 2020، سایه رالف رانگنیک در روزنامهها روی سر پیولی افتاد و وقتی میلان در آخرین بازی پیش از قرنطینه برابر جنووا شکست خورد، گمانهزنیها شدت گرفت. یک هفته پس از این که ایوان گازیدیس، مدیر اجرایی میلان، این خبرها را تکذیب کرده و در گفتگو با گاتزتا دلو اسپورت ابراز امیدواری کرد که این پروژه با انسجام درستی پیش برود، زوونیمیر بوبان، مدیر فوتبال این باشگاه، مصاحبهای بدون اجازه با همین روزنامه انجام داده و اظهاراتی متضاد با گازدیس را مطرح کرد و برکنار شد.
به نظر میرسد که زمان بسیار زیادی از این اتفاقات گذشته است. پیولی در این باره که چطور گازیدیس و سایر تیم اجرایی به او اطمینان خاطر دادند که هیچ تصمیمی گرفته نشده و او فرصت اثبات خودش برای حضور روی نیمکت این تیم را دارد، صحبت کرده است. بازی امروز برابر ساسولو نیز تقارنی جذاب با این موضوع داشت، چرا که پس از بازی برابر این تیم در سال 2020 بود که شایعات رانگینک بالاخره از بین رفته و پیولی قرارداد جدیدی را به امضا رساند. حالا که به گذشته نگاه میکنیم، این لحظات بسیار عادی اما تعیینکننده بودند.
بازیکنان پیولی همان زمان هم در اتوبوس در مسیر خانه فریاد “پیولی درخشان است” سر میدادند و از آن زمان تا به حال عقبگردی نداشته و آرام آرام بهتر و بهتر شدند. توموری، یک خرید زمستانی عاقلانه دیگر، ابعاد جدیدی به میلان بخشیده و باعث شد این تیم بتواند از مناطق جلوتری دفاع کرده و پرس موثرتری داشته باشد. پاداش این اقدامات کسب سهمیه لیگ قهرمانان برای اولین بار پس از هفت سال بود. آنها امشب بار دیگر قهرمان شدند.
اگر ابراهیموویچ تصمیم به بازنشستگی بگیرد، میتواند در اوج خداحافظی کند. او ستاره آخرین تیم میلان بود که قهرمان سری A شد؛ تیمی که اینتر را از صحنه محو کرد. او یک دهه بعد دوباره این کار را انجام داد و عمل کردن به قولش در هنگام بازگشت که بار دیگر این باشگاه را به افتخار برساند، بسیار خاص است. برای مالدینی، قهرمانی به عنوان بازیکن و حالا به عنوان مدیر در کنار دنیل، پسرش، که مسیر این خاندان را ادامه داده و حتی در پیروزی 1-2 برابر اسپتزیا در ماه سپتامبر گلزنی کرد، اتفاقی افسانهای و رویایی است.
از سوی دیگر، این اسکودتو برای باشگاهی با تاریخ و سنت میلان کمی دیر رخ داد اما با این حال، انتظار رسیدن به این دستاورد وجود نداشت و هنوز هم به نظر میرسد که این اتفاق زودتر از آنچه در تقویم این پروژه در نظر گرفته شده بود، رقم خورد. باید میلان را مورد تحسین قرار داد که آماده شده و در انتظار لغزش اینتر و یوونتوس بود. حذف از لیگ قهرمانان در مرحله گروهی بدون شک به آنها کمک کرد اما میلان میتوانست در این رقابتها مانده و باز هم بدرخشد. این اسکودتو بسیار شگفتانگیز است و حداقل مسیر درستی را طی کرده و لحظات آموختنی اصولیای را برای فوتبال در ایتالیا به همراه داشته است.
در زمانی که دیگر باشگاهها در حال انتشار ضررهای بیسابقه، تغییر ساختار مالی یا به دنبال منابع مالی فوری بودند، وقتی اقدامات صورت گرفته در نقل و انتقالات تحت بررسی قرار گرفته و حتی ماسیمو فررو، مالک سمپدوریا، دستگیر شد، میلان نه تنها به شکلی آشکار دور از این اتفاقات بود، بلکه توانست عملکردی بهتر با هزینه کمتر داشته باشد و به الگویی از این که باشگاهی با ثبات و با مدیریت درست باید چگونه باشد، تبدیل شد.
سبک غیر متعارف، بر پایه دادهها و خلاف جریان اصلیای که از سوی الیوت به کار گرفته شد، موفق بوده است. صندوق سرمایهگذاریای که باشگاهی را در وسط جهنم تحویل گرفته بود، توانست آنها را به بهشت برساند و حالا رِد بِرد به صورت جدی قصد دارد که بیشتر از یک میلیارد یورو به آنها بپردازد تا در انتقالی که ممکن است گرانقیمتترین انتقال مالکیت در تاریخ فوتبال و حتی بزرگتر از انتقال مالکیت چلسی باشد، میلان را از الیوت بخرد.
پس از بازی هفته گذشته در بِنتِگودی، ابراهیموویچ هم تیمیهایش را دور خودش جمع و برای آنها سخنرانی کرد. او گفت:” در میلان تنها بازیکنانی به خاطر سپرده خواهند شد که فاتح اسکودتو و لیگ قهرمانان باشند. اگر میخواهیم در یادها بمانیم، سه بازی در پیش داریم. حالا دو بازی مانده، بنابراین بیاید با تمام وجود بازی کنیم.”
میلان بار دیگر قهرمان شده است.
میلان برای سومین بار در این قرن قهرمان شده است.
میلان سومین قهرمان متفاوت سری A در سه سال اخیر است.
میلان به خاطر سپرده خواهد شد.
پیولی گفت:” من عاشق بازیکنانم هستم.”
و آنها هم عاشق او هستند.
این قهرمانی هم ردیف قهرمانی لستر سیتی بود تبریک ب این تیم دوست داشتنی