چند روایت در مورد ارلینگ هالند؛ بازگشت به خانه پدری
هفتیک- هالند در لیدز به دنیا آمد، در نروژ بزرگ شد و در آلمان نامی برای خود در فوتبال دنیا دست و پا کرد اما برای ستاره جدید سیتی، شهر منچستر حس و حال خانه را دارد.
“پسرت باید روی مهارتهای اجتماعیاش کار کند”
منچسترسیتی تحت هدایت جو رویل چهار بازیکن را در تابستان 2000 خرید. استیو هووی، ژرژ وهآ، لورن شارو و اَلفی، پدر ارلینگ هالند. هالند سینیور از لیدز یونایتد به این تیم پیوست و علیرغم مصدومیتهای متعدد، کاپیتان این تیم شد.
هووی که کاپیتان دوم بود، هفته گذشته گفت:” اَلفی دوست خوبی بود. او خیلی پرسروصدا نبود. کارش را انجام میداد و بازیکن حرفهای خوبی بود. ما عادت داشتیم شبها بیرون برویم اما او خیلی بیرون نمیآمد چون بچه کوچک داشت.
بازیکنان دوستش داشتند و به او احترام میگذاشتند. او فقط بدشانس بود که مدام درگیر مصدومیتها میشد. او تکل زدن را دوست داشت و بازیکنی تهاجمی بود اما میتوانست در جریان بازی هم باشد. ما گروهی از بازیکنان دیوانه داشتیم. نیکی وهآور، کوین هردلاک، پل دیکوف و ریچارد دان و ما مدام در حال شوخی بودیم. او هرگز نزدیک این گروه نمیشد، فقط در زمان تمرینات و روز بازی با آنها بود.”
گری ماریتا براوت، همسر الفی هالند، در 21 جولای 2000 پسرش را به دنیا آورد. ارلینگ در لیدز به دنیا آمد اما پدرش تابستان همان سال به منچسترسیتی رفت. هووی اضافه کرد:” پس از بازی بازیکنان همسران و نامزدهایشان را میآوردند. من سه بچه داشتم و خانواده هالند عادت داشتند برای تماشای دیدارها بیایند و بچهها میتوانستند با هم دوست شوند. ما هرگز گروهی که آنها و ما با هم باشیم، نداشتیم.”
هووی اخیرا پسر هم تیمی سابقش را دید. او میگوید:” من شش ماه قبل در اسپانیا به پسر او برخورد کردم. در حال بازی گلف بودم و او هم به همان مکان آمد. افراد زیادی به سمت او رفتند و او همه را به نوعی کنار زد و فقط میخواست تنها بماند. من با خودم فکر کردم که باید به سمت او بروم.
به او گفتم ارلینگ، من در تعطیلات هستم و برای تو به اینجا نیامدم، فقط به پدر بگو که استیو هووی دنبالش بود. او با صدایی شبیه به دولف لوندگرن در فیلم راکی پاسخ داد به او میگویم.
در هر حال به اَلفی پیام دادم و گفتم آیا پسرت گفت که من او را دیدم؟ او پاسخ داد نه. گفتم به هر صورت او باید روی مهارتهای برخورد اجتماعیاش کار کند. او گفت میدانم، به او خواهم گفت!”
وقتی روز سهشنبه خبر پیوستن ارلینگ به منچسترسیتی منتشر شد، هووی که حالا مشاور داوری لیگ برتر است، پیامی برای تبریک فرستاد. او میگوید:” من به او پیام دادم و گفتم منتظر دیدن پسرت در لیگ برتر هستم. او ترسناک خواهد بود. او در پاسخ به من فقط گفت ممنونم رفیق، من هم بیصبرانه منتظر هستم.”
مارتین هاردی
“ذهن و روحیه او برای یک فوتبالیست عالی بود”
وقتی اَلف اینگو برنتسن اولین بار هالند را دید، او مثل همین الان حالا بود: بسیار تمرین میکرد، بسیار گل میزد و بسیار لبخند میزد. حس شوخطبعی و نترس بودن هالند حتی در سن هشت سالگی هم مشهود بود، وقتی که استعدادش به حدی بالا بود که به گروه سنی بالاتر منتقل شد تا با بچههای بزرگتر رقابت کند. مربی تیم جوانان براین افکی میگوید:” شما دنبال چهار ویژگی در یک بازیکن هستید. توانایی تکنیکی، توانایی تاکتیکی، توانایی روانی و توانایی فیزیکی.”
برنتسن مدعی شد که او باهوش بود که بازی برابر بازیکنان بزرگتر و قدرتمندتر به آن کمک کرد. ذهنیت او “برای یک فوتبالیست عالی بود” – به شدت رقابتجو: هم تیمیهایش به یاد دارند که اگر فرصتی برای گلزنی بود و به او پاس نمیدادند، به شدت عصبانی میشد.
برنتسن میگوید:” حلقه گمشده او توانایی فیزیکی بود” – حرفی که با توجه به قدرت ویرانکنندهای که از ویژگیهای بازی این مهاجم 194 سانتیمتری است، شاید عجیب به نظر برسد. برنتسن میگوید هالند در فاصله بین 14 تا 16 سالگی حدود 25 سانتیمتر رشد کرد اما روشی که برای غلبه بر مدافعان بزرگتر و قویتر یاد گرفت حتی امروز هم مشهود است.
برنتسن که ساندر و آدریان، پسرهای دوقلویش، در گروه سنی هالند بازی میکردند، میگوید:” ما ویدیوهای بسیاری از او در زمان بازیاش در 13-12 سالگی گرفتیم. میتوانید شباهتهای بسیاری را در حرکات و گلهایی که زده ببینید. و او به گلزنی ادامه میداد، معمولا وقتی بازیکنان 15، 16 یا 17 ساله هستند و با حریفان جدید روبرو میشوند، روند پیشرفت آنها کند میشود. این طبیعی است. اما ارلینگ متوقف نشد.”
هالند اولین بازی خودش برای تیم بزرگسالان براین را در می 2016 به عنوان یک پسر 15 ساله استخوانی انجام داد، کمی پیش از این که برنتسن هدایت تیم اول را برعهده گرفت. او 16 بازی انجام داد و هیچ گلی نزد- هرچند در 12 بازی از روی نیمکت وارد زمین شد و در بسیاری از این دیدارها در پست وینگر بازی کرد- پس از آن در سن 16 سالگی به مولده پیوست، تیمی که چشمانداز کار تحت هدایت اولهگونار سولسشر، سرمربی این تیم، او را متقاعد کرد که 400 مایل به شمال برود. هالند در مولده در کمتر از یک سال 15 کیلوگرم ماهیچه به بدنش اضافه کرد . وقتی این بازیکن 17 ساله در جولای 2018 موفق شد در 21 دقیقه دیوانهکننده چهار گل برابر بِران به ثمر برساند، مشخص بود که به زودی قدم بعدیاش به سوی قرار گرفتن در بین بازیکنان برتر را برخواهد داشت. برنتسن میگوید:” وقتی بازیکنی هشت یا 9 ساله است، حرفی از ساختن رونالدو یا مسی بعدی نیست. همه چیز به محیط ، جایگاهی امن و مستحکم و سرگرمکننده بستگی دارد. ما توانستیم تشخیص دهیم که بازیکنی خاص را در اختیار داریم. اما هیچکس نمیتوانست پیشبینی کند که او به چه بازیکنی تبدیل میشود.
برای من و هم تیمیهای او، پیوستن این بازیکن به چنین باشگاهی روز بزرگی است. مردم در براین افتخار میکنند که در بخشی از این دنیا و با هوایی که در زمستان آزاردهنده است، میتوان با بزرگترین نامها رقابت کرد. اگر محیط مناسب را در اختیار داشته باشید و به سختی تلاش کنید، غیرممکنها ممکن میشوند.”
گرگور رابرتسون
“اورتون میتوانست او را با 60 هزار پوند به خدمت بگیرد”
” یک نفر از فاینورد، یک نفر از وولفسبورگ و من بودیم. باران نم نم میبارید و جای پناه گرفتن زیادی در آن زمینهای کوچک نروژ نبود. داور سوت زد، توپ زیر پای ارلینگ بود و دروازهبان و مدافع میانی آنها هنوز در حال صحبت در آستانه محوطه جریمه بودند، بنابراین او شوت زد- با پای چپ- و توپ تقریبا از روی خط وسط زمین وارد دروازه شد. من با خودم فکر کردم لعنتی!”
برای برایان کینگ، اسطوره میلوال که به یابنده ستارهها در زمین تبدیل شده بود، هیچ چیز شبیه به تماشای بازی ارلینگ هالند در جسمی جوان و قدرتمند نبود. هالند میتوانست بزرگترین شاهکار او باشد- برای اورتون که او در فاصله سالهای 2008 تا 2017 استعدادیاب آنها در اسکاندیناوی بود و در کارش برجسته بود.
دیداری که کینگ توصیف میکند در واقع بازی تیمهای زیر 15 سالههای نروژ برابر سوئد در بروموندال، شهری روستایینشین در شمال اوسلو، در سپتامبر 2015 است. در زمینی با چمن مصنوعی در ورزشگاهی کوچک، 415 تماشاگر شاهد گلزنی هالند در آغاز نیمه دوم از نقطه وسط زمین بودند. او یک دقیقه بعد بار دیگر گل زد. او برای این که به بازی برسد، مجبور بود از معلمانش خواهش کند که به او اجازه ترک مدرسه را بدهند و قول داد- نه چندان صادقانه- که خودش را به دروس روخوانی و ریاضی برساند.
این دومین بازیای بود که کینگ تماشا میکرد. او پیش از این در کنار جیم سولباکن، مدیر برنامه سولسشر، به همراه اَلف اینگه، پدر این بازیکن، محو قدرت ذاتی او شده بود که باعث شد در یک دیدار دوستانه کار تیم حریف ِ براین را یکسره کند.
کینگ به اورتون گفت که شماره 9 آینده این تیم را پیدا کرده، یک مهاجم نوک کلاسیک انگلیسی با ظاهری شبیه به نوجوانهای وایکنیگ، با خانوادهای عالی در کنارش و سطح نایابی از قدرت، آرامش و توانایی زدن ضربات آخر. او جلسه تمرینیای را در فینچ فارم ترتیب داد و ارلینگ به همراه اَلف اینگه در سال 2016 به آنجا رفتند. اما مدیران جذب بازیکن آکادمی اورتون این بازیکن را رد کردند.
کینگ به خاطر میآورد:” ما میتوانستیم او را به قیمت 60 هزار پوند در اختیار بگیریم. اما نظر اکثریت این بود که او به قدری جوان و درشت است که وقتی بزرگتر شود و بازیکنان دیگر هم تنومندتر شوند، تاثیرگذاریاش را از دست میدهد. اما البته که او فقط قدرتمندتر، سریعتر و بهتر شد.” اورتون یک شانس دیگر هم برای جذب هالند داشت- چند ماه بعد، وقتی استیو والش به عنوان مدیر جذب بازیکن به این باشگاه آمد و مشتاق انجام این انتقال بود اما نتوانست حمایت داخلی باشگاه برای این انتقال 3.4 میلیون پوندی را به دست آورد.
منچستریونایتد هم به جذب او بسیار نزدیک بود. داستان تلاش آنها برای جذب هالند بسیار طولانی است و تامی مولر نیلسن، استعدادیاب اسکاندیناویایی این تیم، زمینهسازی بسیاری کرد تا او را در هنگام ترک مولده در سال 2019 به این باشگاه منتقل کند. داستانی تایید نشده درباره تماس تلفنی مهمی با هالند هست که یک ساعت با تاخیر انجام شد چون ظاهرا کسی در منچستر اختلاف ساعت را فراموش کرده بود- و زمانی که این تماس انجام شد، هالند تصمیمش را برای پیوستن به سالزبورگ گرفته بود.
جاناتان نورثکرافت
“نحوه رویارویی او با لحظات سخت فوقالعاده است”
وقتی او در سال 2019 به ردبول سالزبورگ پیوست، قدِ بلند این بازیکن نروژی در ترکیب با ساختار ماهیچهای رو به رشد او باعث شد او طوری به نظر برسد که انگار از کتابهای کمیک بیرون آمده است.
اما او در ابتدا زیاد فرصت بازی پیدا نکرد. مارکو روزه که بعدا هدایت با هالند در بروسیا دورتموند هم کار کرد، میگوید:” ما باید او را آماده میکردیم. او باید به سیستم جدید عادت میکرد. ما در آن زمان بسیار موفق بودیم و موناس دبور و پتسون داکا را داشتیم- یک خط حمله واقعا خوب. این برای ارلینگ آسان نبود.”
از سوی دیگر روزه از ذهنیت هالند تمجید کرد:” شیوه مثبت بودن و اشتیاق او برای کار در طول این مدت، نحوه نشان دادن خودش، سبک همراهیاش با این تیم و شیوه رویایی او با لحظات سخت در چنین سن پایینی فوقالعاده بود.”
هالند در عرض چند ماه با این تیم اتریشی توانایی سرزنیاش را بهبود بخشید، فضاهای موجود در خطوط دفاعی حریف را راحتتر پیدا میکرد و یاد گرفت چطور از بدنش به شکل موثرتری استفاده کند. او پس از وقفه تابستانی توانست در ترکیب اصلی سالزبورگ قرار بگیرد و در 14 بازی بوندسلیگای اتریش 16 گل زد.
مدافعان حریف در پاسخ به سوالاتی درباره تجربه بازی برابر هالند که در سن 19 سالگی 90 کیلوگرم بود، از عباراتی مثل “هیولا”، “ماشین” و “قدرت ذاتی” استفاده کردند.
جسی مارش، سرمربی او در شش ماه پایانی حضورش در سالزبورگ، صحبت متفاوتی داشت. سرمربی جدید لیدز در سال 2019 گفت:” او فروتن و انسان خوبی است.” چیزی که کارشناسان در طول دوران حضور او در سالزبورگ به آن توجه کردند این بود که هالند برخلاف بسیاری از بازیکنان جوان ساعتهای طولانی مشغول بازیهای ویدیویی یا کار با گوشی هوشمندش نیست. حضور او در شبکههای اجتماعی برای نوجوانی موفق، بسیار کم بود.
یک سال پس از حضور او در سالزبورگ، هالند قراردادش با دورتموند را امضا کرد. این انتقال بخشی از برنامه زندگی حرفهای او بود که از سوی پدرش و مینو رایولا، مدیر برنامهاش، در نظر گرفته شده بود. دورتموند سکوی پرشی عالی به سمت گروهی از مدعیان لیگ قهرمانان بود. دورتموند به این بازیکن 19 ساله اعتماد کرد و جوابش را گرفت. او تابستان گذشته بار دیگر با روزه همکار شد که لقب دیگری برای هالند در نظر گرفت: “موشک”.
کُنستانتین اِکنر
“زیباست، اینطور نیست؟ در سیتی”
وقتی رایولا و اَلفی هالند در حال گشتن در اروپا برای دریافت پیشنهادهای باشگاههای بزرگ برای جذب ارلینگ در آوریل سال گذشته بودند، هیچ اضطرابی در منچسترسیتی وجود نداشت. سیتی میدانست که سه برگ برنده دارد که قصد داشت از آنها برای متقاعد کردن این دو نفر استفاده کرده و به آنها بقبولاند که بهترین مهاجم جوان اروپا باید به جای رئال مادرید، بارسلونا، منچستریونایتد، بایرن مونیخ یا پاریسنژرمن، به ورزشگاه اتحاد برود.
آنها میدانستند که هالند از ایده کار تحت هدایت پپ گواردیولا هیجانزده میشود. سیتی همچنین میدانست که بودجه کافی برای انجام این انتقال را دارد. اگر قرار بود که آنها مبلغ منطبق با ارزش واقعی او که حدود 160 میلیون پوند بود را پرداخت کنند، قادر به انجام این انتقال نبودند. بند فسخ 51 میلیون پوندی در قرارداد او کار را آسانتر کرد. پول اضافی صرف پرداخت دستمزد هفتگی 400 هزار پوندی این بازیکن میشد.
با این حال، بزرگترین برگ برنده آنها رابطه احساسی هالند با این باشگاه بود. پدر او سه سال برای سیتی بازی کرد. بعضی از کارکنان باشگاه، ارلینگ که در آن زمان تازه راه میرفت را به یاد دارند که پس از بازیها، اطراف زمین مِینرود میدوید. هالند در لیدز به دنیا آمد اما به عنوان یک هوادار سیتی بزرگ شد. وقتی دورتموند فصل گذشته پیش از بازی لیگ قهرمانان در سیتی تمرین میکرد، دوربینها تصویر هالند را در حالی که با جو بلینگام از تونل خارج میشد ضبط کردند که میگفت:” زیباست، اینطور نیست؟”
سیتی همچنین میدانست که این بازیکن 21 ساله به رئال علاقمند است اما هالند میدانست که در این تیم زیر سایه کیلیان امباپه که به احتمال زیاد در پایان فصل به عنوان بازیکن آزاد به این باشگاه اسپانیایی ملحق خواهد شد، قرار میگیرد. سیتی روی این تردید در ذهن هالند بازی کرد و به او گفت که میتواند نفر اول خط حمله گواردیولا باشد.
آنها همچنین میدانستند که جذابیت رئال برای او بسیار زیاد است، بنابراین وقتی چیکی بگیریستاین، مدیر فوتبال سیتی، به همراه عمر برادا، مدیر اجرایی فوتبال این باشگاه، در سوم فوریه در موناکو با نمایندگان هالند دیدار کردند، به آنها گفتند که او میتواند به هر دو رویایش جامه عمل بپوشاند و پس از چهار یا پنج سال بازی در سیتی به اسپانیا برود.
رئال تا همین چند هفته قبل هم در کورس جذب این بازیکن حضور داشت، تا این که هالند به رافائلا پیمنتا، وکیلی که پس از مرگ رایولا در تاریخ 30 آوریل مدیریت امپراتوری این مدیر برنامه هلندی- ایتالیایی را برعهده گرفت، اعلام کرد که مقصد بعدیاش سیتی است. سیتی با دورتموند صحبت کرد و آنها به این باشگاه اجازه دادند که مبلغ 51 میلیون پوند را به صورت اقساط پرداخت کند و اولین قسط آنها 30 تا 34 میلیون پوند خواهد بود.
ونسان کمپانی، کاپیتان سابق سیتی که حالا سرمربی اندرلخت است، به انجام تست پزشکی این مهاجم در بروکسل در این هفته و پیش از امضای قرارداد پنج ساله با سیتی کمک کرد.
پل هرست
اومدنت به منچستر سیتی زیباست ، اینطور نیست ؟