آنالیز: چرا تعویضهای گواردیولا مقابل رئال مادرید اشتباه نبود
هفتیک- حتی با استانداردهای نیمه نهاییهای لیگ قهرمانان که پر تنشترین و دراماتیکترین مرحله هر رقابت در فوتبال مدرن است، باز هم کامبک رئال مادرید برابر منچسترسیتی در بازی شب گذشته خارقالعاده بود.
سیتی به مدت 85 دقیقه در برنابئو تا حد زیادی بیاشتباه بود و به نظر میرسید که در آستانه ثبت یک پیروزی 0-1 کنترل شده است که آنها را به دیدار فینال 28 می برابر لیورپول میرساند. سپس تیم اسپانیایی با دو حمله برقآسای دیرهنگام دو گل به ثمر رساند که هر دو به وسیله رودریگو به ثمر رسید و بازی را در مجموع دو بازی رفت و برگشت به تساوی 5-5 رساند، در حالی که ابتکار عمل در دست رئال بود. گلزنی آنها در وقت اضافه جای تعجب نداشت و این که آنها توانستند این نتیجه را حفظ کنند هم همینطور. سیتی از این اتفاق کاملا در شوک فرو رفته بود.
آیا ممکن است چنین پایان آشفته و پرهیاهویی بر اساس یک اتفاق منطقی باشد؟ بیایید ببینیم.
اول از همه این که کارلو آنچلوتی، سرمربی رئال مادرید، در زمان درستی قمار کرد؛ موضوعی که حتی اگر بازگشت غیرعادی آنها عملی نمیشد، هم همچنان درست بود. بازی باز به مدت 90 دقیقه به سود سیتی میشد- اتفاقی که در دیدار رفت هفته گذشته با هفت گل رخ داد. آنچلوتی در چهل و پنج دقیقه اول این دیدار بازی را تا حد زیادی بسته نگه داشت. او سپس رودریگو، وینگر راست، را در دقیقه 68 جانشین تونی کروس کرد، چرا که رئال به دنبال گل بود.
هرچند، مسئله این بود که خط میانی آنچلوتی به نوعی بدون نظم و سازماندهی بود. فدریکو والورده به خط میانی عقب کشید اما در مثال زیر به نظر میرسد که لوکا مودریچ بازی در دفاعیترین پست را برعهده گرفت و کاسمیرو جلوتر به سمت چپ رفت. شاید این صرفا اقدامی موقت بود…
… اما مطمئنا چند دقیقه بعد که ایلکای گوندوغان، بازیکن تعویضی سیتی، توانست پاسی را از طریق خط میانی برای برناردو سیلوا بیندازد، هیچ سازماندهیای در کار نبود…
… سیلوا فضای بسیار زیادی در برابر داشت تا توپ را پیش ببرد و زمینهساز گل ریاض محرز شود که به نظر میرسید گل سرنوشتساز این دیدار باشد.
اینجا موقعیتی کاملا مشابه را در حالی که چند دقیقه از گل گذشته میبینیم- اما گوندوغان این بار به خوبی از سوی والورده تحت فشار قرار گرفت.
و بین این دو صحنه بود که آنچلوتی تغییراتی بیشتری را اعمال کرد چون حالا رئال نیاز به دو گل داشت.
آنچلوتی که پیش از آن کروس را بیرون کشیده بود، در نهایت مودریچ و کروس، دو هافبک دیگرش در ترکیب اصلی، را نیز در دقیقه 75 فدای تلاشش برای رسیدن به گل کرد. او ادواردو کاماوینگا را به زمین فرستاد تا در کنار والورده در پست هافبک دفاعی قرار بگیرد و مارکو آسنسیو نیز نقش مهاجم چهارم را برعهده گرفت.
بار دیگر باید تاکید کرد که او زودتر حاضر نشد که تیمش را یکپارچه حمله کند، اتفاقی که بازی را به دست سیتی میانداخت. آنچلوتی تنها زمانی این دیدار را به یک بازی بسکتبال تبدیل کرد که رئال به دو گل برای بازگشت به بازی نیاز داشت.
کاماوینگا و والورده نشان دادند که پر انرژیترین زوج خط میانی رئال هستند و حتی با این که نبود ساختار در تیم میزبان دیده میشد اما حداقل هافبکهای آنها توانستند تمامی زمین را پوشش دهند. اینجا موقعیت بالا به شکل متفاوتی نشان داده میشود- والورده انرژی کافی برای فشار آوردن به گوندوغان و وادار کردن او به عقبنشینی را دارد…
… و سپس با سرعت برمیگردد تا مالکیت توپ را از جک گریلیش در نیمه زمین خودی بگیرد.
رئال بار دیگر بدون نظم و سازماندهی بود اما آنها در آستانه استفاده از این شرایط قرار داشتند.
اولکساندر زینچنکو تنها به این خاطر وارد زمین شد که کایل واکر مصدوم شده بود، پس این بازیکن اوکراینی در پست دفاع چپ قرار گرفت و ژوائو کانسلو به سمت دیگر رفت تا جانشین واکر شود. و زینچنکو که مورد اعتمادترین مدافع سیتی نیست، خودش را در معرض حملات متوالی به واسطه حرکات هجومی دنی کارواخال دید، بازیکنی که فصل سختی را سپری کرده اما انرژی عجیبی برای ایفای نقشی مهم در نیمه دوم این بازی به دست آورده بود.
کارواخال پیش از آن بهترین شانس رئال در آن شب را روی سانتری کوتاه برای وینیسیوس جونیور در چند ثانیه ابتدایی نیمه دوم ایجاد کرده بود و حضور مداوم او در کنار خط طولی باعث ایجاد دردسر برای زینچنکو شده بود تا جایی که او مجبور به تماشای او و رودریگو شد.
اما جاگیری هجومی کارواخال در عین حال باعث شد که در بعضی مقاطع جا بماند. او در اینجا خیلی دیر برای مهار زینچنکو اقدام کرد و همین به این معنا بود که این مدافع چپ سیتی توانست پاس گوندوغان را به گریلیش که در دقیقه 78 جانشین گابریل ژسوس شده بود برساند…
… بازیکنی که میتوانست از فضای کناری ادر میلیتائو که یک کارت زرد به خاطر خطا روی او دریافت کرده بود، حمله کند.
تنها دفع توپ قابل توجه فرلان مندی از روی خط دروازه مانع از پیش افتادن سیتی با نتیجه 3-6 در مجموع دو بازی رفت و برگشت در فاصله سه دقیقه تا پایان وقت قانونی بازی شد.
تنها 30 ثانیه بعد، موقعیتی کاملا مشابه به وجود آمد.
کارواخال همچنان خارج از جریان بازی بود، گریلیش بار دیگر از سمت بیرونی میلیتائو حمله کرد و تیبو کورتوا مهاری عالی با پای چپش داشت که اجازه گلزنی را به او نداد. گریلیش موفق به گلزنی نشد اما تعویض صورت گرفته از سوی گواردیولا کاملا درست بود.
اما رئال همچنان به حملاتش خصوصا از طریق کارواخال ادامه داد. کمی پیش از گل اول تیم میزبان، او از سد زینچنکو عبور کرد تا پاسی کوتاه را روی محوطه شش قدم ارسال کند.
اما جذابترین اتفاق در اینجا این است که در حالی که رئال آماده بمباران کردن محوطه جریمه سیتی با توپهای هوایی بود، این کریم بنزما بود که تا پستی بسیار دفاعی در سمت راست عقب کشید تا مثلث پاسکاری با میلیتائو را ایجاد کند که کارواخال را در پشتش قرار میداد.
سپس زمانی که 15 ثانیه بعد پاس کارواخال دفع شد، بنزما سانتری به سمت دیگر زمین ارسال کرد و بار دیگر سعی کرد که اوتی را از حریف بگیرد.
این بار توپ به سمت او نیامد…
… اما این جاگیری در سمت بیرونی کانسلو بود که باعث شد سانتر عمقی کاماوینگا آنجا را هدف قرار دهد…
… و بنزما این توپ را روی محوطه شش قدم ارسال کرد تا رودریگو آن را به گل تبدیل کند.
باید به این نکته اشاره کرد که گواردیولا تا این جای بازی فرناندینیو را به عنوان مدافع میانی اضافه و برای مقابله با حضور رودریگو برای استفاده از سانترها به زمین فرستاده بود. گواردیولا نمیتوانست کاری بیشتر از این برای محافظت از دروازه سیتی انجام دهد.
اما این کافی نبود-چون کارواخال در وقت تلف شده بار دیگر سانتری ارسال کرد که با سر آسنسیو برخورد کرد و توسط رودریگو به گل تبدیل شد. سیتی باز هم به اندازه کافی بازیکن در محوطه جریمه داشت که جلوی این اتفاق را بگیرد.
و سپس در وقت اضافه که تا حد زیادی به کاماوینگا تعلق داشت که متوجه فضای سمت راست زمین شد و این پاس را از کورتوا دریافت کرد…
… پیش از آن که 50 متر را با توپ طی کرده و سپس آن را به کنارهها برای رودریگو بفرستد که سانتر کوتاهش روی محوطه جریمه برای بنزما، روبن دیاز را تحریک کرد که خطای بیهوده روی او انجام دهد. بنزما مثل همیشه زننده گل پیروزیبخش بازی از روی نقطه پنالتی بود.
هر دو مربی تغییرات درستی را در تیمشان انجام دادند.
آنچلوتی خیلی زود بازی را باز نکرد.
او رودریگو را به عنوان تهدید هجومی اضافه به ترکیب تیمش اضافه کرد و این بازیکن برزیلی دو گل زد. او ترکیب خط میانیاش را کاملا تغییر داد، تجربه و کنترل را فدای انرژی صِرف کرد که در دقایق پایانی کاملا به کار این تیم آمد و نقشی حیاتی ایفا کرد.
اما گواردیولا هم تغییرات زیرکانهای در تیمش داد.
گوندوغان پاس مهمی روی گل سیتی ارسال کرد که خطوط حریف را در هم شکست. گریلیش از کناره سمت چپ زمین دو بار در آستانه 3-6 کردن بازی بود که میتوانست کار را حتی برای همین رئال که متخصص فرار از شرایط دشوار است، تمام کند. حضور فرناندینیو در زمین برای دفاع از محوطه جریمه منطقی بود.
کار بیشتری از دست او برنمیآمد.
ساختار بازیهای توسط سرمربیان شکل میگیرد اما سرنوشت آن توسط بازیکنان تعیین میشود. دیدار شب گذشته مهر تاییدی بر این نکته بود.