آنالیز: چگونه فابینیو به کلید بازگشت لیورپول مقابل ویارئال تبدیل شد
هفتیک- پیروزی 2-3 لیورپول برابر ویارئال درست مثل برد 0-2 آنها در بازی رفت با پیشرفتی ناگهانی در نیمه دوم به دست آمد.
لیورپول در نیمه اول یاد گرفت که دست از انجام خطاهای بیمورد بردارد، چنین چیزی به این معنا بود که ویارئال دیگر نمیتوانست ضربان بازی را کاهش داده و توپ را به نیمه زمین لیورپول بیاورد.
شرایط در نیمه دوم کمی پیچیده شد. بازی در این نیمه به بازههای طولانیتری از مالکیت توپ در ترکیب با نفوذ مثبت رو به جلوی مدافعان کناری همراه بود- و فابینیو، هافبک دفاعی این تیم، نیز بیش از پیش در این نفوذها حضور داشت. اضافه شدن لوئیز دیاز نیز کمک کرد اما روی هم رفته، لیورپول صرفا آرامش خودش را حفظ کرده و کنترلی که روی بازی داشت را با ارائه بازی طبیعی خودش حفظ کرد.
فابینیو نیمه اول سختی را پشت سر گذاشت، اغلب مجبور بود در پست هافبک دفاعی که به خط دفاع نزدیکتر است، بماند چون جووانی لوسلسو و فرانسیس کوکلین، دو بازیکن کناری خط میانی چهار نفره ویارئال، به سمت مناطق میانی میآمدند تا توپ را در این فضاها دریافت کنند و این کار به تیم اونای امری اجازه میداد که با خط حمله چهار نفره پیش برود.
اما ویارئال در فاز دفاعی با خط میانی چهار نفره ثابتی دفاع کرد و کار مهار فابینیو عموما برعهده جرارد مورنو و بولایه دیا، مهاجمان این تیم، بود. وقتی ویارئال ساختار منسجمی را حفظ میکرد، جلو بردن توپ از خطوط این تیم بسیار دشوار میشد.
مشکلات زمانی ایجاد میشد که ویارئال سعی میکرد از کمی جلوتر دست به پرس بزند و وقتی فابینیو توجه یکی از هافبکهای میانی را جلب میکرد.
اینجا مثال خوبی است. آلیسون توپ را به فابینیو میرساند. این باعث میشود که دنی پارخو در زمین پیش برود. فابینیو توپ را به آلیسون برمیگرداند که آن را برای ابراهیم کوناته ارسال میکند…
… که باید بتواند اطراف را بررسی کرده و بییند که نبی کیتا حالا در فضای بین خطوط پشت پارخو قرار دارد. کوناته در عوض این فرصت را هدر داده و توپ را به فضای جلوی زمین انداخت.
اینجا مثال دیگری است. مهاجمان ویارئال در قطع کردن پاسهایی که از مدافعان میانی برای فابینیو ارسال میشد، خوب کار کردند اما در جلوگیری از ارسال توپهای عرضی از سوی بازیکنی که با او در یک خط قرار داشت، چندان تاثیرگذار ظاهر نشدند. بنابراین وقتی فابینیو درخواست ارسال این پاس از اندی رابرتسون را داشت و آن را دریافت کرد…
… هم پارخو و هم اتیین کاپو در حرکت به سمت فابینیو مردد بودند و همین فضایی را در اختیار او گذاشت تا توپ را به سادیو مانه در فضای زیاد بین خطوط برساند…
… و او به محض دریافت توپ از سوی رائول آلبیول، مدافع میانی ویارئال، با خطا متوقف شد.
و هرچند لیورپول در نیمه اول به دردسر افتاد اما نشانههایی وجود داشت که آنها میتوانند ویارئال را از ساختارشان خارج کنند. وقتی مدافعان کناری کمی جلوتر قرار میگرفتند و یکی از هافبکهای میانی به سمت فابینیو حرکت میکرد، ساختار آنها بسیار عجیب میشد- تقریبا مانند دفاع شش نفره.
فابینیو در نیمه دوم شروع به ایجاد تغییر در حرکاتش کرد تا ویارئال را به دردسر بیاندازد. اینجا، همزمان با سانتر ترنت الکساندر آرنولد از سمت راست، فابینیو به پستی بسیار هجومیتر منتقل شده که دیا، مهاجم نوک حریف، را وادار میکند تمام این مسیر را با او عقب بیاید…
… اینجا مثال دیگری از خالی گذاشتن پست هافبک دفاعی از سوی فابینیو و پیشروی او است که احتمالا برای مهار پارخو و آزاد کردن کیتا در سمت راست است…
… و اینجا نفوذی پر قدرت را از پست هافبک دفاعی به بال راست را میبینیم. این حرکت کمی بعد ارزش و اهمیتش را نشان داد.
اما پیش از بررسی گلها، ارزشش را دارد که چند مثال از بازیکنانی که نزدیک توپ نبودند اما حرکات و موقعیتشان تاثیرگذار بود را بررسی کنیم.
اینجا لیورپول حرکتی را از کنار خط طولی سمت چپ شکل میدهد و پارخو به سمت فابینیو میرود- شاید این یعنی او با این بازیکن یارگیری میکند یا شاید مهاجمان با او یارگیری میکنند. اما در هر دو صورت این نشان میدهد که ویارئال از این که چطور باید با او کنار بیاید چندان مطمئن نبود.
و اینجا به نظر میرسد که در انتظار مدافعان میانی است تا بتواند به مناطق جلوتر در نیمه زمین حریف برود- مورنو و دیا هر دو این در تصویر به عنوان هافبکهای میانی اضافی دیده میشوند. به نظر میرسد که فابینیو از ویرژیل فندایک میخواهد که به فضای هافبک دفاعی بیاید تا او این اجازه را داشته باشد که جلوتر برود.
و پیشروی به مناطق جلوتر اهمیت بسیاری در به ثمر رسیدن گل اول دارد. وقتی ترنت الکساندر آرنولد توپ را در سمت راست در اختیار دارد، دو خط چهار نفره ویارئال در جایگاهشان قرار دارند. مشکل این است که بار دیگر ارسال توپی از کنارهها به فابینیو باعث میشود که کاپو و پارخو، هر دو هافبک میانی، به سمت فابینیو کشیده شوند و با یک لمس توپ اول عالی…
… فابینیو توپ را از هر دوی آنها عبور داده و آن را به صلاح میرساند…
… و سپس بار دیگر به نفوذش به سمت راست ادامه داده، فریادی برای دریافت توپ زده و صلاح پاس را به او برمیگرداند…
… سپس او توپ را وارد دروازه میکند.
گل دوم هم به نوعی از حرکتی مشابه شروع شد- پاسی از کناره برای فابینیو که کاپو و پارخو را به سوی او میکشاند…
… فابینیو به آرامی عقب میکشد، توپ را از دسترس پارخو دور نگه میدارد…
… و سپس توپ را به کیتا میرساند که در فضای پشت هافبکهای میانی ویارئال قرار دارد.
به اضطراب پارخو و کاپو از آزاد ماندن کیتا و مانه بین خطوط نگاه کنید. کیتا این توپ را به مانه رساند که آن را برای الکساندر آرنولد انداخت و او هم سانتری برای دیاز انجام داد تا توپ را به گل تبدیل کند.
این پایان کار بود- نتیجه 2-4 در مجموع دو بازی رفت و برگشت- و از اینجا بود که ویارئال بیشتر از هم پاشید. دیاز مطمئنا تاثیرگذار بود اما فابینیو بازیکن کلیدی در این بازگشت لیورپول به حساب میآمد- او هافبکهای ویارئال را از ساختارشان بیرون کشید و سپس از آنها عبور کرد.