آنالیز: چگونه گواردیولا برای ضربه زدن به لیورپول از اسلحه کلوپ استفاده می‌کند

توپ‌های بلند مدل لیورپولی سیتی هم منجر به حملات خطرناک بسیاری برای این تیم شد اما گل پیروزی‌بخشی برای آنها به همراه نداشت. بهترین موقعیت روی توپی بین خطوط برای کوین دی‌بروین بود که می‌توانست با ضربه استرلینگ نتیجه را 2-3 کند، اگر چند میلی‌متر از آستین لباسش از خط آفساید عبور نکرده بود.

هفت‌یک- اگر کسی از شما خواست تفاوت بین منچسترسیتی و لیورپول را شرح دهید، می‌توانید با توپ‌های بلند شروع کنید. می‌توانید به آنها بگویید که لیورپول علاقه زیادی به توپ‌های بلند دارد اما سیتی نه. پپ گواردیولا هم در Monday Night Football به این نکته اشاره کرده است:” من پاس‌های کوتاه را دوست دارم.” ریسک از دست دادن توپ در ارسال پاس کوتاه کمتر است و اگر آن را از دست بدهید، فاصله کمتری را باید در تلاش برای بازپس‌گیری آن طی کنید.

برای یورگن کلوپ که وسواس جنون‌آمیز زیادی در باره کنترل توپ ندارد، از دست دادن آن مسئله بزرگی نیست. تمامی آن پاس‌های بلند و امیدوارانه که باعث ناراحتی هواداران از آمار از دست دادن توپ ترنت الکساندر آرنولد شده؟ آنها خوب هستند. وقتی که به نتیجه برسند، مرگبار هستند و وقتی درست انجام نشوند باز هم توپ را به دروازه تیم حریف نزدیک‌تر کرده‌اند، جایی که لیورپول می‌تواند آن را دنبال کرده و فشار مدنظرش را اعمال کند.

تنها مشکل تئوری توپ‌های بلند که به خوبی می‌توان تفاوت این تیم‌ها را در آن شرح داد این است که از نظر تکنیکی صحیح نیستند. سیتی بیشتر از هر تیم دیگری در لیگ برتر به جز لیورپول برای ارسال پاس‌های بلندتر از 30 متر تلاش کرده و در صدر جدول ارسال پاس‌های بلند درست قرار دارد.

تفاوت واقعی این است که این تیم‌ها معمولا به چه نوعی از پاس‌های بلند علاقه دارند.

 

سیتی توپ‌های بلند مطمئن را ترجیح می‌دهد و لیورپولی‌ها ارسال‌های هجومی را دوست دارند.

 

الگوی کلاسیک ارسال توپ بلند لیورپول از میانه زمین به کناره‌ها و سپس از کناره‌ها به فضای میانی است، درست شبیه این تصویر که اندرو رابرتسون در آستانه خلق موقعیت برای سادیو مانه و محمد صلاح قرار داشت:

 

رابرتسون به جلو می‌رفت تا در کناره زمین صاحب توپ شود…

 

… و یک ارسال به سمت داخل برای صلاح و مانه انجام بدهد.

 

اکثر حریفان کم و بیش فرصت ارسال توپ بلند اول به مدافع کناری حاضر در خط میانی را می‌دهند. آنها بیشتر نگران جلوگیری از پاس‌های بین خطوط هستند. علاوه بر این، چقدر احتمال دارد که مدافع کناری معمولی شما بتواند در فضای کوچکی حرکت کرده، بازیکن نفوذی‌ای که با او هماهنگ است را انتخاب کرده و پاس مورب بدون نقصی از بیرون به داخل به آن فضای مقرر در پشت خط دفاعی و دروازه‌بان ارسال کند؟ هر دو بازیکن باید تمامی حرکات‌شان را بدون نقص انجام دهند.

کلوپ پس از بازی برابر سیتی گفت:” ارسال پاس آسان است اما صادقانه زمان‌بندی نفوذها بد نبود. من این را دوست داشتم.”

البته کلوپ در حال صحبت درباره تیم خودش نبود. او درباره سیتی صحبت می‌کرد.

به این تصویر نگاه کنید، اینجا کایل واکر دقیقا همان کاری را می‌کند که رابرتسون چند ثانیه قبل انجام داد…

 

کایل واکر به جلو می‌رفت تا در کناره زمین صاحب توپ شود…

 

… و یک ارسال به سمت داخل برای استرلینگ انجام بدهد.

 

سیتی معمولا آن پاس از کناره به فضای میانی زمین را ارسال نمی‌کند.

توپ‌های بلند  مورد علاقه آنها پاس‌های ساده مورب از دایره میانی به وینگرهای کناری است که خط دفاعی را به تکاپوی دریافت امن و بازپس‌گیری مالکیت توپ انداخته و برای سایر اعضای تیم زمان می‌خرد تا با یکدیگر پیشروی کنند. توپ‌های بلند گواردیولا ضربان بازی را بالا نمی‌برد- آنها به حفظ کنترل بازی کمک می‌کنند.

بنابراین سیتی برای تغییر سبک بازی‌اش در رویارویی با لیورپول چه کار کرد؟ مبارزه آتش با آتش.

پس از قرار دادن جک گریلیش در ترکیب اصلی در جریان بازی در آنفیلد در ماه اکتبر و کسب یک تساوی که راضی کننده نبود، گواردیولا این بار رحیم استرلینگ را به جای او قرار داد تا بهترین نفوذکننده‌های بدون توپش را برابر خط دفاعی لیورپول به کار گرفته باشد. این مهاجمان به جای دریافت پاس‌های بلند معمول سیتی برای کمک به چرخش توپ، به فضای پشت مدافعان کناری لیورپول حمله می‌کردند.

برناردو سیلوا با حضور در پستی غیرمعمول به آنها کمک می‌کرد، این بازیکن به همراه یا حتی عقب‌تر از رودری تا پست هافبک دفاعی عقب می‌کشید تا توپ‌های بلند جذاب و تماشایی‌ای را برای هر دو بال ارسال کند. باز هم این یکی از ترفندهای خود کلوپ بود.

اینجا تیاگو تا پشت فابینیو عقب کشیده تا توپی بلند و مورب را در بال برای الکساندر آرنولد ارسال کند، پاسی که زمینه‌ساز گل اول لیورپول شد…

 

تیاگو در هنگام بازی‌سازی به عقب می‌رفت تا پاس‌های بلندی به کناره‌ها برای الکساندر آرنولد بفرستد.

 

… و اینجا برناردو همین کار را چند دقیقه بعد برای کایل واکر انجام می‌دهد…

 

برناردو سیلوا در هنگام بازی‌سازی به عقب می‌رفت تا پاس‌های بلندی به کناره‌ها برای کایل واکر بفرستد.

 

بار دیگر، آن توپ بلند مورب از نیمه زمین سیتی تا خط حمله در جریان بازی‌سازی بخشی از روند همیشگی بازی تیم گواردیولا نیست اما آنها از نقطه ضعف ساختار دفاعی لیورپول بهره بردند.

لیورپول معمولا با ساختار 3-3-4 پرس می‌کند که فضایی را در اطراف حاشیه خط میانی برای مدافعان کناری‌ای که به اندازه کافی برای پیشروی جسور باشند، ایجاد می‌کند و این کاری است که واکر و کانسلو معمولا انجام می‌دهند. عقب کشیدن سیلوا به شیوه تیاگو باعث شد که سیتی دو هافبک و دو مدافع میانی برای برتری عددی بر لیورپول در میانه زمین داشته باشد، در حالی که واکر و کانسلو توانستند مانه و صلاح را در ساختار 1-4-1-4 به کناره و عقب زمین بشکند، مثلث هجومی لیورپول را از هم دور و مدافعان کناری را به آنها تحمیل کنند.

وقتی بهترین گزینه‎‌های هجومی لیورپول از پست‌شان دور شدند، این تیم در دقایق طولانی از نیمه اول در بیرون رفتن از نیمه زمین خودی به مشکل خورد.

البته که تیم کلوپ راهی برای به ثمر رساندن گل دوم به لطف توپی بلند پیدا کرد. ویرژیل فن دایک پاس مورب 60 متری‌ای برای الکساندر آرنولد در بال فرستاد، کانسلو آن را با ضربه سر دور کرد و جوردن هندرسون آنجا بود تا توپ دوم را در اختیار گرفته و حرکت منجر به گلزنی را آغاز کند. این نمایشی بی‌نقص از این موضوع بود که چرا لیورپول گاهی ارزش جاگیری در زمین را از مالکیت توپ بیشتر می‌داند.

توپ‌های بلند مدل لیورپولی سیتی هم منجر به حملات خطرناک بسیاری برای این تیم شد اما گل پیروزی‌بخشی برای آنها به همراه نداشت. بهترین موقعیت روی توپی بین خطوط برای کوین دی‌بروین بود که می‌توانست با ضربه استرلینگ نتیجه را 2-3 کند، اگر چند میلی‌متر از آستین لباسش از خط آفساید عبور نکرده بود.

با این حال گواردیولا پس از پایان این دیدار از بازی تیمش راضی بود، حتی با این که از این موضوع گلایه کرد که امیدهای حریف را زنده نگه داشتند. درصد مالکیت توپ سیتی و نرخ پاس‌های درست این تیم در بازی‌های خانگی این فصل لیگ برتر در پایین‌ترین حالت ممکن است اما سرمربی این تیم احساس می‌کند که آنها در دیدار برابر دشوارترین حریفی که با آن روبرو شده‌اند کارهای بسیاری را به درستی انجام دادند.

 

 

این تساوی باعث شد که لیورپول در فاصله یک امتیازی صدر جدول و مجموع اختلاف امتیازی دو تیم از فصل 19-2018 بماند؛ روند و رقابتی قابل توجه که گواردیولا و کلوپ در طی آن با یکدیگر سازگار شده‌اند.

لیورپول در افزایش کنترل بر شرایط در طول فصل بیشتر به سیتی شباهت پیدا کرده اما سیتی در رقابت‌های پر سرعت و با پرسینگ شدید بین این دو تیم برتر دنیا بیشتر به لیورپول شبیه شده است.

گواردیولا در پاسخ به این سوال که آیا سیتی شبیه به حریفش بازی کرده لبخند زد. او گفت:” بله، من سعی می‌کنم از بهترین تیم‌ها تقلید کنم. من از آنها یاد می‌گیرم.”

 

 

عنوان اصلی مقاله: Manchester City changed their style to match Liverpool’s with long balls played behind the full-backs نویسنده: John Muller نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: 11 آوریل 2022
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *