چگونه رقابت پپ- سیمئونه سرنوشت جدال سیتی- اتلتیکو را رقم میزند
هفتیک- دیهگو سیمئونه کمی پیش از آن که هدایت اتلتیکو مادرید را در سال 2011 برعهده بگیرد، به بارسلونا رفت تا از نزدیک شاهد عملکرد و انقلابی باشد که پپ گواردیولا در اولین تیمش ایجاد کرده بود.
این دو مربی توجه بسیاری به جزییات فوتبال دارند، از این که پرس از جلو باید از کجا باشد تا این که چطور باید از فضاهای باریک و بسته حمله کرد. در حالی که بیشتر شخصیتهای فوتبالی در آن زمان علاقه بسیاری به چنین موقعیتی داشتند اما سیمئونه خویشتندار بود. او درباره یکی از سبکها گفت:” من این را احساس نمیکنم” و درباره سبک دیگری گفت:” علاقهای به این ندارم.” و این درباره بسیاری دیگر از اصول گواردیولا مطرح شد.
اگر چه سیمونه تحت تاثیر سبک گواردیولا قرار گرفته بود اما نتوانسته بودند او را متقاعد کنند ولی گواردیولا با چیز دیگر متقاعد شده بود. این مربی کاتالان در مستند جدیدی به نام “بازی به بازی زندگی کردن” درباره سیمئونه گفت:” این لعنتی مربی خوبی خواهد شد.”
این مربی آرژانتینی در این مسیر به ویژگیهای بهتر از خوب هم رسید. او به یکی از بزرگترین مربیان یک دهه گذشته تبدیل شده اما در عین حال بیشتر به این خاطر متمایز شد که توانست تیمی دسته دومی را به تیمی درجه یک تبدیل کند و به شخصیتی در تضاد با فرهنگ غالب تبدیل شد.
در حالی که گواردیولا تعریف دقیقی از دوران مدرن ارائه کرده و تاثیر بسیار روی سبک بازی فوتبال داشته، سیمئونه گزینه جانشین اصلی را ارائه کرده است. او جانشین ژوزه مورینیو شد، بهتر از او عمل کرد و استاد ارشد بازی بدون توپ شد.
به همین دلیل است که شاید سیمئونه همان مربیای باشد که گواردیولا را مجبور کند که به «سبک تاکتیکی» دیگری در لیگ قهرمانان روی بیاورد. این اتفاقی غیرمنتظره و غیرضروری است که به سرگردانی منجر میشود.
گواردیولا مدتهاست که منچسترسیتی را به بهترین تیم اروپا تبدیل کرده و به صورت مداوم واقعیت را در عمق دیدگاه فوتبالیاش پیچیده میکند.
گواردیولا حالا تیم بهتر را در یک چهارم نهایی این هفته لیگ قهرمانان در اختیار دارد. سیمئونه در هر حال در رساندن اتلتیکو مادرید به سطوح بالاتر ماهر است و این کار را با تحریک سرمربی سیتی برای استفاده از سبک تاکتیکی دیگری که در نهایت باعث به تعادل رساندن بیشتر سطح دو تیم میشود، انجام میدهد.
تاریخچه کوتاه آنها برابر هم به این موضوع دامن میزند. اتلتیکوی سیمئونه مسئول یکی از شکستهای گواردیولا در نیمه نهایی در فصل 16-2015 و حذف بایرن از لیگ قهرمانان است. این دیدار به عنوان رویارویی کلاسیک سبکها به حساب میآمد.
در آن بازی که تنها رویارویی این دو مربی در لیگ قهرمانان تا به حال بوده، گواردیولا بیش از حد روی چگونگی یافتن فضا کار کرده بود. دلیل چنین تصمیمی این بود که سیمئونه مربیای است که بیشتر از هر چیزی روی بستن فضاها وسواس دارد. اینجاست که خلاقیت هوشمندانه در بازی تخریبی خودش را نشان میدهد.
بازیکنان از این که سیمئونه جلسات تمرینیای را برگزار میکرد که “هر موقعیت ممکن را بازسازی کند”، شگفتزده شده بودند. این یعنی آنها تمرینات دفاعی برای هر نوع حمله ممکن داشتند. اگر یک وینگ-بک، مثل ژوائو کانسلو در روز سهشنبه، حرکتی خاص انجام دهد، تیم اتلتیکو میداند که این حرکت قرار است به کجا ختم شود. به این ترتیب بود که آنها توانستند کریستیانو رونالدو و منچستریونایتد را در مرحله یک هشتم خنثی کنند.
چنین برنامههای پیچیدهای با اصول سادهتر همراه میشود. توبی آلدروایرلد چند سال قبل گفت:” من چیزهای بسیاری در اتلتیکو یاد گرفتم.. یکی از این درسها این بود که اگر توپ بلندی رسید، هرگز آن را پایین نفرست، همیشه بالا نگه دار. این به هم تیمیهایت زمان بیشتری میدهد تا به توپ نزدیک شوند.”
از اینجا هوشمندی در کارهای دفاعی بیشتر توسط فشار و شدت بازی تاکید میشود. سیمئونه اساسا عملکرد بهتری را از بازیکنانش میگیرد. به همین دلیل است که مهار آنها بسیار دشوار است. مهاجمان اتلتیکو سعی میکنند از مصممترین خطوط دفاعی عبور کنند.
سیمئونه پس از اینکه اتلتیکو موفق به حذف لیورپول در سال 2020 شد، گفت:” آنها با روحشان میجنگند.” دلیل این اتفاق شکل انگیزهای است که او به آنها میدهد، خصوصا برای بازیهای بزرگ.
این فقط مربوط به صحبت درباره جسارت و شجاعت نیست؛ هرچند در این باره نیز صحبتهای بسیاری مطرح میشود. سیمئونه تکنیکهای انگیزشی مشخصی برای دیدارهای بزرگ که بیشتر آنها در لیگ قهرمانان است، دارد.
او گاهی ویدیوهای الهامبخش از بهترین لحظاتِ در کنار هم بودن بازیکنان پخش میکند، خصوصا اگر از آنها بخواهد کار خاصی انجام دهند و پیش از آن موفق شده باشند که این کار را به خوبی انجام دهند. او لحظاتی از فیلم آمریکایی Any Given Sunday را برای بازیکنانش پخش کرد اما این کار را تنها یک بار در فصل 14-2013 انجام داد چون میداند که چنین تکنیکهایی باید تازه و جدید باشد.
به همین دلیل است که به گفته بسیاری از نزدیکان به باشگاه اتلتیکو، او “عاشق کار در تیمهایی است که شانس زیادی برای پیروزی ندارند”. این با تمامی ایدهآلهای او همخوانی دارد و به همین دلیل همه چیز برای پیروزی باورنکردنی اتلتیکو برابر بایرن مونیخ در سال 2016 دست به دست هم داد.
بازی رفت با پیروزی کلاسیک 0-1 به سود اتلتیکو همراه بود اما در عین حال بازی هم به شکلی کلاسیک پیش رفت. گواردیولا در تصمیمی عجیب توماس مولر را از ترکیب بیرون گذاشت و بسیار مورد انتقاد قرار گرفت. با این حال، استراتژی سیمئونه در استفاده از چهار هافبک میانی در وسط زمینی که تعمدا شلوغ شده بود، تعیینکنندهتر بود. بایرن نتوانست راهی برای غلبه پیدا کند و اتلتیکو از یک لحظه ضروری به دست آمده با نفوذ تحسین برانگیز سائول نیگِس استفاده کرد.
تیم سیمئونه پیش بود. گواردیولا باید کاری میکرد. گییم بالاگه در کتابش به نام “سبک دیگری از پیروزی” فاش میکند که گواردیولا بار دیگر وسواس بیشتر از حدی در این زمینه به خرج داده و به این موضوع فکر میکرد که چطور باید قفل پیچیدهترین سیستم دفاعی در اروپا را بدون به خطر انداختن تیم خودش باز کند. حضور پر شور هواداران بایرن در یکی از شبهای همیشگی لیگ قهرمانان به آنها کمک کرد. در همین حال بازیکنان با تمام وجود برای آخرین شانس کسب این جام تحت هدایت گواردیولا تلاش میکردند. پیش از آن اعلام شده بود که او در پایان فصل به منچسترسیتی ملحق میشود. او از بازیکنان خواست که بازی را با نهایت توان شروع کنند، توپ را با سرعت به حرکت دربیاورند اما همیشه بیرون از نیمه زمین خودی باشند تا با “ماتریکس سیمئونه” غافلگیر نشوند.
این سیستم در ابتدا فوقالعاده جواب داد.
فرناندو تورس از اتلتیکو در مستند “بازی به بازی زندگی کردن” میگوید:” در این دیدار بیشتر از هر بازی دیگری در فوتبالم احساس کردم که حریف بسیار برتر از ماست.”
بایرن پس از 31 دقیقه به گل رسید، گلی که حاصل فشار شدید این تیم بر حریف بود. ضربه آزاد ژابی آلونسو با شیرجه از سر استیصال خوزه خیمنز منحرف شده و وارد دروازه شد. همین مدافع سه دقیقه بعد روی خاوی مارتینز خطا کرد اما یان اوبلاک پنالتی توماس مولر را مهار کرد. این لحظه سرنوشتسازی بود اما گواردیولا در آن زمان متوجه نشد. او باور داشت که تیمش بسیار خوب بازی میکند. آنها واقعا عالی بودند. حتی نیازی نبود که بین دو نیمه هم حرفی به آنها بزند- جز یک راهنمایی. این راهنمایی هم واقعا تکراری بود.
گواردیولا گفت:” در کانالهای داخلی بازی نکنید، از کانالهای کناری بازی کنید. اگر ما توپ را آنجا از دست بدهیم، آنها میتوانند به ما ضدحمله بزنند.”
و چه اتفاقی افتاد؟ یک اشتباه فردی پیش آمد. جروم بواتنگ در دقیقه 54 توپ را در نیمه زمین خودی پاس داد. پاس او قطع شد. اتلتیکو که پس از حضور یانیک کاراسکو کمی هجومیتر شده بود، احساس کرد که فرصت خوبی دارد. آنها با سرعت پیش آمدند، آنتوان گریزمان توپ را در موقعیت تک به تک در اختیار داشت.
نظر سیمئونه در آن لحظه به خوبی همه چیز را نشان میدهد. “لطفا گل بزنید چون من نمیدانم شانس دیگری خواهم داشت یا نه.”
گریزمان ضربه پایانی را زد. هرچند، حماسه واقعی تازه شروع شده بود.
روبرت لواندوفسکی در دقیقه 74 با ضربه سر دروازه را باز کرد تا اتلتیکو صرفا با گل زده در خانه حریف پیش باشد. لحظه بعد ممکن بود منجر به پیروزی شود. بایرن تسلط کاملی روی بازی داشت.
این تیمی سراسر حمله برابر تیمی سراسر دفاع بود، بایرن برای خودش میجنگید- نه فقط برای میراث گواردیولا. منصفانه اینطور به نظر میرسید که تیم او برای قهرمانی میجنگد. بسیاری بیصبرانه در انتظار فتح لیگ قهرمانان بودند.
سیمئونه گفت:” نمیتوانستم چیزی که میدیدم را باور کنم. ما نمیتوانستیم از خط میانی زمین جلوتر برویم.” کوکه این بازی را “بدترین دیداری که در آن حاضر بودهام” توصیف کرد و دیهگو گودین آن را “بدترین شکل ضربه خوردن” نامید.
سیمئونه بهترین توصیف را داشت:” ما در محوطه جریمه سنگر گرفته بودیم-اما هیچ نشانی از تاسف و شرم ناشی از ارائه بازی دفاعی وجود نداشت.”
اتلتیکو صعود کرد. بایرن پس از تمام تلاشی که به کار گرفت حذف شد.
سیمئونه پس از بازی با حرارت بسیار از تیم حریف تمجید کرد:” من به معنای واقعی کلمه عاشق این بازی شدم… من عاشق این تیم بایرن هستم. ما نتوانستیم پاسخی برای سبک فوتبال آنها پیدا کنیم. من باید بگویم که برابر بهترین تیمی که به عنوان مربی با آن روبرو شدهام، قرار گرفتم. این بایرن خارقالعاده بود. اما ما این فشار را تحمل کردیم و پیروز این بازی شدیم.”
گواردیولا به بازیکنان و اعضای کادرش گفت که این یکی از بهترین نمایشهایشان بوده است. این بار با طعنه یا کنایههای معروفش حرف نزده بود. منظورش همین بود.
گواردیولا پا را فراتر گذاشته و در آن مستند گفت که هرگز نمیتواند به سبک سیمئونه بازی کند:” من نمیتوانم چنین کاری با تیمهایم انجام دهم، هرگز. اما این ظرفیت برای مقاومت، مقاومت و مقاومت با دانستن این که حریف ممکن است در یک لحظه زهرش را بریزد، ستایش میکنم.”
سبک ریختن زهر گواردیولا باعث شده که همه چیز برای این دیدار مرحله یک چهارم نهایی مهمتر و پرهیاهوتر به نظر بیاید. این دیدار سال 2016 تمام استرس و اضطراب او درباره لیگ قهرمانان را به وضوح نشان داد.
تیم گواردیولا بسیار بهتر بود و به نقطهای از بینقصی رسید که به نظر میآمد همه چیز را تحت کنترل دارد. اما آنها نتوانستند این پیروزی را به دست آورند چون به آن لحظه مشخص نرسیدند. این بازی در لحظه حساس و حیاتی از کنترل آنها خارج شد.
این دقیقا از همان دست حذفهایی بود که حساسیت گواردیولا را برمیانگیخت که چه کار دیگری باید انجام میداد، چه تغییر کوچکی میتوانست این تفاوت تاثیرگذار را ایجاد کند.
و همین ما را به روز سهشنبه میرساند. باید تاکید کرد که این تیم اتلتیکو متفاوت است. هیچ مدافعی در سطح گودین در این تیم نیست. آنها همان تیم آماده و منسجم 2016 نیستند و انگار صرفا کنار هم قرار گرفتهاند. آنها به اندازه منچسترسیتی خوب نیستند. این موضوع نباید نادیده گرفته شود. این حقیقت اساسی این بازی است.
اما اتلتیکو در حال پیشرفت است. لیگ قهرمانان به آنها کمک کرده تا پویاییای را به دست آورند که یادآور سالهای اخیر است. آنها در چهار بازی از هشت بازی اخیر با کلینشیت پیروز شدهاند. دو بازی از سه بازی اخیر با نتیجه 0-1 به پایان رسیده است.
سیمئونه هنوز آن ظرفیت برای انگیزه و هیجان دادن به آنها را دارد. او همچنین در شرایطی است که با آن سازگار است. این دقیقا از همان شرایطهایی است که روی “سبک تاکتیکی” گواردیولا تاثیر میگذارد. اتلتیکو آن تیم اذیتکننده است.
امید آنها این است که حداقل بتوانند حماسهای دیگر را رقم بزنند.
بسیار عالی و زیبا. ممنون از سایت فوق العادتون