با کورس قهرمانی سیتی و لیورپول؛ این فصل لیگ برتر کلاسیک میشود؟
هفتیک- هیچکس نمیتواند لحظهای را مانند پیتر دروری به تصویر بکشد. شنبه شب در ورزشگاه اتحاد، مانند بسیاری از دفعات، صدای جهانی لیگ برتر همه چیز را به درستی روایت کرد.
او خطاب به مخاطبان تلویزیونی در سراسر جهان گفت:” هری کین روند لیگ را کاملا عوض کرد! این لیگ دیگر آرام و از پیش تعیین شده نیست، بلکه حالا کورس قهرمانی به راه افتاده است!”… ” به همین خاطر است که ما عاشق لیگمان هستیم!” و صادقانه، “رحمت خدا بر لیگ برتر به خاطر چنین روزهایی!”
شاید جمله آخر با توجه به شوکی که به سیتی پس از گل پیروزیبخش هری کین در وقتهای تلف شده وارد شد، کمی زیادهروی بود. برای ما که دوست داریم ساعتها درباره این موضوع حرف بزنیم که فوتبال انگلیس و اروپا پیش از این که باشگاههای بزرگ سهمی بیشتر از همیشه از منابع مالی داشته باشند تا چه حد هفته به هفته رقابتی و غیرقابل پیشبینی بودند، این جمله انگار حرف دل ما بود.
اما علیرغم آن تفکرات آزاردهنده درباره سوالات گستردهتر در مورد تعادل رقابتی، به سختی میتوان با هیجان دروری شریک نشد. پیروزی 2-3 خارج از خانه تاتنهام یک پیروزی کلاسیک لیگ برتر بود، اما نه مثل نمایشهای خیرهکننده صرفا 90 دقیقهای، بلکه به عنوان نتیجهای با مفهومی گستردهتر از این نظر که شاید سه ماه آینده قرار است به چه شکل پیش برود.
وقتی سیتی در 15 ژانویه موفق شد در زمین خودش با نتیجه 0-1 برابر چلسی به پیروزی برسد، آنها در صدر جدول با دو بازی بیشتر 14 امتیاز از لیورپول رده سومی فاصله داشتند و از چلسی رده دومی که مانند آنها 22 بازی انجام داده بود هم 13 امتیاز بیشتر کسب کرده بودند.
پس از پایان بازی شنبه شب، اختلاف آنها با لیورپول رده دومی به شش امتیاز رسید و این در حالی است که آنها یک بازی هم بیشتر از این تیم انجام دادهاند. اگر لیورپول در آن بازی عقب افتاده که چهارشنبه در خانه لیدز یونایتد برگزار میشود که این روزها شرایط چندان خوبی هم ندارد، به پیروزی برسد اختلاف آنها در فاصله 12 هفته تا پایان لیگ به سه امتیاز میرسد (توضیح مترجم: لیورپول شب گذشته موفق شد 6-0 لیدز را شکست بدهد).
وقتی دروری گفت لیگ دیگر آرام و از پیش تعیین شده نیست و بار دیگر به کورس قهرمانی تبدیل شده، منظورش همین بود.
پپ گواردیولا هرگز حاضر نشد درباره نزدیک شدن تیمش به دفاع از عنوان قهرمانی صحبت کند. سرمربی سیتی حتی پیش از شکست این هفته هم لیورپول را با لبخندی بر لب “دردی در باسن” توصیف کرده بود. اما شکست شنبه همچنان برای بقیه ما شوکه کننده بود- و احتمالا برای او هم همینطور بود، این را میشد از فرو ریختنش، چنگ زدنش به چمن خیس ورزشگاه و بازگشتش به سمت نیمکت با نگاه درمانده وقتی کین گل پیروزیبخش تیمش را در دقیقه پنجم وقتهای تلف شده به ثمر رساند، فهمید.
تصاویری از نحوه خوشحالی پس از این گل هواداران لیورپول که مشغول تماشای این بازی روی نمایشگر بزرگی در هتل آنفیلد، درست در کنار این ورزشگاه بودند، منتشر شده است. خوشحالی آنها درست مثل تماشای جشن اووکز (Ewoks) پس از نابودی ستاره مرگ در پایان مجموعه بازگشت جِدای از جنگ ستارگان است.
لذتی خالص و به تمام معنا.
و بله، شاید دوباره این سوال را از خودتان بپرسید که شاید این کمی زیادهروی باشد، با توجه به اینکه لیورپول با یک بازی عقب افتاده هنوز شش امتیاز عقب است و آنها در هفتههای پیشرو باید با رقبای سرسختی دیدار کنند (پس از لیدز باید با وستهام، برایتون، آرسنال، منچستریونایتد و واتفورد روبر شوند) و در هفته دوم آوریل نیز در زمین سیتی به مصاف این تیم خواهند رفت. لازم به ذکر نیست که چالش ناآشنای ادامه حضور در جام حذفی و جام اتحادیه در کنار بازی در مرحله حذفی لیگ قهرمانان نیز به این موارد اضافه میشود.
سیتی پیش از بازی روز شنبه موفق شده بود 19 بازی از 21 بازیاش در تمامی رقابتها را با پیروزی پشت سر بگذارد. با نگاهی وسیعتر به این شرایط میتوان گفت که این شکست برابر تاتنهام شاید چیزی بیشتر از وقفهای جزئی و موقتی نباشد اما ادعای دروری در مورد تبدیل شدن روندی از پیش تعیین شده به یک کورس قهرمانی دیگر درست به نظر میرسد و به شکلی غیرمنتظره ساده است چون به نظر میرسید که تیم گواردیولا با پیروزی در 12 بازی متوالی لیگ برتر بین ششم نووامبر تا 15 ژانویه فاصلهای دست نیافتنی ایجاد کرده بود- همان کاری که فصل گذشته انجام داد.
بله، این موضوع غیرقابل انکار است که آنها در بعضی مقاطع به مشکل خوردند اما همچنان بعید به نظر میرسید که لیورپول که در اوایل فصل امتیازهای بسیاری را از دست داده بود یا هر تیم دیگری بتواند رقیبی جدی برای قهرمانی آنها باشد. اگر هیجانی خالص با تصور کورس قهرمانیای واقعی به وجود آمده، به این خاطر است که چنین اتفاقی در طول یک دهه اخیر به ندرت رخ داده است.
آن نقطه عطف درخشان در فصل 12-2011 که با گل پیروزیبخش سرخیو آگوئرو برابر کویینز پارک رنجرز در وقتهای تلف شده همراه بود، باعث شد سیتی با تفاضل گل بر منچستریونایتد غلبه کند و در واقع نقطه اوج ادعای “به همین دلیل ما عاشق لیگمان هستیم” بود. پس از آن قهرمانی در لیگ برتر با اختلاف 11 امتیاز، دو امتیاز، هشت امتیاز، ده امتیاز، هفت امتیاز، 19 امتیاز، یک امتیاز، 18 امتیاز و 12 امتیاز به دست آمده است.
به عبارتی دیگر، داشتن روندی از پیش تعیین شده به اتفاقی طبیعی و عادی تبدیل شده، به جای این که استثنایی رخ دهد.
حتی قهرمانی فوق العاده لسترسیتی در فصل 16-2015 هم در نهایت یکی از همین موارد بود. فاصله هفت امتیازی از تاتنهام در حالی که پنج بازی تا پایان لیگ مانده بود قابل دسترس به نظر میرسید، صرفا چون تعداد کمی از ما کاملا به این باور رسیده بودیم که لستر (لستر!) شاید واقعا بتواند در دوره سوپر باشگاهها قهرمان لیگ برتر شود. اما پس از ناکامی تاتنهام برای کسب پیروزی در چهار بازی آخرش، آنها در نهایت با اختلاف 10 امتیازی قهرمان شدند.
سیتی در فصل 19-2018 با اختلاف کمی نسبت به لیورپول قهرمان شد اما دو قهرمانی دیگر آنها در لیگ تحت هدایت گواردیولا با اختلاف 19 و 12 امتیازی به دست آمد. اولین عنوان قهرمانی لیورپول در لیگ پس از 30 سال در فصل 20-2019 با اختلاف هفت امتیاز به دست آمد. این که قهرمانی آنها در طی مسیری طولانی و فرسایشی برای رسیدن به این پایان احساسی در طول شیوع جهانی ویروس کرونا به دست آمد باعث شد که بتوان آن را یک قهرمانی دراماتیک توصیف کرد.
برای لیگی که در سراسر دنیا به عنوان “درامی فیالبداهه” (با استناد به عبارت مورد علاقه ریچارد اسکادامورد که مدیر اجرایی سابق این لیگ بود) معرفی میشود، داشتن روندی از پیش تعیین شده رضایتبخش نیست.
رکورد پنج قهرمان متفاوت در طول یک دهه گذشته از انحصار بوندسلیگا به دست بایرن مونیخ که در آستانه دهمین قهرمانی متوالیاش قرار دارد یا بسیاری از لیگهای دیگر که با مدل مالی گستره اروپا که هدفش حصول اطمینان از ثروتمندتر شدن مداوم باشگاههای متمول است، لذتبخشتر است اما تمام این ادعاها و هیجان ناشی از “تنها در لیگ برتر!” نادرست به نظر میرسد وقتی که قهرمان این لیگ در فاصله چند هفته تا پایان مشخص شده و وقتی هر ساله تیمهای مشخصی در ردههای اول تا ششم قرار میگیرند.
دروری روز شنبه این موضوع را متوجه شد. حتی در اواسط آن صحبتهای سرخوشانه از درخشش لیگ برتر، او به این نکته اشاره کرد:” سبکی از درام که به قدری نایاب است که بسیار ارزشمند به حساب میآید.” اگر این حس وجود دارد که سالها از آخرین باری که یک تیم مدعی قهرمانی در این مقطع از لیگ با شکستی قابل توجه و دراماتیک روبرو شد، میگذارد، به این خاطر است که چنین چیزی اشتباه نیست.
بله، سیتی مارس سال گذشته برابر منچستریونایتد، نزدیکترین تعقیبکنندهاش شکست خورد اما در آن زمان واقعا کورس قهرمانیای وجود نداشت، وقتی که تیم گواردیولا در ماههای زمستان با نهایت سرعت از بقیه فاصله گرفته بود. اختلاف آنها در فاصله شش بازی آخر فصل “تنها” هشت امتیاز بود اما اولهگونار سولسشر جز معدود افرادی بود که باور داشت یونایتد میتواند آنها را به زانو در آورد.
فصل گذشته این را به ما یادآوری میکند که وقتی درباره دنبال کردن تیمی به قدرتمندی این تیم سیتی صحبت میکنید، کورس قهرمانی چقدر سریع میتواند به روندی از پیش تعیین شده تبدیل شود.
اما بار دیگر نباید فراموش کرد که این تیم لیورپول از بازیکنانی قدرتمندتر از منچستریونایتد مدرن ساخته شده است. بسیاری از سوالاتی که پس از عدم موفقیت آنها در دفاع از عنوان قهرمانی در فصل گذشته درباره پایداری آنها مطرح میشد، با واکنش بعدی آنها پاسخ داده شد. مشکل تیم یورگن کلوپ این است که آنها هنوز باید به تیم سیتی که هفتهها و ماهها بدون نقص به نظر میرسید، غلبه کنند.
با این حال، شش امتیاز- در صورت پیروزی آنها برابر لیدز در آنفیلد، سه امتیاز- اختلاف بسیار کمی در این مقطع از لیگ برتر در این روزها به حساب میآید.
در همین مقطع از سال گذشته که 12 بازی باقی مانده بود، سیتی 12 امتیاز بیشتر از یونایتد رده دومی داشت. سال پیش از آن در همین مقطع نیز لیورپول 22 (!) امتیاز بیشتر از سیتی داشت. دو سال پیش از آن تیم گواردیولا 13 امتیاز اختلاف با یونایتد ِ ژوزه مورینیو داشت. در فاصله 12 بازی تا پایان فصل 17-2016، چلسی 10 امتیاز بالاتر از تاتنهام بود.
در عوض، در همین مقطع از فصل 16-2015 بود که لستر با نتیجه 1-2 و با گل دنی ولبک در وقتهای تلف شده در ورزشگاه امارات برابر آرسنال شکست خورد. این باعث شد که صدرنشین غیرمنتظره در فاصله 12 بازی تا پایان لیگ تنها دو امتیاز بیشتر از آرسنال و تاتنهام داشته باشد و سیتی نیز با چهار امتیاز اختلاف بیشتر در رده چهارم قرار داشت.
این بیشتر از این که روندی از پیش تعیین شده باشد، شبیه به کورسی چهار تیمی بود. موضوعی که هیچکس در آن مقطع پیشبینی نمیکرد این بود که لستر بتواند به این مسیر ادامه داده و از سه رقیب دیگر پیشی بگیرد.
استثنای واقعی در سالهای اخیر مربوط به فصل 19-2018 بود.
این فصل از بسیاری جهات قانعکنندهترین کورس قهرمانی قابل تصور بود که در آن لیورپول در 9 بازی پایانی به پیروزی رسید و با 97 امتیاز پس از سیتی که 14 پیروزی متوالی- و 18 پیروزی از 19 بازی پایانی- را به ثبت رسانده بود تا قهرمان شود، در رده دوم قرار گرفت.
اما از جهاتی دیگر، این رقابت چندان حس کورس قهرمانی کلاسیک را نداشت چون دو تیم بالای جدول بسیار قدرتمند و بیرحم بودند. هیچ فراز و نشیب و پیچ و خمی که در کورسهای قهرمانی سالهای گذشته دیده میشد در این کورس وجود نداشت، صرفا چون هر دو آنها بسیار خوب بودند- مطمئنا دو تیم از قدرتمندترین تیمهای دنیای فوتبال در آن زمان.
این موضوع در حال حاضر هم صدق میکند، با توجه به این که بایرن و پاری سن ژرمن در ماههای اخیر چندان قدرتمند ظاهر نشدهاند.
بله، رقابت برای قرار گرفتن در رتبه چهارم به تردید در این باره تبدیل شده که چه تیمی کمتر از همه بیثبات است اما کیفیت در ردههای بالای لیگ برتر بسیار بالا است. بازیهای درخشانی برگزار شده که کیفیت آنها به اندازه درامی که در آن جریان داشته، نفسگیر بوده است.
در عین حال این احساس هم وجود دارد که سیتی و لیورپول آسیبپذیریهایی را به نمایش گذاشتهاند که دو، سه یا چهار سال قبل دیده نمیشد. شاید آسیبپذیری واژه اشتباهی در هنگام صحبت درباره دو تیم فوقالعاده باشد اما داشتن این تصویر ذهنی که که هرکدام یا هردوی این تیمها در طول ماههای پیش رو امتیاز از دست دهد، کاملا محتمل است- پیش و پس از آن رویاروییشان با یکدیگر در منچستر در اوایل آوریل.
برای این که بیطرفها واقعا همانطور که دروری گفت “لیگ ما را دوست داشته باشند”، این حس آسیبپذیری- واقعی یا احتمالی- مهم است. این لیگ به سبکی از تعادل رقابتی نیاز دارد که به این معنا باشد که از دست دادن امتیاز به جای این که احتمالی فرضی به نظر بیاید، در واقع تهدیدی جدی برای تیمهای صدرنشین باشد.
در این که تیمهای سیتی و لیورپول در سالهای اخیر خارقالعاده ظاهر شدند، شکی نیست اما باید به این واقعیت هم اشاره کرد که هر تغییری که فوتبال در طول چند دهه اخیر شاهدش بوده- تغییر در توزیع مالی، ساختار رقابتها، قوانین بازی، تغییر در سبک و فلسفه بازیها، حتی بهبود کیفیت زمین چمنها- باعث شده که این ورزش کمتر قابل پیشبینی باشد و فاصله کیفی بسیاری بین بهترین تیمها و سایرین ایجاد شود.
همانطور که مایکل کاکس، تحلیلگر اتلتیک، پیش از این اشاره کرده بود، حالا قهرمانیها با مجموع امتیازاتی به دست میآید که زمانی ویژگی نامعقولی در لیگی دیده میشد که روی ایده غیرقابل پیشبینی بودن بسیارش تاکید داشت.
منظور دروری همین بود وقتی گفت :سبکی از درام که به قدری نایاب است که بسیار ارزشمند به حساب میآید”. به همین دلیل او بسیار هیجانزده به نظر میرسید چون سرخوشی ناشی از فکر کردن به یک کورس قهرمانی واقعی بار دیگر جریان یافته است. پس از چند فصل مشاهده روندی آرام و از پیش تعیین شده، تصور کورسی واقعی بین دو تیم تراز اول- و دو تیم تراز اولی که هر دو برعکس سه فصل پیش گاهی جرقههایی از جایزالخطا بودن را به نمایش گذاشتهاند- بسیار جذاب است.
شیوع ویروس کرونا باعث شده بود که دیدارهای فصل گذشته پشت درهای بسته برگزار شود و این موضوع برای هیچکس جالب نبود. حتی لحظات به یادماندنی و جذابی مانند پیروزی 1-6 تاتنهام برابر منچستریونایتد و شکست تحقیرآمیز 2-7 لیورپول مقابل استون ویلا در همان یکشنبه سورئال چندان دراماتیک به نظر نمیرسید چون این دیدارهای در ورزشگاههایی سوت و کور برگزار شدند.
بنابراین با پر شدن دوباره ورزشگاهها در این فصل، همه چیز حس بسیار متفاوتی دارد؛ حتی برای کسانی که بازیها را از طریق تلویزیون تماشا میکنند. بعضی از ابعاد جو ورزشگاه الند رود در میزبانی روز یکشنبه از منچستریونایتد غیراخلاقی تا غیرقابل قبول بود اما در عین حال از نظر شدت درام جاری در یک بازی با دیدار درخشان شنبهشب در ورزشگاه اتحاد رقابت میکرد.
هنوز خیلی زود است که ادعا کنیم این فصل در حال تبدیل شدن به فصلی کلاسیک است؟ صحبت از کورس قهرمانی چهار تیمی محقق نشد- هرگز واقعا نمیشود- اما تیمها در هر دو سر جدول هنوز اهداف زیادی برای جنگیدن دارند.
واتفورد رده هجدمی چهار امتیار با منطقه امن فاصله دارد، برنلی با یک امتیاز کمتر یک رده از آنها پایینتر است و تعداد بازیهایش از تمام تیمهای قعر جدولی کمتر است. نیوکاسل یونایتد، واتفورد و نوریچ سیتی تحت هدایت سرمربیان جدید در ماههای اخیر روند رو به رشدی داشتهاند و این باعث شده که اورتون، لیدز، برنتفورد و دیگران با نگرانی سایه آنها را بر سرشان حس کنند.
در طول یک دهه گذشته گاهی بعضی از تیمها هیچ امیدی به بقا در لیگ برتر نداشتند. این فصل؟ نمیتوان هیچ تیمی را به راحتی خط زد، حتی از بین سه تیم فعلی قهر جدول که نامزد سقوط هستند.
تعداد دیدارهایی که در آستانه سال نوی میلادی به دلیل شیوع کرونا به تعویق افتاد، آزاردهنده بود اما حتی این هم حس غیرقابل پیشبینی بودن جدول را افزایش داده است.
منچستریونایتد به ثبات رسیده و حالا جایگاهش در رده چهارم با چهار امتیاز اختلاف نسبت به وستهام امنتر به نظر میرسد اما آرسنال، وولوز و تاتنهام همگی حداقل دو بازی عقب افتاده دارند. به جز چلسی رده سومی، اینطور به نظر میرسد که پنج تیم در حال رقابت برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان هستند. تصویر سقوط هر هفته تغییر کرده است.
همه این موارد به شکلی جذاب غیرقابل پیشبینی هستند و ورزش باید به همین شکل باشد.
با این حال، برای این که این فصل حقیقتا به فصلی کلاسیک تبدیل شود به یک کورس قهرمانی نیاز دارد.
از سه رقیب احتمالی برای جام قهرمانی سیتی، منچستریونایتد با پیروزی قدرتمندانه هفته اول برابر لیدز درخششی مقطعی داشت، چلسی پس از آغازی درخشان محو شد و لیورپول پس از چند تساوی نسنجیده در فصل پاییز با گرفتن دو امتیاز از سه بازی قبل و بعد از کریسمس به نظر میرسید که رقیب جدیای نیست. آخرین بازی از آن سه دیدار، تساوی 2-2 در خانه چلسی در دوم ژانویه دیداری جذاب بود اما وقتی گرد و خاک استمفوردبریج خوابید و محمد صلاح، سادیو مانه و نبی کیتا به اردوی تیمهای ملیشان برای حضور در جام ملتهای آفریقا پیوستند، بسیاری از ما با خودمان فکر کردیم ” و حالا فقط یک تیم مانده است”.
این مهر تاییدی بر پشتکار و ثبات لیورپول، علاوه بر کیفیت آنهاست که توانستند به امید لغزش دور از انتظار سیتی ادامه دهند. پنج پیروزی متوالی در لیگ (آنها در حال حاضر هشت پیروزی متوالی در تمامی رقابتها دارند) طول کشید تا تیم کلوپ بار دیگر خودش را در این قاب جای دهد. اندرو رابرتسون، مدافع چپ این تیم، در فاصله چند هفته نظرش را از اختلاف “خیلی زیاد” است، به درخواست از هم تیمیهایش برای پیروزی در هر بازی برای استفاده از لغزش احتمالی مدافع عنوان قهرمانی تغییر داد.
بنابراین بله، در حال حاضر این روند از پیش تعیین شده بار دیگر به یک کورس قهرمانی تبدیل شده است.
اگر لیورپول برابر لیدز به پیروزی برسد، این کورس شدت خواهد گرفت و جو آنفیلد در آستانه فینال روز یکشنبه جام اتحادیه برابر چلسی پر شورتر از چیزی میشود که تصور میشد و پس از آن هم احتمالات بسیاری در هفتهها و ماههای پایانی شکل خواهد گرفت.
دشواری کار لیورپول این است که همین احتمالات (جز فینال جام اتحادیه) به صورت مشترک برای تیم فوقالعاده سیتی هم وجود دارد که در حال حاضر در لیگ برتر در موضع قدرت است.
لیورپول در جایگاهی قرار دارد که باید به کسب پیروزیها ادامه دهد و از شکست در جریان دیدار با سیتی در ماه آوریل پرهیز کند، دیداری که پس از آن شش بازی دیگر تا پایان فصل باقی میماند. اگر آنها کوچکترین لغزشی داشته باشد، این کورس بار دیگر سریعا به روندی از پیش تعیین شده تبدیل خواهد شد.
اما همانطور که گری نویل، یکی دیگر از عاقله مردان حاضر در جایگاه گزارش لیگ برتر، همین آخر هفته اظهار داشت، این احساس درست به نظر میرسد- کاملا همراستا با فصلی جذاب و با کیفیت بالا تا به امروز- که ما باید به جای روندی آرام و از پیش تعیین شده، یک کورس داشته باشیم.
مدافع سابق منچستریونایتد گفت:” لیگ امسال بسیار بیشتر از این خوب بوده که قهرمانش با اختلاف 12 یا 15 امتیازی مشخص شود. من فکر میکنم ما به آن اتفاق جزئی ویژه در بخش آخر فصل نیاز داریم. و فکر میکنم به آن میرسیم.”