آنالیز: جراردو سیوانه چگونه بایر لورکوزن را به روزهای خوبش بازگرداند
هفتیک- در میان تغییرات وسیع مربیان در فصل گذشته، انتقال جراردو سیوانه به بایرلورکوزن یکی از بی سروصداترین انتصابهای بوندسلیگا بود. اما لورکوزنِ سیوانه این فصل پر سروصداتر از بسیاری از تیمها ظاهر شده و فصل 22-2021 را با شرایطی خوب و احتمال کسب سهمیه لیگ قهرمانان آغاز کرده است. لوکوزن در طول این مسیر فوتبالی استثنایی با ترکیبی تماشایی از ضدحمله و مالکیت توپ هدفمند ارائه کرده است. در این مقاله، تاکتیکهای بایرلورکوزن ِ جراردو سیوانه در فصل 22-2021 را تحلیل میکنیم.
سبک بازی: 1-3-2-4
در آستانه انتقال سیوانه به بایرلورکوزن، ما حدس زده بودیم که این سرمربی سوئیسی شاید از همان سیستم 2-4-4 ای استفاده کند که در یانگ بویز به کار میگرفت. در عوض، سیوانه با هوشمندی تمام با همان سیستم قدیمی لورکوزن کار را ادامه داد و از ساختار 1-3-2-4 استفاده کرد که پاتریک شیک را در نوک خط حمله داشت. در واقع، دوبار از سه دیداری که آنها در این فصل از سیستم 1-3-2-4 در بوندسلیگا استفاده نکردند به این دلیل بود که شیک کاملا آماده نبود. از آنجایی که این تیم حول محور بازیکن تنومندشان در نوک خط حمله شکل گرفته پس میتوان گفت که این تکرار فرآیند استفاده از سیستم 1-3-2-4 با تمرکز بسیار بر تغییر سریع از فاز دفاعی به هجومی است. اما آنها همچنین میتوانند تیمی بر پایه مالکیت توپ باشند و به آرامی این مسیر را تا رساندن توپ به شیک طی کنند.
لوکاس هرادسکی، یکی از بهترین دروازهبانهای حاضر در این لیگ، پشت خط دفاعی سیوانه قرار دارد. این دروازهبان فنلاندی تابستان گذشته عملکرد خوبی در یورو داشت و این روند خوب را با درصد مهار 72 در فصل 22-2021 نیز ادامه داد. بایر ترکیبی از بازیکنان باانگیزه جوان و باتجربه برابر او دارد و جانان تاه به خوبی این خط دفاعی را سازماندهی کرده تا در 25 سالگی مسنترین عضو آن باشد. میشل باکر شروع خوبی در لوزکوزن در سمت چپ او داشته و پییرو هینکاپی، مدافع اکوادوری، نیز قدرتمندانه برای رسیدن به این پست مبارزه میکند. اودیلون کوسونوی 20 ساله هنوز با وجود حضور در 15 بازی نتوانسته نمایش بسیار درخشانی داشته باشد و در حال یادگیری در طول این مسیر است. جرمی فریمپون به شکل قابل توجهی خوش آتیهتر به نظر میرسد و پس از جدایی از سلتیک در فصل گذشته، آغازی باورنکردنی در بایر داشته است. این مدافع کناری هلندی همکاری درخشانی را با موسی دیابی در سمت راست شکل داده و تا به حال روی پنج گل نقش داشته است.
سیوانه در خط میانی زوج قدرتمند را با حضور اِسِکیل پالاسیوس و کریم دمیربایِ دارد. چارلس آرانگیس و روبرت آندریش دو گزینه قدرتمند دفاعی دیگر برای بازی در کنار دمیربای با قدرت مالکیت توپ بالا هستند؛ در حالی که آرانگیس بیشتر در جایش مانده و آندریش بین دو محوطه جریمه در رفت و آمد است. مقابل این دو بازیکن میانی، ستاره غیرقابل انکار دیگری در این تیم حضور دارد؛ فلوریان ویرتز که تا به حال در 15 بازی 5 گل و 8 پاس گل به ثبت رسانده است (توضیح مترجم: آمار ویرتز تا هفته بیستم به 5 گل و 9 پاس گل افزایش پیدا کرده است). ترکیب کلاس و خلاقیت ویرتز با سرعت باورنکردنی موسی دیابی، با و بدون توپ، باعث شده که یکی از بهترین زوجهای ضد حمله که پاتریک شیک میتواند آرزویش را داشته باشد، در پشت سرش حضور داشته باشد. تنها عملکرد شیک و ویرتز از پنج گل و شش پاس گل دیابی در این این تیم بهتر بوده و هیچ زوج کناری دیگری در این لیگ سرعتیتر از این بازیکن فرانسوی و فریمپونگ نیستند (توضیح مترجم: آمار دیابی تا این هفته به 8 گل و شش پاس گل رسیده است). از سوی دیگر، سیوانه سرعت و قدرت بیشتری را با حضور کریم بالعربی، پائولینیوی برزیلی و امین عدلی، بازیکن تیم ملی زیر 21 سال فرانسه، دارد. با وجود این حجم از سرعت و قدرت در پشت پاتریک شیک، کار این مهاجم بسیار آسانتر شده است. اما این مهاجم اهل چک به خودی خود نیز غیرقابل مهار بوده و گاهی از کمترین موقعیتها به گل رسیده تا آمار 16 گل زده در 14 بازی را تا به اینجا فصل به ثبت رسانده باشد (توضیح مترجم: تعداد گلهای شیک تا هفته بیستم به 18 رسیده است).
بنابراین با داشتن این پیش زمینه ذهنی از بازیکنان، بیایید وارد بحث درباره میزان تاثیرگذاری لوزکوزن در سیستم 1-3-2-4 از زمان حضور سیوانه روی نیمکت این تیم شویم.
ضدحمله + سرعت و قدرت
نکته تاکتیکی اول در لورکوزن که هرکسی میتواند آن را از میلیونها کیلومتر دورتر تشخیص دهد این است که آنها تا چه حد میتوانند در تغییر فاز دفاعی به هجومی مرگبار ظاهر شوند- آمارهای فوق العاده سایت WhoScored? نقاط قوت لورکوزن را نشان میدهد- حمله از بالها، ضدحملات، خلق موقعیت با استفاده از پاسکاری از دفاع و گل کردن موقعیتها. نمیتوان درخشش لورکوزن را با این کلمات توصیف کرد اما این هویت کلی آنها تحت هدایت سیوانه بوده است.
اول، در زمینه حمله از بالها، لورکوزن میتواند به سرعتی برسد که هیچ تیم دیگری قادر نیست با آن برابری کند. فریمپونگ و باکر هر دو جز 10 بازیکن سرعتی در این لیگ هستند (بر اساس نهایت سرعت ثبت شده) و دیابی و بالعربی هم فاصله چندانی از آنها ندارند. سرعت دیابی روی ضدحملات گاهی چنان بالاست که فریمپونگ و مدافع چپ لورکوزن واقعا زمانی برای پیوستن به این تغییر فاز پیدا نمیکنند. اما در دیگر مواقع میتوانید شاهد حرکت سریع او روی دست بازیکن صاحب توپ باشید و حتی باکر نیز با وینگر سمت مخالفش اورلپ یا آندرلپ میکند. به همین سادگی وقتی او با توپ به فضای مرکزی میکشد، حرکات ماهرانه دیابی باعث میشود که مدافعان به سمتش کشیده شوند و طبیعتا فضا برای فریمپونگ باز میشود تا از آن استفاده کند و سپس با اورلپ خودش را به محوطه جریمه برساند. در حالی که دیابی حرکت پا به توپ را دوست دارد، به خوبی از نقاط قوت فریمپونگ نیز آگاه است و در نتیجه تغییراتی در سبک بازیاش ایجاد میکند. او دیگر مانند فصل گذشته توپها را روی دروازه ارسال نمیکند.، در عوض به بازیکنی مصممتر برای خلق موقعیت تبدیل شده که به دنبال حمل توپ برای مدتی بیشتر و با سرعت بالاتر است تا بتواند توپ را به محوطه جریمه یا بازیکنی در کنارهها برساند. در واقع او در هر دو زمینه پاسکاری از دفاع و حمل توپ به محوطه جریمه در این لیگ در رده دوم قرار دارد و در زمینه لایی زدن اول است. تمامی این ویژگیها ابعاد ترسناکی به بازی دیابی داده که بازیکنان سیوانه میتوانند با تکیه بر آن بازی را پیش از رساندن توپ به شیک، به سمت راست ببرند.
سپس بیایید درباره ضدحمله زدن، ایجاد موقعیت با استفاده از پاسکاری از دفاع و گل کردن موقعیتها صحبت کنیم. به محض این که لورکوزن توپ را تصاحب میکند، سه بازیکن هستند که با تکیه بر آنها میتوانند فورا توپ را به فاز هجومی ببرند. مشخصا آنها مستقیما به سمت شیک حرکت میکنند و همین به او اجازه میدهد که از کانالها نفوذ کرده یا آن را به فرد دیگری برساند. اما آنها همچنین میتوانند توپ را به فلوریان ویرتز برسانند که هوش بسیاری در زمینه آگاهی از زمان ارسال پاس یا زمان حمل توپ دارد. با انجام این کار، آنها فضای بیشتری برای شیک ایجاد میکنند تا دفاع حریف را از یکدیگردور و توجهات را به سوی خود جلب کند؛ در حالی که ویرتز و دیگر بازیکنان از پشت میتوانند جادویشان را پیاده کنند. سوم و شاید مهمتر از همه، آنها میتوانند به دنبال دیابی باشند که سرعت برقآسایش کافی است تا تن هر حریفی را به لرزه بیاندازد. به همین دلیل آنها سه گزینه عالی دارند که هرکدام میتواند جنبه متفاوتی در لحظه در اختیار این تیم قرار دهد؛ تنوعی که باعث شده خط حمله لورکوزن همیشه جلوی زمین حضور داشته باشد و نیاز نیست که بیش از حد به مهاجم خود وابسته باشند. آنها در عوض میتوانند صرفا به او تکیه کنند و به طور مداوم موقعیتهایی را در اختیار او قرار دهند که به گل تبدیل کند. بسیاری از این موقعیتها با استفاده از پاسکاری از دفاع یا کاتبکها روی ضدحملات شکل گرفته اما شیک میتواند هر نوع گلی به ثمر برساند و گلی که در یورو از وسط زمین به ثمر رساند به خوبی این ویژگی او را نشان داد.
پاتریک شیک به عنوان یک مهاجم نوک حرکات هوشمندانهای در عمق دارد، میداند چه زمانی پشت به دروازه بازی کند و از پشت با فلوریان ویرتز کار ترکیبی انجام بدهد. سرعت بازی آنها میتواند با استفاده از ارسال پاس رو به عقب سر ضرب توسط شیک در حالی که دیگر بازیکنان از پشت در حال نفوذ هستند افزایش پیدا کند. در واقع ذهنیت سر ضرب آنها ویژگی کلیدی مهمی در مسیر درخشش این تیم روی ضدحملات است. این موضوع همچنین میتواند در زمانی که آنها نمیتوانند زمان ارسال پاس دقیق برای رسیدن به بازیکنِ در حال نفوذ را پیدا کنند به این تیم ضربه بزند. برای مثال در جریان تساوی 2-2 برابر کلن، لورکوزن از نظر هجومی بر بازی تسلط داشت و تمام لحظات درخشان این بازی متعلق به آنها بود. اما آنها نتوانستند برابر خط دفاعی جلو کشیده کلن از تله آفساید فرار کنند و در نتیجه از این اتفاق ضربه خوردند. اما از مجموع تمامی نقاط ضعف هجومیای که دارند، ناتوانی در فرار از تله آفساید قطعا بدترین آنها نیست. این موضوع از جهاتی نشانگر هویت مشخصی است که سیوانه در این تیم به کار گرفته تا روی ضدحملات سریع بازی کرده و هیچ زمانی را برای رساندن توپ به بازیکنان خطرناک این تیم تلف نکنند.
بازیسازی
تیم جراردو سیوانه با استفاده از خط دفاعی سه نفره بازیسازی از دفاع را انجام میدهد، در حالی که یکی از هافبکها (معمولا کریم دمیربای) تا خط دفاعی عقب میکشد تا توپ را دریافت کرده و پاسهایی را رو به جلو ارسال کند. استفاده از دمیربای در این نقش میتواند بسیار مفید باشد، چون او معمولا کمتر از دیگر هافبکهای لورکوزن خصوصا آندریش که بیشتر توانایی حمل توپ دارد تا این که پاسور درخشانی باشد، در ارسال پاس محتاطانه عمل میکند. در عین حال، دمیربای دامنه پاس و دید بسیار خوبی دارد و گاهی به دنبال تغییر بازی با استفاده از پاسهای بلند مورب از چپ به راست، سمت خطرناکتر لورکوزن، است. تنها هرادسکی پاس موفق بیشتری در هر بازی از 4.1 پاس موفق این بازیکن آلمانی دارد و این نشان میدهد که او چه نقش مهمی در شکستن پرس حریف با تزریق ویژگیای متفاوت به تیمش دارد.
در سایر موارد، خط میانی در منطقهای بسیار هجومیتر در کنار مدافعان کناری قرار میگیرند و ساختاری را شکل میدهند که بیشتر به 4-4-2 شباهت دارد که تقریبا نوعی از سیستم 1-3-2-4 است. کمی متفاوت با ساختارهای سنتی 1-3-2-4، ساختارهای بازیسازی و هجومی لورکوزن میتواند بیشتر به 3-2-3-2 شبیه باشد، در نتیجه بازیکنی مثل دمیربای پیش میرود تا به فلوریان ویرتز پیوسته و در کنترل شرایط بین خطوط به او کمک کند. شاید با وجود تمام مسائلی که مطرح شد اینطور به نظر بیاید که تیم جراردو سیوانه بسیار منعطفتر و به دور از نظمتر از چیزی که هست به نظر بیاید. به جز برای حفظ انسجام این تیم، هافبکهای میانی او خیلی پیشروی نمیکنند و نقش مهمتری در تغییر فاز هجومی به دفاعی دارند تا این که برعکس آن صادق باشد. در همین حال، مدافعان کناری بیشتر از این که با زوج هجومی خود آندرلپ کنند، بیشتر با آنها اورلپ دارند و در حالی که این وینگرها پیشروی میکنند، آنها تمایلی به این که جلوتر از ویرتز به عنوان بازیکن شماره 10 تیم قرار بگیرند، ندارند. بنابراین در حالی که انعطافپذیری و بازی روان در حملات و حتی بازیسازی آنها وجود دارد اما تیم جراردو سیوانه همچنان بسیار غیرمنعطف و سرسخت است، خصوصا وقتی مدت زمان بیشتری توپ را در اختیار دارد.
اصول دفاعی
در حالی که لورکوزن رده سوم بیشترین گل زده این فصل بوندسلیگا را در اختیار دارد، هیچ تیمی دیگر در نیمه بالای جدول بیشتر از آنها گل نخورده است (توضیح مترجم: تا پایان هفته بیستم، در بین تیمهای نیمه بالایی جدول تنها افسی کلن با 34 گل خورده، آمار ضعیفتری از لورکوزن دارد) تیم سیوانه از نظر دفاعی عملکرد بدی نداشته اما در عین حال درخشان نیز ظاهر نشده است. یکی از دلایل احتمالی نسبت بالای گلهای دریافتی این تیم این است که لورکوزن چندان پرس از جلو را در دستور کارش ندارد. آنها کمتر از هر تیم دیگری در بوندسلیگا حریف را تحت فشار قرار میدهند، به دنبال حفظ ساختارشان هستند، در جریان بازی جابجا میشوند، منسجم میمانند و به تواناییهایشان برای بازپسگیری توپ بدون این که بیش از حد تلاش کنند، اطمینان دارند. آنها انرژیشان را برای فاز هجومی بازی حفظ میکنند، جایی که معمولا در آن درخشان هستند. این تاکتیک غالبا جواب میدهد. تیمهای حریف به سختی میتوانند برابر تیم سیوانه از پاسهای مورب از مرکز زمین استفاده کنند و در خلق موقعیتهای گلزنی خوب به مشکل میخورند. اما میزان زمانی که لورکوزن اغلب در یک سوم دفاعیاش صرف میکند، چه به دلیل بازیسازی خودشان یا توانایی حریف در حفظ توپ برابر آنها، به این معناست که احتمال گل خوردن طبیعتا بالا میرود. تنها هرتابرلین زمان بیشتری از شاگردان سیوانه را در یک سوم دفاعیاش سپری میکند و این مشکلی است که سیوانه امیدوار است در سال جدید حل شود.
وقتی تیم جراردو سیوانه با تکیه بر دفاع جلو کشیده از جلو پرس میکند، شیک اغلب در اولین خط پرس ایفای نقش میکند. گاهی یک هافبک هجومی در سیستم 2-4-4 میتواند به این ستاره اهل چک اضافه شود اما معمولا لورکوزن در حالت دفاعی بیشتر از سیستم 1-1-4-4 یا 1-3-2-4 استفاده میکند و هدفش این است که حریفش را دور از دروازه و در کنارهها نگه دارد. در جلوی زمین، هافبکهای میانی و مدافعان کناری لوزکوزن جایگاهی مستحکم را حفظ میکنند تا وقتی توپ وارد منطقه آنها شد شروع به اعمال پرس کنند. پرسِ توپمحور آنها تا حد زیادی از نظر شدت محدود میماند و لورکوزن در اکثر دیدارها از دفاع از میانه میدان استفاده میکند که بر ساختار 1-1-4-4 آنها در فاز دفاعی تکیه دارد. در حالی که پرس یا پرس متقابل چندان جز اهداف اصلی سیوانه به نظر نمیآیند اما این سرمربی سوئیسی وقتی میبیند بازیکنانش تمام تلاش دفاعیشان را به کار نمیگیرند، در ایجاد تغییر بسیار سریع عمل میکند. ما برابر دورتموند شاهد بودیم که تمایل کافی از سوی پائولینیو برای پرس و دنبال کردن مونیه در سمت چپ بایر وجود ندارد و این بازیکن برزیلی از آن زمان جایش را به بالعربی و عدلی داده است.
اما همچنان لورکوزن میتواند به صورت تیمی شدت بازی بدون توپش را افزایش دهد. از طریق اجازه دادن به حریف برای حفظ توپ توپ، لورکوزن بیش از اندازهای که تمایل دارد، به حریف اجازه میدهد که از فضای بین مدافعان کناری و مدافعان میانی پاسهای تعیینکننده ارسال کند. این مدافعان میانی شاید برای پرس کردن از منطقهشان دور شده باشند و همین فضای بیشتری به مهاجمان حریف برای گلزنی میدهد. اینجا جایی است که اودیلون کوسونو به طور خاص در آن مشکل دارد چون هنوز این تجربه را ندارد که بداند به نسبت مدافع کناری نزدیک به خود باید دقیقا کجا جاگیری کند. یارگیری و آگاهی ضعیف این تیم از جریان بازی میتواند گاهی به ضربات شروع مجدد نیز کشیده شود که آنها این فصل هفت گل از روی آنها دریافت کردهاند. بنابراین اگر یک محدوده از بازی باشد که جراردو سیوانه باید به دنبال بهبود تیمش در آن نقطه باشد، بدون شک بازی دفاعی آنها است. لورکوزن از نظر دفاعی چندان فاجعهبار ظاهر نشده اما انتظار بیشتری از سرمربیای میرود که با یانگ بویز تمرکز زیادی روی پرسینگ داشت.
نتیجهگیری
جراردو سیوانه تیمی ترسناک و قدرتمند از بایرلورکوزن ساخته که با تکیه بر حرکات سریع و پرشتاب در ضدحمله گلهای جذابی به ثمر میرساند. سیوانه راهی پیدا کرده تا بهترین بازی را از تمام ستارههای تیمش بگیرد و تیمی را حول محور پاتریک شیک، بزرگترین و مهمترین ستاره تیمش، ساخته است.
اگر لورکوزن واقعا به دنبال حضور در بین چهار تیم صدر جدول در پایان فصل 22-2021 است، باید به شکل قابل توجهی بازی دفاعیاش را بهبود ببخشد اما رکورد درخشان 40 گل زده آنها باعث شده که در حال حاضر جایگاه محکمی در رده چهارم داشته باشند و نشانی از افت در این تیم دیده نمیشود (توضیح مترجم: در پایان هفته بیستم لورکوزن با 49 گل در رتبه سوم قرار دارد).