پنج سال بعد از سقوط هواپیمای چاپه‌کوئنزه؛ عدالت چه زمانی اجرا می‌شود؟

تراژدی چاپه‌کوئنزه هنوز در خانه‌ها و دادگاه‌ها و البته در زمین فوتبال جریان دارد. این نه تنها یک فاجعه وحشتناک و قابل پیشگیری بود، بلکه تراژدی‌ای بود که به نظر می‌رسد پایانی ندارد.

هفت‌یک- پنج سال بعد از حضور در هواپیمایی که به زمین سقوط کرد و قرار گرفتن در کنار هم تیمی‌هایی که برای نجات یافتن و فرار از سرنوشتی تلخ دعا و گریه می‌کردند، جکسون فولمان گیتارش را برمی‌دارد، آن را می‌نوازد  و آهنگی به نام  Tocando em Frente یا “عبور کردن” را می‌خواند.

دستانی که زمانی بهترین ابزار فولمان برای دروازه‌بانی بودند، حالا در موسیقی ابراز وجود می‌کنند. تصنیف رمانتیک Sertanejo در طول 56 روز حضورش در بیمارستان در سال 2016 به او آرامش داد، چرا که او پس از قطع پای راستش تحت آرامش‌بخش‌های قوی بود- یکی از تنها شش نفری که به شکلی معجزه‌آسا از سانحه سقوط هواپیما در کلمبیا نجات یافت؛ سانحه‌ای که 71 نفر شامل تقریبا تمامی اعضای تیم و کادر باشگاه فوتبال برزیلی چاپه‌کوئنزه را که در حال سفر برای برگزاری بزرگترین بازی تاریخ این باشگاه بودند، کشت.

خواندن و نواختن گیتار نقشی کلیدی در روند درمان فولمان ایفا کرده است. او برنده مسابقه استعدادیابی برزیل شد. او به نماد بقا تبدیل شده است.

 

جکسون فولمان، دروازه‌بان چاپه‌کوئنزه، که در سقوط هواپیما پای راستش را دز دست داد، اکنون به موسیقی روی آورده است.

 

او درباره تجربیاتش سخنرانی می‌کند و کتاب می‌نویسد. او در محافل عمومی شلوارک می‌پوشد تا نشان دهد از دست یک پا متوقفش نخواهد کرد. او در حال چت از طریق برنامه زوم از خانه جدیدش در سائوپائولو کلاه کپی بر سر دارد که نشانی از یک پای پروتز شده را روی خود دارد. او می‌گوید:” من همیشه دنبال این بودم که پنهان نشوم و طبیعی باشم.”

عبور کردن. فولمان 29 ساله که می‌خندد و صحبت‌های بسیار مثبتی دارد، نماد مقاومت و بازگشت به زندگی است. همین که او می‌تواند راه برود اتفاقی قابل توجه است چون پزشکان گفته بودند که او باید تا آخر عمرش روی صندلی چرخدار باشد، چرا که پای چپش وقتی از لاشه هواپیما بیرون کشیده شده بود، به شدت آسیب دید.

او می‌گوید:” من فرد مثبتی هستم”. اما پنج سال پس از سانحه‌ای که باعث شد هم تیمی‌ها و دوستان او در سراسر کوهستانی در کلمبیا پراکنده شده و کشته شوند، عبور کردن از این اتفاق برای بسیاری از خانواده‌هایی که زندگی‌شان برای همیشه در تاریخ 29 نوامبر 2016 تغییر کرد، غیرممکن است.

تراژدی چاپه‌کوئنزه هنوز در خانه‌ها و دادگاه‌ها و البته در زمین فوتبال جریان دارد. این نه تنها یک فاجعه وحشتناک و قابل پیشگیری بود، بلکه تراژدی‌ای بود که به نظر می‌رسد پایانی ندارد.

 

بیوه

“پنج سال گذشته است و ما حس می‌کنیم روی یک چرخ و فلک بزرگ هستیم. این چرخ و فلک می‌چرخد و می‌چرخد و می‌چرخد و هیچ چیز حل نمی‌شود.”

سوزانا ریباس پریرا دِ ژسوس در این سانحه همسرش را که ویلیان تیه‌گو نام داشت، از دست داد؛ مدافعی میانی با قد 1.82 متر که در بین 19 فوتبالیستی بود که درگذشتند. دخترش که در آن زمان چهار سال داشت پدرش را از دست داد.

غم و اندوه آنها با کابوسی بی‌پایان از تلاش برای دریافت غرامت همراه شده است- شبکه‌ای درهم پیچیده از دادگاه‌ها، ادعاهای بیمه، پرونده‌های دادگاه بین‌المللی و تحقیقات پارلمانی که ادامه دارد تا غرامت دقیق انسانی را مشخص کند.

سوزانا از تلاش برای عدالت به تایمز گفت:” ما می‌خواهیم به زندگی‌مان ادامه دهیم و عبور کنیم اما هربار که به این نقطه می‌رسیم، این زخم دوباره سر باز می‌کند.”

او در سال 2017 به همراه دخترش به پورتو آلگره نقل مکان کرد. او شرکت ساخت عینک آفتابی برای خودش راه‌اندازی کرد تا درآمدش را تامین کند چون می‌گوید که هنوز هیچ غرامتی دریافت نکرده، علیرغم این که رای دادگاه اخیر به سودش بوده است.

سوزانا اظهار داشت که برای چند سال پس از این سانحه، خانواده‌ها حمایتی همیشگی شامل اجاره، حتی مسائل ابتدایی مانند غذا را از موسسه خانواده‌ها که توسط چاپه‌کوئنزه و شرکت‌های خصوصی مشتاق به همکاری پس از این تراژدی حمایت می‌شد را دریافت می‌کردند. اما این روند در سال 2019 قطع شد.

این خانواده‌ها از طریق دادگاه به دنبال احقاق حقوق هستند اما به گروه‌های مختلفی با وکلای متفاوت تقسیم شدند. بعضی از آنها در اکتبر 2018 کمک‌های انسانی از بیمه‌گری به نام توکیو مارین کیلن به ارزش 200 هزار دلار را پذیرفتند اما آلن بلاسیانو، وکیل سوزانا، به تایمز می‌گوید که این مبلغ به چشم‌پوشی از سایر ادعاها بستگی دارد.

 

همسر ویلیان تیه‌گو همچنان در تلاش است تا غرامت کشته شدن او را در سانحه سقوط هواپیما بگیرد.

 

ماه گذشته دادگاهی در برزیل حکم داد که چاپه‌کوئنزه باید مبلغی در حدود 1.87 میلیون پوند به سوزانا پرداخت کند اما این باشگاه دو درخواست تجدیدنظر داده و انتظار می‌رود که بار دیگر این کار را تکرار کند. هیچ توافقی صورت نگرفته است.

در حالی که او به پرداخت مبالغی برای روان درمانی  و دریافت دارو ادامه می‌دهد تا با غم عمیقش کنار بیاید و با تیم حقوقی‌اش هم دیدار دارد، سوزانا می‌گوید که به آستانه فروپاشی نزدیک شده است.

او می‌گوید:” این فقط مربوط به پول نیست. من هنوز از نظر روانی بسیار آسیب می‌بینم. ما می‌خواهیم این مشکل را حل کنیم تا بتوانم به زندگی ادامه دهیم. من حتی دیگر عصبانیتی حس نمی‌کنم. به نقطه نهایت احساسی‌ام رسیده‌ام. فکر کردن به تمام چیزهایی که رخ داده، خصوصا برای کسانی که بچه دارند، بسیار سنگین است. ما باید برای آنها خوب باشیم اما این کار سخت است. و آنها پدری ندارند. پنج سال گذشته و هیچ چیز حل نشده است. این بسیار غیرانسانی است. این چیزی است که باعث ایجاد خشم و اندوه می‌شود.”

او شاهد جذب بازیکنان جدید از سوی باشگاه و ایجاد بدهی بیشتر در حالی است که خانواده‌ها از طریق دادگاه به دنبال دریافت حق‌شان هستند و نمی‌تواند ابراز خشم و نفرت نکند.

او می‌گوید:” آنها (باشگاه) شرایط خانواده‌ها را نمی‌بینند و هرگز ندیده‌اند. تمام آن بازیکنان حاضر در پرواز برای آینده‌ای روشن‌تر تلاش می‌کردند. آنها در حال رشد کردن از نظر حرفه‌ای بودند. تاریخ این باشگاه زیبا بود. اگر آنها با ما توافق می‌کردند زیباتر هم می‌شد. اعتبار این باشگاه به دلیل درگیری‌های حقوقی با این خانواده‌ها از دست رفته است.”

آلن راشل، یکی از سه بازیکن نجات یافته در کنار یک خبرنگار و دو کارمند باشگاه، در ماه می از باشگاه به دلیل آسیب‌های اخلاقی، دستمزدهای پرداخت نشده و تاخیر در پرداخت بیمه شکایت کرد. راشل که توانست پس از عمل جراحی پشت به زندگی حرفه‌ای خود ادامه دهد و فصل 2021 را در آمه‌ریکا مینیرو سپری کرد، خواهان دریافت 3.3 دلار برزیل برای غرامت است.

 

تحقیقات

سلیا کاستدو موناستریو، یکی از مقامات سابق سازمان هواپیمایی بولیوی، که گفته می‌شد مجوز پرواز برای لامیا 2933 را صادر کرده در برزیل بازداشت شد، جایی که به دنبال پناهندگی بود. او پنج سال پس از این سانحه باید برای تحقیقات و محاکمه به مقامات بولیوی تحویل داده شود، هرچند نمایندگان مجلس برزیل خواهان تحت فشار قرار دادن او برای گرفتن جواب هستند.

دلیل این فاجعه- تمام شدن سوخت هواپیما- از دقیقه‌ای که کارشناسان دیدند که هیچ انفجاری صورت نگرفته برای آنها روشن بود. مسئولیت‌پذیری مسئله دیگری است. تلاش برای یافتن متهم این تراژدی هنوز در روند جنایی و حقوقی در سه قاره ادامه دارد.

باشگاه چاپه‌کوئنزه پیش از پرواز 2933 با خط هوایی دیگری از سائوپائول برزیل به سانتا کروز در بولیوی رفت. لامیا که حالا از خط هوایی بولیوی کنار گذاشته شده قرار بود آنها را برای بزرگترین بازی در تاریخ این باشگاه مقابل اتلتیکو ناسیونال به مدلین در کلمبیا ببرد.

این هواپیما حدود 3000 کیلومتر پرواز کرده و کمتر از 20 کیلومتر تا مقصد فاصله داشت که دو بار در نزدیکی مدلین دور زد و سپس سقوط کرد- در ساعت 21:59 به وقت محلی که 00:59 به وقت برزیل بود – و در رشته کوه آند بیرون ریونگرو افتاد. لاشه هواپیما در دامنه شمالی و جنوبی این کوه نصف شده و از هم فروپاشید.

تحقیقی توسط مقامات قانونی کلمبیا در سال 2018 تایید کرد که سوخت این هواپیما تمام شده اما سوالات هنوز باقی است. چرا میگوئل کویروگای 36 ساله، خلبان این پرواز و مالک مشترک لامیا، بسیار دیر به کنترل پرواز درباره نبود سوخت خبر داد، حتی با این که سیگنال هشداردهنده را حداقل 40 دقیقه قبل دیده بود؟ برنامه پرواز اصلی شامل سوخت‌گیری در کوبیجای بولیوی بود اما این هواپیما در حالی پرواز کرد که می‌دانست این فرودگاه در شب بسته است. چطور این هواپیما با علم به این که سوخت کافی برای رسیدن به مقصد را ندارد اجازه پرواز پیدا کرد؟

عدم موفقیت این خلبان در اعلام موقعیت اورژانسی تا چند دقیقه پیش از سانحه یعنی هواپیمای دیگری اولویت فرود داشته، فاجعه نهایی در تراژدی‌ای احمقانه که قصورهای باورنکردنی انسانی باعث کشته شدن 71 نفر شد.

 

بسیاری از بازماندگان سانحه چاپه‌کوئنزه همچنان در انتظار اجرا عذالت برای عزیزان‌شان هستند.

 

بیوه‌ها و وکلای خانواده‌های قربانیان این سوال را دارند که چطور این هواپیما حتی از زمین بلند شد، خصوصا وقتی گزارش رسمی حادثه نشانگر وجود وزن اضافه است. بلاسیانو به تایمز گفت:« نبود سوخت آخرین حلقه از این اشتباهات بود.» نبردهای حقوقی بزرگ و پیچیده می‌تواند سال‌ها ادامه داشته باشد. گفته می‌شود پوشش بدهی این هواپیما تنها 25 میلیون دلار بوده است. بیمه 300 میلیون دلاری اصلی لامیا که برای باشگاه چاپه‌کوئنزه مامشخص بوده شامل بند محدودیت جغرافیایی بوده که پرواز به کلمبیا را پوشش نمی‌داده و به طور کلی لغو شده بود چون حق بیمه آن پرداخت نشده بود.

واسطه بیمه به نام Aon و بیمه‌گذاری به نام TMK در بین شرکت‌هایی هستند که از سوی 43 خانواده قربانیان برای دریافت 844 میلیون دلار در دادگاهی در فلوریدا از آنها شکایت شده است. حداقل 12 شرکت به عنوان بیمه‌گذار، واسطه یا آژانس‌های مدیریتی با شکایاتی روبرو هستند که حتی در دادگاه‌هایی در لندن هم مطرح شده است.

کمیته تحقیقات پارلمانی در نوامبر 2019 تحقیقاتی را آغاز کرد تا مشخص شود که چرا پرداخت‌ غرامت به خانواده‌ه هنوز انجام نشده است. این تحقیقات که به دلیل شیوع جهانی ویروس کرونا نیمه‌کاره مانده بود قرار است این ماه بار دیگر ادامه پیدا کند. نتو، سومین بازیکن نجات یافته، با ژایر بولسونارو، رییس جمهور برزیل، دیدار کرد تا راه حلی پیدا کند. او به لندن سفر کرد تا علیه TMK اعتراض کند. او به تایمز گفت:” انتظار این است که آنها قبول مسئولیت کنند اما دقیقا برعکس این کار را انجام داده‌اند. ما به مبارزه ادامه می‌دهیم. من به سیستم قضایی آمریکا بیشتر از برزیل اعتماد دارم، صادقانه باید بگویم.

« پس از این همه تراژدی و اندوه، امیدوارم که بتوانم به آسودگی مالی و روانی برسیم چون وقتی شما به عدالت می‌رسید می‌تواند با هر شرایط سختی زندگی کنید.”

 

سقوط و بدهی

چاپه‌کوئنزه پیش از این کابوس باشگاهی افسانه‌ای بود. این باشگاه کوچک از چاپه‌کو در ایالت سانتا کاتارینا در جنوب برزیل است و از جهاتی در زمینه غلبه بر احتمالات با لسترسیتی مقایسه می‌شد.

چاپه از شهری با جمعیتی کمی بیشتر از 200 هزار نفر بود که به تازگی به لیگ دسته یک برزیل راه پیدا کرده و با باشگاه‌هایی رقابت می‌کرد که منابع بسیار بهتری داشتند.

صعود به فینال کوپا سودامریکانا، نسخه مشابه لیگ اروپای آمریکای جنوبی، فراتر از رویای هرکسی بود. دیدار برگشت برابر اتلتیکو ناسیونال- – دیداری که هرگز برگزار نشد- قرار بود در کوریتیبا در فاصله 400 کیلومتری انجام شود چون آرنا کوندا خیلی کوچک بود.

نتو عضوی از این داستان موفقیت قابل توجه بود؛ او از بهترین روزهای دورانی پر فراز و نشیب لذت می‌برد. فینال رفت و برگشت بزرگترین اتفاق ورزشی او بود.

او در انتظار رسیدن به چیزهای بسیاری بود. و سپس همه جا تاریک شد و هواپیما بدون هیچ اخطاری از آسمان رو به زمین رفت. تلاش‌ها برای آرام ماندن غیرممکن بود، وقتی که او دید دستیار پرواز با حالتی ترسیده کمربندش را می‌بند، هرچند خلبان هنوز چیزی نگفته بود. نتو در تاریکی نشست و تا لحظه رخ دادن حادثه به دعای برای حضرت مسیح پرداخت.

وقتی او در بخش مراقبت‌های ویژه از کما بیرون آمد، فکر می‌کرد که در بازی مصدوم شده و از هوش رفته است. تنها زمانی که او متوجه میزان زخم‌هایش شد- آسیب به ستون فقرات، رباط زانو و آویزان شدن یک گوش به پوست- کم کم واقعیت برایش آشکار شد.

نتو سعی کرد به بازی ادامه دهد اما درد زیادی داشت. این باشگاه در سال 2020 نقش مدیریتی را به او پیشنهاد کرد تا مدیر فنی آنها باشد. او خوشحال بود که در باشگاه حضور دارد اما باعث درد و ناراحتی‌های مختلفی شد.

سقوط باشگاه به دسته پایین‌تر دو هفته پیش نهایی شد. آنها با تنها یک پیروزی از 34 بازی، فصلی ناامیدکننده را پشت سر گذاشتند و شاید بدترین اتفاقات برای آنها در پیش باشد.

این باشگاه حدود 120 میلیون دلار برزیلی بدهی دارد که بدهی زیادی برای تیمی کوچک و بومی است. نتو یک چهارم از این مبلغ را مستقیما در ارتباط با همان تراژدی می‌داند اما می‌گوید نبود آگاهی و تعهد به چاپه است که بیشتر از هر چیز به آنها ضربه زده است.

او می‌گوید:” ما افرادی را از دست دادیم که بهتر از هرکسی با نحوه مدیریت باشگاه آشنا بودند.” مربیان و مدیران و کادر تدارکات و دیگر اعضای این باشگاه جز قربانیان بودند که در بین آنها 20 خبرنگار هم حضور داشت.

او از تلاش برای بازسازی با بازیکنان جوان صحبت می‌کند. این باشگاه پس از تغییرات قابل توجه مربیان، رییس‌های داوطلب و سایر اعضای پس از سانحه نیاز به یافتن مسیر درست و بازیابی روحیه‌اش دارد.

او می‌گوید:” ما باید تلاش کنیم تا مثل هر باشگاه دیگری باشیم. ما ویژگی یا مزیت خاصی نداریم. پس از این تراژدی پیشنهاد شد که حتی در صورت قرار گرفتن در پایین جدول هم سقوط نکنیم اما مدیریت این را قبول نکرد. این تصمیمی درست بود اما در عین حال ما باید عواقب آن را بپذیریم.”

نتو به تایمز گفت که سعی کرده چشم انداز را حفظ کند. این فقط فوتبال است اما سقوط چاپه‌کوئنزه و مسیر طولانی بازگشت به لیگ برتر و پرداخت بدهی دردسر دیگری است.

آیا او به حضورش در باشگاه ادامه خواهد داد و به بازسازی دوباره آنها کمک می‌کند؟ او می‌گوید:” من کسی هستم که دیگر برای طولانی مدت برنامه‌ریزی نمی‌کند. من دیگر برای پنج یا 10 سال دیگر برنامه ندارم، بلکه نهایتا به یک ماه دیگر فکر می‌کنم. من به هر روزی که می‌آید فکر می‌کنم.”

 

آلن راشل، یکی از معدود بازماندگان سانحه چاپه‌کوئنزه،که توانست به فوتبال برگردد، به دلیل عدم اجرای تعهدات، به تازگی از این باشگاه شکایت کرد.

 

سالگرد

فولمان نمی‌تواند در مراسم روز دوشنبه در چاپه‌کوئنزه شرکت کند که گرامی‌داشت پنجمین سالگرد این تراژدی است. او پسری یک ساله دارد که این روزها باید از او مراقبت کند.م اما به هم تیمی‌ها و همکاران از دست رفته‌اش فکر می‌کند.

وقتی از او خواسته می‌شود که به آن شب نوامبر و اتفاقی که باعث شد همه چیز از هم بپاشد فکر کند، حس مثبتی که به اطرفیان می‌دهد کاهش می‌یابد و صدایش آهسته می‌شود. غرق نشدن در افکار سیاه به تلاش زیادی نیاز دارد.

فولمان سعی می‌کند لحظات پیش از برخورد را به خاطر نیاورد که آخرین لحظات دوستانش یا دراز کشیدن در سرما و باران و تاریکی با شنیدن صدای ناله و گریه و درخواست کمک بود.

او به شدت مصدوم شده، پای راستش را از دست داده و مدام از هوش می‌رفت و به هوش می‌آمد تا این که گروه نجات بدن زخمی و گل‌آلود او را از بین لاشه هواپیما بیرون کشیدند.

او می‌گوید:” گاهی در خاطرات قدیم غرق می‌شوم اما واقعا صحنه خاصی نیست چون من خوش شانس بودم که در طول این سانحه چیز زیادی ندیدم. نه، من صحنه‌های شادی که در کنار هم با هم تیمی‌هایم داشتیم را به یاد دارم که اشتیاق بسیاری داشتیم، زمان‌هایی که با هم خوشگذرانی می‌کردیم.

دلتنگ این خاطرات و روزها هستم و در ذهنم نقش بسته است. احساساتی قوی که تا ابد باقی خواهند ماند. وقتی دوران ناراحتی پیش بیاید، من سعی می‌کنم به لحظات خوبی فکر کنم که با دوستانم داشتم، سعی می‌کنم کمی این شب ناراحت‌کننده، وحشتناک و فاجعه‌بار را به فراموشی بسپارم که از سر گذراندیم.”

او خودش را به عنوان موزیسین از نوع ساخت اما پنج سال گذشته و او هنوز منتظر پایان دادگاه و اعلام رای است. او می‌گوید:” این مربوط به دادگاه است. ما تا امروز هیچ چیزی دریافت نکردیم. مردم فکر می‌کنند چیزی گرفتیم اما اینطور نیست. این روند پر از کاغذبازی است.

این رفت و آمدها پایانی ندارد. هدف باقی است و کسانی که در حال حاضر هزینه‌ها را پرداخت می‌کنند خانواده‌ها و بیوه‌هایی هستند که همسرشان را از دست داده‌اند، نجات یافتگانی که درد و غم روحی وحشتناکی را هر روز تحمل می‌کنند.

شاید این اتفاق برای کسانی که درد آن را با پوست و استخوان‌شان حس نکردند خیلی سریع گذشته باشد اما  برای ما انگار دیروز بود. وقتی به کل بدنم نگاه می‌کنم، نشانه‌هایی می‌بینم، زخم‌هایی که از آن شب مانده و در ذهنم نیز زخم‌ها و نشانه‌هایی از درد و رنجی عمیق وجود دارد. ما خواهان برقراری عدالت در هر چیزی که رخ داد هستیم. بعضی سعی می‌کنن خلبان را مقصر جلوه دهند اما در واقعیت این موقعیت بسیار جدی و پیچیده است.”

وقتی روز دوشنبه سالگرد این سانحه برسد، فولمان می‌گوید که همسر و پسرش را در آغوش خواهد گرفت، با خدا حرف می‌زند و به خاطر این که زنده مانده، شکرگزاری می‌کند. او با گیتارش خواهد نواخت. بعضی از آهنگ‌هایی که می‌خواند به یاد هم تیمی‌هایی است که با امید و هیجان بسیار در انتظار بزرگترین بازی زندگی‌شان بودند.

او می‌گوید:” مهم‌ترین بخش قضیه این است که داستان زیبای ما در این باشگاه به فراموشی سپرده نشده است. بالاتر از هر کس دیگری، ما اینجا هستیم تا تاریخیکه همه ساختند پاک نشود. این داستان زیبا. چون متاسفانه زمان می‌گذرد و مردم می‌خواهند فراموش کنند. ما اینجا هستیم تا اطمینان حاصل کنیم که این داستان فراموش نشده است.”

 

 

عنوان اصلی مقاله: Five years on and no answers to tragedy without end نویسنده: Matt Dickinson و Charlotte Peet نشریه / وبسایت: The Times زمان انتشار: 27 نووامبر 2021
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *