آنالیز بازی کای هاورتز؛ چرا تمام اروپا به دنبال این ستاره آلمانی است؟
هفتیک– کای هاورتز آخرین ستاره جوان فوتبال آلمان است که مورد توجه همه قرار گرفته و اکنون یکی از بهترینهای فوتبال اروپا محسوب میشود. او نیز مانند تیمو ورنر، به عنوان یکی از اهداف باشگاههایی مانند لیورپول، منچستریونایتد و چلسی در بازار نقل و انتقالات مطرح است و این چندان تعجببرانگیز نیست زیرا سیاست نقل و انتقالاتی این باشگاهها، به میزان زیادی روی به خدمت گرفتن بازیکنان جوان آیندهدار متمرکز شده است و هاورتز هم از همین حالا با ستارههایی مانند مسوت اوزیل و میشائیل بالاک مقایسه میشود.
پیتر بوش، سرمربی هاورتز در بایر لورکوزن، که زمانی در رشد بسیاری از ستارههای جذاب سالهای اخیر آژاکس نقش داشت، میگوید:” کای (هاورتز) بازیکن ویژهای است.” اوون هارگریوز، ستاره سابق فوتبال انگلیس، که زمانی در خط میانی بایرن مونیخ در کنار بالاک بازی کرد، نیز میگوید:” همه نگاهها روی (ارلینگ) هالند و (جیدون) سانچو است اما برای آلمانیها، کای هاورتز بهترین است. او بازیکن ویژهای است؛ ترکیبی از میشائیل بالاک و مسوت اوزیل. این دلیل گلها و ظرافت بازی او را نشان میدهد.”
آنالیز تاکتیکی
هاورتز بهترین بازیهایش را در خط حمله سه نفره ارائه میدهد؛ جاییکه میتواند در نوک بازی کند یا متمایل به راست. او شبیه روبرتو فیرمینو، ترجیح میدهد که به سمت عقب حرکت کرده و صاحب توپ شود یا به سمت بازیکن صاحب توپ حرکت کند تا در فاز بازیسازی، تیمش صاحب یک بازیکن بیشتر باشد؛ درحالیکه یکی از هم تیمیهایش تلاش میکند تا با حرکت پشت سر مدافعان حریف، فضایی ایجاد کند که هاورتز بتواند در آن صاحب توپ شود.
اگر او تنها بماند و آماده حمله کردن به سمت یک مدافع در موقعیت یک در برابر یک شود، برای ایجاد فضایی که بتواند از آن استفاده کند، معمولا به سمت عقب حرکت خواهد کرد و سپس تغییر مسیر میدهد تا دقیقا هنگام چرخش، توپ را دریافت کرده و با همان مدافع دوباره روبرو شود. این جابجایی همچنین در بازی ترکیبی او با هم تیمیهایش در ارتباط است و باعث میشود که در هنگام انتقال توپ به سمت محوطه جریمه حریف، همیشه پشت توپ باشد.
در این مقطع است که گامهای بلند او باعث میشود تا خیلی سریع، خود را به محوطه جریمه برساند. او فضاهای بین مدافعان حریف را هدف قرار داده و در بیشتر اوقات بدون اینکه یارگیری شود، در این فضاها حرکت میکند؛ در حالیکه در تمام طول دویدن و حمله به سمت توپ با سرعت بالا، ضرباهنگ لازم را حفظ میکند (عکس پایین) این تواناییها به همراه قد و قامت بلندش، که او را به هدف خوب برای بازی مستقیم و یک تهدید روی بازی هوایی تبدیل کرده، تکمیل میشود و همه اینها، او را به آیندهدارترین استعداد بوندسلیگا تبدیل کرده است.
هرچند اگر حرکات او به این ارتباط داشته باشد که تیمش، بیشتر توپ را پس میگیرد تا اینکه از دست بدهد، تناوب عقب رفتن او به سمت میانه زمین، نیازمند تکنیک بالای او است که وقتی صاحب توپ میشود و پاس میدهد، در بالاترین استاندارد این کار را انجام بدهد و او در این ویژگیها همچنان نیاز دارد که بهتر شود. مواقعی هم هست که او توپ را دقیقا روی پاس بازیکن هم تیمی میفرستد؛ درحالیکه بهتر از توپ کمی جلوتر از آنها فرستاده شود و گاهی حتی توپ را روی پای ضعیفتر هم تیمیاش میفرستد. شاید او دائما در حال بهتر شدن است اما او برای اینکه به بازیکن ثابت تیم ملی آلمان تبدیل شود، باید در این موارد پیشرفت کند؛ سرژ گنابری، یولیان برانت، ورنر و لئون گورتسکا، رقابت سختی با او برای قرار گرفتن در ترکیب مانشافت دارند.
نقش در بایرلورکوزن
پیتر بوش، سرمربی بایرلورکوزن، از چندین سیستم مختلف در تیمش استفاده میکند. غیر از سیستم 1-3-2-4 که مورد علاقه او است، آنها به طور مرتب از سه مهاجم استفاده میکنند و هاورتز به عنوان یکی از این سه مهاجم بازی میکند.
این خط حمله از شیوهای استفاده میکند که مربیان آن را با عنوان ” کشیدن و رها کردن” میشناسند که شامل حرکت بعضی از بازیکنان به پشت خط دفاعی است؛ در حالیکه بقیه به سمت عقب و جاییکه مالکیت توپ در جریان است، حرکت میکنند تا خط دفاعی حریف را آشفته کنند و سازماندهی آن را بهم بزنند. هاورتز (عکس پایین، که به سمت بازیکن صاحب توپ حرکت میکند) با جابجاییها و بازی ترکیبیاش، هم زمانیکه لورکوزن به دنبال ایجاد موقعیت است و هم وقتی که میخواهند با ضربه آخر، حمله را به سرانجام برسانند، نقشی اساسی دارد.
اگر او به سمت راست متمایل شود، مانند یک بازیکن کناری معمول بازی نمیکند- در عوض او در نیم فضای راست (توضیح مترجم: فضای بین کانال کناری و کانال میانی) جاگیری کرده و طوری حرکت میکند که در هنگام دریافت توپ، کاملا به سوی جلو در حرکت باشد. نیم فضاهای یک سوم هجومی هم منطقهای است که او در آن بسیار خطرناک ظاهر میشود.
هاورتز معمولا طوری حرکت میکند که مدافع راست یا وینگ-بک راست خودی که نقش حامی دارد، پشت سرش داشته باشد و در عین حال، بازیکنان نفوذی میتوانند جلوتر از او حرکت کنند. این تهدید دوگانهای برای خط دفاعیهای به هم ریخته است که باعث میشود هاورتز از تکنیکش برای راه انداختن همتیمیها استفاده کند.