بهترین مربیان تاریخ به انتخاب فورفورتو؛ نفر اول، سِر الکس فرگوسن
هفتیک– نشریه معتبر فورفورتو در شماره اخیرش (ژوئن 2020)، فهرست 100 مربی برتر تاریخ را اعلام کرد که مطمئنا مانند هر انتخاب دیگری، موافقان و مخالفی خواهد داشت. اما آنطور که خود این نشریه نوشته، در ردهبندی این مربیان، به نوآوریهای آنها در مسائل تاکتیکی، نحوه مدیریت بازیکنان و مهمتر از همه، جامهایی که آنها بردند، توجه شده است. این قسمت آخرین این مجموعه است که به معرفی بهترین مربی تاریخ از نگاه این نشریه اختصاص داد؛ سرالکس فرگوسن، سرمربی افسانهای شیاطین سرخ.
شش دیداری که فرگوسن را به قله رساند
ایست استرلینگ شایر 2-0 فالکرک (1974)
اولین نتیجه بزرگ الکس فرگوسن به عنوان مربی با انگیزه انتقام به دست آمد. فرگوسن یک سال قبل در فالکرک به عنوان بازیکن- مربی انتخاب شد تا اولین روزهای ورودش به دنیای مربیگری را تجربه کند. سپس جان پرنتس به عنوان سرمربی جدید باشگاه انتخاب شد و به فرگوسن جوان گفت که دیگر نیازی به حضور او نیست. فرگی بعدتر در این باره گفت:” برای او سخت بود که در چشمهای من نگاه کند.” پیوستن این بازیکن اسکاتلندی به آیر (Ayr) با مشاجره همراه شد چرا که پرنتیس تلاش میکرد دستمزدی که فرگوسن فکر میکرد حقش است، به او پرداخت نکند.
آلی مککلود، سرمربی آیر – سرمربی آینده تیم ملی اسکاتلند در جام جهانی 1978 – به ایست استرلینگشایر پیشنهاد کرد که فرگوسن 32 ساله را به عنوان سرمربی جدید خود استخدام کند. او پیش از آن در یک مصاحبه کاری در تیم کویینز پارک که در درسته دوم حضور داشت، رد شده بود. او بعدها اظهار داشت:” من تسلیم اعصابم شدم.” ایست استرلینگشایر در فصل پیش از آن در انتهای جدول لیگ دسته دوم بود. وقتی فرگوسن به این تیم پیوست، تنها 8 بازیکن در فهرست این تیم بودند و دروازهبانی را نیز در اختیار نداشتند. با این حال او به آنها کمک کرد که در اولین بازی شکست 0-3 در فورفار را با تساوی عوض کنند. این تیم به لطف سبک طوفانی سرمربیاش، در اوایل اکتبر در رده سوم جدول ردهبندی ایستاده بود.
بابی مک کالی، مهاجم تیم، درباره او گفت:” او از همان ابتدا یک لعنتی ترسناک بود.” جیم میکن، هم تیمی او، بعد از اینکه به مربی گفت که با یکی از مدیران باشگاه برای تعطیلات آخر هفته به بلک پول میرود و به همین دلیل نمیتواند در تمرینات روز دوشنبه حاضر شود، از تیم کنار گذاشته شد. پاسخ فرگوسن به او این بود:” حتی اگر با ملکه هم بروی برای من اهمیتی ندارد.” سپس زمان رویارویی با فالکرک و پرنتیس رسید که به تازگی سقوط کرده بودند. ایست استرلینگشایر، که در همان شهر قرار داشت، 70 سال بود که موفق به شکست دادن فالکرک در لیگ نشده بود. فرگوسن با نیت پیروزی برابر پرنتیس، یک برنامه خاص برای بازی طرح کرد و جزییات بازی فالکرک را به تفکیک دقیقه تحلیل کرد. او به بازیکنان خود گفت: ” یک مورد هم نیست که من درباره این تیم ندانم. حتی میتوانم به شما بگویم که در کدام سمت تخت دراز میکشند.” ایست استرلینگشایر با دو گل در این بازی به پیروزی رسید. فرگوسن در اواخر آن ماه به عنوان سرمربی جدید سن میرن انتخاب شد. او در طول تنها 117 روز حضورش در ایست استرلینگشایر، خود را به عنوان ستارهای نوظهور ثابت کرد.
لیورپول 4-0 آبردین(1980)
این شکست در آنفیلد باعث شد که فرگوسن به موفقیت اروپایی برسد و به او این انگیزه را داد که یک روز لیورپول را سر جایش بنشاند. اولین حضور اروپایی او به عنوان یک سرمربی خوب پیش نرفت. آبردین در ابتدای اولین فصل حضور او روی نیمکت، در دیدار رفت جام در جام اروپا برابر مارک استانکی دیمیتروف، باشگاهی که در دومین- و آخرین – فصل حضورش در اروپا بود و پس از آن به لیگ محلی بلغارستان سقوط کرد، شکست خورد. فرگوسن با رساندن سن میرن به لیگ دسته اول موفق شده بود توجه باشگاه آبردین را به خود جلب کند اما این باشگاه در اولین فصل حضور او در رتبه ناامیدکننده چهارم قرار گرفت. با این حال تنها یک سال بعد او موفق به کسب دومین عنوان قهرمانی لیگ در تاریخ این باشگاه و اولین جام قهرمانی در طول 25 سال شد. او بهترین بازی را از استعدادهایی چون گوردون استراکان و الکس مکلیش گرفت و توانست تیمش را که در میانه مارس در رده ششم قرار داشت به صدر جدول برساند. آبردین در اولین فصل حضورش در جام باشگاههای اروپا در دور دوم برابر لیورپول قرار گرفت. فرگوسن پیش از بازی رفت، به آنفیلد سفر کرد تا دیدار قهرمان لیگ انگلیس برابر میدلزبورو را از نزدیک تماشا کند. بیل شنکلی در اتاق مربیان با او دیدار کرده و گفت:” پس تو آمدی تا نگاهی به تیم فوقالعاده ما بیاندازی. اوه! همه این کار را امتحان میکنند.”
لیورپول با یک گل در پیتودری پیروز شد. باب پیسلی، سرمربی تیم، پیش از بازی به تعریف افراطی از استراکان پرداخت و این تلاشی برای کاهش قدرت این بازیکن بود که به گفته استراکان موثر واقع شد. فرگوسن در این باره گفت:” آنها به خوبی در دپارتمان جنگ روانی مجهز شده بودند.” گل به خودی ویلی میلر در آنفیلد راه را برای تحقیر تیم باز کرد. پس از آن فیل نیل، کنی داگلیش و آلن هانسن همگی موفق به باز کردن دروازه آبردین شدند تا بازی با 4 گل به سود لیورپول به پایان برسد.
لیورپول به مسیر خود ادامه داد تا در فینال جام باشگاههای اروپا برابر رئال مادرید به پیروزی برسد اما فرگوسن از تیم خود عصبانی بود و باور داشت که آنها با عقده خود کمبینی قدم به این بازی گذاشتهاند. بازیکنان در راه بازگشت به خانه از خندیدن منع شدند. وقتی استیو کاون از سوی یک هم تیمی به خنده افتاد، فرگوسن ماهها با او صحبت نکرد. او روز بعد به تیم خود گفت:” شما واقعا مایه شرمساری هستید. هر کس و ناکسی در اسکاتلند به شما میخندد.” فرگوسن بعدها اعتراف کرد:” ما از این اتفاق دردناک یاد گرفتیم که رقابتهای اروپایی نیازمند تکنیک و نظم بسیار بالاست.”
آبردین 2-1 رئال مادرید (1983)
آبردینِ فرگوسن دو فصل پس از تحقیر در آنفیلد یاد گرفته بود که چطور به یک قدرت اروپایی تبدیل شود. در فصل 82-1981 جام یوفا، آنها پیش از شکست در دیداری بسیار نزدیک برابر هامبورگ موفق شده بودند که ایپسویچ، مدافع عنوان قهرمانی، را حذف کنند. پس از اینکه فرگوسن پیشنهاد هدایت وولوز را رد کرد، آبردین موفق شد به یک چهارم نهایی جام برندگام جام اروپای 83-1982 صعود کند. حریفان بسیار ترسناک بودند. رئال مادرید، بارسلونای دیهگو مارادونا، اینتر و پاری سن ژرمن همگی برای کسب جام در رقابتها باقی مانده بودند. آبردین با بایرن مونیخ روبرو شد.
فرگوسن شب پیش از بازی در تصمیمی غیرمعمول کنترل جلسه تمرینی تیمش در المپیا اشتادیون را به جای آرچی ناکس، دستیارش، بر عهده گرفت. او به بازیکنانش یاد داد که توپهای بلند را با سرعت به سوی یکدیگر ارسال کنند و نتیجه جلسهای پر هرج و مرج شد که بازیکنان بسیاری با برخورد توپ به سرشان مواجه بودند. فرگوسن تلاش میکرد به بایرن القا کند که آبردین تیمی بیمصرف است و به رسانهها گفت که آماده پذیرش شکست 0-2 هستند. اما آنها در واقعیت با ارائه یک نمایش بسیار منظم موفق به کسب تساوی بدون گل شدند.
در بازی دراماتیک برگشت اما این آبردین بود که موفق شد کامبک زده و به پیروزی برسد. گل تساوی بخش آنها از یک ضربه آزاد بسیار عجیب به دست آمد: استراکان و جان مکمستر که پشت توپ قرار داشتند هر دو شروع به دویدن کرده و هرکدام وانمود کردند که توپ را به دیگری خواهند داد، سپس استراکان از سردرگمی تیم حریف استفاده کرده و توپ را به مکلیش رساند تا دروازه را باز کند. رایان گیگز و پل اسکولز سالها بعد در منچستریونایتد از همین روش تمرین شده استفاده کردند. واترشخِی بلژیک در دیدار نیمه نهایی پشت سر گذاشته شد تا آبردین در فینال برابر رئال مادرید قرار بگیرد؛ تیمی که آلفردو دی استفانو هدایت آن را بر عهده داشت.
شب پیش از برگزاری فینال در گوتنبرگ، فرگوسن یک بطری نوشیدنی به دی استفانو داد و تلاش کرد تا این تصور را برای او ایجاد کند که آبردین از اسطوره و تیم او ترسیده است. فرگی در خفا از پیروزی خود مطمئن بود. استوارت کندی، مدافع تیم، در این باره گفت:” معمولا شما میتوانید اینورری لوکو (توضیح مترجم: Inverurie Loco تیمی نیمه حرفهای در منطقه آبردین) را به دست او بسپارید و او طوری این تیم را میسازد که انگار تیم برزیل است. “این بار فرگوسن خطر رئال مادرید را دستکم گرفته بود. پس از این که مادرید در فینال گل تساوی را به ثمر رساند، فرگوسن بین دو نیمه یک تغییر تاکتیکی زیرکانه انجام داد. آبردین پس از 120 دقیقه با نتیجه 2-1 به پیروزی رسید. سرمربی مغرور پس از بازی مدعی شد:” ما در نیمه دوم و وقتهای اضافه آنها را سلاخی کردیم. ” دی استفانو نیز اعتراف کرد:” آبردین چیزی داشت که پول نمیتواند آن را بخرد- یک روح و روحیه تیمی که بر پایه سنت خانوادگی بنا شده است.”
منچستریونایتد 2-1 شفیلدونزدی (1993)
وقتی فرگوسن در سال 1986 به منچستریونایتد پیوست، بیش از هر چیز خواهان کسب قهرمانی در لیگ بود؛ حتی پس از اینکه سه قهرمانی با ابردین به دست آورده بود. اما پس از هفت سال حضور در اولدترافورد موفق به کسب اولین قهرمانی خود نشده بود. یونایتد یک فصل قبل از حضور او در آستانه قهرمانی لیگ بود و رقابتها را تحت هدایت رون اتکینسون با 10 پیروزی متوالی آغاز کرد اما پس از آن به شدت افت کرد. فصل بعد و زمانی که فرگوسن در نووامبر 1986 به این تیم پیوست، آنها از آخر چهارم بودند و او موفق شد تیم را به رتبه یازدهم برساند. او در اولین فصلی که از ابتدا روی نیمکت شیاطین سرخ نشست، این تیم را به رتبه دوم رساند اما رتبه یازدهم در فصل 89-1988 و رتبه سیزدهم در فصل 90-1989 چندان الهامبخش نبود.
با کسب قهرمانی جام حذفی در 1990 و سپس پیروزی برابر بارسلونای کرویف در فینال جام در جام 1991 کمی از میزان فشارها کاسته شد اما تیم فرگوسن هنوز موفق به کسب جام قهرمانی در لیگ نشده بود. آنها در فصل 91-1990 ششم شدند و یک سال بعد پایینتر از لیدز در رده دوم قرار گرفتند. منچستریونایتد در نوامبر 1992 در رده دهم قرار داشت و منتقدان معتقد بودند که این قهرمانی هرگز به دست نخواهد آمد. فرگوسن نتوانست آلن شیرر و دیوید هرست را به خدمت بگیرد و دیون دابلین، بازیکن جدید تیم، نیز دچار شکستگی پا شد. یونایتد در 15 بازی تنها 14 گل به ثمر رسانده بود. فرگوسن در آن زمان گفت:” ما باید کاری در این باره انجام دهیم. پول موجود است اما گزینهها خیلی خوب نیستند.” با این حال گزینهها بسیار بهتر از حد تصور او بودند.
لیدز با مارتین ادواردز، مدیرعامل منچستریونایتد، تماس گرفت تا درباره خرید دنیس اروین، مدافع این تیم، صحبت کند. فرگوسن بدون برنامهریزی قبلی از مدیرعامل خواست تا درباره احتمال جدایی اریک کانتونا از الند رود پرس و جو کند. املین هیوز، یکی از منتقدان، این خرید را به عنوان آخرین قمار فرگوسن در پست خود توصیف کرد. و عجب قماری شکل گرفت: کانتونا رهبری منچستریونایتد برای رسیدن به عنوان قهرمانی را در دست گرفت. آنها در سوم آوریل با پیروزی برابر نوریچ در کَرو رود (Carrow Road) از این تیم عبور کردند اما چند روز بعد شفیلدونزدی در خانه برای آنها دردسرساز شد.
این ترس وجود داشت که استون ویلای اتکینسون پیروز میدان شود و در حالیکه 5 بازی به پایان لیگ باقی مانده بود، اختلاف امتیاز را به عدد 4 برساند. در همین حال فرگوسن از برایان رابسون 36 ساله استفاده کرد که بازی را تغییر داد. استیو بروس در فاصله 4 دقیقه مانده به پایان بازی گل تساوی را به ثمر رساند و بار دیگر همین کار را در دقیقه هفتم فرگی تایم تکرار کرد. فرگوسن بعدها تاکید داشت:” من همان شب فیلم بازی را دیدم و از کرنومترم برای محاسبه زمان تلف شده و تعویضها استفاده کردم. باید 12 دقیقه وقت تلف شده اعلام میشد.” ویلا شکست خورد. یونایتد به صدر جدول رفت. فرگوسن با سقوط مدعیان موفق شد اولین قهرمانیاش در رقابتهای لیگ برتر را با 10 امتیاز اختلاف به دست آورد.
یوونتوس 2-3 منچستریونایتد (1999)
فرگوسن در شروع فصل 99-1998 چهار قهرمانی لیگ برتر داشت اما سلطه این تیم در اروپا تکرار نشده بود. لیگ قهرمانان هنوز برای آنها منبع ناامیدی بود. یونایتد در دور دوم فصل 94-1993 توسط گالاتاسرای حذف شد، در فصل 95-1994 توسط بارسلونا و آی اف کی گوتنبرگ در مرحله گروهی حذف شد؛ در نیمهنهایی 97-1996 برابر بورسیا دورتموند شکست خورد و یک فصل قبل نیز این موناکو بود که در جمع هشت تیم نهایی از سد این تیم عبور کرد.
یونایتد در فصل 99-1998 نتوانست به عنوان قهرمان انگلیس به رقابتهای اروپایی صعود کند – آرسن ونگر اولین قهرمانیاش با آرسنال را به دست آورده بود – اما از یک فصل پیشتر، تیمهایی غیر از تیم قهرمان نیز مجوز حضور در لیگ قهرمانان را دریافت کرده بودند. مسیر یونایتد تا رسیدن به فینال سخت بود. آنها پس از عبور از ال کی اس لودز، با بایرن مونیخ، بارسلونا و تیم جوان اما قدرتمند بروندبی در گروه مرگ قرار گرفتند.
یونایتد علیرغم به ثمر رساندن 20 گل در 6 بازی بعد از بایرن در رده دوم قرار گرفت که شاید برای صعود به دور بعد کافی نبود چرا که در آن زمان لیگ قهرمانان 6 گروه داشت و تنها بهترین تیمهای رده دومی از دو گروه موفق به حضور در مرحله بعد میشدند. تساوی یونایتد با بایرن در آخرین روز مرحله گروهی به این معنا بود که سرنوشت آنها به روزنبرگ یا گالاتاسرای در گروه B بستگی داشت. هر دو تیم برابر حریفان بدون برد خود شکست خوردند. پیروزی برابر اینتر در یک چهارم باعث شد که یونایتد در نیمهنهایی روبروی یوونتوس قرار بگیرد؛ تیمی که فرگوسن آن را سنگ محک تیم خود خوانده بود.
یوونتوس با اینکه در این فصل در مرحله گروهی شرایط سختی داشت و با گل دقیقه آخر برابر المپیاکوس به جمع هشت تیم صعود کرده بود اما در هر سه فصل قبلی به دیدار فینال رسیده بود. یوونتوس در دیدار رفت در الدترافورد مالک بازی در نیمه اول بود و میتوانست علاوهبر تک گل آنتونیو کونته، گلهای بیشتری نیز به ثمر برساند. رایان گیگز در وقت تلف شده بازی را به تساوی 1-1 کشاند.
این بازیکن چند روز بعد از گلی که در نیمهنهایی جام حذفی برابر آرسنال به ثمر رساند، دیدار برگشت را به دلیل مصدومیت از دست داد. یسپر بلومکویست، عضو تیم آی اف کی گوتنبرگ که در فصل 95 – 1994 برابر یونایتد درخشیده بود، به جای گیگز در ترکیب تیم قرار گرفت. او بعدها اظهار داشت:” فرگوسن به ما گفت که یوونتوس تیم بزرگی است اما بازیکنانی که ما داریم، در اختیار ندارد. او درباره داویدز، زیدان، دل پیرو و اینزاگی صحبت میکرد! او واقعا به ما ایمان داشت.” یونایتد به دو ل پیپو اینزاگی پاسخ داد و سپس یوونتوس را عملا از جریان بازی حذف کرد. با گلزنی روی کین، آنها با نتیجه 2 – 3 پیروز میدان شدند.
چند هفته بعد لیگ قهرمانان مال آنها بود – و فاتح سه گانه شدند. فوتبال لعنتی.
منچستریونایتد 3-2 استون ویلا (2009)
” این فقط یک شغل برای من نیست. یک ماموریت است. ما به آنجا خواهیم رسید و باور کنید وقتی این اتفاق رخ دهد، زندگی برای لیورپول به شکلی دراماتیک تغییر خواهد کرد. ” زمانیکه فرگوسن این صحبتها را در سال 1988 مطرح کرد حتی خودش نیز نمیدانست که همه چیز تا چه اندازه دراماتیک تغییر میکند. او سه سال قبل یکی از گزینههای هدایت لیورپول بود اما این تیم تصمیم گرفت که از کنی دالگلیش به عنوان جانشین جو فاگان استفاده کند. لیورپول در سال 1990 هجده عنوان قهرمانی لیگ داشت و در مقابل منچستریونایتد تنها 7 قهرمانی به دست آورده بود. سپس این فرگوسن بود که آماده شد تا توازن قدرت را بر هم بزند. وقتی فصل 09-2008 آغاز شد، او 10 بار با منچستریونایتد قهرمانی را تجربه کرده بود و تنها با کسب یک جام دیگر با رکورد لیورپول برابری میکرد. رقیب آنها برای انجام این کار چه تیمی بود؟ خود لیورپول. تیم رافائل بنیتس در اوایل ژانویه با 7 امتیاز اختلاف نسبت به منچستریونایتد که علیرغم قهرمانی چند ماه قبل در لیگ قهرمانان در رتبه سوم بود، در صدر جدول قرار داشت.
فرگوسن بازی روانی را آغاز کرد:” شکی وجود ندارد که لیورپول در نیم فصل دوم عصبی خواهد شد.” این جمله مونولوگ معروف بنیتس در گفتگو با رسانهها در روزهای بعد را در پی داشت. فرگوسن با نیشخند گفت:” این اتفاق او را از پا در خواهد آورد. نیازی نیست پس از آن حرفی بزنم.” لیورپول تنها در دو بازی از هفت بازی بعدی خود پیروز میدان شد و یونایتد به صدر جدول رفت. با این حال تیم بنیتس نیز پاسخ درخوری داد و با نتیجه 4-1 در اولدترافورد پیروز شد. وقتی یونایتد در اوایل آوریل بازی بعدی خانگی را برابر استون ویلا انجام میداد، لیورپول بار دیگر صدر جدول را پس گرفته بود. هرچند دو بازی دیگر تا پایان لیگ فرصت داشت.
فرگوسن سه دقیقه پس از این که استون ویلا با نتیجه ناباورانه 0-2 پیش افتاد، فدریکو ماکدای 17 ساله را برای انجام اولین بازیاش از روی نیمکت فراخواند. طرح بازی او ساده بود. سرمربی به او گفت:” قمار کن. ” کریستیانو رونالدو بازی را به تساوی کشاند و این ماکدا بود که در دقیقه سوم وقتهای تلف شده گل پیروزیبخش تیمش را به ثمر رساند. یونایتد در 8 بازی از 9 بازی آخر پیروز میدان شد تا هجدمین جام قهرمانی را به دست آورد. فرگوسن 29 سال بعد از تحقیر با آبردین در آنفیلد، به رکورد لیورپول رسید. او در زمان بازنشستگی 13 قهرمانی لیگ در کارنامه داشت و رکورد منچستریونایتد را به 20 قهرمانی رساند که دو جام بالاتر از رقیبشان بود. فرگوسن یک بار گفت:” بزرگترین چالش من این بود که بر سلطه لعنتی لیورپول غلبه کنم. و شما میتوانید این را چاپ کنید.”
آنها در مورد فرگوسن چه میگویند؟
گوردون استراکان
” موسیقی انتخابی او برای اتوبوس تیم بد بود – او بعضی از خوانندههای کافهای را انتخاب میکرد. بازیکنان تصمیم گرفتند که این نوار باید از بین برود و ما آن را از پنجره به بیرون انداختیم. فرگی از این کار خوشحال نشد و همه ما را تهدید کرد. وقتی پیاده شدیم همه میخندیدند. مواظب بودیم که در اتوبوس مقابل او نخندیم.”
رایان گیگز
” وقتی به تیم پیوستم یک نفر به من گفت که وقتی 25 بازی انجام دادی، اجازه داری که از باشگاه ماشین بگیری. برایان رابسون و استیو بروس به من گفتند ” باید از سرمربی بخواهی- او این کار را برایت انجام میدهد، مشکلی نیست”. وقتی از او در این باره پرسیدم، دیدم که صورتش در حال بنفش شدن است. او گفت “ماشین باشگاه؟ تو بیشتر این شانس را داری که صاحب دوچرخه از سوی باشگاه شوی!” من از اتاق بیرون آمدم و هم تیمیها پشت در گوش میکردند و میخندیدند.”
اوله گونار سولسشر
” او از ما میخواست که تواناییهای خود را بروز بدهیم و محیط برابری برای همه فراهم کرده بود. گیگزی، گری پالیستر، کینو، برایان مک کلر، کانتونا، پیتر اشمایکل-ما توان 100 درصدی خودمان را میخواستیم. من از سال 2000 از جلسات تمرینمان نوتبرداری میکردم و متوجه شدم در حال تجربه چیزی هستم که تنها هم تیمیهایم میتوانند آن را تجربه کنند؛ چون مربی ما بسیار خاص بود. من در انتهای فینال لیگ قهرمانان یک عکس از خودمان در کنار هم گرفتم و همیشه به خاطر دارم که در آن زمان فکر میکردم ” تو شایسته این اتفاق هستی – تو برای قهرمانی در لیگ قهرمانان بسیار شایسته هستی”. ما این کار را برای او انجام دادیم.”
آرسن ونگر
” من گاهی از الکس فرگوسن عصبانی میشدم همانطور که او نیز گاهی از دست من آزرده خاطر میشد. باور ندارم که بشود در این سطح رقابت کرد و دوست بود. اما هیچ احساس بدی وجود نداشت. آیا من از بازی روانی لذت میبردم؟ بله، همینطور بود.”
استیو مک کلارن
“صبح بعد از فینال لیگ قهرمانان، سرمربی تمام اعضای کادر فنی را به کلیف فراخواند تا برای فصل بعد برنامهریزی کند. این دلیل موفقیت 27 ساله فرگی است – 99 درصد مردم میخواستند به تعطیلات بروند اما او کادر فنی را دور هم جمع کرد، مدالها را کنار گذاشت و پرسید:” چطور میتوانیم این اتفاق را تکرار کنیم؟ ”
ریو فردیناند
” سر الکس خیلی من را تحسین نمیکرد – او میترسید که من مغرور شوم. او میگفت “کریستیانو، رونی، تبس، برباتوف، گیگز، اسکولز عالی هستند” اما تقریبا هیچوقت از من یا نمانیا ویدیچ نام نمیبرد. ما عادت داشتیم به این فکر کنیم که “هر هفته اینجا کلینشیت میکنیم – چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟” اما این موضوع باعث میشد که عطش ما بیشتر شود. میخواستیم خودمان را به او ثابت کنیم و تحسینی که حس میکردیم لیاقتش را داریم، دریافت کنیم. این بخش فوقالعادهای از مربیگری او بود.”
اریک کانتونا
فلسفه باشگاه تا زمانیکه فرگوسن اینجا هست هرگز تغییر نخواهد نکرد. او بسیار قدرتمند و بسیار محبوب است. او میتواند همه چیز را کنترل کند. اتفاقات پس از جدایی اوست که باعث نگرانی من میشود.”
نصف قهرمانیاش مدیون اتحادیه هست
برای تو خیلی سخت است که بفهمی فرگوسن کی بود و توی فوتبال چه کارها که نکرده پس مثل بچه های ۱۲ ساله نظر نده
سلام،
فوق العاده بود
سلام و خسته نباشید خدمت نشریه هفت و یک،
ببخشید لطفا درباره ی مدرک تحصیلی مربیان و بازیکنان هم قرار بدین.