چرا ستارههای بزرگ در یورو 2024 درخشان نبودند؟
هفتیک- میشل پلاتینی عادت داشت در وقت استراحت بین دو نیمه سیگار روشن کند. زمانی که جانی آنیلی، رئیس افسانهای یوونتوس، به داخل رختکن آمد و او را در حال سیگار کشیدن دید، طبیعتاً مرد فرانسوی را بازخواست کرد. پلاتینی با سیگار درحال سوختناش به سمت ماسیمو بونینی، هافبکی که وظیفه پوشش دادن او را در زمین داشت، اشاره کرد. پلاتینی گفت:«رئیس! مهم این است که بونینی سیگار نمیکشد. او کسی است که باید بدود. من پلاتینی هستم.» در کمال تعجب، آنیلی عصبانی نشد. او همیشه مجذوب کلاس پلاتینی بود و با اکراه درخواست او برای بازنشستگی در ۳۲ سالگی را پذیرفت. آنیلی عادت داشت بگوید: «من او را به قیمت یک تکه نان خریدم و او روی آن فوئهگِرا(نوعی جگر چرب اردک یا غاز) مالید.»
در سال ۱۹۸۴، یوونتوس با پیروزی مقابل پورتو قهرمان جام برندگان اروپا شد و برای بیست و یکمین بار قهرمانی ایتالیا را هم به دست آورد. پلاتینی با وجود بازی در پست شماره ۱۰، توانست ۲۰ گل در لیگ به ثمر برساند. او در میانه راه کسب عنوان آقای گلی ایتالیا و توپ طلای اروپا برای سه سال متوالی بود. اما آمار و ارقام هرگز برای پلاتینی جذابیتی نداشتند. او اخیراً گفته:«آنها آسیب میزنند و رابطه بین بازی و بازیکنان را بیشتر از گذشته فردگرایانه میکنند. آنها پاسها، پاس گلها و دریبلها را میشمارند. آمار توسط کسانی استفاده میشود که فوتبال را درک نمیکنند.» زمانی که پلاتینی بازی میکرد، فوتبال بیشتر شبیه یک سطر شعر بود نه مجموعهای از ارقام صورتحسابهای سالیانه. اما این دو موضوع در یورو ۱۹۸۴ با همدیگر رخ دادند.
پلاتینی با ۹ گل در ۵ بازی همچنان رکورددار این تورنمنت باقی مانده است. او مقابل بلژیک و یوگسلاوی (در ۱۸ دقیقه) دو هتتریک پیاپی به ثمر رساند، گلهایی از بیرون محوطه جریمه، با ضربات سر و همچنین ضربات آزاد فنی. تنها یکی از آنها پنالتی بود و البته، پلاتینی ترجیح میداد به جای شمردن گلهایش، آنها را با میزان اهمیتشان وزن کند.
برای مثال، گل برتری او در وقتهای اضافی بازی نیمهنهایی مقابل پرتغال در ورزشگاه ولودروم مارسی را در نظر بگیرید. ماتیاس مالزیو، خواننده فرانسوی گفت:«انگار چراغ جادوی علاءالدین را نوازش میکردم. تلویزیون را روشن میکردم و غول چراغ جادو، پلاتینی، ظاهر میشد!»
چهل سال بعد، یورو همچنان منتظر یک پلاتینی دیگر است که مسابقات را به دست بگیرد.
لیونل مسی در تمام مراحل حذفی جامجهانی قطر گلزنی کرد. آیا یک بازیکن بزرگ در دو هفته پایانی تابستانِ آلمان جهش بزرگی خواهد داشت؟ کریستیانو رونالدو در هفت بازی اخیرش در یک تورنمنت مهم بدون گل بوده است. به جز گرفتن سلفی با تماشاگران وارد شده به داخل زمین، تنها کار با معنی او تا به حال، پاس گلی بود که در مقابل ترکیه به برونو فرناندز داد. کیلیان امباپه و روبرت لواندوفسکی (که از دور مسابقات کنار رفت) در آخرین بازی گروهی فرانسه و لهستان از روی نقطه پنالتی به گل رسیدند. هری کین در آلمان سردرگم به نظر میرسد که برای کسی که سال اول حضورش در بایرن مونیخ را به عنوان بهترین گلزن باشگاه به پایان رسانده، عجیب است. لوکا مودریچ هر چهار روز یک بار برای کرواسی بازی میکرد، در حالی که دیگر در شرایط ایدهآلش نیست. همتیمی او در رئال مادرید، جود بلینگام، نتوانسته به جز ضربه سر مقابل صربستان در بازی اول انگلیس، لحظات بیشتری از هجوم به محوطه جریمه حریف خلق کند.
برخی از این بازیکنان به وضوح در شرایط صددرصدی نیستند و با درد بازی میکنند. امباپه پس از شکستن بینیاش مقابل لهستان زودتر از موعد به میادین بازگشت. لواندوفسکی با آمادگی کامل به آلمان نرسید. او نیمی از مرحله گروهی را از دست داد. ترکیبی از بازیکنانی وجود دارد که پس از یک فصل طولانی اروپایی، خسته به نظر می رسند و بعد از یک سال حضور در لیگ حرفهای عربستان، چندان آماده نیستند. در آستانه یورو، اتحادیه جهانی بازیکنان حرفهای (FIFPRO) به نمایندگی از اتحادیههای انگلیس و فرانسه در مورد تقویم بازیهای ملی علیه فیفا دعوی حقوقی مطرح کرد. فوتبال آنقدر زیاد شده که نمیتوان انتظار داشت بازیکنان برتر در هر بازی بهترین عملکرد خود را داشته باشند.
اما فرسودگی همه چیز را توجیه نمیکند. آلمان میزبان به همراه اسپانیا و اتریش یکی از بهترین تیمهای یورو بوده است، با این حال بازیکنانی که یولیان ناگلزمان به تیم ملی دعوت کرد، در مجموع دقایق بیشتری را نسبت به بازیکنان هر کشور دیگری در این فصل برای باشگاههای خود به میدان رفتهاند. بازیکنان دورتموند تا فینال لیگ قهرمانان اروپا پیش رفتند و لورکوزن هم در فینال لیگ اروپا و دیافبی پوکال (جام حذفی آلمان) شرکت کرد.
اگر ستارهها پشت ابر پنهان شدهاند، پس این موضوع یک جنبه تاکتیکی هم دارد. حریفان سطح خود را بالا بردهاند. آنها آمادهتر و انعطافپذیرتر هستند. چهار نفر از پنج سرمربی ایتالیایی حاضر در یورو تیمهای ملی خود را به مرحله یک هشتم نهایی رساندهاند. ویلی سانیول و سیلوینیو هم با گرجستان و آلبانی اعتبار خود را بالا بردهاند.
در ادامه به تاثیر پپ گواردیولا و تفکر دیدیه دشان می رسیم. یکی از آنها الهامبخش تقلیدهای ضعیف بوده است: مالکیت زیاد توپ، دفاع از عقب زمین، عدم وجود فضا در پشت مدافعان. این یکی از دلایلی است که تعداد زیادی از گلها از راه دور به ثمر رسیده. دیگری فوتبال محافظهکارانه و اغلب خفهکننده استعدادها را رواج داده است. تیمهای ملی انگلیس و فرانسه که پیش از تورنمنت مورد علاقه بسیاری بودند، روی کاغذ به خصوص در خط حمله شبیه تیمهای فانتزی به نظر میرسند. اما دشان و گرت ساوتگیت مثل صاحب محتاط یک فِراری هستند. آنها نمیخواهند رنگ بدنه را خراب کنند و به نظر میرسد از پارک کردن ماشین در اتوبان بیشتر از باز کردن موتور آن لذت میبرند. به خصوص ترکیب تیم ملی انگلیس که نامتعادل و فاقد نبوغ ساختاری است که فیل فودن، بلینگهام، کین و بوکایو ساکا در باشگاههایشان به آن عادت دارند.
با وجود تمام این حرفها، بهترین بازیکنان بر این آرایشهای معیوب غلبه میکنند. همانطور که ولادیمیرو کامینیتی، ستوننویس مشهور ایتالیایی در مورد پلاتینی نوشت:«او نسبت به نقشها و محدودیتها بیتفاوتی کامل نشان میدهد. شیوه بازی او از تمام برنامههای تاکتیکی فراتر میرود و فرار میکند. پلاتینی بالاتر از تیم است. او زمانی که باید به جلو حرکت کند، به کنارهها میرود. زمانی که باید به عمق حرکت کند، به عقب میآید. او یک بازیساز است نه یک مهاجم، اما هیچکس به اندازه او غریزه گلزنی ندارد.»
در مورد دیهگو مارادونا در سال ۱۹۸۶ و روبرتو باجو در سال ۱۹۹۴ هم همینطور بود، بازیکنانی که تورنمنتها را از چنگ مربیان خود درآوردند و خودشان آن را به دست گرفتند. با این حال، به لحاظ تاریخی، به نظر میرسد که این اتفاق به ندرت در یورو رخ میدهد. پلاتینی همچنان یک استثنا باقی مانده، شاید تنها کسی که به او نزدیک شده، مارکو فانباستن در یورو ۱۹۸۸ باشد، که هتتریک مقابل انگلیس و ضربه والیاش در فینال مقابل اتحاد جماهیر شوروی از بهترین لحظات ثبت شده در تاریخ این تورنمنت است. از آن زمان تاکنون، دروازهبانهایی مانند پیتر اشمایکل (۱۹۹۲) و جیجی دوناروما (۲۰۲۱) به عنوان بهترین بازیکن تورنمنت انتخاب شدهاند. تئو زاگوراکیس پس از اینکه یونان در سال ۲۰۰۴ تمام قاره را شوکه کرد، همین عنوان را به دست آورد و در رده بندی توپ طلا هم پنجم شد. جورجینیو در سال ۲۰۲۱ که همزمان با شیوع کرونا، لیگ قهرمانان و یورو را فتح کرد هم در رده سوم این لیست قرار گرفت.
به نظر می رسد یورو، اغلب توسط بازیکنانی که کمترین انتظار را از آنها دارید، تعریف شده است. هنگامی که پرتغال برای اولین بار در سال ۲۰۱۶ قهرمان این تورنمنت شد، این اِدِر، بازیکنی قرضی از سوانسی به لیل بود که گل پیروزیبخش را در فینال مقابل فرانسه میزبان به ثمر رساند نه رونالدو. این سوال مطرح میشود که: آیا یورو امسال برای اینکه یک تورنمنت خوب باشد، به ظهور ستارگان نیاز دارد؟ چه میشود اگر در مورد ستارههای در حال ظهوری مانند جمال موسیالا، نیکو ویلیامز یا لامینه یامال باشد؛ بازیکنانی که پس از درخشش در باشگاههایشان، حالا عصای پادشاهی مسلما به آنها سپرده خواهد شد.
به طور کلی، جویندگان ستارهها در دو هفته گذشته مجبور شدهاند با دقت بیشتری به بازیها نگاه کنند. شاید یورو ۲۰۲۴ نیاز به بازیکنی شبیه پلاتینی داشته باشد.
بنظر می رسد برای عدم درخشش ستارگان بزرگ در یورو۲۰۲۴ بایستی به دو علت اصلی توجه نمود.
علت اول، عدم آمادگی ذهنی و جسمانی مناسب برای حضور در چنین تورنمنتهایی .
علت دوم، فقدان استراتژی و برنامه مناسب سرمربی تیم ،برای استفاده و بهره وری لازم از توانایی های ستارگان در ترکیب تیم ملی .