چگونه تغییرات دومنیکو تدسکو بلژیک را به جمع مدعیان یورو برگرداند
هفتیک- تورنمنتهای بینالمللی با تغییرات ناگهانی در تیمها گره خوردهاند. مربیان تیمهای ملی اکثر اوقات سال را بیکار هستند. نه خبری از بازیهای دوستانه است و نه خبری از کمپهای تمرینی. آنها صرفا گوشهای مینشینند و مسابقات باشگاهی را تماشا میکنند و روی انتخاب ترکیب یازده نفرهی خود کار میکنند. سپس با آمادگی کامل و تصمیمات قطعی دربارهی شیوهی بازی تیم خود راهی تورنمنتها میشوند. در ادامه یک عملکرد بد و یک نتیجهی بد باعث خواهد شد تا همه خواستار ایجاد تغییرات اساسی شوند.
اما نکتهای که در خصوص دومنیکو تدسکو وجود دارد این است که تیم او در دیدار نخست خود در یورو 2024 ابدا بد بازی نکرد. اگرچه بلژیک 0-1 به اسلواکی باخت اما آنها تیم برتر زمین بودند و اگر تصمیمات اتاق VAR به سودشان میبود، بدون دردسر برندهی بازی میشدند. با این حال این شکست آشکارا تغییراتی را در سبک بازی بلژیک ایجاب میکرد. این نخستین آزمون جدی تدسکو در مقام سرمربی تیم ملی بلژیک بود و او برای بازی دوم چهار تغییر را در ترکیب خود ایجاد کرد: دو جابجایی در خط دفاع، یکی در خط هافبک و یکی هم در خط حمله.
مدافع 37 سالهی تیم یعنی یان فرتونگن جانشین همتیمی خود در اندرلخت یعنی زینو دیباست شد. فرتونگن در این سنوسال به هیچ وجه بازیکن چابکی بهشمار نمیرود و یک مدافع کاملا متفاوت نسبت به دیباست محسوب میشود. او در قیاس با دیباست توانایی کمتری از حیث سرعت و آفسایدگیری دارد اما در عوض تجربه و قدرت بدنی بالاتری نیز دارد. او در یکی از صحنههای نیمهی دوم یکی از بهترین عملکردهای دفاعی تورنمنت را از خود به نمایش گذاشت. در این صحنه دفاع راست رومانی یعنی آندری راتیو با نفوذی ناگهانی بهسرعت دفاع بلژیک را پشت سرگذاشت. او فاصلهی زیادی با بهثمر رساندن گل نداشت اما فرتونگن با خونسردی مقابل راهش قرار گرفت و با ستون کردن بدن خود خطر را دفع کرد. یک مدافع جوانتر در این صحنه ممکن بود با شتابزدگی عمل کند.
تغییر دومی که تدسکو در خط دفاع ایجاد کرد باعث شد که فرتونگن مجبور نباشد فضای آنچنان بزرگی را پوشش دهد. در طی پانزده سال اخیر، در دوران نسل طلایی بلژیک همواره کمبود یک مدافع چپ خوب در این تیم بهچشم میخورد. در بازی نخست آنها در این تورنمنت نیز یانیک کاراسکو (که پست اصلیاش وینگر است) در نقش دفاع چپ به بازی گرفته شد. اما در این بازی این وظیفه بهعهدهی یک مدافع میانی یعنی آرتور تیات سپرده شد. با اضافه شدن تیات به ترکیب، آرایش آنها در هنگام مالکیت توپ به دفاع سهنفره تغییر مییافت و تیموتی کاستانیه نیز در جناح راست بهعنوان وینگ-بک بازی میکرد. با این شیوه بهخوبی از فرتونگن حمایت میشد و فشار زیادی به او وارد نمیآمد.
در خط هافبک، اضافه شدن یوری تیلمانس به ترکیب بهجای اورِل مانگالا یک تغییر بسیار مهم از جانب تدسکو بود. بلژیک در بازی نخست با کمبود عنصر خلاقیت در میانهی میدان روبرو بود. مانگالا و اونانا عملیات توزیع توپ را بهخوبی انجام میدادند اما مشارکت موثری در حملات تیم نداشتند. تیلمانس نهتنها پاسهای جاهطلبانهتری ارسال میکرد بلکه همچنین توانست گل اول تیمش را نیز در ثانیههای نخست بهثمر برساند. او در ادامهی بازی نیز کمک ویژهای در حملات تیم از جناح راست کرد و همکاری موثری را با تیموتی کاستانیه و دودی لوکهباکیو صورت داد.
لوکهباکیو چهارمین تغییر تیم نسبت به بازی اول بود. با انتقال جرمی دوکو به جناح چپ، لوکهباکیو بازی را در پست وینگر راست آغاز کرد. این یک تصمیم جسورانه از طرف تدسکو بود. اگرچه دوکو در بازی اول خوب بازی کرده بود اما اشتباه او در لو دادن توپ بود که تنها گل آن مسابقه را رقم زده بود. شاید اگر مربی دیگری بهجای تدسکو بود، دوکو را برای بازی دوم نیمکتنشین میکرد.
در لحظاتی از بازی اینطور بهنظر میرسید که دوکو و لوکباکیو با یکدیگر مسابقهی دریبل زدن گذاشتهاند. لوکهباکیو در نیمهی اول ضربهی خوبی را راهی دروازه کرد که با سیو دروازهبان روبرو شد. دوکو نیز در جناح چپ دردسرهای زیادی را برای آندری راتیو ایجاد کرد و چندین بار اقدام به نفوذ و سانتر کرد.
در رأس همهی اینها باید گفت که بلژیک همچنان شدیدا وابسته به زوج روملو لوکاکو و کوین دیبروین در خط حمله است؛ زوجی که از حیث کیفی همانندهای کمی در تورنمنت دارد. لوکاکو در این بازی نیز به نبرد خود با VAR ادامه داد و حالا تعداد گلهای مردود شدهی او به عدد سه رسیده است. با این حال او در این بازی توانست پاس گل دوم را برای دیبروین مهیا کند. او با سبک بازی پشت به دروازهی خود بهخوبی نقش یک شماره 9 سنتی را برای بلژیک ایفا کرد.
همچنان نقصهایی در بازی بلژیک بهچشم میخورد. آنها موقعیتهای زیادی را هدر میدهند و روی ضدحملات نیز آسیبپذیر نشان میدهند. گلر تیم یعنی کوئن کاستیلز در اواسط نیمهی دوم یک تکبهتک حیاتی را مقابل دنیس مان مهار کرد که گل شدنش میتوانست سرنوشت بازی را تغییر دهد. اما در مجموع آنها یک نمایش تیمی عالی را ارائه کردند.
ترکیب یازده نفرهی آنها برای بازی بعدی یقینا دستخوش تغییر خواهد شد چرا که لوکهباکیو دومین کارت زرد خود را نیز دریافت کرد و در دیدار روز چهارشنبه مقابل اوکراین در شهر اشتوتگارت غایب خواهد بود. بنابراین لئاندرو تروسار احتمالا به ترکیب اولیه باز خواهد گشت. بهنظر میرسد که تروسار با همتیمیهایش به مشکلاتی برخورده است. هم لوکاکو و هم کاراسکو در صحنههایی شدیدا به او برای پاس ندادن معترض بودند و پس از سوت پایان بازی نیز لوکاکو و تروسار که نزدیک به یکدیگر بودند، رفتار خشکی نسبت بههم داشتند و هیچ کلامی نیز با هم ردوبدل نکردند.
کار بلژیک در مرحلهی گروهی هنوز به پایان نرسیده. هر چهار تیم گروه سه امتیازی هستند و حتی ممکن است هر چهار تیم با چهار امتیاز کار را به پایان ببرند. ترکیب تیمهای صعودکننده از گروه همچنان نامشخص است اما بلژیک یقینا قویترین تیم گروه است و با توجه به چهار تغییر تدسکو، شاید به فرمول برندهی خود نیز دست پیدا کرده باشد.
باتوجه با اینکه پیش از این نظرم را در رابطه با تیم ملی بلژیک ارائه داده ام لذا به ذکر همین مختصر اکتفا می کنم که آنچه تاکنون از نسل طلایی فوتبال بلژیک( که عضو تیم حاضر در رقابتهای یورو ۲۰۲۴ هستند). همواره به یاد می آوریم، درخشش در رقابتهای باشگاهی و ناتوان در تیم ملی بوده . بنابراین باتوجه به اینکه نسل طلایی فوتبال بلژیک به پایان دوران خود نزدیک شده و آنچه که تاکنون از این تیم در رقابتهای یورو ۲۰۲۴ دیده ایم، بعید است که بتوان این تیم را در حد قهرمانی محسوب نمود.
چنانچه بخواهم تیم ملی بلژیک در یک جمله معرفی نمایم : مدعی همیشه ناکام .