بعد از شکست مقابل اسپانیا؛ اسپالتی نباید اشتباه پراندلی را مرتکب شود
هفتیک- ایتالیاییها با کتهای آرمانی(Armani)شان از تونل ورودی ورزشگاه ولنتیز آرنا عبور کردند. طرح این لباسها که از جنس نخ پنبهی آبی هستند با این استدلال که بیش از حد معمولی و غیررسمی است، در ایتالیا مورد انتقاد قرار گرفته. لوچانو اسپالتی، سرمربی تیم، با الهام گرفتن از لباسی که ایتالیا در بازیهای المپیک ۱۹۲۸ پوشیده بود، در آستانه بازی مقابل اسپانیا به دفاع از لباسهایش پرداخت. او مصمم بود که استایل خود در کنار زمین را تغییر ندهد. او همچنین قصد نداشت در نحوه بازی تیمش هم تغییری ایجاد کند.
اسپالتی بعد از پیروزی ۲-۱ مقابل آلبانی در آخر هفته گذشته گفت:«اگر من سرمربی تیم ملی ایتالیا هستم، به این دلیل است که تیمهای من…” او مکث کرد و بعد جلوی خودش را گرفت. او نمی خواست مغرور به نظر برسد. “احتمالا نباید این را بگویم. بهتر است از گفتنش صرفنظر کنم.” اما به خاطر سبک و روشی است که تیمهای او فوتبال بازی میکنند.
ایتالیا در اولین بازی خود ۷۵۰ پاس داد. اسپالتی انتظار نداشت که تیمش در شهر معدن زغالسنگ، گِلزِنکِرشن، به چنین آماری برسد. اما او می خواست ظاهر تیم تا حد زیادی یکسان باشد. او با لبخند گفت: «ما با بهترین لباس یکشنبهمان به میدان می رویم. و در صورت لزوم حاضریم کت و شلوار زیبای خود را کمی چروک کنیم.»
کت و شلوار آرمانی در پایان بازی کاملاً پاره نشد، اما نیاز به خشکشویی اساسی داشت! اسپانیا کاملاً بر آنها تسلط داشت. نتیجه بازی نشان میداد که تنها گل به خودی ریکاردو کالافیوری باعث تفاوت میان دو تیم شده اما بدون تیر دروازه، موقعیتهای از دست رفته توسط پدری و نیکو ویلیامز و البته، هشت مهار انجام شده توسط جانلوئیجی دوناروما، کاپیتان ایتالیا، میتوانست تکرار فینال یورو ۲۰۱۲ باشد، جایی که اسپانیا در کییف با نتیجه ۴-۰ پیروز شد.
اسپالتی پیشبینی کرده بود که این اتفاق ممکن است رخ دهد. او در کنفرانس مطبوعاتی پیش از بازی گفت:«ما باید از نظر واکنش سریعتر باشیم. باید خیلی سریع متوجه شویم که آنها چه کاری می خواهند انجام دهند. همچنین باید مطمئن شویم که آنها نمی توانند با مالکیت توپ خود ما را به راحتی در زمین حرکت دهند.» به همین دلیل است که اسپالتی با همان ترکیب اصلی و بازیکنانی مانند الساندرو باستونی و کالافیوری در مرکز خط دفاع و جورجینیو در خط هافبک به میدان رفت.
اسپالتی گفت:«ما با این ترکیب به میدان رفتیم تا از عقب بازیسازی کنیم و پاسهای سالمی داشته باشیم.» اما ایتالیا چندان در پاسهایش سرحال و دقیق نبود. درصد پاس های صحیح آنها زیر ۸۰ درصد بود در حالی که آمار اسپانیا بالای ۹۰ درصد را نشان میداد تا جایی که در دقیقه ۶۰ بازی هوادارانشان هر پاس را با فریاد «اوله» تشویق میکردند.
در روزهای منتهی به بازی، ابهام زیادی در مورد ترکیب ایتالیا وجود داشت؛ به طور خاص اینکه آیا آوردن یک مدافع با سبک قدیمی و یارگیر مانند جانلوکا مانچینی ارزشش را دارد یا خیر. برای تقویت خط میانی، همتیمی او در رم، یعنی برایان کریستانته به عنوان گزینه مطرح شد. اما انجام این کار به معنای تکیه بر فرماندهان قدیمی ژوزه مورینیو بود. این کار با تمام اعتقادات اسپالتی در تضاد بود.
او گفت: “شما نمیتوانید فقط روی ضدحملات بازی کنید. اگر بتوانید (اسپانیا) را عقب نگه دارید، این دو وینگر نخواهند بود که به عنوان بازیکن پنجم در خط دفاعی قرار می گیرند، بلکه رودری است که به عقب میرود. ولی اگر جورجینیو را در محوطه جریمه قرار دهید، او به عنوان یک مدافع پنجم خوب نیست. از نظر فیزیکی و به دلیل توپهایی که به محوطه جریمه فرستاده می شوند، شما به قد و قدرت بدنی نیاز دارید.”
در بین دو نیمه، دو تغییر اول اسپالتی به وضوح نشان داد که بازیکنان او نتوانستهاند رویکرد او را مقابل اسپانیا به کار ببرند. کریستانته، بازیکنی با جثهای شبیه به رودری، به جای جورجینیو که نتوانسته بود بازی را کنترل کند، به میدان آمد. این اعتراف به این واقعیت بود که اسپانیا تا حدی ایتالیا را به عقب رانده بود که آنها به جای جورجینیو به قدرت بدنی کریستانته بین باستونی و کالافیوری نیاز داشتند. با تعویض دیگر، ورود آندرهآ کامبیاسو به جای داویده فراتسی، یک مدافع راست دیگر به ترکیب اضافه کرد تا به جیووانی دیلورنزو که توسط بهترین بازیکن زمین، نیکو ویلیامز، از پا افتاده بود کمک کند. ویلیامز در آلمان احساس راحتی میکند، آنقدر که هیچ محدودیت سرعتی در اتوبانها وجود ندارد.
باز هم اسپالتی پیشبینی میکرد که این اتفاق ممکن است رخ دهد: «چون اگر بازیکنی وجود داشته باشد که بتواند با سرعت ۳۴ کیلومتر در ساعت بدود، درحالی که سریعترین بازیکن ما با سرعت ۲۹ کیلومتر در ساعت حرکت میکند، پس شکاف بزرگی در آنجا وجود دارد». از نظر اسپالتی تنها راه توقفش، بازی فوتبال بود. اگر ایتالیا مالکیت توپ را در اختیار میگرفت، ویلیامز و لامینه یامال نمیتوانستند با توپ بدوند. اسپالتی روز شنبه گفت:«تنها چیزی که می تواند ما را نجات دهد، سبک فوتبال ماست». اما این سبک در روز پنجشنبه ایتالیا را مغلوب کرد.
مچ دست بانداژ شده اونای سیمون هرگز دیده نشد. او در حالی که آتزوری ۳۷ پاس در یک سوم نهایی زمین داشت، تنها با یک ضربه در چارچوب دروازهاش مواجه شد، این در حالیست که اسپانیا ۱۵۲ پاس در این منطقه فرستاده بود.
اسپالتی بیشتر از تاکتیکِ بازی، خود را برای آمادگی بدنی بازیکنان مقصر دانست. او در دو هفته گذشته بازیکنان را به سختی تمرین داده است، شاید بیش از حد سخت. او به خاطر اینکه بعد از بازی با آلبانی فقط «یک روز و نیم» به بازیکنانش استراحت داده بود، خودش را سرزنش کرد.
اسپالتی گفت: «آنچه واقعاً روی بازی تأثیر گذاشت این بود که چقدر بیانرژی بودیم.» او متوجه شد که چگونه تعویضیهای دیرهنگام یعنی متئو رِتِگی و جاکومو راسپادوری عملکرد بهتری در پرسینگ نسبت به جانلوکا اسکاماکا و لورنزو پلگرینی داشتند. او گفت:«به جز ۲۰ دقیقه پایانی، هرگز در جریان بازی نبودیم.»
باخت مقابل رقیب، همانطور که در ومبلی مقابل انگلیس در اکتبر گذشته اتفاق افتاد، زنگ خطری را به صدا درآورد. اسپالتی احساس می کرد بازی روز پنجشنبه نشان میدهد که ایتالیا در چه وضعیتی قرار دارد و همینطور هم شد. اما آیا این آنها را در یک دوراهی قرار می دهد؟ آنها به این مسیر ادامه می دهند یا مسیر دیگری را دنبال می کنند؟
در جام جهانی 2014 برزیل، چزاره پراندلی در دومین بازی مرحله گروهی مقابل کاستاریکا، شکستی متحمل شد که اعتماد او را به لرزه درآورد. این باعث شد او دربارهی همه چیزهایی که در چهار سال قبلش پیشنهاد کرده بود، دوباره تجدید نظر کند. او ناگهان در بازی آخر مقابل اروگوئه به کلی از اصول خود دست کشید. تنها چیزی که مهم بود بردن بود، نه اینکه ایتالیا چگونه بازی میکند.
این تغییر نتیجه مطلوبی نداشت. ایتالیا باخت و به خانه برگشت- مشخصا به این دلیل که ایتالیا دیگر نمیدانست چه میخواهد باشد.
10 سال بعد، ایتالیا در همان موقعیت نیست. آنها همچنان میتوانند به عنوان تیم دوم یا سوم گروه به کار خود ادامه دهند. اسپالتی تنها ۱۰ ماه است که در این سمت فعالیت میکند و ایمان خود به ایدههایش را از دست نخواهد داد. این سرمربی اهل توسکانی قول داد که فلسفهاش را “دگرگون نکند”، مالکیت توپ را واگذار نکند و در بازیهای آینده عقب ننشیند. «این سبکی از فوتبال نیست که من دوست داشته باشم بازی کنم، بنابراین آموزش آن دشوار است. نمیدانم چطور باید این کار را انجام دهم.» اسپالتی دستانش را بالا برد. «من نامناسب ترین مربی برای انجام این کار هستم.»
بنابراین، اسپالتی کت و شلوار آرمانی خود را از خشکشویی تحویل خواهد گرفت و به سبک خود وفادار خواهد ماند. او تاکید میکند که «راه دیگری وجود ندارد». فدراسیون فوتبال ایتالیا فقط باید به او زمان بدهد تا تیم را با آن سبک وفق دهد.
با در نظر گرفتن همه موارد، این تورنمنت برای اسپالتی به سرعت فرا رسید. او با لجاجت از بهانه آوردن خودداری می کند، زیرا بر اساس آنچه تا بازی با اسپانیا دیده، بازیکنان به سرعت ایده های او را پذیرفتهاند. با این حال، به اندازه کافی سریع نبودند که با اسپانیا رقابت کنند.
حالا آنها باید سریع به این شکست واکنش نشان دهند. ایتالیا نمیتواند اجازه دهد که این باخت آنها را دلسرد کند. آنها باید مقابل کرواسی عملکرد بهتری داشته باشند. با این حال، مدافعان عنوان قهرمانی همچنان “ساخت ایتالیا” هستند.
تیم ملی ایتالیا معمولاً در رقابتهایی همچون یورو و جام جهانی از یک روند رو به پیشرفت برخوردار بوده ، بنحوی که در ابتدا با ارائه بازیهای نسبتاً ضعیف ، تورنمنت را شروع کرده و سپس بازی های به مراتب بهتری را از این تیم میبینیم.
البته ناگفته نماند تیم ایتالیای این دوره از یورو از لحاظ کیفیت بازی در سطح پایین ترین از تیم دوره قبل بوده ،که درنهایت به مقام قهرمانی رسید.
بایستی منتظر ماند و دید تیم دوست داشتنی و پر طرفدار ایتالیا آیا می تواند وارث شایسته ای برای میراث عظیم و چشمگیر پیشینیان خود باشد؟