به یاد تابستان 2006: ایتالیا میخواهد دوباره به برلین برود
هفتیک- نلو دیمارتینو تابستان ۲۰۰۶ را به وضوح به خاطر دارد. نه فقط لحظات خاص احساسی آن- پیروزی در دیدار نیمه نهایی برابر آلمان در دورتموند، ضربات پنالتی برابر فرانسه در ورزشگاه المپیااشتادیون، جشن با ۷۰۰ هزار هوادار در سیرک ماکسیموس در رم. نلو دی مارتینو به طور خاص دوست دارد دویسبورگ را به خاطر بیاورد، حتی با این که کمتر جایی در زمین بود که احساسش از زندگی پر از عشق و شیرینی و فریبندگی سحرآمیز جام جهانی فوتبال دور باشد.
دی مارتینو به مدت ۵۳ سال در پستهای مختلف برای هرتابرلین کار کرد و مدیر تیم ملی ایتالیا در جام جهانی ۲۰۰۶ بود. این دروازهبان سابق رسیدگی به اموری مانند هتلها و سفر و سازماندهی این مسائل را برعهده داشت. محل اصلی اردوی آتزوری در منطقه روهر بود و این محل در جریان هیاهوی رسوایی کالچوپولی به مکانی غیر قابل دسترسی تبدیل شد. دی مارتینو که حالا ۷۲ سال دارد میگوید:« غذا عالی بود. هرچند روز یک بار پنیر موتزارلای تازه از ایتالیا برای فابیو کاناوارو فرستاده میشد. ما دستگاه اسپرسوساز خودمان را همه جا به همراه داشتیم و زمانی که موج گرما آلمان را در بر گرفت- احساس میکردیم در خانه هستیم.”
تیم ملی ایتالیا قرار است برای دیدارهای جام ملتهای اروپای پیش رو بار دیگر در قسمت شمالی راین-وستفالیا در فاصله ۷۵ کیلومتری از دویسبورگ در ایسرلون اردو بزند. شرایط مانند همان زمان از وضعیت ایدهآل فاصله زیادی دارد. در سال ۲۰۰۶ کمی پیش از جام جهانی بود که رسوایی تقلب و تبانی ضربه سنگینی به سری A زد. یوونتوس که پنج بازیکن کلیدی شامل کاناوارو، جانلوییجی بوفون، جانلوکا زامبروتا، مائورو کامورانزی و الساندرو دل پیرو در تیم ملی داشت در مرکز این هیاهو بود و در نهایت به دسته پایینتر فرستاده شد. به مارچلو لیپی که هدایت تیم ملی را برعهده داشت، پیشنهاد شد که به دلیل دخالت داویده، پسرش، از این سمت کنار برود. این معضل تا چند هفته آمادهسازی برای جام جهانی را تحت الشعاع قرار داده بود.
این بار تیم ملی با چندین مشکل دست و پنجه نرم میکند. این مشکلات مربوط به پول، شرطبندی و نژادپرستی هستند. و همه چیز با یک ایمیل شروع شد.
روبرتو مانچینی در آگوست سال گذشته به شکلی غیرمنتظره از سمتش به عنوان سرمربی تیم ملی به «دلایل شخصی» استعفا داد- نه در یک مکالمه رو در رو و نه پای تلفن، بلکه با ارسال نوشته. دو هفته بعد مشخص شد که دلایل شخصی او در واقع دلایل مالی بودند. مانچینی قراردادی چهار ساله امضا کرد و هدایت تیم ملی عربستان را با دستمزد سالانه ۲۵ میلیون یورویی برعهده گرفت. این مربی در پاسخ به انتقادهای عمومی از این تصمیم با عصبانیت گفت:« من کسی را نکشتم!»
پلیس دو ماه بعد مقابل درهای ورودی مرکز تمرین تیم ملی ایتالیا در کوورچانو نزدیک فلورانس بود، جایی که تیم ملی خودش را برای دو مسابقه انتخابی جام ملتهای اروپا آماده میکرد. افسرهای پلیس ساندرو تونالی و نیکولو زانیولو را مقابل چشم دیگران با خود بردند و آنها را به اتهام شرطبندی غیرقانونی مورد بازجویی قرار دادند. لوچانو اسپالتی، جانشین مانچینی، گفت:« حضور نیروهای پلیس بسیار دردناک و آزاردهنده بود.» زانیولو بدون محرومیت رها شد چون فقط پوکر آنلاین بازی میکرد. تونالی، هافبک نیوکاسل، به همراه نیکولو فاجولی از یووه که در تیم ملی هم حضور داشت به دلیل شرطبندی غیرقانونی در فوتبال محروم شدند. هر دو هنوز به دلیل اعتیاد به شرطبندی تحت درمان هستند و در جام ملتهای اروپا حضور نخواهند داشت.
این شرایط درباره مارکو وراتی و لورنزو اینسینیه هم صادق است که سه سال پیش نقش مهمی را در قهرمانی این تیم ایفا کردند و در واقع در بهترین سن بازیکنان در اوایل دهه ۳۰ سالگی هستند. اینسینیه، متخصص هنر دریبلزنی، دو سال پیش با پیشنهاد دریافت پول به شکلی آسان با حضور در کانادا وسوسه شد. او نه تنها قهرمانی تاریخی با ناپولی را از دست داد، بلکه عملا دوران حضورش در تیم ملی را هم به پایان رساند. وراتی هم تابستان سال گذشته از پاری سن ژرمن جدا شد و پیشنهاد میلیون دلاری قطریها را برای حضور در باشگاه العربی پذیرفت و از آن زمان به اردوی تیم ملی دعوت نشده است.
اما این همه ماجرا نیست: اسپالتی در ماه مارس بار دیگر پیش از یک بازی ملی مجبور شد بدون بازیکنی مهم به میدان برود. دادگاه ورزش در حال تحقیق درباره فرانچسکو آچربی از اینتر بود چون او متهم بود که توهینی نژادپرستانه به خوان ژسوس از ناپولی کرده است. رهبر خط دفاعی تیم ملی به دلیل نبود مدارک کافی بیگناه شناخته شد. اما این ضربه سنگینی به فوتبال ایتالیا و وجهه آن بود که پیش از این هم با چندین پرونده تبعیض نژادی لکهدار شده بود.
علاوه بر این، دومینکو براردی که سابقه قهرمانی در یورو را دارد و دستینی اودوگی ۲۱ ساله از تاتنهام دچار مصدومیتی جدی شدند و حضور در این تورنمنت در آلمان را از دست خواهند داد. دیمارتینو میگوید:« این شرایط ایدهآل نیست اما بستگی به این دارد که چطور با این موقعیت کنار خواهید آمد. ما ایتالیاییها همیشه وقتی هیچکس انتظارش را ندارد، در قدرتمندترین حالت ممکن هستیم.»
شرایط در این تابستان بار دیگر به همین شکل است. آتزوری شاید به عنوان مدافع عنوان قهرمانی قدم به رقابتهای یورو بگذارد اما انگار آن قهرمانی در ومبلی مربوط به عصر دیگری است. از ۲۶ بازیکنی که موفقیت به کسب این عنوان شدند، کمتر از یک سوم هنوز و در فاصله سه سال بعد در این تیم حضور دارند و با خداحافظی غولهای همیشگی خط دفاعی شامل جورجو کیهلینی و لئوناردو بونوچی، کیفیت رهبری در ایتالیا به شکل فاحشی از دست رفت. این تغییرات فقط مربوط به بازیکنان نیست. تصور این تیم از خودش به عنوان یک ابر قدرت فوتبال هم در چند سال اخیر به شدت آسیب دیده است.
عدم صعود به جام جهانی ۲۰۱۸ که برای اولین بار در ۶۰ سال اخیر رخ میداد، ضربهای جدی و دردناک برای ایتالیاییهای دیوانه فوتبال بود اما این اتفاق خیلی زود به عنوان نقطه عطفی تعبیر شد. جامپیرو ونتورا که در حد و اندازه مربی تیم ملی نبود، اخراج شد و مانچینی به چهرهای برای روند بازسازی این تیم تبدیل شد و توانست ترکیبی هارمونیک از کهنهسربازان و استعدادهای جوان از نظر فیزیکی و فوتبالی شکل دهد. ایتالیا از اکتبر ۲۰۱۸ تا سپتامبر ۲۰۲۱ در ۳۷ بازی شکست نخورد که بهترین آمار در تاریخ این تیم بود. آتزوری از نظر فردی بهترین بازیکن یوروی سه سال پیش نبود اما آنها تلاش کردند، ایده درستی داشتند و مضطرب نبودند. «خیلی خوب- ایتالیا قهرمان اروپا شد»، این تیتر گاتزتا دلو اسپورت پس از فینال ومبلی بود که به صورت غیرعمد آینده را پیشبینی میکرد.
چون پذیرفتن ایتالیا به عنوان بهترین تیم اروپا بیشتر از آنچه که باید رویایی بود که بشود باورش کرد. آتزوری تنها چند ماه بعد جایگاه خوبش در مسابقات انتخابی جام جهانی را با نداشتن قدرت هجومی و حتی بدون شایستگی کافی از دست داد. ایتالیا در گروهش در جایگاه دوم قرار گرفت و بازی حساس پلیآف برابر مقدونیه شمالی را با شوتی از راه دور در وقت تلف شده واگذار کرد. برگزاری جام جهانی بدون حضور قهرمان چهار دوره آن به اتفاقی عادی برای نسل جوان ایتالیا تبدیل شده است. آخرین بازی این تیم در مرحله حذفی جام جهانی در ۹ جولای ۲۰۰۶ برگزار شد که بازی فینال برابر فرانسه در برلین بود.
با توجه به این رکورد فاجعهبار، حالا سوالی پیش میآید: کدام ایتالیای واقعی است؟ آیا ناکامی در صعود به جام جهانی اتفاقی سهوی بوده یا قهرمانی در جام ملتهای اروپا؟
حقیقت جایی در بین این دو اتفاق قرار دارد. فوتبال ایتالیا خصوصا از نظر استعداد فردی سالهای سختی را سپری کرده است. در آخرین رایگیری برای انتخاب بهترین فوتبالیست سال دنیا، تنها نیکولو بارلا از اینتر توانست در جمع نامزدها قرار بگیرد اما حتی یک رای هم کسب نکرد. جانلوییجی دوناروما چند سال پیش یکی از بهترین دروازهبانها به حساب میآمد اما در چند سال اخیر بین بازیکنی در کلاس جهانی و یک دلقک در نوسان است. جایزه گلدن بوی که به بهترین بازیکن زیر ۲۱ سال میرسد هم با حضور تنها یک ایتالیایی که جورجو اسکالوینی از آتالانتاست، برگزار شد.
راه حل در خور این مشکل از سوی چزاره پراندلی، سرمربی وقت تیم ملی ایتالیا، در سال ۲۰۱۲ مطرح شده بود:«اگر بازیکن ندارید، باید سیستم درست را پیدا کنید.» اسپالتی در اولین دیدارهای امسال آزمایش کرد و به نظر میرسد که با یک سیستم تاکتیکی سازگار شده است. سرمربی ایتالیا در گفتگو با گاتزتا دلو اسپورت اظهار داشت:« من میخواهم سیستم ۱-۲-۴-۳ را امتحان کنم که در آن بعضی از بازیکنان احساس راحتی بیشتری دارند.»
جدایی از سیستم مورد علاقه ۳-۳-۴ او که با آن توانست ناپولی را در سال ۲۰۲۳ به اولین عنوان قهرمانیاش پس از عصر دیهگو مارادونا برساند تا حد زیادی به تیمی بستگی دارد که سلطه کاملی بر رقابتهای سری A دارد. ترکیب آتزوری در گذشته اغلب روی شاکله اصلی یوونتوس شکل میگرفت اما این بار به ستارههای اینتر تکیه دارد. سیمونه اینزاگی در این تیم منحصرا روی زنجیره سه نفره دفاعی و بازیکنان هجومی در کناره زمین تکیه دارد.
پس از گذشت تنها چند ماه به وضوح مشخص است که ویژگیهای فوتبال ایتالیایی تحت هدایت سرمربی جدید تیم ملی تغییر کرده است. مانچینی تاکید بسیاری روی کنترل بازی در میانه میدان با حضور جورجینیو و وراتی داشت. ضربان بازی تحت هدایت اسپالتی چند متر جلوتر میزند. بارلا قرار است برتری عددی را با مهارتش در هر دو محوطه جریمه ایجاد کند و لورنزو پلگرینی و زانیولو مسئول ایجاد خلاقیت در نزدیکی محوطه جریمه حریف هستند.
این واکنش اسپالتی به بزرگترین عدم تعادل در ترکیب ایتالیا است: خط حمله. سرمربی تیم ملی مهاجم نوکی در حد بینالمللی در اختیار ندارد. چیرو ایموبیله و آندرهآ بلوتی هرگز نتوانستهاند قدرت گلزنی در باشگاههایشان را در پیراهن تیم ملی به نمایش بگذارند و از دوران اوج گذشته فاصله دارند. فدریکو کیهزا در پست وینگر راحتتر است اما این پست در سیستم جدید وجود ندارد. جانلوکا اسکاماکای ۲۵ ساله و جاکومو راسپادوری ۲۴ ساله به عنوان دو مهاجم با استعداد آماده هستند اما هنوز باید رسیدن به بالاترین سطح باید صبر کنند.
بنابراین امیدها به متئو رِتِگی بسته شده که در سن فرناندوی آرژانتین به دنیا آمده و به لطف پدربزرگش که اهل سیسیل بود، تابعیت ایتالیا را گرفته است. این بازیکن ۲۵ ساله در اولین دیدارهای ملی انتظارات را بالا برد و راهنمای خوبی به نام اسپالتی دارد. سرمربی تیم ملی ایتالیا پس از دیدارهای ماه مارس گفت:«رتگی ثابت کرده است که برای این پست عالی است.» در حالی که آمار گلهای او در ترکیب جنووا میتواند بهتر شود، رتگی اولین گزینه برای حضور در ترکیب اصلی در نوک خط حمله است.
اسپالتی تنها کسی نیست که میداند همه چیز باید برای ایتالیا در جای درست باشد تا بتواند به مراحل بالاتر یورو صعود کند- خصوصا که با اسپانیا و کرواسی همگروه است. او سبکی سختگیرانهتر برای مدیریت تیم نسبت به مربی سابق این تیم در پیش گرفته و همچنین از انتقادهای عمومی به عنوان سبکی خاص استفاده میکند. او در ماه فوریه گفت:«بعضی از بازیکنان شاید فکر کنند که اسپالتی فقط پارس میکند اما گاز نمیگیرد. ولی آنها اشتباه میکنند.»
او مشخصا به کارهای شبانه بعضی از بازیکنان اشاره داشت که گفته میشد تا چهار صبح روز پیش از بازی مشغول بازی با پلیاستیشن بودند. بازیکنان در طول رقابتهای جام ملتهای اروپا حق ندارند کنسول بازی را به اتاقها ببرند اما قرار است یک اتاق بازی مشترک در اردوی ایسرلون تدارک دیده شود. اسپالتی در این باره اظهار داشت:«بازیکنان برای قهرمانی در جام ملتهای اروپا به تیم ملی میآیند، نه بازی کال آو دیوتی.»
سرمربی جدید ایتالیا هم مانند مانچینی دوست ندارد تیمش دست کم گرفته شود. اسپالتی گفت:« تاریخ از ما انتظار دارد که برای قهرمانی در یورو راهی آلمان شویم.» نلو دی مارتینو معتقد است که این اعتماد به نفس دقیقا روش و برخورد درستی است. او که دلیل دیگری هم برای خوشبینی دارد، میگوید:« ما مربی عالی و گروه خوبی داریم- فقط باید به این تیم باور داشته باشیم.» فدراسیون فوتبال ایتالیا از او پرسید که آیا مایل است بار دیگر در جام ملتهای اروپا در کنار این تیم باشد یا خیر. دیمارتینو از خودش مطمئن است:« هنوز هیچ قراردادی امضا نشده اما اگر من آنجا باشم، دوباره به برلین خواهیم رفت. و قهرمان میشویم.»
شاید بتوان گفت که پس از کشور ایتالیا ، بیشترین هواداران تیم ملی ایتالیا را بایستی در کشور ایران جستجو کرد.
تیم ملی فوتبال ایتالیا در سالهای اخیر روند پر نوسانی را پشت سرگذاشته و البته این وضعیت همچنان ادامه دارد. به یاد داشته باشیم که سالهاست لیگ سری آ ایتالیا از دوران طلایی خود فاصله گرفته و دیگر آن جایگاه سابق را نداشته و درعین حال تماشای رقابتهای باشگاهی ایتالیا ، آنچنان چنگی به دل نمی زند.
مضافاً براینکه ،دیگر در تیم ملی ایتالیا شاهد ستارگان بی نظیر و افسانه ای که با بازیهای چشم نواز و به یادماندنی خود ، تماشاگران را میخکوب می کنند، نبوده ایم.
البته نباید از نظر دور داشت که همین تیم متوسط و کم ستاره ، هر از چندگاهی نتایج تاریخی را هم رقم زده و توجه همگان را بخود جلب نموده اما واقعیت اینست که تیم ملی ایتالیا هم به مانند تیم ملی آلمان ، آن جایگاه درخشان و تاریخی خود را از دست داده و تا رسیدن به جایگاه تاریخی خود راه طولانی و دشواری در پیش دارد.
بدیهی است انتظار هواداران تیم ملی ایتالیا از اسپالتی و شاگردانش بایستی در حد و اندازه و متناسب با تواناییهای این تیم باشد. چرا که همین انتظارات و توقعات معقول، فشار افکار عمومی برتیم ملی ایتالیا را کاهش داده و چه بسا موجب درخشش این تیم در این دوره از رقابتهای یورو،را در پی داشته باشد.