درباره فدریکو کیهزا؛ ستارهای که میتوانست فیزیکدان شود
هفتیک- فدریکو کیهزا حس کرد کسی به موهایش دست کشیده است. سرش را برگرداند، نگاهش از جایزه ستاره مسابقه روی میز پشت سرش عبور کرد و چشمش به مربیاش روبرتو مانچینی افتاد که به سرعت از اتاق کنفرانس خبری ومبلی بیرون میآمد.
در گذشته مانچینی این کار را با موهای پدر فدریکو، انریکو، انجام داده بود. آنها در تیم سمپدوریا همتیمی بودند، انریکو پسربچهای بود اهل مینیانِگو، منطقهای در تپههای پستهرنگ خارج از جنوا، و وقتی سال 1996 به انگلیس رفت تا در جام ملتهای اروپا بازی کند، قبلش در کنار مانچینی 22 گل به ثمر رسانده بود.
انریکو در کریسمس گذشته گفت:” مانچینی نماد چیزهای زیادی برای من است. از زمانی که 18 سال داشتم همدیگر را میشناسیم.” مانچینی شبیه همتیمیهای مهاجمش در ورزشگاه لوئیجی فراری نبود. وقتی که ایلمانچو بعد از دورهای کوتاه در لیگ برتر و تیم لستر سیتی به ایتالیا بازگشت، از دنیای بازی خداحافظی کرد، اولین مهاجم نوکی که به عنوان مربی با او کار کرد، انریکو بود.
حضور دوست قدیمیاش در جلوی زمین باعث شد که انتقالش از محوطه پنالتی به خارج از زمین به آرامترین شکل ممکن طی شود. انریکو با پنج گل زده در پنج مسابقه در جدول گلزنان پیشتاز بود اما در بازی مقابل تیم ونتزیا، وقتی داشت شوت میزد زانوی پای تکیهگاهش روی زمینش پیچ خورد و در حالی که با دستانش صورتش را پوشانده بود، از زمین خارج شد. او گفت:” این تنها حسرت من است. جام جهانی ژاپن و کره جنوبی نزدیک بود. هر کاری را که ممکن بود امتحان کردم.” فایده ای نداشت.
زمانی که بهبود پیدا کرد، مانچینی به او زنگ زد تا پیشنهاد امضای قرارداد با لاتزیو را به او بدهد و وقتی که ایتالیا در یکهشتم نهایی در ومبلی مقابل اتریش بازی کرد، حتما باید حس دژاوو را تجربه کرده باشد؛ به خصوص این که فدریکو در وقت اضافه برای ایتالیا گل زد. در کنار خط طولی زمین کمی آن طرفتر از مانچینی، فرانکو فودا را میبینیم؛ مربی آلمانی که در ونتو ریشه داشت. انریکو یک بار با تیم لاتزیو در جام یوفا 2002 مقابل او و اشتورم گراتس قرار گرفته بود. فودا آن بازی را هم باخت و روی اسکوربورد ورزشگاه نام آشنایی به چشم میخورد. اولین گل آن شب؟ البته که با یک شوت سرضرب از انریکو به ثمر رسید.
در حقیقت، سخت نیست که فرض کنیم سرنوشت فدریکو این بوده که فوتبالیست شود. از او وقتی که تازه راه افتاده یک عکس قدیمی وجود دارد، توپ را در هال خانهشان شوت میکند؛ زمانی که پدرش برای پارما بازی میکرد. فدریکو به تازگی درباره خاطرات آن زمان صحبت کرده است:”عکسی از خودم، پدرم و لیلیان و مارکوس تورام را به خاطر میآورم با کوپا ایتالیا و جام یوفا که برده بودند.
واقعا کوچک بودم اما یادم میآید که با آن بازی میکردم. ما این عکس را در خانه قاب کردیم.” فدریکو خود را خوششانس حساب میکند که حتی قبل از شروع مهد کودک میدانسته میخواهد با زندگیاش چه کند. احتمالا مصاحبهای را دیدهاید که در آن انریکو کمی بعد از امضای قرارداد با فیورنتینا، فده کوچک را بغل میکند. یکی از خبرنگاران از او پرسید حالا که گابریل باتیستوتا به رم رفته، چه کسی قرار است جای او را پر کند، این بچه دو ساله دوستداشتنی فریاد میزند:”من!”.
با این حال، بعد از برد روز سه شنبه مقابل اسپانیا، این وینگر مودب و مصمم نمیتوانست اتفاقاتی را که برایش میافتد باور کند. این بهترین شب زندگی حرفهای نوپای او بود. او گفت:” هیچ شکی در آن نیست. رویایی که هرگز تصورش را نمیکردم.”
حتی وقتی که فدریکو یک پسربچه در “ستینیانیزه” بود هم چنین رویایی نداشت؛ باشگاهی کوچک نزدیک محل تمرین تیم ملی ایتالیا در کوورچانو در خارج از فلورانس. در محل باشگاه تفریحی در ویا دلا توره، یکی از مشتریان به نام مائوریتزیو رومِی تصویری از کارت عضویت قدیمی فدریکو را پخش کرد. این عکس پسربچهای با چشمان روشن را نشان میدهد که کاپشن پوشیده و موهایش، صورتش را پوشانده، الگویی برای تمام دانشآموزان ستینیانیزه بود.
در آن جا فدریکو زیر نظر کورت هَمرین تمرین میکرد – اسطوره سوئدی فیورنتینا در دهه 50 و 60 که به خاطر سرعت و چابکیاش با نام “اوچلینو” یا پرنده کوچک شناخته میشد. قبل از ظهور فرانچسکو توتی، روبرتو باجو و آنتونیو دی ناتاله، همرین برترین گلزن تاریخ سری A بود. مرد سوئدی تا مدتها بعد از بازنشستگیاش در تپههای ناهموار توسکانی ماند. به هر حال وقتی نوشیدنی چیانتی خوب هست و سوپ ریبولیتا هم در زمستان گرمتان میکند، چرا باید به جای دیگری بروید؟
اما ژن و تربیت فدریکو در میان فوتبالیستها باعث نشد که بازی برای ایتالیا یا حتی بازیکن حرفهای شدن برای او یک سرنوشت از پیش تعیینشده باشد. فقط باید به پسر مانچینی، آندرهآ نگاه کنید. این راه را امتحان کرد، همراه با پدرش به منچستر سیتی رفت و بعد از یک دوره کوتاه در مجارستان و آمریکا در سن 25 سالگی از فوتبال خداحافظی کرد. با این که فدریکو خیلی دوست داشت تا راه پدرش انریکو را دنبال کند، میدانست که احتمالات علیه او هستند. اگر مصاحبههای او در مسابقات یورو 2020 را دیده باشید، متوجه میشوید که او انگلیسی صحبت میکند. او در مدرسه بینالمللی فلورانس تحصیل کرد و برای رفتن به دانشگاه درس میخواند، چون ممکن بود فیورنتینا نخواهد با او قرارداد حرفهای امضا کند.
فدریکو در این باره توضیح داد:” اگر موفق به انجامش نمیشدم حداقل جای دیگر شانس داشتم. اگر فوتبالیست نمیشدم، دوست داشتم فیزیک بخوانم.” او را تصور کنید که در آزمایشگاه به جای پیراهن آبی کت سفید بر تن دارد، روی تخته معادلهای را مینویسد تا محاسبه کند چطور مقابل اتریش قبل از به ثمر رساندن گلش، به نحوی توپ را با صورتش کنترل کرد.
به عنوان یک نوجوان مجذوب در شگفتی جهان، نگرانیاش در آکادمی فیورنتینا این بود که زمان و فضای کافی را به دست نمیآورد. فدریکو گفت:” تا زمانی که 14 یا 15 ساله بودم، واقعا سخت بود. من خیلی کوچک و لاغر بودم. پسران دیگر تیم کاملا بزرگ شده بودند. در ترکیب اولیه نبودم. مربیان من هنوز در تلاش بودند تا پستی برای من پیدا کنند. حتی در پست بازیساز، در جلوی مدافعان هم بازی کردم.”
وقتی که فدریکو را در پست وینگر به کار گرفتند، هیچ کس جلودارش نبود. مگر این که جزء مامورین امنیت ورشگاه بوده باشید. در ورزشگاه یکی از این مامورین سر تا پای او را نگاه کرد و شک داشت که این نوجوان با هودی بنفش، بازیکن باشد. فدریکو برای اولین بار در سری A بازی کرده بود و بعد از این که در وسط دو نیمه تعویض شد، میخواست برود و روی نیمکت بشیند که یکی از مامورین تونل انگشتش را به سمت او گرفت و باید قانع میشد تا اجازه دهد این بازیکن 18 ساله از آن جا عبور کند.
بعد از این که یوونتوس تعهد داد تا در تابستان گذشته برای خرید او 60 میلیون یورو بپردازد، همان ورزشگاه حالا به خانه او تبدیل شده است. در ابتدا این انتقال چندان به مذاق فلورانسیها خوش نیامد، و درست است که هواداران افراطی فیورنتینا مثل زمان فروش باجو در سال 1990 شورش نکردند، اما زمانی که فدریکو در حال ترک کوورچانو بود تا تستهای پزشکیاش را انجام دهد، هواداران با الفاظ زشتی از او استقبال کردند. برادر کوچکترش – لورنزویی که میگویند بااستعدادتر است و در ورزشگاه آرتمیو فرانکی به عنوان توپ جمعکن کار میکند – هدف چندین آزار وحشتناک آنلاین قرار گرفت.
با این حال، به تدریج، تنشها کاهش یافت و فدریکو یکی از معدود نقاط روشن فصل سخت یوونتوس بود.
فابیو پاراتیچی که این هفته درباره امضای قرارداد با فدریکو صحبت میکرد، و دیگر کارمند ارشد یوونتوس نیست و حالا مدیر ورزشی تاتنهام است، گفت:” ما همیشه در مورد کیهزا مطمئن بودیم. او همه توانش را در تمرینات به کار میگرفت و همیشه بسیار تمرکز داشت. این یکی از بهترین ویژگیهایی است که یک بازیکن میتواند داشته باشد.” فدریکو در عوض با فروتنی خودش را بازیکنی میبیند که فقط با سخت کار کردن، بر محدودیتهایش فائق آمده است. کسانی که با او تمرین کردهاند، تحت تاثیر شجاعت و ارادهاش، تمایلش برای بردن و فضایی که پوشش میدهد، قرار گرفتهاند. او همه را در زمین به نمایش میگذارد.
فدریکو گفت:” بیشتر از این که بگویند مهارت دارم، هم تیمیهایم من را انسانی با قلبی بزرگ و متواضع توصیف میکنند.” مثلا آندرهآ پیرلو فکر میکرد که بازیاش میتواند روانتر باشد و باور داشت که او میتواند بهتر هم از توپ مراقبت کند، به همین دلیل هم هست که در آغاز یورو دومنیکو براردی از تیم ساسولو، جلوتر از فدریکو تایید مربی را گرفت. اما جناح چپ با راست برای او فرقی ندارد و سرعت و میل رو به جلوی او قابل توجه است.
او از زمان انتقالش به یوونتوس به عملکرد خوبش ادامه داده و گرانترین بازیکن ایتالیایی تاریخ به عنوان مردی مناسب لحظههای بزرگ شناخته شده است. او با گل زدن در لیگ قهرمانان از انریکو الگوبرداری کرد و تقریباً داشت به تنهایی یوونتوس را به مرحله یکچهارم نهایی میرساند، اما سرجیو اولیورا از تیم پورتو در وقتهای اضافه با یک ضربه آزاد گل برتری تیمش را به ثمر رساند و این یعنی تمام زحمات او بیهوده بود.
فدریکو آن بازی سخت را پشت سر گذاشت و در کوپا ایتالیا گل پیروزی تیمش را به ثمر رساند، با جانلوئیجی بوفون – که در زمان قهرمانی 1999 پارما با پدرش همتیمی بودند- در این باره میخندیدند که یک بار دیگر یک کیهزا به بوفون کمک کرده تا جامی را بالای سر ببرد. سپس، بعد از گذشت 25 سال از گل انریکو مقابل جمهوری چک در آنفیلد، فدریکو در یکی از چند بازی تیم ایتالیا در ورزشگاه ومبلی گل زد تا به اولین پدر و پسری تبدیل شوند که در یورو موفق به گلزنی شدهاند.
با این که شباهتهای فدریکو و پدرش ادامه دارد، اما آنها کاملا کپی همدیگر نیستند. حداقل به نظر مانچینی که درباره این دو کمی اطلاع دارد، این طور نیست. مانچو دراین باره توضیح داد:” آنها بازیکنان متفاوتی هستند. انریکو مهاجم بسیار پرتحرکی بود. فدریکو وینگری است که بسیار بیشتر از پدرش میدود. تنها وجه مشترک آنها شیوه شوت زدنشان است.” و شوتهای انریکو چقدر درخشان بود؟ وقتی که فدریکو کارش را شروع کرد، نمیتوانست از آن شوتها تقلید کند. حالا بعد از ساعتها و ساعتها تماشای پدرش در یوتیوب، شوتهایش همان شکلی است و 60 میلیون امیدوارند که روز یکشنبه شلیک یک شوت دیگر را شاهد باشند (توضیح مترجم: این مطلب پیش از دیدار فینال یورو 2020 که با پیروزی ایتالیا مقابل انگلیس در ضربات پنالتی به پایان رسید، نوشته شد).
خیلی کار بزرگی می کنید. من واقعا از خوندن گزارش ها لذت می برم. متشکرم بابت زحمتی که میکشید. لطفا همینطور ادامه بدین. تنها سایتی هستین که هر روز با اشتیاق مطالب جدید و آرشیوی رو می خونم