آنالیز: چرا ساوتگیت نباید برای فینال ومبلی ترکیب اصلیاش را تغییر بدهد؟
هفتیک- گرت ساوتگیت تا اینجا در طول یورو 2020 از روش “هرکسی را بهر کاری ساختند” در تیم ملی انگلیس استفاده کرده و سیستمها و ترکیب اصلیهایی را برگزیده که با چالش رویارویی با رقبای مختلف سازگاری داشته باشند. سرمربی انگلیس علاقه زیادی به جمله معروف و قدیمی دست نزدن به ترکیب تیم برنده نشان نداده و هنوز ترکیب بدون تغییری را در این مسابقات به میدان نفرستاده است.
با این حال دیدار انگلیس برابر ایتالیا در فینال مسابقات سختترین چالش آنها خواهد بود. ایتالیا از دفاعی قوی، مثلث میانی با استعداد و تکنیکی، و خط حملهای منسجم بهره میبرد. ساوتگیت بیشتر از هر زمان دیگری باید روی ساختار تیمش برای متوقف کردن حریف تمرکز کند.
و چنین کاری نیازمند ترکیب اصلی بدون تغییر است.
سیستم ایتالیا به سیستمی آشنا تبدیل شده است. آنها روی کاغذ 3-3-4 بازی میکنند و در فاز هجومی به ساختار 5- 2- 3 روی میآورند. جیووانی دی لورنزو از دفاع است به مناطق مرکزی میرود و در عین حال امرسون پالمیری که جای لئوناردو اسپیناتزولای مصدوم را گرفته، به عنوان وینگر چپ پیشروی میکند.
این یعنی لورنزو اینسینیه به مرکز میرود تا در نقش مهاجم داخلی سمت چپ حاضر باشد؛ در حالی که فدریکو کیهزا در بال دیگر در کنارهها باقی میماند و نیکولو بارلا به کانال داخلی سمت راست میرود.
برای یک دقیقه سیستم و ترکیب اصلی ساوتگیت برابر دانمارک را فراموش کرده و به آن سبکی از بازیکنان فکر کنید که برای این وظیفه خاص مورد نیاز است. بیاید از آخر به اول در بازی برابر ایتالیا شروع کنیم.
شما به مدافع راستی نیاز دارید که مشکلی با تعقیب اینسینیه نداشته باشد و به مناطق میانی بیاید تا به مدافع میانی سمت راست در دفاع سه نفره تبدیل شود. البته این نقشی است که کایل واکر برابر آلمان و همچنین در جریان جام جهانی گذشته ایفا کرد.
شما به هافبک دفاعی نیاز دارید که فیزیک بدنی مناسب برای نفوذهای بارلا را داشته باشد و با بارها عقب کشیدن برای حضور در خط دفاعی نیز به مشکل نخورد. این با شرایط دکلان رایس سازگار است.
سپس به کسی نیاز دارید که از نظر تاکتیکی نظم کافی برای کورس با امرسون در زمان موردنیاز داشته باشد اما در عین حال در تغییر فاز دفاعی به هجومی نیز موثر ظاهر شود و بتواند در فضاهایی که امرسون در فاصله کنار محوطه جریمه باقی گذاشته نفوذ کند. این به خوبی به تواناییهای بوکایو ساکا میخورد که تجربه حضورش در زمین به عنوان وینگ- بک در سمت چپ بوده- اما هیچ اتفاقی پیش نیامده که نشان دهد او نمیتواند عملکرد مشابهی در سمت راست داشته باشد.
بنابراین اجازه دهید این سه نفر را در کنار جوردن پیکفورد در زمین قرار دهیم.
دیگر چه؟ جورجینیو توانایی بازیسازی از عمق را دارد اما تجربهاش در فوتبال انگلیس در طول سه فصل گذشته نشان داده که او با تحت پرس قرار گرفتن شدید آسیب پذیر خواهد بود. انگلیس شماره 10 درخشانی در زمینه پرس به نام میسون مونت دارد- کسی که جورجینیو را از بازی در چلسی به خوبی میشناسد.
مارکو وراتی نیز عامل خطرناک مشابهی است. انگلیس در این پست به کسی نیاز دارد که بتواند با قدرت و جدیت مسیرها را ببندد اما در عین حال بتواند در هنگام حملات عقب بکشد- وراتی عادت به زدن تکلهای عجولانه خصوصا برابر حریفان سرعتی دارد. جوردن هندرسون شاید یکی از گزینهها باشد اما عملکرد کالوین فیلیپس در دیدار اول برابر کرواسی نشان داد که او میتواند نقش شماره هشت هجومی را به خوبی بازی کند.
در اینجاست که انتخابهای قبلی مطرح میشود. هیچ دلیلی برای تغییر هری مگوایر و جان استونز وجود ندارد خصوصا که سرعت استونز احتمالا در این بازی برابر چیرو ایموبیله مهم خواهد بود. لوک شاو عملکرد درخشانی در پست دفاع چپ داشته و وظیفه متوقف کردن فدریکو کیهزا را بر عهده خواهد داشت.
در جلوی زمین هم رحیم استرلینگ و هری کین درک متقابل خوبی را برابر دانمارک به نمایش گذاشته و در این بازی نیز به حضورشان در ترکیب ادامه خواهند داد. نفوذهای دیرهنگام استرلینگ به مناطقی که فرصت گلزنی در آنها وجود داشته در طول تورنمنت حیاتی بوده، در حالی که کین یکی از معدود مهاجمان دنیای فوتبال است که شاید بتواند برای لئوناردو بونوچی و جورجیو کیهلینی دردسرساز شود. و البته در اینجا به تیمی بدون تغییر رسیدهایم.
معنای موارد مطرح شده این نیست که انگلیس پیروز این دیدار خواهد بود یا حتی از نظر تاکتیکی تیم برتر میدان خواهد شد- رخ دادن چنین اتفاقی بستگی به عملکرد خوب 11 بازیکن حاضر در زمین دارد. اما از نظر ساختار دفاعی انگلیس، سیستمی که آنها برابر دانمارک به کار گرفتند، دقیقا همان چیزی است که برای متوقف کردن این تیم ایتالیا موردنیاز است.
آلترناتیوهای ارزشمند زیاد دیگری دیده نمیشود. فیل فودن و جیدون سانچو در پست ساکا بازی کردهاند اما هیچکدام از آنها از نظم دفاعی وینگر آرسنال برخورد نیستند؛ حتی اگر این واقعیت را در نظر نگیریم که ساکا در این مسابقات از هر دو نفر بهتر کار کرده است. هندرسون گزینهای بسیار کارآمد به حساب میآید اما به سختی میتوان گفت که او انتخابی بسیار مناسبتری از سایر هافبکها است.
آلترناتیو دراماتیکتر بازگشت به سیستم 3-4-3 است که همخوانی خوبی در استفاده از دفاع پنج نفره با خط حمله پنج نفره ایتالیا دارد. با این حال این اتفاق مطمئنا باعث خواهد شد که انگلیس در مرکز زمین آسیب پذیر باشد و شاید به عقب کشیدن کین برای رویارویی با جورجینیو تکیه کند. این گزینه جذابی نیست- و باید به این موضوع هم اشاره کرد که انگلیس نباید بونوچی را رها کند که پاسهای مورب خطرناکی به اندازه جورجینیو دارد.
انگلیس دامنه گستردهتری در زمینه گزینههای هجومی نسبت به هر زمان دیگری در سالهای اخیر دارد و بحثهای زیادی در ماههای اخیر درباره گزینههای مورد علاقه ساوتگیت در جریان بوده است. همه چیز صرفا به بازیکنان بستگی ندارد بلکه به اهداف انگلیس نیز مربوط است- انجام بازی خودشان یا تلاش برای خنثی کردن نقاط قوت حریف؟
راه حل فینال استفاده از ترکیب اصلی مشابه با دیدار برابر دانمارک است. حالا دقیقا در زمان درست این کشور میتواند متحد شود.