یورو 2020؛ راهنمای گروه B- بلژیک، دانمارک، روسیه و فنلاند
هفتیک-هشت سال و نیم از زمانی که یوفا تصمیم خود مبنی بر برگزاری این مسابقات در کشورهای مختلف سرتاسر اروپا به جای یک یا دو کشور را اعلام کرد، میگذرد.
پس از سالها گمانه زنی درباره نحوه تاثیرگذاری این موضوع روی هوادارانی که باید در سراسر قاره رفت و آمد میکردند و نگرانی از بابت دشواریهای عملیاتی برگزاری مسابقات به این روش در شرایط شیوع جهانی ویروس کرونا در یک سال اخیر، ما شاید نتوانستیم به درستی به تغییری که این روش روی مفهوم امتیاز میزبانی ایجاد میکند، توجه کنیم.
گروه B مثال خوبی از این موقعیت عجیب است. دانمارک در هر سه دیدار خود از امتیاز بازی در خانه برخوردار است. روسیه در دو دیدار ابتدایی این امتیاز را در اختیار دارد و سپس باید در زمین دانمارک به میدان برود. دو تیم بلژیک و فنلاند برای دو بازی ابتدایی خود در کپنهاگن و سنپترزبورگ حاضر میشوند و پس از آن در تنها بازی واقعا خارج از خانه گروه در سن پترزبورگ به مصاف یکدیگر میروند (که برحسب اتفاق تنها دو ساعت از مرزهای فنلاند و چهار ساعت از هلسینکی فاصله دارد، هرچند بعید است که هواداران فنلاندی به دلیل دستورات دولتی بتوانند به این شهر سفر کنند).
فصل گذشته به ما یاد داد که امتیاز میزبانی تنها به واسطه حضور هواداران در ورزشگاه ایجاد میشود و بنابراین این واقعیت که تعداد محدودی از افراد اجازه حضور در تمامی ورزشگاههای یورو 2021 را دارند، نه تنها جذابیت مسابقات را برای بینندگان تلویزیونی بالا میبرد، بلکه تاثیر قابل توجهی روی نتایج احتمالی دیدارها هم دارد.
پس استفاده دانمارک و روسیه از امتیاز میزبانی باعث جذابیت بیشتر مسابقات این گروه میشود چون بلژیک مدعی اصلی صعود به مرحله بعدی روی کاغذ است.
تیم بلژیک با توجه به نسل طلایی فعلی خود در چند سال اخیر همواره به عنوان تیمی دیده شده که دستاوردی به اندازه شایستگیاش به دست نیاورده اما این واکنشی تند نسبت به تیمی است که در سال 2018 از طرف بسیار سختتر قرعه کشیها به نیمهنهایی جام جهانی رسید و تنها با دریافت یک گل از روی ضربه آزاد برابر فرانسه، قهرمان نهایی مسابقات، شکست خورد.
سه سال گذشته و این تیم هنوز شباهت بسیاری به قبل دارد. روبرتو مارتینز هنوز روی نیمکت حضور دارد و به احتمال زیاد همچنان از سیستم 3- 4- 3 استفاده میکند؛ هرچند این تیم در بسیاری از پستها ضعیفتر است. جیسون دینایر حالا به جای ونسان کمپانی در ترکیب اصلی قرار گرفته و شاید مهمتر این نکته باشد که توبی آلدروایرلد و یان فرتونگن، همتیمیهای او در مرکز خط دفاعی، از دوران اوج عبور کرده و حالا آسودگی کمتری برای بازی در خط دفاعی جلو کشیده دارند. اکسل ویتسل، هافبک دفاعی تیم، به دلیل مصدومیت از ناحیه آشیل از ماه ژانویه بازی نکرده و احتمالا این تورنمنت را از دست خواهد داد؛ هرچند در فهرست بازیکنان دعوت شده حضور دارد. ادن هازارد که توپ نقرهای جام جهانی را در سال 2018 از آن خود کرد، در 18 ماه اخیر به دلیل مصدومیت در هیچ دیداری برای تیم ملی کشورش به میدان نرفته است.
مارتینز میتواند روی روملو لوکاکو، مهاجم نوک قدرتمند، و کوین دیبروین، بهترین بازیساز حاضر در مسابقات، حساب کند؛ هرچند حضور او در اولین دیدار برابر روسیه به دلیل شکستگی بینی و آسیبدیدگی حدقه چشم در فینال لیگ قهرمانان در هالهای از ابهام قرار دارد. او همچنین قادر است پست مهاجمانش را تغییر دهد؛ ترفندی که پیش از این بهره بسیاری از آن برده است؛ گاهی از دیبروین به عنوان مهاجم کاذب و از لوکاکو به عنوان مهاجم سمت راست استفاده کرده است.
اما تردیدهایی درباره بهترین ترکیب مارتینز وجود دارد و ما شاید شاهد آزمون و خطاهای بسیاری در مرحله گروهی باشیم. دیبروین میتواند در مثلث هجومی حضور پیدا کند اما بیشتر به نظر میرسد که در پست هافبک بازی کند. دریس مرتنز شاید نقش هازارد را بازی کند اما بازیکنی با سبک بسیار متفاوتی است. لئاندرو تروسارد اولین حضورش در ترکیب اصلی را در ماه مارس تجربه کرد اما شاید نقشی بزرگتر از حد انتظار ایفا کند چون بلژیک بدون هازارد با فقدانی ناگهانی در این پست روبرو خواهد شد.
مارتینز میتواند روی کیفیت بازیکنانش در پست وینگ- بک نیز حساب کند. توماس مونیه در دو تورنمنت اخیر درخشان ظاهر شده و تورگان هازارد نیز هروقت به تیم ملی دعوت شده، در سمت دیگر زمین عملکرد قابل قبولی ارائه کرده است. در همین حال، یانیک کاراسکو فصل خوبی را با اتلتیکو پشت سر گذاشته، جایی که گاهی در پست وینگ- بک تاثیرگذاری بسیاری داشته و ناصر شاذلی گزینه دیگر این مربی برای حضور در این پست است. بلژیک شاید در آستانه جام جهانی 2018 از شرایط بهتری برخوردار بود اما آنها هنوز دست بازتری نسبت به تقریبا هر تیم دیگری دارند. باید به این موضوع نیز اشاره کرد که آنها در مسابقات انتخابی این تورنمنت در دو دیدار رفت و برگشت برابر روسیه به پیروزی رسیدند و سپس در لیگ ملتها نیز در هر دو بازی دانمارک را شکست دادند؛ بنابراین عدم صعود از این گروه اتفاقی خارق العاده خواهد بود.
دانمارکیها با سرمربیای به این مسابقات قدم میگذارند که در صورت برگزاری یورو 2020 در سال گذشته روی نیمکت این تیم حضور نداشت. از ابتدا بنا بود که آگه هاریده، سرمربی کهنهکار، پس از به پایان رسیدن قراردادش در جولای 2020، جای خود را به مربی جوانی به نام کاسپر یولمان بدهد؛ اما انتظار نداشت که فرصت هدایت تیمش در جام ملتهای اروپا را از دست بدهد.
با این حال یولمان گزینه مناسبتری برای تیمی به نظر میرسد که از چندین مدافع میانی خوب، خط میانی منسجم، مدافعان کناری سرعتی و انعطاف پذیری بالا در خط حمله برخوردار است.
هرچند دانمارک عموما با دفاع چهار نفره بازی میکند اما احتمال استفاده از دفاع سه نفره نیز وجود دارد. سیمون کیائر و آندریاس کریستنسن دو گزینه اول حضور در ترکیب اصلی هستند اما یانیک وسترگارد و یواخیم اندرسن نیز فصل خوبی را در لیگ برتر پشت سر گذاشتهاند و میتوانند به راحتی در این دفاع سه نفره جای بگیرند.
هر دو مدافعان کناری در پست وینگ- بک هم به راحتی ایفای نقش میکنند- هرچند هر دو گزینه حضور در سمت چپ در واقع راست پا هستند. یواکیم ماییله گزینه اول حضور در سمت چپ است چون اغلب در تیم باشگاهی، آتالانتا، نیز در همین پست به میدان میرود؛ در حالی که ینس استریگر لارسن در میانه فصل اودینزه از وینگ- بک راست به وینگ- بک چپ تبدیل شد که برای تیم ملی نیز مفید به نظر میرسید.
پییر امیل هویبرگ و توماس دلینی یکی از منسجمترین زوجهای هافبک میانی در این تورنمنت به حساب میآیند و همین موضوع به کریستین اریکسن اجازه میدهد که بازیساز اصلی دانمارک و در واقع گلزن اصلی آنها نیز باشد. او با 36 گل ملی پنج برابر هر بازیکن دیگری در این تیم گلزنی کرده است. او میتواند نقش خود در اینتر را در سیستم 3- 3- 4 یا نقش یک شماره 10 را در سیستمها 1-3-2-4 یا 2-1-4-3 ایفا کند.
دانمارک با فقدان یک شماره 9 قدرتمند روبرو است اما یولمان گزینههایی دارد. مارتین بریثویت از سرعت بالایی در فضاهای کناری محوطه جریمه استفاده میکند و یوسف پولسن میتواند در هوا بسیار خطرناک باشد. یوناس وینت پتانسیل بازی به عنوان مهاجم نوک دونده را دارد اما گرفتار مصدومیتها شده، در حالی که کاسپر دالبرگ فصل سختی را با نیس پشت سر گذاشته است. آنها تنها تیم این گروه هستند که مهاجم نوک واقعی و قابل اعتماد ندارند.
مهاجم نوک روسیه آرتم زیوباست که پس از افشای فیلمی غیراخلاقی در سال گذشته برای مدتی از تیم ملی کنار گذاشته شده و بازوبند کاپیتانی نیز از او گرفته شد- که با توجه به بازگشت کریم بنزما به تیم ملی فرانسه، دومین روایت از این دست در این تورنمنت به حساب میآید. زیوبا به تیم برگشته، بازوبند کاپیتانی را پس گرفته و بهترین فصل ممکن را در سطح باشگاهی داشته که با قهرمانی زنیت در لیگ و کسب عنوان آقای گلی به پایان رسید. او محدودیتهای در زمینه تحرک در زمین دارد اما جزو خطرناکترین بازیکنان در نبردهای هوایی در این مسابقات است.
چندین علامت سوال و نقاط ضعف جدی پشت سر زیوبا قرار دارد. استانیسلاو چرچسوف از سیستم 1-3-2-4 در مسابقات انتخابی استفاده کرد، به جز دو دیدار برابر بلژیک که با پنج دفاع به میدان رفت. با توجه به این که اولین بازی روسیه برابر بلژیک برگزار میشود، شاید در این بازی نیز از سیستمی مشابه استفاده شود. هرچند چرچسوف احتمالا یکی از واکنشیترین مربیان این تورنمنت باشد و سیستم خود را بازی به بازی تغییر دهد.
پشت سر زیوبا بازیکنان هجومی چون الکسی میرانچوک و الکساندر گولووین حضور دارند که هر دو در فصل 21- 2020 فرصت زیادی برای بازی در سطح باشگاهی نداشتند اما فصل را با شرایط خوبی به پایان رسانند و شاید همین بهترین ترکیب از نظر سرحال بودن و آمادگی برای حضور در مسابقات باشد. رومن زوبنین بازیکنی کلیدی در زمینه روشن کردن موتور تیم به حساب میآید.
نقاط ضعف روسیه در دفاع است، فارغ از اینکه چرچسوف از چهار یا پنج مدافع استفاده کند. فدور کودریاشوف 34 ساله در بیشتر دوران حرفهای خود در پست مدافع چپ بازی کرده اما حالا در مرکز دفاع بازی میکند چون یوری ژیرکوف 37 ساله هنوز بازیکن ثابت سمت چپ است. جورجی زیکیا، مدافع میانی سمت راست، نیز چپ پاست که همیشه عجیب به نظر میرسد؛ هرچند شاید این مشکل چندانی در دفاع سه نفره نباشد؛ خصوصا که خط دفاعی روسیه زمان زیادی را در آستانه محوطه جریمه خودی حضور دارد تا این که توپ را در نیمه زمین حریف به گردش دربیاورند. ماریو فرناندز، مدافع راست، قدرت دوندگی بالایی در طول زمین دارد و انتظاری جز این از بازیکنی که زمانی عضو تیم ملی برزیل بوده است، نمیرود.
شرایط دروازهبانی هم یک مشکل جدی است. آنتون شانین 34 ساله که فقط 11 بازی ملی دارد، به احتمال زیاد گزینه اول این تیم خواهد بود؛ پس از این که گیلرمه، بازیکن دیگر متولد برزیل، از ترکیب تیم کنار گذاشته شد. به یاد آوردن حضور روسیه در تورنمنتی مهم در هر مقطعی از سه دهه گذشته با نقطه ضعف خاص در دروازه بسیار دشوار است؛ روندی که تا زمان بازی خود چرچسوف در اواسط دهه 1990 میلادی ادامه مییابد. بنابراین ما باید به تصمیم او مبنی بر این که شانین بهترین گزینه روسیه است، اعتماد کنیم.
فنلاند اولین حضورش در این مسابقات را تجربه میکند و یکی از تیمهای نه چندان قدرتمند گروه به شمار میرود. آنها میتوانند روی تیمو پوکی، مهاجم قابل اعتمادشان، حساب کنند که آمار گلزنی خوبی برای تیم ملی کشورش داشته اما در عین حال با داشتن یک حامی در کنارش، بهترین عملکرد را از خود به نمایش میگذارد و میتوان به جای یک تمام کننده صرف، مشارکت بیشتری در به گردش درآوردن توپ داشته باشد. فردریک ینسن در جریان لیگ ملتهای سال گذشته سه گل به ثمر رساند و نفوذهای رو به جلوی او میتواند نقشی حیاتی ایفا کند.
مارکو کانروا، سرمربی تیم، در طول یک سال گذشته از هر دو سیستم چهار و پنج دفاعه استفاده کرده اما استفاده از پنج دفاع با توجه به سبک تیمهای حاضر در این گروه محتملتر است- کانروا شاید سعی کند با سیستم رقبای قدرتمندتر فنلاند در گروه B سازگار شود.
فنلاند میتواند روی زوج قابل اعتمادش در خط میانی نیز حساب کند؛ تیم اسپارو باهوش در کنار گلن کامارا که پویایی زیادی در زمین دارد از دفاع محافظت میکنند. اما فنلاند در واقع بیشتر تلاش میکند که بازی بستهای را در اکثر دیدارها ارائه دهد و شاید امیدوار است که بلژیک در آخرین دیدار مرحله گروهی با قطعی شدن صعود خودش، به بازیکنان اصلی استراحت دهد.