فوتبال علیه آلزایمر؛ چگونه خاطرات فوتبالی به بیماران کمک میکند؟
هفتیک– لبخندی حاکی از رضایت به دلیل تشخیص درست، به آرامی در چهره پیرمرد پدیدار میشود. او با صدایی که حالا بعد از درست بودن نظرش قدرتمند و بلندتر هم شده ادامه میدهد: “گل زیبایی توسط یوهان کرویف مقابل رینا. یک ارسال مناسب از سمت راست و سپس ضربه روی پای کرویف.”
پیرمرد با ژست تاکیدی با انگشتانش تکرار میکند “ضربه روی پا” و در ادامه و با به یاد آوردن ضربه والی یوهان کرویف در سال 1973 و در دیدار بارسلونا مقابل اتلتیکومادرید به دیرک دورتر که میگل رینا را مغلوب کرد، لبخندش عمیقتر هم میشود.
بیش از چهار دهه پس از به ثمر رسیدن این گل در ورزشگاه نوکمپ، هوادار همیشگی بارسا یکی از بیماران آلزایمری است که صفحاتِ نسخههای ویژه مجله فوتبالی اسپانیایی لیبرو را به تندی مرور میکند. در پروژهای به نام فوتبال علیه آلزایمر که توسط نشریه لیبرو از شهر مادرید و دانشگاه اتونومای بارسلون سازماندنی شده، به بیماران کمک میشود. ایده این پروژه از یک پژوهشی در سال 2014 در Fundació Salut i Envelliment (بنیاد سلامت و پیری؛ FSiE) حاصل شده است. این تحقیق نشان داد که صحبت کردن در مورد فوتبال باعث تحریک حافظه، توجه و خلق و خوی افراد مبتلا به آلزایمر و سایر اشکال زوال ادراک میشود. نشریه لیبرو با محققانی چون لورا کال و سارا دومنک در تماس بود و آنها در کنار هم تصمیم گرفتند نسخههایی از این مجله که میتواند ابزاری برای کمک به آنها در جلسات درمانی باشد، به چاپ برسانند.
چهار نسخه ویژه تهیه شده این نشریه، تصاویر اسطورههایی مانند لاژلو کوبالا، آلفردو دی استفانو، پله و یوهان کرویف را در صفحه اول خود داشت. هر شماره شامل مقالههای کوتاهی است که حاوی بازیهای کلیدی و شخصیتهای بزرگ از دهههای گذشته میشود؛ به همراه تمرینهای ویژه طراحی شده برای کمک به تحریک حافظه فرد بیمار.
سردبیر لیبرو، دیهگو بارکالا، در این رابطه به نشریه بلیزارد گفت:” برای هر گروه سنی از بیماران یک مجله وجود دارد. یک مجله دارای مطالب مربوط به دهههای 1940، 1950، 1960 و 1970 است. این مجلهها شامل داستانهای طولانی و یا چنین چیزهایی نیست و این نسخهها در واقع مجلهای برای خواندن یا ویژهنامههای تاریخی نیست. مطالب در واقع استفاده پزشکی دارند. ما با پزشکان در مورد تمریناتی که از آنها برای حافظه استفاده میکنند، همکاری کردیم و بیمار باید یک توالی را تکرار کند. به جای بهرهگیری از اشیای معمول، ما از بازیکنان فوتبال استفاده کردیم. ما محتوای فوتبالی را با تمرینات آلزایمر تطبیق دادیم تا برای بیماران مفید باشند.”
در یک صفحه در مجله دهه 1970 چهره شش بازیکن سابق وجود دارد و از بیماران سؤال میشود که کدام یک از این بازیکنان هرگز برای بارسلونا بازی نکردهاند. در طول جلسه درمانی، مرد متفاوتی، ویسنته دل بوسکه، هافبک سابق رئال مادرید، را در ردیف پایین عکس نشان میدهد. او میگوید:” این یکی برای بارسلونا بازی نکرده، این دل بوسکه است”. این بیمار آشکارا برای تشخیص درست و اینکه گول تغییر لباس سرمربی اسپانیا که با فتوشاپ، پیراهن آبی و اناری برایش گذشته شده را نخورده، به خودش افتخار میکند.
کول، محقق اصلی FsiE، در یک فیلم ویدئوی بسیار متاثرکننده این پروژه که توسط لیبرو و آژانس تبلیغاتی LOLA واقع در مادرید ،تهیه شده است، در این رابطه میگوید: “آلزایمر خاطرات را پاک میکند، اما این اتفاق نیز اشتیاق به فوتبال و احساسات را از بین نمیبرد و این همان چیزی است که ما میخواهیم با استفاده از این روش درمانی، بیماران را بهبود دهیم.” یک بیمار زن در این فیلم میگوید:” اتفاقات از ذهن ما رفته، اما اگر آنها را ببینیم، به یاد میآوریم.”
***
لیبرو یک مجله مستقل فوتبال اسپانیا است که در ژوئن 2012 راه اندازی شد. بارکالا میگوید که انتشار این مجله یک آلترناتیو برای رسانههای ورزشی جریان اصلی اسپانیاست که معطوف به لباس زیر کریستیانو رونالدو و امور مالیاتی لیونل مسی شدهاند.
بارکالا در ادامه گفت: “یکی از راههای متفاوت بودن ما، تعامل اجتماعی و سیاسی ماست. ما همیشه به دنبال استفاده از فوتبال برای کمک به جامعه و مردم هستیم تا فوتبال در واقع کاری انجام دهد و تنها به تجارت، پول و سرگرمی محدود نباشد و برای کمک به مردم هم استفاده شود. علاوهبر پروژه فوتبال علیه آلزایمر، ما به موضوعاتی مانند هوموفوبیا در فوتبال نیز پرداختهایم. تمام درآمد حاصل از یک شماره این مجله نیز از طریق سازمان ملل به پناهندگان غزه اهدا شد. همیشه میخواهیم فوتبال بخشی از یک پیام اجتماعی باشد. هدف ما تنها چاپ یک مجله نبود؛ بلکه در واقع به دنبال کمک هستیم.”
بارکالا میگوید تهیه این مجلههای ویژه به معنای فکر کردن در مورد این است که مردم چند دهه قبل و مدتها قبل از پوشش 24 ساعته و هفت روز هفته فوتبال در اینترنت یا تماشای بازیها با پرداخت پول به صورت مستقیم در تلویزیون، چگونه فوتبال را دنبال میکردند:” این سبک هواداری از فوتبال که اکنون وجود دارد، در آن زمان معنایی نداشته است. در آن روزها شما نمیتوانستید همه بازیها را ببینید. امروز ممکن است در عربستان هواداری وجود داشته باشد که همه چیز را راجع به لئو مسی میداند، اما در آن زمان فارغ از ستارههای بزرگی مانند پله، هواداران اسپانیایی فقط تیم شهر خود یا ستارههای بزرگی مانند دی استفانو یا کوبالا را میدیدند. آنها بیشتر تیم خودشان، فاتح لالیگا در سال 1946 را میشناختند یا یک بازی تاریخی خاص را به یاد داشتند؛ زیرا در نهایت، احساسات هر شخص درگیر تیم خودش بود.”
این پروژه ژوئن گذشته عمومی شد و بارکالا میگوید از آن زمان واکنشها به این برنامه بسیار خوب بوده است. او در ادامه میگوید:” اینکه مردم زیادی با این نشریه ارتباط برقرار کردند، برایم بسیار جالب و تعجبآور بود. من صدها ایمیل از جمله بسیاری از مراکز نگهداری بیماران که از فوتبال به عنوان راهی فوقالعاده برای تحریک احساسات بیماران استفاده کردهاند، دریافت کردم. همچنین از افرادی که مشکلات فراوانی را تحمل کرده بودند، ایمیل دریافت کردیم. شرایطی طوری بود که پدرشان آنها را نمیشناخت، اما خاطرات فوتبالی را به اشتراک گذاشته و توانستند درباره فوتبال صحبت کنند، هرچند پسر خودشان را نمیشناختند. این اتفاق برای ما بارها رخ داد. ما صدها ایمیل دریافت کردهایم.”
البته بارکالا تاکید کرد که این پروژه به دنبال بهبودی و یا امدادرسانی طولانی مدت برای بیمارانی که از آلزایمر یا اَشکال دیگر زوال عقلی رنج می.برند، نیست.
بارکالا در این رابطه گفت:” فوتبال نمیخواهد به آنها کمک کند حافظه خود را به دست آورند و هدف این نیست. آنچه آنها میتوانند بهبود و بازیایی کنند، احساساتشان است. این برای اعضای خانواده تقریبا مفیدتر از بیماران است. به عنوان مثال، یک مرد 30 ساله برای من نوشت که پدربزرگش نمیتواند نام او را به خاطر بیاورد و این برایش بسیار دشوار بود. اما اگر سرود باشگاه اتلتیکو مادرید برای پدربزرگش گذاشته شود، او هنوز هم میتواند همه بخشهای آن را به خاطر آورد. او قادر نیست چهره افراد را در خاطر بیاورد، اما میتواند لحظهای احساسی از تیم مورد علاقهاش را تعریف کند. این پروژه نیز همین طور است- وقتی اعضای خانواده میتوانند لحظههای فوقالعادهای را با پدر و پدربزرگ خود دوباره زنده کنند. خانوادههای این افراد از اینکه نمیتوانند با افراد آلزایمری رابطه و تعامل داشته باشند، ناامید میشوند؛ اما این افراد با استفاده از فوتبال گریه میکنند، میخندند، میپرند، فریاد میزنند، صحبت میکنند و مکالمه دارند که این شگفتآور است.”
***
پروژه فوتبال علیه آلزایمر تاکنون هیچ بودجه عمومی یا حمایت مالی از سوی شرکتها را دریافت نکرده و لیبرو، تجارتی با منابع مالی بزرگ برای چاپ یک نشریه پرفروش یا تبلیغاتی نیست. اما هر کسی در هر کجای دنیا میتواند به صورت آنلاین به سایت [futbolvsalzheimer.revistaLibero.com] مراجعه کرده و کمک مالی هر چند کوچکی انجام دهد و در صورت تمایل میتوانند مراکز پزشکی که علاقه دارند این مجلههای ویژه برایشان ارسال شود، نیز معرفی کنند.
بارکالا گفت: “بسیاری از مردم میپرسند که از کجا میتوانند این مجلات را خریداری کنند. اما این یک کار تجاری از سوی ما نیست. ما نمیخواهیم آنها را با قیمت پنج یورو بفروشیم. به همین دلیل ما درخواست میکنیم که برای هر مجله، دو یورو اهدا کنند زیرا معتقدیم که این رقم فقط هزینههای چاپ و تحویل است یا 10 یورو برای چهار مجله بدهند بنابراین میتوان این مجلهها را به یک کلینیک داد.”
مرحله بعدی این پروژه به افراد این امکان را میدهد تا نسخه شخصی مجله خود را بصورت آنلاین منتشر کرده و عکسها، تاریخها و جزئیات مربوط به خودشان را انتخاب کنند، سپس آن را به صورت PDF یا مشابه برای استفاده آشنایان، دوستان یا همسایههای آنها دریافت کنند. بارکالا گفت: “شما میتوانید در وب سایت بنویسید اهل والنسیا هستید، پدربزرگی 70 ساله دارید و او متعلق به دهه 1960 است. سپس میتوانید مجله شخصیسازی شده رایگان را روی تبلت یا لپ تاپ دریافت کنید.”
لیبرو همچنین برنامههایی برای استفاده از انواع دیگر محتوای آرشیوی به روشهای جدید برای تولید ابزارهای درمانی مفید برای کمک به بیماران دارد. بارکالا در این رابطه گفت:”ما قصد داریم پادکستهایی تهیه کنیم که مخاطبان بتوانند به تفسیر و گزارش بازیهای دهه 50 گوش دهند. ما ایدههای دیگری نیز داریم، زیرا در نهایت به نظر فوتبال آنقدر محتوای تاریخی دارد که بتوانید از آنها استفاده کنید. گزارشگران همیشه یکسان بودند و صدای آنها برای بیماران بسیار قابل تشخیص است. شاید گزارشی مربوط به بازیهای تیم ملی اسپانیا در جام جهانی یا رئال مادرید در جام باشگاههای اروپا باشد. در آن سالها همه بازیها از تلویزیون پخش نمیشدند و مردم مجبور بودند در ایستگاههای رادیویی محلی خود به گزارش مسابقات گوش دهند.”
بارکالا در ادامه گفت که او و دانشگاه بارسلونا مشتاقانه تحقیق در مورد روشهای مختلفی را که میتوان از بیماران یا کلینیکهای دیگر کشورها کمک گرفت، بررسی کردهاند. در این شرایط کمبود ایده وجود ندارد و این احتمال وجود دارد که باشگاهها یا بازیکنان نیز علاقمند به کمک کردن به این ماجرا باشند. بارکالا در ادامه گفت: ” باشگاه کولو کولوی شیلی برای ما نوشت که علاقمند است در این پروژه سهیم باشد. خوان پابلو سورین، بازیکن سابق آرژانتینی نیز همچنین با ما تماس گرفت تا بپرسد چگونه میتواند در این پروژه مشارکت کند.”
***
به نظر میرسد پروژه فوتبال علیه آلزایمر یک نمونه بسیار کمیاب فوتبال است که واقعا برای کمک به مردم استفاده میشود، نه به عنوان یک محصول جانبی در پروژهای با هدف نهایی متفاوت و یا روشی دراز مدت برای فروش چیزی به کسی. در ویدئوی این پروژه، یک بیمار مسن در پایان میگوید:” یادآوری چیزهای خوب خوشایند است. من اتفاقات بد را فراموش کردم اما یادآوری اتفاقات خوب شیرین هستند.”