چرا هواداران منچستریونایتد نباید از بازگشت رونالدو خوشحال باشند
هفتیک- به “یونایتدلند” خوش آمدید! با ردیفی از چیدمان نوستالوژیک و چهرههای آشنا، همه موضوعی دارند که از آن لذت ببرند! گلایه از زننده گل پیروزیبخش فینال لیگ قهرمانان 1999 در محدوده فنی خودش! خیره شدن به زننده گل فینال لیگ قهرمانان 2008 که بیرون محوطه جریمه میچرخد! حتی سقف هم این حس نوستالوژیک را تداعی میکند! فروش بلیتهای فصل فقط با قیمت 532 پوند آغاز شده است.
زمانی بود که این باشگاه کاری برای بازیکنان سابق پیدا میکرد و خوشامدگویی سازمانی گرمی از آنها به عمل میآورد. حالا منچستریونایتد فراتر رفته است. با حضور اولهگونار سولسشر به عنوان سرمربی و کریستیانو رونالدو در خط حمله، شاید این سوال برای شما پیش بیاید که کدام یک از بازیکنان بزرگ سابق ممکن است بار دیگر به الدترافورد برگردند؟ بازگشت گری بیلی به دروازه؟ روح در حال خلال دندان جویدن بیلی مردیث در کنارهها؟ سنگوارهای که زمانی در نیوتونهیث پرسه میزد به تالار مرکزی نخنما برود؟
درخواست زیادی برای بازگرداندن ستاره بزرگ وجود داشت- حتی کسی که روز جمعه تا ساعت ناهار از پیوستن به رقیب آن سوی شهر کاملا خوشحال به نظر میرسید. به همین اندازه درخواست برای تماشای بازیکن محبوب سابق در جامه سرمربیگری وجود دارد؛ حتی با این که او گاهی در کنفرانسهای خبری غمگین به نظر میرسد.
اما این علاقهمندی بر قضاوتها سایه افکند- موضوعی که با تمام توییتهای سرخوشانه به وضوح مشخص شد که بازگشت پادشاه را جشن گرفته بودند. این موضوع هم تفاوتی با کسانی نداشت که تمایلی برای انتقاد از سولسشر در زمین از خود نشان نمیدادند و افراد بیرون از باشگاه نمیتوانستند درک کنند که او چه معنایی برای هواداران یونایتد دارد. شاید او قهرمان نبود- هرچند هر باشگاهی قهرمانهای خودش را دارد-اما این باعث نمیشد که او سرمربی خوبی باشد. تفکرات مشتاقانه شاید باعث افزایش قیمت سهام شود اما هرگز جامی به ارمغان نخواهد آورد.
شاید حتی برخی خوشحالیها به خاطر ربودن رونالدو از چنگ سیتی باشد؛ هرچند چنین اتفاقی زمانی هم که آنها مانع از پیوستن الکسیس سانچز به اتحاد شدند، تکرار شده بود- و ببینید که آن انتقال چطور پیش رفت. رونالدو بسیار برای سیتی نامناسب بود؛ تیمی که با وجود نیاز مبرم به مهاجم نوک تنها حاضر به جذب بازیکن آزاد بود و همین موضوع این تفکر موذیانه را به وجود آورد که این انتقال بیشتر از این که به سود آنها عمل کند، باعث ناراحتی رقیب با بازیکن پا به سن گذاشتهای خواهد شد که فرصت باشگاه را میبلعد و پیشرفتهای تاکتیکی را مختل میکند. میتوانید این اقدام را پروتکل سانچز بخوانید.
یونایتد به هافبک میانی نیاز داشت تا دو نیمه زمین را به یکدیگر متصل کند. ظاهرا آنها از تلاش برای جذب دکلان رایس به دلایل مالی منصرف شدند چرا که 115 میلیون پوند برای جذب جیدون سانچو و رافائل واران هزینه کرده بودند. پس چرا حالا ناگهان پول-20 میلیون پوند برای امضای قرارداد و 20 میلیون پوند دستمزد سالانه- برای چنین اقدام احساسیای فراهم شد؟
و این چه معنایی برای میسون گرینوود دارد که پس از درخشش در بازی ابتدایی فصل، ناگهان مانعی اضافی و گرانقیمت بین خودش و حضور در ترکیب اصلی میبیند؟ آینده یونایتد در خطر کنار گذاشته شدن توسط ارواح گذشته پر افتخار است.
یوونتوس سه سال پیش 100 میلیون پوند برای بازیکنی 33 ساله هزینه کرده و دستمزد سالانه 26.6 میلیون پوندی نیز به او پرداخت؛ قراردادی که باید در ردهبندی یکی از بدترین انتقالهای تاریخ قرار بگیرد. رونالدو به خدمت گرفته شد تا یوونتوسی را به قهرمانی اروپا برساند که در چهار فصل قبل دوبار در فینال لیگ قهرمانان شکسته خورده بود. در عوض آنها در یک چهارم به آژاکس، سپس در یک هشتم به لیون و بار دیگر در یک هشتم به پورتو باختند.
یووه پیش از پیوستن رونالدو به این تیم هفت بار متوالی فاتح اسکودتو شده بود. آنها در دو فصل ابتدایی حضور او نیز این عنوان را کسب کردند اما سال گذشته چهارم شدند. او در سه فصل 81 گل در لیگ به ثمر رساند اما رونالدو باعث شد یوونتوس تیم فوتبال بدتری باشد.
نه تنها عدم تحرک نسبی و خودداری او از همکاری در پرسینگ- او فصل گذشته از نظر انجام پرسینگ در طول 90 دقیقه، بین مهاجمان پنج لیگ معتبر اروپایی در دو درصد انتهایی قرار داشت- یووه را از نظر تاکتیکی عقب انداخت، بلکه هزینه انجام شده برای او باعث تضعیف سایر تیم نیز شد. علاقه بیش از حد یووه به فروش او در حال حاضر بیدلیل نبود.
رونالدو بدون شک گلهایی به ثمر خواهد رساند اما یونایتد مشکل گلزنی ندارد. آنها فصل گذشته در رده دوم بیشترین گل زده در لیگ برتر قرار داشتند و در مرحله گروهی لیگ قهرمانان بیشتر از هر تیم دیگری گلزنی کردند اما باز هم در لیگ دوم شدند. آنها پیش از این نیز گلزن بسیار با استعداد سی و چند سالهای به نام ادینسون کاوانی داشتند. مشکل آنها پایهریزی حرکات هجومی است که بتواند خطوط دفاعی سرسخت حریفان را برهم بزند. رونالدو کمکی به انجام این کار نخواهد کرد و بررسی سازگاری تاکتیکی او در ترکیب تیم دشوار خواهد بود؛ یونایتد تایید کرده که انتظار نداشته یووه با فروش او موافقت کند و به همین دلیل بخشی از برنامههای این تیم نبوده است.
اما رونالدو خود محتواست- بیش از یک میلیون ریتوییت روی توییت تایید جذب او در یک ساعت اول- و باشگاههای بزرگ این روزها بیشتر از هر چیزی تولید محتوا میکنند. این مانند بازگشت پل رابینسون به همسایهها یا درتی دن به ایست اندرز است. این اتفاق برای روایت داستانی فوقالعاده است. جذابیت بینهایتی اضافه خواهد شد. بازخوردها و جذب مخاطب در شبکههای اجتماعی صعود بینهایتی خواهد داشت. اد وودوارد ارقام قابل توجهی را در کنفرانس سهامداران ارائه خواهد کرد. طراحی و به کارگیری یک فلسفه خستهکننده است. سالها زمان میبرد.
اگر همین حالا برنامهای را شروع کنید، ممکن است سالها پیش از ثمر دادن طول بکشد. جذب نامی بزرگ برای ترشح فوری دوپامین که منجر به گفتگوهای دیوانهوار درباره پیروزی در بازار نقل و انتقالات شود، بسیار آسانتر است و به همین دلیل بسیاری از هواداران با جذب بازیکنان بیشتر از پیروزی در مسابقات هیجانزده میشوند.
اینها همان افرادی هستند که فکر میکنند پیوستن رونالدو به یووه نشان میدهد که بخت بار دیگر به سری A رو کرده است؛ درست برعکس، این انتقال نشانه زوال بود، باشگاه بزرگی که فریب شهرت این بازیکن را خورده و در مسیر سقوط حرکت کرد.
حضور سلبریتی در فوتبال دشمن انسجام است و انسجام در فوتبال مدرن چیزی است که باعث تمایز بهترینها از سایرین میشود. شاید هواداران یونایتد از یادآوری روزهای موفقیتآمیز خوشحال شوند اما دیدن اینکه حضور رونالدو قرار است چطور به آنها برای قرار گرفتن در کورس جدی قهرمانی کمک کند، بعید به نظر میرسد.
رونالدو بیشتر از هر چیز خریدی بوالهوسانه بود که با الگوی جلب رضایت هواداران در کوتاه مدت سازگاری داشت؛ الگویی که بیشتر هشت سال اخیر پس از بازنشستگی سر الکس فرگوسن را شکل داده است. هیچ درسی از گذشته گرفته نشده و یونایتد محکوم به قرار گرفتن زیر سایه شکوه گذشته خود است.