آن دستهای روی دهان؛ بازیکنان چه چیزی را از ما مخفی میکنند؟
هفتیک- شما میتوانید این صحنه را تجسم کنید چون مدام رخ میدهد. بازی به تازگی تمام شده، دو بازیکن از دو تیم رقیب در حال صحبت با یکدیگر در زمین هستند و اولین کاری که هر دو انجام میدهند این است که دستشان را روی دهانشان میگذارند.
آنها بلافاصله پس از پایان بازی درباره چه چیزی بحث میکنند که باعث میشود شبیه دو پسربچه مدرسهای شیطان رفتار کنند؟ آیا برقراری ارتباط به این شکل واقعا ضروری است؟
بازیکنی که اولین بازی این فصلش به صورت مستقیم از اسکای پخش خواهد شد- اتفاقی که او معتقد است بخش اصلی این موضوع است- به اتلتیک میگوید:” ممکن است هر حرفی مطرح شود. ممکن است بگویید لعنتی، سرمربی مزخرف است. یا حتی ممکن است حرفی درباره زندگی شخصی گفته شود. این روزها با پیشرفت تکنولوژی و دوربینها، لب خوانی برای افراد بسیار راحت است و این ممکن است باعث ایجاد مشکل شود. بنابراین اگر من در پایان بازی با کسی حرف بزنم و دیدار به صورت مستقیم از اسکای در حال پخش باشد، دستم را روی دهانم میگذارم.”
اما آیا این سبک مکالمات جنجالی یا حساس به صورت مداوم در پایان دیدارها شکل میگیرد؟ اگر اینطور است پس تعداد مربیان مزخرف باید خیلی زیاد باشد یا بازیکنان تمایل دارند درباره زندگی خصوصی یا موضوعات بحثبرانگیز درست پس از پایان بازی حرف بزنند.
نمیتوان این حس را انکار کرد که بازیکنان در اکثر اوقات در حال بحث درباره مسائلی به شدت پیش پا افتاده هستند، موضوعی که اگر بینندگان قادر به شنیدن آن بودند، هیچ جذابیتی برایشان نداشت. بازیکن موردنظر به این ایده میخندد و اضافه میکند:” صددرصد. شاید چنین رفتاری به این برمیگردد که این واکنش در حال حاضر تبدیل به عادت شده است. احتمالا بعضی از بازیکنان میگویند: اوضاع چطور است؟”
او لحظهای مکث میکند تا بیشتر در این باره فکر کند:” این بسیار عجیب و غریب به نظر میرسد، اینطور نیست؟” بله، همینطور است، خصوصا وقتی داستانهایی درباره این میشنوید که بازیکنان نه تنها این کار را در بالاترین سطح فوتبال انگلیس انجام میدهند بلکه این رفتار در لیگ ایستمیان (دسته هفتم این هرم) و- صبر کنید- در فوتبال کودکان هم رایج است.
این واکنش به همان اندازه که مضحک به نظر میرسد اما به سبکی پذیرفته شده برای برقراری ارتباط در زمین فوتبال تبدیل شده و به همین دلیل هیچکس نباید شگفتزده شود که این کار در سطوح پایین هم مورد استفاده قرار میگیرد؛ حتی اگر گذاشتن دست جلوی دهان وقتی کسی در حال تماشای بازی نیست به طور کلی فلسفه اصلی انجام این کار توسط بازیکن را زیر سوال ببرد.
یکی از فوتبالیستهای شناخته شده لیگ برتر به اتلتیک میگوید:” بازیکنان میدادند که دوربینها تمام مدت روی آنها قرار دارد. مهم نیست که بازی تمام شده است. اگر در حال خروج از زمین هستید… حتی اگر بازی از اسکای در حال پخش باشد و تصویر روی بهترین بازیکن زمین متمرکز شده باشد اما سایر دوربینها به سوی سایر افراد است، بنابراین شما همیشه تحت نظر هستید.
اگر حرفی باشد که از نظر عموم موضوع حساسی تلقی شود، چه درباره باشگاه و چه درباره سرمربی باشد- هرچیزی که اگر درز پیدا کند باعث دردسر شما شود- منجر به این میشود که من دستم را جلوی دهانم بگیرم.”
اما چرا بازیکنان نمیتوانند این مکالمات را دیرتر از طریق تلفن یا واتساپ انجام دهند؟ همان بازیکن لیگ برتری میگوید:” من پیش از این در این باشگاه چنین موقعیتی را داشتهام که در حال بیرون آمدن از زمین به همراه کسی بودم که لزوما تماسی با او ندارم اما در فوتبال دوستش دارم، بنابراین وقتی یکدیگر را میبینیم با هم خوب هستیم. او ممکن است بگوید خدای من، سرمربیتان و مربیان هرگز دست از فریاد زدن برنمیدارند. و سپس حتی اگر من حرف بدی هم نزنم اما درباره این مسائل صحبت کنم، دهانم را میپوشانم تا جلوی هر نوعی از جدال و موشکافی داستان را بگیرم.”
هرچند انتقاد از بازیکنان برای حساسیت بیش از حد و شاید حتی غرور زیاد درباره اهمیت مکالمههایشان کار آسانی باشد اما این کار از بسیاری جهات محصول دنیایی است که امروز در آن زندگی میکنیم، خصوصا از نظر شبکههای اجتماعی.
ریچارد هِینس، پروفسور رسانههای ورزشی در دانشگاه استرلینگ، به اتلتیک میگوید:” من اولین بار زمانی از این کار (گذاشتن دست جلوی دهان توسط ورزشکاران) آگاه شدم که بازیکنان تیمی در تنیس این کار را برای مخفی کردن تاکتیکهایشان از حریفان انجام دادند. مخفی کردن دهان توسط فوتبالیستها مشخصا به دلایل متفاوتی انجام میشود که عموما به این دلیل است که هواداران در شبکههای اجتماعی آنها را تحت نظر دارند، جایی که هر کلام مطرح شده مورد بررسی دقیق قرار میگیرد. حفظ سطح معمولی از حریم خصوصی بین بازیکنانی رایج شده که علیرغم رقابت شدیدی بین هواداران، با یکدیگر رابطه دوستانهای دارند.
من مطمئن نیستم که مکالمات بازیکنان در حین ترک زمین چندان حساسیتبرانگیز باشد اما حدس میزنم که آنها ترجیح میدهند مکالمات پیش پا افتاده روزانه خود را از نگاه تیزبین رسانهها مخفی نگه دارند تا جلوی بحث هواداران در شبکههای اجتماعی را بگیرند.”
امروزه هیچکس در زمینه تحلیل شواهد در شبکههای اجتماعی هیچ نشانهای را از دست نمیدهد و این باعث میشود بازیکنان و مربیان ترجیح میدهند فردی نباشند که به دلایل نادرست در تیتر اخبار قرار میگیرد. تمام این موارد در تضاد با اتفاقات سالهای گذشته قرار دارد.
بازیکنی که در ابتدای این مقاله صحبت کرد میگوید:” در سالهای قبل شاید کسی فردی دیگر را میدید و حرفی میزد اما به جز کافهها، مردم جای دیگری در این باره حرف نمیزدند. در حالی که امروز شما میتوانید این مسئله را در توییتر مطرح کنید و کس دیگری صحبت آنها را به طور کامل بنویسد و سپس موضوع به ضرر باشگاه شود.”
کلیپ پنج ثانیهای فیل جونز و اد وودوارد که در سال 2019 دست به دست چرخید، مثال خوبی است. به نظر میرسید جونز که در ردیف پشت وودوارد در ورزشگاه لندن متعلق به وستهام یونایتد نشسته بود جمله “تا صبح اخراج شده” را درباره اوله گونار سولسشر، سرمربی منچستریونایتد، به زبان آورد. وودوارد فورا برگشت و با اشاره به واکنشهای احتمالی در شبکههای اجتماعی به جونز گفت:” ما تحت نظر دوربینها هستیم. بس کن!”
این ویدیو 6.4 میلیون بازدید داشت و در زمان خودش جنجالی به پا کرد. دیلیمیل کمتر از 24 ساعت پس از بازی در داستانی خبر داد که دو متخصص لبخوانی محتوایی که در شبکههای اجتماعی مطرح شده بود را تایید کردهاند.
یونایتد این موضوع را رد کرد و وودوارد یک ماه بعد در گفتگویی درباره این اتفاق، پاسخ باشگاه در آن زمان را تایید کرد که او در حال بررسی این موضوع بوده که آیا عیسی دیوپ، دفاع وستهام، کارت زرد داشته یا خیر.
وودوارد به United We Stand، مجله هواداری باشگاه، گفت:” او (جونز) به شدت در پی یافتن این نکته بود که آیا توپ آفساید بوده یا خیر. من برگشتم و با ربکا بریتین، منشی باشگاه، حرف زدم که دو صندلی آن طرفتر از فیل نشسته بود و گفتم آیا به دیوپ کارت زرد داده شد؟ من نگفتم بس کن! سه و نیم میلیون نفری که (در آن زمان) ویدیو را دیدند فکر کردند من این کلمه را گفتم.”
هرکجای این داستان که باشید، درک این که چرا بازیکنان و مربیان بیش از پیش نسبت به آنچه در انظار عمومی میگویند، محتاط عمل میکنند، آسان است؛ این که به قول پروفسور هینس چطور “جمعی از بازیکنان مکالماتشان را از ترس لب خوانی پنهان میکنند”.
کار دشوارتر این است که اولین بار و اولین مکانی که این کار انجام شد را ردگیری کنیم- و مشخصا درباره بازیکنی که برنامهاش برای زدن ضربه آزاد از فاصله 25 متری دروازه را در گوش هم تیمیاش زمزمه کرد، حرف نمیزنیم. بعضی افراد به تاثیر ورزشهایی خاص در آمریکا خصوصا بسکتبال اشاره دارند، جایی که لبرون جیمز در بین بازیکنان NBA به ندرت بدون گرفتن دست جلوی دهانش با کسی صحبت میکرد.
دیگران به فوتبال در کشورهای مختلف خصوصا اسپانیا و داستان کمک داوری به نام رافا گِررو و برنامه بسیار موفقی به نام ال دیا دسپوئس (El Dia Despues- روز بعد) اشاره دارند که توسط مایکل رابینسون فقید اجرا میشد…
***
” Rafa, no me jodas” این کلمات که به معنای “رافا، سر به سر من نگذار” است، معرف حضور تمامی هواداران اسپانیایی هستند.
سپتامبر 1996 بود و بارسلونا در لالیگا به مصاف رئال ساراگوسا رفته بود. رافا گررو کمک داور بود و در نیمه دوم پرچمش را برای اعلام پنالتی علیه شماره 6 ساراگوسا بالا برد. نه تنها این صحنه پنالتی به نظر نمیرسید، بلکه گررو بازیکن اشتباهی را به عنوان مقصر تشخیص داده بود. ناگهان غوغایی به پا شد و این تازه بهترین بخش شش دقیقه وقفه پیش از زدن ضربه پنالتی بود (از اینجا تماشا کنید).
این اتفاقات به اندازه کافی بد بود اما شرایط برای داورها بدتر هم شد: یکی از کارکنان تلویزیونی با هوشمندی جاگیری نزدیکی در مجادلهها داشت و تمامی کلمات رد و بدل شده از طریق میکروفون او به گوش رسید. مکالمهای که پس از گذشت دو دقیقه هنوز بین داورها در جریان بود و در اسپانیا بسیار معروف است.
گررو در حالی که کیکه مخوتو گونزالس، داور وسط، با جمع زیادی از بازیکنان در پشت سرش روبروی او ایستاده بود میگوید:” پنالتی و اخراج”.
مخوتو مشخصا قانع نشده که گررو تصمیم درست را گرفته باشد و پاسخ میدهد:” خفه شو رافا! لعنت به مادرم! کارت قرمز به چه کسی؟”
“شماره 6. او مشخصا از پشت به سر (فرناندو) کوتو ضربه زد.”
“چه شمارهای؟”
“شماره 6″
این مکالمه ادامه مییابد و ال دیا دسپوئس شوخیهای بسیاری با آن کرد و این همان کاری بود که آنها در طول سالیان دراز در اسپانیا با صداهای کنار زمین انجام داده بودند. برنامه رابینسون جایگاه ویژهای در بین هواداران فوتبال و تا حد زیادی بازیکنان داشت- حتی با این که مجبور میشدند پنهانکاری کنند تا از چشمان دوربینهای مخفی دور بمانند.
گاس پویت که در آن دیدار معروف سال 1996 برابر بارسلونا برای ساراگوسا بازی میکرد، به اتلتیک میگوید:” درست است. باید بگویم که ال دیا دسپوئس برنامه فوق العادهای بود. اتفاقی جدید و متفاوت بود و آنها دوربینی داشتند که دیده نمیشد اما صداها را ضبط میکرد و برنامههای متفاوتی با آن ساخته میشد. من خودم چند تجربه داشتم.”
این کار برای خبرنگارانی که درگیر ماجرا بودند به معنای غلبه بر این واقعیت بود که با تحول فوتبال، دسترسی بیش از پیش محدود میشد. خوزه لاراسا، مسئول محتوای مووی استار، در سال 2017 به روزنامه اسپانیایی Hoy گفت:” در آخر ما به ورزشگاه میرویم و باید با داستانی برگردیم- از درون یا بیرون زمین. و بله، آنها متوجه شدند که ما در حال بررسی آنچه که میگویند، هستیم.”
این احساس در اسپانیا وجود دارد که آیتمهای ال دیا دسپوئس که باعث علنی شدن مکالمات خصوصی به شکلی سرگرم کننده میشد، در نهایت منجر به این شد که بازیکنان بیشتر و بیشتر دهانشان را در زمان حرف زدن پنهان کنند. پویت باور دارد که این امر محتمل است و مدعی شد که وقتی در سال 1997 به عنوان بازیکن به انگلیس رفت، هرگز نیازی مشابه برای احتیاط بیش از حد در زمان حرف زدن نداشت:” میتوانم بگویم که بارها بسیار ناراحت شدم وقتی سعی میکردند حرفهایم را به اسپانیایی ترجمه کنند. وقتی کار به تلویزیون بکشد، یعنی به مشکل خوردهاید. چرا همیشه من لعنتی؟ یا لعنت به تو، چرا او همیشه من را عوض میکند، اصلا نمیداند در حال انجام چه کاری است. شاید در آن موقعیت حرفی بزنید که واقعا منظورتان نباشد. تصور کنید که سرمربی یا بازیکنی که به جای شما وارد زمین شده فردا آن صحنه را ببیند، این نوعی بیاحترامی است. بنابراین باید بسیار محتاط باشید.”
این واقعیت که اتحادیه ناشنوایان اسپانیا از این موضوع گله کرد که رسانهها همیشه با آنها تماس میگیرند تا کمکی به یافتن چیزی با ارزش خبری در مکالمات رخ داده در زمین به آنها بکنند، خود گویای میزان جذابیت این ماجرا است.
لاراسا داستانی درباره یکی از اولین دیدارهای عثمان دمبله برای بارسلونا در سال 2017 میگوید، زمانی که این مهاجم جوان به همراه لوکاس دینیه و پاکو آلکاسر روی نیمکت ذخیرهها قرار داشت:” آلکاسر ناگهان رو به او کرد تا بگوید در صحبت به زبان اسپانیایی باید دهانشان را بپوشانند. و این جوان پاسخ داد چه اهمیتی دارد؟ ما فرانسوی حرف میزنیم.”
جای تعجب نیست که بعضی از مکالمات در میانه بازی بیشترین جذابیت را به همراه دارد؛ خصوصا وقتی پای الکلاسیکو در میان باشد. پهپه و لیونل مسی در سال 2014 در یک کورس با یکدیگر درگیر شدند و در میانه این نزاع سعی کردند دستشان را جلوی دهانشان بگیرند. گفته میشود پهپه به مسی گفت:” تو همیشه مقابل من گند میزنی.” مسی پاسخ داد:” درباره چه چیزی حرف میزنی؟ من همیشه برابر تو گل میزنم.” بازیکن آرژانتینی بازی را با هتتریک به پایان رساند.
***
این تئوری وجود دارد که دلیل دیگر تمام این اتفاقات این است که صحبت کردن با قرارداد دست روی دهان باعث میشود که حرف بازیکنان در ورزشگاه آسانتر شنیده شود؛ هرچند این نظریه چندان منطقی به نظر نمیرسد.
هرکسی که شاهد تصاویر صحبتهای رد و بدل شده بین دو داور در ساراگوسا که انگار سقف ورزشگاه لا روماردا درحال فروریختن روی سر آنها بود، بوده باشد، متوجه خواهد شد که هیاهوی موجود نبود که باعث شد داور وسط برای مدتی طولانی تصمیم گررو را زیر سوال ببرد.
در مورد داوران انگلیسی، اتحادیه داوران حرفهای نظر مساعدی درباره پوشاندن دهان توسط داورها در زمان صحبت با یکی از همکاران در جریان بازی ندارد چون اینطور به نظر میرسد که آنها در حال پنهان کردن چیزی هستند.
به همین دلیل داوران باید درباره آنچه میگویند محتاط باشند. به مایک دین گفته شد که در هنگام نشان دادن کارت قرمز به لوییس دانک از برایتون زیادهروی کرد و دوربینها تصاویر او را در حالی ضبط کردند که به این مدافع میگفت “گمشو بیرون”.
ابعاد بسیار جدیتر این موضوع در جریان اتفاقی در ورزشگاه ایبراکس در ماه مارس پدیدار شد؛ وقتی اوندری کودلا، مدافع اسلاویا پراگ، توهینی نژادپرستانه خطاب به گلن کامارا از رنجرز به کار برد و دستش را جلوی دهانش گرفته بود.
کلارنس سیدورف، بازیکن سابق تیم ملی هلند، ماه بعد خواستار تغییر قانون شد تا بازیکنانی چون کودلا یا هرکس دیگری نتوانند حرفی که خطاب به رقیب میزنند را پنهان کنند.
سیدورف گفت:” این که آنها بتوانند در حین بازی در زمین اینطور با حریف حرف بزنند، باید ممنوع شود. ما درباره ورزش حرف میزنیم، این مسائل باید شفاف باشد، چرا من باید دهانم را بپوشانم اگر لازم است چیزی به حریف بگویم؟ اگر این کار را در حین صحبت با مربی یا هم تیمیام انجام دهم، ایرادی ندارد اما در حین صحبت با داور یا حریف در هر ورزشی، بازیکن نباید اجازه پوشاندن دهانش را داشته باشد. باید محرومیتهایی برای این موضوع در نظر گرفته شود.”
مکالمهای صمیمانه بین دو بازیکن رقیب پس از سوت پایان بازی همیشه میتواند بازار شایعات را داغ کند؛ خصوصا اگر شایعاتی در مورد رفتن یکی از آنها به باشگاه دیگر منتشر شده باشد. این موضوع درباره زمانی صدق میکند که منچسترسیتی در لیگ قهرمانان فصل گذشته میزبان بروسیا دورتموند بود و فیل فودن و ارلینگ هالند در تصویری آشنا دیده شدند.
فودن شش هفته بعد فاش کرد که آنها به جای دورنمای انتقالی رکوردشکن به منچسترسیتی، صرفا در حال صحبت در این باره بودند که چطور هالند چند موقعیت را از دست داده است. فودن گفت:” هیچ چیز خاصی نبود، بسیاری از مردم فکر کردند که این مکالمه درباره مسائل دیگری بوده است اما فقط درباره شرایط کلی بازی بود.”
واقعیت این است که بسیاری از افرادی که در تلویزیون یا ورزشگاه شاهد این صحنهها هستند، فکر میکنند که چیز خاصی در این مکالمات وجود ندارد و این موضوع احتمالا درباره اکثریت مکالمات در زمین که با دستی جلوی دهان رخ میدهند، صدق میکند.
جهان تغییر کرده و پویت تایید میکند که بازیکنان این روزها خودشان را شرایط دشواری میبینند چون “حالا هر کاری انجام دهید علنی خواهد شد”. در عین حال این بازیکن اروگوئهای به اندازه ما متعجب است که تقریبا هر بحثی به مکالمهای فوقمحرمانه تبدیل شده است.
پویت در حالی که میخندد و بدگمانی در صدایش شنیده میشود، میگوید:” وقتی موضوع بسیار خاصی در میان باشد، شاید این کار منطقی به نظر برسد. اما من این را دوست ندارم که آنها تمام مدت دهانشان را میپوشانند چون… درباره چه موضوعی حرف میزنید؟!”