
اوزیل در فنرباغچه؛ تو الماس میشوی یا خاک؟
هفتیک- هنگام ورود او به فرودگاه استانبول هیچ شلوغیای به چشم نمیخورد. هیچ هیاهو، هیچ استقبال پر سروصدا و هیچ جشن خیابانیای. اما در این باره اشتباه نکنید- جذب مسوت اوزیل یکی از بزرگترین نقل و انتقالات تاریخ فنرباغچه بود.
هواداران فنرباغچه به دلیل محدودیتهای کرونایی برای تجمع عمومی مجبور بودند به طور آنلاین از بازیکنان جدید خود استقبال کنند. بیش از 100 هزار نفر پرواز اوزیل از لندن به استانبول را رصد کردند. توییت باشگاه فنرباغچه درباره جذب اوزیل بیش از 610 هزار لایک گرفت و 216 هزار بار ریتوییت شد.
هواداران هیجانزده هستند. اما آنها نتیجهگیری میخواهند. منتقدان مدعی خواهند شد که مدیریت فنرباغچه به کاری دست زده که اکثر باشگاههای ترکیه همیشه در گذشته وقتی با مشکلی روبرو بودند، به آن متوسل میشدند: پرداخت هزینه برای نامی بزرگ که در دوران اوج فوتبالش نیست تا بتواند بر مشکلات غلبه کند. درمانی کوتاه مدت برای پنهان کردن مشکلات بلند مدت.
باشگاههای ترکیه برای سالها مشکلات را پنهان میکردند. باشگاههای بزرگ در ترکیه عملا توسط هواداران با سیستم عضویت و انتخاب روسا در هرچند سال یک بار اداره میشوند. این موضوع حداقل در تئوری نوعی دموکراسی فوتبالی است. در واقعیت به دلیل نبود ارزیابی و توزان قوا، این سیستم یک هیولا ساخته است.
روسای باشگاهها در تیمهای بزرگ تنها به موفقیتهای کوتاه مدت فکر میکنند چون این تنها راه حصول اطمینان از انتخاب دوباره است. در نتیجه آنها روی امروز تمرکز میکنند. این روند را با نبود پاسخگویی همراه کنید و میبینید که ملغمهای فاسد از عدم کنترل هزینه، مدیریت مسئولیت ناپذیر و عدم وجود استراتژی بلند مدت در اختیار دارید. روسای باشگاهها خرجی از جیب خودشان نمیکنند و به همین دلیل مشکلی با هزینههای میلیونی ندارند. وقتی از باشگاه جدا شوند، هیچکس از آنها نخواهد پرسید که این پولها در کجا هزینه شده است.
باشگاههای بزرگ ترکیه میلیونها هوادار دارند. باشگاههای معدودی در جهان میتوانند با حمایتی که آنها در اختیار دارند، رقابت کنند. و این چیزی است که موقعیت فعلی فوتبال ترکیه را بسیار غمانگیز میکند. این فوتبال پتانسیل زیادی دارد اما به بدترین شکل اداره میشود.

اوزیل بارها اعلام کرده بود که از کودکی طرفدار فنرباغچه است و دوست دارد روزی برای این باشگاه بازی کند.
علی کوچ، رییس فنرباغچه، برای کاهش بدهی فلج کننده که به گفته او حدود 460 میلیون پوند است، تلاش میکند. اگر بخواهیم منصف باشیم باید بگوییم که شرایط رقبای آنها شامل بشیکتاش، گالاتاسرای و ترابوزان اسپور نیز به همین ترتیب است. در واقع اکثر تیمها در سوپرلیگ با بحران اقتصادی روبرو هستند. این لیگ در جایگاه سالمی قرار ندارد.
قناریهای زرد به نقل و انتقالات کم هزینه هوشمندانه و رشد دادن استعدادهای جوان روی آوردند. و موفق شدند در بازار نقل و انتقالات به سودآوری برسند: ودات موریکی در تابستان سال گذشته با رقمی در حدود 16 میلیون پوند به لاتزیو پیوست و الیف الماس نیز یک سال پیش از او با مبلغ 14.5 میلیون پوند به ناپولی منتقل شده بود.
اما فوتبال ترکیه میتواند شرایطی نابخشودنی برای قدرتهای سنتی فراهم کند. هر مقامی جز قهرمانی لیگ برای باشگاههایی چون فنرباغچه، گالاتاسرای و بشیکتاش به معنای شکست مطلق است.
کوچ و هیئت مدیرهاش تلاشی خستگی ناپذیر برای کاهش بدهیها، اصلاح آکادمی و مدرن کردن روش عملکردی باشگاه دارند. در نهایت اگر آنها موفق به کسب قهرمانی نشوند، هیچکدام از این تلاشها در چشم عموم ارزش نخواهند داشت. و هواداران پس از گذراندن هفت سال بدون جام حالا بیصبرانه چشم انتظار پایان دادن به این ناکامی هستند.
بدون شک این همان اوزیلی نیست که در سال 2014 با تیم ملی آلمان قهرمان جام جهانی شد اما او در سن 32 سالگی به هیچ وجه در سالهای پایانی فوتبالش قرار ندارد. و همچنین این انتقال تلاشی برای دریافت دستمزدهای آخر نیست چرا که او در صورت ادامه حضورش در آرسنال دستمزد بیشتری دریافت میکرد. در حقیقت فنرباغچه اعلام کرده که اوزیل در قراردادی سه سال در هر فصل 3 میلیون یورو دریافت خواهد کرد. مبلغ امضای قرارداد 550 هزار یورو بوده و او میتواند تا 1.75 میلیون یورو پاداش نیز بگیرد اما با وجود تمام این مسائل هنوز حدود 80 درصد کاهش درآمد داشته است. به عبارتی دیگر او حاضر به کاهش درآمدش شد تا بتواند برای تیم بزرگ استانبول بازی کند.
او همچنان بالاترین دستمزد را در بین بازیکنان فنرباغچه دریافت خواهد کرد و با توجه به شرایط بدهی فعلی و تضعیف لیر در برابر یورو، این انتقال به هیچ وجه برای باشگاه ارزان تمام نشده است. اما آنها میتوانند آن را در صورت قهرمانی در لیگ و دریافت پاداش مالی کسب سهمیه حضور در مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا توجیه کنند.

موفقیت اوزیل با پیراهن تیم ملی آلمان به عنوان نمادی از جا افتادن جامعه مهاجران در این کشور دیده میشد.
روایتی که از سوی فنرباغچه مطرح شد ساده است: اوزیل به خانه برمیگردد. شاید این در نگاه اول عجیب باشد چرا که او در آلمان متولد شده اما اصالتی ترکیهای دارد و پیش از این اعلام کرده که قناریهای زرد اولین عشق او بودهاند. اوزیل در سالهای اخیر بارها به اصل و نسب ترکیهای خود اشاره کرده است. او اخیرا در توییتر نوشت:” من در کودکی در آلمان به عنوان هوادار فنرباغچه بزرگ شدم. همه مهاجرانی آلمانی- ترک در هنگام بزرگ شدن در آلمان از یکی از تیمهای ترکیه حمایت میکنند. و تیم من فنرباغچه بود.”
همین باعث شد هواداران ترک بپرسند: چرا او حاضر به بازی با پیراهن تیم ملی ترکیه در سطح ملی نشد؟ اوزیل از نظر آنها همزمان از توبره و آخور خورده است.
بزرگ شدن به عنوان فرزند مهاجران گاهی منجر به ایجاد هویتی میشود که دوگانه نیست. اوزیل در محله کارگری رشد کرد که اکثر همسایههایش ترک یا با پیشینه مهاجرتی بودند. او پیش از آن که در مدرسه با زبان آلمانی آشنا شود در خانه به زبان ترکی صحبت میکرد. اوزیل که بین دو فرهنگ گیر افتاده بود، زمانی نماد انسجام اجتماعی در آلمان بود- دریافت جایزه بامبی مثالی خوب برای تطبیق موفقیت آمیز در جامعه آلمان به حساب میآمد.
پس از فتح جام جهانی 2014، تصور این که او چهار سال بعد با متهم کردن فدراسیون فوتبال آلمان به نژادپرستی و روانه کردن تمامی انتقادات از عملکرد ضعیف تیم ملی در جام جهانی 2018 به سمت او از این تیم خداحافظی کند، غیرممکن بود. هیاهو حول محور عکسی بود که اوزیل با رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه، گرفت. پس از رخ دادن این اتفاقات بود که این بازیساز بیش از پیش درباره اصالت ترک خود شروع به صحبت کرد. او تا زمانی که موفق بود، آلمانی شناخته میشد و بدرفتاری با او انجام نمیشد. او پس از ترک تیم ملی آلمان گفت:” وقتی میبردیم من آلمانی بودم و وقتی شکست میخوردیم مهاجر بودم.”

شاید بخشی از تصمیم او برای حضور در ترکیه ایجاد ارتباط با ریشههایش و یافتن حس تعلق پس از طرد شدن از سوی کشور محل تولدش بود. بسیاری از هواداران فنرباغچه عمیقا باور دارند که اوزیل پیشنهادات باشگاههای دیگر را رد کرده تا به آنها بپیوندد چون میخواهد برای تیم دوران کودکیاش بازی کند، بنابراین ماه عسلی در پیش خواهد بود. اما این دوران شیرین تا چه مدت ادامه خواهد داشت؟
نباید از واقعیت طفره رفت. اوزیل در طول شش ماه آینده به اسطورهای بزرگ تبدیل خواهد شد یا نتیجه عصبانیت و شورش کامل هواداران فنرباغچه خواهد بود. این انتقال با موجی از خوش بینی انجام شد. این تیم در میانه فصل در رده دوم قرار دارد، تنها دو امتیاز با بشیکتاش فاصله دارد و نفسهای گالاتاسرای در رده سوم را پشت گردنش حس میکند- آنها سه امتیاز عقبتر هستند. این بهترین شانس فنرباغچه برای کسب قهرمانی لیگ در سالهای اخیر است. گالاتاسرای و بشیکتاش در شرایط مالی بدتری نسبت به آنها قرار دارند و استانبول باشاکشهیر، مدافع عنوان قهرمانی، دور از دوران اوج در نیمه پایان جدول دست و پا میزند (توضیح مترجم: فنرباغچه در حال حاضر با 5 و 2 امتیاز اختلاف با بشیکتاش و گالاتاسرای، در رتبه سوم است).
توپ در زمین اوزیل است. او سالهای پر آشوبی را پشت سر گذاشته که از تبدیل شدن به پردرآمدترین بازیکن آرسنال در ژانویه 2018 تا کنار گذاشته شدن از لیست تیم در ماههای پایانی حضورش در این باشگاه ادامه داشت. اونای امری و میکل آرتتا نتوانستند بهترین بازی را از او بگیرند. مانند درگیری با فدراسیون فوتبال آلمان، رابطه او با هیئت مدیره آرسنال نیز تیره و تار شد و آنها تصمیم گرفتند پس از اظهارات اودر حمایت از مسلمانان اویغور در چین از او به نوعی اعلام برائت کنند. ممانعت او از کاهش دستمزد در طول دوران شیوع ویروس کرونا فقط این رابطه را بدتر کرد.
این موقعیت پس از تصمیم آرتتا مبنی بر خط زدن نام او از فهرست تیم برای لیگ برتر و لیگ اروپا غیرقابل بازگشت شد. دلیل اصلی این تصمیم هرچیزی که بود، این بازیساز در حالی به ترکیه رفت که از ماه مارس در هیچ دیداری حضور پیدا نکرده بود. حتی زمانی که بازی کرده بود نیز در دوران اوج نبود و فصل گذشته تنها سه پاس گل و یک گل در کارنامهاش به ثبت رساند.

پیوستن اوزیل به فنرباغچه با استقبال هواداران این تیم روبرو شد اما اینکه آیا این انتقال موفقیت آمیز بود یا نه، در پایان فصل مشخص میشود.
رفتار او بارها مورد انتقاد قرار گرفت که گاهی دیدارها را به دلیل مصدومیتهای مکرر از ناحیه کمر از دست میداد. زبان بدن او در حالتی که نشسته و تکیه به عقب داشت گاهی اشتباها اینطور تعبیر میشد که او علاقهای به بازی ندارد. او به این متهم شد که زمان بیشتری را صرف بازی فورتنایت میکند تا این که بخواهد به فوتبال بپردازد.
سوپرلیگ ترکیه لیگی فیزیکی است. هواداران قدیمی ترک انتظار دارند بازیکنان ویژگیهایی چون شور و شوق، سختکوشی و عزم جزم را نشان دهند و تمام تلاش خود را برای پیراهنی که بر تن دارند به کار بگیرند. این موارد تناسبی با اوزیل ندارد. سبک او و فنرباغچه با یکدیگر همسو نیست. اما تا زمانی که عملکرد خوبی را به نمایش بگذارد مشکلی به وجود نخواهد آمد.
هواداران فنرباغچه از اوزیل انتظار دارند که خودی نشان دهد، الگوی سایرین باشد و سالهای درخشان را به این تیم برگرداند. او در دوران اوجش بدون هیچ شک و شبههای بهترین بازیکن این لیگ خواهد بود. اما هدف بزرگی در ذهنش خواهد داشت. تیمهای حریف تمام قوایشان را برای مهار او و ممانعت از بازی کردنش به کار خواهند گرفت. هواداران رقیب روی تمام اشتباهات او مانور خواهند داد.
و هیچ راه فراری در ترکیه وجود ندارد. چندین روزنامه صرفا فوتبالی در این کشور به چاپ میرسد. چندین برنامه گفتگو محور ساعتها در طول هفته در تلویزیون درباره فوتبال حرف میزنند. این کشور واقعا دیوانه فوتبال است.
اوزیل در حال حاضر با توجه به محدویتهای کرونایی از این دیوانگی مصون است. اما اگر کورس قهرمانی در پایان فصل نزدیک باشد، جو خفقانآوری شکل خواهد گرفت. فشار میتواند منجر به ساخت الماس شود اما میتواند صخرههای سنگی سرسخت را نیز به خاک تبدیل کند. این برای فنرباغچه بازی مرگ یا زندگی است.
واقعا هم از توبره خورد هم از اخور
انقد عشق ترکیه هست چرا برا تیم ملی اونا بازی نکرد؟