گزارش تحلیلی؛ سیاست پرداخت دستمزد رئال و بارسا چه تفاوتی با هم دارد؟
هفتیک- اخیرا دیاریو اسپورت روزنامه کاتالان گزارشی مربوط به دستمزد پرداختی باشگاه بارسلونا منتشر کرد. میزان هزینه باشگاه کاتالان 562 میلیون یورو برآورد شده بود. پس از انتشار این گزارش تصمیم گرفتیم تا به مقایسه بین دو باشگاه رئال مادرید و بارسلونا از این حیث بپردازیم. به اطلاعات مربوط به دستمزدها، دو فاکتور سن و نیز پست بازیکنان اضافه شده است.
در این جدول که به ترتیب از بالاترین تا پایینترین دستمزد ردهبندی شده، بازیکنان 30 سال یا بالاتر دو باشگاه با رنگ آبی مشخص شدهاند. بازیکنان زیر 23 سال به رنگ زرد و نیز بازیکنانی که در سه سال گذشته جذب این تیمها شدهاند (به علاوه خریدهای فصل 20-2019) نیز با رنگ سبز متمایز هستند. آنالیز این اطلاعات، نتایج جالبی را نشان میدهد.
در درجه اول مشخص است که باشگاه بارسلونا از حیث میزان دستمزد، رقم بالاتری را در مجموع به بازیکنانش پرداخت میکند: 173 میلیون یورو؛ در مقایسه با 119 میلیون یوروی رئال مادرید. البته از حیث مقایسه مجموع کل دستمزد بازیکنان و دیگر اعضای دو باشگاه، بازهم بارسا با 562 در برابر 400 یا 420 میلیون یوروی رئال مادرید بالاتر قرار میگیرد.
ارقام موجود در جدول مربوط به دستمزدهای خالص بازیکنان تیم اول باشگاه است؛ بدون احتساب مالیات و بندهای متغیر و پاداشها. نباید فراموش کرد که برای مثال، دستمزد سرمربیای مانند دیهگو سیمئونه در اتلتیکو 50 میلیون یورو ناخالص است؛ ارقامی که به شکلی واضح روی بودجه باشگاهها تاثیرگذارند.
نکته قابل توجه در باشگاه بارسلونا دستمزد بالای لیونل مسی است. او 39 میلیون یورو به شکل خالص دریافت میکند که تقریبا سه برابر کل دستمزدی است که باشگاه به سه بازیکن پایینتر از او در جدول پرداخت میکند: 16 میلیون یورو فرانکی دی یونگ (10 میلیون یورو ثابت به علاوه شش میلیون یورو بندهای متغیر)، 15 میلیون یورو لوئیس سوارز و 10 میلیون یورو فیلیپه کوتینیو. دستمزد ناخالص مسی بین 75 تا 80 میلیون یورو خواهد بود که برابر با 11.5 درصد مجموع درآمدهای باشگاه بارسلوناست (690 میلیون یورو بر اساس آخرین آمارها).
بر خلاف بارسا، در رئال مادرید گرت بیل است که با 15 میلیون یورو دستمزد خالص، بیشترین دریافتی را دارد که فاصله زیادی با دستمزد 11.7 میلیون یورویی دریافتی سرخیو راموس، مارسلو و تونی کروس ندارد. مجموع دریافتیهای ناخالص گرت بیل که 30 میلیون یورو است، تنها 4 درصد مجموع درآمدهای رئال مادرید (750میلیون یورو) را شامل میشود.
البته باید اشاره کرد که خروج کریستیانو رونالدو از رئال مادرید در سال 2018 که دستمزد خالص 21 میلیون یورویی را دریافت میکرد، روی کل پرداختیهای باشگاه تاثیر مثبت و مستقیمی گذاشته است. او برای تمدید قرارداد، دستمزدی بین 30 تا 35 میلیون یورو را تقاضا کرده بود (نزدیک به دریافتی مسی در بارسا) که توازن مالی در باشگاه را دچار اختلال میکرد.
واضح است که تاثیر لیونل مسی در بارسا از حیث ورزشی و نیز دیگر جوانب کاملا چشمگیر است. رونالدو نیز در رئال مادرید چنین شرایطی را داشت اما اینجا دو سوال مطرح می شود: آیا هزینه بیش از 200 میلیون یورو برای پرداخت دستمزد بازیکنی بزرگ ولی بالای 30 سال در طول سه فصل، امری منطقی است؟ و اینکه اگر برای مسی که دستمزدش 11 درصد مجموع درآمدهای باشگاه را شامل میشود، مصدومیتی سنگین حادث شود، تکلیف چه خواهد بود؟ نکته قابل توجه در این آمارها به سلسله مراتب منسجمتر و دقیقتر پرداختیها در رئال مادرید نسبت به بارسلوناست. در رئال اکثریت بازیکنان جوان دستمزدی به مراتب پایینتر از باتجربهها دریافت میکنند.
به غیر از وینیسیوس جونیور، 14 بازیکن با بالاترین دریافتی در رئال، بالاتر از 25 سال دارند. در مقابل، 15 بازیکنی که دریافتی کمتری دارند، به غیر از ناچو و لوکاس واسکز، 25 سالهاند یا سنی پایینتر از 25 دارند. ناچو و لوکاس که اغلب بازیکنانی ذخیرهاند، دستمزدی 3.5 و 4.1 میلیون یورویی دریافت میکنند؛ هرچند در بسیاری موارد عملکردی درخشان داشتهاند که متناسب با میزان دریافتی آنها نیست.
در این سلسله مراتب، بازیکنانی که در کسب جامهای رئال مادرید نقش موثرتری داشتهاند یا در دنیای فوتبال و مارکتیگ پرآوازهتر هستند، بیشترین دریافتیها را دارند. از 13 نفر اول رئال مادرید در جدول پرداختیها، 9 یا 10 نفر عملا بازیکنان ثابت این تیم هستند. به اینها خامس رودریگز (با اعتبار و آوازه جهانی بالا) را هم باید اضافه کرد که فصول 18-2017 و 19-2018 را قرضی برای بایرن مونیخ بازی میکرد.
در این بین به دو استثنا هم برمیخوریم. اولی مربوط به تیبو کورتواست که با هشت میلیون یورو دستمزد، هفتمین بازیکن تیم محسوب میشود. دستمزد او بسیار بالاتر از کیلور ناواس است که با وجود نقش موثر در کسب سه قهرمانی متوالی رئال در لیگ قهرمانان، دریافتی کمتری از گلر بلژیکی دارد؛ و نیز در مقایسه با مارک آندره تراشتگن، دروازهبان بارسا، که 4.6 میلیون یورو دستمزد میگیرد.
برای توجیه این سطح اختلاف باید به اعتبار تیبو کورتوا اشاره کرد که بین سه دروازهبان اول دنیا قرار دارد و نیز سن پایین او (26) در قیاس با کیلور ناواس. کورتوا با توجه به اینکه تنها یک سال از قراردادش با چلسی باقیمانده بود، در تابستان 2018 با رقمی کمتر از ارزش واقعیاش به رئال مادرید پیوست که این هم در دستمزد بالای او بیتاثیر نیست.
باشگاه بارسلونا شش سال پیش تراشتگن را از مونشن گلادباخ به خدمت گرفت در حالیکه او در آن مقطع اعتبار کنونی را نداشت. همان سیاستی که رئال مادرید چندین سال است در پیش گرفته و اقدام به جذب بازیکنانی جوان و آیندهدار میکند. بازیکنانی با دستمزد پایین ولی با پتانسیل تبدیل شده به ستارههایی بزرگ.
در این بین وینیسیوس را میتوان استثنا دانست. او در 18 سالگی به رئال پیوست ولی برایش دستمزد بالای 7.5 میلیون یورویی را در نظر گرفتند. اتفاقی بر خلاف قوانین و سلسله مراتب باشگاه. برای وینیسیوس در حالی این دستمزد بالا در نظر گرفته شده است که باشگاه در تمدید قرارداد با سرخیو راموس و نیز جذب کیلیان امباپه به خاطر به هم خوردن توازن مالی باشگاه ناکام ماند. امباپه رقمی را به عنوان دستمزد طلب کرده بود که با قوانین رئال سازگاری نداشت. راموس هم با توجه به سن بالایش رقمی برای تمدید طلب کرده است که هنوز با آن موافقت نشده است.
در مورد دلیل پرداختی بالای رئال به وینیسیوس باید به رقابت شدید برای جذب او هم اشاره کرد. باشگاههای بزرگ و متمولی رقیب رئال در راه جذب وینسیوس بودند و رئال در نهایت ترجیح داد با گذر از سلسله مراتب پرداختیهایش، او را از چنگ رقبا خارج کند. مورد رودریگو گوئس هم مشابه است. رئال برای این بازیکن 18 ساله هم دستمزد 4 میلیون یورویی در نظر گرفت تا بتواند در رقابت با بارسلونا او را جذب کند. برای هر دو نیز بند فسخی بالاتر از بند فسخ معمول یک بازیکن زیر 20 سال در نظر گرفته شده است. در باشگاه رئال مادرید سلسله مراتب دقیق و مشخصی برای پرداخت دستمزد به بازیکنان وجود دارد.
سطح 1: گرت بیل پس از جدایی رونالدو نفر یک رئال از حیث دستمزد شد. بیل نه تنها از لحاظ ورزشی که از لحاظ اعتبار تجاری نیز در سطحی بالا قرار دارد. از این حیث او را در سطح ستارههایی چون مسی، رونالدو و نیمار قرار میدهند.
سطح 2: مارسلو، سرخیو راموس، تونی کروس، لوکا مودریچ و کریم بنزما. هرچند بین سه تای اول و کریم بنزما اختلاف سطح اندکی وجود دارد ولی هر 4 بازیکن بالای 29 سال دارند و در سالهای گذشته نقش مهمی در افتخارات رئال ایفا کردهاند. آنها نامهای باارزشی در دنیای فوتبال نیز هستند و در پستهای خود جزو بهترینها محسوب میشوند.
سطح 3: در این سطح به بازیکنانی چون ایسکو، خامس، تیبو کورتوا و وینیسیوس جونیور میرسیم. به جز وینیسیوس همه پایینتر از 27 سال دارند و چه از حیث ورزشی و چه تجاری نامهایی معتبر محسوب میشوند.
سطح 4: بازیکنانی چون رافا واران، کاسیمیرو، دنی کارواخال و کیلور ناواس که وظایفی دفاعی در تیم برعهده دارند و از لحاظ تجاری نامهایی چندان پرآوازهای هم نیستند.
سطح 5: بازیکنان این سطح دستمزدی بین 3 تا 4 میلیون یورو دریافت میکنند. بازیکنانی چون مارکو آسنسیو و متئو کوواچیچ یا بازیکنان محصول آکادمی باشگاه چون ناچو فرناندز و لوکاس واسکز.
سطح 6: در این سطح بازیکنان جوان تیمهای پایه دیده میشوند. بازیکنان جویای نامی که به تیم اول منتقل شدهاند همچون سرخیو رگیلون و فده والورده.
در بارسلونا بر خلاف رئال مادرید به سلسله مراتب دقیق و مشخصی در مورد دستمزدها برخورد نمیکنیم. سیاست پرداختیهای باشگاه کاتالان کاملا بر خلاف و متضاد رئال است. در میان 11 بازیکن با بیشترین دریافتی بارسا به سه خرید جدید این تیم مثل فیلیپه کوتینیو، مالکوم و آرتور ویدال بر میخوریم. اولی نفر شماره 4 تیم از حیث دستمزد است، دومی نفر یازدهم و سومی نفر هفتم. هشت خرید اخیر بارسلونا نیز در میان 18 بازیکن با بیشترین دریافتی قرار دارند.
تفاوت عمده دو باشگاه بارسلونا و رئال مادرید در این است که رئال در سالهای گذشته اغلب بازیکنانی جوان و مستعد را با دستمزدی پایین جذب کرده؛ در حالیکه بارسا بازیکنانی با بند فسخ گران قیمت و دستمزد خیلی بالا را جذب کرده است. بارسا هم برای خرید این بازیکنان مبالغی بالا هزینه کرده، هم دستمزدی به مراتب بالاتر از دستمزد قبلیشان در نظر گرفته است.
این اتفاق باعث برهم خوردن توازن مالی باشگاه از حیث پرداخت دستمزدها شده است. فیلیپه کوتینیو، عثمان دمبله و فرانکی دی یونگ هرچند از لحاظ متوسط سنی بالا نیستند ولی در میان بازیکنان با بیشترین دریافتیها قرار دارند. بارسا برای جذب این سه بازیکن 310 میلیون یورو نیز هزینه کرده است که با احتساب بندهای متغیر و پاداشها، 70 تا 80 میلیون یورو نیز بر این مبلغ افزوده میشود. میزان دستمزد این سه بازیکن نیز در مجموع سالی 35 میلیون یورو خالص است!
بارسلونا در راه جذب این بازیکنان جوان ولی باکیفیت، رقبایی چون پیاسجی و تیمهای لیگ برتر انگلیس را ازپیش رو برداشت اما این رقابت برایش هزینه گزافی هم داشت. آبیاناریها برای جذب این بازیکنان ارقامی هنگفت هزینه کردند و دستمزدی بسیار بالاتر از حد معمول نیز پرداخت میکنند؛ در حالیکه برای مثال فرانکی دی یونگ و عثمان دمبله در سطح بینالمللی هنوز جایگاهی ویژه ندارند.
چنین سیاستی در جذب بازیکنان و پرداخت دستمزدها باعث شده تا بارسلونا ریسک فروپاشی مالی را بیش از رئال مادرید احساس کند. 80 درصد درآمدهای باشگاه بارسلونا صرف پرداخت دستمزدها میشود؛ در حالیکه در رئال این درصد به 50 تا 55 میرسد. اتفاقی که باعث شده تا باشگاه بارسلونا برای خریدها و پرداختیهای بعدی اقدام به اخذ وام بانکی کرده و سال به سال بر میزان بدهایهایش نیز اضافه شود.
این مساله در تمدید قراردادهای باشگاه بارسلونا نیز نمود داشته است. در سالهای اخیر بر میزان دستمزد جرارد پیکه، سرخیو بوسکتس، ساموئل اومتیتی و جوردی آلبا اضافه شده و بدون شک برای تراشتگن و سرجی روبرتو نیز اتفاقی مشابه رخ خواهد داد تا به سطح بالاتری از لحاظ دریافت دستمزد برسند. رئال مادرید نیز در سالهای اخیر اقدام به تمدید قرارداد با ستارههای موثر خود از جمله لوکا مودریچ، تونی کروس و ایسکو کرده است. اتفاقی مشابه برای آسنسیو هم رخ داده و تمدید با سرخیو راموس نیز در برنامه باشگاه قرار دارد. تفاوت اما در اینجاست که باشگاه تحت ریاست فلورنتینو پرز توانسته در تمدید قرارداد نیز سلسله مراتب را رعایت کند و محدودیتها بر قوت خود باقی بوده است.
اما همچنان دشوار است که درک کنیم بازیکنان بزرگ و موثری چون کارواخال، واران و کاسیمیرو که در پستهای خود جزو بهترینها هستند، دستمزدی به مراتب پایینتر از هم پستیهای خود در بارسا یا تیمهای دیگر از جمله تیاگو سیلوا، کانته و دنی آلوس و….. دریافت میکنند. دیر یا زود رئال مجبور به تمدید با این بازیکنان و افزایش دستمزدشان خواهد شد چرا که تا همینجا با عملکردشان این حق را به دست آوردهاند. بازیکنانی که توانستهاند خود را به سطح و اعتبار ستارههای بزرگ تیم مثل راموس، مارسلو و مودریچ برسانند.
این روند افزایش دستمزدها در رئال با توجه به فاکتورهای اقتصادی و ورزشی، تدریجی صورت میگیرد؛ در غیر این صورت باشگاه مجبور خواهد شد به زودی به بسیاری از بازیکنانش دستمزدهایی بالا پرداخت کند. واقعیت این است که در دنیای امروز فوتبال سطح پرداختیها در خیلی از باشگاهها بیشتر از رئال مادرید است و هر سال بیشتر نیز میشود.
بالاتر رفتن حق پخش تلویزیونی لیگ برتر انگلیس و افزایش درآمد باشگاههای این لیگ و نیز تزریق پولهای نفتی به دو باشگاه پیاسجی و منچسترسیتی نیز سطح رقابت در دنیای فوتبال را بالاتر برده است. حالا رقابت برای جذب ستارههای بزرگ دیگر محدود به چند باشگاه نیست و دو باشگاه رئال و بارسلونا رقبای جدی و بزرگی را پیش رو خود میبینند. اتفاقی که باعث شده هم رقم فسخ قراردادها بالاتر برود و هم سطح دستمزدها.
رئال مادرید که تا یک دهه پیش به خریدهای بزرگ و گران قیمت شهره بود و یکی از باشگاههای همیشه حاضر برای شکار ستارههای بزرگ، دیگر مانند سالهای گذشته قدرت رقابت را ندارد و سلسله مراتب باشگاه در پرداخت دستمزدها نیز مزید بر علت شده تا در رقابت برای بازیکنان بزرگ دیگر چندان موفق نشان ندهد.
ستارههای بزرگ و بااستعداد موجود در بازار، اغلب دستمزدهایی بالا طلب میکنند که با سلسله مراتبهای رئال مادرید سازگار نیست. به همین دلیل رئال برای جذب این بازیکنان باید قوانین خود را زیر پا بگذارد چرا که نمیتوان تصور کرد بازیکن بزرگی حاضر شود به رئال بیاید و 25 تا 30 درصد کمتر از گذشته دستمزد بگیرد.
در وهله اول رئال ممکن است در کوتاه مدت از لحاظ ورزشی قافیه را به رقبای بزرگ خود ببازد با این حال سلسله مراتب باشگاه در دستمزدها حفظ شود. اینجا همه چیز به بازدهی و عملکرد بازیکنان جوان جذب شده بستگی خواهد داشت. اگر آنها بتوانند به سرعت رشد کرده و به سطح ستارههای بزرگ برسند، این رئال است که در نهایت برنده شده است.
رئال یا با استفاده از نام و اعتبار باشکوه خود موفق به متقاعد کردن ستارههایی چون پل پوگبا با پرداخت دستمزد محدود خود خواهد شد یا باید از جذب آنها صرفنظر کند. در این بین به نظر میرسد تنها اگر بازیکن بتواند به این درک برسد که در درازمدت به لطف نام و اعتبار رئال بر میزان درآمدهایش از طریق حق پخش تصاویر، پاداشها، تمدیدهای بعدی و …. اضافه خواهد شد، شانس جذبش وجود دارد ولی کمتر ستارهای اکنون حاضر است با سلسله مراتبهای رئال به این باشگاه منتقل شود.
بارسا اما در سالهای اخیر اقدام به جذب بازیکنانی نامدارتر کرده که از آنها انتظار بازدهی سریعتری میرود. در مورد بازیکنانی جوان چون دمبله و دی یونگ انتظار باشگاه جبران مبالغ هزینه شده برای جذب در بازه زمانی طولانیتر بوده؛ هرچند باید توجه داشت که فشار توقعات از این بازیکنان جوان ممکن است مانع پیشرفت شود که در مورد دمبله تاکنون چنین بوده است.
در سالهای پیش رو توازن مالی باشگاه بارسلونا با اختلال بیشتری مواجه خواهد شد؛ اگر خریدهای گران قیمت نتوانند عملکرد مورد انتظار را داشته باشند. همانطور که تاکنون در مورد دمبله و کوتینیو شاهدش بودهایم. اتفاقی که سبب میشود باشگاه با فروش بازیکنان یا وامهای بانکی یا کاهش دستمزدها اقدام به جبران ضررهای اقتصادی خود کند. ضرری که ناشی از نبود یک سلسله مراتب دقیق و مشخص در پرداختیهاست.
اگر رئالِ پسارونالدو به سختی توانست از لحاظ ورزشی غیبت این فوق ستاره را مدیریت کند، کار برای بارسا در آینده و با جدایی لیونل مسی دشوارتر نیز خواهد بود. رئال برای جبران نبود رونالدو باید هزینه زیادی برای جذب یک فوق ستاره متحمل میشد و بارسا نیز راهی جز این نخواهد داشت. مهمتر از همه اینکه بازیکن یا بازیکنانی باید جذب شوند که بتوانند شور و هیجان را به هواداران بازگردانند و اینکه بازدهی سریعی نیز داشته باشند. اینکه دو باشگاه در آینده چگونه سیاستهای ورزشی، سلسله مراتب دستمزدها و سیاست جذب بازیکن را مدیریت خواهند کرد، بیش از هر چیزی به سیاستهای کادر مدیریتی آنها در دهه آینده بستگی دارد.