چگونه مگان راپینو به سمبل فوتبال زنان تبدیل شد
هفتیک– پیش از سوت پایان بازی، پیش از طنینانداز شدن فریادهای “حقوق برابر!” در ورزشگاه لیون، پیش از اینکه دستهای مگان راپینو پر از تمامی جامهایی شود که یک فوتبالیست میتواند به دست آورد، اول داستان با اشک شروع شد. در روز 7 جولای و در دقیقه 61 بازی برابر هلند در فینال جام جهانی 2019، راپینو گل زد تا آمریکا با نتیجه 1-0 از حریف پیش بیفتد. این گل برای او فراتر از تنها یک گل بود که میتوانست رکورد چهارمین قهرمانی جهان را برای آمریکاییها به ارمغان بیاورد. این اتفاق معادل قدرتنمایی برابر حریفان و دعوت کردن آنها به سکوت بود. او دوست داشت که تنها یک بار این قدرت را به رخ آنها بکشد. اما میگوید:” خطوط قرمزی وجود دارد.”
این گل که از روی ضربه پنالتی و با خطای روی الکس مورگان به ثمر رسید، مانند خود راپینو، بیشتر از اینکه حاصل قدرت بدنی باشد، حاصل هوشیاری بود. او به خودش یادآوری کرد “حریفت از تو عصبیتر است”، سپس به سمت پایین و کمی به سمت راست رفت و توپ را به سمت چپ و بالا فرستاد. ساری فن فینندال، دروازهبان هلند، به سمتی که معمولا راپینو ضرباتش را به آن سمت میزد، پرید. تور لرزید، هم تیمیها گرد او جمع شدند و صحنه با وینگر مو صورتی که در نزدیکی پرچم کرنر ژستی با دستهای باز، چانه بالا، و سری که کمی به سمت عقب خم شده گرفته که همزمان نشانگر مبارزهطلبی، قهرمانی و لذت است، به پایان رسید.
این ژست، که به نماد عکس ورزشی سال 2019 تبدیل شد، بیش از یک شادی پس از گل بود؛ همانطور که گل راپینو نیز پیامی بیش از قهرمانی در این رقابتها داشت. هیچکس او را بهتر از دنیس، مادرش، و همچنین رِیچِل، خواهر دوقلویش، نمیشناسد. این دو نفر در تمام دوران برگزاری جام جهانی به همراه مگان و تیم ملی آمریکا در فرانسه حضور داشتند و در روز فینال نیز در کنار زمین نشسته بودند. آنها در آنجا حضور داشتند چون مگان تاکید داشت که این شاید آخرین جام جهانیاش باشد (او پس از المپیک توکیو این موضوع را بررسی خواهد کرد) اما دلیل دیگر حضور آنها نیز این بود که میدانستند مگان میتواند به همان اندازه که سختکوش و جدی است، حساس باشد و حتی کسانی که به نظر فراانسانی میرسند نیز نیاز به حمایت دارند. خصوصا اگر در محافل عمومی از سوی کسی که خود را رهبر دنیای آزاد میداند، زیر سوال رفته باشند.
به مدت 34 سال از زمانیکه مگان 11 دقیقه پس از ریچل به دنیا آمد- و از زمانی که آنها در 5 سالگی در کنار هم فوتبال بازی کردن را یاد گرفتند- یک خواهر همیشه پناه خواهر دیگر بود. در فرانسه نیز ریچل در جریان دیدار خانوادگی، مگان را در لابی هتل کنار کشید و برابر تمام جنجالها و پارانویای مقامات فوتبال آمریکا پناه او شد. مقامات آمریکایی میترسیدند مصدومیت ماهیچه همسترینگ پای راست مگان باعث شود که او دیدار نیمه نهایی برابر انگلیس را از دست بدهد. ریچل پیش از این چند سال قبل نیز ایمیلهای نفرتانگیزی که به آدرس شرکت راپینو اس سی، کیلینکها و فروش آنلاین پوشاک که به دو خواهر تعلق داشت، ارسال شد، را از او پنهان کرده بود. در آن زمان مگان در زمان پخش سرود ملی به جریان اعتراضی کالین کاپرنیک، بازیکن لیگ فوتبال آمریکایی، پیوسته بود.
همه این اتفاقات به آن روز ختم شده بود. راپینو قهرمان جام جهانی بود، به تمام رویاهایش رسیده بود اما بسیاری موارد هیچ شباهتی به آنچه او تصور میکرد، نداشتند. و 16 دقیقه پس از گل آخرش و در حالیکه در پنج بازی، 428 دقیقه در میدان حضور داشت، از زمین بیرون کشیده شد، روی نیمکت نشست و تنها یک پارتیشن با قسمت مربوط به خانواده بازیکنان تیم ملی آمریکا فاصله داشت. در فاصله چند ثانیه تا سوت پایان بازی، دو خواهر به یکدیگر چشم دوختند. و شروع به فریاد زدن کردند.
***
مگان راپینو به عنوان ورزشکار سال از سوی مجله Sports Illustrated انتخاب شد. او چهارمین زنی است که در طول 66 سال اهدای این جایزه موفق شد به تنهایی آن را کسب کند. این شاهکار هم از نظر دستاوردهای ورزشی او و هم از نظر بازتاب مبارزات تبعیض جنسیتی بسیار قابل توجه است. راپینو درک جامعه نسبت به خودش، به ورزشکاران زن و تمامی زنان را به چالش کشید. او در موقعیتهایی حساس رهبری هم تیمیهای خود را بر عهده داشت: سه ماه پیش از برگزاری جام جهانی از آنها خواست که از فدراسیون فوتبال آمریکا برای پرداخت حقوق مساوی شکایت کنند، پس از کسب قهرمانی به ملاقات رییس جمهور در کاخ سفید نرفت و پس از به ثمر رساندن 13 گل برابر تایلند در مرحله گروهی، عذرخواهی نکرد. و معنای آن ژست چه بود؟ راپینو میگوید:” چیزی شبیه “لعنت به شما” اما با لبخندی بزرگ و پوزخند “هر کاری دوست دارید، بکنید” بود. شما نمیتوانید لذت ما را بدزدید.”
بله، زنان آمریکا پیش از این نیز در این جا حضور داشتند. اما این تیم بسیار قدرتمندتر از تیمی بود که چهار سال قبل قهرمان شد- آنها هرگز در فرانسه شکست نخوردند و رکورد 26 گل زده را برجای گذاشتند- و حتی از تیم 1999 که دو دهه قبل جایزه سال مجله اسپورت ایلوستریتد را به دست آورده بود، نیز درخشانتر بودند. جولی فودی، کاپیتان دوم آن تیم، از میا هام، هم تیمی قدیمیاش، درباره طرح دعوی حقوق برابر در دادگاه پرسید:” فکر میکنی ما هم باید چنین کاری میکردیم؟” و خودش نتیجهگیری کرد:” ما احتمالا با خودمان میگفتیم اجازه بدهید پس از اینکه قهرمان شدیم این کار را انجام دهیم. ترجیح میدادیم به جای ایجاد جنجال، با صحبت کردن مسئله را حل کنیم. چیزی که من درباره راپینو دوست دارم این آزادی است که او در بیان تفکرات خود دارد و ما از آن بیبهره بودیم.”
راپینو از زمانی که با یک ارسال پای چپ برای اَبی وامباخ در یک چهارم نهایی جام جهانی 2011 مقابل برزیل، نام خود را بر سر زبانها انداخت، به عامل تغییر برای آمریکا تبدیل شد. اما معنی این تغییر در طول زمان تکامل پیدا کرد. او در سال 2019 نقطه قوت سمت چپ تیم بود، سم میوس و کریستال دان را هدایت میکرد و کاپیتانی بود که پس از یک نیمه سخت در بازی حذفی به رختکن رفت و مدعی شد که آمریکا عالی بازی کرده است- و هم تیمیهای خود را وادار کرد که این را بپذیرند. او قهرمان کارآزموده برابری است که در بحث متقاعد کردن هم تیمیهایش به طرح شکایت سابقه دارد. از همه بیشتر، او نیروی انگیزهدهنده در تیمی است که حالا هر زنی که نمیخواهد این را بشنود که به اندازه کافی تلاش نکرده و به جای تلاش کردن در انتظار دیگران بوده، در جستجوی آن است. اما حتی راپینو نیز پیشبینی نمیکرد که این سال چطور پیش خواهد رفت.
او و مورگان پیش از دیدار اول در ریمس در رختکن کنار یکدیگر نشسته بودند و راپینو به کاپیتان دوم تیمش گفت:” یکی از ما باید جایزه کفش طلا را ببرد” و بهترین گلزن جام جهانی شود. اما منظور او واقعا این بود که “تو باید آن را ببری”. راپینو هرگز حدس نمیزد که خودش برنده این جایزه شود (که با اختلاف بسیار کمی نسبت به مورگان این اتفاق رخ داد) یا دو ماه بعد برنده توپ طلا و جایزه بهترین بازیکن زن فوتبال جهان از سوی فیفا شود.
او اظهار داشت:” من حتی اطمینان ندارم که در تیم خودم هم بهترین بازیکن باشم.” این نوع دیگری از جادوست. او 6 گل زد که 5 تای آنها در مرحله حذفی به ثمر رسید. اما در طول سه دهه آمادهسازی برای رسیدن به این سطح هرگز انتظار نداشت که چنین عملکرد درخشانی را در حالی داشته باشد که رییس جمهور کشورش او را شماتت میکند و درصد بسیار کمی از آمریکاییها نیز برای شکست خوردنش تلاش میکنند.
راپینو و هم تیمیهایش در 26 ژوئن با اتوبوس به زمین تمرینشان در حومه غربی پاریس رفته بودند تا برای دیدار یک چهارم نهایی برابر فرانسه آماده شوند که دونالد ترامپ حملاتش علیه این بازیکن را در صفحه توییترش آغاز کرد. ویدیویی که کمی قبلتر ضبط شده دست به دست میشد که راپینو در آن مدعی شده بود که در صورت قهرمانی تیم ملی آمریکا ” به کاخ سفید لعنتی نخواهم رفت”. حالا رییس جمهور در پاسخ به این ادعا در صفحه توییتر خود نوشت:” مگان باید قبل از حرف زدن اول پیروز شود و کار را به پایان برساند!” آلی لانگ، هافبک تیم، این پیام را دید و روی صندلی خود به سمت راپینو که مقابل او بود، جلو آمد و گفت:” پوکی! این توییت برای آزار دادن و ناراحت کردن توست.”
دو روز بعد در یک بازی که بیشتر شبیه به فینال بود، راپینو در دقیقه پنجم پشت یک ضربه آزاد از بیرون محوطه جریمه ایستاد. وقتی تنها دو بازیکن در دیوار دفاعی فرانسه دید با خودش گفت:” خب، خیلی ممنونم” و شوتی زد که به زیبایی با عبور از همه وارد دروازه شد. ژستی که او پس از هر دو گلش در پیروزی 2-1 به نمایش گذاشت پاسخی مستقیم به رییس جمهور بود. راپینو میگوید:” من در مراقبت از خودم شکست نخواهم خورد.”
این اتفاق هزینه و منفعتهایی داشت. راپینو پس از برگزاری جشن قهرمانی با هم تیمیهایش در نیویورک سیتی و سپس لس آنجلس، با دوستش سو بِرد که بازیکن NBA زنان است، به سمت فرودگاه در حال حرکت بودند تا با پروازی به سیاتل، شهرشان، برگردند که بازیکنان تیم ملی آمریکا به او پیامهایی هشدارآمیز دادند:” تو نمیتوانی از گیت امنیت فرودگاه عبور کنی!” راپینو نمیدانست باید چه کار کند. او نمیتوانست کسی را برای تامین امنیت شخصیاش به خدمت بگیرد یا یک پرواز خصوصی فراهم کند. در آخر مدیر برنامههایش امکان دسترسی به یک ورودی VIP فرودگاه را فراهم کرد و این چیزی بود که راپینو هرگز پیش از آن در نظر نگرفته بود.
به فاصله یک ماه پس از آن، میشل اوباما از راپینو خواست تا به طرح مشارکت رای دهندگان بپیوندد. گلوریا استاینم، نماد فمینیستهای آمریکایی، از او برای این که در این راه قدم گذشته تشکر کرد. تیم فوتبال دختران دبیرستانی در برلینگتون کمپین خود برای حمایت از حقوق برابر را به راه انداخت و یک پسر 11 ساله در جنوا در شبکههای مجازی به شهرت رسید چرا که لباس مخصوص شب هالووینش با موهای صورتی بود که از راپینو الهام گرفته شده بود. او از سوی الکساندریا اوکاسیو کورتز، نماینده کنگره، به نیویورک دعوت شد، در برنامهها و شبکههای تلویزیونی مانند Meet the press، Pod save America و CNN درباره سیاست صحبت کرد و به گزینهای احتمالی برای شرکت در انتخابات 2020 تبدیل شد. اما فعلا برنامهای برای رئیس جمهور شدن ندارد.
او میگوید:” من برنامهای برای سیاست و نحوه اجرای آن ندارم. من فقط در این باره وراجی میکنم.” (نماینده تیم فوتبال آمریکا تایید میکند که کاخ سفید به صورت خصوصی در تلاش بود که تیم را برای ملاقات با ترامپ به آنجا ببرد. راپینو میگوید که در هواپیمای بازگشت از فرانسه به خانه از طریق کارلوس کوردیرو، رییس فدراسیون فوتبال آمریکا، از این موضوع مطلع میشود. او پیشنهاد میدهد که از کاخ سفید و کپیتول هیل (محل زندگی نمایندگان سنا و دادگاه عالی) دیدار کنند اما راپینو و یک بازیکن دیگر مدعی شدند که نمیخواهند با ترامپ دیدار کنند. این بازیکن دوست داشت که با اعضای تیمش با نمایندگان کنگره دیدار کند اما فکر نمیکرد که فدراسیون حاضر به ترتیب دادن سفری باشد که کاخ سفید در آن جایی ندارد؛ خصوصا که جام جهانی 2026 نیز در آمریکا برگزار خواهد شد. نماینده تیم میگوید جام جهانی 2026 هیچ ربطی به این مسئله نداشت.)
اوباما، AOC، CNN… راپینو برای همه اینها یک نام داشت؛ “شهرت نوظهور” او. وقتی سفر میکرد وارد حالتی میشد که هم تیمیهایش آن را «اینکوگپینو» (ترکیبی از واژهای incognito به معنای ناشناس و راپینو) مینامیدند. گاهی یک کلاه کپ بزرگ بر سر میکرد که پیامی مخفی با نخ سفید روی آن نوشته شده بود:” برید گم شید”. این راه او برای شوخی کردن با این شرایط موقت بود.
او میدانست که تشویقها چقدر راحت میتواند به اعتراض تبدیل شود. مگان راپینو به عنوان ورزشکار سال انتخاب شد و دلیل این موضوع شهرت نوظهور او نیست بلکه نحوه مدیریت آن توسط این بازیکن است. او بزرگترین لحظه زندگی خود را به دست آورد و تمامی شک و شبهات را از بین برد. شاید به جز شک خودش.
***
راپینو در اوایل نووامبر در زمینی یخ زده در گرینویچ ایستاده بود و پس از گذراندن شاید سه روز در خانه هنوز سرفههایی داشت که نشان از مبارزه او با سرماخوردگی بود. او و ریچل شب گذشته یک کارگاه فوتبال در فارمینگویل نیویورک برگزار کرده بود و آن روز نیز دو جلسه دیگر داشت که ظرفیتش از پیش تکمیل شده بود و 175 کودک در هر کدام شرکت میکردند. مگان پس از آن باید به سرعت خودش را به پروازی به مقصد کلمبوس میرساند تا در آخرین اردوی سال تیم ملی شرکت کند. دنیس و ملیسا، خاله آنها، ورود شاگردان به محل تمرین را کنترل میکردند و هیچ مامور امنیتی نیز حضور نداشت- این اتفاق خوب بود جز وقتی که مگان از جمعیت جدا میشد تا به سرویس بهداشتی برود که به چالشی به مراتب جدیتر از عبور از فن فینندال در لیون تبدیل میشد.
دور از این جنجال، پدری روی صندلیهای تماشاگران نشسته بود و در حالیکه راپینو، دخترها و پسرها را به سمت محل شوتزنی راهنمایی میکرد، با تلفن حرف میزد و کلمات او یادآور استراق سمع مهمان ناخواستهای بود که مقدمه تمام این اتفاقات بود. آن مرد میگفت: “مسئله مهم وقتی است که مگان زانو میزند… ”
دشوار است که باور کنیم شرکت راپینو اس سی، پس از پیوستن مگان به کالین کیپرنیک در اعتراض به خشونت و تبعیض نژادی سیستماتیک با زانو زدن در حین پخش سرود ملی در سال 2016 تقریبا ورشکست شد. باشگاه جوانانی که در نزدیکی دی سی میزبان جلسات آموزشی بود، مجبور شد که درخواست حضور مامور امنیتی برای برگزاری جلساتش بدهد چرا که از تجمع معترضان هراس داشت. (هیچ معترضی به آنجا مراجعه نکرد.) ثبت نام و فروش کالاها به سرعت رو به کاهش گذاشت. راپینو میگوید:” شاید آن والدین در حال حاضر خود را سرزنش کنند.”
خورشید در گرینویچ بالا آمده بود و تعداد زیادی برای ملاقات با ستارهشان آمده بودند. راپینو به چند بازیکن زمین هاکی دبیرستان که با نگرانی پرسه میزدند، اشاره کرد که به سمت او بیایند و در سوی دیگر یک مادر فوتبالیست به دختر کوچکش یاد میداد که برای عکس گرفتن نزدیک شود. (” یا حالا یا هیچوقت!”) دختر به آرامی تشکر کرد و راپینو نیز از آنها سپاسگزاری کرد.
مگان به خاطر داشت که نشستن در جایگاههای تماشاگران ورزشگاه استنفورد در نیمه نهایی جام جهانی 1999 و تماشای توام با نگرانی پیروزی آمریکا برابر برزیل در راه رسیدن به دومین جام قهرمانی چگونه بود. اما در بیشتر دوران رشد راپینو، ورزشکاران زن نامرئی بودند. تمام پوسترهایی که او در اتاق خود داشت متعلق به مایکل جردن بود. نکته این اردوها، یاد دادن توانایی جادویی به کودکان که بتواند آنها را به تیم ملی برساند، نبود. نکته آن دیده شدن بود. او شاگردانش را پیش از رفتن به کلمبوس در میانه میدان جمع و جلسه را با سوال کردن آغاز کرد. این نحوه غلبه ما بر ترسهاست.
راپینو میگوید:” بزرگترین ترس من هراس از فضای تنگ و بسته و گیر کردن در جاهای کوچک است. و همینطور افرادی که فکر میکنند من یک کلاهبردار هستم.” از یک سو مگان شخصی بود که از جلب توجه لذت میبرد. پس از جام جهانی او در استوری اینستاگرام اشلین هریس، دروازهبان تیم ملی، دیده میشد که در رژه منهتن حضور پیدا کرده و در حالیکه جام در یک دستش و نوشیدنی در دست دیگرش بود، فریاد میزد:” من لیاقت این را دارم!” اما از سوی دیگر بخشی از او عمیقا از تمامی این تحسینها و توجهات به صراحت کلامش ناراحت بود.
پس از اردوی گرینویچ و در لابی هتلی در اوهایو یکی از چرخهای چمدان او به دلیل ماهها مسافرت شکست. او در این باره گفت:” من هرگز نمیخواهم در تلاش برای اعمال نفوذ یا استفاده از چیزی برای منافع شخصی دیده شوم. بسیاری از چیزهایی که درباره آنها صحبت کردهام، منفعت شخصی داشتند. پرداخت برابر و حتی زانو زدن با کاپرنیک از همین موارد است. منافع شخصی بسیاری از این اتفاقات به دست آمد.” زانو زدن در جریان سرود ملی برای کاپرنیک به معنای پایان دوران حرفهایاش بود. اما این اتفاق برای راپینو در نهایت به یک تولد دوباره تبدیل شد. و او در حال کشمکش با نتایج آن بود. او هرگز نمیتوانست حدس بزند که شرایط چطور پیش خواهد رفت.
اعتراض صلحآمیز کاپرنیک اولینبار در آگوست 2016 توجه مردم را جلب کرد. راپینو 9 روز بعد پیش از حضور در مسابقهای در لیگ فوتبال زنان آمریکا به همراه تیم سیاتل رین به این اعتراض پیوست. او به یاد میآورد که در آن زمان فکر کرده:” او نیاز به حمایت دارد و من میتوانم کمک کنم.” او در سپتامبر همان سال به هم تیمیهای خود در آمریکا هشدار داد که میخواهد پیش از دیدار دوستانه برابر تایلند بار دیگر زانو بزند و میدانست که شاید این کار برای آنها آزاردهنده باشد. آلی کریگر، مدافع تیم، که از راپینو حمایت میکرد اما قصد پیوستن به این اعتراض را نداشت، میگوید:” همه ما کمی از این موضوع معذب بودیم. ما نمیخواستیم شغلمان را از دست بدهیم و نمیدانستیم فدراسیون فوتبال آمریکا و مردم کشور چه واکنشی خواهند داشت. او تمام این انتقادات را پذیرفت.”
فدراسیون فوتبال آمریکا در جریان بازی برابر تایلند بیانیهای منتشر کرد و اعلام کرد که از تمامی بازیکنان و مربیان انتظار میرود که در طول پخش سرود ملی “به عنوان اتفاقی مهم و ویژه که نشانه کشور شماست” بایستند. راپینو برای دیدارهای دوستانه ماه اکتبر و نووامبر نیمکتنشین شد یا از فهرست خط خورد و این اتفاق در جام “او باور دارد” (She Believes Cup) در بهار بعدی نیز رخ داد. همین جا بود که راپینو نگران شد که تمام این اتفاقات باعث پایان یافتن روزهای حضور او در تیم ملی آمریکا شود.
جیل اِلیس، سرمربی تیم، در آن زمان این اتفاقات را به استفاده از سایر اعضای تیم و مصدومیت همسترینگ پاره شده پای راپینو که در حال درمان آن بود، نسبت داد. اما راپینو تاکید دارد:” این دلیل غیبت من در آن دیدارها نبود.” او میگوید که این تصمیمات هرگز به صورت کامل برای او شرح داده نشد اما همه آن اتفاقات پشت سر هم رخ داده بود. او تا زمان تصویب این قانون در فدراسیون که تمام بازیکنان باید در حین پخش سرود ملی با احترام بایستند، برای تیم ملی به میدان نرفت. (الیس که در ماه جولای از سمت خود در تیم ملی آمریکا کنار کشید، مدعی شده که بدون هیچ دخالت مستقیمی از سوی فدراسیون تصمیماتی کاملا فوتبالی گرفته است. الیس میگوید:” زانو زدن کار مناسبی در پیراهن تیم ملی است؟ نمیدانم. اما من کاملا این کار را درک میکنم و به هیچ وجه به او نگفتم که نمیتواند این کار را انجام دهد.”) در آخر راپینو میگوید: ” شرایط به گونهای پیش رفت که من با رضایت و بهتر از آنچه بودم، برگشتم. و این بازگشت اینطور بود که با خودم گفتم:” خب تو حالا حالاها با من هستی.”
***
دنیس راپینو چهارشنبه شب اخیر در رستوران گریل جک حضور داشت و سفارش میگرفت. او به برگزاری اردوهای دخترش کمک کرد و سپس به همراه مگان به نیویورک سیتی رفت تا در مراسم اهدای جایزه زن سال نشریه Glamour شرکت کند. حالا او به خانهاش در ردینگ برگشته و به این خانه استیک 81 ساله کم نور با کفپوش مشمع و سقف حلبی آمده بود.
گروهی از زنان از دنیس خواستند که عکسهایش در مراسم گلامور را ببینند و لباس توری مشکی دنیس که در نوردسترام پیدا کرده بود، ست گوچی مگان و عکسی که در کنار شارلیز ترون انداخته بود، تحسین کردند. یکی از زنان در حالیکه دست دنیس را میفشرد، گفت: ” تو باید به او بسیار افتخار کنی.”
مادر مفتخر لبخندی زد و تلفن همراه خود را داخل جیب شلوار مشکیاش گذاشت. سپس دفتر یادداشت و خودکار خود را بیرون آورد و سفارش میز بعدی را گرفت. دنیس وقتی که مگان و ریچل 22 ماهه بودند شروع به کار در این رستوران کرده بود. او شبها کار میکرد و جیم، همسرش، که پیمانکار بود نیز روزها سر کار میرفت. او در روزهای سه شنبه که روز تعطیلی او بود، دوقلوها را در مسیر دوساعت و نیمه به باشگاه فوتبالشان میبرد تا در نزدیکی ساکرامنتو تمرین کنند.
امروز مگان یک ستاره بینالمللی و یکی از معروفترین ورزشکاران دنیاست اما دنیس عاقل به دختران خود گفته ” به خاطر این که در ورزش خوب هستید به انسان خاصی تبدیل نشدهاید.” کمی بعد به عنوان یک دانشآموز سال بالایی دبیرستان فوت هیل، بسیاری به احتمال بالای معروف شدن مگان رای دادند اما او از آن دسته بچههایی بود که نامه سپاسگزاری طولانی به مشاور تحصیلیاش در جشن فارغالتحصیلی نوشت.
در طول شش ماه گذشته بارها و بارها از دنیس و جیم درباره شروع داستان مگان سوال شده و همین موضوع باعث شده که آنها دیالوگهای چرخشی داشته باشند. در بین آنها این موارد وجود دارد: مجمع مدرسه راهنمایی که مگان یک سخنرانی هیجانی درباره یکی کردن مقاطع تحصیلی انجام داد و آن را به هات داگ قرار گرفته بین دو طرف نان تشبیه کرد، یا وقتی مگان و ریچل در کلاس پنجم برابر دانشآموزان قلدر کلاس هشتمی ایستادگی کرده بودند. اما برجستهترین روش تربیت راپینو در یک روایت آرام و مودبانه نمیگنجد. او عضوی از یک خانواده آمریکایی بزرگ، بهم ریخته و از نظر سیاسی از هم مجزا بود.
دنیس و جیم در کنار هم هفت فرزند را بزرگ کردند که همگی به خودشان تعلق نداشتند. دنیس یک پسر و دختر به نامهای مایکل و جنی از ازدواج قبلی خود داشت و سپس برایان و دوقلوها را به دنیا آورد. آنها همچنین پس از مرگ پدر و مادر دنیس در سال 1981، از سیسی، خواهر او، نیز نگهداری کردند. پس از اعتیاد برایان به مواد مخدر نیز آستین، پسرش، که نیاز به خانه داشت به این جمع اضافه شد. ردینگ در بخش جمهوریخواه کالیفرنیای شمالی قرار داشت و وقتی راپینو در جریان پخش سرود ملی زانو زد، حامیان مالی ناراضی مالک جک را تحریک کردند که تصاویر دختر دنیس که توسط مسئول بار در رستوران نصب شده بود، پایین بیاورد.
حتی جیم نیز تایید کرده که از زانو زدن مگان چندان خوشحال نشده است. او هنوز از تمام ایمیلهای نفرت پراکنی که دریافت کرده و افرادی که دخترش را غیرطبیعی خواندند، ناراحت است. او و جک، پدرش، هر دو در ارتش خدمت کردند. و یک پسرخاله به نام جان دارد که در جنگ ویتنام حضور داشته و هنوز یکی از بزرگترین طرفداران مگان است. جیم میگوید که حق اعتراض دخترش همان چیزی است که او برایش جنگیده است. (مگان:” من این نظر که انتقاد از کشورم یک کار غیر آمریکایی است، درک نمیکنم. این همان چیزی است که دموکراسی آن را مطرح میکند- گفتگوی متمدنانه و توانایی اعتراض کردن. مشخصا ما کامل نیستیم. تا زمانیکه به مشکلاتی که داریم اشاره نکنیم هیچ چیز بهتر نخواهد شد.”)
نقطه نظرات متفاوت در طول سالها به مگان اجازه داد که با مکالمات آزاردهنده به راحتی کنار بیاید. وقتی در کالج درباره تمایل جنسی متفاوت خود به مادرش گفت، در مورد واکنش دنیس، فکر همه چیز را کرده بود و میدانست که او نیاز به کمی زمان دارد تا با این واقعیت جدید کنار بیاید. دنیس اظهار داشت:” او به من گفت:” مامان، درک میکنم. اتفاقات از زاویه طرز تفکر تو متفاوت به نظر میرسند و تو باید از آن ناراحت باشی.” این حرفها بسیار کمک کننده بود.”
در سال 2016 و پس از اینکه جیم در انتخابات ریاست جمهوری ماه نووامبر به ترامپ رای داد، مگان و ریچل به جز پیام تبریک تولد از صحبت کردن با پدرشان سر باز زدند تا زمانیکه برای شام سنتی خانوادگی در شب کریسمس به خانه بازگشتند. در نهایت فضا گرمتر شد و همه درگیر مباحثهای پر تنش شدند که ساعتها طول کشید اما در انتهای شب همه به هم “دوستت دارم” گفتند و خوابیدند.
راپینو میگوید: “من شاکرم که این درک را دارم. از جاییکه من آمدم، از حرفه و زندگی که من دارم، کارهایی که توان انجام آنها را دارم، مردمی که میشناسم… برادری که دارم (اشاره به مشکل اعتیاد برایان)، همه اینها چنین دیدگاهی به من دادهاند. از کشور ترامپ هستم. اما میتوانم به سرتاسر دنیا سفر کرده و در جاهایی بسیار آزاد زندگی کنم. ناگهان انگار در تمام دنیاها بودم.”
برایان که 5 سال بزرگتر از دوقلوهاست کسی است که موانع را در باغچه کاشت تا به آنها دریبل زدن را یاد بدهد و بازی او، اول از همه بازیکن سال آینده جهان را مسحور کرد. دخترها کلاس دوم بودند که او شروع به استفاده از مواد مخدر کرد و 10 ساله بودند که او برای اولینبار به دردسر افتاد. کمی بعدتر، جیم یک روز صبح سر صبحانه رادیو را روشن کرد و همه آنها اعلامیهای را شنیدند که میگفت برایان راپینو به جرم دزدی بازداشت شده است. در سایر موارد این دستاورد دخترها بود که در قسمت خبر ورزشی روزنامه محلی دیده میشد و نام برادرشان نیز در همان روز در بخش اخبار به چشم میخورد. دنیس میگوید:” همه اینها وجود داشت. خوب، بد، کثیف.”
برایان که حالا 39 ساله است، دو جام جهانی اول خواهر کوچکترش در سال 2011 و 2015 را از زندان دیده و اعتیادش به مواد مخدر و جرائم مربوط به آن، بیشتر دوران بزرگسالی او را از بین برده است. با این حال او موفق شد در این تابستان از یک تاسیسات انتقالی در سن دیهگو که آخرین محکومیتش را در برنامه بازگشت به جامعه در آن سپری میکند، خواهرش را تشویق کند. ریچل میگوید:” تماشای جام جهانی دور از میلههای زندان معنای زیادی برای او و خانواده ما داشت.”
در اوایل آگوست و دو هفته قبل از اینکه برایان به قید وثیقه آزاد شود، مجوز یک سفر 12 ساعته به بازی تور پیروزی در رز بال را به دست آورد و مایکل او را رساند. مگان آن روز به میدان نرفت (او در حال مداوای آشیل مصدوم خود بود که هنوز هم با آن درگیر است)، اما پیش از بازی در هتل تیم برای اولینبار در طول سالهای زیادی که حتی عدد آن را به خاطر نمیآورد، برادرش را دید:” 9 سال، شاید!”
راپینو با یادآوری آن ملاقات چشمانش را پاک میکند اما به حرف زدن ادامه میدهد. این موضوع خارج از محدوده مجاز نیست. او میگوید:” اتفاقا این موضوع کاملا در محدوده است. ” در دورهای که همه چیز از فیلتر گذشته و با برنامهریزی زیاد مطرح میشود، او نمیخواهد که داستان زندگیاش فقط مختص لحظات باشکوه باشد. این اتفاقات سخت باعث میشود که او به سایر کسانی که عزیزانشان با اعتیاد مبارزه میکنند، مرتبط شود.
این اتفاق نظر او درباره نیاز به تغییر ساختار زندان را شکل داده است. او در این باره اظهار داشت:” توانایی درک این دیدگاههای متفاوت این انگیزه را به بعضی سفید پوستان میدهد که به چنین مسائلی اهمیت دهند… به من هم میزان زیادی از همدردی و درک را میدهد.”وقتی همدردی- توانایی دیدن دنیا به همان شکل که دیگران در حال تجربه کردن آن هستند- به عنوان موضوع بحث در اینجا مطرح شد، راپینو از فرصت استفاده کرد که شرایط را روشن کند و به شوخی گفت: ” این خوب است. شما فکر نمیکنید که من بیمار روانی هستم.”
***
راپینو امروز در جریان پخش سرود ملی میایستد و به جای قرار دادن دستانش روی قلب، آنها را در پشت خود نگه میدارد و سکوت میکند. او میگوید که گاهی نام افراد رنگین پوستی که با بیعدالتی جان خود را از دست دادهاند از ذهنش عبور میکند. تریوون مارتین، مایکل براون، تامیر رایس. او جلوی خودش را میگیرد چرا که نمیخواهد اینطور به نظر برسد که از نام آنها سواستفاده میکند. مگان ادامه میدهد:” اما به این فکر میکنم که چرا؟ ”
راپینو میگوید که سرود ملی دیگر برای او یک تجربه واکنش برانگیز نیست:” احساس میکنم که بیشتر مردمی که دستشان را روی قلبشان میگذارند و میخوانند، یک عمل کامل ناخودآگاه انجام میدهند.” او به تصمیم سه سال قبلش برای زانو زدن و قبول تمام تبعات آن فکر میکند و میداند که کاپرنیک این شانس را نداشت که به ورزش خود برگردد.
او میگوید:” من ادامه دادن این کار را در نظر گرفتم. هنوز کمی درگیر آن هستم. نمیدانم اگر باز هم این کار را تکرار میکردم چه اتفاقی رخ میداد. میتوان بدون زانو زدن کاری مشابه انجام داد؟ من منظورم را رساندم؟ چه مدت باید اعتراض کرد؟ مسلما توقف زانو زدن برای من بهتر بود. بنابراین این کمی شبیه به… ” راپینو صورتش را چین میدهد و چشمانش را تنگ میکند. همزمان که روی جلد مجلهها میدرخشد و روی صحنهها و در زمین حاضر میشود، این سوال را بر دوش میکشد:” آیا به اندازه کافی عمل میکنم؟”
او چند ساعت پس از فکر کردن به این موضوع خودش را در فرودگاه متروپولیتن دترویت و در راه رفتن به سیاتل میدید که یک مسافر به سمت او آمد تا سلام کند. جِن فرای شرکت تحصیلات دادرسی اجتماعی خود را اداره میکرد و با کنفرانسها و دپارتمانهای ورزشی در سرتاسر کشور نیز همکاری داشت. او خود را به راپینو معرفی کرد و شرح داد که کار او با تقابل نژاد و ورزشها برخورد دارد. راپینو گفت:”واقعا هیچ تقابل وجود ندارد.” پاسخ او به این معنی بود که ” تو نمیتوانی بدون اشاره به یکی از آنها از دیگری صحبت کنی، آنها در هم تنبیده شدهاند.”
فرای موافقت کرد، کارت بیزینس خود را به او و هرکس که سر راهش میدید، داد… تنها چند دقیقه بعد، فرای دید که راپینو به سمت او میآید. ” میتوانیم کمی بیشتر صحبت کنیم؟ چه کارهای دیگری به عنوان یک سفید پوست میتوانم انجام دهم؟ چطور میتوانم بهترین استفاده را از موقعیتی که در اختیار دارم، بکنم؟” فرای در این باره میگوید:” به او گفتم که باید درباره سفیدپوستی خود صحبت کرده و از آن نام ببرد. (تا عادی سازی شود) این دختر در حمایت از کاپرنیک زانو زد و هنوز میگوید که چه کار بیشتری میتواند انجام دهد؟ این نشان میدهد که نیاز نیست همه چیز را بدانید تا کاری انجام دهید.”
اما بخشی از قدرت راپینو این است که به نظر میرسد به صورت ذاتی همه چیز را میداند، حرف درست را میزند و خالق لحظاتی در بیرون از زمین است که به اندازه لحظات داخل زمین به یاد ماندنی هستند. او در مراسم گلامور از کاپرنیک تشکر کرد که شجاعتش، روشنگر راهی بود که مگان آن را دنبال کرد و تاییدکننده راهی بود که این بازیکن سفیدپوست برای قدم گذاشتن در آن به عنوان یک قهرمان جام جهانی صریح مورد تحسین قرار گرفت اما خودش بیکار شد.
او هفته گذشته به عنوان اولین برنده دو توپ طلای زنان انتخاب شد و از بازیکنانی چون کریستیانو رونالدو و لیونل مسی دعوت کرد که به مبارزه او علیه نژادپرستی و تبعیض جنسی در فوتبال بپیوندند. و در یکی از شبهای سپتامبر در میلان، وقتی جایزه فیفا را دریافت کرد از این فرصت استفاده کرد تا توجه بسیاری را به رحیم استرلینگ (از منچسترسیتی) و کالیدو کولیبالی (از ناپولی) جلب کند که بهای حضور در ورزشی که دوست دارند، تحمل فریادهای نژادپرستانه بوده است. او از دختر آبی ایران صحبت کرد که برای تماشای یک بازی فوتبال خود را به ظاهری مردانه درآورد و سپس برای فرار از جریمه شکستن قانون منع ورود زنان به ورزشگاهها، خودسوزی کرد. راپینو همچنین از کالین مارتین یاد کرد که تنها ورزشکار مرد در پنج ورزش حرفهای و بزرگ آمریکاست که تمایلات جنسی غیرمعمول خود را علنی کرده است.
مارتین میگوید:”نمیتوانستم باور کنم. این احتمالا بزرگترین دستاورد شخصی او به عنوان یک بازیکن فوتبال بود و تصمیم گرفت که درباره دیگران صحبت کند.” دنیس راپینو دیده که دخترش سالها با سختیهای بسیاری برای ابراز تمایلات خود روبرو بوده و حالا خود واقعیاش را به دنیا نشان میدهد. او شاهد درگیری مگان با هویتش در نوجوانی تا تبدیل شدن به اولین زن فوتبالیست جهان و نماد آمریکایی که بسیاری مسائل را مطرح کرده، بوده است. دنیس در حالیکه اشک میریخت، گفت:” او صدایی است که بسیاری از مردم ندارند. این که مانند مگان واقعا آزاد و آسیبپذیر باشی کار دشواری است. بسیاری از مردم هستند که احتمالا میخواهند این طور باشند اما صدای لازم را ندارند و هنوز آن را پیدا نکردهاند. حالا مگان آن را دارد.”
***
راپینو 13 دقیقه قبل از اینکه آماده عکاسی برای مجلهای دیگر شود – ماری کلر، گلامور، جی کیو- رنگ موهای معروفش را با استفاده از رنگ موی والمارت نونوار کرد. این سوال همیشه وجود دارد که چرا رنگها بین صورتی (که اولینبار در ماه می با استفاده از رنگ صورتی نئونی مارک پراوانا در سالنی در سیاتل آغاز شد) و بنفش گاهی با ریشه قهوهای در تغییر است؟ او زنی پرمشغله است و رسیدگی به موها در صدر فهرست کاری او جای ندارد.
هفت ماه به برگزاری المپیک زمان باقی است (توضیح مترجم: در زمان انتشار این مطلب، هنوز رقابتهای المپیک 2020 توکیو به تعویق نیفتاده بود) و در این زمان فوتبال دورترین چیزی است که در ذهن راپینو وجود دارد. فهمیدن دلیل اینکه چرا هیچ تیم زنانی در تاریخ پس از قهرمانی در جام جهانی به طلای المپیک نرسیده، آسان است. راپینو میگوید:” این اتفاقی ناامیدکننده است. ما در قراردادهایمان با فدراسیون فوتبال آمریکا نمیتوانیم آینده مالیمان را تامین کنیم. برای این کار باید تمامی قهرمانیها را به دست آوریم و مانند تابستان امسال به شکلی غیرممکن موفق شویم. در این صورت میتوان شروع به پیشرفت کرد. اما برای تامین آینده مالی نباید خودت را وقف ورزشت کنی و همین موضوع تو را در شرایطی قرار میدهد که نتوانی بار دیگر موفقیت چشمگیری به دست آوری.”
اما به موضوع رنگ مو برگردیم. اولین نظر دنیس درباره رنگ موی صورتی دخترش این بود که شبیه آبنبات شده است. او این رنگ را دوست نداشت. اما سپس درباره آن فکر کرد و چیزی به ذهنش رسید. او گفت:” تو مدتی طولانی در سنگر و در حال مبارزه بودی. با اتفاقات سنگینی روبرو شدی و این روش تو برای روشن کردن خودت است. ” راپینو نمیدانست که هدف پشت این رنگ تا این حد عمیق است – یا حداقل به صورت آگاهانه اینطور نبود – اما این کار را انجام داد چرا که میخواست با دیوانهوارترین سال زندگیاش همخوانی داشته باشد.
مگان راپینوی مو صورتی در استودیو در لباس لطیف والنتینو با کفشهای مشکی میسون مارگیلا میخرامید و این لحظات آرام، با توجه به تمام سختیهایی که پشت سر گذاشته بود، لذت بخش میشد. برادرش… کاپرنیک… طرح دعوی حقوق برابر که قرار بود پس از شکست مذاکرات در آگوست در ماه می به جلسه دادرسی برود… ترامپ، که مگان معتقد است تجربه زانو زدنش او را در جایگاهی بسیار خوب برای مدیریت این شرایط قرار داده….
او با دنیس تماس تصویری گرفت و یک عکس برای هریس فرستاد که پاسخ داد:” تو شبیه یک الهه لعنتی شدی.” سپس تلفن همراهش را کنار گذاشت و یک عکاس از او خواست که با پتکی غیرواقعی ژست بگیرد. مفهوم این عکس این بود که او در حال درهم شکستن مردسالاری است. یک نفر خواست که او فریاد شادی پس از گل را نیز تکرار کند. مگان از این ایده استقبال نکرد. صورت و پتک کافی بود و با حالتی مسخره گفت:” پوزخند چطور است؟ این کمی شبیه این است که بگویم ” لعنت به شما، من دارم میآیم.”
او این چهره را به خوبی میشناسد. همه در حال حاضر همینطور هستند. راپینو اولین بار این ژست را پس از گلزنی در دیدار دوستانه برابر استرالیا در ماه آوریل گرفت. این روش او برای پرسیدن این سوال از هواداران بود که “سرگرم نشدهاید؟” و هرچه سال جلوتر رفت، معنی، هدف و برتری آن نیز پیشرفت کرد و بزرگتر شد. امروز حتی راپینو نیز در تشریح این ژست به مشکل برمیخورد.
گذشته از اینها، دیدن همه چیز در سادهترین شکل آن برخلاف طبیعت اوست. او میگوید:” این مسلما بیش از یک شادی پس از گل است اما من هنوز تلاش میکنم احساسی که دقیقا در آن دارم، بیان کنم. این ژست تمام من است. قرار نیست به خاطر کسی، به شکل خاصی رفتار کنیم. این من هستم و شما میدانید که این را دوست دارید.”
راپینو ازون آدماییه که بهمون انگیزه و امید میده اون فوق الآدس:)
اسطوره مننن🥰✌
اگ ی روزی برسه ک من ت یکی از تیم های فوتبال زنان گل بزنم….. 🙁 ارع فکرشم سخته😔😢
حتما اتفاق میافته، اون وقت ما هم یه مطلب در مورد شما کار میکنیم
یه روزم من مثله مگان برنده ی توپ طلا میشم اون وقت شما در مورد من مطلب مینویسید:)