چه زمانی باید بازیکنان پا به سن گذاشته را کنار گذاشت ؟
هفتیک- کوین دی بروینه حدوداً یک دهه است که جز درخشانترین ستارههای آسمان پرستارۀ لیگ برتر محسوب میشود و شاید بهترین و به قطع خلاقترین و تعیینکنندهترین بازیکن در نسل خود بوده است. او همچنین اغلب چهرۀ سرنوشتساز لیگ نیز بوده است. با این حال، در کمتر از چند ماه قرار است بدون هیچ مداخلهای از تیم خود برود.
قرارداد اخیر او، که احتمالاً گرانترین قرارداد در تاریخ فوتبال انگلیس است، در ژوئن به پایان میرسد. با این حال باشگاه او هیچ عجلهای برای بستن قرارداد جدید ندارد و این طور که به نظر میرسد میتوان گفت احتمال خروج کوین دیبروینه از منچستر سیتی بسیار بیشتر از احتمال ماندن او در این باشگاه است.
او تنها بازیکنی نیست که چنین شرایطی دارد. در حالی که دیبروینه آشکارا در مورد عدم مذاکره بر سر یک قرارداد جدید با منچسترسیتی بیتفاوت است- و این زمانی مشخص شد که او این هفته گفت:«نگران نیستم» که این موضوع گویای این است که او با بازگشت از مصدومیت هر گونه فکر کردن در مورد آیندهاش را کنار گذاشته است- محمد صلاح با لیورپول راهی متفاوت در پیش گرفته است.
رویکرد صلاح در رابطه با این قضیه به شکل چند پلتفورمی بود، که حرکتی تحسین برانگیز است؛ و او حتی اگر قرارداد جدیدی امضا نکند، متخصص خوبی در تجارت شود. اولین حرکت او در مورد این اوضاع در سپتامبر و به صورت زنده در تلویزیون صورت گرفت. برای حرکت دوم پس از پیروزی مقابل برایتون، از رسانهی اجتماعی استفاده کرد و حرکت سومش را به شکلی غیر مترقبه در مقابل ازدحام رسانهها در ماشینی که در خارج از سنتماری پارک شده بود، انجام داد.
هر سه حرکت جوی اضطراری حول آیندۀ صلاح ایجاد کردهاند که کاملاً در تضاد با خونسردی نسبی دیبروینه است. البته شرایطی که باشگاههای این دو بازیکن نیز در آن به سر میبرند، نیز بیتأثیر نبوده است. در هفتههای اخیر منچسترسیتی سرگرم موضوعات بسیار حساستری بوده است. در حالیکه ابرهای مشکلات لیورپول در افق دوردست هستند و لیورپول در شرایطی پایدار به سر میبرد.
با وجود تفاوتهای ظاهری، اصل شرایط این دو بازیکن بسیار به هم شبیه است. از قابلیتهای فوتبال این است که اتفاقاتی تصادفی ایجاد میکند که به نظر طرحی هوشمند در ورای آنها وجود دارد. شروع داستان دیبروینه و صلاح در لیگ برتر شباهتی اساسی به هم دارد: چلسی هر دو بازیکن را کشف کرد و با آنها قرارداد بست و زودتر از موعد هم این دو را کنار گذاشت و به این شکل هر افتخاری که این دو بازیکن در دوران بازی حرفهای خود به دست آوردند، تصمیمات ژوزه مورینیو را زیر سوال برد.
به نظر میرسد سرنوشت این دو باز هم ممکن است در انتها در هم گره بخورد. صلاح 32 ساله است و دیبروینه یک سال بزرگتر است. هر دو از پردرآمدترین بازیکنان لیگ هستند. و زمانی که در شرایط خوبی هستند، هر دو استعداد درخشش در بازی را دارند. هر دو هنوز توانایی تغییر سرنوشت بازی و یا حتی فصل را آن طور که میخواهند، دارند و در هیچ کدام، از لحاظ فیزیکی، نشانهای از زوال دیده نمیشود.
البته به هر حال این دو بازیکن هم انسان هستند و دیر یا زود افت خواهند کرد. این امر باعث شده که باشگاههای این دو بازیکن در شرایط بلاتکلیفی قرار بگیرند. بیرون کردن یک اسطورهی مدرن از باشگاه غیرقابل تصور است ولی هم لیورپول و هم منچستر سیتی هر دو میدانند که بالاخره خورشید غروب خواهد کرد و حاضر نیستند که سالی 15 میلیون پوند (19 میلیون دلار) برای دیدن چنین منظرهای پرداخت کنند.
***
در فوتبال همیشه این مشکل مطرح بوده است که با بازیکنانی که به سالهای آخر دوران حرفهای خود نزدیک میشوند، چه باید کرد. ایان گراهام، مدیر سابق استعدادهای لیورپول، در کتابش، چگونه قهرمان لیگ برتر شویم، نوشته است که حقوق بازیکنان معمولاً در 29 سالگی به بیشترین حد نصاب خود میرسد و بازیکنان زمانی که به سن صلاح و دیبروینه میرسند، در اوج پتانسیل درآمد خود هستند.
مشکل این است که عملکرد بازیکنان در خلاف جهت این رشد درآمدی حرکت میکند. پیری در هر فرد متفاوت است؛ مدت زمانی که دوران بازی یک بازیکن طول میکشد به اندازهای برای هر فرد متفاوت است که پیشبینی آن بسیار سخت است. آخرین بازی وین رونی در لیگ قهرمانان اروپا در سال 2016 بود. در حالی که لوکا مودریچ در چهارشنبه اخیر باز هم در لیگ قهرمانان اروپا بازی کرد. جالب این است که سن مودریچ یک ماه از رونی بیشتر است.
با این حال، اکثر باشگاهها این اصل را که اغلب- و شاید به اشتباه – به باب پیزلی نسبت داده میشود، دنبال میکنند که بهتر است «شخص دیگری شاهد افت بازیکنان باشد».
البته این موضوع در عمل معمولاً به شکل دستورالعمل تجلی پیدا میکند تا قانون. منچستر یونایتد در سال 2009 تصمیم گرفت که دیگر برای بازیکنانی که بیش از 26 سال سن دارند، هزینهی قابل توجهی پرداخت نخواهد کرد. البته با توجه به این که در مورد یونایتد صحبت میکنیم، این موضوع آن قدر طول نکشید. آرسن ونگر در آخرین سالهایش در آرسنال اعلام کرد که به بازیکنانی که بیش از 32 سال سن دارند، تنها قراردادهای یک ساله ارائه میدهد، که این موضوع هم استثنائات زیادی داشت.
حتی باشگاههایی که مستقیماً این موضوع را اعلام نمیکنند هم اولویتشان بازیکنان جوانی هستند که تا حدی میتوانند به حفظ ارزش این بازیکنان و قراردادشان در گذر زمان اعتماد داشته باشند.
چلسی در دو سال اخیر هزینهی هنگفتی برای گردآوری جوانترین تیم لیگ برتر پرداخته است؛ تنها یک بازیکن هست که صاحبان حال حاضر باشگاه با او قرارداد بستهاند و سنش بیشتر از 25 سال است، آن هم توسین آدارابیویو است که انتقالش به چلسی رایگان بود. لیورپول تنها دو بار در 9 سال اخیر برای بازیکنی با بیش از 27 سال سن پول پرداخته است و تاتنهام آخرین بار این کار را در سال 2020 انجام داده است.
اثر این اتفاقات قابل لمس بوده است و در فصل اخیر تنها 117 بازیکن سی تا سی و نه ساله در لیگ برتر بازی کردند، که این کمترین تعداد این بازیکنان از سال 2008 است. از آنجایی که باشگاههای انگلیس مملو از داده شدهاند، بازیها سریعتر و مالکان هوشمندتر شدهاند، نتیجه این شده است که فوتبال در انگلیس بازی بازیکنان جوان است.
شاید این موضوع از لحاظ مالی منطقی باشد اما از لحاظ ورزشی چندان واضح نیست. برخی از پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که با وجود این که بازیکنان بعد از سی سالگی از لحاظ فیزیکی افت میکنند اما از لحاظ «فنی-تاکتیکی» به خوبی گذشته باقی میمانند و یا حتی بهتر میشوند.
بر حسب اتفاق، کریم بنزما، رابرت لواندوفسکی، الیویه ژیرو و البته لازم به ذکر نیست، کریستیانو رونالدو و لیونل مسی، همه در اوج دوران بازی خود در میانۀ و حتی اواخر دهه چهارم زندگی خود به بازی ادامه دادند. با توجه به پیشرفتهایی که در زمینۀ تغذیه، آمادگی بدنی و ریکاوری شاهد آن هستیم، این موضوع نباید موجب تعجب کسی شود. شواهد عینی زیادی وجود دارد که نشان میدهد در گذشته بازیکنان زودتر پیر میشدند.
پس این گرهی است که لیورپول و منچسترسیتی باید باز کنند. سُنّت یک چیز میگوید و علم چیز دیگری. بعضی، همه یا هیچ کدام از این صحبتها ممکن است در مورد صلاح و دی بروینه صادق باشد یا نباشد. هر دو بازیکن از لحاظ پتانسیل مالی در اوج و از لحاظ فیزیکی احتمالاً در افول هستند. این که چقدر در این شیب افول رو به پایین حرکت کردهاند، تا حدی قابل تخمین است ولی دقیقاً قابل اندازهگیری نیست.
لیورپول حداقل یک بار پیش از این تلاش کرده است تا با استفاده از همان رویکرد تحلیلی که باشگاه را به ردهۀ اول ابرقدرت های فوتبال اروپا بازگرداند، پاییز دوران حرفه ای صلاح را ترسیم کند. به احتمال زیاد با شروع بحث در مورد قرارداد جدید او، آنها دوباره این کار را انجام دادهاند.
عواملی که ممکن است در آن ارزیابی نقش داشته باشند، قطعی نیستند. صلاح در بیشتر دوران حرفهایاش از آسیبدیدگی جدی دور بوده است، اما همیشه سبک بازیاش انفجاری بوده است، سبکی که عقل حکم میکند تاثیرات سن را با شدت بیشتری احساس خواهد کرد. البته شروع نسبتاً آهستۀ دوران حرفه ای او- از جمله زمانی که در چلسی به شکل کمرنگی حضور داشت- و شرایط فیزیکی بسیار خوبش ممکن است اثرات سن را بر بازیاش کمرنگتر کند.
با این حال دوران بازیاش در لیورپول، شامل چندین فصل نفسگیر و طولانی فوتبال بوده است و اگر به گذشته بنگریم خواهیم دید که نشانههای فرسودگی در بازیکنان دیگری از قبیل جورجینیو واینالدوم، روبرتو فیرمینو و جوردن هندرسون، که همبازی او بودند، در مدت کوتاهی پس از این دوران نمایان شد. در اینجا هیچ پاسخ و نتیجهگیری دقیقی وجود ندارد.
البته از بیرون به نظر می رسد که همهی این صحبتها مبهم و بی ربط هستند. صلاح در پارکینگ ورزشگاه ساوتهمپتون گفت: «هواداران من را دوست دارند و من هم هواداران را دوست دارم.» صلاح در شروع درخشان لیورپول در این فصل نقش مهمی داشته است. او بر اساس برخی معیارها دقیقاً به همان خوبی که همیشه بازی کرده است، بازی میکند. صاحبان باشگاه باید طبق آن چه که در آنفیلد میبینیم، هر چه او بخواهد به او بپردازند. این که باشگاه همین دیدگاه را ندارد، باعث افزایش روزافزون حس ناامیدی ماست. بعید نیست اگر دیبروینه از روز یکشنبه شروع به خارج کردن سیتی از رکود کند، هم اتحاد نیز به همین شکل واکنش نشان دهد.
با این حال، یک دوراهی خاص در مقابل همهی باشگاه ها وجود دارد. از آنها انتظار می رود که هم عواطف عظیم هواداران را در نظر بگیرند و به خواسته های طرفدارانشان پاسخ دهند و هم از لحاظ تجارت، حرفهای و منطقی باشند. گاهاً، این دو جنبه در هم پیچیده و یکی میشوند ولی برخی اوقات تنش میان این دو همانند تنش آشتیناپذیر قلب و عقل عمل میکند.
این که بگوییم تصمیم لیورپول موضوعی کاملاً مادی است، اشتباه است. باشگاه فرصت این را داشت که تابستان سال گذشته صلاح را با وجود این که یک سال از قراردادش باقی مانده بود به قیمت حدودی 150 میلیون پوند بفروشد. ولی باشگاه تصمیم گرفت که این کار را نکند. این که لیورپول در حال مذاکره با رامی عباس عیسی، مدیر برنامهی صلاح، است نشان میدهد که باشگاه میخواهد صلاح در این تیم بماند، خصوصاً که مذاکرات با چندین نفر از همتیمیهای سابق صلاح هیچگاه به این مرحله هم نرسید.
البته در این مورد یک سری محاسبات باید صورت بگیرد و این موضوع در مورد دیبروینه هم موقعی که تصمیم بگیرد زمان بحث در مورد آیندهاش فرا رسیده است، صادق است. بار آخری که این بازیکن بلژیکی در سال 2021 با منچستر سیتی قرارداد بست، از یک شرکت آنالیز داده بهره گرفت تا با مدرک، ارزش خود در تیم را نشان دهد. این موضوع این بار ممکن نیست؛ نه او و نه سیتی نمی توانند مطمئن باشند که او چه نوع کهنه سربازی خواهد بود. هر بازیکنی پیر می شود. اما هر بازیکنی نیز فقط یک بار پیر میشود.
بازیکنان مانند تماشاچیان ترجیح میدهند که در لحظه زندگی کنند و فکر کنند که فردا دقیقاً شبیه امروز است. باشگاهها نمیتوانند چنین کاری کنند و تنها چیزی که میدانند این است که بستن قرارداد جدید با صلاح یا دیبروینه خلاف منطق و قانونهای نانوشتهشان است و به این معنی است که در دوران افول این دو بازیکن سرمایهگذاری خواهند کرد. چیزی که باید تصمیم بگیرند این است که حاضر هستند چقدر روی این مورد شرطبندی کنند.