جدایی بگیریستاین از سیتی چه تاثیری بر آینده گواردیولا دارد؟
هفتیک- تاثیر چیکی (تکسیکی) بگیریستاین بر تیم منچسترسیتی و میراثی که او برای این باشگاه به یادگار گذاشته است، بسیار ارزشمند و شایستهی روزها وماهها تحلیل و بررسی است اما در شرایط کنونی، جدایی قریبالوقوع بگیریستاین بلافاصله و فقط و فقط یک فکر را به ذهن متبادر میکند: آیا این بدان معناست که پپ گواردیولا نیز در حال ترک تیم است؟
خب، بله. از چند ماه پیش چنین بحثی مطرح بوده است. موضوع جدایی بگیریستاین از سیتی از مدتها قبل برنامهریزی شده بود. حتی در میانه فصل 23-2022 که تیم موفق شد سه جام مهم کسب کند، نیز گفتگوها دراین باره آغاز شده بود. اساساً مدتی است که بگیریستاین سودای بازنشستگی در سر دارد. این تصمیم در فصل تابستان نهایی شده و این باور وجود دارد که دستاندرکاران سیتی از هماکنون جایگزینی برای او در نظر گرفتهاند (توضیح مترجم: باشگاه منچسترسیتی هوگو ویانا، مدیر اسپورتینگ لیسبون، را به عنوان جانشین بگیریستاین معرفی کرد).
هنوز فکرتان پیش گواردیولاست، اینطور نیست؟ اگر چنین است، مهم است بدانید که مدیران منچسترسیتی همیشه برای تغییر نظر و اقناع او به ماندن در تیم نهایت سعی خود را خواهند کرد؛ از سوی دیگر تمام افراد نزدیک به گواردیولا، تنها یک جمله درباره او میگویند:«وقتی موضوع پپ باشد، هرگز نمیتوان مطمئن بود.» به هر حال، افراد مطلع در حوزۀ فوتبال معتقدند که گواردیولا امضای یک قرارداد تازه را در دستور کار دارد و این موضوعی است که طی پیشفصل نیز به آن اشاره کرده بود.
گواردیولا در حال حاضر در ابوظبی یعنی محل اقامت مالکان منچسترسیتی به سر میبرد؛ همان شهری که در سالهای اخیر گواردیولا چندینوچند قرارداد مهم در آن امضا کرده است. از این رو، بودن در این شهر میتواند هیجان و خاطرۀ امضاهای قبل را در او زنده کرده و به امضای یک قرارداد تازه ترغیب کند. البته حضور فعلی پپ در ابوظبی بخشی از روند معمول قراردادهای تجاری او بوده و ظاهرا ارتباطی با فوتبال ندارد. موضوع قطعی آن است که از پایان فصل قبل موضوع جدایی هر دو یعنی گواردیولا و چیکی (بگیریستین را در سراسر باشگاه با این نام خطاب میکنند) در سال 2025، قویاً مطرح بوده است. از این لحظه به بعد، به نظر نمیرسد تغییری در نظر بگیریستین ایجاد شود زیرا او اعلام کرده که تصمیم دارد زمان بیشتری را صرف خانواده و فعالیتهای معمول دوره بازنشستگی کرده و تا حدودی نیز به کارهای مشاورهای در زمینه فوتبال بپردازد. عمدۀ کادرفنی گواردیولا هم به نظر نمیرسد با رفتن او مشکلی داشته باشند اما این ماشین غیرقابلتوقف در بالاترین نقطه باشگاه (گواردیولا) همواره فقط یک خواسته داشته و آن اینکه بیوقفه، بیآنکه خسته شده و یا به آنچه که تا به حال به دست آورده قانع باشد، به راه خود ادامه دهد.
آینده کاری گواردیولا، به خصوص با اقدام چند روز قبل هواداران، در صدر اخبار ورزشی قرار گرفته است. طرفداران پپ گرد هم آمده و با هزینه خود بنری را با درج جمله «پپ گواردیولا! ما میخواهیم که تو بمانی» به زبان مادری او، یعنی کاتالان، آماده کرده و قبل از بازی روز شنبه در مقابل فولام، از ورودی جنوبی ورزشگاه آویزان کردند. سرمربی سیتی انتظار این حرکت را داشت چرا که در کنفرانس خبری پیش از بازی در روز جمعه، خبرنگارها دراینباره از او سوال کرده بودند. با این حال گفته میشود که گواردیولا با دیدن بنر بسیار تحتتأثیر اقدام هواداران و تلاش آنها برای انتقال احساسات خود به سرمربی محبوبشان قرار گرفته است. او در پاسخ به سوال خبرنگاران گفته بود:«از هواداران میخواهم فاکتور بنر را برای من بفرستند تا من تمام مخارج مربوط به تهیه آن را تقبل کنم. نمیخواهم هزینههای آن به گردن هواداران باشد. چه میتوانم بگویم؟ بسیار تشکر میکنم. از همان روز اولی که به اینجا آمدم عاشق آنها شدم. اما به هر حال اتفاقی که قرار است بیفتد، میافتد.»
به نظر بیشتر هوادارانی که مترصّد برداشت نکتهای خاص از پاسخ او بوده و میخواستند از لابلای سخنان او پاسخی برای کنجکاویهای خود دریافت کنند، این حرفها علامت خوبی نبود، بهخصوص با توجه به آنکه موضوع رفتن بگیریستاین هم مطرح است. پس بعید نیست که پایان واقعا نزدیک باشد
با عرض پوزش مجدد از بگیریستاین که جدایی او از تیم به نوبه خود فقدان بزرگی خواهد بود، اما در این برهه از زمان تصور سیتی بدون وجود گواردیولا بسیار سخت است، چه برسد به اینکه مدیر ورزشی مورد اعتماد هواداران نیز بخواهد همزمان باشگاه را ترک کند. همانطور که در ابتدا نیز ذکر شد، به نظر میرسد فرآیند یافتن جایگزین برای بگیریستلین از هماکنون آغاز شده باشد اما در مورد پیدا کردن جایگزین برای گواردیولا، هضم قضیه قدری سخت است. هیچ تضمینی وجود ندارد که همهچیز بهخوبی پیش برود.
در صورت جدایی همزمان پپ و چیکی، نام «فرگوسن» و «گیل» بیشتر و بیشتر به گوشها خواهد خورد و این امری اجتنابناپذیر است- حتی اگر منچسترسیتی ساختار محکمتری از منچستریونایتدِ سال ۲۰۱۳ داشته باشد (یعنی زمانی که سرمربی باشگاه «الکس فرگوسن» و مدیر ارشد آن «دیوید گیل» همزمان از تیم جدا شدند)، باز هم پیدا کردن دو مرد که بتوانند حتی به گرد پای گواردیولا و بگیریستاین رسیده و معجزهای که این دو به اتفاق یکدیگر در هشت سال اخیر به آن دست یافتند را محقق کنند، انتظاری تقریباً ناممکن خواهد بود. با توجه به نحوۀ تفسیر رسانهها و تماشاگران روی سکو از بازیها و با در نظر گرفتن همۀ آنچه که این دو در سیتی به آن دست یافتهاند، از این پس هر دستاوردی که چیزی کمتر از کارنامۀ پربار این دو نفر در خود داشته باشد، به منزلۀ شکست تیم تلقی خواهد شد. با این حال، آنچه که خیال سیتی باید از بابت آن راحت باشد این است که اگرچه حداقل یکی از مهرههای کلیدی بهزودی از تیم جدا خواهد شد، اما خلدون المبارک، مردی که ریاست اجرایی باشگاه را بر عهده داشته و چشمانداز بلندمدت تیم را ترسیم میکند به هیچ وجه اجازه نخواهد داد باشگاه موقعیت عالی و برتر خود را از دست بدهد.
چشمانداز جهانی مورد نظر شیخ منصور، مالک باشگاه منچسترسیتی، شیوۀ حرکت رو به جلوی این تیم را بیش از پیش جالبتوجه کرده است؛ رویایی که شیخ از سال ۲۰۱۶ با قدرت در جهت تحقق آن تلاش میکند، چیزی نیست به جز خلق بارسلونایی دیگر. دستاندرکاران باشگاه مربیانی را بهمنظور وارد کردن سبک بازی مالکانه به آکادمی سیتی به تیم آوردهاند و این تلاش، به لطف عملکرد خوب استعدادیابهاهیی که موفق شدهاند جوانترین و بهترین بازیکنان را به منچسترسیتی معرفی کنند، سالهاست که به ثمر نشسته است.
فران سوریانو، معاون سابق بارسلونا، در سال ۲۰۱۲ به عنوان مدیر ارشد اجرایی به استخدام سیتی درآمد و از همان موقع بزرگترین مدل مالکیت چندباشگاهی در فوتبال را که در سراسر جهان نیز از آن تقلید میشود به اجرا درآورده است (کتاب “گل: توپ شانسی وارد دروازه نمیشود” نوشته سوریانو که شرح کامل دیدگاههای او درباره باشگاهداری است را میتوانید از اینجا تهیه کنید). بگیریستاین کمی بعد وارد تیم شد و از همان ابتدا دو موضوع مهم را به اطلاع او رساندند: اول اینکه مالکان باشگاه خواهان گواردیولا بودند- نخستین تلاش آنها برای دعوت از گواردیولا در سال ۲۰۱۲، یعنی هنگامی که سیتی تحت مربیگری روبرتو مانچینی به قهرمانی لیگ برتر دست یافت- صورت گرفته بود. موضوع دوم آنکه سیتی خواهان ستارۀ آن زمان تیم بارسلونای او، یعنی لیونل مسی، بود. اعجوبه آرژانتینی از دستشان رفت اگرچه حداقل دو مرتبه تا نزدیک امضا نیز پیش رفتند؛ البته این اتفاق نتوانست مانع از قهرمانیهای آنها درون مستطیل سبز شود چرا که بازیکنانی که توسط بگیریستاین به خدمت گرفته شدند به مهمترینها و پرافتخارترینهای تاریخ باشگاه بدل شدند. فرناندینیو، کوین دیبروین، ایلکای گوندوگان، رودری، برناردو سیلوا، ادرسون، کایل واکر، رحیم استرلینگ، روبن دیاز، جان استونز و بسیاری دیگر که به تشخیص بگیریستاین در تطابق کامل با ایده و روشهای گواردیولا بودند، به باشگاه آورده شدند. سوریانو، بگیریستاین و گواردیولا آنچنان ستونهای مهمی در سیتی هستند که تصور باشگاه و موقعیت برتر کنونی آن بدون این بزرگان ممکن نیست. البته المبارک به آنچه که در حال حاضر در دست دارد، قانع نیست.
مدتی طول کشید تا آوازه بگیریستاین در منچسترسیتی بر سر زبانها بیفتد؛ بازیکنانی که در حال حاضر مجسمه آنها در خارج از ورزشگاه اتحاد نصب است- ونسان کمپانی، دیوید سیلوا و سرخیو آگوئرو- همراه با برخی اسطورههای دیگر نظیر جو هارت، پابلو سابالتا و یحیی توره- همگی پیش از سررسیدن مدیر بزرگ اهل باسک، چیکی بگیریستاین، قراردادهای خود را امضا کرده بودند.
زمانی که شاید به دلیل برخی از قراردادهای کمتر موفق آن دوره نظیر جک رادول، اسکات سینکلر و مایکون، روزهای اوج مانوئل پیگرینی در سیتی رو به افول گذاشته و موفقیتهای اولیه او تا حدی کمرنگ شد، پیکان انتقادها به سمت او نشانه رفت، البته تا زمانی که گواردیولا سکان را در دست گرفت. اما همه اینها و اکثریت قریب به اتفاق بازیکنان اضافهشده به تیم، و همینطور تمام قهرمانیهایی که باشگاه در ۸ سال گذشته کسب کرده، در حال حاضر بخشی از سابقۀ تاریخی باشگاه هستند. در واقع، قراردادهای سیتی مدتهای مدیدی است که خیلی خوب نتیجه میدهد به طوری که اگر قراردادی خوب پیش نرود، جای تعجب خواهد داشت.
عجیب آنکه سیتی، علیرغم اطلاع دستاندرکاران تیم از احتمال ترک باشگاه توسط بگیریستاین و گواردیولا تا یک سال آینده (و یا لااقل انتظار چنین تصمیمی)، در تابستان گذشته اقدام بهخصوصی در این راستا انجام نداد اما در نهایت تیم دقیقاً همانی بود که مدیر ورزشی پیشبینی و برنامهریزی کرده بود.
خواسته همیشگی بگیریستاین برای هر پست، در اختیار داشتن دو کاندیدای قوی در شروع است که یکی از آن دو بسیار جوانتر از دیگری باشد. بنابراین، با وجود بازیکنان آکادمی همچون فیل فودن، ریکو لوئیس و اسکار باب و همینطور تازهواردانی همچون یوشکو گواردیول، جرمی دوکو و ساوینیو، نقشه راه یافتن جانشین از هماکنون در تیم تدوین شده تا در صورت تصمیم بازیکنانی مانند دیبروین و واکر به ترک باشگاه، جایگزین مناسب برای آنها وجود داشته باشد.
همچنین مسئولان باشگاه متوجهند که یافتن بازیکنی که بتواند در خط میانی جایگزین رودری شود، بسیار دشوار است. با توجه به اینکه در تابستان تیم تا حدی سعی در صرفهجویی در هزینهها داشته، نتوانسته است خلا رودری را پر کند؛ این شکاف، با توجه به مصدومیت این بازیکن و در اختیار نداشتن او برای ادامه فصل، میتواند تأثیری منفی بر رقابت بر سر عنوان قهرمانی در ماههای آتی بر جای بگذارد.
میراث بگیریستاین برای سیتی غیرقابلانکار است. او بهخودیخود مدیر بزرگی است اما موفقیتهای او مستقل نبوده و همواره پیوندی ناگسستنی با دستاوردهای گواردیولا داشته است. طرفداران سیتی امیدوارند این رویه در مورد مدیران آتی باشگاه ادامه نداشته باشد.
با جدایی عمر برادا و حالا بگیریستاین، مثل این که شیخ منصور و خلدون مبارک، تحول مدیریتی تو باشگاه رو کاملا برنامهریزیشده شروع کردند و جلو میبرند.
با این اوصاف نگرانی برای آینده منچسترسیتی وجود نداره. با انتصاب هوگو ویانا، حالا گزینه جذب روبن آموریم، خیلی داره خودنمایی میکنه…