اورتون، منچسترسیتی، چلسی و عصر جدید قوانین مالی لیگ برتر
هفتیک- در چنین زمانی، شاید یادآوری سخنان ایوان گازیدیس نقطه آغاز خوبی باشد، که پس از هشت سال کار به عنوان نایب رئیس لیگ فوتبال آمریکا (MLS)، از آنچه به عنوان مدیر اجرایی آرسنال هنگام ورود به لیگ برتر فهمید، شوکه شده بود.
او در اوایل سال ۲۰۰۹ گفته بود:”اینجا کمی شبیه غرب وحشی است. اصولی را در اینجا میبینم که در لیگهای ورزشی ایالات متحده مجاز نیستند.”
از لحاظ تاریخی، فوتبال انگلیس تمایل چندانی به قوانین سفت و سخت در مورد مالکیت باشگاهها، مخارج آنها، بازیکنان داخلی یا خیلی چیزهای دیگر نشان نداده است. میشل پلاتینی، رئیس سابق فوتبال اروپا، «لیبرالیسم بزرگ» را محکوم میکرد که لیگ برتر را به زمین بازی میلیاردرها تبدیل کرده است، جایی که تقریباً هر چیزی- هزینههای نفتی در چلسی و منچسترسیتی، مالکیت آمریکاییها در منچستریونایتد و لیورپول – بازی منصفانه در نظر گرفته میشد. تا اینکه پورتسموث، با صرف هزینههای بسیار فراتر از توان خود، ورشکست و اداره آن موقتاً به یک مدیر منصوبشده از سوی دادگاه سپرده شد و باشگاه مجبور به ارزیابی مجدد هزینهها شد که خیلی دیر بود.
تا ظهر روز جمعه (توضیح مترجم: منظور روز جمعه 17 نوامبر است)، این آخرین باری بود که از یک باشگاه لیگ برتری امتیاز کسر میشد. در واقع، این یکی از تنها پنج مورد در تاریخ سطح اول فوتبال انگلیس بود؛ ساندرلند دو امتیاز برای به خدمت گرفتن یک بازیکن ثبتنشده در فصل 91-1890، آرسنال دو امتیاز و منچستریونایتد یک امتیاز برای درگیریهای داخل زمین در فصل 91-1990، میدلزبرو سه امتیاز به دلیل عدم انجام یک بازی در فصل 97-1996، پورتسموث ۹ امتیاز برای دادگاهی شدن در فصل 10-2009 و اکنون اورتون ۱۰ امتیاز در فصل 24-2023 به دلیل نقض مقررات مالی، جریمه شدهاند.
در حدود یک دهه گذشته شاهد این [اتفاقات] بودهایم:
– چلسی در سال ۲۰۱۹ به دلیل زیر پا گذاشتن قوانین مربوط به قرارداد با بازیکنان جوان، از سوی فیفا از جذب بازیکن محروم شد.
– منچسترسیتی در سال ۲۰۱۴ به دلیل نقض قوانین بازی جوانمردانه مالی (FFP) قبل از درخشش کنونی، از سوی یوفا به شدت جریمه شد، پیش از اینکه چهار سال بعد، با یک سری اتهامات در مورد عملکرد مالی باشگاه روبرو شوند که منجر به باز شدن یک پرونده دیگر شد که طی آن، سیتی ۸.۸ میلیون پوند (۱۱ میلیون دلار با نرخ امروز) به دلیل عدم ارائه شواهد قابل توجه، جریمه شد.
– ساندرلند برای بازی دادن به یک بازیکن غیرمجاز (جی دونگ وون، مهاجم کرهای، که بدون مجوز لازم بینالمللی چهار بازی انجام داد) متحمل جریمهای شش رقمی شد.
– بورنموث، لسترسیتی و کوئینز پارک رنجرز به دلیل نقض قوانین مالی هنگام صعود به لیگ برتر، توسط لیگ فوتبال انگلیس (EFL) محروم شدند.
– واتفورد در سال ۲۰۱۷ پس از آن که رافائله ریوا، رئیس وقت، یک «ضمانت بانکی» جعلی مبنی بر اینکه مالکان منابع کافی برای تأمین مالی باشگاه در طول فصل پس از صعودشان را دارند، توسط اتحادیه فوتبال انگلیس، ۴.۳ میلیون پوند جریمه شد. ریوا نیز بعدا جریمه و محروم شد.
– لیورپول پس از شکایت رقبای خود در لیگ برتر مبنی بر هک شدن سیستم استعدادیابیشان، یک میلیون پوند به منچسترسیتی پرداخت.
– منچستریونایتد پس از تظاهرات هوادارانش علیه مالکانش، قادر به انجام بازی خانگی مقابل لیورپول نشد.
– آرسنال، چلسی، لیورپول، منچسترسیتی، منچستریونایتد و تاتنهام به دلیل حضور در پروژه کوتاه مدت «سوپرلیگ اروپا» که تهدیدی برای فوتبال باشگاهی، آنطور که ما میشناسیم، بود، به طور کلی ۲۲ میلیون پوند جریمه شدند.
– تنها در چند روز گذشته، اتهامات جدیدی درباره تخلفات مالی در چلسی در زمان مالکیت رومن آبراموویچ مطرح شد.
اما چیزی که از سال ۲۰۱۰ تاکنون ندیده بودیم، کسر امتیاز در لیگ برتر بود.
حتی زمانی که وستهم یونایتد به دلیل نقض قوانین مالکیت شخص ثالث با امضای قرارداد با کارلوس تبس و خاویر ماسکرانو ۵.۵ میلیون پوند جریمه شد، با کسر امتیاز مواجه نشد و این مجازات جایی در لیگ برتر نداشت. آن هم وقتی که وستهم با گل تبس توانست بالاتر از شفیلد یونایتد در فصل 07-2006 در لیگ برتر بماند!
این موضوع، گفتگو با یکی از مدیران باشگاهها را در یک دهه پیش را تداعی میکند که در مورد حقوق و اشتباهات پرونده جی/ساندرلند بحث میکردیم. مجری از او پرسید: “آیا ما واقعاً میخواهیم این مسیر را طی کنیم؟ آیا واقعاً میخواهیم که جدول لیگ ستارهدار شود زیرا از پنج یا شش باشگاه امتیاز کسر شده است؟”
این نشان مخوف اکنون وجود دارد، وزن آن اورتون را پنج پله پایین برده و در منطقه سقوط قرار داده است. جُرم آنها چیست؟ نقض قوانین سود و پایداری لیگ برتر در یک دوره سه ساله که پایان آن در فصل 22-2021 است.
به طور خاص، طبق یافتههای یک کمیسیون نظارتی، باشگاه ۱۹.۵ میلیون پوند از ضررهای مجاز فراتر رفت و “اطلاعات گمراهکنندهای در مورد هزینههای تامین مالی ورزشگاه ارائه کرد.”
حتی در بین هواداران رقیب هم همدردی با اورتون در روز جمعه وجود داشت. آیا سوء مدیریت مالی و حسابداری اشتباه در این مقیاس – ۱۹.۵ میلیون پوند بیش از حد مجاز در یک دوره سه ساله که در آن باشگاه در ردههای دوازدهم، دهم و شانزدهم قرار گرفت- واقعاً فاجعهبارترین تخلف هر باشگاهی در دوران «لیگ برتر» است؟
این یک سوال معقول است، حتی اگر باشگاههای سقوط کرده از آن دوره حق داشته باشند که از اینکه اورتون قوانین را زیر پا گذاشته است، نارضایتی خود را ابراز کنند.
اورتون که بلافاصله قصد خود را برای رأی تجدید نظر اعلام کرده است، آن را محرومیتی «کاملاً نامتناسب و ناعادلانه» خواند و افزود که «مشتاقانه تصمیمات اتخاذ شده در سایر موارد مربوط به قوانین سود و پایداری لیگ برتر را زیر نظر خواهند گرفت.»
بقیه هم همینطور. قابل توجه است که اتهامات مطرح شده علیه منچسترسیتی توسط روزنامه آلمانی اشپیگل در نوامبر ۲۰۱۸- که در ابتدا منجر به محرومیت دو ساله از مسابقات تحت نظر یوفا در فوریه ۲۰۲۰ شد که پنج ماه بعد توسط دادگاه داوری ورزشی (CAS) لغو شد، فوریه سال جاری به کمیسیون لیگ برتر ارجاع داده شد. سیتی مصمم است از خود در برابر اتهامات دفاع کند و هنوز هیچ راه حلی وجود ندارد.
به نظر میرسد که پرونده اورتون برای تشکیل کمیسیون و صدور حکم تا پایان فصل گذشته بسیار پیچیده است- چرا که باشگاههایی مانند ساوتهمپتون، لیدز یونایتد و لسترسیتی که همگی در نهایت سقوط کردند- مدعیاند. بنابراین جای تعجب نیست که پرونده منچسترسیتی، که شامل ۱۱۵ تخلف منتسب شده است، پیچیدهتر میشود.
اما برخی از تخلفات مطرحشده منچسترسیتی به فصل 10-2009 برمیگردد. در این فاصله زمانی، آنها از یک باشگاه بینظم و آشفته با مالکی ثروتمند و جاهطلب به قدرت برتر در فوتبال انگلیس و اروپا تبدیل شدهاند و هفت لیگ برتر (شامل پنج مورد از شش دوره اخیر)، سه جام حذفی، شش لیگ کاپ و یک لیگ قهرمانان اروپا را بردهاند.
این هفته منچسترسیتی درآمد سالانه ۷۱۲.۸ میلیون پوندی خود را گزارش کرد که یک رکورد برای یک باشگاه انگلیسی است، اما هنوز ۱۱۵ سوال بیپاسخ درباره اینکه آیا این امپراتوری ورزشی مدرن مطابق با قوانین ساخته شده است یا خیر، وجود دارد. باشگاه هر گونه تخلف را رد میکند، اما جلسه استماع CAS در جولای ۲۰۲۰ هیچ شکی در صحت ایمیلهای هکشده منتشر شده توسط اشپیگل که نشان میداد آنها قوانین را زیر پا گذاشته بودند، باقی نگذاشت. تیم حقوقی منچسترسیتی در هر مرحله، ابتدا با یوفا و اخیراً در لیگ برتر، زیر بار پذیرش ایمیلها نرفته است.
در چلسی، آنها گزارشهای منتشر شده در روزنامههای مختلف جهانی در این هفته را رد نکردهاند؛ گزارشهایی که درباره پرداختهایی است که گفته میشود به طرفهای مختلف توسط شرکتهای متعلق به آبراموویچ در قراردادها پرداخت شده و بهنظر به نفع باشگاه [چلسی] بوده است.
این گزارشها بخشی از پروژه «محرمانه قبرس» بود که بر اساس ۳.۶ میلیون مدارک خارجی به کنسرسیوم بینالمللی روزنامهنگاران تحقیقی و پیپر تریل مدیا آلمان درز کرده بود. چلسی میگوید این اتهامات “بر اساس اسنادی است که به باشگاه نشان داده نشده و به هیچ فردی که در حال حاضر در باشگاه است، مربوط نمیشود.” اما مالکان جدید در استمفوردبریج قبلاً با یوفا، لیگ برتر و اتحادیه فوتبال انگلیس (FA) تماس گرفته بودند تا اطلاعات مالی ناقص مربوط به تراکنشهای مختلف زیر نظر آبراموویچ بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۹ را به آنها اطلاع دهند.
چطور شد که فوتبال انگلیس به این روز افتاد؟
صراحتاً با «نادیده گرفتن». با اجازه دادن به فرهنگ «غرب وحشی»، اجازه خرید باشگاهها توسط افراد یا نهادهایی که اطلاعات کمی درباره آنها وجود داشت یا اصلاً وجود نداشت- و مجبورند نظارت دقیق بر معاملات تجاری آنها داشته باشند، چه رسد به تنظیم مقررات.
و این ما را به داستان اورتون برمیگرداند. با وجود همه همدردی واقعی که بسیاری در مورد کسر امتیاز با آنها میکنند، با احساس «ما علیه همه دنیا» که در بین هواداران اورتون وجود دارد، نارضایتی واقعیشان همانطور که در تمام طول این مدت بوده- و باید هم باشد- شیوهای اسفبار است که در سالهای اخیر این باشگاه پرافتخار را با سوء مدیریت مواجه کرده است.
گزارش کمیسیون بر مجموعهای از حقایق ناراحتکننده تأکید میکند که طرفداران آنها زمانی که صحبتها در مورد نیاز به تغییر مالکیت به جای محرومیت بود، تکرار میکردند: 1- “سو مدیریت” در ایجاد چنین زیانهای بزرگی. 2- “بیاحتیاطی” در امضای قرارداد با بازیکنان در فصل 22-2021 “علیرغم هشدارهای مکرر” توسط لیگ برتر، 3- یک طرح تجاری که به شدت متکی بر سود USM Services Limited شرکت ثبت شده در بریتیش ویرجین آیلند و متعلق به علیشیر عثمانوف بود؛ یکی از الیگارشهایی که پس از حمله روسیه به اوکراین توسط دولت بریتانیا تحریم شد.
باز هم میپرسیم، چگونه فوتبال انگلیس اینگونه شد؟ باز هم با چشمپوشی و نادیده گرفتن. با متقاعد کردن خود به اینکه هر پول نقدی، پول خوبی است، و به ندرت نگران این هستند که چه پیچیدگیهایی ممکن است همراه آن باشد.
این امر در مورد بسیاری از باشگاهها، هم از طریق مالکان و هم از طریق اسپانسرها، صدق میکند. اما درباره کل فوتبال انگلیس نیز صادق است چرا که زمان زیادی برای تحسین استعدادهای فوتبالی در لیگ برتر صرف میشود و زمانی برای پرداختن به این مسئله وجود ندارد که فوتبال توسط افراد و مقامات بسیار فراتر از بررسیهای گاه و بیگاه دارد از کنترل خارج میشود. قاعدتاً، به آرامی حرکتهایی به سمت مقررات سختگیرانه صورت گرفته است. با این حال این قوانین چندان مطلوب فوتبال انگلیس نبوده است.
برای سالها، باشگاههای لیگ برتری، ابتکار FFP (فرپلی مالی) یوفا را تلاشی برای چیدن بالهای تیمهای لیگ برتری میدانستند. سهمیه بازیکنان داخلی نیز همینطور. حتی برخی از مالکان قدیمی انگلیسی که چیزی شبیه جیبهای پرپول آبراموویچ نداشتند، دوست نداشتند که به باشگاهشان گفته شود نمیتواند سال به سال ضررهای بزرگی متحمل شوند. این حرکت به سمت پایداری، برای بسیاری از افراد بدبینانه بود.
به نوعی هنوز هم همینطور است. هنوز در بین بسیاری این احساس وجود دارد که حسابداری نباید بخشی از فوتبال باشد. چرا پس از ۱۲۵ سال فوتبال در انگلیس، ناگهان به باشگاهها گفته شود که باید «محدود» خرج کنند؟ اگر یک مرد ثروتمند بخواهد در یک باشگاه سرمایهگذاری کند و به آن اجازه دهد بیش از توانش خرج کند، آیا این به خودش بستگی ندارد؟
نیات اولیه پشت FFP به اندازه کافی خیرخواهانه به نظر میرسید. اما وقتی اعمال شد، زمانی که قدرتمندترین باشگاههای اروپایی کار خود را کردند، عمیقاً به خطر افتاد و ناقص اجرا شد. دهه گذشته این را نشان داده است.
اما دوباره آن «غرب وحشی» ظاهر میشود. به ویژه در لیگ برتر، مبالغ مربوط به آن از کنترل خارج شد، چرا که مالکیت باشگاهها از بازرگانان محلی به هرکسی از الیگارشهای روسی گرفته تا سرمایهگذاران خطرناک آمریکایی و صندوقهای دارایی مستقل خاورمیانه منتقل میشدند و این هرج و مرج و بیثباتی را به همراه داشت زیرا ریسکها بیشتر و بیشتر میشد.
میزان هزینهای که اورتون در فاصله سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۲ فراتر از توان خود پرداخت کرده است را در نظر بگیرید- و اکنون تصور کنید که فرهاد مشیری، مالک وقت باشگاه، با چه بیاحتیاطی هزینه میکرد، اگر همین مقررات مالی نصف و نیمه هم وجود نداشت.
به مالک و اعضای هیئت مدیره اورتون اخطار داده شد. آنها قبلاً در تابستان ۲۰۲۰ به مرزهای نقض آن نزدیک شده بودند، زمانی که در کمال تعجب برخی از رقبای خود و با توجه به اینکه جریان درآمدشان به شدت توسط همهگیری کووید-۱۹ به خطر افتاده بود، با بن گادفری، آلن، عبدالله دوکوره و خامس رودریگس قرار امضا کردند که ۱۶ میلیون پوند به صورت حساب دستمزدهای باشگاه اضافه شد و باشگاه ۱۲۰.۹ میلیون پوند ضرر کرد.
بخشی از دفاعیهای اورتون بر این واقعیت استوار بود که هر خرید جدیدی که در فصل 22-2021 انجام میدادند باید توسط لیگ برتر تحت شرایط توافق در شروع آن فصل تأیید میشد. لیگ میگوید که مدام بیان میکرد که “مدیریت امور مالی اورتون را انجام نمیدهد و این وظیفه اورتون است که اطمینان حاصل کند که با اهداف یکنواختی هزینه-درآمد مطابقت دارد.”
مثل این است که والدین سعی میکنند به کودک بیاموزند که تمام پول خود را در شیرینیفروشی خرج نکند. به جز در مورد نقل و انتقالات اورتون تحت رهبری فرهاد مشیری، احساس رضایت از [مدیریت] به ندرت حتی به اندازه یک حبه قند وجود داشت.
این رقتانگیزترین چیز در مورد اورتون است: تمام آن هزینههای مازاد که باشگاه را در معرض خطر جدی قرار میداد، منجر به موفقیتها و دستاوردهای چشمگیر نمیشد. رتبه هفتم در سال اول، تحت هدایت رونالد کومان در فصل 17-2016، همچنان بالاترین رتبه اورتون از زمانی است که مشیری سهام اورتون را خرید. آنها هفت سال است که از مرحله یک چهارم نهایی هیچ جامی فراتر نرفتهاند. کسر ۱۰ امتیاز در هر یک از دو فصل گذشته، که به شدت در مبارزه با سقوط سپری شد، سرنوشت آنها را رقم میزد.
و امسال؟ با توجه به نتایج اخیرشان زیر نظر شان دایش و مشکلات تیمهایی که تازه صعود کردهاند، آنها میتوانستند خوب عمل کنند.
این اتفاق مسئله “منافع ورزشی” هزینههای اورتون را مطرح میکند. گزارش کمیسیون حاکی از آن است که باشگاهی که قوانین را زیر پا میگذارد، ناگزیر باید از مزایایی برخوردار شده باشد که در غیر این صورت از آن برخوردار نمی شد- و این مزیت معمولا “به ضرر باشگاههای رقیب است که مدیریت مالی خود را مسئولانهتر انجام دادهاند”. همچنین این محرومیت “باید تضمین کند که باشگاه متخلف منافع خود را به قیمت متضرر شدن سایر باشگاهها حفظ نمیکند” و “باید به عنوان یک بازدارنده برای باشگاههایی عمل کند که ممکن است وسوسه شوند در آینده تخلف کنند.”
و همینطور ناگزیر، این سوال را ایجاد میکند که منچسترسیتی در صورت مجرم شناخته شدن در حتی یکی از ۱۱۵ تخلف ادعاشده با چه نوع محرومیتهایی ممکن است روبرو شود- و به همین ترتیب اگر چلسی نیز به یک کمیسیون نظارتی ارجاع شود. حتی به نظر نمیرسد ارزش حدس و گمان داشته باشد. اگر این رویکرد تندرویانه جدید، گامی رو به جلو برای لیگ برتر باشد، واقعاً همه آینده را حدس میزنند، به ویژه اگر «منافع ورزشی» در محاسبه آورده شود.
در حال حاضر جنجالهای زیادی در مورد لیگ برتر وجود دارد که باعث شده مشکلات زیادی ایجاد شود، جنجالهای مختلفی به وجود بیاید و نوعی آشفتگی ایجاد شود که وقتی تشخیص دادید تخلفی مانند اورتون مستحق کسر ۱۰ امتیاز است، اجتنابناپذیر میشود.
برخی در فوتبال تعجب میکنند که در حالی که دولت بریتانیا تلاش میکند با استفاده از قدرتش یک نهاد نظارتی بر فوتبال را معرفی کند، لیگ برتر خودش را وارد یک سری نبردهای رقابتی کرده است که در برخی از آنها پیروز نخواهد شد.
اما گزینه جایگزین تنها مسیری با حداقل مقاومت است. و این دیگر شبیه یک گزینه به نظر نمیرسد. اگر قوانین وجود داشته باشد، برای یکپارچگی رقابت، باید به شدت و به طور مداوم اجرا شوند. در غیر این صورت، واقعاً [لیگ برتر] غرب وحشی میشود.
فوتبال ورزش اول جهان است و لیگ برتر جزیره ، برترین لیگ فوتبال دنیا . جذابیت های بسیار زیاد ورزش فوتبال آنهم از نوع حرفه ای آنقدر چشمگیر است که همواره شاهد استقبال روزافزون صاحبان سرمایه در راستای سرمایه گذاریهای کلان در این ورزش پر هیاهو ، بوده ایم . بدیهی است که لیگ برتر جزیره نیز از چنین فرایندی برخوردار باشد . اما از آنجا که حجم سرمایه گذاری ها در این لیگ جذاب ، بسیار زیاد است ، نتیجه آن می شود که علیرغم وجود مقررات فراوان و نهادهای نظارتی گوناگون ، باز هم شاهد تخلفات مالی متعدد ، خصوصاً در عملکرد باشگاه های متمول ،باشیم. بنظر می رسد وجود روابط فساد برانگیز و تخلفات مالی فراوان ، امروزه جز جدایی ناپذیر ورزش فوتبال به حساب می آید .