درباره یورگ اشماتکه؛ مردی که کلوپ سالها منتظر همکاری با او بود
هفتیک- یورگ اشماتکه به عنوان “متحد” یورگن کلوپ توصیف شده، اما هنوز علت آن مشخص نیست. علیرغم چهار دهه فعالیت حرفهای به عنوان بازیکن، سرمربی و مدیر اجرایی در بوندسلیگا، این مرد ۵۹ ساله هرگز پیش از این هیچ رابطه صمیمانهای با سرمربی لیورپول نداشته است، اگرچه به زودی این تغییر میکند چرا که اشماتکه به عنوان مدیر ورزشی جدید آنها انتخاب شده است.
در یک مورد که آنها در فورتونا دوسلدورف در سال ۱۹۸۶ همتیمی بودند، کلوپ آنقدر فاجعه بود که ظاهراً اشماتکه برای همیشه کار با او را به تعویق انداخت. کلوپ در ژانویه به وولفسبورگر آلگمانیه سایتونگ گفت: “من ۱۹ ساله بودم و آرزو داشتم که به عنوان یک حرفهای در تیم بازی کنم. من برای تست در فورتونا رفتم که در آن یورگ درون دروازه بود و یک نام بسیار بزرگ محسوب میشد. همه چیز را در آنجا رها کردم و مثل شیطان فرار کردم اما چه بگویم؟ من ناامید بودم. حدس میزنم اشماتکه آن را به خاطر داشته است. او هرگز به من پیشنهادی (برای مربیگری) در هیچ یک از باشگاههایش نداد. او باید فکر میکرد: اگر کلوپ نتواند فوتبال بازی کند، نمیتواند مربی شایستهای باشد.”
اشماتکه، دروازهبان کاریزماتیکی که به خاطر بازی با پای خوب و پیراهنهای زیبایش متفاوت بود، به اینکه صرفا یک فوتبالیست حرفهای باشد، راضی نبود. او میخواست مدیریت کند. در دوران حضورش در فورتونا و بعداً در فرایبورگ، مربی تیمهای جوانان بود و همچین در رشتههای مهندسی و اقتصاد تحصیل کرد. در زمانی که Abiturenten (فارغالتحصیلان سطح A) هنوز در فوتبال آلمان در اقلیت بودند، او به سرعت به دلیل هوشش مورد توجه قرار گرفت.
اشماتکه پس از مدت کوتاهی به عنوان کمک مربی در بوروسیا مونشن گلادباخ و به عنوان مربی دروازهبانها در فورتونا، در سال ۲۰۰۱ آگهی استخدامی را در مجله کیکر دید که برای سمت مدیر ورزشی در تیم دسته دومی آلمانیا آخن دعوت میکرد. او بعداً گفت که “ناامیدی محض” باعث شد که او داوطلب شود، اما برخلاف دو نامزد رقیب خود، اشماتکه یک ارائه پاورپوینت آماده کرد که توجه سران باشگاه را به خود جلب کرد.
او به طرز هیجانانگیزی آخن را به بوندسلیگا، فینال دیافبی پوکال و جام یوفا برد. او این ترفند را در هانوفر (۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳) و کلن (۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷) تکرار کرد و آنها را بدون خرج کردن مبالغ هنگفت به رقابتهای اروپایی رساند. او در ولفسبورگ، آخرین شغلش قبل از بازنشستگی در ابتدای سال جاری، تیمی را که قبل از ورودش برای بقا تلاش میکرد، به لیگ قهرمانان اروپا رساند. مارتین کیند، رئیس هانوفر گفت:”او هر جا که رفت موفق بود.”
اشماتکه همه باشگاهها را با «اشتباههای کمتر از سایرین» در استخدام مربیان و جذب بازیکنان بهبود بخشید، اما الگوی دیگری در کار او وجود داشت که مانع از دستیابیاش به جایگاههای بالاتر شد. خیلی زود، او یا با بالادستیهایش (آخن، هانوفر، کلن)، با کسانی که تیم را مدیریت میکردند یا با هر دو اختلاف پیدا میکرد.
تنش مداوم بین مربی و مدیر ورزشی در مدل آلمانی ذاتی است زیرا خواستههای کوتاه مدت اولی اغلب با دیدگاه استراتژیکتر دومی در تضاد است. اما به نظر میرسید که تعداد کمی از علنی کردن این اختلافات به همان اندازه که اشماتکه در مصاحبههای بیشماری بداخلاق نشان داده، لذت میبردند.
او زمانی که کارش با مربی هانوفر به پایان رسید، گفت:”همه میدانند که من و میرکو (اسلومکا) یک ون کمپر کرایه نمیکنیم، در سراسر کانادا رانندگی نمیکنیم و گریزلی شکار نمیکنیم.” شکست در روابط با پیتر اشتوگر منجر به خروج اشماتکه از کلن شد و در ولفسبورگ با برونو لابادیا درگیر شد. او درباره لابادیا، که به هرتابرلین رفت، گفت:”من دستور پخت غذا را رد و بدل نمیکنم و برای تعطیلات با او برنامهریزی نمیکنم.”
جانشین او، الیور گلاسنر، در جمع چهار تیم برتر لیگ قرار گرفت اما او و اشماتکه نتوانستند اختلافات خود را بر سر سیاست نقل و انتقالات کنار بگذارند. اشماتکه پس از شکایت مربی اتریشی از عدم سرعت تیم در خط حمله، گفت: “ایدههای او واقعبینانه نبود، اینجا فانتازیالند (پارک تفریحی آلمان) اینجا نیست.”
شاید سبک صریح اشماتکه بسیار قابل توجه بوده باشد زیرا در اطراف او نسل جدیدی از افراد باهوشتر و دقیقتر، کنترل باشگاههای آلمان را در دست داشتند. کسانی که «اشماتی» را به خوبی میشناسند، اصرار دارند که او در خلوت فردی شوخطبعتر و خوشاخلاقتر است. به نظر میرسید که خود اشماتکه در یک سری مصاحبه خداحافظی در اوایل سال جاری به این نکته اشاره کرد که تصویر او بهعنوان یک فرد مغرورِ دائماً بداخلاق، جلوهای بود که برای ساکت کردن رسانهها طراحی شده بود. او به سوددویچه سایتونگ گفت:”من آنقدرها که برخی فکر میکنند آدم بداخلاقی نیستم.”
رفتار خشن او که به دقت پرورش یافته بود توضیح میدهد که چرا خبر ورود احتمالی او به آنفیلد با استقبال گستردهای در سرزمین مادریاش همراه شد. تصور اینکه او در کشوری متفاوت کار میکند، یا در نقشی که مستلزم زدن حرف آخر در همه چیز فوتبال نباشد، آسان نیست. به عنوان مدیر ورزشی در هانوفر، کلن و ولفسبورگ، او چهره و قدرتمندترین شخص این باشگاهها بود. در مقابل، مدیران ورزشی در لیگ برتر تمایل دارند در سایه کار کنند و اغلب در مقابل مربیان نقشی فرعی دارند. او باید به اختیارات بسیار متفاوتی که زیر نظر یا در کنار کلوپ جاافتاده است، عادت کند، نه بالاتر از او.
شناسایی و جذب بازیکنانی در سطح مورد نیاز لیورپول نیز یکی از این مسائل خواهد بود. اشماتکه در دو دهه گذشته بر صدها انتقال نظارت داشته است و تعداد زیادی موفقیت و همچنین (به ناچار) کارهای عجیب و غریب را در کارنامه دارد، اما او با رونمایی از بازیکنان خوبی مانند برادران انمچا، فلیکس و لوکاس یا مدافع میانی فرانسوی ماکسنس لاکروا (همه در ولفسبورگ) ماهرتر از کشف سوپراستارهای واقعی بوده است. او همچنین با ووت وخهورست برای وولفسبورگ قرارداد امضا کرد، اگرچه تماس اولیه توسط مدیر ورزشی پیش از او، اولاف ربه، برقرار شده بود.
گاهی اوقات نظرات نادرستی هم وجود داشته است. مدت کوتاهی پس از هدایت وولفسبورگ در سال ۲۰۱۸، او قرارداد قرضی و در نهایت حکم فروش ۳.۵ میلیون یورویی مهاجم نیجریهای، ویکتور اوسیمن – خریداری شده توسط کلاوس آلوفس و ربه، مدیریت قبلی – را به باشگاه شارلروا بلژیک صادر کرد. آنها تنها چهار هفته بعد او را به قیمت ۲۲ میلیون یورو به لیل فروختند.
اشماتکه در مصاحبهای با کیکر اذعان کرد:”با نگاهی به گذشته میگویم این انتقال خوبی نبود. وقتی آمدم، او آماده نبود و لنگ میزد و این ادامه پیدا کرد. به من گفته شد مهاجمانی که داشتیم به اندازه کافی خوب نبودند.” اشماتکه بعداً پسرش نیلز ۳۴ ساله را به عنوان رئیس استعدادیابی در نیدرزاکسن منصوب کرد.
مارک کوسیکه، ایجنت کلوپ، زمانی که موکلش، فلوریان کوفلت، فصل گذشته در وولفسبورگ بود، معاملات زیادی با اشماتکه داشت. اشماتکه علیرغم نتایج ناامیدکننده میخواست با او ادامه دهد، اما ظاهراً چهرههای دیگر در باشگاه از نیکو کواچ حمایت کردند که در تابستان هدایت این تیم را برعهده گرفت. به گمان خودیها، این اختلاف در خروج اشماتکه از باشگاه و اعلام بازنشستگیاش در ژانویه نقش داشت.
در آن زمان کلوپ در صحبت با وولفسبورگر آلگمانیه سایتونگ اشاره کرد که میتواند خود را در آینده به درستی با اشماتکه پیوند دهد. مربی ۵۵ ساله گفته بود:”دوست داشتم با او کار کنم، مطمئن هستم که نتایج خوبی میگرفتیم. او یک شخصیت برتر است، کسی که در ۳۸ سال هرگز تغییر نکرد و به خودش وفادار ماند. فوتبال دلتنگ او خواهد شد.”
و حالا او برگشته است.
پس از نتایج ضعیف یورگن کلوپ در فصل گذشته ،شاید بتوان گفت آمدن یورگ اشماتکه آخرین فرصت مالکان لیورپول به کلوپ می باشد. چه بسا با وجود اشماتکه در کنار کلوپ و تکمیل تیم آلمانی های لیورپول ، شاهد تغییرات مثبتی در روند نتیجه گیری آنفیلدی ها باشیم . البته بایستی مدنظر داشت که جو حاکم بر لیگ برتر جزیره ، با بوندس لیگای آلمان که عملاً تبدیل به یک لیگ غیر رقابتی شده ، کاملاً متفاوت است . بایستی منتظر ماند و دید که این تحول مدیریتی که خواسته یورگن کلوپ نیز بوده در فرایند فصل جدید چه نتایجی بدنبال خواهد داشت .