یک راه طولانی؛ چرا میزبانی عربستان در جام جهانی غیرمنتظره نیست؟
هفتیک- عربستان سعودی با زمینهسازیِ بسیاری از افراد خارج از کشور که به طرز مرموزی تأمین میشوند و حضور آنها در ورزشگاههای لیگ برتر بیشتر میشود، میبایست شانسی جدی برای برگزاری جام جهانی در سال ۲۰۳۴ باشد.
اما کسانی که فکر میکنند حمله عربستان به زیربنای فوتبال- اصلاً گلف و بوکس مهم نیست- خارج از صحرای عربستان رخ داده، به خوبی توجه نکردهاند. در حال حاضر ترس از این که عربستان با دلارهای نفتی باشگاههای اروپایی را بخرد یا اتحادیههای فوتبال برای تأمین سرمایه خود وابسته به اسپانسرهای دولتی [سعودی] باشند، هیچ فایدهای ندارد. آنها از پیشبرد ورزششویی (sport washing: تطهیر فعالیت یک کشور غیردموکراتیک از طریق فعالیتهای ورزشی) در مقیاس بزرگ ابایی ندارند. عربستان سعودی برای مدت طولانی تحت تأثیر نقض حقوق بشر و اعدامهای دسته جمعی قرار گرفته و این موضوع به بخشی از پیشینه [این کشور] تبدیل شده است.
اگرچه خیلی دیر است. برخلاف پروژه کوتاهمدت سوپرلیگ چین، برنامه سعودیها نه منحرف میشود و نه از بین میرود. حتی قبل از اینکه اولین بازی تیم ملی [عربستان] در جام جهانی ۱۹۹۴ با گل انفرادی قابل توجه سعید العویران به بلژیک، به پایان برسد، فوتبال یکی از ویژگیهای مهم فرهنگ ورزشی عربستان بود.
تمام ۲۲ بازیکن تیم ملی عربستان در سال ۱۹۹۴ مانند ۲۶ بازیکنی که در جام جهانی قطر در سال گذشته حضور داشتند، از باشگاههای داخلی بودند. با توجه به توان مالی، رقابتی و فرهنگی لیگ داخلی، دلیلی برای مهاجرت به خارج از کشور/ لژیونر شدن وجود ندارد. این یک ناامیدی برای مربیان برزیلی و بریتانیایی که به این کشور آمدند، ایجاد کرد: اعمال انضباط در شرایطی چنین سودآور که تاوان و جریمهها بیاهمیت بودند، غیرممکن بود.
پیشرفت سه دههای عربستان- با ذکر این نکته که هر کشوری حق توسعه، پیشرفت و داشتن پروژه دارد- در صحنه بینالمللی – چهار مرحله تاریخی را طی کرده است: نتایج در رقابتهای بینالمللی، برگزاری رویدادها، نفوذ در ردههای بالا و گسترش سرمایهگذاری خارجی. همه اینها با حمایت دولت انجام شده است، اگرچه همه چیز طبق برنامه پیش نرفت.
جایگاه بینالمللی یک کشور با نتایج بازیهای آن برجستهتر میشود، و از همه مهمتر، از زمانی که رتبهبندی جهانی فیفا نقشی محوری در گروهبندی مسابقات ایفا میکند.
کسانی که فکر میکنند حمله عربستان به زیربنای فوتبال – اصلاً گلف و بوکس مهم نیست – خارج از این کشور گسترش یافته، توجهی نکردهاند که عربستان سعودی روند مثبتی در فوتبال ملی و داخلی دارد. آنها سه بار قهرمان جام ملتهای آسیا شدهاند و از اولین حضورشان در سال ۱۹۹۴، شش بار در جام جهانی حاضر شدهاند. رقابت آنها در سال ۲۰۲۲ با پیروزی دراماتیک در اولین دیدار مقابل آرژانتین- قهرمان نهایی رقابتها – خاطرهانگیزترین بازیشان بود. عربستان سعودی علیرغم پنالتیِ زودهنگام برجستهترین سفیر گردشگریاش، لئو مسی، به پیروزی رسید.
در سطح باشگاهی، الهلال با چهار بار قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا رکوردار است و به پنج فینال رسیده است. الهلال همچنین قدرت عربستان را نشان میدهد؛ آنها به عنوان اولین تیم آسیایی در فوریه ۲۰۲۲ به فینال جام باشگاههای جهان راه یافته که با نتیجه ۵ بر ۳ مقابل رئال مادرید شکست خوردند.
برگزاری مسابقات، که لازمهٔ آن مشارکت دولت است، وجههی بینالمللی را بیشتر میکند. عربستانیها میزبان جام جهانی باشگاههای بعدی در دسامبر خواهند بود و پس از آن جام ملتهای آسیا در سال ۲۰۲۷، بازیهای آسیایی زمستانی در سال ۲۰۲۹ و بازیهای آسیایی که در سال ۲۰۳۴ برگزار میشود را میزبانی میکنند. آنها همچنین برای جام ملتهای آسیا ۲۰۲۶ زنان نامزد شدهاند و خواهان میزبانی مسابقات جام جهانی فوتبال مردان هستند. پیشنهاد مشترک با یونان و مصر برای جام جهانی ۲۰۳۰ همیشه در حد حدس و گمان بود. اما اکنون عربستان سعودی در سال ۲۰۳۴ به تنهایی خواهان میزبانی است و موقعیت خوبی دارد.
روند چرخش میزبانی در آن سال دیگر سد راه عربستان نیست؛ دو تورنمنت دیگر از زمان میزبانی کشور آسیای قطر در سال ۲۰۲۲ برگزار خواهد شد.
قطر همچنین الگویی برای یک جام جهانی زمستانی دیگر ایجاد کرده و از نظر جغرافیایی نیز برای پخش تلویزیون اروپایی نیز مناسب است. به علاوه، برخلاف قطر، تیم ملی عربستان میتواند به رکورد حضور خود در جام جهانی نیز تکیه کند.
پشت صحنهها و زد و بندهای سیاسی دور از چشم دیگران در اتاقهای کمیته، راهروها و نقاط تاریک فوتبال جهان انجام میشود.
از این رو کرسیهای کنفدراسیون اهمیت دارند. سعودیها در دهه گذشته با موفقیت روزافزون از نفوذ خود استفاده کردهاند. دو پیشنهاد (هر دو ناموفق) برای ریاست کنفدراسیون فوتبال آسیا از سوی نامزدهای سعودی صورت گرفته که هر دو مورد از حمایت دولت برخوردار بودند.
به همراه امارات متحده عربی، مصر و بحرین، ائتلاف ضدقطریِ سیاسی و اقتصادی برای برهم زدن قدرت قطر ایجاد شد که شامل یک عملیات دزدی ماهوارهای برای تضعیف قراردادهای بینالمللی حق پخش تلویزیونی بیاین اسپورت در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، میشد.
وجهه بینالمللی عربستان سعودی با به قدرت رسیدن ولیعهد محمد بن سلمان مهمان افتخاری جانی اینفانتینو در بازی افتتاحیه جام جهانی ۲۰۱۸ در مسکو، متحول شده است. اصرار فیفا مبنی بر اینکه فوتبال و سیاست نباید باهم درآمیخته شوند به این معنی است که هیچ شرمی برای رئیس فیفا وجود ندارد که در کنار محمد بن سلمان بنشیند، در حالی که سعودیها بخاطر «دلایل غیرموجه» پس از قتل جمال خاشقجی، ستوننویس واشنگتن پست، در کنسولگری عربستان در استانبول در سال ۲۰۱۸ و تشدید بمباران یمن، تحت بررسی موشکافانه قرار داشتند.
همزمان اینفانتینو ناگهان به دنبال طرحی مخفیانه از طریق مجمع فیفا برای جمعآوری ۲۵ میلیارد دلار با فروش بخشی از حقوق رسانهای برای تامین مالی یک طرح نیمهکاره برای لیگ جهانی ملتها و گسترش احتمالی جام جهانی باشگاهها بود.
و این چه ربطی دارد؟ بخش اعظم این پول از سوی سافت بانک، سرمایهگذار فناوری جهانی، که سرمایهگذاران اصلی آن بطور غافلگیرکنندهای سعودیها هستند، به دست میآید.
البته در هر صورت، خشم یوفا و سپس همهگیری کووید-۱۹، همه چیز را قبل از شروع ابتکار بعدی عربستان در سال ۲۰۲۱ متوقف کرد. این بار اینفانتینو با خوشحالی از پیشنهاد عربستان برای برگزاری جام جهانی هر دو سال یکبار استقبال کرد. این ایده در نهایت به درستی نابود شد، اما نه قبل از ایجاد حواسپرتی غیر ضروری برای بازیای که پس از همهگیری تلاش میکرد دوباره سرپا شود. این مزخرفات بیهوده کمکی به شهرت اینفانتینو و سعودیها نکرد. از این رو، جام جهانی باشگاههای جهان در نهایت در سال ۲۰۲۵ راهاندازی میشود، اما همانطور که در ابتدا پیشبینی شده بود، به میزبانی سعودیها انجام نمیشود، بلکه در ایالات متحده برگزار خواهد شد. بنابراین آخرین قسمت از پروژه عربستان برای گسترش فوتبال یک چیز بود: سرمایهگذاری در خارج از کشور.
در سال ۲۰۱۶ مجوز خصوصیسازی باشگاههای ورزشی دولتی صادر شده بود، چیزی که جیمز ام. دورسی، تحلیلگر خاورمیانه، آن را به عنوان “بخشی از تلاش محمد بن سلمان برای سادهسازی بوروکراسی، محدود کردن هزینههای عمومی، تنوع بخشیدن به اقتصاد وابسته به نفت پادشاهی که استبداد را افزایش میدهد.” توصیف کرد.
این “چشمانداز ۲۰۳۰” دریچهای برای میزبانی سوپرجام ایتالیا و اسپانیا، خرید بیرویه باشگاههای اروپایی (نیوکاسل یونایتد) و جذب میلیونها ستاره کهنهکار مانند کریستیانو رونالدو و کریم بنزما را باز کرد. آنها میتوانند هرچقدر که میخواهند خرج کنند؛ صندوق سرمایهگذاری عمومیِ دولت سلطنتی، داراییهایی به ارزش بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار دارد.
این، موازنه قدرت بینالمللی را به جایگاه امروزی رسانده است. اینفانتینو به دلیل کمک به سعودیها و دریافت پول از آنها به شدت مورد انتقاد قرار گرفته، اما او مسیر این حرکت را تشخیص داد که اکثر ناظران از آن غافل بودند: عربستان سعودی سالها در حال پیشرفت بوده است.
از این رو، علیرغم تمام اشتباهات ناشیانه آنها (از جمله پیشنهاد غیرقابل درک برای حمایت مالی از جام جهانی زنان) وضعیت به طوری پیش میرود که میزبانی عربستان در جام جهانی در حال تحقق است.
در خصوص سرمایه گذاری مقامات کشور عربستان ، پیش از این و در ذیل مقاله :آیا لیگ عربستان به سرنوشت لیگ چین دچار می شود ، در سایت هفت یک ،دیدگاه خود را بیان نموده ام . بنظر می رسد مقامات کشور عربستان قصد طی کردن همان مسیری را دارند که پیش از این زمامداران کشور قطر با برگزاری موفق جام جهانی فوتبال آن را با موفقیت پشت سر گذاشته اند. البته با برخورداری دولت سعودی از ثروت بیکران پترو دلارهای نفتی و روابط دوستانه آنها با مقامات فیفا ، پذیرش میزبانی سعودی ها برای برگزاری جام جهانی فوتبال ، چندان دور از انتظار نیست و چه بسا در آینده نه چندان دور، این خواسته آنها تحقق می پذیرد .