جدایی پاراتیچی از تاتنهام؛ اوج و سقوط “دون فابیو”
هفتیک- در وهله اول، این دوران فابیو پاراتیچی در یوونتوس بود که او را برای دنیل لوی بسیار جذاب میکرد.
وقتی او در ژوئن ۲۰۲۱ به اسپرز رفت، این امید وجود داشت که «استانداردهای یوونتوس» را به تاتنهام هاتسپر ببرد. اسپرز یکی از بحرانهای هویتی تقریباً هرساله خود را پشت سر میگذاشت و لوی میخواست تخصص او در امور باشگاهی بزرگ را به تاتنهام تزریق کند.
چه کسی بهتر از پاراتیچی، که سالها یوونتوس را اداره میکرد، و کسی که – هر چند اکنون عجیب به نظر میرسد – به عنوان چراغ راهِ بهترین شیوهها در فوتبال باشگاهی شناخته میشد؟ پس از گذر از دوران ژوزه مورینیو، زمان بازگرداندن مسئولیتپذیری به باشگاه فرا رسیده بود. پاراتیچی آنها را به چالش میکشید، از تجربهاش بهرهمند میکرد و در نتیجه آن، تاتنهام به ثبات، حرفهایگری و اطمینان دست پیدا میکرد.
با این حال، کمتر از دو سال بعد، عملکرد پاراتیچی در یوونتوس است که به دوران او در اسپرز پایان داده است. موقعیت پاراتیچی از زمانی که اتحادیه فوتبال ایتالیا در ژانویه او را به مدت ۳۰ ماه به دلیل رسوایی “پلاسوالنزا” یا «سود سرمایه» مربوط به هزینههای گزافِ نقل و انتقالات در یوونتوس محروم کرد، به شدت تحت بررسیهای دقیق قرار گرفته است.
پاراتیچی به شدت اعتراض کرد و به بیگناهی خود اذعان داشت اما تاتنهام درگیر محرومیت او شد، حتی پس از آن که فیفا ماه گذشته محرومیت او را به همه فعالیتهای فوتبالی در سراسر دنیا تسرّی داد. سپس پاراتیچی دو روز بعد، از سمت خود کنارهگیری کرد.
امیدِ اسپرز به این بود که محرومیت پاراتیچی در دادگاهِ تجدید نظر لغو شود و به او اجازه دهد تا به سمت خود بازگردد. اما پس از تایید ممنوعیت، با رد درخواست تجدیدنظر پاراتیچی توسط هیئت مسئول کمیته المپیک ایتالیا در عصر پنجشنبه، او صبح جمعه استعفا داد.
هرچند هیچ یک از این تخلفاتش در اسپرز رخ نداده، با این حال باشگاه به دلیل ارتباط با پاراتیچی بدنام شده است. اسپرز طور دیگری به قضیه نگاه میکند و از منظر آنها- با توجه به اینکه این ممنوعیت در ابتدا فقط در مورد [باشگاه ایتالیایی] اعمال شد و بلافاصله درخواست تجدید نظر شده – آنها کاری را انجام دادند که احساس میکردند هر سازمان حرفهای انجام میدهد و اجازه دادند تا مراحل قانونی طی شود.
اسپرز فرصتهای متعددی داشت تا راهش را از او جدا کند – اما مدتها پس از استعفای آندرهآ آنیلی، پاول ندود و سایرین از سمتهای خود در یوونتوس در نوامبر ۲۰۲۲ – به پاراتیچی صبر و وفاداری بیشتری نسبت به آنچه که اغلب [باشگاهها] به مدیران خود دارند، نشان دادند. این موضوع شبهاتی جدی در مورد اسپرز از انتصاب پاراتیچی تا تصمیم به ماندن او با وجود اطلاع از این موارد، ایجاد کرده است.
چیزی که فقط باید رسوایی یوونتوس قلمداد شود، شبیه رسوایی تاتنهام نیز شده است. آن هم به این دلیل که اسپرز برای مدت طولانی با پاراتیچی همکاری کرده است در حالیکه بسیاری از آسیبها به شهرت [تاتنهام] اجتنابپذیر بودند.
باز هم، تاتنهام با این موضوع مخالفت خواهد کرد و همانطور که لوی در بیانیه خود در صبح جمعه منتشر کرد، به این نکته اشاره میکند که «ما میخواستیم اطمینان حاصل کنیم که اجازه میدهیم روند قانونی رعایت شود.»
اما اگر از بیرون نگاه کنیم، این مسئله به وجهه باشگاهی که به عملکرد خوب خود افتخار میکند، لطمه میزند. لوی بیش از ۲۰ سال است که اسپرز را اداره میکند و در این دوره ثبات قابل توجهی در مدیریت باشگاه وجود داشته است- حتی اگر شخص روی نیمکت بارها تغییر کرده باشد. با وجود تمام انتقاداتی که از لوی به دلیل عدم کسب جام در اسپرز میشود، او همیشه این باشگاه را منظم اداره میکند و به استراتژی بلندمدت و شهرت باشگاه توجه دارد. اما آیا اکنون کسی این را خواهد گفت؟
لوی شاید ریزبینترین مدیر اجرایی در فوتبال انگلیس باشد؛ او فراتر از یک رئیس، به طور جدی در هر جنبهای از باشگاه، از استخدام و ساخت و ساز گرفته تا امور مالی و نقلوانتقالات، نظارت دارد. این یک گام بزرگ در ژوئن ۲۰۲۱ بود، زمانی که لوی به نظر میرسید بسیاری از قدرت خود را رها کرده و نقش «مدیر بخش فوتبال» را برای پاراتیچی ایجاد کرده که به او اجازه میدهد در کابین خلبان کنار او بنشیند. این باید نشاندهنده آغاز دوران جدیدی در تاتنهام میبود، دورهای از تخصص، حرفهای بودن و تفویض اختیار اما حالا بعد از ۲۲ ماه به پایان رسیده است.
در مورد آنچه به دنبال این محرومیت ورزشی خاص پیش میآید، باید گفت که این پایان راه برای پاراتیچی است. فرآیند تجدید نظر عملاً تمام شده است. از نظر فنی، درخواست او از فیفا به دلیل تصمیم فدراسیون فوتبال ایتالیا برای محرومیت او در تمام فعالیتهای فوتبالی، هنوز در کمیته استیناف است. اما با توجه به حمایت فیفا از تصمیم اصلی فدراسیون فوتبال ایتالیا، که روز پنجشنبه آن را تایید کرد، اکنون این چرخشی ۱۸۰ درجهای برای هیئت حاکمه به شمار میرود که بر خلاف این حکم عمل کند.
علاوه بر این، هفته گذشته، جوزپه کینه (Giuseppe Chine)، دادستان فدرال فدراسیون فوتبال ایتالیا، موضوعات بیشتری را از منشور پرونده کیفری مطرح کرده است و تحقیقات جداگانهای را در مورد پاراتیچی و افراد دیگر به دلیل طرح دادخواستهای حقوقی، روابط با نمایندگان و مشارکت با سایر باشگاهها به انجام رسانده است.
در حالی که رسیدگیهای انضباطی توسط دادستان فدرال هنوز شروع نشده است، شواهد، نشان از افزایش محرومیتهای ورزشی دارد.
پرونده کیفری در دست تحقیق در امور مالی یوونتوس جدیتر است. جلسه استماع مقدماتی با حضور پاراتیچی و ۱۱ مدیر سابق یوونتوس که ابتدا در ۲۷ مارس تعیین شده بود، اکنون در ۱۰ می برگزار خواهد شد. پاراتیچی و یوونتوس هرگونه تخلف را رد میکنند.
از دیدگاه تاتنهام، مشخص نیست که آیا آنها به جای او یک مدیر فوتبال جدید را جذب خواهند کرد یا اینکه این نقش با جدایی پاراتیچی پایان خواهد یافت. در هر صورت، باشگاه در حال پایان دادن به یک مرحله و شروع مرحلهای جدید است.
اما آیا میتوانیم دوران پاراتیچی را، آنچنان که هست، جدا از نحوه پایان آن، ارزیابی کنیم؟ آیا او میراثی در تاتنهام به جا گذاشته است؟ یا همیشه با این رسوایی مالی پیوند خورده است؟
***
دوران پاراتیچی با پا گذاشتن او به یک مخروبه و بدتر کردن آن آغاز شد. همه چیز از می ۲۰۲۱ شروع شد، زمانی که اسپرز در حال تلاش برای یافتن جایگزینی برای مورینیو بود. استیو هیچن، مدیر عملکرد فنی، فهرست نهایی را تهیه کرده بود، اما هانسی فلیک [پیشنهاد] تاتنهام را رد کرد و لوی هم کاملاً به اریک تنهاخ قانع نشده بود. اسپرز تلاش کرد تا مائوریسیو پوچتینو را از پاریسنژرمن قانع کند اما باشگاه فرانسوی قبول نکرد سرمربی جدید خود را به آنها بدهد.
لوی به دنبال ایده جدیدی بود و در اواخر ماه می، ایدهای جدید به او ارائه شد؛ یک زوج ایتالیایی، پاراتیچی و آنتونیو کونته. این دو نفر هر دو در بازار کار بودند و به تازگی جدایی خود را از یوونتوس و اینترمیلان اعلام کرده بودند. چرا آنها را در تاتنهام گردهم نیاوریم؟ این مسئله بلافاصله توجه لوی را جلب کرد که میخواهد بهترینها را در سطح اسپرز داشته باشد، تا با زمین تمرین و استادیوم ساخته شده زیر نظر او همخوانی داشته باشد.
کونته پاسخ منفی داد، اما پاسخ پاراتیچی مثبت بود. پیشنهاد پیاسجی را رد کرد، جایی که هیچ نقش آشکاری وجود نداشت چرا که آنها هنوز لئوناردو را به عنوان مدیر ورزشی در اختیار داشتند. پاراتیچی در اوایل ژوئن شروع به کار در پشت صحنه کرد. اولین کار او این بود که در جستجوی سرمربی باشد. اولویت او پائولو فونسکا بود که به تازگی رم را ترک کرده بود، اما پس از ملاقات با او در کومو برای بررسی جزئیات نهایی، پاراتیچی به این نتیجه رسید که فونسکا فرد مناسبی نیست. پاراتیچی با انتخاب فونسکا در راس کادرفنی قانع نشد و میخواست کسی روی نیمکت بنشیند که تمرکز بیشتری روی ترمیم خط دفاعی اسپرز داشته باشد. فونسکا بعداً به تلگراف گفت:«من تیمهایم را برای دفاع در نزدیکی محوطه جریمه خودی به زمین نمیفرستم.»
روز بعد، پاراتیچی از دوست بزرگش ژُرژ مندس تماس تلفنی دریافت کرد (آنها تقریباً به طور دائم در پنجره نقل و انتقالات باهم صحبت میکنند). این ایجنت به پاراتیچی گفت که جنارو گتوزو قرارداد خود را با فیورنتینا فسخ میکند. پاراتیچی هنوز در ایتالیا بود و به سرعت کارهایش را پیش میبرد. او بلافاصله با گتوزو برای هدایت تاتنهام موافقت کرد. پاراتیچی، کاریزمای گتوزو را تحسین میکرد و احساس میکرد که میتواند باشگاه را، حتی برای مدت کوتاهی، دوباره متحد کند. اما زمانی که هواداران اسپرز به دلیل اظهاراتی که گتوزو در گذشته انجام داده بود، او را پس زدند، لوی هم بالاجبار عقبنشینی کرد.
این درسی سخت برای پاراتیچیِ شگفتزده بود که دریابد اداره تاتنهام با اداره یک باشگاه در ایتالیا متفاوت است. اینجا سیاستهای متفاوتی وجود دارد. یوونتوس بدون توجه به این انتصاب، با او [پاراتیچی] ادامه میداد.
بنابراین پاراتیچی قبل از اینکه قراردادش با تاتنهام به طور رسمی آغاز شود، در یوونتوس تحت فشار بود. اما پیش فصل فرا میرسید و اسپرز به کسی نیاز داشت. هنوز اندکی حمایت داخلی برای به خدمت گرفتن گراهام پاتر از برایتون وجود داشت، اما پاراتیچی مربی دیگری از مندس میخواست: نونو اسپیریتو سانتو.
تاتنهام ایده آوردن سرمربی سابق وولوز را – به دلیل سبک بازی او- در ابتدای تابستان رد کرده بود، اما نونو قول داد تیمش را به شیوهای ماجراجویانهتر از آنچه در مولینکس انجام داده بود، هدایت کند. امیدی وجود داشت که او بتواند حداقل برای مدتی در تیم ثبات ایجاد کند.
کار دیگر پاراتیچی در آن تابستان، جوان کردن تیم در بازار نقل و انتقالات بود. اسپرز از خریدهای ضعیف، متزلزل شده بود. آنها نتوانستند از شر بازیکنانی خلاص شوند که برای مدت طولانی در آنجا حضور داشتند، زمانی که پوچتینو به آن نیاز داشت از او حمایت نکردند، تا اینکه در نهایت در سال ۲۰۱۹ که خیلی دیر شده بود، خریدهای بزرگی انجام دادند. تیم پیر و سالخورده به نظر میرسید. کار پاراتیچی جذب بازیکنان جوان و کاهش میانگین سنی تیم بود، اما پول زیادی برای خرج کردن وجود نداشت. و این تخصص پاراتیچی بود: نه استعدادیابی، بلکه قراردادهای مبتکرانه (معاوضهها که شیوه کار او در یوونتوس بود)، شناخت افراد مناسب و دانستن اینکه چگونه اهداف اسپرز را در آن ساختار در نظر بگیرد.
ابتدا پیرلوئیجی گولینی به صورت قرضی از آتالانتا، سپس برایان خیل به مبلغ ۲۱ میلیون پوند (با نرخ امروز ۲۶ میلیون دلار) به اضافه اریک لاملا و در نهایت کریستین رومرو به صورت قرضی با بند خرید 45 میلیون یورویی، آن هم از آتالانتا، به خدمت گرفته شدند. تصمیم برای پرداخت فقط دستمزد درخواستی رومرو- با علم بر اینکه لیونل مسی، کاپیتان آرژانتین عاشق سبک بازی رومرو در کوپا آمهریکا ۲۰۲۱ شد و به بارسلونا فشار میآورد تا او را به خدمت بگیرد- یکی از هوشمندانهترین کارهایی است که پاراتیچی تا به حال برای اسپرز انجام داده است.
اسپرز در پایان پنجره نقل و انتقالات، پاپ ماتار سار را از متز و امرسون رویال را از بارسلونا به تیم اضافه کرد. بیشتر آنها بازیکنان جوانی بودند و هیچکدام خیلی گران نبودند، در حالی که با استراتژی کلی باشگاه همخوانی دارند. (همچنین لاملا، موسی سیسوکو و توبی آلدروایرلد، ستارگان دوران پوچتینو، باشگاه را ترک کردند.)
تاتنهام تغییر کرده بود. در طول روزهای حضور مورینیو، لوی حضور پررنگی در کمپ تمرینی داشت و جلسات منظمی را با مربی خود برگزار میکرد. اما لوی میخواست یک گام به عقب بردارد، بنابراین زمین تمرین به قلمرو پاراتیچی تبدیل شد. مرد ایتالیایی هر روز آنجا بود، با نونو و با بازیکنان صحبت میکرد و اقتدارش را که به وضوح مسئولانه بود، نشان میداد. حتی ناظران نزدیک به تمرینات گفتهاند که او در آن روزهای اولیه حضور بسیار قدرتمندتری نسبت به فردی که برای مربیگری تیم منصوب کرده بود، داشت.
پاراتیچی قطعا در آن چند ماه اول، حضور بسیار پررنگی داشت. او در آنجا قبل از بازیهای دوستانه پیش فصل مقابل لیتون اورینت، کولچستر یونایتد و ام کی دانز، کنار نونو ایستاده بود و گهگاه او را ترک میکرد تا با هدفون سیمیاش تماسی تلفنی بگیرد.
آن پنجره ابتدایی نقل و انتقلات، عموماً مثبت تلقی شد و رومرو خرید قابل توجهی بود. او به وضوح بزرگترین عامل پیشرفت تیم پاراتیچی بود و کیفیت فوقالعادهای را در دفاع میانی اسپرز به نمایش گذاشت. کیفیتی که از زمان پا به سن گذاشتن آلدروایرلد و یان فرتونگن به آن نیاز داشتند. (مورینیو حق داشت که شاکی باشد. تاتنهام بالاخره پول مناسبی برای یک مدافع میانی برجسته پرداخت کرده بود که مربی پرتغالی در زمان حضورش در تاتنهام، در آن ناکام ماند.)
پاراتیچی به سرعت تبدیل به چهرهای ویژه در میان هواداران شد، برخی از آنها حتی زمانی که در سپتامبر ۲۰۲۱ او پیش از تقابل تیم با کریستالپالاس مقابل ورزشگاه سلهرست پارک از اتوبوس تیم پیاده شد، نام او را فریاد زدند. این اولین بازی اسپرز پس از پنجره تابستانی بود. پس از سه برد از سه بازی، آنها صدرنشین بودند. با این حال، در آن روز در جنوب لندن ۳-۰ شکست خوردند.
اما خود پاراتیچی محبوبیت جهانی نداشت. بسیاری او را دوست داشتند اما انتقاد برخی از اعضای تیم اسپرز را برانگیخت – که برای محافظت از موقعیت خود در باشگاه بینام خواهند ماند- چرا که او در جریان پیروزی ۱-۰ اسپرز مقابل منچستر سیتی در هفته اول، مقامات رسمی باشگاه را سرزنش کرده بود.
«بیفرهنگ» یکی از کلماتی بود که برای توصیف او به کار میرفت، با این دیدگاه که او چهرهای بسیار برجسته و غیرقابل چشمپوشی در مقایسه با نونو اسپریتوی کمسابقهتر بود.
خیلی زود مشخص شد که مشکلی جدی در مرحله اول تصدی پاراتیچی وجود دارد: نونو از مسیر خارج شده بود. پس از انتظار در چند بازی اول، او نتوانسته بود قلب بازیکنان یا هواداران را به دست بیاورد. نتایج بد و عملکرد بدتر میشد.
پس از شکست ۳-۰ تاتنهام در خانه مقابل منچستریونایتد در اکتبر، هواداران اعتراض کردند. اگرچه اولین واکنش پاراتیچی این بود که از نونو حمایت کند، لوی این خبر را منتشر کرد که سرمربی جدید از قبل انتخاب شده است؛ نام کونته حالا به میان آمده بود. این یک یادآوری بود که حتی با وجود اینکه پاراتیچی در کابین خلبان بود، لوی همچنان مایل است کار خودش را بکند و هواپیما را همانطور که صلاح میداند هدایت کند. این تنها باری نبود که پاراتیچی این احساس را داشت.
با این حال، این پاراتیچی بود که با نارضایتی مجبور شد قبل از اولین بازی کونته به عنوان سرمربی، پاسخگوی رسانهها باشد، زیرا سرمربی جدید منتظر تایید ویزای کاریاش بود. حتی با وجود اینکه لوی به جای پاراتیچی این انتصاب را انجام داد، پاراتیچی مجبور بود آن را در ملاء عام توجیه کند. او گفت:«این تصمیم آسانی نیست، اما فوتبال، فوتبال است.»
وقتی کونته بالاخره در ساختمان باشگاه حاضر شد، ناگهان کل باشگاه حالت دیگری به خود گرفت. با ورود کونته استانداردها بالا رفت. اگر فقط یک نفر در فوتبال میدانست که چگونه کونته را کنترل کند – در لحظات مهم مذاکره کند، او را به اندازه کافی راضی نگه دارد تا روی کارش تمرکز کند- آن فرد پاراتیچی بود. این زوج در یوونتوس با هم کار کرده بودند. سالها پیش، پاراتیچی به این شهرت داشت که تنها فردی است که میتواند کونته را کنترل کند. این قرار بود یکی از مهمترین نقشآفرینیهای او در اسپرز باشد.
اقدام ضروری پاراتیچی در زمان ورود کونته این بود که بازیکنانی را برای او پیدا کند که برای برنده شدن به آنها نیاز داشت. لوی هرگز به کونته قول نداد که پول هنگفتی در اختیار تیم قرار دهد و همچنان بین خط مشی باشگاه و آنچه کونته خواسته بود، شکاف آشکاری وجود داشت. تاتنهام میخواست گزینههای جوانتر و ارزانتر را به خدمت بگیرد. کونته بازیکنان باتجربهای میخواست که بتوانند مستقیماً در تیم مؤثر باشند. وظیفه پاراتیچی این بود که این شکاف بزرگ را پر کند و بازیکنانی که با خواست کونته منطبق هستند، با قیمتهای مناسب بودجهی تاتنهام پیدا کند.
در پنجره نقل و انتقالات ژانویه ۲۰۲۲، اولین بار پس از انتصاب کونته، این کار صورت گرفت. شروع دشوار بود، زیرا تاتنهام متوجه شد که داشتن سه تصمیمگیرنده شامل کونته، پاراتیچی و لوی همیشه مفید نیست. کونته و پاراتیچی در نظر داشتند آداما ترائوره را از ولوز به خدمت بگیرند تا او در پست وینگبک بازی کند – پاراتیچی تقریباً با او به صورت قرضی برای نونو در پنجره قبلی به توافق رسیده بود – اما لوی هرگز متقاعد نشد و ترائوره به جای آن به بارسلونا رفت. لوی بیشتر علاقهمند به بستن قرارداد با لوئیز دیاز بود که در نهایت به لیورپول رفت.
پاراتیچی که همیشه دوست دارد همهچیز طبق نظر او انجام شود، در این مرحله مورد انتقاد قرار گرفت. هواداران بیحوصله میپرسیدند که چرا او نمیتواند با کسی به توافق برسد در حالی که باشگاه به وضوح نیاز به تقویت خود برای حضور در جمع چهار تیم اول لیگ برتر دارد.
اما در پایان پنجره، پاراتیچی کار خود را انجام داد که مسلما بهترین حرکت دوران حضورش در اسپرز بود. در شرایطی که کونته به شدت به جذب بازیکن نیاز داشت، پاراتیچی به یوونتوس بازگشت و با دو بازیکنی که از تیم ماسیمیلیانو آلگری خارج شده بودند، قرارداد امضا کرد. رودریگو بنتانکور به مبلغ ۱۶.۷ میلیون پوند و دژان کولوسفسکی با قرارداد قرضی ۱۸ ماهه با یک بند خرید نسبتا ارزان.
در آن زمان، پاراتیچی به ناکارآمدی متهم بود که ایدهای جز عقبگرد به باشگاه قدیمی خود ندارد، اما طولی نکشید که این دو بازیکن فصل اسپرز را متحول کردند: در اولین بازیای که آنها با هم در ترکیب ابتدایی قرار گرفتند، برد ۳-۲ در ماه فوریه در استادیوم اتحاد بود که اسپرز برای کسب مقام چهارم خیز برداشت.
پس از مدت کوتاهی، کونته بهترین تیم اسپرز را از زمان سالهای اوج حضور پوچتینو شکل داده بود – و پاراتیچی مانند یک نابغه به نظر میرسید. به یاد دارید که اسپرز در سالهای اخیر چقدر در جذب بازیکنان برای بهبود تیم اصلی تلاش کرده است، شاید از زمانی که آلدروایرلد و سون هیونگ مین را در تابستان ۲۰۱۵ به خدمت گرفتند. بسیاری از خریدهای بزرگ اسپرز در اواخر دوران حضور پوچتینو و سالهای پس از پوچتینو- تانگای اندومبله، جیووانی لو سلسو، استیون برخواین – تأثیر چندانی نداشتند.
با اضافه شدن رومرو، بنتانکور و کولوسفسکی با هزینه اولیه کمتر از ۷۰ میلیون پوند (و تنها حدود ۱۰۰ میلیون پوند با توجه به گزینه کولوسفسکی)، پاراتیچی رکورد نقل و انتقالاتیای را داشت که باید به آن افتخار کرد.
اینجا کسی بود که کاری غیرممکن را انجام داده بود؛ اول، چگونه میتوان بازیکنانی را که به اندازه کافی برای تیم اصلی تاتنهام مناسب بودند، خریداری کرد، در حالی که هنوز همان بودجه را داشتند. دوم، چگونه میتوان نسل بعدی را ساخت و بازیکنان جوانتر را برای اسپرز به خدمت گرفت در حالی که موقعیت لیگ فدا نشود.
شهرت پاراتیچی چیزی بالاتر از این نبود و زمانی که طبق گزارشها پاریسنژرمن در سال گذشته به فکر احیای علاقه دیرینهاش به او بود، به وضوح اعلام کرد که به تاتنهام متعهد است.
در همین حال، در پشت صحنه اسپرز، تحولات زیادی در بخش جذب بازیکنان به وجود آمد. در فوریه ۲۰۲۲، هیچن استعفا داد. او و پاراتیچی در طول شش ماه اول پاراتیچی از نزدیک با هم کار کرده بودند، اما همیشه این حس وجود داشت که روزهای هیچن پس از ورود مدیر ایتالیایی رو به پایان است.
تا زمانی که اسپرز در تابستان خریدهای خود را انجام میداد، پاراتیچی تقریباً به تنهایی مجبور بود کوهی از مشکلات را پشت سر بگذارد. این مسئله قابل تحمل نبود و برنامه پاراتیچی همیشه این بود که دریابد قبل از ایجاد تغییرات بزرگ، ارزیابی عملکرد تاتنهام تا چه حد مؤثر بوده است.
تغییرات بزرگ در تابستان گذشته، با ورود گرتار استِینسون، لئوناردو گابانینی و اندی اسکولدینگ در نقشهای بالاتر نقل و انتقالاتی به وجود آمد. برنامه این بود که پروژهها فوتبال تاتنهام مدرن شود و ساختاری ایجاد شود که کمتر به پاراتیچی تکیه کند.
وظیفه بزرگ پاراتیچی برنامهریزی برای فصل 23-2022 بود. این کار چند روز پس از اینکه اسپرز ۵-۰ نورویچ سیتی را شکست داد و در رتبه چهارم ایستاد، با دیدار با کونته در تورین آغاز شد که تأیید میکرد او برای فصل بعد سرمربی باقی خواهد ماند و با باز شدن پنجره تابستانی، چالش پاراتیچی این بود که ترفند پنجره ژانویه را تکرار کند؛ به طور همزمان کونته را راضی نگه دارد و با جذب بازیکنانی که میتوانند مستقیماً به تیم اصلی بیایند، به بهبود ثروت تاتنهام ادامه دهد.
اما این بار شکست خورد.
اسپرز پس از تزریق بیسابقه ۱۵۰ میلیون پوندی از ENIC (شرکت سرمایهگذاری که بیش از ۸۵ درصد از سهام باشگاه را در اختیار دارد)، شش بازیکن به خدمت گرفت که هرگز پیش از آن سابقه نداشت. ابتدا ۵۰ میلیون پوند برای خرید ریچارلیسون از اورتون خرج کردند. آنها تنها چند روز پس از پایان فصل با ایوان پریشیچ بر سر قراردادی برای پیوستن از اینترمیلان به تاتنهام با دستمزد ۱۸۰ هزار پوند در هفته به توافق رسیدند. توانایی پاراتیچی در متقاعد کردن لوی برای خروج از منطقه امن خود قابل توجه است. اما متأسفانه، هیچ یک از این بازیکنان در اولین فصل خود تأثیر زیادی نداشتند.
فراتر از آن، پاراتیچی بازیکنانی را به خدمت گرفت که به اندازه کافی خوب نبودند که در تیم ثابت باشند. او نمیتوانست امیدهایش را برای جذب یک مدافع میانی و چپپا در کلاس جهانی -شبیه به رومرو- برآورده کند و در عوض مجبور شد به کلمنت لنگلت -به صورت قرضی- بسنده کند. ایو بیسوما ستاره برایتون اما بازیکن تیم اسپرز بود. جِد اِسپِنس علناً توسط کونته قبل از پیوستن به باشگاه به عنوان “بازیکن” رد شد و با شروع فصل 23-2022، کونته به طور مشخص از نقل و انتقالات فاصله گرفت و هشدار داد که هر کسی که فکر میکند این ترکیب باعث میشود تا اسپرز مدعی قهرمانی شود، اشتباه میکند.
در نهایت، داستان این فصل، داستان کونته، روشهای او، ایدههای خستهکنندهاش، روابط رو به وخامت او با بازیکنان و کادرفنی است. این تقصیر پاراتیچی نبود، اگرچه اگر تخصصی انتقاد میکردید، ممکن است بگویید که اگر او تابستان گذشته بازیکنان بهتری برای کونته میخرید، میتوانست او را برای یک سال دیگر راضی نگه دارد، شاید حتی او را تشویق به تمدید قرارداد کند اما این غیرممکن بود.
کار اصلی پاراتیچی در این فصل تلاش برای کنترل کونته و حفظ آرامش بود که مسئولیتی بزرگ به شمار میرفت؛ پاراتیچی تنها متحد واقعی کونته در باشگاه بود، سرمربی تیم با بقیه رابطه سردی داشت. شاید این باعث شد که پاراتیچی بیشتر کونته را درک کند و حتی در هفتههای پایانی حضور کونته، همچنان وفادارانه برای حفظ کونته با لوی صحبت کند.
اما وقتی اواخر ماه گذشته، سرانجام مسیر اسپرز از کونته جدا شد، نام پاراتیچی در بیانیه وبسایت باشگاه دیده نمیشد. این سوالاتی در مورد آینده پاراتیچی ایجاد میکرد که به نوبه خود منجر به مصاحبه ویدیوییای شد که باشگاه شب قبل از تمدید محرومیت بینالمللی پاراتیچی توسط فیفا، منتشر کرد.
علیرغم دعاوی حقوقی که پاراتیچی داشت، او همچنان بسیار مورد اعتماد لوی بود، که تا حدی توضیح میدهد چرا او برای مدت طولانی در سمت خود باقی ماند. حتی قبل از اخراج کونته، پاراتیچی به دنبال خشم هوادارانی که ناراضی بودند، در حال تهیه لیست کوتاهی از نامزدها برای جایگزینی او بود؛ علیرغم سؤالاتی که در مورد آینده او وجود داشت، او چنین جایگاه مهمی را به دست آورده بود.
اگر پاراتیچی برنده درخواست تجدیدنظر خود شده بود، میتوانستید او را ببینید که به کار باز میگردد تا جانشین کونته را انتخاب کند. حتی میتوانست نشاندهنده فرصتی برای پاراتیچی باشد تا میراثش را به شیوه خود حفظ کند. اما اکنون آن مسیری که پاراتیچی آغاز کرد، باید بدون او ادامه یابد. فقط زمان نشان خواهد داد که آیا این به شانس گزینههای مورد علاقه او- مانند لوئیس انریکه- که برای این کار در نظر گرفته شدهاند، آسیب میزند یا خیر.
درباره خود پاراتیچی، آیندهای مبهم در انتظار فردی است که روز جمعه لوی دربارهاش گفت:«با فوتبال زندگی میکند و نفس میکشد» و اگرچه بسیاری با او موافق نبودند، اما دو سال تحقیقات در ایتالیا باید عامل آن باشد، همانطور که لوی اشاره کرد:«مقطعی پراسترس برای فابیو و خانوادهاش است.»
***
در مورد اینکه چگونه دیگر همکارانش پاراتیچی را به یاد خواهند آورد، پیچیده است. پاراتیچی عموماً محبوب بود و به عنوان شخصی مثبت و صمیمی در اطراف زمین تمرین دیده میشد (به طور مشابه، ایجنتها معمولاً او را خوب و صادق برای معاملات میدانستند). با این حال، عدهای در اسپرز بودند که از خودبزرگبینی او عصبانی شدند. به خصوص زمانی که او -به گفته برخی- اغلب تاتنهام را با باشگاه قبلی خود، یوونتوس مقایسه میکرد، اوضاع وخیمتر میشد.
پس آیا پاراتیچی میراثی در باشگاهی که تقریباً دو سال به آن کمک کرد، باقی خواهد گذاشت؟ ما میتوانیم تمام روز را با فرضیهسازی در مورد اینکه اگر او به فونسکا برای هدایت اسپرز اعتماد میکرد، چه اتفاقی میافتاد، بگذرانیم و روزها از آن صحبت کنیم. تصمیم برای آوردن نونو بد بود، اما اسپرز خیلی زود به کونته اعتماد کرد که هزینه زیادی برای آنها نداشت.
تغییراتی که پاراتیچی در کادرفنی انجام داد اثر طولانیتری بر جای میگذارد. او بازیکنان بسیار خوبی (رومرو، بنتانکور، کولوسفسکی) را به خدمت گرفت که برای بازگشت اسپرز به لیگ قهرمانان، با تمام مزایای مالیای که به همراه دارد، ضروری بودند. رومرو و کولوسفسکی فصلهای بسیار ضعیفی را پشت سر گذاشتهاند و بنتانکور به دلیل مصدومیت بد زانو دور از میادین است اما آنها باید اساس تیم را برای فصل آینده و بعد از آن تشکیل دهند. نگاهی به بازیکنان جوانی که پاراتیچی با آنها قرار امضا کرده است- سار، خیل و دستینی اودوگی- بیاندازید و شاید تا پنج سال دیگر، پاراتیچی را به خاطر ایجاد چنین زیرساختی برای آینده، تحسین کنیم.
با جدایی پاراتیچی، دنیل لوی حالا در میانه بحران تنها مانده و باید خودش به تنهایی تاتنهام را به روزهای خوب برگرداند.
اما در حال حاضر، بعید به نظر میرسد. اولاً، به این دلیل که به گفته برخی، از اینکه آکادمی در زمان ریاست پاراتیچی نادیده گرفته شده بود، ناراحتی زیادی وجود داشت. این اتهامی بود که به کونته نیز وارد بود و برخی عجیب میدانستند که پاراتیچی در ویدیوی معروف خود در ماه گذشته در مورد مسابقات تیم جوانان صحبت میکند، با توجه به اینکه به نظر میرسد علاقه کمی به آکادمی داشته است.
زمان او، تعاملی بین آکادمی و تیم اصلی وجود نداشت. انتصاب اخیر اسکات مان به عنوان مدیر ارشد فوتبال برای نظارت بر بخشهایی از جمله آکادمی که نیاز به حمایت بیشتری دارند، متاسفانه بخشی از میراث پاراتیچی خواهد بود.
عامل دیگر این است که هیچ تضمینی وجود ندارد که تاتنهام سرمربی پیشرویی را انتخاب کند که بتواند از بازیکنان جوانی که به خدمت گرفته است، بهترین استفاده را ببرد. این هرگز برنامه تحت نظارت پاراتیچی نبود – نه در سال ۲۰۲۱ و نه در سال ۲۰۲۳.
بنابراین، در حالی که پاراتیچی بخشهایی از وظایف خود را در تاتنهام به خوبی انجام داد، اما هرگز به مهمترین چیز دست پیدا نکرد: استراتژی و فرهنگی که هر عنصر باشگاه بتواند در راستای آن کار کند. شاید این هرگز در حیطه وظایف او نبود اما اگر اینگونه نیست، پس تغییر ساختار باشگاه برای آوردن مدیر بخش
فوتبال که نمیتواند این مسائل را تعیین کند، چه سودی دارد؟ چرا که در نهایت در تاتنهام، تمام قدرت در اختیار یک شخص است. پاراتیچی مانند پل میچل، فرانکو بالدینی، دیمین کومولی، فرانک آرنسن و سایر کسانی که لوی برای کمک به اداره فوتبال باشگاه آورده است، رفتهاند. سوالی که مطرح میشود این است که آیا حتی پس از جدایی پاراتیچی، آسیب به اعتبارِ تاتنهام پابرجاست یا خیر.
سلام بهبه کامبکتون مبارک
فوتبال اروپا و تیم هایی مثل بایرن بارسا آرسنال سیتی دورتموند پاریس مادرید لیورپول چلسی و.. چه روزهایی رو از سر گذروندند ولی شما تصمیم گرفتید با تاتنهام برگردید ( شوخی میکنم)
بهرحال تبریک
سلام و عرض ادب . شروع مجدد فعالیت سایت هفت یک را با آرزوی بهترینها صمیمانه تبریک می گویم . بی صبرانه منتظر مطالب عالی بی نظیر شما دست اندر کاران عزیز این سایت هستم . ایام بکام، سلامت و پیروز باشید.
سلام،
از اینکه سایت فوق العاده هفت یک دوباره شروع به کار کرده بی نهایت خوشحالم، مطالب و ترجمه قابل تحسینه.
برای کسایی که بافوتبال زندگی می کنن، فقط چنین سایتی ارضاشون می کنه. بازم مثل همیشه مطالبی از نقدهای تاکتیکی، تکامل فوتبال در این سال ها، آخرین ایده های تاکتیکی و همچنین معرفی ستاره های جدید بذارید.
آرزوی موفقیت می کنم برای همه دست اندرکاران، خیلی کارتون درسته.