اخراج توماس توخل ثابت کرد؛ چلسی تغییر نکرده است
هفتیک- چلسی قرار بود تغییر کند. سختگیریای که مشخصه دوران رومن آبراموویچ بود، زمانی که حتی چند نتیجه ضعیف میتوانست پرافتخارترین سرمربیان را برکنار کند، قرار بود به اتفاقی در گذشته تبدیل شود. این باشگاه تحت هدایت مالکیت جدید رو به جلو حرکت کرده بود و ادعای جسورانه آنها این بود که قرار است حالا همه چیز به شکل متفاوتی انجام شود.
هدف آنها ساختن دوران موفقیتآمیز جدیدی در استمفوردبریج پس از تغییر مالکیت 2.5 میلیارد پوندی در این تابستان بود و برای داشتن بهترین شانس ممکن برای رسیدن به بلندپروازی دور از دسترسشان، به یکی از معدود داراییهایی که به ارث برده بودند تکیه میکردند: سرمربی فاتح لیگ قهرمانان. شخصیتی که جایگاهش ثابت شده بود و توانسته این باشگاه را با آرامش از بحران فصل گذشته عبور دهد و آرامش خاص خودش را داشت. مربیای که برگ برنده آنها بود.
در عوض، تنها در فاصله سه ماه پس از نهایی شدن انتقال مالکیتی بسیار پیچیده که به واسطه شرایط سیاسی بسیار عجیب و نادری به این باشگاه تحمیل شده بود، ما بار دیگر خودمان را در همین نقطه میبینیم.
توماس توخل اخراج شده است، این اتفاق تنها پس از شش نمایش پر سر و صدا و نه چندان خوب در لیگ برتر و شکست ناخوشایند شب گذشته در اولین دیدار از مرحله گروهی لیگ قهرمانان رخ داد.
چلسی در زمین بیانگیزه ظاهر شد، در اغلب دقایق بازی نمایش ضعیفی داشت و شخصیتی که در کنار زمین باید به آنها انگیزه میداد نیز در اکثر دقایق بازی درمانده و حتی هراسان به نظر میرسید. او سایهای کمرنگ از خودش بود.
ما به قلمروی آشنایی برگشتیم، جایی که مدیران چلسی خشم و ناراحتی را با حالت صورتشان ابراز میکنند و خبر اخراج را به مربیای که هدایت این تیم را برعهده دارد، اطلاع میدهند. مالکان جدید این باشگاه درست مانند افراد پیش از خودشان به سقوط قابل توجه در استانداردها واکنش نشان دادند.
دوران 19 ماهه حضور توخل با 100 بازی روی نیمکت این باشگاه در تمامی رقابتها به پایان رسید، یک شب درخشان در پورتو، قهرمانی در جام جهانی باشگاهها و سوپرکاپ اروپا باعث شد که ویترین افتخارات آنها پر باشد و تیم تحت هدایت او سه بار در آستانه قهرمانی در دو رقابت داخلی نیز قرار گرفت اما موفق به فتح آنها نشد.
او توانست در فصل 21-2020 چلسی را به جایگاه چهارم جدول ردهبندی برساند و این تیم را از نمایش ضعیفی که در نیم فصل تحت هدایت فرانک لمپارد داشت، بالا بکشد. آنها فصل گذشته با 19 امتیاز اختلاف نسبت به قهرمان برای دومین سال، در جایگاه سوم قرار گرفتند و با توجه به شرایط دشوار و ناامیدکننده فوتبالی در موقعیتی پیچیده، حفظ جایگاه سوم و رسیدن به دو فینال جام حذفی و جام اتحادیه باید مورد تحسین قرار بگیرد.
شاید آبراموویچ خیلی دور بود و فقط مالکی به حساب میآمد که در دیدارهای چلسی در کشورهای خارجی و در زمان موفقیت دیده میشد اما توخل از کار با مارینا گرانوفسکایا و پتر چک بسیار لذت میبرد.
سپس تغییر در مالکیت رخ داد، طلوعی جدید و شروع یک پایان برای توخل.
این مربی آلمانی با صدای آرام و ناراحت در نشست خبری پس از بازی سهشنبه شب در ورزشگاه ماکسیمیر اظهار داشت:” من انتظار چنین چیزی را نداشتم. مشخصا در فیلم اشتباهی قرار گرفتهام. انتظار چنین اتفاقی را نداشتم… به همین دلیل است که از خودم عصبانی هستم. من انتظار این اتفاق را نداشتم.”
او به عملکرد ضعیف تیمش در جریان شکست 0-1 برابر دینامو زاگرب اشاره داشت. همانطور که مشخص شد، تردیدها درباره جایگاه او در بین تاد بولی و کلییرلِیک کپیتال، مالکان جدید و مشترک این باشگاه، در آستانه سفر به کرواسی در حال افزایش بود.
روابط در طول چند هفته اخیر دچار تغییراتی شده بود. توخل بدون توجه به اولین نتیجه تیمش در لیگ قهرمانان، در یک قدمی برکناری قرار داشت. این شکست در زاگرب شاید دور از انتظار بود اما در حقیقت، این مربی سابق میدانست شرایط خوب نیست اما نمیدانست چقدر بد است.
خیلی طول نکشید که شرایط برای جهان جدید جسورانه چلسی تغییر کند و از مسیر خارج شود.
در ابتدای تابستان، گروه مالکیتی جدید بسیار امیدوار بودند که توخل بتواند ثبات و تداوم مورد نیاز را در حالی که این باشگاه در حال ورود به موقعیتی ناشناخته بود فراهم کند.
بولی و دیگر مالکان این باشگاه میدانستند که در حال یادگیری سریع و عجولانه نقشهایشان هستند. آنها میخواستند به آگاهی و تجربه این سرمربی تکیه کنند و قصد حفظ فرهنگ استخدام و اخراجهای گرانقیمت که چلسی به آن معروف بود و پرداخت غرامتهایی که گاهی ارزش آنها از قهرمانیها هم بیشتر بود را نداشتند.
دیو رابرتز، سرمربی تیم بیسبال لسآنجلس داجرز متعلق به بولی، از سال 2016 هدایت این تیم را برعهده داشته و اخیرا قراردادش را به مدت سه سال دیگر تمدید کرده است که باعث میشود او تا سال 2025 در این سمت حضور داشته باشد. البته که این ورزش متفاوتی است اما رابرتز اعتماد این مالک را در طول روزهای خوب و بد به همراه داشته است. در چلسی هم تمایل مشابهی برای حفظ تداوم بوده و هنوز هم هست.
اما مالکان و مدیران در استمفوردبریج نمیدانستد که آیا میتوانند در کنار هم کار کنند یا خیر. آنها شخصیتهایی بودند که به صورت ناگهانی به واسطه شرایط در کنار یکدیگر قرار گرفتند- فروش سریع باشگاهی تراز اول که سه ماه مجبور به رقابت تحت تحریمهای مربوط به آبراموویچ، تاجر روسی، پس از حمله کشورش به اوکراین بود. آنها شخصیتهایی بودند که باید در طولانی مدت به تعادل میرسیدند و حالا نیازهایی سریع برای انجام بازی درست و هماهنگ در بازار نقل و انتقالات تابستانی داشتند، خصوصا که شاهد تقویت باشگاههایی بودند که فصل گذشته بالاتر از آنها قرار داشتند و باشگاههایی که در ردههای پایینتر به آنها نزدیک شده بودند نیز با سرعت در حال پیشروی بودند.
تصمیم بولی و کلییرلیک در قطع همکاری با بروس باک، مدیر چلسی، به همراه تصمیم گرانوفسکایا و چک برای جدایی از این باشگاه قابل درک بود اما باعث شد که فردی با سپری کردن دوره فشرده مالکیت فوتبال و بدون تجربه حضور در پست مدیر ورزشی، وظیفه مدیریت استراتژیها را برعهده بگیرد.
آنها از یک سرمربی، از مردی که از ماه مارس تحت تاثیر تغییرات این باشگاه بود و شرایط سختی را در زندگی خصوصیاش نیز تجربه میکرد، خواستند که توصیههایی را در زمینههایی ارائه دهد که او معمولا ترجیح میداد مدیریت آن برعهده افراد دیگری باشد. این اتفاقی بود که حتی توخل هم تایید کرد که علاقهای به انجامش ندارد، حتی با این که علیرغم میل باطنیاش پذیرفت مسئولیتی را برعهده بگیرد که برعهده هیچ یک از مربیان پیش از او در چلسی نبود.
حالا این باشگاه خودش را در شرایطی مبهم و مضحک با احساس اجبار برای ایجاد تغییر روی نیمکت میبیند، در حالی که بعضی از بازیکنانی که توخل موفق به جذب آنها شد با توجه به سبک تاکتیکی او و با هزینه 250 میلیون پوندی در این تابستان به خدمت گرفته شده بودند و هنوز در حال سازگاری با محیط جدید هستند.
توخل به وضوح از علاقهاش به کار با رحیم استرلینگ به عنوان “اولویت شماره یک چلسی در بازار” و بازیکنی که او را برای درخشش در خط حمله ناکارآمد این تیم متقاعد کرد، صحبت کرده بود.
پییر امریک اوبامیانگ که در فاصله سالهای 17-2015 در بروسیا دورتموند تحت هدایت این مربی درخشیده بود و دوست داشت این همکاری موفقیتآمیز را بار دیگر تکرار کند، هنوز وسایلش را پس از رسیدن به لندن از بارسلونا در هفته گذشته باز نکرده است. او باید چه احساسی نسبت به این اتفاق داشته باشد که چهره آشنایی که نقش مهمی در تشویق او برای بازگشت به لندن داشت، در فاصله چند روز پس از بسته شدن پنجره نقل و انتقالات اخراج شده است؟
این وظیفه برعهده سرمربی جدید است که به آنها اطمینان دهد قرار نیست برای مدتی طولانی آشفته بمانند.
در نهایت، مالکان جدید چلسی خیلی زود متوجه موضوعی شدند که مدتها طول کشید تا آبراموویچ آن را یاد بگیرد: به محض این که رابطه بین سرمربی و مدیران باشگاه خراب شد، هیچ راه بازیابی و درمانی نیست.
توخل مربیای است که شهرت زیاد و قابل توجهاش کاملا به حق است اما شرایط و رفتارهایش دیگر قابل تحمل نبود و با شکست مواجه شده بود. درخشش و انرژیای که شاخصه او در 10 ماه اول حضورش روی نیمکت این تیم بود محو شده بود. او آشفته، سرد و دلخور به نظر میرسید.
این هئیت مدیره میتوانستند به افت فاحش عملکرد تیم در تقویم امسال اشاره کنند، هرچند این موضوع با توجه به اتفاقات بیرون از زمین به عنوان عامل مهمی برای نگرانی قابل درک و توجیه بود. آنها متوجه تغییر روابط بین این مربی و بعضی از بازیکنانش شدند. مهمترین نکته نگرانی آنها درباره این موضوع بود که آیا میتوانند برای اهداف و موفقیتهای طولانیتر با توخل همکاری کنند.
آبراموویچ معمولا اجازه میداد که زمان بیشتری طی شود. کارلو آنچلوتی، آنتونیو کونته، مائوریتزیو ساری و حتی آورام گرانت همگی فصلهایی را با هراسی اجتناب ناپذیر از ادامه حضور روی نیمکت این تیم سپری کردند تا این که در نهایت برکنار شدند. ژوزه مورینیو شاید اولین بار در سپتامبر 2007 از این تیم جدا شد اما اولین شکافهای منجر به این جدایی حداقل در فاصله 18 ماه پیش از آن ایجاد شده بود.
این اولیگارش روس همیشه زمانی قاطعانهتر تصمیم میگرفت که میترسید جایگاه چلسی در جمع چهار تیم صدر جدول و کسب سهمیه لیگ قهرمانان به خطر افتاده باشد- همانطور که لوییز فلیپه اسکولاری، آندره ویلاش بواش، روبرتو دی متئو، مورینیو (دوره دوم) و لمپارد بهای آن را پرداختند.
این استراتژی در عین پر هزینه بودن، به حفظ جایگاه چلسی در صدر جدول فوتبال اروپا کمک کرد.
هرچند خیلی زود است که بدانیم آیا جایگاه تیم فعلی آنها در سلسله مراتب فوتبال اروپا به صورت جدی با تهدیدی مواجه شده است یا خیر اما نشانههای این چند هفته اول فصل جدید چندان امیدوارکننده نبوده است. توخل چند ساعت پیش از اخراجش در کرواسی گفت:” در حال حاضر، همه چیز از دست رفته است.”
این نشانه خوبی نیست که اتحاد بین مالکیت و سرمربی باشگاه تا این حد شکننده شده بود. بولی و کلییرلیک شاید نخواهند همان مسیر قبلی را ادامه دهند، از روندی تقلید کنند که بسیاری آن را به عنوان عدم صبوری آبراموویچ نکوهش میکردند اما پس از 100 روز حضور در این باشگاه، واقعیت خیلی زود خودش را نشان داد.
این چلسی جدید، چه علیرغم میل باطنی باشد و چه نه، مثل همیشه سختگیر و بیرحم است.
لطفا در صورت امکان مقاله ای رو به گراهام پاتر سرمربی جدیدمون اختصاص بدین مثلا آنالیز تیم قبلیش برایتون و چه سبکی بازی میکنه و چجوری به اینجا رسید و چطور میتونه به چلسی کمک کنه
سپاس از زحماتتون🙏