چگونه رئال یاد گرفت به موقع با ستارههایش خداحافظی کند
هفتیک- آنها این مراسم را اقدام رسمی برای ادای احترام مینامند. مراسمی که سال گذشته برای سرخیو راموس هم برگزار شد. مارسلو هم تابستان امسال چنین مراسمی داشت. رائول هم در زمان خودش در چنین مراسمی شرکت کرد.
آخرین بازیکنی که این افتخار از سوی رئال مادرید نصیبش شد، کاسمیرو است که دوشنبه صبح پیش از ترک این باشگاه به مقصد منچستریونایتد به این مراسم رفت- او به باشگاه دیگری رفت اما باشگاهی که این روزها، بازیکنان معروف با وسوسه درخشش و قهرمانی قدم به آن میگذارند اما در هالهای از تردید و ناراحتی ترکش میکنند.
راموس کاپیتان قدرتمند این باشگاه و نمادی از دوران مدرن آنها بود اما قدرتش در 35 سالگی و زمانی که قراردادش به پایان رسید کاهش یافته بود و به پاریسنژرمن پیوست. این اتفاق برای مارسلوی 34 ساله که هنوز به باشگاه جدیدی ملحق نشده است هم رخ داد.
کاسمیرو تنها 30 سال دارد- هنوز حداقل از نگاه یونایتد ارزش پرداخت حداقل 60 میلیون یورو هزینه انتقال و قراردادی چهار ساله با دستمزدی تقریبا دو برابر دستمزد قبلی را دارد- و رئال هرگز قصد فروش او را نداشت تا این که او هفته گذشته به آنها اطلاع داد که پیشنهادی دریافت کرده است که نمیتواند آن را رد کند.
اما او هم با رضایت این باشگاه اسپانیایی جدا شد. این خواسته رئال نبود اما او در نهایت با شرایطی که این باشگاه با خوشحالی آن را پذیرفت، جدا شد.
این اتفاق میتوانست در باشگاهی دیگر هیاهویی به راه بیاندازد. یکی از نمادهای تیم و فاتح پنج لیگ قهرمانان تمایلش به دنبال کردن چالشی جدید را مطرح کرده بود. وقتی شما خودتان را بزرگترین باشگاه دنیای فوتبال بدانید، چطور با چنین اتفاقی مواجه خواهید شد؟
در مورد یونایتد و کریستیانو رونالدو، شما هراسان و مضطرب میشوید. چون 12 ماه گذشته را در خدمت این بازیکن بودید و با وجود زبان بدن و رفتارهای نه چندان خوب او در اکثر زمانهای فصل گذشته، انتظار چنین اتفاقی را نداشتید. دو ماه بعدی را با آشفتگی و نگرانی سپری میکنید چون این بازیکن همچنان به دنبال راه مطمئنی برای فرار است. او 37 ساله است و فقط میخواهد برود.
یا در مورد رئال و کاسمیرو، نقش عمیقی میکشید، لبخند میزنید و تصمیم میگیرید با خواستهاش موافقت کنید چون او از 30 سالگی عبور کرده است (اتفاقی که شش ماه قبل رخ داد)، سطح عملکردش مانند قبل نیست و از همه مهمتر چون جانشین او در تیم حضور دارد.
هواداران رئال حق دارند به تجربه قدیمی تابستان 2003 که یکی دیگر از هافبکهای دفاعی فاتح لیگ قهرمانان به شکلی غیرمنتظره به لیگ برتر منتقل شد، فکر کنند .
فروش کلود ماکلهله به چلسی یکی از بزرگترین اشتباههای دوران اول ریاست فلورنتینو پرز در رئال مادرید بود. این اتفاق خلاصهای از ضعفهای خط مشی کهکشانیها بود که باعث اضافه شدن دیوید بکام به تیمی شد که لوییز فیگو، زین الدین زیدان و رونالدو، مهاجم بزرگ برزیلی، را داشت… اما چند هفته بعد جای خالی هافبکی سازنده و باهوش که به هنرمندان جلوی زمین اجازه رونمایی از جادویشان را بدهد در آن دیده شد.
همانطور که ماکلهله چند سال بعد گفت:” او (پرز) به من علاقه نداشت چون من قرار نبود به فروش پیراهنهای هیچ باشگاهی کمک کنم.
هرچند به نظر میرسد که نزدیک به دو دهه بعد، شرایط تغییر کرده است. تجلیل بسیاری از تاثیر کاسمیرو در موفقیتهای اخیر این باشگاه به عنوان عضو جداییناپذیر بازیکنان خط میانی- در کنار تونی کروس و لوکا مودریچ– که سلطه کاملی بر لیگ قهرمانان داشتند، صورت گرفت.
این باشگاه پر افتخار تحت مدیریت رییسی که همچنان علاقه زیادی به جذب بازیکنان کهکشانی دارد (و نتوانسته است ناراحتیاش از پاسخ منفی کیلیان امباپه به رئال و انتخاب پیاسجی تازه به دوران رسیده به جای آنها را تسکین دهد) تغییر کرده است. استراتژیهای تبلیغاتی حول محور فوق ستارهها شکل میگیرند اما حالا این باور وجود دارد که تیمها باید حول محور بازیکنانی ساخته شوند که در صحنههایی با زرق و برق کمتر هم توان درخشش داشته باشند.
در غیر این صورت، چرا رئال باید 100 میلیون یورو برای جذب اورلین شوامنی در این تابستان به موناکو پرداخت میکرد؟ او نسبت به کاسمیرو جای کار بیشتری دارد- موضوعی که کارلو آنچلوتی پس از عملکرد درخشان این بازیکن 22 ساله در جریان پیروزی 1-4 خارج از خانه برابر سلتاویگو روی آن تاکید کرد- اما به عنوان عامل سازنده قابل توجهی در مرحله بعدی تکامل رئال به حساب میآید.
آنچلوتی به این موضوع اشاره کرده است که ترجیح میداد این فصل از حضور شوامنی در کنار کاسمیرو بهره بگیرد. این برنامه با جدایی این بازیکن برزیلی و پیوستنش به یونایتد تغییر کرد.
این اتفاق چندان ایدهآل نیست اما مقاومت برابر پیشنهاد یونایتد غیرممکن بود، خصوصا چون رئال برخلاف دو دهه قبل به دنبال ساختن هوشمندانه تیمش برای آینده است.
در چهار سال گذشته و پس از سومین قهرمانی متوالی در لیگ قهرمانان اروپا با تیمی پا به سن گذاشته، رئال توانست کریستیانو رونالدوی 33 ساله را با 116 میلیون یورو به یوونتوس، کیلور ناواس 32 ساله را با 15 میلیون یورو به پیاسجی، رافائل واران 28 ساله را با 40 میلیون یورو به یونایتد و حالا کاسمیروی 30 ساله را با 60 میلیون یورو به همین باشگاه بفروشد.
این بیش از 230 میلیون یورو در زمانی است که ارزش این بازیکنان رو به کاهش بود (در مورد واران چون او در آخرین سال قراردادش قرار داشت) و عملکرد آنها در زمین هم روندی رو به نزول را آغاز کرده بود. فروش این بازیکنان همچنین با شیوع جهانی ویروس کرونا و چالشهای مالی در تلاش برای بازسازی ورزشگاه سانتیاگو برنابئو همزمان شد.
رئال در طول همین بازه زمانی وینیسیوس جونیور 18 ساله را از فلامینگو، رودریگوی 18 ساله را از سانتوس، ادر میلیتائوی 21 ساله را از پورتو، ادواردو کاماوینگای 18 ساله را از رن و شوامنی را از موناکو خریده است. مجموع هزینه این خریدها حدود 250 میلیون یورو تخمین زده میشود، مبلغی که قابل توجه است اما با نگاهی به یک دهه آینده و بعد از آن پرداخت شده است.
تصمیمهای بحثبرانگیز بیشتری در طول همین بازه زمانی اتخاذ شده است- قراردادهای گرانقیمت برای جذب ادن هازارد و لوکا یوویچ در تابستان 2019 و فروش اشرف حکیمی به اینتر در سال 2020- و منصفانه است اگر بگوییم که این عملیات بازسازی که از چهار سال قبل آغاز شده است قرار نیست به منظمی و خوبی نتایج درخشان فصل قبل پیش برود.
این اتفاق میتوانست در باشگاهی دیگر هیاهویی به راه بیاندازد. یکی از نمادهای تیم و فاتح پنج لیگ قهرمانان تمایلش به دنبال کردن چالشی جدید را مطرح کرده بود. وقتی شما خودتان را بزرگترین باشگاه دنیای فوتبال بدانید، چطور با چنین اتفاقی مواجه خواهید شد؟، اتفاقی که در سه فصل قبلی رخ داده بود.
اما با وجود تمام تاکیدی که روی درخشش کریم بنزما در طول مراحل حذفی و عملکرد درخشان تیبو کورتوا و کاسمیرو در بازی فینال برابر لیورپول انجام شده است، نقش بازیکنان جوانتر نباید نادیده گرفته شود.
در بحث مثلث معروف خط میانی، کاسمیرو در بازی برگشت مرحله یک هشتم برابر پیاسجی محروم بود و وقتی بازی در مجموع دو بازی رفت و برگشت 0-2 به سود حریف بود، کاماوینگا جانشین کروس شد. در بازی برگشت مرحله یک چهارم نهایی برابر چلسی رئال 0-2 عقب بود (3-3 در مجموع دو بازی رفت و برگشت) که کاماوینگا به جای کروس وارد زمین شد و 0-3 (مجموع 3-4 در مجموع دو بازی رفت و برگشت) که کاسمیرو جایش را به رودریگو داد. رئال در بازی نیمه نهایی 0-1 از منچسترسیتی عقب بود (3-5 در مجموع دو بازی رفت و برگشت) که کاماوینگا و مارکو آسنسیو جانشین مودریچ و کاسمیرو شدند.
مطرح کردن این مسائل به این منظور نیست که بگوییم زمان آن رسیده است که بازیکنان قدیمی را کنار بگذاریم. مطمئنا هدف آنچلوتی هم این نبوده است و جدای از این، آیا عملکرد این هفته مودریچ برابر سلتا را دیدید؟ اما تیمها باید به تکامل برسند (موضوعی که رئال در اولین دوره ریاست پرز به آن توجهی نداشت). این وظیفه برعهده وینیسیوس، رودریگو، میلیتائو، کاماوینگا و شوامنی است و لازم است به علاقه این باشگاه به جود بلینگام، ستاره 19 ساله بروسیا دورتموند، در صورتی که در تابستان بعدی در دسترس باشد، هم اشاره کرد.
شاید تحسین بزرگترین باشگاه دنیا تحت مدیریت مردی که پشت پروژه مخوف سوپرلیگ اروپا قرار دارد، غیرطبیعی به نظر برسد اما رئال در حال انجام اقداماتی است که بسیار هوشمندانهتر از اقدامات آنها در گذشته است.
آنها نه تنها بسیاری از استعدادهای جوان دنیای فوتبال را به لطف جونی کالافات، مدیر دپارتمان بین المللی جذب بازیکن این باشگاه، در چند سال اخیر خریدهاند، بلکه این کار را با اجرایی کردن برنامههای مشخصی انجام دادهاند.
برنامه آنها در مورد شوامنی این بود که این بازیکن را آرام آرام در طول فصل در ترکیب تیم به کار بگیرند- کاری که فصل قبلی درباره کاماوینگا انجام شد، زمانی که این نوجوان 40 بازی در تمامی رقابتها انجام داد اما در دیدارهای بزرگ به عنوان بازیکن تعویضی وارد زمین شد. آنچلوتی پس از پیروزی دو هفته قبل در سوپر جام اروپا برابر آینتراخت فرانکفورت گفت که شوامنی در کنار کاسمیرو بسیار پیشرفت میکند و یاد میگیرد.
این برنامه با علاقه شدید یونایتد به جذب کاسمیرو به هر قیمتی تغییر پیدا کرده است- آنها دستمزدی و قراردادی را پیشنهاد دادند که باعث شد رئال و این بازیکن انتقالی که مدنظر هیچ یک از آنها نبود را بپذیرند. رئال تصمیمی برای فروش این بازیکن و کاسمیرو هم تصمیمی برای بازی در لیگ اروپای این فصل نداشت.
آنچلوتی شنبه شب گفت که تغییرات در خط میانی رئال ممکن است بسیار آرام و کمی از سر اجبار باشد. او درباره ابعاد تکنیکی بازی در زمین، به دست آوردن یا از دست دادن مالکیت توپ، صحبت میکرد اما ممکن است به تغییراتی که در بین بازیکنانش انجام شده نیز اشاره کرده باشد. شاید این تغییرات آرام و بدون دردسر باشد- یا حداقل به بیدردسرترین حالت ممکن در زمان عبور از بازیکنان ثابت شده- – اما شاید سرعت انجام این تغییرات از سر اجبار باشد، موضوعی که در این مثال درباره جدایی کاسمیرو و انتقالش به اولدترافورد دیده میشود.
این شرایط ایدهآل نیست. شاید لحظاتی احتمالا در مراحل حذفی لیگ قهرمانان در فصل آینده باشد که جای خالی تجربه، دانش و قدرت کاسمیرو به چشم بیاید. شاید حتی درخواستهایی برای جذب بازیکنی باتجربهتر برای تقویت خط میانی در کوتاهمدت و کمک به عبور از این دوران گذار مطرح شود. هرچقدر هم که مودریچ- که چند هفته قبل 37 ساله شد- با چنین پیشبینیهایی مقابله کند اما این بازیکن مطمئنا نمیتواند مدت خیلی طولانیتری در این سطح بازی کند.
اما سرعت بخشیدن به برنامه بازسازی تیم از جایگاه قدرت منطقی است. دیر یا زود، زمان خداحافظی رئال با مودریچ و کروس که در اوایل ژانویه 33 ساله میشود، خواهد رسید. آنها هم شایستگی یکی از آن مراسمهای رسمی ادای احترام را دارند چون وقتی این زمان فرا برسد، با استقبال این باشگاه و برنامهای برای جانشینی آنها همراه خواهد بود.