چرا نیمهنهاییهای چمپیونزلیگ جذابتر از فینالهاست؟
هفتیک- مسابقات قهرمانی جهان اسنوکر هر سال با بهترین بخش فصل فوتبالی تداخل دارد.
ناراحتی از این موضوع بین مردم عادی چندان رایج نیست، خصوصا با توجه به خوانندگان بین المللی اتلتیک و عدم محبوبیت ورزش اسنوکر در خارج از انگلیس، اما همین اتفاق باعث مشکلاتی در طول این سالها برای من شده است.
فینال رقابتهای جهانی اسنوکر از قدیم در اولین دوشنبه ماه می برگزار میشود که در انگلیس تعطیل رسمی است. این یعنی من تساوی معروف لیورپول برابر کریستال پالاس در سال 2014 را از دست دادم. دو سال بعد بخش زیادی از نبرد استمفوردبریج بین چلسی و تاتنهام که باعث قهرمانی لستر در لیگ برتر شد را ندیدم. من شخصا در حال تماشای موفقیتی برای لستر بودم، چرا که مارک سلبی- معروف به دلقکی از لستر- بر رونی اوسالیوان غلبه کرد تا اولین قهرمانی جهانش را در رشته اسنوکر به دست آورد.
حتی در سال 2020 که ویروس کرونا باعث به تعویق افتادن مسابقات اسنوکر و مراحل حذفی لیگ قهرمانان شد، باز هم آنها با یکدیگر تداخل پیدا کرده و هر دو در اواسط ماه آگوست برگزار شدند.
اما وقتی هر دو این رقابتها به مرحله نیمه نهایی رسیدند، شرایط جذابی به وجود آمد که نقطه اوجی در مراحل حذفی به حساب میآمد.
در نیمه نهایی مسابقات جهانی اسنوکر، دو بازیکن بسیار قدرتمند و دو بازیکن نه چندان شناخته شده حضور داشتند. سلبی و اوسالیوان که پیش از آن به آنها اشاره کردیم و مجموعا هشت قهرمانی جهان داشتند. از سوی دیگر کایرن ویلسون و آنتونی مکگیل نیز به نیمه نهایی رسیده بودند که پیش از آن هیچ قهرمانیای کسب نکرده یا حتی به این عنوان نزدیک هم نشده بودند.
موقعیتی مشابه در لیگ قهرمانان هم به وجود آمد. بایرن مونیخ و پاری سن ژرمن که قهرمانان همیشگی لیگهای داخلی خودشان بودند و جمعی از بهترین بازیکنان دنیا را در اختیار داشتند. از سوی دیگر نیز لیون و لاپیزیش به نیمه نهایی رسیدند که تیمهای خوبی بودند اما افتخار و ویژگی خاصی نداشتند.
ما در هر دو موقعیت مدعیان قدرتمند را میشناختیم. اما قرعهها بسیار متفاوت بود.
در اسنوکر، دو حریف قدرتمند در نیمه نهایی حریف یکدیگر شدند تا دو بازیکن ضعیفتر هم به مصاف هم بروند. این باعث شد که دو دیدار جذاب و نزدیک در نیمه نهایی رقم بخورد که نتیجه هر دو در آخرین فریم مشخص شد تا اوسالیوان و ویلسون با نتیجه 16-17 پیروز شوند.
با این حال، نیمه نهایی لیگ قهرمانان بین یک تیم ضعیف و یک تیم قوی برگزار شد. و بایرن در دیداری یک طرفه 0-3 لیون را شکست داد و پیاسجی هم با همین نتیجه و بدون مشکل خاصی برابر لایپزیش به پیروزی رسید.
این یعنی فینالها بسیار متفاوت بود. فینال اسنوکر همانطور که انتظار میرفت با نتیجه 8-18 به سود اوسالیوان به پایان رسید و این دیدار در خاطر کسی نماند. هرچند، فینال لیگ قهرمانان رقابتی درخشان و نزدیک بود و با این که بایرن 0-1 برنده شد اما پیاسجی شانسهای بهتری داشت.
و نکته این مسائل در واقع سوالی است که مطرح میکند و آن سوال این است که کدام موقعیت بهتر و مناسبتر است. شما به صورت غریزی خواهان حضور دو مدعی درخشان در فینال هستید. اما وقتی به این موضوع فکر میکنید، چنین چیزی (حداقل روی کاغذ) به این معناست که به جای دو بازی جذاب و نزدیک (در نیمه نهایی)، شاهد یک بازی (جذاب در فینال) باشیم. و حتی اگر فینال کمی نامتعادل باشد، باز هم فینال است- تنش و جذابیت بدون توجه به توانایی هر دو تیم در آن وجود دارد.
این موقعیت در فوتبال پیچیدهتر است چون نیمه نهایی لیگ قهرمانان (به جز سال 2020) در دو بازی برگزار میشود و این یعنی نیمه نهایی نامتعادل اغلب میتواند باعث برگزاری دو بازی رفت و برگشت بدون اتفاق خاص و مهمی شود. آیا ما خواهان چهار بازی متعادل به جای یک بازی نیستیم؟
قرعهکشی این فصل لیگ قهرمانان دقیقا همین شرایط را به همراه داشت. ویارئال مشخصا تیم ضعیفتر است. رئال مادرید موفقترین باشگاه در تاریخ این رقابتهاست و بنابراین نمیتواند جز مدعیان نباشد اما آنها به اندازه منچسترسیتی و لیورپول خوب نیستند. این دو باشگاه انگلیسی شاید مدعیان اصلی برگزاری فینال باشند که میتواند دیداری درخشان را به همراه داشته باشد. اما شاید برگزاری این دیدار در فینال هدر رفتن موقعیتی جذاب باشد- رقابتی با این جذابیت شایسته این است که در دو بازی برابر هواداران هیجانزده در خانه دو تیم و با تمامی پیشبینیها و اتفاقات جذابی که در دیدارهای رفت و برگشت رخ میدهد، برگزار شود.
شاید این موقعیت به نوعی استثنا باشد. سیتی و لیورپول این ماه و در رقابتهای داخلی دو بار به فاصله یک هفته با هم بازی کردند و ما شاید نیاز چندانی به یک بازی بیشتر نداشتیم.
اما به صورت کلی، این دیدارهای مرحله نیمه نهایی است که جذابترین رقابتهای فوتبالی را رقم میزند. فینالها در سطح ملی یا باشگاه عموما کمی محتاطانه و دفاعی برگزار میشوند چون هر دو از این که اشتباه اول را انجام دهند، میترسند.
اما نیمه نهاییهای لیگ قهرمانان برجستهترین لحظات را در فوتبال مدرن اروپا رقم زدهاند.
به گل لوییس گارسیا برابر چلسی در سال 2005 فکر کنید.
یا پنالتی از دست رفته خوان رومن ریکلمه برابر آرسنال در سال 2006.
یا درخشش ویران کننده کاکا برابر منچستریونایتد در سال 2007.
یا گل پیروزیبخش پل اسکولز برابر بارسلونا در سال 2008.
یا گل دیرهنگام و افسانهای آندرس اینیستا برابر چلسی در سال 2009.
یا مقاومت اینتر میلان برابر بارسلونا در سال 2010.
یا گل لیونل مسی در برنابئو در سال 2011.
یا پیروزی چلسی در نوکمپ در سال 2012.
یا چهار گل روبرت لواندوفسکی برابر رئال مادرید در سال 2013.
یا تحقیر بایرن به دست رئال در سال 2014.
یا نابود شدن جروم بواتنگ توسط مسی و عبور دادن توپ از بالای سر مانوئل نویر در سال 2015.
یا رقابت جذاب بایرن و اتلتیکو در سال 2016.
یا هتتریک کریستیانو رونالدو برابر اتلتیکو در سال 2017.
درست است که سال 2018 کمی عجیب بود اما سال پس از آن هم شاهد بازگشتهای غیرقابل باور لیورپول و تاتنهام برابر بارسلونا و آژاکس بودیم.
بیایید زیاد به سالهای 2020 یا 2021 توجه نکنیم چون بیشتر دیدارهایی که پشت درهای بسته برگزار میشوند، خیلی زود هم به دست فراموشی سپرده میشوند.
و بله، برای دفاع از لحظات افسانهای فینالها در همین بازه زمانی میتوانید به بازگشت لیورپول در استانبول یا لیز خوردن جان تری یا گل تساوی دیرهنگام دیدیه دروگبا یا ضربه برگردان گرت بیل اشاره کنید.
این بحث هم وجود دارد که اتفاقاتی مانند گل پیروزیبخش اینیستا و هتتریک لوکاس مورا برابر آژاکس به واسطه قانون گل زده در خانه حریف بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت؛ قانونی که دیگر وجود ندارد.
اما این مرحله نیمه نهایی بوده که بیشترین نبردهای جذاب را در خود جای داده است. اهمیت جوی هیجانانگیز در ورزشگاه خانگی هم نباید دستکم گرفته شود، خصوصا در مقایسه با فینالها که درصد بلیتهایی که در اختیار هواداران دو تیم قرار میگیرد بسیار اندک است و اکثر تماشاگران حاضر در ورزشگاهها در واقع فوتبالدوستانی بیطرف هستند که صرفا سر و صدا و هیاهوی شایسته یک بازی فینال را پدید میآورند.
مزیت بازی در خانه، عموما تیم میزبان را تشویق میکند که ابتکار عمل را در دست گرفته، بازی را به زمین حریف کشانده و نمایشی هجومی را ارائه دهد. این میتواند فضای مورد نیاز برای ضدحمله را در اختیار تیم مهمان قرار دهد و همین موضوع شکل بازی را تغییر دهد. البته که شرایط در بازی برگشت برعکس است.
باید دید که آیا اتفاق خاصی در نیمه نهاییهای امسال رقم خواهد خورد یا نه- و اگر چنین اتفاقی رخ دهد به احتمال زیاد در بازی منچسترسیتی و رئال مادرید است که سیتی تیم برتر به حساب میآید اما رئال این فصل از درخشش کریم بنزما بهره میبرد که در دو بازی تقریبا یک تنه باعث پیروزی این تیم شد و میتواند بار دیگر این کار را تکرار کند. اگر این اتفاق رخ ندهد، احتمالا در پاریس شاهد تقایل سیتی و لیورپول در دیداری فوق العاده خواهیم بود (توضیح مترجم: این مطلب پیش از دیدارهای نیمه نهایی چمپیونزلیگ نوشته شد).
اما من دیدار بین دو تیم قویتر در نیمه نهایی و تماشای اتفاقات هیجانانگیز آن را به فینال ترجیح میدهم.
و اگر تیمی مدعی اصلی صعود به فینال باشد؟ خب، حداقل شانس بیشتری برای شوکه شدن در 90 دقیقه به جای 180 دقیقه دارد.