طالبان چه بر سر فوتبال افغانستان خواهد آورد؟
هفتیک- در 11 سپتامبر 2013 صدای شلیک در خیابانهای کابل شنیده شد؛ صدایی که برای بیش از چهار میلیون ساکن پایتخت افغانستان ناآشنا نبود. هرچند این بار شرایط فرق میکرد. تیم ملی مردان به تازگی در کاتماندو با دو گل برابر هند به پیروزی رسیده بود تا قهرمان رقابتهای قهرمانی جنوب آسیا باشد- یکی از چهار جام مهم منطقهای که در بزرگترین قاره دنیا برگزار میشد. کسب جام قهرمانی منطقهای که خانه بیش از دو میلیارد نفر است، اتفاق کمی نیست و به اتفاقات بزرگتر و بهتر اشاره دارد.
باید دید که آیا آینده این بازی زیبا در این کشور پس از تسخیر سریع کابل به دست نیروهای طالبان در ماه آگوست نیز همچنان زیبا میماند یا خیر اما هراس قابل درکی وجود دارد. این گروه ستیزهجوی اسلامی از 1996 تا 2001 در این کشور در راس قدرت قرار داشتند و سپس با هجوم نیروهای نظامی به رهبری آمریکا برکنار شدند. ورزشگاههای فوتبال در طول این پنج سال بیشتر به این خاطر در سراسر جهان معروف شدند که محل اعدام افرادی بود که از قوانین سختگیرانه طالبان سرپیچی کرده بودند؛ تا این که به خاطر خود فوتبال معروف باشند.
افغانستان در سال 1984 از بازیهای ملی کنارهگیری کرد؛ در اواسط دوره دهسالهای که در اشغال اتحاد جماهیر شوروی بود. این کشور پس از رهایی از این حکومت کمونیستی در سال 1989وارد جنگ داخلی ویران کنندهای شد که در سال 1996 با به قدرت رسیدن طالبان به پایان رسید. جای تعجب ندارد که ورزش در کشوری ویران شده در اولویت قرار نداشت. لیگ محلی در کابل برگزار میشد، هرچند که همین مسابقات نیز به صورت پراکنده ادامه داشت. محمد اسحاق، بازیکن سابق تیم ملی، خاطرات وحشتناکی دارد. او در سال 2012 به رادیو آزاد اروپا گفت:” ما کمی گرم کردیم و سپس رفتیم تا تمرین شوتزنی انجام دهیم. وقتی بشکهای که وسط زمین بود را بلند کردم، شش دست قطع شده یافتم. وقتی آنها را دیدم واقعا حالم بد شد. جلسه تمرین و ورزشگاه را ترک کردم و به خانه برگشتم. به مدت یک یا دو هفته مریض بودم.”
این کشور در واقع سابقه خوبی در فوتبال دارد- برای مثال آنها در المپیک 1948 لندن حاضر بودند- اما تیمی قدرتمند به حساب نمیآمدند. وقتی طالبان رفت، علاقه زیادی برای بازگشت به فوتبال وجود داشت. آنها خیلی سریع به دیدارهای ملی برگشتند و در مسابقات آسیایی 2002 حاضر شدند، جایی که مشخص شد تا چه حد از بقیه عقب افتادهاند. آنها در بوسان کره جنوبی برابر ایران، قطر و لبنان بازی کردند و تعداد گلهای دریافتیشان در تمامی دیدارها دو رقمی شد، هرچند حضور آنها بیشتر یک نماد بود تا این که برای کسب امتیاز به میدان رفته باشند. “شیرهای خراسان” کمی بعد به مسابقات انتخابی جام ملتهای آسیای 2004 رفتند که شرایط بهتر بود و یک پیروزی برابر قزاقستان به دست آوردند. هرچند شکست 0-11 برابر ترکمنستان که تیم چندان قدرتمندی نبود در دور اول مسابقات انتخابی جام جهانی 2006 به ثبت رسید و نشان داد که افغانستان هنوز راهی بسیار طولانی در پیش دارد.
امکانات این کشور ضعیف بود، پول زیادی در فوتبال وجود نداشت و لیگ ملی برگزار نمیشد. این شرایط با راهاندازی لیگ برتر افغان در سال 2012 تغییر کرد. این لیگ در سال 2012 توسط یک برنامه تلویزیونی به راه افتاد. برنامه “زمین سبز” تیمهایی را ساخت تا نماینده هر استان کشور باشند؛ هرچند تمامی دیدارها به دلیل مسائل امنیتی در کابل برگزار میشد. تمامی کارهای اجرایی بر عهده شرکت رسانهای بزرگ موبی گروپ بود و دیدارها نیز روی شبکه همین شرکت به نام طلوع نیوز پخش میشد. این اقدامی موفقیتآمیز بود. فینال سال 2016 توسط 57 درصد مخاطب بالقوه دیده شد.
این دیدارها نه تنها برنامهای برای تماشا در اختیار مردم افغان قرار داده بود، بلکه جایی برای بازی نیز به بازیکنان و هدفی پیش روی جوانان گذاشته بود. دستمزدها پایین بود و در ابتدا از روزانه 11 تا 12 دلار شروع میشد اما در سالهای اخیر شرایط بهتر شده بود. این اتفاق به مردم جسارت حضور در این بازی را داد. به گزارش فدراسیون فوتبال افغانستان، کمتر از 20 هزار بازیکن ثبت شده در سال 2005 وجود داشتند و این تعداد تنها سه سال پس از شروع لیگ به 54 هزار نفر رسید و پیش از شیوع ویروس کرونا به بیش از 75 هزار نفر رسیده بود. فیفا در فاصله سالهای 2005 تا 2015 حدود 1.5 میلیون یورو روی زمینهای فوتبال و سایر امکانات سرمایهگذاری کرد. صحبتهایی درباره اهدای سهمیه مستقیم ایافسی کاپ، رقابتهای دسته دوم باشگاهی آسیا، به تیم قهرمان وجود داشت؛ مسابقاتی که شبیه به رقابتهای لیگ اروپا برای کشورهای در حال پیشرفت است.
از نظر فوتبالی همه چیز در حال پیشرفت بود و این شامل تیم ملی هم میشد. هدف بعدی حضور در جام ملتها بود و تیم ملی این کشور موفق شده بود به مرحله انتخابی پایانی راه پیدا کند که در فوریه آینده برای انتخاب تیمهای حاضر در جام ملتهای 2023 در چین برگزار میشود. نکتهای که افغانستان را به رقیبی سرسختتر تبدیل میکرد، تجربه و مهارت بینالمللی بیشتر در تیم بود، چرا که اکثریت بازیکنان در کشورهای خارجی بازی میکردندو مصطفی آزادزوی و سنجر احمدی، دو گلزن تیم در پیروزیِ فینال سال 2013، هر دو در سن کم کشور را به مقصد آلمان ترک کردند. اویس عزیزی، دروازهبان فعلی، و خانوادهاش در دوران جنگ از کشور رفته و او در حال حاضر در سوئد بازی میکند. بازیکنان دیگر مانند داوید نجم در آمریکا از پدری به دنیا آمد که در در سال 1989 از افغانستان به نیوجرسی رفته بود. و بازیکنانی نیز مانند حمیدالله وکیلی بودند که در لیگ برتر افغان مهارتهایشان را بهبود میبخشیدند.
حضور در مسابقات انتخابی جام ملتهای آسیا و برگزاری دیدارهایی برابر بازیکنانی چون سون هیونگ مین و کیوگو فوروهاشی غیرممکن نیست. یا حداقل نبود. حالا هیچکس نمیداند که چه اتفاقی رخ خواهد داد.
این موضوع به طور خاص درباره زنان صدق میکند که نگرانیهای بیشتری در این زمینه دارند. طالبان از سال 1996 تا 2001 دستور داده بود که زنان باید در خانه بمانند، مگر این که با یک همراه مرد و حجاب کامل شامل روبنده بیرون بیایند. دختران اجازه حضور در مدارس را نداشتند. نیاز به گفتن نیست که حتی صحبت فوتبال هم مطرح نمیشد.
این شرایط پس از برکناری طالبان برطرف شد. تیم ملی تشکیل شده و هرچند اولین بازی آنها با شکست 0-13 برابر نپال در سال 2010 همراه بود اما این قدم رو به جلوی بزرگی به حساب میآمد. سپس لیگ زنان در کابل آغاز شد که زنان و مردان تماشاگرش بودند. آریانا سعید، ستاره معروف پاپ، بنیانگذار آریانا افسی بود و توانست با بر تن کردن یک تی شرت و شلوار جین، بین دو نیمه دیدارها آواز بخواند، در حالی که ورزشگاهی مملو از جمعیت زیر آسمان آفتابی تشویقش میکردند. صحنهای که کمتر از دو دهه قبل در این کشور باورکردنی نبود. و شاید بار دیگر همینطور باشد.
در حالی که زنان- که با حجاب در زمین حضور داشتند- در زمین رقابت میکردند و به دنبال راهی برای رسیدن به رقبای آسیایی بودند که برای مدتی بسیار طولانیتر بازی میکردند، پیروزی قابل توجه اما دردناکی در سال 2017 به دست آمد. به گزارش فیفا، حداقل پنج بازیکن قدم جلو گذاشتند تا اعضای فدراسیون فوتبال افغانستان را به آزار جنسی متهم کنند. وقتی این موضوع فاش شد، اشرف غنی، رییس جمهور وقت افغانستان، گفت که این باعث شوکه شدن تمامی افغانها شده و هومل، شرکت پوشاک ورزشی دانمارکی، حمایت مالیاش از این فدراسیون را پس گرفت. فیفا در سال 2019 محرومیت همیشگی برای کرم الدین کرم و دیگر مقامات رسمی این فدراسیون در نظر گرفت؛ هرچند گفته میشود که کرم از بازداشت و محاکمه فرار کرد. با این وجود چنین اقدامی پیشرفتی قابل توجه بود.
شمیلا کوهستانی، کاپیتان سابق تیم ملی، رخدادهای اخیر را با یاس بسیار دنبال کرده است. او به ورلدساکر گفت:” حضور زنان در ورزش هرگز برای طالبان قابل قبول نبود و من باور نمیکنم که آنها به زنان اجازه ورزش کردن بدهند، خصوصا ورزشی مانند فوتبال که از نگاه بسیاری به مردان تعلق دارد. همه چیز در عرض چند ساعت در برابر چشمان ما از هم پاشید. من حس میکنم فلج شدهام، بیحس هستم و نمیدانم چطور باید واکنش نشان دهم یا چه کار کنم. برای زنان افغانستان و خصوصا تیم فوتبال بسیار ناراحت هستم.”
بازی برای افغانستان در رده ملی تجربه باارزش و الهام بخشی بود:” آغاز به کار تیم ملی با فدراسیون و جمعآوری دخترها از سراسر افغانستانِ آزادی بود که ما هرگز پیش از آن تجربهاش نکرده بودیم. ما این کار را انجام دادیم چون میخواستیم چهره متفاوتی از افغانستان را به دنیا نشان دهیم. ما با قومیتهای مختلفی کار کردیم و این افغانستانی بود که من هرگز در رویایم هم ندیده بودم. ما میتوانستیم نشان دهیم که زنان افغان میتوانند به سختی تلاش کنند و به بخشی از جامعه جهانی تبدیل شوند.”
طالبان در دومین حضورشان در این کشور سعی دارند نشان دهند که رفتاری عمومیتر و ترقیخواهانه نسبت به جهان پیدا کردهاند. عکس مقامات رسمی در حال تماشای بازی فوتبال در ورزرشگاهی در هرات منتشر شد. با این حال کوهستانی باور ندارد که هیچ تغییر بنیادینی رخ داده باشد:” به عنوان کسی که تحت حکومت طالبان زندگی کرده، من از تحصیلات و حقوق اولیهام محروم شدم. ما نمیتوانیم در حال حاضر کاری انجام دهیم و من هیچ امیدی ندارم و هرکسی فکر میکند که آنها تغییر کردهاند در اشتباه است.”
خالده پوپال، یکی دیگر از کاپیتانهای سابق تیم ملی، پس از اتفاقات ماه آگوست اقدام به بستن حساب توییتر تیم زنان کرد و از سایر بازیکنان خواست که همین کار را با صفحاتشان در شبکههای اجتماعی مختلف انجام دهند. مربیان سابق از کاربران توییتر، فیس بوک و اینستاگرام خواستند که پستها و عکسهای بازیکنان را منتشر نکنند چون میترسیدند که این اتفاق کار طالبان را برای شناسایی دقیق زنانی که فوتبال بازی میکردند، آسان کند.
هرچند زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد. شاید لیگ برتر افغانستان، تورنمنتهای ملی و مسابقات ادامه پیدا کند. هرچند اکثریت باور دارند که زنان نه تنها باید آماده آویختن کفشهایشان باشند، بلکه از تماشای دیدارها از نزدیک نیز محروم خواهند شد. پس از تمامی پیشرفتهایی که در سالهای اخیر به دست آمد، چنین اتفاقی بسیار شرمآور است.