چگونه عراق به جامجهانی 1986 مکزیک رسید و چرا ناکام ماند؟
هفتیک- در سال 1986 و در حالی که عراق درگیر جنگ خونین و پر هزینه هشت ساله با ایران بود، بازیکنان این کشور در استادیو بومبونرا در شهر تولوکا در مکزیک به میدان رفتند تا اولین حضور خود در جام جهانی را تجربه کنند.
این اتفاق برای این تیم و بازیکنانش در واقع مرحله نهایی ماجراجویی تعیین کنندهای بود که در آن به سراسر دنیا سفر کرده بودند تا علیرغم این که حتی یکی از بازیهای خود را در عراق برگزار نکرده و یکی از دیدارهایشان را در کلکته میزبانی کرده بودند، موفق به کسب سهمیه حضور در جام جهانی شوند. جام جهانی برای عراق در فاصله شش هزار مایل دور از خانه در مریلند آمریکا آغاز شد. سوم آگوست 1984 و دیدار پایانی مرحله گروهی مسابقات المپیک بود. عراق در پایان نیمه اول با نتیجه 0-2 از یوگسلاوی پیش بود. همه چیز برای تیم عمو بابا به بهترین شکل پیش رفته بود. اما در ادامه ایوان توپلاک، مربی صاحب سبک یوگسلاوی، دو وینگر خود را تعویض کرده و مِحمِد باژدارِویچ و یوویکا نیکولیچ را وارد میدان کرد. عراق مبهوت این تغییرات شد، دفاعشان از هم پاشید و با هتتریک استیفان دِوِریچ، آنها با نتیجه 2-4 شکست خوردند تا از این رقابت ها حذف شوند.
هنگامی که آنها به بغداد بازگشتند، عمو بابا، کاپیتان مورد احترام سابق تیم ملی، پس از سه سال فعالیت به عنوان سرمربی اخراج شد. وزیر جوانان که ریاست سازمانهای ورزشی کشور را به عهده داشت ، تیم ملی را به خاطر نمایشاش در نیمه دوم دیدار برابر یوگسلاوی توبیخ کرده و مدعی شد که آنها اجازه حضور در مرحله انتخابی مسابقات جام ملتهای آسیا را ندارند. وزارت جوانان دو مربی را برای هدایت تیمی بینظم و بدون اعتماد به نفس انتخاب کرد: اکرم سلمان به عنوان سرمربی و انور جاسم به عنوان کمکمربی. دورنمای صعود به جام جهانی در آن مقطع زمانی به حدی دور بود که حتی مضحک به نظر میرسید. اما شرایط در عرض سه ماه تغییر کرد.
احمد راضی، مهاجم عراق، که پیش از دیدارهای المپیک به دلیل برنامه تمرینی سنگین عمو بابا با او درگیر شده بود، دوباره به ترکیب بازگشت و جمال علی نیز برای حل بحران دفاع چپ در ترکیب قرار گرفت. حُسام نعمه مقصر اصلی فاجعه نیمه دوم دیدار مقابل یوگسلاوی به حساب میآمد اما علی به هیچ وجه انتخاب قطعی نبود. او در سال 1977 و در سن 21 سالگی جوانترین کاپیتان عراق پیش از کنار گذاشته شدن بود. هرچند سلمان او را از زمان حضورشان در الطلبه به خوبی می شناخت. همچنین باسل کورکیس، هافبک جنگنده و توپ گیر الشباب، که از سوی بابا برای مسابقات المپیک کنار گذاشته شده بود نیز بار دیگر به تیم ملی دعوت شد.
اولین نشانه تغییرِ شرایط در سنگاپور دیده شد؛ جایی که تیم متحول شده عراق برابر جوانان آرژانتین- با حضور بازیکنانی چون جراردو مارتینو و پدرو مونزون- شیلی و استرالیا به پیروزی رسید تا به فینال جام مِرلیون صعود کند. سپس عراق در ورزشگاه ملی هم تیم زیر 23 سالههای کره جنوبی را با گلهای حسین سعید و ومید منیر با نتیجه 0-2 مغلوب کرد تا جام را از آن خود کند. علائم مثبت بیشتری در پیروزی 0-2 مقابل ناتینگهام فارست و پیروزی 2-4 مقابل رنجرز در دیدارهای دوستانه مقابل بیش از 30 هزار نفر در ورزشگاه الشعب در بغداد دیده شد.
***
باشگاه جدیدی با نام الرشید چند ماه قبل به لیگ برتر عراق راه یافته بود. این باشگاه در اواخر سال 1984 تعدادی از بهترین بازیکنان کشور را جذب کرد: عدنان درجال در پست دفاع میانی، دو برادر به نام کریم و خلیل علاوی، شاکر محمود در پست هافبک بازیساز، کاظم مطشر در پست دفاع و احمد راضی، مهاجم تازه ظهور کرده، که پیشبینی میشد جایگاه حسین سعید، گلزن برتر عراق، را در اختیار بگیرد. فدراسیون فوتبال عراق درست پس از نیم فصل لیگ را به حالت تعلیق درآورد اما الرشید همان زمان با 43 امتیاز از 17 مسابقه، 14 امتیاز بیشتر از الجیش، نزدیکترین رقیبش، کسب کرده بود.
این باشگاه جدید یک سال قبل در منطقه منصور، منطقه مرفهنشین بغداد، توسط فرزند و داماد صدام حسین، رییس جمهور عراق، تاسیس شده بود. عُدَی، پسر ارشد رهبر عراق، به عنوان نایب رئیس باشگاه منصوب شد. او جاهطلبیهای فراوانی داشت و وقتی الرشید صعود کرد، او هیئت مدیره این باشگاه را برای خرید بهترین بازیکنان کشور ترغیب کرد. درست همانطور که عراق در مرحله مقدماتی جام جهانی پیشرفت می کرد، عدی نیز در حال پیمودن راه پیشرفت و رسیدن به جایگاههای رفیع در فدراسیون فوتبال عراق بود. او ابتدا به عنوان رئیس باشگاه الرشید و سپس رئیس فدراسیون فوتبال انتخاب شد- با پیروزی در انتخاباتی که او پس از کنارهگیری تنها رقیب احتمالی، تنها نامزدش بود. عدی در ادامه رئیس کمیته ملی المپیک شد. سپس تنها یک پست باقی مانده بود و او یک کمپین رسانهای علیه وزیر جوانان را آغاز کرد تا او را وادار به کناره گیری کند.
تصمیم تعلیق لیگ 85- 1984 به این دلیل گرفته شد که فدراسیون فوتبال عراق نگران بود که تعویق مسابقات انتخابی جام جهانی و تیم ملی ب روی مسابقات داخلی نیز تاثیرگذار باشد و باعث شود که این مسابقات در گرمای سوزان تابستان به پایان برسد. تیم ملی ب تحت هدایت جاسم در عرض دو ماه جام عرب و بازی های پان عربی را فتح کرد. قهرمانی در جام دوم به این دلیل چشمگیر بود که در مقابل 50 هزار هوادار حریف در رباط مقابل تیم با استعداد مراکش با حضور دروازه بانی مانند عزاکی بادو و محمد تیمومی، بازیکن سال آفریقا، رقم خورد.
شاگردان اکرم سلمان که مجبور به برگزاری بازیهای خانگی دور از بغداد بودند، رقابت های انتخابی جام جهانی را در شهر کویت مقابل لبنان از هم گسیخته آغاز کردند که تودور سیمئونوفسکی، مربی بلغاریاش، با استفاده از سهمیه کامل بازیکنان یک باشگاه موافقت کرد تا تیمش به عنوان نماینده کشوری که درگیر جنگ داخلی بود از حداقلی از هماهنگی برخوردار باشد. شباهت رنگ پیراهن دو تیم به این معنا بود که لبنان باید پیراهنهای زرد باشگاه القادسیه را بر تن می کرد. با پیروزی 0-3 عراق در نیمه نخست، لبنان رنگ لباس خود را در نیمه دوم به قرمز تغییر داد اما هیچ تفاوتی ایجاد نشده و عراق با نتیجه 0-6 پیروز شد. دو روز بعد عراق دوباره آنها را با همین نتیجه شکست داد و هنگامی که لبنان در جریان دو شکست متوالی مقابل قطر 15 گل دریافت کرد، فدراسیون فوتبال این کشور تصمیم گرفت برای جلوگیری از تحقیر بیشتر از ادامه مسابقات کنارهگیری کند.
قطر تحت هدایت اواریستوی برزیلی، مهاجمی که برای بارسلونا و رئال مادرید هم بازی کرده بود، تمرینات خوبی داشته، در حال پیشرفت بود و دیدارهای برگزار شده بین آنها و عراق در اوایل دهه 1980 میلادی حساس و هیجانانگیز بود. دیدار قبلی آنها در جریان مسابقات انتخابی المپیک در کوالالامپور با جنجالی بزرگ به پایان رسیده بود و طی آن پزشک تیم عراق با یک بیلبورد به داور چینی حمله کرد. یک بازیکن از هر تیم در پایان به دلیل حضور در این درگیری محروم شد.
عراق در آن بازی 0-2 مغلوب شده بود. چند ماه قبل و در جام خلیج سال 1984 در مسقط ، آنها برای اولین بار مقابل قطریها شکست خورده بودند. این پیروزی منجر به برگزاری بازی پلیآف بین دو تیم برای فتح جام شد تا عراق در ضربات پنالتی به پیروزی برسد. اما نتایج در مجموع حاکی از قدرت قطریها بود: این آزمایشی برای تیم اکرم سلمان بود و آنها شکست سنگینی خوردند که سنگین ترین شکست عراق در تاریخ رقابتهای مقدماتی جام جهانی به حساب میآمد.
مردم محلی با دشداشههای سفید در ورزشگاه گرند حَمَد دوحه حاضر شده بودند و عراق بهتزده با سه گل شکست خورد. حسین سعید، بازیکن کلیدی عراق، نیز به لیست بلندبالای مصدومان که پیش از این عدنان درجال، بهترین مدافع منطقه، را هم در خود داشت اضافه شد.
وزیر جوانان به ناچار به ماجرا ورود کرد و دستور داد تمامی اعضای مجمع برای برگزاری جلسه اضطراری جمع شوند. بلافاصله تغییراتی در ترکیب جذاب تیم صورت گرفت. فتاح نصایف، دروازه بان تیم، کنار گذاشته شده و رعد حمودی، کاپیتان باتجربه و رهبر تیم، دوباره به اردو دعوت شد. عراق در دو بازی رفت و برگشت برابر اردن به پیروزی رسید و چنین شرایطی به این معنا بود که بازی خانگی آخر برابر قطر مشخص میکرد که کدام یک از این دو تیم به مرحله دوم انتخابی صعود خواهد کرد؛ عراق باید برنده میشد .
قطر میخواست بازی در خاورمیانه انجام شود اما عراق به این نتیجه رسید که به سود آنهاست که بازی را دورترین منطقه ممکن برگزار کند. آنها کلکته را برای میزبانی برگزیدند. در فاصله 14 دقیقه تا پایان، بازی با نتیجه 1-1 مساوی بود اما قیچی برگردان کریم علاوی نتیجه را به سود آنها تغییر داد. درگیری شدیدی پس از به صدا در آمدن سوت پایان بازی شکل گرفت و هر 22 بازیکن با هم درگیر شدند. خلیل، برادر کریم، با محمد داهام از قطر درگیر شده و پس از اینکه کاپیتان قطر پرچم عراق را پاره کرد، همه چیز در آستانه درگیری دیپلماتیک قرار گرفت. بازیکنان عراق با چهرههای کبود و عصبانی برای دیدار با امارات در مرحله دوم در سپتامبر 1985 آماده شدند.
***
عراق در حالی برای شرکت در مسابقات جام ریاست جمهوری راهی کره جنوبی شد که عدنان درجال، سد دفاعی قدرتمند این تیم، به میادین برگشته بود اما با قبول شکست برابر باشگاه برزیلی بانگو در ضربات پنالتی در رده چهارم ایستادند. سپس فدراسیون عراق تصمیم گرفت انور جاسم، دستیار اکرم سلمان، را به عنوان سرمربی تیم ب عراق معرفی کند و تیم دوم خود را راهی جام عرب در عربستان سعودی کند. آنها در عربستان رکورد زده، برای سومین بار فاتح این جام شدند و یک ماه بعد این اتفاق با کسب عنوان قهرمانی رقابتهای پان عربی نیز تکرار شد.
فوتبال عراق در دوران اوج قرار داشت و تیم ملی با برگزاری اردویی در عربستان و برگزاری دیدارهای دوستانه در جده و ریاض مقابل عربستان، تمریناتش را از سر گرفت. تیم ب عراق در دو ماه دو بار آنها را شکست داده بود اما علیرغم حضور رعد حمودی، عدنان درجال و حسین سعید در ترکیب اصلی تیم برای اولین بار پس از بیش از یک سال، عراق با نتیجه 1-3 شکست خورد. آنها چند روز بعد 0-2 مغلوب شدند.
عدی حسین پس از بازگشت تیم به عراق به شدت آنها را مورد توبیخ قرار داد و چند روز بعد، اکرم سلمان و دستیارش احمد صبحی که تنها چند روز پس از انتخاب انور جاسم برای هدایت تیم ب، به این سمت منصوب شده بود از سمتشان برکنار شدند. در فاصله فقط چند روز تا نخستین دیدار این تیم برابر امارات، واثق ناجی کهنه کار، ستوان اول سابق ارتش عراق ، به عنوان جانشین فوری برگزیده شد و تنها ماموریت او تلاش برای صعود عراق از مرحله دوم مسابقات انتخابی بود.
امارات متحده عربی تیمی خوب و منظم بود که توسط کارلوس آلبرتو پریرای برزیلی هدایت میشد. این دیدار حکم انتقام را برای واثق ناجی داشت: دو سرمربی در گذشته با هم مواجه شده بودند. تیم عراق پنج سال قبل با هدایت واثق با کویت که در آن زمان پریرا را روی نیمکت داشت، در دیدار پلیآف المپیک در ورزشگاه پر از تماشاگر الشعب در بغداد روبرو شده تا سهمیه حضور در مسابقات المپیک مسکو را به دست آورد. عراق به لطف دو گل نظر اشرف در نیمه اول 0-2 پیش افتاده بود. اما پس از گذشت یک ساعت، واثق تصمیم گرفت نظر اشرف را بیرون کشیده و هافبکی را برای حفظ نتیجه وارد میدان کند.
سه دقیقه بعد کویت صاحب یک ضربه پنالتی شد که از نظر عراقیها تصمیم مشکوک از سوی جورج جوزف، داور اهل مالزی، بود؛ داوری که بعدا صباح میرزا، محافظ صدام، به سوی او شلیک کرد چرا که به نظر او، این داور رشوه گرفته بود. او در ادامه به طور مستقیم در تلویزیون دولتی مورد بازجویی قرار گرفت و پس از ضرب و شتم و دزدیده شدن از بغداد گریخت.
بعد از گلزنی جاسم یعقوب، شیرازه عراق از هم پاشید و در نهات کویت 2-3 پیروز شد. واثق هرگز نتوانست احساس شکست یا حسی را که با تعویض کاملا اشتباهش به او دست داده بود، فراموش کند. این شانس او برای جبران بود
اولین مسابقه در دوبی برگزار شد. مربی جدید دو بازیکن از تیم ب را به ترکیب اضافه کرده بود؛ مدافع کناری پا به توپ به نام غانم عُرَیبی و مهاجم نوکی 30 ساله به نام عناد عبد که مطبوعات او را “اوزهبیوی عرب” خطاب میکردند. عبید در کنار حسین سعید و احمد راضی مثلث خط حمله عراق را شکل دادند. عدنان درجال برای اولین بازی خود در مرحله انتخابی جام جهانی به خط دفاعی عراق بازگشت.
فقط پنج دقیقه از آغاز بازی گذشته بود که فهد خمیس اماراتی موفق شد توپ ارسالی از سوی عدنان الطالیانی با ضربه سر را از بالای سر رعد حمودی وارد دروازه حریف کند. بازیکنان عراق معتقد به آفساید بودند اما گل پذیرفته شد. آفتاب غروب کرده بود که واثق روی نیمکت سیگاری از سر نگرانی روشن کرد. حسین سعید در دقیقه 29 خود را در مسیر پاس بلند احمد رعد قرار داد و با فرار از تله آفساید به سوی دروازهبان شتابزده حریف رفت تا گل مساوی را به ثمر برساند. اما با گلزنی فهد از روی ارسال یک کرنر، عراق بدترین شروع ممکن را در نیمه دوم تجربه کرد.
واثق خیلی زود شاکر محمود ناطق هاشم را وارد میدان کرد و در ادامه وقتی ضربه آزاد بلندی از سوی عدنان درجال با ضربه سر احمد رعدی در مسیر حسین سعید قرار گرفته و منجر به گل تساوی دوم شد، این مربی نیز پاداش تصمیمش را گرفت. عبید در فاصله 15 دقیقه تا سوت پایان دومین کارت زردش را دریافت کرده و از زمین بازی اخراج شد اما هشت دقیقه بعد، ناطق گل پیروزیبخش ارزشمندش را وارد دروازه حریف کرد.
بازی برگشت در ورزشگاه شاه فهد در طائف عربستان سعودی و با حضور عُدَی حسین و شیخ حمدان بن زائد آل نهیان، رئیس جمهور امارات، برگزار شد. عراق دوباره از سیستم 2-4-4 استفاده کرد. با محرومیت عناد عبد و خط خوردن غانم عریبی، کریم علاوی در پست دفاع راست قرار گرفته و شاکر محمود و بسیم قاسم در خط میانی به بازی گرفته شدند.
امارات تحت هدایت پریرا به گلزنی در دقایق ابتدایی هر نیمه معروف بود و بار دیگر در دقیقه یک توسط فهد خمیس به گل رسید. فیفا به آندره داینا، داور سوئیسی، گفته بود در مقابل هرگونه خشونتی عکسالعمل نشان دهد و در همان نیمه اول چهار بازیکن با کارت زرد جریمه شدند. شش دقیقه از نیمه دوم گذشته بود که عدنان الطالیانی مهار ناپذیر به نظر رویای عراق برای جام جهانی را از بین برد و بازی برگشت را0-2 و نتیجه مجموع دو بازی را 3-4 کرد.
اما سه دقیقه بعد خالد عبدالعزیز، مدافع امارات، به دلیل ضربه اضافی زدن به توپ اخراج شد. واثق نیز که گزینه چندانی نداشت، کریم صدام را وارد میدان کرد. توپ و میدان در اختیار عراق بود اما هرچه زمان میگذشت به نظر میرسید آنها ایدهای برای حمله ندارند. کمتر از یک دقیقه به پایان بازی فرصت مانده بود که محمد فرج، مدافع امارات، نتوانست توپ ارسالی به محوطه را دفع کند و کریم با فرصتطلبی موفق شد دروازه را باز کند. با به صدا درآمدن سوت پایان، تمامی بازیکنان امارات به زانو درآمده بودند و تلویزیون دولتی بلافاصله شروع به پخش بازیهای سوارکاری کرد تا هواداران در خانه شاهد پریشانی بازیکنانشان نباشند. پریرا این شکست را “غمناکترین روز” دوران مربیگری خود خواند. همچنین این دیدار آخرین باری بود که واثق هدایت تیم ملی کشورش را بر عهده داشت.
***
اتاق فکر فدراسیون فوتبال عراق با همراهی موید البدری، دبیر فدراسیون، و تمیر محسن، مدیر تیم، معتقد بود بهترین شانس برای کسب سهمیه حضور در جام جهانی با استفاده از مربی باتجربه پدید میآید. انتخاب اول آنها ارنست هاپل اتریشی بود که هلند را به فینال جام جهانی 1978 رساند هبود اما با وجود اینکه رقم هنگفتی به او پیشنهاد شد، هاپل ترجیح داد در هامبورگ بماند. نفر بعدی در این فهرست، مربی برزیلی به نام ژرژ ویرا بود. او هرگز شهرتی به اندازه هاپل نداشت اما در 25 سالگی قهرمان کاریوکا شده بود و بیش از سه دهه تجربه کار در برزیل را داشت. او این پیشنهاد را قبول کرده و با کادری تمام برزیلی، از مربی دروازهبانها گرفته تا ماساژور، به سمت بغداد پرواز کرد.
سرمربی برزیلی بیش از یک ماه برای آماده سازی بازیکنان در برنامه تمرینی سختگیرانه در بغداد وقت گذاشت و حتی آنها را به عمان برد تا بازیکنان با چمن مصنوعی ورزشگاه عباسیون در دمشق که بازی رفت آخرین دیدار انتخابی آنها در آنجا برگزار میشد، سازگار شوند.
فدراسیون عراق به دلیل نگرانیهای امنیتی ناشی از تنشهای سیاسی بین دولت بعثی صدام حسین و حافظ اسد، خواهان برگزاری بازی خارج از خانه در جایی دور از دمشق بود. روابط دیپلماتیک بین دو کشور در سال 1971 قطع شده و حمایت سوریه از ایران در جنگ اوضاع را تشدید کرده بود. موید البدری به خبرگزاری خلیج فارس گفت که اگر اتفاقی برای تیم عراق در دمشق رخ دهد، فیفا مسئول آن خواهد بود.
دولت عراق تمامی دیدارهای مرحله انتخابی جام جهانی را تا آن زمان پخش کرده بود اما از ترس این که 25 هزار نفر هوادار حاضر در ورزشگاه علیه صدام و دولت او شعار دهند، تصمیم گرفت بازی را به صورت زنده پخش نکند و اکثر مردم بازی را از رادیو دنبال میکردند. حتی سرود ملی عراق قبل از بازی نیز کمی با حالت عادی تفاوت داشت و قسمتهای سیاسی آن حذف شده بود. پیش از شروع بازی، مرغهای عراقی مورد حمله یک خروس سوری قرار گرفتند و خون آنها در وسط زمین پاشیده شد؛ همزمان بنری روی سکوها گشوده شد که روی آن نوشته شده بود:”سوریه، پیش به سوی مکزیک”.
شعارها و لفاظیهای سیاسی، جالبتر از خود بازی بود. احمد رعدی در دقیقه ششم نیمه دوم موفق شد دروازه سوریه را باز کند اما میشل ووترو، داور فرانسوی، این صحنه را هند تشخیص داده و بازی با تساوی بدون گل به پایان رسید.
دولت عراق هواپیماهایی را برای هواداران علاقمند به سفر به طائف برای بازی برگشت در نظر گرفت و در آخر حدود چهار هزار نفر به عربستان سفر کردند. در روز مسابقه، روزنامه ورزشی متعلق به عدی به نام البعث الریاضی در مقالهای که ظاهرا توسط خود او نوشته شده بود به بازیکنان هشدار داد که اگر مغلوب شوند در انظار عمومی به سمت آنها تخم مرغ پرتاب خواهد شد، اما اگر به جام جهانی مکزیک راه پیدا کنند، پاداش بزرگی در انتظارشان خواهد بود.
این مسابقه در بیش از 40 کشور جهان از جمله برزیل، کانادا و مکزیک پخش شد. هر دو مربی نسبت به بازی رفت یک تغییر در تیمشان ایجاد کردند. ویرا شاکر محمود، هافبک تیم، را به ناطق هاشم ترجیح داد، در حالی که آودیس کولاکیان که در فینال جام عرب سال 1966 در بغداد کاپیتان کشورش مقابل عراق بود، از محمد جاکلان به جای رضوان حسن آل شیخ در ترکیب استفاده کرد. این بار عراق بر حریف خود تسلط یافته و پیش افتاد. علی حسین شهاب وارد محوطه جریمه سوریه شد و سانتری را با پای راستش ارسال کرد. احمد رعدی توپ را در تیر نزدیک و در جدال با دروازهبان سوریه از دست داد اما این توپ جلوی پای حسین سعید در نزدیکی نقطه پنالتی افتاد و او موفق شد دروازه خالی سوریه را باز کند. موید البدری، گزارشگر و مقام رسمی فدراسیون فوتبال، فریا زد: “گـــــــل! عراق گل اول را به ثمر رساند، تیم ما گل اول را به ثمر رساند!”
این روند در نیمه دوم نیز تکرار شد. تنها 35 ثانیه بعد از آغاز نیمه دوم بود که ارسال بیرون پای حسین سعید موقعیت خوبی را برای علی حسین فراهم کرد و در ادامه ضربه حارس محمد با حضور به موقع مدافعان سوریه دفع شد. البدری گفت: “45 دقیقه، من در این 45 دقیقه خودم را میکشم.” اما پس از آن گل دوم به ثمر رسید. خلیل علاوی از بال راست نفوذ کرده و توپ را به حسین سعید داد که حریف را فریب داده و آن را به باسل کورکیس در محوطه جریمه رساند. توپ ابتدا از دست رفت اما کورکیس دوباره آن را تصاحب کرد و پاسی برای حارس محمد در بال راست ارسال کرد. سانتر او خیلی بلند به نظر میرسید اما ضربه سر علی حسین شهاب روی پای شاکر محمود افتاد تا توپ را به گوشه سمت چپ دروازه بچسباند.
هیثم شهاده به جای جهاد اشرفی برای سوریه وارد میدان شده و اولین حمله آنها در نیمه دوم با ایجاد موقعیت همراه شد. خلیل علاوی توپ را از دست داد و اگرچه پاس مروان مدراتی به جورج خوری توسط عدنان درجال قطع شد اما در ادامه تلاش مدافع عراقی برای پاس رو به عقب موفق نبود و توپ به خوری رسید که از سمت چپ نفوذ کرده و سانتری را برای مدراتی ارسال کرد که در آستانه محوطه جریمه قرار داشت. توپ به او نرسید اما با دست عدنان درجال برخورد کرد: پنالتی. ولید ابوالسل توپ را به گل تبدیل کرد و سوریه در کمال ناباوری به بازی برگشت.
بازیکنان عراق عصبی شده بودند اما خیلی زود به خودشان مسلط شدند. خطایی روی حارس محمد صورت گرفت و عراق صاحب ضربه آزادی از فاصله 35 متری شد. کورکیس در حالی که پشتش به دروازه بود به همراه درجال و خلیل علاوی برای استفاده از این موقعیت در کنار هم قرار گرفتند. کورکیس توپ را به خلیل پاس داد و شوت او در گوشه پایین دروازه جای گرفت. البدری از خود بیخود شده بود. او فریاد میزد:” گل، گل، گل! خلیل محمد علاوی، او 40 بار این تمرین را انجام داده است، گل برای تیم ما، ما به این گل نیاز داشتیم، گل برای عراق بزرگ، گل، گل سوم توسط خلیل علاوی به ثمر رسید… او 40 بار این تمرین را انجام داده است، او همیشه زدن این ضربات را تمرین میکرد. گل برای عراق، 1-3 به سود عراق.” زدن ضربات آزاد یکی از تمرینات همیشگی ویرا در کار با بازیکنان بود.
بعد از گل سوم، عراق با اعتماد به نفس زیادی توپ را به حرکت درمیآورد. حسین سعید در دقیقه 79 بعد از یک حرکت خوب و همکاری با شاکر محمود و احمد رعدی، تیرک دروازه را از روی خط محوطه جریمه به لرزه درآورد. همزمان با سپری شدن زمان، هواداران عراق شروع به شعار دادن کردند: “مکزیک ، مکزیک …”
سوریها دست به پرس زدند اما فایدهای نداشت. در حالی که حسین سعید آخرین فرصت بازی را به دست آورد، داور در سوت پایان دمید. البدری فریاد زد: “تبریک به عراق بزرگ. تبریک به عراق بزرگ و صدام حسین کبیر… جنگ ورزشی ما، تبریک به ارتش عراق، تیم ملی ما.”
کسب جواز صعود به جام جهانی 1986 مکزیک در زمانی دشوار برای یکی از اعضای این تیم رخ داد. تنها چند روز قبل، پدر باسیل کورکیس ناگهان سکته مغزی کرده و فوت کرده بود. دلیل چنین اتفاقی این بود که پدر این بازیکن متوجه شد خواهر 19 ساله کورکیس که در سال 1979 در دانشگاه کشاورزی به دلیل فعالیتهای سیاسی در حزب کمونیست عراق توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده بود، سه سال بعد از آن اعدام محکوم شده است. پدر باسیل هر روز پس از دستگیری دخترش به کلانتری میرفت تا در مورد جای او سوال کند. سرانجام در سال 1985 و مدتی کوتاه پس از اینکه باسیل برای به ثمر رساندن گل پیروزی در فینال بازیهای پان عربی یک خودرو هدیه گرفته بود، حقیقت به آنها گفته شد.
وقتی هواپیمای حامل بازیکنان عراقی در فرودگاه بینالمللی صدام به زمین نشست، سیاستمداران بلند پایه از آنها استقبال کردند. با این حال هیچ هواداری اجازه حضور در فرودگاه را نداشت و آنها نتوانستند جشن شادیای که پس از پیروزی مقابل قطر در کلکته به راه انداخته بودند را تکرار کنند. صدای تیراندازی و هلهله شادی پس از کسب سهمیه حضور در جام جهانی در بغداد به گوش میرسید. ویرا گفت: “برنامه من پیروزی در دمشق و سپس در زمین بیطرف بود و این اتفاق افتاد چون فوتبال عراق بهترین تیم در کل منطقه است. ما بازیکنان بسیار با استعداد و با روحیه تیمی قوی داریم و این همان چیزی است که از زمان ورودم به اینجا بیشتر از همه چیز من را تحت تاثیر قرار داده است. این تیم بسیار با نظم و انضباطی است و بازیکنان فوق العاده مسئولیت پذیر عمل کردند.”
اما ویرا پس از سال جدید برکنار شد.
***
ویرا در ریو دوژانیرو و مشغول گذاراندن تعطیلات بود که مترجمش به او گفت اخراج شده و ادو کویمبرای 38 ساله، دستیارش و برادر زیکو، ستاره بزرگ برزیل، جای او را گرفته است. او قربانی مبارزات انتخابی عدی حسین برای دامن زدن به اختلافات با نوری فیصل شاهر، وزیر ورزش و جوانان، بود. وزیر مشخصا خواهان ادامه کار با ویرا بود، در حالی که عدی تصمیم داشت از ادو در الرشید، باشگاه خود، استفاده کند. عدی مسئول این تغییر بود اما نشریه او به نام البعث الریاضی، شاهر را مقصر قلمداد کرد.
آماده سازی برای جام جهانی از اول ژانویه آغاز شد. دو جلسه تمرینی در هفته در ورزشگاه الشعب برگزار میشد و بازیکنان در روزهای دیگر با باشگاهها تمرین میکردند. با جنگی که در عراق در جریان بود، فوتبال سختیهای زندگی روزمره را تسکین میداد. بازیهای دوستانه عراق تا قبل از جام جهانی، حتی بازیهایی که در کمپ تمرینی آنها در برزیل برگزار شد، همگی به صورت زنده از تلویزیون دولتی پخش شدند و هواداران مشتاق تماشای میزان پیشرفت تیم بودند. جمعیتی بین 35 تا 40 هزار نفر به ورزشگاه الشعب رفتند تا دیدارهای دوستانه با حضور بازیکنانی که عراق را برای نخستین بار به جام جهانی رسانده بودند را تماشا کنند.
دانمارک در اواخر ژانویه به بغداد رفت و دو بازی انجام داد. در اولین بازی دانمارک 0-2 پیروز شد و در دومین مسابقه با همین نتیجه مغلوب شد. در بازی دوم، زیکو با پوشیدن یک ژاکت سبز که روی آن کلمه “عراق” حک شده بود، به صورت سمبلیک بازی را با حسین سعید آغاز کرد. زیکو به همراه باشگاه فلامینگو که بازیکنانی چون سوکراتس، موزر و لیندرو نیز در آن حضور داشتند، به بغداد رفته بود. آنها در حال سپری کردن پیش فصل بودند و پیش از اینکه با عراق دیدار کنند، در فلورانس و منامه نیز بازیهای دوستانه برگزار کرده بودند.
این سخت ترین دیدار عراق در مسیر آماده سازی برای جام جهانی بود و در یکی از روزهای پر از باد ماه فوریه در ورزشگاه پر از تماشاگر الشعب برگزار شد. تمامی صندلیها پر بود و تماشاگران زیادی در کنار زمین نشسته بودند. بهبهتو بعد از سه دقیقه موفق به گلزنی شد و زیکو نیز 10 دقیقه پیش از تعویضش که با تشویق شدید هواداران همراه بود، گلزنی کرد. اتفاقی در این بازی رخ داد که امروزه هنوز هم درباره آن صحبت میشود: سوکراتیس به معد ابراهیم لایی زد و بازیکن عراقی سوکراتیس را هول داد. ناطق حسیم می خواست با لایی زدن به سوکراتیس انتقام همتیمی خود را بگیرد و بعد از چند تلاش ناموفق بالاخره موفق به انجام این کار شد و هواداران حاضر در سکوها به شدت او را تشویق کردند.
پس از این که اورتون دعوت آنها را رد کرد، چلسی حریف بعدی عراق در بغداد بود. چلسی با لباس یک دست قرمز با گل جو مکلافلین پیش افتاد. خلیل علاوی در نیمه دوم با یک ضربه از راه دور گل مساوی را به ثمر رساند. بعد از یک ساعت، عراق مدافع کلیدی خود عدنان درجال را پس از برخورد با دیوید اسپیدی به دلیل مصدومیت جدی از دست داد. او پنج ماه دور از میادین بود و جام جهانی را از دست داد.
عراق در دو دیدار مقابل رومانی به نتایج مساوی 0-0 و 1-1 دست یافت و با بازگشت فلاح حسن، قهرمان ملی کهنه کار خود، شاهد حضور 10 هزار هوادار دیگر در دومین دیدار دوستانه بود. سپس آنها راهی برزیل شده و دیدارهایی دوستانه از جمله بازی مقابل فلامینگو در استادیوم ماراکانا برگزار کردند. عراق 1-3 شکست خورد اما احمد رعدی تبدیل به اولین بازیکن عراقی شد که در این استادیوم موفق به گلزنی شده است.
به نظر میرسید که شرایط آماده سازی به خوبی پیش میرود، اما جایگاه ادو امن نبود. فدراسیون فوتبال دور از چشم او در حال مذاکره با اتحادیه فوتبال قطر بود تا بتواند اواریستو، سرمربی برزیلی آنها، را برای هدایت عراق در مکزیک به خدمت بگیرد. آخرین دیدارهای دوستانه برابر تیم منتخب لیگ ایرلند که فقط با 15 بازیکن سفر کرد و برای هر کدام 200 پوند دریافت کرد و همچنین باشگاه شالکه 04 از آلمان غربی برگزار شد.
در بازی مقابل منتخب لیگ ایرلند، ادو برای اولین بار همزمان از فلاح حسن و احمد رعدی در ترکیب استفاده کرد و عراق با تک گل نیمه اول از احمد رعدی و درخشش این زوج به پیروزی رسید. با مصدومیت حسین سعید، گزینه اول تیم، ادو از بازیکنان ذخیره مانند جمال علی، عماد جاسم و رحیم حامد مقابل شالکه در کنار فلاح حسن استفاده کرد. ناطق هاشم روی سانتر خوب خلیل علاوی، مدافع راست، گل اول را با ضربه سر به ثمر رساند. پنالتی از سمیر شاکر بازی را 0-2 کرد اما این آخرین بازی ادو به عنوان سرمربی عراق بود.
***
دلایل انتصاب اواریستو که به طور پنهانی برای تماشای مسابقه مقابل منتخب لیگ ایرلند حضور یافته بود، هیچگاه به خوبی شرح داده نشد. عدی مدعی شد وظیفه ادو این بوده که بازیکنان را تا پیش از جذب مربی باتجربه به خوبی تمرین دهد اما انتصاب سرمربی جدید در آستانه برگزاری جام جهانی چندان منطقی نبود. اواریستو در اولین دیدارش با بازیکنان در دانشگاه بغداد به آنها گفت که در زمان موجود غیرممکن است بتواند آنها را به تیمی تبدیل کند که به مرحله یک هشتم صعود کنند. این مربی گفت نهایت کاری که از او برمیآید این است که برای ساختن تیمی تلاش کند که گلهای زیادی دریافت نکند. اما ادو معتقد بود صعود به مرحله بعدی امکانپذیر است.
قبل از اینکه تیم ملی برای سازگاری با شرایط به مکزیک پرواز کند ، اواریستو شخصا دو تصمیم مهم اتخاذ کرد. او ابتدا فلاح حسن 35 ساله را کنار گذاشت و سپس ندیم شاکر را به تیم دعوت کرد؛بازیکنی که او را “شماره چهار بزرگ جام خلیج فارس” صدا میزد.
بعد از حضور اووه زیلر آلمانی، لقب فلاح حسن “زیلر” شده بود و از دلایل اصلی این لقب این بود که هر دو بدون مو بودند، وگرنه سبک بازی او بیشتر یادآور یوهان کرویف بود. او در 35 سالگی انرژی و اشتیاقش را در زمین از دست نداده بود و هر وقت توپ به او میرسید، سر و صدای جمعیت بلندتر میشد. او بازی را از خیابانها شروع کرده و هواداران او را یکی از خودشان میدیدند. فلاح یکی از پردرآمدترین فوتبالیستهای داخلی به حساب میآمد و از سوی رژیم بعثی به مثابه یک گنجینه ملی در نظر گرفته میشد. هنگامی که پای او قبل از بازیهای المپیک 1980 شکست، شورای فرماندهی انقلاب این بازیکن را برای معالجه به لندن اعرام کرد. فلاح 30 سال پس از این مسابقات باور دارد که خط زدنش کار اواریستو نبوده، بلکه عدی که سعی بر تخریب شهرت و محبوبیت او در بین مردم داشت، او را وادار به انجام این کار کرده است.
فلاح پس از جنگ خلیج فارس در سال 1991 عراق را ترک کرده و در تبعید زندگی کرد، چرا که دیگر محبوبیتی در دولت نداشت. نام او از رسانهها پاک شد و حتی وقتی الزورا، باشگاه سابقش، سالگرد خود را جشن میگرفت، نامی از او برده نمیشد. در یکی از شمارههای نشریه البعث الریاضی که لیست برترین گلزنان لیگ عراق را نشان میداد، جای نام فلاح که 11 گل در فصل 79-1978 به ثمر رسانده بود خالی گذاشته شد.
بازیکن دیگری که با جنجال کمتری کنار گذاشته شد، جعفر عبدالحسین 20 ساله بود که اولین بازی خود با پیراهن این تیم را در دومین بازی دوستانه مقابل دانمارک انجام داده بود. دعوت این هافبک از تکریت، شهر صدام، ناباورانه بود و او در پنج دقیقه پایانی پیروزی 0-2 تیمش به میدان رفت. ظهور او خیلی سریع رخ داد اما به همین سرعت نیز محو شد. او قربانی فشارهای سیاسی شد، چرا که سه برادر و دو عضو دیگر خانوادهاش به دلیل مخالفت سیاسی با دولت توسط رژیم بعثی اعدام شده بودند.
تیم عراق از مسیر بن، از بغداد به سمت مکزیکو سیتی پرواز کرد؛ سفری که دو روز طول کشید. شرایط امنیتی شدیدی حاکم بود و این باعث شد اواریستو اظهارنظری غیر دیپلماتیک داشته باشد: “ما از تروریستها یا رقبای خود نمیترسیم، بلکه از زلزله میترسیم”. زمین لرزهای ویرانگر هفت ماه قبل در مکزیکوسیتی رخ داده و باعث مرگ حداقل 5 هزار نفر شده بود.
بازی اول عراق در روز پنجم این مسابقات برگزار شد. آنها سومین تیم از سه تیم عربی حاضر در جام بودند و پس از تساوی الجزایر با ایرلند شمالی و مراکش با لهستان، انتظارات از قهرمان جام عرب و مسابقات پان عربی بالا بود و آنها باید نتیجه خوبی برابر پاراگوئه کسب میکردند.
هنگامی که عدنان درجال به دلیل مصدومیت مسابقات را از دست داد، اواریستو به جای او بسیم قاسم را دعوت کرد. در کمال تعجب او برای قرار گرفتن در پست مدافع میانی در اولین بازی به کاظم مطشر ترجیح داده شد که در همه دیدارهای انتخابی در زمین حاضر بود. باسیل کورکیس به خط دفاعی برگشت، چرا که اواریستو خواهان بهرهگیری از تله آفساید بود و سعی میکرد انتظار از فعالیت فیزیکی بازیکنانش را در گرمای هوا کاهش دهد. او به رسانهها گفت: “هرکسی که میخواهد در این کشور در هر دیداری به پیروزی دست یابد، باید کارآمد و موثر بازی کند.”
پاراگوئه پس از صعود به سومین جام جهانی تاریخش و اولین جام جهانی بعد از 28 سال دچار آشفتگی بود. کایِتانو ری رامیرز، سرمربی آنها، تهدید کرده بود که این سمت را ترک خواهد کرد اما در نهایت برای ادامه حضور روی نیمکت متقاعد شد و 12 بازی بدون شکست از اکتبر 1985 تا شروع مسابقات برابر رقبایی که بیشتر آنها از خاورمیانه بودند را تجربه کرد.
این مسابقه حوالی ظهر به وقت محلی در ورزشگاه نِمِسیو دییِز در تولوکا، با نام مستعار لابومبونرا به معنای جعبه شکلات به واسطه شکل مربعی جایگاههایش، آغاز شد. این تجربهای جدید برای عراق بود که به بازی در ورزشگاههای چند منظوره با پیست دو میدانی در فاصله بین زمین و هواداران عادت داشت. عراق لباس زرد ناآشنایی بر تن داشت. آنها معمولا لباس سبز یا سفید و بعضی اوقات قرمز میپوشیدند اما رنگ زرد انتخابی جدید بود. گفته میشود فدراسیون عراق از آدیداس، تولیدکننده این لباس، خواسته بود از رنگهایی استفاده کند که تیم دیگری در این مسابقات بر تن نداشته باشد و آدیداس نیز رنگ آبی آسمانی و زرد را انتخاب کرد (برزیل تنها تیم با پیراهن زرد بود) اما بسیاری باور دارند که عدی اصرار داشت که عراق باید همان رنگ باشگاه الرشید را بپوشد. ظاهرا زرد رنگ مورد علاقه او بود. بسیاری از بازیکنان از این تغییر ناراحت بودند. یکی از بازیکنان بعدها گفت:”ما با رنگ زرد احساس بیگانگی میکردیم” و بازیکن دیگری نیز مدعی شد آبی آسمانی بار سنگینی روی دوش آنها انداخته بود.
اواریستو امیدهای تیمش را بر پایه دفاع خوب و مستحکم با رهبری ندیم شاکر و سمیر شاکر، مدافعان میانی، به همراه خلیل علاوی در سمت راست و غانم عریبی در سمت چپ بنا کرده بود. در خط میانی باسیل کورکیس و ناطق هاشم در وسط و حارس محمد و علی حسین شهاب در کنارهها قرار گرفته بودند و حسین سعید و احمد رعدی 22 ساله نیز در خط حمله حضور داشتند.
عراق از همان دقیقه اول حداقل با نماینده آمریکای جنوبی برابر به نظر میرسید و آنها بر جریان بازی تسلط داشتند. بعد از اینکه عراق توپ را به خوبی تا محوطه پاراگوئه به گردش درآورد، حسین سعید که تحرک بالایی داشت یک شوت با پای چپ به سمت دروازه حریف روانه کرد. اما این پاراگوئه بود که به گل اول دست یافت. خولیو سزار رومرو پاس بلند آدولفینو کانتس از دایره مرکزی زمین را مهار کرد و آن را از روی سر رعد حمودی، کاپیتان جلو آمده عراق، وارد دروازه کرد.
عراق در دقایق پایانی نیمه اول یک ضربه آزاد در آستانه محوطه جریمه پاراگوئه به دست آورد. ولادیمیرو شتینا، مدافع تیم ملی پاراگوئه، به دلیل خطا با کارت زرد جریمه شد. خلیل علاوی که خاطره آن روز تاریخی در طائف هنوز در ذهنش تازه بود، پشت توپ قرار گرفت اما این بار ضربه او توسط روبرتو فرناندز، دروازهبان حریف، به بیرون رفت. علی حسین شهاب کرنر را از سمت چپ به سمت تیر دورتر ارسال کرد و احمد رعدی آن را با ضربه سر تبدیل به گل کرد. شدراک یوسف، گزارشگر بازی، فریاد می زد: “گل! گل!” بازیکنان خوشحالی کردند. اما ادوین پیکون آکونگ اهل موریس، داور این دیدار، در حالی که توپ هنوز در هوا بود، سوت پایان نیمه اول را به صدا درآورده بود. کادر فنی برای اعتراض وارد زمین شدند اما نتیجه 0-1 باقی ماند.
آن اتفاق باعث همدردی و دلسوزی جمعیت با تیم عراق شد، اما اهمیتی نداشت. بازی با نتیجه 0-1 به پایان رسید. اواریستو در کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی گفت:” او داور بدی بود. نه این که نیت بدی داشته باشد اما عملکردش به ضرر ما بود. مانند زمانی که ما در موقعیت خوبی قرار داشتیم اما سوت پایان نیمه اول را زد. او اجازه نداد ما گل بزنیم چون پایان نیمه اول را اعلام کرده بود … داور باید قبل از ارسال کرنر سوت میزد یا اجازه میداد گل ما پذیرفته شود چون درست پس از ضربه کرنر به ثمر رسید. داور نتیجه را تعیین کرد اما من فکر میکنم لیاقت ما بیش از این بود.”
حسین سعید که به عنوان خطرناکترین بازیکن عراق از سوی رسانههای جهانی مورد تحسین قرار گرفته بود، مصدوم شد و بقیه دیدارهای مرحله گروهی را از دست داد. اواریستو برای مسابقه دوم برابر بلژیک، تصمیم گرفت به جای رحیم حامد که در نیمه دوم مقابل پاراگوئه به میدان رفته بود، کریم صدام را جانشین حسین سعید کند.
دوباره عراق با ارسال پاسهای سریع بازی را خوب آغاز کرد، اما این بلژیک بود که در دقیقه 16 و پس از این که ارسال جان کوئلمانس، کاپیتان و بازیساز تیم، به انزو شیفو، پدیده جوان اندرلخت، که در سمت راست محوطه جریمه آزاد بود، رسید، دروازه حریف را باز کرد. چهار دقیقه بعد، خلیل علاوی در محوطه جریمه روی فرانک فرکاتِرِن خطا کرد. حمودی به دلیل اعتراض کارت زرد گرفت و نیکو کلاسن این ضربه را تبدیل به گل کرد. بازیکنان عراق از تصمیمات پالاسیو خسوس دیاز، داور کلمبیایی، عصبانی شده و بعد از هر تصمیم او شروع به اعتراض میکردند.
شش دقیقه بعد از آغاز نیمه دوم وقتی شیفو توپ را با حرکتی تکنیکی توپ را از بالای سر کورکیس رد کرد، این بازیکن روی او مرتکب خطا شد. سپس غانم عریبی این بازیکن را با خطا متوقف کرد و دیاز که ظاهرا به دلیل مدل سبیل مشابه این دو بازیکن گیج شده بود، کارت زرد دوم را به کورکیس نشان داده و او را از زمین بازی اخراج کرد. به محض نشان دادن کارت قرمز، گورگیس با کنایه برای داور دست زد.
با این اتفاقات به نظر میرسید تکلیف بازی مشخص شده اما در ادامه لحظه تاریخی فرا رسید. احمد رعدی پس از دقیقه 57 در گوشه محوطه پاس نوک پایی از ناطق هاشم که به “پلاتینی عراق” مشهور بود را دریافت کرده و ضربهاش را وارد دروازه ژان ماری فاف کرد. این گل هنوز تنها گل عراق در تاریخ جامهای جهانی است.
در فاصله دو دقیقه تا پایان بازی، عراق حتی فرصت داشت که به گل تساوی دست پیدا کند اما ضربه حارس محمد از سمت راست به تیرک دروازه برخورد کرد. یک امتیاز میتوانست عراق را امیدوار کند اما دو شکست به معنای حذف آنها بود. در این بازی شش کارت، شامل پنج کارت زرد و همچنین یک کارت قرمز به عراقیها نشان داده شد. پس از سوت پایان، یاد گل مردود شده بازی اول دوباره در ذهن بازیکنان عراق زنده شد و همین باعث شد که آنها کنترلشان را از دست داده و به دیاز اعتراض کنند. دو نفر از آنها از دو بازی محروم شدند و سمیر شاکر پس از پرتاب آب دهان به سوی داور، به مدت یک سال از حضور در میادین فوتبال بینالمللی محروم شد.
با سه بازیکن محروم و چهار مصدوم از جمله مهاجم اصلی و دروازهبان، اواریستو فقط 15 بازیکن در بازی پایانی مقابل مکزیک در ورزشگاه آزتک در اختیار داشت. معد ابراهیم در خط دفاعی و عناد عبد در خط حمله به کار گرفته شدند و بسیم قاسم که معمولا مدافع بود به عنوان هافبک دفاعی به میدان رفت؛ پستی که در بازی برگشت انتخابی جام جهانی مقابل امارات در آن به کار گرفته شده بود چون سیستم عراق از 2-4-4 به 3-3-4 تغیییر کرده بود. مکزیک هم هوگو سانچز، مهاجم تیم، را در اختیار نداشت اما با این وجود در یک بازی دشوار با نتیجه 0-1 به پیروزی رسید. فرناندو کیرارته، مدافع راست، در دقیقه 54 موفق شد روی ضربه آزادی از سوی مانوئل نِگرِته دروازه عراق را از زاویه بسته باز کند. موید البدری، گزارشگر عراقی، با گریه میگفت:” نباید چنین اتفاقی رخ میداد. خدا، نباید اینطور میشد. از زاویه بسته، چرا این گونه، چرا فتاح؟”
تیم پس از بازگشت به فرودگاه بین المللی صدام در بغداد بدون تشریفات به خانه بازگشت. بازیکنان مجازات نشدند اما کل اعضای تیم در کنفرانسی در یک برنامه تلویزیونی ویژه جهت بررسی و تعیین دلایل شکست در مکزیک حضور یافتند.
نوری فیصل شاهر تنها چند روز قبل از پست وزارت جوانان و ورزش برکنار شده بود؛ پس از تلاش عدی که ستونهایی علیه او نوشته بود و در مقابل نوری فیصل هم مقالاتی منتشر کرده و اسنادی را در اختیار رسانهها قرار داده بود که نشان دهنده فساد او بودند. شاهر سرانجام پس از حذف عراق از جام جهانی استعفا داد چون او مقصر جدایی ژرژ ویرا و ادو قلمداد میشد، در حالی که عدی پشت این تصمیمها قرار داشت.
این اتفاقات باعث شد تا عدی به قدرتمندترین مرد ورزش عراق تبدیل شود. او با لباس و سربند عربی در کنفرانس مطبوعاتی تلویزیونی حاضر شده و ابراز تعجب کرد که عراق با وجود صعود سه تیم از مرحله گروهی به دور یک شانزدهم، موفق به صعود نشدند (بهترین تیمهای سوم از چهار گروه نیز راهی دور بعد شدند).
او به خطاهای تاکتیکی کشندهای اشاره کرد که در عملکرد بازیکنان واضح بود و مسئولیت این امر را بر دوش اواریستو گذاشت. سخنان پایانی عدی خطاب به کل تیم ملی عراق بود و مدعی شد که فدراسیون فوتبال عراق تصمیم به قطع همکاری با کادر فنی برزیلی گرفته است.
روش پاداش و مجازات همیشگی عدی که در باشگاه الرشید مورد استفاده قرار میگرفت، هنوز در تیم ملی اعمال نمیشد. بازیکنان تیم 1986 زندانی و شکنجه نشدند. این رویکرد تا اوایل دهه 90 در فوتبال ملی جایی نداشت. چند هفته پس از اولین حضور در جام جهانی، همان بازیکنان برای بازی با لباس عراق- با رنگ سبز آشناتر- گرد هم آمدند تا به عنوان تیم منتخب بغداد در تورنمنت بین المللی صدام به میدان بروند.
لعنتی ها چقد داستان داشتن
باید از تاریخ درس بگیریم و مربی ک نتیجه میگیره رو تغییرش ندیم
واقعا جام 86 پر از خاطره است همین احمد راضی بازیکن معروف عراق در زمان شیوع کرونا به دلیل درگیر شدن به کرونا فوت کرد