داستان گرد مولر؛ بمبافکن آلمانی چگونه اسطوره شد
هفتیک- کفش طلا از دست رفته و در اختیار رقیب قرار گرفته بود. جام نمادین بهترین گلزن بوندسلیگا در فصل گذشته، پس از فصل 71- 1970 به لوتار کوبلان از اوبرهاوزن تعلق داشت. تحمل این سقوط برای گرد مولر بسیار دشوار بود.
بمبافکن لقب مولر در دوران حرفهای فوتبالش بود که بیش از دو دهه در سطح ملی و باشگاهی به طول انجامید و حالا این بمبافکن به وضوح ناامید بود. در طول تابستان ناخوشایندی که در پی آن آمد، مولر سخت تلاش کرد تا بار دیگر برگ برندهای را به دست آورد که تا حد زیادی سبک فوتبال او را تعریف میکرد. مهاجم زهردار و خطرناک بایرن مونیخ در خودش فرو رفته بود تا نیروی تازهای به فوتبالش بخشیده و با 72 کیلوگرم لاغرتر از همیشه، با ریشی خودنمایانه و بلند و موی مواج تیره رنگ از نو ظاهر شود.
بمبافکن با شروع فصل 72- 1971 با این ظاهر جدید وارد زمین شد اما موفقیت مجددی که در پی آن بود همچنان دور از دسترس به نظر میرسید. او تنها یک گل از 12 گل اول تیمش را به ثمر رساند و در طول نیم فصل اول سه ضربه پنالتی را از دست داد. مولر تصمیم گرفت از عنوان پنالتیزن اول بایرن مونیخ کنارهگیری کند و آمار گلزنی پایینی را به ثبت رساند؛ تنها چهار گل در 10 بازی اول تیمش. در تمام طول این مدت، فکر و خیال فصل گذشته، از دست رفتن کفش طلا و به ثمر رساندن تنها 22 گل روح او را تسخیر کرده بود.
تنها معدود تماشاگرانی که شاید شامل خود مولر بودند، متوجه شدند که مهاجم بایرن مونیخ در آستانه بزرگی و عظمت قرار دارد- جاودانگی خالص فوتبالی. وقتی فصل 72-1971 به پایان رسید، بمبافکن آمار حیرت انگیز 151 گل در 100 بازی در سطح باشگاهی و ملی را به نام خود ثبت کرده بود. چهل گل از این تعداد با پیراهن سرخ رنگ بایرن مونیخ در بوندسلیگا به ثمر رسید.
یکی از رقبا با حسرت اظهار داشت:” مولر کارهایی میکند که هیچکس دیگری روی زمین قادر به انجام آنها نیست. تنها راه متوقف کردنشریال دستبند زدن به او است.”
روند کاملا مضحک گلزنی او زمانی شتاب گرفت که برابر هانوفر و سپس برابر دویسبورگ دبل کرد. هتتریک ماه اکتبر با پیراهن سرخ برابر هامبورگ باعث شد که او در پایان ماه در صدر جدول بهترین گلزنان بوندسلیگا قرار بگیرد.
این تازه آغاز راه بود. مولر با حملاتش هواداران را شیفته و رقبا را انگشت به دهان کرده بود. او در جریان پیروزی خردکننده 1- 11 بایرن برابر دورتموند در اواخر ماه نووامبر چهار گل به ثمر رساند و تا نیمفصل 17 گل از جمع 47 گل زده توسط باشگاهش به نام او بود. سپس سه بازی با تنها یک گل سپری شد اما این افت کوتاه مدت با غرشی پرهیاهو به پایان رسید. پنج گل زده در جریان پیروزی 0- 7 برابر اوبرهاوزن این آتش را بار دیگر زنده کرد. مولر در اواسط آوریل 1972 به رکورد درخشان 34 گل رسیده بود و اختلاف زیادی با کلاوس فیشر از رویال بلوز و فردیناند کلر از هانوفر داشت که تنها 18 گل به ثمر رسانده بودند.
بمبافکن که در زمین عملا غیرقابل مهار بود، برعامل سردرگمی دیگری نیز غلبه کرد- بررسی پیشنهاد وسوسهانگیزی از سوی باشگاه هلندی فاینورد روتردام. او در اواخر مارس به این پیشنهاد پاسخ منفی داده و مدعی شد:” من در بایرن رشد کردم و در اینجا دوستانی دارم. احساس دین عمیقی از صمیم قلبم به این باشگاه دارم.”
مولر این حس قدرشناسی را به شیوهای خیرهکننده به نمایش گذاشت. او دو گل در پیروزی 1- 4 برابر کلن در اواخر می زد و با به ثمر رساندن هر چهار گل تیم ملی آلمان در پیروزی 1-4 برابر اتحاد جماهیر شوروی در افتتاحیه رسمی المپیک مونیخ، نقش مهمی در رهبری این تیم ایفا کرد. او در اوایل ژوئن با ثبت ششمین هتتریک در جریان پیروزی 3- 6 برابر آینتراخت فرانکفورت، به رکورد 40 گل زده در فصل رسید.
بمبافکن در همین سال با رساندن تیم ملی آلمان به قهرمانی جام ملتهای اروپا به درخشش خود ادامه داده و چهار گل از پنج گل تیمش را در مسیر کنار زدن بلژیک و اتحاد جماهیر شوروی به ثمر رساند. او در همین روند به اولین ستاره آلمانی تبدیل شد که بیش از 50 گل ملی زده بود.
این فصل خارقالعاده شاید بهترین تعریف از دوران اوج گرد مولر و برترین سال یک زندگی حرفهای درخشان بود. و تماشای آن نیز بسیار لذتبخش بود. مجله کیکر برای سومین سال متوالی رتبه “کلاس جهانی” را به بمب افکن اختصاص داد. خاطره این فصل جادویی پس از بیش از نیم قرن هنوز زنده است و بایرن در مراسم هفتادمین سال تولد مولر در سال 2015 نمایشگاهی را با 40 توپ سرخ و سفید به احترام رکورد او در فصل 72- 1971 در موزه باشگاه گشود.
گرد مولر در طول 14 فصل حضورش در بایرن مونیخ (1979- 1964) و دوران حرفهایاش از 1963 تا 1981 رکوردهای باورنکردنی و خارقالعادهای را به دست آورد؛ هرچند که چنین چیزی در سالهای اولیه بازی او بعید به نظر میرسید. علیرغم شهرت جهانی او، افراد کمی از دوران کودکیاش باخبر هستند: والدین او ناشناس هستند.
مولر در تاریخ 3 نوامبر 1945، درست شش ماه پس از پایان جنگ جهانی دوم، در شهر نوردلینگن آلمان به دنیا آمد و تنها 175 سانتیمتر رشد کرد. بسیاری از آنالیزورها موفقیت او را در گروی سرعت استثنایی، توانایی پرش فوق العاده، شتاب و مرکز ثقل پایین میدانند که حرکات موثر را تسهیل میکرد. او گاهی پشت به دروازه توپ را دریافت میکرد، خیلی سریع به سمت دروازه میچرخید و در همین حال تعادل و تمرکزش را حفظ میکرد. به شکل مرگباری چابک و دقیق بود و ضربات او از آستانه محوطه ششقدم به سوی دروازه نظیر نداشت. البته قدرت روانی همیشه عاملی کلیدی در مهارت گلزنی بمبافکن به حساب میآمد.
همانطور دیوید وینر، نویسنده کتاب نارنجی درخشان، اشاره کرده، “مولر کوتاه، نسبتا چاق، با ظاهری عجیب و به شکل قابل توجهی سریع بود. او هیچ سنخیتی با تصویر مرسوم از یک فوتبالیست بزرگ نداشت اما از شتابی مرگبار در مسافتهای کوتاه، بازی هوایی عالی و غریزه گلزنی غیرعادی برخوردار بود. پاهای کوتاه او باعث شده بود که مرکز ثقل پایینی داشته باشد و به همین دلیل میتوانست خیلی سریع بچرخد و تعادلی عالی در فضاها و سرعتهایی داشته باشد که باعث به زمین خوردن سایر بازیکنان میشد. او همچنین از مهارت گلزنی در موقعیتهای بعید نیز برخوردار بود.”
مولر ورای دوران حضورش در بایرن و سالهای رو به پایان زندگی حرفهای در تیم فورت لودردیل استرایکرز در لیگ فوتبال آمریکای شمالی، گلزنی خارقالعاده و قدرتمند- در هر ورزشگاهی- به حساب میآمد. او در 62 بازی ملی 68 گل به ثمر رساند که میانگین فوق العاده 1.1 گل در هر بازی بود. او دو بار در سالهای 1967 و 1969 به عنوان بهترین فوتبالیست سال آلمان غربی انتخاب شد و به اولین بازیکن آلمانی تبدیل شد که عنوان فوتبالیست سال اروپا را در سال 1970 از آن خود کرد. او در طول زندگی حرفهایاش در سطح باشگاهی نیز در 365 گل در 427 بازی با بایرن مونیخ زد و 66 گل نیز در 74 بازی باشگاهی اروپا به ثمر رساند. او مجموع 566 گل زده در 607 بازی رسمی را به نام خود ثبت کرد. او با وجود انجام چند بازی کمتر از سایرین در بین 25 گلزن برتر ملی، در رده هفدهم بهترین گلزنان تاریخ قرار دارد.
این سفر باورنکردنی در سال 1960 آغاز شد، زمانی که مولر 15 ساله با تیم جوانان تیاسوی 1861 نوردلینگن که در نزدیکی شهر محل تولدش قرار داشت، وارد زمین شد. او سه سال بعد قراردادی را با تیم اول همین باشگاه به امضا رسانده و در اولین فصل حضورش در 32 بازی 51 گل زد تا توجه حرفهایها را به خود جلب کند. هرچند آنها در ابتدا از امضای قرارداد با پسری کوتاه قد که ظاهری ورزشکارانه نداشت، امتناع میکردند. مولر با امید به کسب زودهنگام جایگاهی در ترکیب ثابت، بایرن مونیخ را که در آن زمان تیمی در دسته دوم آلمان غربی بود، به مونیخ 1860 ترجیح داد که در آن بازه زمانی تیمی قدرتمند بود؛ تیمی که او باور داشت که رقابت بیشتری را برای حضور در ترکیب اصلی پیش رویش قرار خواهد داد. او در سال 1964 به بایرن پیوست و تاثیرش روی آینده باشگاه خیلی زود مشخص شد، چرا که در کنار سپ مایر و فرانتس بکنباوئر قرار گرفته بود.
مولر در اولین فصل کاملش با بایرن 33 گل به ثمر رساند و این تیم در سال 1965 به بوندسلیگا صعود کرد. او در فاصله سالهای 1964 تا 1978 بهترین گلزن تیم بود و سه بار عنوان بهترین گلزن اروپا را نیز از آن خود کرد. بایرن در سالهای 1965، 1967، 1969 و 1971 قهرمان جام جذفی آلمان شد و در عین حال در هفت فصل بین سالهای 1968 تا 1974 نیز چهار جام قهرمانی بوندسلیگا را بالای سر برد. این تیم همچنین فاتح جام بین قارهای و جام در جام اروپا نیز شد.
مولر اولین بازی ملیاش را برابر ترکیه در سال 1966 انجام داد و در بازی دوم چهار گل برابر آلبانی به ثمر رساند. او در کسب مقام سوم جام جهانی 1970 به آلمان غربی کمک کرد، 10 گل به ثمر رساند و جایزه بهترین بازیکن اروپایی سال را نیز به دست آورد. او با چهار گل که دو مورد از آنها در فینال به ثمر رسید، تیمش را به قهرمانی جام ملتهای اروپای 1972 رساند.
مولر و آلمان غربی در سال 1974 پس از پیروزی 1- 2 برابر هلند جام جهانی را از آن خود کردند و مولر گل پیروزیبخش تیمش را در مونیخ به ثمر رساند. هرچند او همان سال در حالی که تنها 28 سال داشت، از بازیهای ملی خداحافظی کرد اما همچنان با 14 گل زده بهترین گلزن تاریخ جامجهانی به حساب میآمد؛ رکوردی که تا سال 2006 پابرجا بود و در آن سال توسط رونالدو، مهاجم معروف برزیلی، شکست که این رکورد را در دیدارهای بیشتری نسبت به مولر به ثبت رساند. رکورد 85 گل زده مولر در تقویم یک ساله 40 سال دست نخورده باقی ماند تا این که لیونل مسی در سال 2012 از آن عبور کرد.
بمبافکن در میان آشفتگی قراردادی و تیمی در سال 1979 به فورت لودردیل منتقل شد؛ 38 گل در سه فصل به ثمر رساند، در سال 1980 به فینال لیگ فوتبال آمریکای شمالی رسید و آخرین بازی خود را یک سال پس از آن در 36 سالگی انجام داد.
بمب افکن پس از پایان دوران حرفهای بازی خود افسردگی عمیقی را پشت سر گذاشت که منجر به مشکلات مالی، شخصی و اعتیاد به نوشیدنیهای الکلی شد. چندین همتیمی سابقش از بایرن مونیخ با او ارتباط گرفته و مولر را تشویق کردند تا به مرکز درمانی برای ترک اعتیاد مراجعه کند.
او پس از بازیابی در سال 1992 به بایرن مونیخ برگشت و به عنوان مربی آماتورها و تیم جوانان شروع به کار کرد. در سال 2015 مشخص شد که او به بیماری آلزایمر مبتلا شده است. او حالا در خانه سالمندانی در مونیخ اقامت دارد و اوشی، زنی که بیش از 50 سال است همسر او است، نیکول، دخترش، و میک، نوهاش، به طور مرتب به او سر میزنند. مربیان و هم تیمیهای سابقش در بایرن مونیخ نیز از ملاقاتکنندگان همیشگی مولر هستند (توضیح مترجم: گرد مولر در 15 آگوست 2021 درگذشت).
در حالی که سالهای آخر زندگی او با بیماری گره خورد و حافظه خودش نیز محو شد اما درخشش بمبافکن- یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ فوتبال- هرگز از بین نخواهد رفت. میراث او برتری و قدرتی بینظیر است. فوتبالیستی کهنهکار چیزی بیش از این نمیخواهد.
من در سال 1974 حدودا 9 سال داشتم ولی گلزنی های او را کاملا بیاد دارم …باپاهایی کوتاه و نسبتا چاق یک نابغه فوتبال بود RIP
بازیکن بزرگى بود، یک گلزن قهار. بازیهاى او را به خوبى به یاد دارم.