روایتی از ملاقات پپ و توخل؛ مچاندازی فیشر و اسپاسکی در کافهای در مونیخ
هفتیک-” آنها در ابتدا به آرامی به یکدیگر ضربه میزدند و همدیگر را زیر نظر داشتند. اما سپس این بحث کاملا به سطح جدیدی وارد شد. آنها درباره حرکات و تغییرات تاکتیکی از دیدارهایی که سالها قبل انجام شده بودند، صحبت میکردند. فلفلپاش و لیوانهای نوشیدنی دست به دست میشد اما آنها اکثر اوقات در حال برگزاری مجدد کل دیدارها در ذهنشان بودند. من باورم نمیشد که آنها جزییات مربوط به دقایق را نیز به خاطر داشتند. مثلا “میدانی در دیدار برابر رئال مادرید در سال 2009 چه زمانی مدافعان کناری خود را در نیمه دوم به فضای مرکزی آوردی؟ دلیل این کار چه بود؟” و چنین مواردی.
این مانند تماشای جدال بابی فیشر برابر بوریس اسپاسکی، دو استاد بزرگ شطرنج، در میانه جنگ هوش و استعدادشان بود. یا تماشای سیچرو و سوکراتس بود که بر سر فلسفه فوتبال بحث میکردند.”
میشاییل راشکه (مدیر فنی بایرن بین سالهای 2014 تا 2017) شش سال پس از حضور بر سر یک میز با پپ گواردیولا و توماس توخل در کافه شومان در مرکز مونیخ هنوز از صحبت درباره شبی که به بخشی از فرهنگ بوندسلیگا تبدیل شد، لذت میبرد. او میگوید گواردیولا برنامهای برای دیدار با مربی تازه جدا شده ماینتس و خوردن نوشیدنی در معروفترین کافه شهر در آن شب نداشت. اما این دیداری غیرمنتظره و اتفاقی نیز نبود.
راشکه به اتلتیک میگوید:” من و پپ کمی پس از حضورم در بایرن به عنوان مدیر ورزشی در سال 2014، درباره توماس حرف زده بودیم. او از من پرسید جذابترین مربی جوان آلمانی کیست؟ من گفتم توخل. پپ پاسخ داد بله! ما (بایرن) فصل پیش برابر ماینتس بازی کردیم و آنها واقعا میخواستند ما را ببرند! بسیاری از تیمها اتوبوس پارک میکنند و از این که با اختلاف زیادی شکست نخورند، خوشحال میشوند. اما او واقعا ما را تحت فشار قرار داد. با ماینتس! من احترام زیادی برای او قائل هستم.”
به جز بروسیا دورتموندِ یورگن کلوپ، اکثر تیمهای بوندسلیگا برای مقابله با بازی مالکانه گواردیولا در نیمه زمین خودی خیمه میزدند و این باعث ناامیدی مربی کاتالان بود. او با حالتی نیمه شوخی و نیمه جدی به راشکه گفت:” اگر روزی به این شکل بازی کردم، کارم به عنوان مربی به پایان رسیده است.” هرچند داستان برابر ماینتس ِ توخل متفاوت بود. بله، بایرن در هر دو دیدار فصل پیش از آن که 14- 2013 بود با نتایج 1- 4 و 0- 2 به پیروزی رسید اما این کار را با دشواری بسیار بیشتری از آنچه نتیجه نشان میدهد، انجام داد.
ماینتس در مونیخ در پایان نیمه اول پیش بود و حملات تیم قهرمان را با سیستم روان 3- 4- 3 خنثی میکرد؛ کاری که به طور مداوم با قطع بازیسازی بایرن در میانه زمین و ایجاد موقعیت ضد حمله انجام میشد. (گواردیولا با ایجاد برتری عددی به واسطه استفاده از داوید آلابا و باستین شواین اشتایگر در سمت چپ به این شیوه پاسخ داد، در حالی که ماریو گوتزه نیز مدافعان حریف را در سمت راست عقب نگه میداشت.) و ماینتس در بازی برگشت پنج ماه بعد توانست انسجامش را تا دقایق پایانی حفظ کند و در نهایت دو گل را در دقیقههای 82 و 86 دریافت کرد. گواردیولا پس از سوت پایان بازی گفت:” روز جالبی بود.”
راشکه میگوید:” پپ همان موقع هم پپ بود اما باید این را به یاد آورد که توخل مربی که امروزه هست نبود- قهرمان جام حذفی آلمان با دورتموند، فینالیست لیگ قهرمانان با پیاسجی و چلسی. او مربی جوانی بود که بعد از 5 سال هدایت ماینتس، در آن زمان در تیمی فعالیت نداشت و دوران استراحتش را سپری میکرد. اما او در همان چند بازی سال قبل توجه پپ را جلب کرده بود. علاوه بر این، پپ او را تحسین میکرد که توانسته بود با تیمی با ظرفیتهای محدود چنین پیشرفتی کند و چنین برنامه بازی دقیقی داشته باشد. او میگفت توخل همیشه پاسخی در آستین دارد.”
یک روز راشکه در میانه گفتگویی با گواردیولا به این موضوع اشاره کرد که قرار است چند ساعت بعد دیداری با توخل داشته باشد.
او از سالها قبل با توخل در ارتباط بود و قصد داشت او را برای بایرلورکوزن، محل کار قبلیاش به عنوان مدیر ورزشی، استخدام کند. گواردیولا ناگهان تصمیم گرفت آن شب به جمع آنها بر سر میزی در گوشه دنج کافه شومان ملحق شود. (هرکس میتواند وارد این کافه شود اما فقط مهمانان همیشگی جای نشستن پیدا میکنند.) او چنان برای شناختن توخل مشتاق بود که حتی چند قرار ملاقات را لغو کرد.
این احترام متقابل بود. توخل در طول دوران حضورش روی نیمکت ماینتس چند بار به بارسلونا سفر کرده بود تا تیم گواردیولا را شخصا و از نزدیک بررسی کند. او تمامی بیوگرافیهای مربوط به گواردیولا را نیز خوانده بود. در ابتدا این احساس وجود داشت که “استاد و شاگرد” در کنار هم قرار گرفتهاند چرا که توخل مدام سوال میپرسید و گواردیولا دقت زیاد پاسخ میداد. اما پس از مدتی نقشها تغییر کرد و بحث آنها درباره مهارتهایشان پا به پا شد.
راشکه میگوید:” من هم شخصا صحبت درباره فوتبال را خیلی دوست دارم اما فکر نمیکنم حتی یک کلمه حرف زده باشم. بیشتر تماشاگر بودم. آنها با مخلوطی از آلمانی و انگلیسی حرف میزدند و هیچ کلمه علمی به کار نمیبردند اما همراهی با آنها دشوار به نظر میرسید. آنها میتوانستند دهها و دهها مورد از موقعیتهای خاص از سالهای دور را به یاد بیاورند و درباره این صحبت کنند که آن موقعیتها میتوانستند کاملا متفاوت پیش برود اگر تغییری در شرایط رخ میداد. همه چیز به کنشها و واکنشها بستگی داشت.
این دو نفر چنان غرق در بحث بودند که سایر افراد حاضر در کافه یا حتی گارسنها جرات نمیکردند به آنها نزدیک شده یا با آنها صحبت کنند. آنها نزدیک به حدود چهار ساعت در یک حباب قرار داشتند.”
این سه نفر چند هفته بعد برای دومین بار در رستوران بِرنِر در شهر مونیخ با یکدیگر دیدار کردند. این شب کمی آرامتر بود اما آنطور که مهمان چهارم اشاره میکند از نظر مباحث فوتبالی به همان اندازه پر تب و تاب پیش رفت. راشکه از پیتر هرمان، دستیاری در بایرن، که زیر نظر یوپ هاینکس، مربی سابق این تیم، کار میکرد دعوت کرده بود تا به این مهمانی ملحق شود.
این مربی بسیار باتجربه که حالا 69 ساله دارد، در سه فینال لیگ قهرمانان ( با بایرلورکوزن در سال 2002 و با بایرن مونیخ در سالهای 2012 و 2013 ) حضور داشت اما بعدها پیش راشکه اعتراف کرد که گوش دادن به گواردیولا و توخل برای او مانند اتفاقی تجلیبخش بوده است. راشکه با خنده میگوید:” او از من تشکر کرد و گفت با همسرش تماس گرفته تا به او خبر دهد که فردا صبح فوتبال را کنار میگذارد. چرا؟ او گفت که همیشه فکر میکردم چیزهای کمی درباره فوتبال میدانم اما دیگر مطمئن نیستم… این افراد در سطح دیگری قرار دارند.”
راشکه هم چند ماه قبل تجربه مشابهی با گواردیولا داشت؛ زمانی که دو نفری به ایتالیا سفر کرده بودند تا بازی رم را در آستانه دیدار این تیم با بایرن در مرحله گروهی لیگ قهرمانان تماشا کنند:” این سفر دیوانه کننده بود. پپ پیش از شروع بازی درباره نقاط ضعف و قوت هر تیمی صحبت میکرد و بازی دقیقا همانطوری پیش میرفت که او پیشبینی کرده بود. او در اواخر همان هفته به من اجازه داد که در جلسه تیمی شرکت کنم. بسیاری از حرکات و موقعیتهای که او پیشبینی کرده بود رخ داد (زمانی که بایرن بالاخره برابر رم قرار گرفت)، انگار که او فیلمنامه این بازی را از پیش نوشته بود. این باورنکردنی بود.” بایرن آن شب در یکی از عالیترین عملکردهای گواردیولا در طول دوران سه سال حضورش در این تیم با نتیجه خردکننده 1- 7 در ورزشگاه المپیکو از سد رم گذشت.
راشکه باور دارد که گواردیولا و توخل شباهتهای بسیاری با یکدیگر دارد. او میگوید:” هردوی آنها توقعات زیادی از بازیکنانشان دارند و با بازیکنانی که تفکرشان درباره بازی به عمق آنهاست، خیلی خوب کنار میآیند. کسانی که صرفا میخواهند فوتبال خودشان را بازی کنند، به مشکل میخورند. هردوی آنها از نظر تاکتیکی خواهان تسلط بر میدان هستند. نقطه شروع آنها همیشه این است که ما چطور میتوانیم گل بزنیم؟ سبک توماس بیشتر فنی است و سبک پپ بیشتر هنرمندانه است.”
گواردیولا چنان از تواناییهای مربیگری توخل مطمئن بود که از راشکه خواست تا این مربی را به عنوان جانشینش در مونیخ انتخاب کند. او گفت:” تو باید او را به بایرن بیاوری!”
راشکه، توخل و اولی هوینس، رییس بایرن، در مونیخ با یکدیگر دیدار کردند اما این اتفاق در زمان درستی رخ نداد.
راشکه پیشبینی میکند که فینال لیگ قهرمانان شنبه شب نبردی عالی باشد که بهترین عملکرد هر دوی آنها را به نمایش بگذارد:” پپ در مسابقات با سطح بسیار بالا برابر رقبا یا مربیان خاص هیجانزده میشود و توماس پیش از این در فصل جاری نشان داده که میتواند او را شکست دهد. فکر کردن به این که آنها پس از آن شبهای جذاب در مونیخ، حالا برای کسب بزرگترین جام باشگاهی فوتبال در پورتو با یکدیگر دیدار خواهند کرد، جالب است. من برای آنها خوشحال هستم.”
شاید آنها پس از سوت پایان بازی این فرصت را داشته باشند که به افتخار قهرمان جشن بگیرند و به فرد بازنده دلداری دهند.