بیست سال عجیب با کاونتریسیتی؛ آسمان هنوز آبی است
هفتیک- آرسنال، اورتون، لیورپول. کاونتری. در سال 2001، چهار باشگاه که قدیمیترین باشگاههای حاضر در بالاترین سطح فوتبال انگلیس بودند در طول 34 سال از زمان صعود کاونتری با گلهای بابی گولد، در مجموع 18 قهرمانی کسب کرده بودند اما آبی آسمانیها در این بین سهمی نداشتند. آنها در دورانی که در بالاترین سطح حضور داشتند، هرگز جایگاهی بالاتر از رده ششم کسب نکردند و پس از سال 1989 حتی در جمع 10 تیم برتر هم قرار نداشند اما هنوز با غرور به نوک قله چسبیده بودند.
تلگراف گفت:” این تردید وجود دارد که در قوانین لیگ برتر نوشته شده باشد که کاونتری هرگز نمیتواند سقوط کند چرا که آنها همیشه نجات پیدا کردهاند. اما این بار حماسه لحظه آخری وجود ندارد.” پس از 34 فصل حضور در بالاترین سطح (دسته اول و سپس لیگبرتر) که شامل 9 بار فرار از سقوط در روز آخر بود، بالاخره جان نهم آنها هم از دست رفت.
این فصل بیستمین سالی است که کاونتری لیگ برتر را ترک کرده است- 20 سال ناامیدی، امید زودگذر، ناامیدی بیشتر و سپس کمی ناامیدی بیشتر که با دلایل واقعی و درست برای امیدواری تحت هدایت مارک رابینز، سرمربی این تیم، همراه شد.
با این حال در سال 2001 در حالی که رابینز در خط حمله روتردام حضور داشت، کاونتری آماده آغاز سفری تیره و تار در دستههای پایینتر شد و این اتفاق علیرغم این رخ داد که آنها چشم اندازی از آینده، فینالیستهای متوالی در جام حذفی جوانان و برنامهای برای ساخت ورزشگاه جدید تیم انگلیس داشتند. خورشید کاونتری نتوانست طلوع کند. آینده مطمئنا آبی آسمانی بود. اما چه اتفاقاتی رخ داد؟
2001
دیو اِیلز با آهی عمیق به فورفورتو میگوید:” آنها عادت داشتند بگویند که اگر کشتی تایتانیک در کاونتری ساخته میشد، هرگز غرق نمیشد- تا این که ما سقوط کردیم.” او به عنوان مدیر انجمن هواداران آبی آسمانی با خاطرات کودکیاش که از قهرمانی کاونتری در جام حذفی 1987 داشت، همه چیز را به چشم دیده بود. این موضع درباره اندی ترنر هم صدق میکند که از سال 1998 پوشش اخبار باشگاه برای کاونتری تلگراف را بر عهده دارد. او میگوید:” اولین بازی من در خانه لیورپول در جام حذفی بود. کاونتری در بازی قبلی با نتیجه 2- 3 در هایفیلدرود برابر منچستریونایتد و با گل تماشایی دارن هاکربی به پیروزی رسید. سپس آنها به آنفیلد رفتند و با نتیجه 1- 3 پیروز شدند. از آن زمان سراشیبی سقوط آغاز شد.” او جمله پایانی را اضافه کرده و میخندد.
با این حال این پیروزیهای به یادماندنی بیشتر از حالت عادی، یک استثنا بودند. کاونتری در حقیقت چارهای جز قرار گرفتن در منطقه سقوط نداشت. ترنر میگوید:” سقوط مدتها در یک قدمی بود. آنها بارها خیلی نزدیک شدند. سقوط در فصل 97- 1996 قطعی به نظر میرسید اما در روز آخر برابر تاتنهام به پیروزی رسیدند.
آنها در سال 2000 گری مک آلیستر و همچنین رابی کین را از دست دادند که واقعا بازیکن درخشانی بود. اولین بازی او هنوز بهترین بازیای است که من در پیراهن آبی آسمانی دیدم. با خودتان فکر میکردید لعنتی، ما بازیکن خوبی در این تیم داریم. البته که اینتر سپس 13 میلیون پوند پیشنهاد داد و او را به خدمت گرفت. چطور میشد چنین بازیکنی را جایگزین کرد؟”
اما کاونتری پس از سقوط همچنان نگاهی رو به بالا داشت. آنها به ساخت سریع و بسیار ارزان ورزشگاهی 90 هزار نفری امیدوار بودند که حتی پس از رد پیشنهاد انگیس برای میزبانی جام جهانی 2006 نیز میزبان بازیهای ملی باشند. در عوض تصمیم به بازسازی ومبلی- با قیمت نهایی 798 میلیون پوند در برابر درخواست 250 میلیون پوندی کاونتری- به اندازه سقوط این تیم قابل پیشبینی بود. به ناچار تعداد صندلیها از 90 هزار به 45 هزار و سپس به 32500 تغییر پیدا کرد.
با این حال هنوز انتظار بازگشت سریع به لیگ برتر میرفت- خصوصا پس از این که کاونتری رکورد مبلغ خرید دسته دو را با 5000001 میلیون پوند برای لی هیوز، مهاجم وستبروم، شکست. این امید دوامی نداشت. ظاهرا به نظر میرسید مدیران کاونتری علاقهای به تغییر نشان روی در دفتر باشگاه را ندارند؛ بنابراین گوردون استراچان، بازیکن و مربی سابق، را اخراج کردند و رولاند نیلسون را به عنوان بازیکن- سرمربی به خدمت گرفتند؛ سپس مکآلیستر را که باشگاه بازگشته بود را به عنوان بازیکن- سرمربی، جانشین او کردند. نیلسون هشت روز پیش از اخراج از میادین خداحافظی کرده بود؛ ضرورتی برای این کار وجود نداشت: او در حالی این سمت را پذیرفت که پنج بازی باقی مانده بود و کاونتری هر پنج بازی را واگذار کرد.
فصل بعد نیز با سقوطی مشابه همراه بود: کاونتری در 31 ژانویه در رده ششم قرار داشت اما فصل را در رده بیستم به پایان رساند. مکآلیستر تیم را ترک کرد و اریک بلک بهترین عملکرد را به عنوان مربی موقت پس از هونگ کونگ فوی (شخصیت محبوب کارتونی) داشت و پیتر رید صاحبنام بود که جانشین او شد. هواداران عصبانی در اعتراض خشمگینانه خود همگی رنگ مشکی بر تن داشتند.
کاونتری در تمام این مدت برای زمین خودش اجاره پرداخت میکرد چرا که در سال 1999 آن را به فروش رسانده بود و وقتی آن را پس گرفت که ورزشگاه جدید آماده شده بود. کیهران مگوایر، نویسنده کتاب “بهای فوتبال”، میگوید:” فروش هایفیلدرود برای جبران ضررهای سالهای گذشته بود. مالکان آن را با دیدگاه مستاجر شدن طولانیمدت در زمینی جدید به فروش رساندند.”
حالا زمین آماده بود. باشگاه در آوریل 2005 با پیروزی پر گل 2- 6 برابر دربیکانتی با خانه 106 سالهاش وداع کرد. از دست دادن جگوار به عنوان حامی مالی و معرفی یک لوگوی جدید نه چندان محبوب هم نتوانست انتقال روحیه بخش کاونتری به ریکو آرنا را تحت الشعاع قرار دهد.
2017
دیوید بادی، مدیر اجرایی باشگاه، میگوید:” سقوط برای ما اجتناب ناپذیر بود. اگر او چند ماه زودتر به جمع ما اضافه میشد، شاید شرایط تغییر میکرد.” دوران دوم حضور مارک رابینز در کاونتری در مارس 2017 و در شرایطی آغاز شد که باشگاه 13 امتیاز از منطقه امن جدول فاصله داشت و در قعر آن جای گرفته بود. این مربی میگوید:” تماسی داشتم و خیلی زود فهمیدم که میخواهم این کار را انجام دهم. هواداران از لحظهای که وارد شدم، فوق العاده بودند.”
رابینز در سال 2013 و پس از 5 ماه حضور در کاونتری از این تیم جدا شد و یک دسته بالاتر رفت تا به هادرسفیلد بپیوندد. او پیش از آن گفته بود:” اگر رگم را بزنید، خون آبی بیرون میزند”- با این حال رابینز حالا به فورفورتو میگوید:” این احساسی بود که داشتم و هنوز هم دارم.”
ترنر، خبرنگار، تایید میکند:” مردم احساسات مختلفی به بازگشت او داشتند. اما به محض این که یک ماه بعد جام “چِکاتِرید” (توضیح: EFL Trophy رقابتهای حذفیای است که با حضور تیمهای دستههای اول و دوم فوتبال انگلیس برگزار میشود و در آن زمان به دلایل اسپانسرینگ، با نام Checkatrade trophy شناخته میشد) را بالای سر بردیم، همه جدایی او را بخشیدند و فراموش کردند.”
جام لیگ فوتبال اخیرا برای بیشتر باشگاهها بیاهمیت شده است. ایلز میگوید:” قهرمانی در آن جام نقطه شروع دو صعود ما بود. فکر میکنم حضور 40 هزار نفر در ومبلی باعث شد مالکان متوجه شوند که موقعیتی وجود دارد و از مارک حمایت کردند.
وقتی به خیابان M40 میرفتید، میتوانستید اتوبوسها را ببینید. وقتی در اطراف ومبلی چرخ میزدید، میتوانستید تمام هواداران را ببینید. سپس داخل ورزشگاه میشدید و میدید که ما سکوهای نیمه خودمان را پر کردیم. برای بسیاری از هواداران این اولین باری بود که کاونتری را در ومبلی میدیدند. ما سقوط کرده بودیم اما آن روز فرصتی بود تا اتفاق مثبتی در آن فصل را رقم بزنیم؛ این دیداری بود که میتوانست چیزی به ما اضافه کند.” و آن روز- با احترام به جام بیرمنگام سینیور کاپ 07- 2006- اولین جام در 30 سال اخیر را به این باشگاه داد.
بادی که دو ماه بعد به تیم اضافه شد، میگوید:” خیلی زود فهمیدم که فلسفه این باشگاه چیست. رابطه بین هواداران و باشگاه در پایینترین حالتش بود اما ما 46 هزار بلیت برای آن بازی فروخته بودیم – این اتفاق واقعا چشمان من را باز کرد.” رابینز و ترنر موافق هستند که این اتفاق “نقطه عطف” بود. رابینز تایید میکند:” من به یک فینال آماده و از پیش صعود کرده قدم گذاشتم. چون هیچ سهمی در حضورمان در ویمبلی نداشتم.” این پنجمین بازی او با این تیم بود.
او به خاطر میآورد:” وقتی به تیم پیوستم ما سه بازی در یک هفته داشتیم. شرایط ناامیدکننده بود. با نتیجه 0- 2 در بردفورد شکست خوردیم و هیچ موقعیتی ایجاد نکردیم با این حال جالب- و غیرمنتظره- بود که بشنویم هواداران خوشحال هستند چون فوتبالی بهتر از آنچه اخیرا دیده بودند، ارائه کردیم. من در برابر ساوثاِند سیستم را تغییر دادم تا بازیکنان بیشتری را بررسی کنم اما باز هم شکست خوردیم. در مک دانز بار دیگر تغییراتی ایجاد کردم و باز هم باختیم. در بازی چهارم برابر پورت وِیل، نمایش بازیکنان تغییر کرد چرا که میخواستند در ومبلی بازی کنند. اولین پیروزی را با نتیجه 1- 2 به دست آوردیم و اولین گلها پس از حضور من را به ثمر رساندیم. این پیروزی ما را بالا کشید. تیم در فینال تغییر کرده بود، در حالی که آکسفورد برای پلیآف رقابت میکرد. اما گائل بیگیریمانا خیلی زود گلزنی کرد و جرج توماس گل از راه دوری زد که به ثمر رساندن آن حتی در تمرینات هم باعث افتخار است؛ چه برسد به این که در ومبلی به ثمر برسد.”
ایلز در جایگاه شگفتزده شده بود. او میگوید:” چهار ماه قبل وقتی آکسفورد با نتیجه 1- 4 ما را شکست داد در ورزشگاه کاسام بودم و بیشتر از هر چیزی وحشت کرده بودم. پس از فینال با خودم فکر کردم آیا این تیم میتواند جرقهای را روشن کند که منجر به آغاز یک آتش شود؟ که اساسا همین اتفاق رخ داد.”
رابینز میگوید:” هیچ جشنی وجود نداشت چون یکشنبه بود و ما باید بار دیگر روز چهارشنبه بازی میکردیم. ما در لیگ هنوز در دنیایی از درد بودیم.” کاونتری 12 روز بعد به لیگ دسته دو سقوط کرد. رابینز اظهار داشت:” سخت بود چون افراد- افراد خوبی که سالها اینجا بودند- کارشان را از دست دادند. به همین سادگی است.”
2007
سال 2007 است و آبی آسمانیها در سراشیبی قرار دارند. میکی آدامز، سرمربی تیم، آمد و رفت، حضور در لیگ برتر فراموش شده و حتی پیروزی 0- 2 در جام اتحادیه در اولدترافورد- با دو گل مایکل میفسود مالتی که عملکردی بهتر از جرارد پیکه داشت- نتوانسته بود روحیه جمعی را بهبود ببخشد. در دسامبر آنها تنها 20 دقیقه با اعلام ورشکستگی فاصله داشتند که انتقال باشگاه به مالک جدید انجام شد. شوالیه سوار بر اسب سفید کاونتری: موسسه سرمایهگذاری به نام SISU.
داستانهای عجیبی درباره SISU گفته میشود، از پیشنهادات جذب سرمایه بیش از حد با دادن حق اختیار تعویض تا نگرانی درباره اضافه وزن نماد باشگاه ( پاسخ مدیرعامل:” این یک فیل لعنتی است”). چیزی که بیشتر از هر چیز مهم بود این بود که آنها باشگاه را خریدند اما زمین را نگرفتند. آرنا کاونتری لیمیتد که به شهرداری کاونتریسیتی و خیریه ادوارد هیگز تعلق داشت، همچنان مالک ریکو آرنا بود.
مگوایر میگوید:” فکر میکنم مرحله آخر SISU همیشه گرفتن مدیریت ورزشگاه و سپس فروش باشگاه به عنوان یک پکیج کامل بود. مشخصا چنین اتفاقی رخ نداد.” بادی به عنوان داستانی هشداردهنده به این موضوع اشاره میکند. مدیر اجرایی کاونتری به فورفورتو میگوید:” ما مالک ورزشگاه نبودیم و اختیارمان در دست افراد دیگری بود. این درسی برای فوتبال است. برخی تیمها در یک یا دو سال گذشته باشگاه را از زمین جدا کردهاند اما من فکر میکنم این مسیری خطرناک است و هرکس در آن قرار دارد باید به تجربه ما نگاه کند. کنترل سرنوشت شما دست خودتان نیست.” استون ویلا، شفیلد ونزدی، بیرمنگام، ردینگ و دربی همگی اخیرا ورزشگاههایشان را به فروش رساندند تا شرایط فرپلی مالی را رعایت کرده باشند.
کاونتری در 4 سال ابتدایی حضور SISU موفق شد در روز پایانی فصل 08- 2007 علیرغم شکست 1- 4 برابر چارلتون که چیزی برای از دست دادن نداشت، از سقوط نجات پیدا کند، پیشنهاد خرید اندی کرول (2008)، جوردن هندرسون (2009)، جک کورک (2009) و تروی دینی (2011) را رد کرد، با محرومیت نقل و انتقالاتی مواجه شد و تحت هدایت ایان داوی، کریس کولمن، ایدی بوتروید و اندی تورن مسیر پر پیچ و خمی را طی کرد.
در حالی که کاونتری در آن تابستان برای ششمین بار متوالی در رده آخر جدول قرار گرفت و از چمپیونشیپ سقوط کرد، ورزشگاه ریکو آرنا میزبان 12 بازی از المپیک 2012 بود که شامل دیدار یک چهارم نهایی زنان بین بریتانیا و کانادا هم میشد. این تضاد طعم تلخی داشت.
2018
فصل 18- 2017 ضعیفترین پایان را در تاریخ کاونتری به همراه داشت- و اولین حضور آنها در جمع 6 تیم برتر در هر دستهای از سال 70- 1969 را نیز رقم زد. از همه مهمتر آنها در مسابقات پلیآف به برتری رسیدند و خیلی زود با کسب دومین پیروزی در ومبلی در عرض دو سال به لیگ یک برگشتند.
بادی با لبخند تایید میکند:” ما رژهای با اتوبوس روباز داشتیم و استفاده بسیار خوبی از آن کردیم. ما از زمین تمرینی که پنج مایل با مرکز شهر فاصله دارد تا جایی که میتوانستیم به حومه شهر رفتیم. وارد هر خیابانی که میشدیم مردم از پنجره خم میشدند، از درخت بالا میرفتند و یا چندین نفر در پیادهروها بودند- این فوقالعاده بود. این نقطه درخشان حضور من در اینجا بود.
هرگز پیروزی 1- 4 برابر نانتس کانتی در دیدار برگشت نیمهنهایی را فراموش نمیکنم. فشار در آن بازی بسیار زیاد بود. من با تیم فیشر، مدیرعامل تیم، میخندیدم چون احساسات مشترکی داشتیم اما او در تمام طول بازی صاف نشسته بود؛ در حالی که من قوز کرده و مدام در حال حرکت کردن بودم!”
ترنر میگوید:” آن شب باورنکردنی بود. آنها حریف را در میدو لِین نابود کردند. مردم بیشتر از فینال درباره آن بازی حرف میزنند.” با این حال برای اطلاع باید گفت که کاونتری در فینال 1- 3 اگزتر را در ومبلی شکست داد.
رابینز باشگاه را احیا کرد. ترنر و ایلز مدیریتِ بازیکن او را ستایش میکنند که یکی از نکات مهم قدرت گرفتن کاونتری در سالهای اخیر بوده است: جذب بازیکن و پیشرفت آنها. آنها به ساخت استعدادهای جوان عادت کردهاند. فورفورتو در طول فصل 14-2013 هفت بازیکن بین سنین 18 تا 22 سال را انتخاب کرد و آنها را به عنوان بازیکنان خاص معرفی کرد. در بین آنها کالوم ویلسون و سایرس کریستی، بازیکنان آینده تیم ملی انگلیس و ایرلند، حضور داشتند؛ جیمز مدیسون شش ماه بعد اولین بازی خود را انجام داد.
ترنر میگوید:” آکادمی حتی وقتی باشگاه در سراشیبی سقوط بود نیز درخشان بود. ویلسون، مدیسون و کریستی بازیکنان کاونتری هستند، این در حالی است که تام بِیلیس به پرستون فروخته شد.
رابینز در این باره شکی نداشت: آنها باشگاه پیشرفت بودند. اگر بازیکنان خودشان را پرورش نمیدادند- که بسیار زیاد هم این کار را میکردند- بازیکنان جوان را از سایر تیمها جذب میکردند. سم مک کالوم دو سال پیش در هرن بِی بود- آنها او را از آکادمی V9 جیمی واردی انتخاب کردند، خیلی زود به تیم اصلی رساندند و با سه میلیون پوند به نوریچ فروختند. او پس از آن به صورت قرضی برگشت. این نکته بسیار مهمی برای باشگاه در زمینه فروش بازیکنان بود: اگر شما بازیکن جوان درخشانی هستی، بازی خواهی کرد چون رابینز به تو ایمان دارد.”
رابین تایید میکند:” ما چند بازیکن را جذب کردیم و سپس به فروش رساندیم تا کسری بودجه را تامین کنیم اما مدل تیم همین است.”
ایلز که معتقد است بازی ویل باپاگای 17 ساله ارزش تماشا کردن دارد، از عملکرد ادی ویویش، دستیار سرمربی، تمجید میکند. او میگوید:” او عضو چلسی بود و ما بازیکنانی را میخریم که در سیستم آنها رشد کرده یا در تیمهای زیر 23 سال سایر باشگاهها بتوانند او را تحت تاثیر قرار دهند. ما زین وستبروک را خریدیم و او را با سود خوبی فروختیم و فنکاتی دابو نیز یکی از بهترین بازیکنان ما در لیگ یک بود. ما از زمان استخدام کریس بدلن به عنوان مدیر استعدادیابی، وارد بازار اروپایی هم شدیم.”
ترنر میگوید:” آنها با حضور بدلن و دپارتمان جذب بازیکن بسیار عالی مهارت زیادی پیدا کرده و نتیجه خوبی هم میگیرند. و همه بازیکنان تایید میکنند که ادی مربی فوق العادهای است. او و رابینز درخشش یکدیگر را تکمیل میکنند.”
آبی آسمانیهای تازه صعود کرده در فصل 19- 2018 در رده هشتم لیگ یک قرار گرفتند. با این حال سر و کله مشکل قدیمی بار دیگر پیدا شد.
2012
آنها خسته شده بودند. پس از عدم توافق با آرنا کاونتری لیمیتد بر سر درآمد فروش بلیت بازیها، SISU حاضر به پرداخت اجاره نشد. آرنا کاونتری لیمیتد تصمیم گرفت که کاونتری را به حراج بگذارد اما SISU زودتر از آنها جنبید.
مگوایر اظهار داشت:” وساطت قانون به عنوان حباب حفاظتی در برابر طلبکاران شما دیده میشود. اگر شما یک چنین فردی را انتخاب کنید، احتمال این که همدلی آنها با شما بیشتر از طرف سوم باشد، زیاد است.” هرچند این اتفاق منجر به کسر 10 امتیاز و محرومیت نقل و انتقالاتی شد و این فقط پیشغذایی برای غذای اصلی نه چندان جذاب بود.
با قرار گرفتن در بنبست در مجادله ورزشگاه، کاونتری دیدارهای خانگی فصل 14- 2013 را در سیکسفیلدز نورثهمپتون که 35 مایل دورتر بود برگزار کرد. نتیجه: تظاهرات هواداران. عواقب: کسر 10 امتیاز دیگر. بازیکنان جوان استیون پرسلی جلوی سقوط کاونتری را گرفند اما این یک پیروزی تو خالی بود.
ترنر میگوید:” واکنش بزرگی در پی ایجاد شد- خیلی بزرگ. هواداران از تیم دور شدند. وحشتناک بود. آنها در آن زمان تیم خوبی داشتند، کالوم ویلسون در خط حمله درخشان بود و هواداران نمیتوانستند به جز در بازیهای خارج از خانه این نمایش را ببینند.”
ایلز میگوید:” سورئال بود. هواداران نمیتوانستند اتفاقی که در حال رخ دادن بود را باور کنند. ما در لیگ یک در آستانه سقوط به لیگ دو بودیم و بازیکنان را حراج کرده بودیم. نمیدانستیم که این بازی قرار است تا پیش از حذف ما از لیگ فوتبال تا کجا ادامه داشته باشد.”
کاونتری در فصل 15- 2014 به ریکو برگشت اما تبعید آنها- و این خبر که تیم راگبی وِیسپز این ورزشگاه را برای تغییر جایگاه خود از وایکامب خریداری کرده- باعث شد که ضربه شدیدی به باشگاه و هواداران وارد شود. شکست خانگی 1- 2 در جام حذفی مقابل تیم محلی ووستر باعث تعجب چندانی نشد. با این که جذب تونی موبری و جو کول امید را به تیم برگردانده بود اما کاونتری در بهار 2016 نتوانست به پلیآف راه پیدا کند. ایلز میگوید:” من کمی برای موبری متاسف بودم اما هیچ پلن B ای وجود نداشت. رابینز تشخیص داده که تیم به راههای متفاوتی برای پیروزی در مسابقات نیاز دارد.”
وقتی کاونتری در 10 بازی ابتدایی فصل 17- 2016 موفق به کسب پیروزی نشد، موبری با شرمساری استعفا داد. در میان موج شدیدی اعتراضات علیه SISU، سه ماه جستجو برای یافتن جانشین موبری به شکل غیر قابل توضیحی به راسل اسلید ختم شد که در 13 بازی لیگ تنها یک پیروزی به دست آورد و جستجو بار دیگر آغاز شد. فینال جام لیگ فوتبال نزدیک میشد که کاونتری به ناجی قدیمی خود برگشت و رابینز را بار دیگر استخدام کرد.
2019
کاونتری سیتی بار دیگر خانه به دوش شد. آنها از حضور در ریکو منع شده و برای فصل 20- 2019 به سن اندرو کوچ کردند. رابینز میگوید:” بیرمنگام سیتی با لطف بسیاری به ما کمک کرد. و بازی در این زمین بسیار خوب است.” آنها این فصل هم همان جا ماندند. ایلز ادامه میدهد:” حالا این دومین بار است که چنین اتفاقی رخ میدهد. بنابراین هواداران به آن عادت کردند. شما این احساس را دارید که میتوانید شرایط مالی را درک کنید. بعضی افراد اشتیاق بسیاری برای متهم کردن دیگران دارند در حالی که بقیه میگویند مسائل بیرون از زمین را فراموش کرده و فقط از تیم حمایت کنید.”
اما شرایط کاونتری در خانه عالی بود. رابینز میگوید:” من این را به جابجایی خانه تشبیه کردم. برای چند روز عجیب بود اما ما انسان هستیم و زود عادت میکنیم.” و چطور آنها در فصلی درخشان در تمامی رقابتها در 24 بازی تنها یک بار در سن اندرو شکست خوردند.
ایلز با فوران احساساتش میگوید:” ما در تمام طول فصل تنها در سه بازی لیگ یک شکست خوردیم. وقتی ویروس کرونا آمد و لیگ مجبور به کنار آمدن با آن شد در تمامی سناریوها، ما صعود میکردیم.” وقتی لیگ نیمه کاره رها شد، تیمِ رابینز با یک بازی کمتر با اختلاف پنج امتیاز در صدر بود.
در کمال تعجب، کاونتری در جام جذفی برابر بیرمنگام قرار گرفت. در خانه 0-0 مساوی کرد و در خانه حریف به نتیجه 2- 2 رسید و در زمان قانونی و وقت اضافه در دقیقه آخر گل مساوی را دریافت کرد. ترنر میگوید:” آنها در آخر در پنالتی با نتیجه 1 – 4 شکست خوردند. اما این که در آستانه شکست دادن بیرمنگام بودند اتفاق مهمی برای اعتماد به نفس بازیکنان بود چون نشان دادند که میتوانند با تیمی از چمپیونشیپ رقابت کنند.”
با بازگشت به لیگ، رابینز داستان را ادامه میدهد:” ما در وایکومب 1- 4 پیروز شدیم و سپس سه روز بعد همین اتفاق در تِرَنمیر تکرار شد. مت گودِن دو هتتریک متوالی به ثبت رساند. ما گلهای زیادی نزدیم اما توانایی این کار را داشتیم.” پیروزی 29 دسامبر برابر وایکومب اولین پیروزی خارج از خانه کاونتری در آن فصل بود.
آنها پیش از قرنطینه در سه دیدار آخر برابر رقبای صعود خود قرار گرفتند و قدرتشان را به رخ کشیدند. با روتردام 1-1 مساوی کردند سپس ساندرلند و ایپسویچ را ( دوباره پس از دور دوم جام حذفی) با نتیجه 0-1 شکست دادند. فصل به پایان رسید. کاونتری به عنوان دومین تیم جوان لیگ یک به عنوان قهرمان شناخته شد.
رابینز به فورفورتو میگوید:” برایم مهم نیست شما چه کسی هستید- شما نمیگویید که ما امسال صعود خواهیم کرد. بنابراین وقتی قرنطینه شروع شد من با خودم فکر کردم که همهچیز به پایان رسید. لغو کردن فصل برای همه ویران کننده بود. ما بهترین تیم لیگ بودیم- میخواستیم این را ثابت کنیم. من در تمام طول فصل عصبی نبودم اما وقتی آرا اعلام شد، عصبی بودم. وقتی شنیدم که صعود کردیم بیشتر از چیزی که فکر میکردم احساساتی شدم.”
در همین حال همکاری مطرح شده با دانشگاه وارویک به کاونتری برای ساخت ورزشگاه جدید کمک کرد، چون SISU – که آیلز اشاره میکند “موضعشان را کمی تغییر داده بودند” – ورزشگاه خودش را میخواست. افراد زیادی انتظار چنین تعهدی را از آنها نداشتند.
مگوایر اظهار داشت:” چرا آنها هنوز اداره باشگاهی ضررده را بر عهده دارند؟ من طرفدار SISU نیستم اما این باشگاه در طول یک دهه اخیر 64 میلیون پوند از دست داده و آنها این ضرر را جبران کردهاند.” همانطور که ترنر میگوید:” شرایط به قدری مسموم شد که ادامه حضور آنها باعث تعجب بود. وقتی شما میلیونها پوند روی چیزی ضرر میکنید، همه چیز را رها کرده و میروید یا شرایط را تغییر میدهید؟ من فکر میکنم آنها دومی را انتخاب کردند.”
کاونتری 19 ثانیه پس از بازگشت به چمپیونشیب گل خورد اما توانست خودش را جمع کند. اما علیرغم دو صعود و یک قهرمانی، بزرگترین دستاورد رابینز این است که هواداران بار دیگر احساس نزدیکی با باشگاه دارند.
ترنر میگوید:” هواداران مدتها تشنه موفقیت بودند و بسیار ناراحتکننده است که از زمان دست یافتن به آن نتوانستهاند به درستی از آن لذت ببرند. اما با این که کاری از دست آنها برای بهبود شرایطی که در آن قرار داریم برنمیآید اما تا جایی که میشود از فوتبال لذت خواهند برد- موارد مثبت زیادی در تیم وجود دارد.” این حداقل ارزش صبر کردن را دارد.