60 اسطوره تاریخ لیگ برتر؛ رحیم استرلینگ (38)
هفتیک- برخلاف دیگر نامهایی که تا به اینجا در فهرست ما قرار گرفتهاند – مثل دیوید ژینولا، روبرت پیرس، پائولو دی کانیو و رود فان نیستلروی– نمیتوان قصه رحیم استرلینگ را با تکیه بر داستانهای جذاب نوستالژیک تعریف کرد. البته این به آن معنا نیست که این بازیکنان فوقالعاده نبودند؛ مطمئنا بودند اما خاطرات ما در مورد آنها بینقص و کامل نیست. آنها ترکیبی از بازیهای قدیمی هستند که کنار دوستانمان تماشا کردیم، آنها گلچین لحظاتی هستند که در یوتیوب نگاه کردیم، آنها برترین بازیکنان سال لیگ برتر هستند، آنها قهرمانند.
اما قصه استرلینگ در حال حاضر رقم میخورد؛ جاییکه هر خطایی میتواند به یک بحث برای صحبت کردن تبدیل شود. ولی به ترولها و آمار “گلهای مورد انتظار” توجه نکنید، استرلینگ معمولا در نقاطی خوش میدرخشد که افرادی در آن حضور دارند که پیوسته از او متنفرند. چه علتش این باشد که او آنقدر بیپروا بود که لیورپول را برای تجربه دوران فوتبالیِ بهتر ترک کرد یا اینکه چون سیاهپوست است. مباحث سیاسی 18 ماه اخیر- از زمانیکه او شهامت به خرج داد و راجع به نوشتههایی که در رسانهها در ارتباط با خودش و دیگر بازیکنان سیاه پوست نوشته میشود روشنگری کرد- نشان میدهد که تعداد قابل توجهی از مردم در این کشور (انگلیس) نیازی به دلیل برای هو کردن استرلینگ ندارند.
برای او درخشیدن کار آسانی نبوده است. برای مثال، دوران حضورش در لیورپول حالا دیگر فراموش شده است- که علتش میتواند درخشش چشمگیرتر او در سیتی باشد یا اینکه عدهای در لیورپول از انکار درخشش استرلینگ در این تیم خوشحالند.
به حدی این موضوع قوت دارد که انگار نوعی رستگاری به قصه استرلینگ گره خورده است؛ که او باید لکههای بزرگی را از آبرویش پاک میکرد تا بتواند به عنوان یک بازیکن بزرگ دیده شود. شاید همانطور که خودش میگوید، “کمی دیر بیدار شده” ولی خیلی راحت میتوان فراموش کرد که او عنوان پسر طلایی را در لیورپول و در سال 2014 کسب کرد؛ پس از ظرفیت و تواناییهای متعددی که در پیشرفت خودش نشان داد که حالا سیتی و تیم ملی انگلیس از آن سود میبرند.
هفت سال پیش، برندن راجرز درباره او گفت:” من بازیکن 17 ساله دیگری را در فوتبال اروپا نمیشناسم که چنین تاثیر بزرگی در یکی از 5 لیگ برتر جهان گذاشته باشد.” آمار نشان میدهد که او در فصل اولش همان مدت زمانی که به عنوان بال چپ بازی کرد، به عنوان بال راست هم به میدان رفت.
وقتی در بازی بزرگ در آوریل 2014 مقابل سیتی گلزنی کرد و لیورپول را به قهرمانی لیگ برتر نزدیکتر کرد، در نوک سیستم الماسی تیمش بازی میکرد و پیشتر در پیروزی 3-0 مقابل منچستریونایتد در الدترافورد نیز در همین پست حضور داشت. راجرز درباره بازیکن 19 ساله تیمش گفت:” به عنوان یک نوجوان، از لحاظ تاکتیکی بسیار خوب است. من فکر میکنم او میتواند در کناره سیستم الماسی هم بازی کند.”
او در سیتی معمولا در پست شماره 8 به میدان میرفت و اغلب اوقات جانشین کوین دی بروین یا داوید سیلوا بود. حالا فراموش کردنش راحتتر است-به خصوص که جان آلدریچ یک بار گفته بود که جوردن آیب بازیکن بهتری از او خواهد شد- ولی راجرز و بسیاری دیگر در لیورپول او را به عنوان اسطوره آینده باشگاه میشناختند. او چنین عملکرد خوبی در آن سن و سال به نمایش گذاشته بود.
برای توضیح زوجهای خوبی که او در لیورپول قیدش را زد، باید بگوییم که تنها کوین دیبروین و لروی سانه، بیش از لوئیس سوارز روی گلهای استرلینگ تاثیر داشتند و تنها دیبروین گلهای بیشتری از مهاجم اروگوئهای برای استرلینگ ساخته است.
آمار نشان میدهد که او در فصل آخر حضورش در آنفیلد 13 بازی در سمت چپ، 11 بازی در سمت راست و 24 بازی در میانه زمین به میدان رفت که بیشتر آنها در پست مهاجم نوک بود و راجرز او را با الکسیس سانچس مقایسه میکرد (در آن دوران بیش از استرلینگ مورد تحسین بود)
و اگر میخواهید بدانید چه بار مسئولیتی بر دوش استرلینگ 20 ساله بود این آمار متعلق به فصلی است که لوئیس سوارز راهی بارسلونا شده بود، فصلی که میتوان آن را “فصل ماریو بالوتلی” نامید. با این وجود، شاید محوریترین پستی که او در آن فصل در آن به میدان رفت، بال راست دفاعی بود. در مصاحبه مشهور او با بیبیسی که درست پس از هجوم انتقادات علیهاش انجام شد، استرلینگ مدعی شد که “فداکاری بسیاری با بازی در پستهای دفاعی” انجام داده و این موضوع، یکی از دلایلش برای ترک آنفیلد بوده است.
آن مصاحبه از خیلی جهات نسنجیده بود ولی بخشهایی از آن انتخاب و بریده شده بود تا هواداران را علیه او بشوراند. تصاویر ورزشگاه بریتانیا را به خطر بیاورید که استرلینگ جوان به هواداران مهمان(لیورپولیها) نگاه میکرد و چهرههایی مخوف و عصبانی و واکنشهای تندی را میدید که به وضوح نظرشان راجع به او را بیان میکردند. هنگامیکه او به عنوان بهترین بازیکن جوان لیورپول انتخاب شد، برخی از هواداران او را هو کردند.
بدتر اینکه پس از لو رفتن شماره تلفن همراهش در اینترنت، بیش از 3 هزار پیام توهینآمیز به تلفن همراهش ارسال شد و میتوان متوجه شد که چرا هواداران لیورپول تا به امروز او را هو میکنند. او باشگاهشان را ترک کرد و اتفاقات به همین شکل پیش رفت. درک اینکه چرا هواداران به طور مثال در ترف مور یا کینگ پاور هم به توهینها علیه او دامن میزنند، دشوارتر است.
در فصل اول حضور استرلینگ در سیتی به عنوان گرانقیمتترین بازیکن انگلیسی تاریخ با رقم انتقال 50 میلیون پوند که با عملکرد ضعیف او همراه شد، انگار که دل بسیاری از این بابت خنک شده بود. این تیتر از بخش خبری دیلی میل آنلاین، شاید بهترین مثال از تمام اتفاقات آن دوره باشد.
“خیلی استرلینگ (ادامه کلمه پوند، واحد پول انگلیس) خرج شده! رحیم استرلینگ ناکام انگلیس که هفتهای 180 هزار پوند حقوق میگیرد، چند ساعت بعد از بازگشت به خانه پس از فضاحت یورو 2016، با خانهای که برای مادرش خریده پُز میدهد- که دستشویی با روکش جواهرات دارد.”
چرا به تمام این مسائل اشاره شد؟ چون همه اینها بخشی از داستان هستند. تجربه لیورپول، از پیشرفت تاکتیکی تا جدایی نه چندان جالب، بازیکنی که استرلینگ امروز هست را شکل داد. احساساتی که بیان شد بخشی از نظرات افرادی است که تصمیمشان را در مورد او گرفتهاند و بعید است که او بتواند تشویقها و تمجیدهایی که شایستهاش است از سراسر جهان دریافت کند ولی حالا این امکان وجود دارد که او روی طراوت و شادابی بازی کردنش تمرکز کند.
هر چند نمایشهای درخشان و دیدنی او برای لیورپول حالا زیر فرش دفن شده ولی نادیده گرفتن عملکرد فوقالعاده او برای سیتی و انگلیس غیرممکن است. او مقصر نمایش نه چندان خوبش در ابتدای حضورش در منچستر را سبک بازی مانوئل پیگرینی میداند:” تمام تمرینات ما بر این اساس بود که توپ را دو بار لمس کنیم. نمیتوانستم دریبل کنم. پنج دقیقه با پپ صحبت کردم و او گفت که دقیقا از من میخواهد کجا بازی کنم و چه کاری انجام دهم و او گفت که باقی چیزها برعهده خودم است. او به من گفت که با توجه به قابلیتهایم، میتوانم با مدافعان روبرو شوم، سعی کنم سانتر کنم و گل بزنم و به محضی که توپ را از دست دادم، سریعا به جایی که باید برگردم.”
نمیتوان از این سادهتر تغییرات بازی او را توضیح داد، هر چند جزئیات بیشتر همیشه ارزش بررسی دارند. میکل آرتتا که همکاری نزدیکی با استرلینگ داشت، در کتاب “سیتیِ پپ” توضیح داد:” ما میخواستیم او بیشتر به محوطه جریمه نزدیک باشد. به نظرم میآمد که او از گل زدن میترسید. ما میخواستیم او از آن بازیکنهایی شود که در هر بازی گل میزند یا حتی یک یا دو موقعیت گل از دست میدهد. میخواستیم این ترس در او بریزد. او باید خودش را باور میکرد، باور میکرد که بهترین است.”
در این مقطع، باید اشاره کنیم که رحیم استرلینگ اگر قدرت ذهنی بالایی نداشت نمیتوانست چنین مسیری را طی کند. لروی سانه هم چنین مشاورههایی دریافت کرد ولی به هیچوجه نتوانست آنها را به این شکل به کار بگیرد. آنهایی که میگویند آلمان استعدادهای بهتری از استرلینگ دارد، گاهی فراموش میکنند که استفاده از این استعداد هم به اندازه داشتن استعداد مهم است.
هدف از این صحبتها تخریب سانه نیست بلکه تمجید از رویکرد استرلینگ است. ریاض محرز هم مثل سانه به خاطر نگرش و رفتارش توسط گواردیولا از فهرست تیم کنار گذاشته شد. برناردو سیلوا، برترین بازیکن سیتی در فصل 19-2018 هم نتوانست در این سطح بماند و تنها در 23 بازی لیگ از ابتدا به میدان رفت. تنها دیبروین و ادرسون بیش از استرلینگ که 30 بار فیکس شده بود، از ابتدا به میدان رفتند. دو بازی از دیدارهایی که او از دست داد، به خاطر مصدومیت عضلانی بود که از ابتدای فوتبالش گریبانگیر او شده است.
آرتتا گفت:” او چند عادت بد هم در این مسیر پیدا کرده است. او قبلا بیش از حالا در میانه میدان یا در سمت چپ خط حمله بازی میکرد. وقتی در سمت راست خط حمله بازی میکنید، زاویه و جهت توپهایی که به شما میرسد متفاوت است. وقتی توپ به او میرسد، تمام تمرکز و نگاهش به توپ است به جای اینکه لمس کوچکی بر توپ داشته باشد و نگاهی به اطرافش بیندازد.”
مشخصا کادر فنی سیتی بر این باور است که بهترین پست برای استرلینگ در سمت راست خط حمله است و همچنین اینکه او در ابتدای دوران پپ در سیتی، آمار گلهایش را با قرار گرفتن در موقعیتهای درست و باز کردن دروازه خالی حریف بالا برده بود که در آن دوره بیشتر در سمت چپ خط حمله حضور داشت، پست مورد علاقهاش از نوجوانی.
عادتهای بد او تصحیح شدند و این به آن معناست که او در حال حاضر مشکلی ندارد – با این حال، دیدار مقابل رئال مادرید (توضیح مترجم: فصل قبل در چمپیونزلیگ) سومین باری بود که او در سمت چپ خط حمله در این فصل استفاده شد- ولی در سمت چپ خط حمله است که او یک تهدید گلزنی بزرگ برای حریفان است.
“رحیم مثل ریکی ویا (بازیکن سابق تیم ملی آرژانتین که در اوایل دهه 1980 عضو تاتنهام بود) به سمت محوطه جریمه میدود و مثل ریکی جرویس (کمدین انگلیسی) ضربه آخر را میزند.” این جمله را برندن راجرز پس از یکی از موقعیتهای خوبی که استرلینگ از دست داد بیان کرد و هنوز هم این فاکتور در بازی او دیده میشود. فصل قبل تنها 4 بازیکن بیش از او در لیگ برتر موقعیت طلایی از دست دادند ولی با این وجود او هنوز در جمع نامزدهای کفش طلا قرار داشت: بازیکنهایی که از او بیشتر موقعیت خراب کردند، به ترتیب 9 ، 14، 14و 15 گل زدند اما او در نهایت به 20 گل رسید. او با این موقعیت خراب کردنها، بهتر و بهتر کنار آمد.
او در فوریه 2018 گفت:” موقعیتهای خیلی زیادی از دست میدهم ولی هر روز سعی میکنم بهتر و بهتر شوم. من تلاش میکنم پیشرفت کنم و به تیم در کسب پیروزی در بازیهای حساس کمک کنم. اگر موقعیتی از دست دادم با من صحبت نکنید. همیشه سعی میکنم پیشرفت کنم. کمی به خودم سخت میگیرم، من اینطوری هستم و همیشه هم اینطور میمانم- تا بهتر شوم.”
روز بعد این مصاحبه او یک موقعیت عالی را مقابل برنلی از دست داد و پس از بازی گواردیولا او را کنار کشید. بعدها مکالمه گواردیولا با استرلینگ توسط آرتتا در مستند آمازون به نام “همه یا هیچ” فاش شد.
“گواردیولا گفت:”عصبانی بودی؟” استرلینگ گفت “نابود شدم”.
گواردیولا گفت :”ما به خاطر تو نباختیم”.
استرلینگ گفت:” به خاطر اشتباه من باختیم، به خاطر خرابکاری من. بازی با گل من 2-0 میشد”.”
در ماه آوریل سال جاری، او در یکی از بزرگترین بازیهای فصل سیتی مقابل کریستال پالاس در دقایق ابتدایی یک موقعیت عالی دیگر را از دست داد. کمی بعد، یک پاس در عمق از دیبروین به او رسید و این بار به جای اینکه بیش از حد تعلل کند- که خودش تایید کرد که هنوز هم اینکار را میکند- توپ را به گوشه دروازه فرستاد.
این موضوع نشان میدهد که چطور آمار گلزنی او سال به سال بهتر شده است: 23 گل، 25 گل و حالا 31 گل- و هنوز هم ادامه دارد- در این فصل.
خیلی از هواداران معتقدند که او در سمت راست بهتر از سمت چپ است ولی در واقع این موضوع چندان مهم نیست. در حالیکه بنجامین مندی، الکساندر زینچنکو و آنخلینو نتوانستهاند در ترکیب تیم خوش بدرخشند، آیمریک لاپورته که مصدوم است و داوید سیلوا که عملکرد بیثباتی داشته، استرلینگ تنها بازیکنی است که در سمت چپ توانسته با ثبات کار کند. بازی روان سیتی به همکاریهای سریع و هماهنگ بازیکنان وابسته است و در غیاب این بازیکنان، استرلینگ بهترین فصلش را تجربه کرده است.
و از ابتدای فصل 17-2016، از لحاظ تعداد پاس گل و موقعیتسازی در جریان بازی در لیگ برتر، تنها داوید سیلوا و کوین دیبروین از او بهتر کار کردهاند. در حالیکه گلها و پاسگلهایش او را در فهرستهایی مثل فهرست بالا قرار میدهند، بخش دفاعی بازیاش هم نباید دست کم گرفته شود.
یکی از دلایل اصلی موفقیت سیتی تحت هدایت گواردیولا، بازپس گیری سریع توپ پس از لو رفتن آن است و در طول چهار فصل اخیر، استرلینگ از لحاظ تعداد تکل و بازپس گیری توپ، در رده هفتم ترکیب سیتی قرار میگیرد. و تنها فرناندینیو بیشتر از او خطا کرده است.
باید تمام این وجوه را با همدیگر مورد بررسی قرار داد. او تنها 25 ساله است و در این سن و سال، تنها 5 بازیکن در آمار مجموع گل و پاس گل بهتر از او کار کردهاند: وین رونی، مایکل اوون، روملو لوکاکو، رابی فاولر و هری کین.
آنهایی که تا 25 سالگی بیش از او پاس گل دادهاند، سسک فابرگاس، دیوید بکام و رایان گیگز هستند. تنها بازیکنانی که تعداد بازیهایشان بیشتر بوده نیز وین رونی، جیمز میلنر و گرت بری هستند. شکی نیست که او به جایگاه بزرگان تعلق دارد. با وجود تمام سر و صداها و تمام مشکلات بزرگی که بر سر راهش بوده، استرلینگ جزو بزرگان لیگ برتر است. تنها موضوع نامشخص این است که تا پایان دوران فوتبالش، او تا چه جایگاهی در بین بزرگان لیگ برتر بالا میرود.