60 اسطوره تاریخ لیگ برتر؛ داوید دخیا (57)

مهار ضربه ایستگاهی ماتا لحظه ای تعیین کننده برای دخیا بود؛ لحظه ای که شاید تمام دورانش در یونایتد را تحت تاثیر قرار داد. او تا پایان آن فصل، 14 کلین‌شیت در لیگ به ثبت رساند و فرم فوق العاده اش را تا پایان حفظ کرد. او در ترکیب تیم برتر فصل قرار گرفت و یونایتد، سیزدهمین قهرمانی در لیگ را به دست آورد.

هفت‌یک- پنجم فوریه 2012- منچستریونایتد یکی از مسحورکننده‌ترین بازگشت‌های تاریخ لیگ برتر را انجام داده ولی زمانی‌که خوان ماتا در وقت‌های تلف شده، پشت یک ضربه ایستگاهی برای چلسی ایستاد، التهاب و نگرانی در دل هواداران مهمان در استمفوردبریج به اوج رسید. در درون دروازه، داوید دخیا ترکه‌ای با صورتی شبیه به پسربچه‌ها ایستاده که تا آن لحظه، کارنامه چندان قابل قبولی در یونایتد نداشته و تنها به این علت در ترکیب تیم قرار گرفت که آندرس لیندگارد به علت مصدومیت به این بازی نرسیده بود. در حالی‌که بازی با نتیجه 3-3 پیگیری می‌شد، خوان ماتا، ضربه فوق‌العاده‌اش را بالاتر از دیوار دفاعی یونایتد عبور می‌دهد. دخیا مسیر توپ را ردیابی می‌کند، کمی این پا و آن پا کرده و خودش را به سمت گوشه بالای دروازه پرتاب می‌کند. هواداران میزبان با دلواپسی شاهد این صحنه هستند و منتظر بودند که ضربه ماتا درون دروازه جا بگیرد.

درست پیش از این‌که جمعیت در جشن و شادی غرق شود، دخیا دست راست عظیم الجثه‌اش را به توپ می‌رساند و آن را به یک ضربه کرنر تبدیل می‌کند. صدای دسته جمعی «اوه» (به نشانه حسرت) در سراسر ورزشگاه طنین‌انداز می‌شود. هیچ‌کس نمی‌تواند باور کند که این جوان اسپانیایی توانسته مانع گل شدن توپ شود؛ از جمله ماتا که با ناباوری، دستانش را روی سرش قرار داده است.

دخیا که در چهره‌اش هیچ احساسی دیده نمی‌شد، با اعتماد به نفس ایستاد و به آرامی به دروازه بازگشت و خودش را آماده ضربه کرنر کرد؛ انگار که این واکنش عالی برای او عادی است و مثل تمامی مهار توپ‌های قبلی‌اش بوده است. با در نظر گرفتن این‌که این دیدار اولین بازی او پس از یک ماه بود و از زمان حضورش در یونایتد به شدت زیر ذره‌بین قرار داشت، واکنش‌اش فوق‌العاده بود. این صحنه، روحیه بالا و پختگی او را تنها در 21 سالگی نمایش می‌داد.

 

واکنش تماشایی دخیا روی ضربه آزاد خوان ماتا، باعث شد تا جایگاه او در ترکیب منچستریونایتد مستحکم‌تر شود.

 

هرگاه بازیکنی به یک تیم جدید در یک لیگ جدید می‌پیوندد، منطقی است که بگوییم او به زمان نیاز دارد. این موضوع به خصوص در مورد دروازه‌بان‌ها بیش‌تر صدق می‌کند که از نظر من در پستی بازی می‌کنند که نیازمند بیش‌ترین آمادگی ذهنی در فوتبال است. برای یک دروازه‌بان خیلی دشوار است که مستقیما وارد ترکیب یک تیم شود – به خصوص تیمی مانند یونایتد که در آن انتظارات بسیار بالاست- و توانایی‌های اصلی‌اش را به سرعت به رخ بکشد.

البته که انتظارات از دخیا بالا بود و با وجود سابقه درخشانش (او با اتلتیکومادرید قهرمان لیگ اروپا و در رده‌های سنی زیر 17 سال و زیر 21 سال با تیم ملی اسپانیا قهرمان اروپا شده بود)، هنوز جوان بود و برای پیشرفت مسیری طولانی پیش رو داشت. در عین این‌که او دروازه‌بان فوق‌العاده‌ای بود و عملکرد متناسبی با پاهایش داشت، ولی این‌طور نبود که در محوطه جریمه کاملا مسلط باشد و روی سانترها دچار مشکل بود. بنابراین منطقی بود که پس از پیوستن به یونایتد و هنگام هماهنگ شدن با زندگی در لیگ برتر، دچار بی‌ثباتی شود.

سیو استثنایی دخیا در لحظات پایانی، بسیاری از منتقدان که پس از اشتباهات مرگبار او مقابل منچسترسیتی، وست بروم و بلکبرن در اوایل فصل، بر این باور بودند که او تاب تحمل شرایط فیزیکی و روحی فوتبال انگلیس را ندارد، ساکت کرد. همچنین به بسیاری ثابت شد او توانایی سیو‌هایی را دارد که باشگاهی پر افتخار مثل منچستریونایتد به آن نیاز دارد.

مهار ضربه ایستگاهی ماتا لحظه‌ای تعیین کننده برای دخیا بود؛ لحظه‌ای که شاید تمام دورانش در منچستریونایتد را تحت تاثیر قرار داد. او تا پایان آن فصل، 14 کلین شیت در لیگ به ثبت رساند و فرم فوق‌العاده را تا پایان حفظ کرد. او در ترکیب تیم برتر فصل لیگ قرار گرفت و یونایتد، سیزدهمین قهرمانی‌اش در لیگ برتر (در فرمت جدید) را که یک رکورد بود، به دست آورد.

 

دخیا در فصل 18-2017 توانست با 18 کلین‌شیت، جایزه دستکش طلایی لیگ برتر را از آن خود کند.

 

دخیا بیش از هر بازیکن دیگری توانسته جایزه بازیکن فصل باشگاه منچستریونایتد را از آن خود کند؛ 4 بار.

 

با افزایش اعتماد به نفس دخیا، از آن به بعد او فصل به فصل بهتر و بهتر شد. او در پنج فصل بعدش، چهار بار در ترکیب تیم برتر لیگ قرار گرفت و چهار بار نیز عنوان سر مت بازبی – که به بهترین بازیکن فصل یونایتد اعطا می‌شود – را به دست آورد و در این امر رکورددار است. هر دو این افتخارات از اهمیت او برای یونایتد و تسلطش بر دروازه این تیم در طی این سال‌ها خبر می‌دهد. همانطور که در ادامه بررسی خواهیم کرد، با اشتباهات بزرگی که دخیا در 18 ماه اخیر داشته، بار دیگر زیر ذره‌بین‌ها رفته ولی کارنامه‌اش، او را در جمع بهترین و موثرترین دروازه‌بان‌های لیگ برتر قرار می‌دهد.

شاید چشمگیرترین مهارت دخیا، یکی از خاص‌ترین مهارت‌های او نیز باشد. در طول 7 سال اخیر، فوتبال دچار تغییرات زیادی شده و نسبت به گذشته، سریع‌تر و دشوارتر شده است- به خصوص در پست دروازه‌بانی. برای پیش آمدن با انتظارات امروزی فوتبال که دائما در حال تغییر است، دروازه‌بان‌ها به مهارتی تکیه می‌کنند که یک زمانی برای آنها تابو بود و حالا بیش از همیشه مورد استفاده قرار می‌گیرد: استفاده از پاها برای مهار توپ.

مهار توپ با پا شاید کار آسانی به نظر بیاید ولی انجام درست آن یکی از سخت‌ترین مهارت‌های فوتبال است زیرا برای انجام آن نیاز هست که حرکات شما در لحظاتی که جای کمی برای اشتباه وجود دارد، بسیار دقیق و مختصر باشد. به علاوه، استفاده از پاها برای مهار توپ می‌تواند دشوار باشد زیرا با اصلی‌ترین غریزه دروازه‌بان‌ها که رساندن دستشان به توپ است، در تضاد قرار دارد.

برای آن دسته از افراد که نگاهی سنتی به پست دروازه‌بانی دارند، استفاده از پاها برای مهار توپ، با اصول تناقض دارد. دروازه‌بان‌ها برای مهار توپ در دروازه تیم قرار گرفته‌اند؛ بنابراین چرا از قسمتی از بدن‌شان استفاده کنند که در انجام بیش‌تر کارهایی که یک دروازه‌بان باید انجام دهد، ناتوان است.

از لحاظ تئوری، حق با آنهاست. حتما بهتر است که توپ‌ها را با دست مهار کنید؛ به جای این‌که (با مهار توپ با پا) یک موقعیت ریباند یا یک ضربه کرنر به حریف بدهید. ولی زمانی‌که از لحاظ فیزیکی برای گلر مقدور نیست با دست توپ‌های زمینی را مهار کند، چه کاری باید انجام دهد؟ اینجاست که مهار توپ با پا حیاتی است. و شاید هیچ دروازه‌بانی در طول دوران فوتبالش، به اندازه دخیا در استفاده از پاهایش برای مهار توپ‌ها موفق نبوده است.

 

استفاده از پا برای دفع توپ‌های حریفان، یکی از ویژگی‌های اصلی دروازه‌بانی دخیاست.

 

احتمالا بهترین مثال برای این موضوع، عملکرد فوق‌العاده دخیا مقابل تاتنهام در سال 2019 بود که او 11 سیو انجام داد و عامل اصلی برد 1-0 یونایتد در دیداری بود که شاید اسپرز باید به راحتی در آن پیروز می‌شد. عملکردی از دخیا در آن بازی دیده شد که در تمام این سال‌ها از او انتظار می‌رفت؛ ولی موضوعی هست که این بازی را خاص‌تر می‌کند. این احساس به تماشاگران دست می‌داد که این بازی می‌توانست تمام طول شب ادامه پیدا کند و تاتنهام همچنان در زدن گل به مشکل بخورد.

از نگاه فنی، عملکرد دخیا بی‌نقص بود؛ به خصوص این‌که در حساس‌ترین لحظات بازی از پاهایش برای مهار توپ‌ها استفاده می‌کرد. شاید نتوان گفت بهترین سیو ولی یکی از مهم‌ترین سیو‌های او در این دیدار، در مقابل ضربه هری کین در دقیقه 86 انجام شد؛ زمانی‌که یونایتد سعی داشت برتری یک گله را حفظ کند.

در حالی‌که زمان رو به پایان بود، تاتنهام تلاش می‌کرد که گل مساوی را به ثمر برساند. دله آلی توپ را برداشت و وارد محوطه جریمه شد و آن را مستقیما به زیر پاهای هری کین فرستاد.  هر دو مدافع یونایتد– فیل جونز و ویکتور لیندلوف-  که به کین نزدیک بودند، سریعا به مهاجم اسپرز فشار وارد کردند. کین با دو لمس توپ، توانست فضایی که برای شوت‌زنی به سمت دروازه نیاز داشت، ایجاد کند.

زمانی‌که کین توپ را به سمت چپش حرکت داد، دخیا با قدم‌هایی کوتاه به سمت راستش، موقعیتش را تنظیم کرد. وقتی پای کین برای شلیک به عقب رفت، دخیا خودش را کاملا آماده کرده بود. شاید این اقدامات، (برای یک دروازه‌بان) اساسی و بنیادی باشد ولی خیلی وقت‌ها گلرها نمی‌توانند به خوبی از پسش بر بیایند. به جای این‌که حرکت کین را دنبال کند (اشتباهی مشترک که دروازه‌بان‌ها در چنین موقعیت‌هایی انجام می‌دهند)، دخیا متوجه شد برای این‌که بیش‌ترین شانس برای مهار این توپ را داشته باشد، مهم است که خودش را تنظیم کند تا این‌که بخواهد طبق حرکات مهاجم تصمیم‌گیری کند.

زمانی‌که کین ضربه را زد، دخیا در موقعیتی که می‌خواست قرار داشت و منتظر شوت بود. به جای این‌که با دستانش به سمت توپ هجوم ببرد، او تصمیم گرفت که از پای راستش برای مهار توپ استفاده کند. اگر با دستانش شیرجه می‌زد، نمی‌توانست سرعتی که برای مهار توپ نیاز بود، به دست آورد. با حرکت توپ به سمت دروازه در ارتفاع پایین و سرعت بالا، باز کردن پاها در عرض برای مهار توپ، بهترین تصمیم ممکن بود.

توانایی دخیا در مهار توپ‌ها با پایش به آن روش‌های متنوع و تاثیرگذاری بالا که باقی دروازه‌بان‌ها تنها با دست‌های‌شان می‌توانستند با آن برابری کنند، دلیل اصلی مورد قبول واقع شدن تکنیکی در بین جامعه دروازه‌بان‌های فوتبال چمنی شد که پیش از آن فقط به فوتسال اختصاص داشت. البته نمی‌توان تمام اعتبار این موضوع را به دخیا اختصاص داد زیرا او اولین نفری نیست که از این تکنیک استفاده می‌کند ولی پیدا کردن دروازه‌بان دیگری که چنین تاثیر بزرگی بر روی این تکنیک داشته باشد تا در دنیای امروز فوتبال مورد قبول واقع شود، دشوار است.

ما معمولا راجع به توانایی فنی دروازه‌بان‌ها (مهار توپ، مدیریت سانتر‌ها، خروج‌ها و پوشش پشت خط دفاع، پخش توپ و …. ) و نحوه کمک آنها به تیم صحبت می‌کنیم ولی مهم‌تر از تمامی این توانایی‌ها، اعتماد به نفس و تصمیم‌گیری درست در مواقع لزوم است. اگر انقدر اعتماد به‌نفس نداشته باشید که بدون توجه به اشتباهاتی که ممکن است داشته باشید، نتوانید استعدادتان را هفته به هفته به کار بگیرید، دیگر مهم نیست چقدر مستعد هستید.

 

واکنش دخیا مقابل بالوتلی در دیدار منچستریونایتد برابر لیورپول در آنفیلد، یکی از لحظات به یادماندنی این دروازه‌بان اسپانیایی با پیراهن شیاطین سرخ بوده است.

 

نمایش فوق‌العاده دخیا در دیدار مقابل لیورپول در فصل 15-2014 به طور خلاصه و دقیق بیان می‌کند که او در روزهای اوجش از چه لحاظ ویژه است. توانایی او در گرفتن مداوم تصمیمات درست در لحظات حساس، وقتی همه چیز و همه چیز در اطراف او رو به نابودی بود، بدون شک شگفت‌انگیز بود. در حالی‌که بسیاری از مهار توپ‌های او شایسته تقدیر است، مهار توپ او مقابل ماریو بالوتلی در نیمه دوم همان بازی، وقتی یونایتد 2-0 از حریف پیش بود، بهترین سیو او به دلایل متعدد است.

در درجه اول زمان واکنش او فوق‌العاده بود. بالوتلی زمانی‌که آن شوت بسیار محکم را زد، تنها 7 متر تا دروازه فاصله داشت که این موضوع، زمان دخیا برای واکنش نشان دادن و مهار توپ را محدود می‌کرد. این‌که او توانست توپ را لمس کند هم فوق‌العاده بود، چه برسد به این‌که مسیر آن را عوض کرد و آن را به تیر افقی دروازه کوبید. در درجه دوم جایگیری او. دخیا خیلی خوب جثه‌اش را مقابل توپ قرار داد و پاهایش را روی زمین نگه داشت تا بتواند توپ را مهار کند.

روی گلی که رونی پیش از این صحنه، در همین دیدار به ثمر رساند، برد جونز، دروازه‌بان لیورپول، موقعیت پایانی ضربه را حدس زد و پیش از این‌که ضربه شلیک شود، شیرجه زد و بخش بزرگی از دروازه را با همین اقدام در معرض خطر قرار داد. اگر جونز تصمیم می‌گرفت که به خودش اعتماد کند و در دروازه بایستد، شانس بیش‌تری برای مهار توپ داشت.

روی شوت بالوتلی، دخیا ایستاد، پاهایش را تنظیم و محکم کرد و به خودش این امکان را داد که مهار توپ را انجام دهد. اگر زودتر شیرجه می‌زد و سعی داشت ضربه را حدس بزند، احتمالا ما با نتیجه‌ای کاملا متفاوت در پایان بازی روبرو می‌شدیم. در درجه سوم، جایگری دست‌ها و سرعتش است. بازی با پای دخیا و جاگیری‌هایش او را در محلی درست برای مهار توپ‌ها قرار می‌دهد ولی بدون سرعت دست‌ها و واکنش‌های فوق‌العاده‌اش، هیچ‌گاه نمی‌توانست خودش را به نزدیکی توپ برساند.

زمانی‌که رحیم استرلینگ در موقعیت گل قرار گرفته بود، دخیا دستانش را پایین‌تر از کمرش قرار داده بود (تکنیکی درست در زمانی‌که فاصله مهاجم با دروازه‌بان کم می‌شود) که با این کار زاویه و فضای عبور توپ از خودش را محدود می‌کرد. ولی وقتی جلوی شوت (توسط مدافعان) گرفته شد، او باید موقعیتش در دروازه و موقعیت دستانش را تنظیم می‌کرد.

با بازگشت او به روی خط دروازه برای این‌که فرصت واکنش نشان دادن به شوت درون چهارچوب را به حداکثر برساند، دخیا دستانش را کمی بالاتر آورد و آماده ضربه بعدی شد. تصمیمی که نقشی حیاتی در نتیجه بازی داشت. وقتی توپ به بالوتلی رسید، دخیا دستانش را در موقعیتی مطلوب قرار داده بود که بدون توجه به قدرت شوت، بتواند آنها را به بالا حرکت دهد و توپ را از منطقه خطر دور کند. اگر او دستانش را در پایین‌تر از کمرش قرار داده بود، خیلی بعید بود که می‌توانست جلوی این شوت را بگیرد.

شاید این مهار توپ به اندازه مهار یک توپ به گوشه بالای دروازه نفس‌گیر به نظر نمی‌رسد ولی به همان اندازه تماشایی بود. اگر دخیا کوچک‌ترین اشتباه محاسباتی داشت یا در تنظیم موقعیتش دچار خطا می‌شد، مطمئنا این توپ به گل تبدیل شده بود.

در ورزشی که با سرعت یک میلیون مایل بر ساعت در حال حرکت است و جایی‌که تصمیمات لحظه‌ای می‌تواند روی نتیجه تاثیر بگذرد، این‌که دخیا بارها و بارها تصمیمات درستی مثل بازی لیورپول گرفته، فوق‌العاده است. شاید هواداران به سختی متوجه چنین مهارتی شوند ولی مطمئنا اصلی‌ترین قدرت او در این سال‌ها بوده است.

هر چند دخیا در اکثر زمان‌های دوره 9 ساله‌اش در منچستریونایتد، نمایش‌هایی با ثبات و فوق‌العاده درون دروازه داشته، در طول 18 ماه اخیر او به خاطر اشتباهات متعددی که داشته، به شدت زیر ذره‌بین بوده است – درست مثل اوایل حضورش در یونایتد در سال 2011. البته نمی‌توان گفت در این مدت او خوب کار نکرده، زیرا نمایش‌های خوبی داشته ولی بی‌ثبات بوده و بلاتکلیفی در عملکردش افزایش پیدا کرده است.

در طی چند سال اخیر، او اشتباهات فنی کوچک و متعددی داشته که منجر به باز شدن دروازه تیمش شده است و بزرگ‌ترین نقطه ضعف او در این مدت، جاگیری‌ها بوده است. یک جاگیری درست یعنی وقتی که گلر پاهایش را مثل وقتی که توپ زیر پاهایش است، قرار دهد، کمی رو به جلو خم شود، دستانش روی در طرفین بدنش قرار دهد، پاهایش را به اندازه عرض شانه باز کند و وزنش را در تمام بدنش تقسیم کند.

این موقعیت به دروازه‌بان اجازه می‌دهد که به سریع‌ترین حالت ممکن به سمت توپ حرکت کند ، یک حصار بزرگ مقابل توپ تشکیل دهد و دستانش را به سمت آن حرکت دهد. شاید چنین چیزی از مسائل بنیادین فوتبال به نظر بیاید و همینطور هم هست ولی عدم جاگیری درست هنوز هم علت اصلی عدم موفقیت دروازه‌بان‌های حرفه‌ای در مهار توپ‌هاست.

به عنوان یک دروازه‌بان، اگر پاهای‌تان روی زمین نباشد و برای مهار توپ، دیر آماده شده باشید و عرض پاها، بیش از عرض شانه باز باشد، برای خودتان دردسر درست خواهید کرد زیرا واکنش طبیعی‌تان بعد از این‌که ضربه با سرعت شلیک شد، حرکت رو به عقب خواهد بود و اگر توپ در هنگامی‌که شما رو به عقب حرکت می‌کنید با شما برخورد کند، ناگزیر وارد دروازه خواهد شد.

 

اشتباه دخیا در دیدار مقابل چلسی در جام حذفی این فصل، به گلزنی میسون مونت انجامید.

 

دروازه‌بان اسپانیایی منچستریونایتد در دو فصل اخیر اشتباهات زیادی داشته اما هنوز فصول درخشان او در الدترافورد در یادها زنده است.

 

این‌ها دقیقا واکنش‌هایی بود که ما از دخیا در این فصل مقابل پاتریک فن آنهولت در دیدار مقابل کریستال پالاس، استیون برگوین در دیدار مقابل تاتنهام و در دیدار اخیر نیمه نهایی جام حذفی انگلیس مقابل چلسی در تقابل با میسون مونت شاهد بودیم. هر بار که حریف شوتی به سمت دروازه دخیا زد، او با پاهایی که کمی از زمین ارتفاع گرفته بود و بیش از عرض شانه‌اش باز شده بود و در حال حرکت به سمت عقب بود، سعی بر مهار توپ‌ها داشت؛ به جای آنکه حالتی هجومی در مقابل توپ‌ها داشته باشد. اگر زمان بندی او بهتر بود و در موقعیت مناسبی قرار می‌گرفت، تصمیم‌گیری و اقدامی که باید انجام می‌داد، مشخص‌تر می‌شد، به جای آنکه سه گل دریافت کند، سه مهار توپ داشت.

این‌که بگوییم چه چیز باعث این افت فنی دخیا شده غیرممکن است- فقط خودش می‌تواند به این سوال پاسخ دهد- ولی منطقی‌ترین موضوع، مشکل روحی است. دروازه‌بانی به شدت به روحیه بستگی دارد. برای 90 دقیقه شما در یک توازن دشوار بین خشم و آرامش گیر افتاده‌اید. باید کاملا حاضر و آماده حمله حریفان باشید و در عین حال، مثل یک یوگی (تمرین کننده یوگا) آرامشتان را حفظ کنید. این شرایط متضاد، بزرگ‌ترین چالش دروازه‌بان‌ها در طول هر بازی است.

دخیا در دوران اوجش، ذهنش را پاک و آماده تجزیه تحلیل نگه می‌داشت تا خیلی سریع احتمالات را محاسبه کند و در مقابل هر اتفاقی که مقابلش رخ می‌داد، کاملا متمرکز می‌ماند. حالا به نظر می‌رسد که او در درک تغییرات بازی به مشکل خورده و زندانیِ لحظاتی شده که تلاش می‌کند با سرعت بازی هماهنگ شود و همین موضوع، کار او را حتی برای مهار توپ‌های ساده بی‌نهایت دشوار می‌کند.

البته این نکته نیز شایان توجه است که سبک بازی منچستریونایتد در 18 ماه اخیر تحت هدایت اوله گونار سولسشر دچار تغییرات زیادی شده است. دخیا سال‌ها به شدت در جریان بازی درگیر بود و حالا به آن اندازه مشغول نیست؛ بنابراین باید سبک بازی خود را تغییر می‌داد. این‌که در بیش‌تر جریان بازی مورد امتحان قرار نگیرید و ناگهان لحظه‌ای فرا برسد که باید یک سیو بزرگ انجام دهید- به خصوص این‌که بازیکنی مثل دخیا طوری رشد کرده که دائما دروازه‌اش از سوی حریف تحت فشار بوده-کار بسیار دشواری است.

بزرگ‌ترین چالش او در آینده این خواهد بود که انگیزه‌اش را حفظ کند و راهی پیدا کند که تمرکزش را در دیدارهایی که در بیش‌تر زمان بازی، در جریان آن قرار ندارد حفظ کند. برای این‌که یونایتد از تیمی که هدفش کسب سهمیه است، به تیمی تبدیل شود که برای کسب قهرمانی می‌جنگد، این‌که دخیا فرم گذشته که به عنوان یکی از بهترین گلرهای لیگ برتر شناخته می‌شد، دوباره بازیابی کند، حیاتی است. اگر او نتواند، یونایتد به زودی به فکر آینده خود بدون حضور یکی از موفق‌ترین دروازه‌بان‌های تاریخش خواهد بود؛ اتفاقی که تصورش، چند سال پیش برای بسیاری امکان‌پذیر نبود.

 

عنوان اصلی مقاله: The Premier League 60: No 57, David de Gea نویسنده: Matt Pyzdrowski نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: جولای 2020
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 دیدگاه ارسال شده است